• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن اجتماعي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
اجتماعي (بازدید: 950)
دوشنبه 16/5/1391 - 1:14 -0 تشکر 493498
‌امام‌ علی علیه السلام و حقوق‌ اقلیت ها

نوشته عباسعلی‌ عمیدزنجانی‌  بر گرفته از http://www.quranstudies.ir  علم الکتاب بانک جامع اطلاعات قرآ« کریم

حقوق‌ اقلیت‌ها را از دیدگاه‌ امام‌ علی(ع) می‌توان‌ با مطالعه‌ آثار ماندگار امام‌ در متون‌ اسلامی‌ و نیز سیره‌ سیاسی‌ آن‌ پیشوای‌ بزرگ‌ مورد بررسی‌ قرار داد. هرچند توصیه‌های‌ امام‌ در مورد اقلیت‌های‌ دینی‌ نیز از مبانی‌ وحی‌ و سیره‌ سیاسی‌ پیامبر اسلام(ص) ریشه‌ می‌گرفت‌ لیكن‌ این‌ توصیه‌ها مانند دیگر توضیحات‌ عمیق‌ آن‌ امام‌ روشنگر، تفسیر گویا از تعالیم‌ اسلام‌ محسوب‌ می‌گردد كه‌ دریچه‌های‌ جدیدی‌ از دانش‌ و بینش‌ و ارزش‌ در قلمرو وسیع‌ اسلام‌ باز می‌نماید.

دوشنبه 16/5/1391 - 1:22 - 0 تشکر 493516

5. تابعیت‌ اكتسابی‌ اقلیت‌های‌ دینی‌

"و لا تنقضون‌ عهدهم‌ لمعتبه‌ عاتب"
اقلیت‌های‌ دینی‌ متعهد در دیدگاه‌ امام‌ به‌عنوان‌ بیگانه‌ و اقلیتی‌ كه‌ اختیاری‌ در تعیین‌ حقوق‌ و سرنوشت‌ خود ندارند شناخته‌ نمی‌شوند و نیز اقلیت‌های‌ دینی‌ بدان‌گونه‌ كه‌ از نظر نژاد و زبان‌ و یا عناصر مادی‌ دیگری‌ (كه‌ تابعیت‌ در حقوق‌ معاصر براساس‌ آن‌ تعیین‌ می‌گردد) در جامعه‌ اسلامی‌ وجود ندارد. مفهوم‌ تابعیت‌ در دیدگاه‌ امام‌ براساس‌ خون، زبان، خاك‌ و سایر عناصر مادی‌ دیگر شكل‌ نمی‌گیرد تابیعت‌ یك‌ تأسیس‌ حقوقی‌ مبتنی‌ بر اختیاری‌ و مربوط‌ به‌ اراده‌ و عقیده‌ افراد است. هر فرد با قبول‌ اسلام‌ به‌ تابعیت‌ جامعه‌ اسلامی‌ پذیرفته‌ می‌شود و به‌ عضویت‌ امت‌ اسلامی‌ مفتخر می‌گردد در این‌ نگاه‌ امتیازات‌ و اختلافات‌ مادی‌ و صوری‌ از میان‌ می‌رود عالی‌ و دانی، فقیر و غنی، بزرگ‌ و كوچك، سیاه‌ و سفید، سرخ‌ و زرد، نژاد آریایی‌ و سامی، عرب‌ و عجم، آسیایی، اروپایی، آمریكایی‌ و آفریقایی... و همه‌ و همه‌ برادر و عضو مسؤ‌ول‌ جامعه‌ اسلامی‌ محسوب‌ می‌شوند. قرآن‌ بجای‌ واژه‌ ملت‌ كلمة‌ "امت" را بكار برده‌ و جامعه‌ متشكل‌ و در عین‌ حال‌ مختلف‌ از نظر تمایزات‌ مادی‌ را امت‌ واحد خوانده‌ است.
علی(ع) این‌ اصل‌ مسلم‌ اسلامی‌ را در برابر كسانی‌ كه‌ به‌ استناد شرافت‌ خونی‌ و نژادی‌ از وی‌ مطالبه‌ امتیازاتی‌ می‌نمودند با یك‌ بیان‌ كوتاه‌ و عمیق‌ چنین‌ اعلام‌ فرمود:
"هر فردی‌ كه‌ آیین‌ ما را بپذیرد و پیمان‌ ما را بعهده‌ بگیرد ما حكم‌ قرآن‌ و قانون‌ و مقررات‌ اسلامی‌ را دربارة‌ وی‌ اجرا می‌كنیم‌ و هیچ‌ فردی‌ را بر دیگری‌ برتری‌ نیست‌ مگر به‌ تقوی‌ و وارستگی."

دوشنبه 16/5/1391 - 1:22 - 0 تشکر 493518

در این‌ نظام‌ تابعیت، اقلیت‌های‌ دینی‌ نیز می‌توانند - با شرایط‌ خاصی‌ - به‌ تابعیت‌ اكتسابی‌ نایل‌ آیند و به‌طور رسمی‌ به‌ امت‌ اسلامی‌ ملحق‌ شوند و طی‌ یك‌ معاهده‌ دوجانبه‌ تابعیت‌ قراردادی‌ كسب‌ نمایند این‌ نوع‌ تابعیت‌ كه‌ به‌طور قرارداد دوجانبه‌ تحقق‌ می‌یابد در اصطلاح‌ فقه‌ اسلامی‌ تحت‌ عنوان‌ "ذمه" نامیده‌ می‌شود و كسانی‌ را كه‌ چنین‌ پیمانی‌ را با مسلمین‌ امضأ نمایند ذمی‌ می‌گویند. در این‌ معاهده‌ یهودیان‌ و مسیحیان‌ و مجوسیان‌ (آتش‌پرستان) می‌توانند شركت‌ نمایند و پس‌ از امضأ قرارداد تابعیت‌ (ذمه) به‌ عضویت‌ جامعة‌ بزرگ‌ اسلامی‌ و تابعیت‌ قراردادی‌ امت‌ - قرارداد تابعیت‌ (ذمه) به‌ عضویت‌ جامعة‌ بزرگ‌ اسلامی‌ و تابعیت‌ قراردادی‌ امت‌ - اسلامی‌ درآیند و به‌عنوان‌ متحدین‌ هم‌پیمان‌ در سراسر قلمرو حكومت‌ اسلامی‌ از آزادی‌ و امنیت‌ و حقوقی‌ اجتماعی‌ بر طبق‌ قرارداد (ذمه) برخوردار گردند. نمونة‌ بارز این‌ معاهده‌ و قرارداد اتحاد ملی‌ پیمان‌ مشتركی‌ بود كه‌ در نخستین‌ روزهای‌ هجرت‌ پیامبر اكرم‌ به‌ امضاء آن‌ حضرت‌ و یهودیان‌ مدینه‌ رسید.
رسول‌ اكرم‌ با انعقاد این‌ پیمان‌ قبائل‌ مختل‌ مدینه‌ را متحد و از عناصر مسلمان‌ و یهود و عرب‌ امت‌ واحدی‌ تشكیل‌ داد. در این‌ پیمان‌ تصریح‌ شده‌ بود كه‌ متحدین‌ امت‌ مشخص‌ و متمایزی‌ را تشكیل‌ می‌دهند و یهودی‌ها بر كیش‌ خودشان‌ و مسلمانان‌ بر آیین‌ خویش‌ باقی‌ خواهند ماند و در هر امری‌ كه‌ اختلاف‌ نمایند باید به‌ خدا و پیامبرش‌ (قانون‌ اسلام) رجوع‌ نمایند.
بدین‌ ترتیب‌ افراد غیرمسلمان‌ در قلمرو حكومت‌ اسلامی‌ هیچگاه‌ بیگانه‌ و خارجی‌ و اجنبی‌ شمرده‌ نمی‌شوند و عنوان‌ بیگانه‌ در فقه‌ و حقوق‌ اسلامی‌ جای‌ خود را به‌عنوان‌ "متحد" و هم‌پیمان‌ كه‌ به‌صورت‌ انسانی‌تر و باشكوهتری‌ جلوه‌ می‌دهد و از آنجا كه‌ قرارداد "ذمه" به‌طور دوجانبه‌ و اختیاری‌ منعقد می‌گردد روح‌ وحدت‌ و هماهنگی‌ و پیوند معنوی‌ كه‌ از اراده‌ و اختیار سرچشمه‌ می‌گیرد بر روابط‌ مسلمین‌ با متحدینشان‌ سایه‌ای‌ از عطوفت‌ و عدل‌ و انصاف‌ و تعاون‌ می‌گستراند.
در مبحث‌ قرارداد ذمه‌ به‌ حقوق‌ و امتیازات‌ این‌ قرارداد و متحدین‌ و هم‌پیمانان‌ (ذمی) اشاره‌ خواهیم‌ داشت. در حقیقت‌ برای‌ عضویت‌ اقلیت‌های‌ دینی‌ در جامعه‌ اسلامی‌ دو راه‌ شناخته‌ شده‌ وجود دارد كه‌ می‌تواند هركدام‌ از آن‌ دو معیار عمل‌ در نظام‌ اسلامی‌ قرار گیرد:
1. قبول‌ قرارداد ذمه‌ و كسب‌ تابعیت‌ قراردادی.
2. عضویت‌ در تشكیل‌ امت‌ براساس‌ میثاقی‌ چون‌ میثاق‌ مدینه‌ و كسب‌ شهروندی‌ اصلی‌ و تابعیت‌ اكتسابی.

دوشنبه 16/5/1391 - 1:23 - 0 تشکر 493519

6. حمایت‌ سیاسی‌ از اقلیت‌ها

"فان‌ ا بعث‌ محمداً(ص) لیخرج‌ عباده‌ من‌ عبادة‌ عباده‌ الی‌ عبادته‌ و من‌ عهود عباده‌ الی‌ عهوده‌ و من‌ طاعة‌ عباده‌ الی‌ طاعته‌ و من‌ ولایة‌ عباده‌ الی‌ ولایته"
در دیدگاه‌ امام، انسان‌ها آزاد آفریده‌ شده‌ و همواره‌ باید مورد حمایت‌ سیاسی‌ قرار گیرند و مبارزه‌ در این‌ راه‌ با جهاد قهرآمیز و جنگ‌ با دشمنان‌ آزادی‌ و كرامت‌ انسان‌ها و ریشه‌كن‌ نمودن‌ عناصری‌ كه‌ انسان‌ها را به‌ بند می‌كشند تمام‌ نمی‌شود. به‌ موازات‌ جهاد رهایی‌بخش‌ باید دست‌ به‌ جهاد بزرگتری‌ زد كه‌ انسان‌ بتواند از طریق‌ آن، خود را از درون‌ رها و آزاد سازد و زنجیرهای‌ اسارت‌ را از دل‌ و فكر خویش‌ بگسلد و خود را از عبودیت‌های‌ و وابستگی‌ها و دلدادگی‌هایی‌ كه‌ صبغة‌ شرك‌ دارند آزاد نماید. این‌ هدف‌ و سیاست‌ كلان‌ در مورد همه‌ انسان‌ها صادق‌ است‌ و اقلیت‌های‌ دینی‌ بخشی‌ از این‌ برنامه‌ انسان‌ساز می‌باشند. امیرالمؤ‌منین‌ علی(ع) در یكی‌ از خطبه‌های‌ خود فرمود:
"فان‌ ا بعث‌ محمداً(ص) لیخرج‌ عباده‌ من‌ عبادة‌ عباده‌ الی‌ عبادته‌ و من‌ عهود عباده‌ الی‌ عهوده‌ و من‌ طاعة‌ عباده‌ الی‌ طاعته‌ و من‌ ولایة‌ عباده‌ الی‌ ولایته."
هدف‌ انبیأ رهایی‌ انسان‌ها از ولایت‌ غیر خدا بوده‌ است‌ و پیامبر اسلام‌ نیز در همین‌ راستا مبعوث‌ شده‌ است. او آمد تا انسان‌ها را از بردگی‌ و بندگی‌ غیرخدا آزاد سازد و از اطاعت‌ غیرخدا به‌ اطاعت‌ خدا فرا خواند. اما در راستای‌ فرمان‌ الهی: "لا تتخذوا اولیآء من‌ دون‌ ا" زمام‌ زندگی‌ خود را به‌ غیر خدا نسپارید و به‌ كسانی‌ كه‌ قصد به‌ عبودیت‌ كشاندن‌ شما را دارند راه‌ و امان‌ ندهید "ان‌ عبدت‌ بنی‌اسرائیل" (شعرا/ 21) اقلیت‌های‌ دینی‌ را تحت‌ حمایت‌ قرار داده‌ و هرگز به‌ افتادن‌ آنان‌ در ورطه‌ عبودیت‌ حتی‌ مسلمانان‌ نیز رضا نمی‌دهد و از مبارزات‌ آنان‌ در راه‌ رسیدن‌ به‌ كرامت‌ انسانی‌ و رهایی‌ از طاغوت‌های‌ زمان‌ خود حمایت‌ می‌كند.
این‌ سخن‌ تاریخی‌ امام: لا تكن‌ عبد غیرك‌ و قد جعلك‌ ا حراً توصیه‌ بر اقلیت‌های‌ دینی‌ هم‌ هست‌ كه‌ حتی‌ در چتر حمایتی‌ مسلمانان‌ و حكومت‌های‌ اسلامی‌ نیز به‌ ورطه‌ دچار نیایند.
منشور ماندگار امام‌ كه‌ در جمله‌ كوتاه: "الناس‌ كلهم‌ احرار" خلاصه‌ گردیده‌ گسترة‌ مخاطبینش‌ اقلیت‌های‌ دینی‌ را نیز شامل‌ می‌گردد.

دوشنبه 16/5/1391 - 1:23 - 0 تشکر 493520

امام‌ براساس‌ اصل‌ اسلامی‌ "لا اكراه‌ فی‌ الدین" هنگامی‌ كه‌ در پاسخ‌ رسمی‌ به‌ درخواست‌ جمعی‌ كه‌ از امام‌ انتظار كار اجباری‌ داشتند این‌ بخشنامه‌ را صادر فرمود كه: "انی‌ لا احب‌ ان‌ اكره‌ احداً‌ علی‌ ما یكره" سیاست‌ كلی‌ حكومتش‌ را نسبت‌ به‌ همه‌ كسانی‌ كه‌ در قلمرو وسیع‌ حكومتش‌ زندگی‌ می‌كردند و از آن‌ جمله‌ اقلیت‌های‌ دینی‌ مشخص‌ فرمود كه‌ هیچ‌ فردی‌ به‌ انجام‌ كاری‌ كه‌ دوست‌ نمی‌دارد مجبور نمی‌شود. بی‌گمان‌ در مفهوم‌ عمیق‌ این‌ سخن‌ عنصر عقلانی‌ كاملاً‌ نهفته‌ است‌ و انسان‌ هرگز نسبت‌ به‌ انجام‌ وظایفش‌ كوتاهی‌ نمی‌كند و خود را در اعمال‌ و افكار غیرعقلانی‌ آزاد نمی‌بیند و اسلام‌ هرگز برای‌ این‌ نوع‌ آزادی‌ احترام‌ نمی‌گذارد. چنانكه‌ مفهوم‌ اصل: "لا اكراه‌ فی‌ الدین" و احترام‌ به‌ فكر و آزادی‌ عقیده، هرگز صحه‌ گذاردن‌ به‌ عقایدی‌ كه‌ از راه‌ تقلید كوركورانه‌ و از طرق‌ غیرعقلانی‌ بر انسان‌ها تحمیل‌ می‌شود نیست.
ابراهیم‌ بت‌ها را می‌شكند و پیامبر اسلام‌ بت‌ها را به‌ بدی‌ یاد می‌كند و سرانجام‌ دستور سرنگونی‌ آنها را صادر می‌كند و هرگز خرافات‌ متكی‌ به‌ اوهام‌ و تقلید و تحمیل‌ را نمی‌پسندد. زیرا این‌ نوع‌ آزادی‌ و احترام‌ به‌ چنین‌ عقایدی‌ در حقیقت‌ اغرأ به‌ جهل‌ و نگهداشتن‌ انسان‌های‌ دربند، در اسارتشان‌ است.
دستورات‌ قرآن‌ در زمینه‌ تفكر و تعقل‌ و تدبر كلاً‌ دلالت‌ بر آزادی‌ فكر و عقیده‌ دارد زیرا این‌ دو لازم‌ و ملزوم‌ یكدیگرند چنانكه‌ هر دو مستلزم‌ آزادی‌ بیان‌ و فكر و عقیده‌ نیز هستند. ولی‌ انتقال‌ فكر و عقیده‌ به‌ دیگران‌ تا چه‌ حد می‌تواند آزاد باشد؟ حتی‌ تا آنجا كه‌ قدرت‌ تفكر را از دیگری‌ سلب‌ و فكر و عقیده‌ای‌ را بر او تحمیل‌ و یا او را گمراه‌ نماید؟


دوشنبه 16/5/1391 - 1:24 - 0 تشکر 493522

7. پوشش‌ امنیتی‌

"ان‌ فی‌ الصلح‌ دعةً‌ للناس‌ و امناً‌ للبلاد."
یكی‌ از طرق‌ پوشش‌ امنیتی‌ اقلیت‌ها قرارداد مهادنه‌ است‌ كه‌ در اصطلاح‌ فقه‌ اسلامی‌ به‌معنی‌ قرارداد متاركة‌ جنگ‌ است‌ و در حقیقت‌ هدنه‌ نوعی‌ قرارداد صلح‌ است‌ كه‌ می‌تواند از مصادیق‌ كلام‌ امام(ع) در مورد صلح‌ باشد و به‌ همین‌ دلیل‌ در تعبیر برخی‌ از فقهای‌ بزرگ، عقد هدنه‌ مترادف‌ با عقد صلح‌ آمده‌ است.
قرارداد هدنه‌ از شئون‌ حكومتی‌ و منحصراً‌ در اختیار امام‌ و یا نماینده‌ و قائم‌ مقام‌ او است‌ و بدون‌ اذن‌ امام‌ منعقد نمی‌گردد و از این‌ نظر با قرارداد استیمان‌ متفاوت‌ و از این‌ نقطه‌ نظر با عقد ذمه‌ یكسان‌ می‌باشد.
فرماندهان‌ مسلمان‌ در جبهه‌ نیز صلاحیت‌ عقد قرارداد مهادنه‌ را ندارند و اقدام‌ به‌ انعقاد قرارداد متاركه‌ جنگ‌ حتی‌ در مورد گروه‌ خاصی‌ از دشمن‌ و یا اهالی‌ یك‌ شهر تخلف‌ محسوب‌ شده‌ و قرارداد فاقد اعتبار می‌باشد و عمل‌ انجام‌ گرفته‌ هیچگونه‌ تأثیر در حالت‌ جنگ‌ نخواهد داشت.
اگر افراد مربوط‌ به‌ چنین‌ قراردادی‌ به‌ تصور متاركه‌ جنگ‌ به‌ اردوگاه‌ مسلمانان‌ و یا دارالاسلام‌ نزدیك‌ شوند از امان‌ موقت‌ تا زمان‌ بازگرداندنشان‌ به‌ محل‌ امن‌ برخوردار خواهند بود. لكن‌ این‌ امان‌ نه‌ به‌خاطر اعتبار قرارداد هدنه‌ می‌باشد بلكه‌ بدلیل‌ شبهه‌ امان‌ است‌ كه‌ به‌ مقتضای‌ عقد استیمان‌ شامل‌ حال‌ آنان‌ می‌گردد. بجز فقهای‌ شیعه، فقهای‌ اهل‌ سنت‌ نیز بر این‌ حكم‌ اتفاق‌ نظر دارند.
عقد هدنه، عقدی‌ است‌ لازم‌ و با تغییر و یا فوت‌ شخص‌ امام‌ و قائم‌ مقام‌ وی‌ نقض‌ نمی‌شود.
در میان‌ فقهای‌ اسلام‌ قرارداد مهادنه‌ به‌صورت‌ مصلحت‌ تردیدی‌ دیده‌ نمی‌شود و در نظر برخی‌ از فقها ركن‌ اصلی‌ مهادنه، مصلحت‌ است‌ كه‌ در صورت‌ احراز آن، انعقاد قرارداد هدنه‌ بدون‌ اذن‌ امام‌ نیز جائز می‌باشد. برخی‌ از فقهای‌ شیعه‌ مانند شیخ‌ طوسی و علامه‌ حلی بطور صریح‌ مهادنه‌ را بدون‌ مصلحت‌ باطل‌ شمرده‌اند.

دوشنبه 16/5/1391 - 1:25 - 0 تشکر 493523

مفاد كلام‌ امام(ع) درباره‌ صلح‌ و نیز آیات‌ صلح‌ در قرآن، مشروعیت‌ هر نوع‌ قراردادی‌ است‌ كه‌ به‌ حالت‌ جنگ‌ خاتمه‌ دهد و صریح‌ترین‌ آیه‌ در این‌ زمینه‌ آیه‌ 61 سورة‌ انفال‌ است‌ كه‌ به‌طور واضح‌ قبول‌ پیشنهاد صلح‌ را در همه‌ حالات‌ واجب‌ می‌شمارد: "و ان‌ جنحوا للسلم‌ فاجنح‌ لها" و از آیه: فاتموا عهدهم‌ الیهم‌ الی‌ مدتهم‌ نیز بطور ضمنی‌ مشروعیت‌ و صحت‌ معاهده‌ برای‌ متاركه‌ جنگ‌ استفاده‌ می‌شود.
در سیرة‌ سیاسی‌ پیامبر اسلام(ص) نیز صلح‌ حدیبیه‌ نمونه‌ای‌ از مهادنه‌ می‌باشد كه‌ متاركه‌ جنگ‌ را به‌مدت‌ ده‌ سال‌ تضمین‌ می‌نمود. همچنین‌ اطلاق‌ كلام‌ امام: "و لا تدعن‌ صلحاً‌ دعاك‌ به‌ عدوك" شامل‌ قرارداد هدنه‌ می‌گردد.
در صورت‌ نیاز مسلمانان‌ به‌ متاركه‌ جنگ، دولت‌ اسلامی‌ موظف‌ به‌ عقد مهادنه‌ خواهد بود علامة‌ حلی‌ در تذكرة‌ الفقهأ و المنتهی وجوب‌ مهادنه‌ را به‌خاطر آیاتی‌ كه‌ امر به‌ قتال‌ می‌كند نفی‌ نموده‌ است. نظریه‌ علامة‌ حلی‌ در این‌ مورد مبتنی‌ بر اصالت‌ جنگ‌ در روابط‌ خارجی‌ دولت‌ اسلامی‌ است‌ كه‌ مخالف‌ صراحت‌ آیات‌ متعدد قرآنی‌ است‌ و خود نیز در كتاب‌ قواعد الاحكام‌ وجوب‌ مهادنه‌ را در شرایط‌ ضعف‌ مسلمانان‌ یا امید به‌ موفقیت‌ از غیر طریق‌ جنگ‌ و یا نیاز به‌ كسب‌ اطلاعات‌ و تهیه‌ امكانات‌ بیشتر صریحاً‌ ذكر نموده‌ است.
مدت‌ مهادنه، موكول‌ به‌نظر امام‌ و قائم‌ مقام‌ او است. برخی‌ از فقها مدت‌ مهادنه‌ را حداقل‌ چهار ماه‌ و حداكثر ده‌ سال‌ ذكر كرده‌اند و علامه‌ حلی‌ در كتاب‌ قواعد، مدت‌ بیش‌ از ده‌ سال‌ را موجب‌ بطلان‌ قرارداد دانسته ولی‌ در كتاب‌ تذكرة‌ الفقهأ و كتاب‌ المنتهی در صورت‌ مصلحت، آن‌ را تجویز نموده‌ است‌ و صاحب‌ جواهرالكلام‌ وجوب‌ و جواز مهادنه‌ را در هر حال‌ منوط‌ به‌ دو معیار متغایر ضرورت‌ و مصلحت‌ دانسته‌ و به‌ همین‌ دلیل‌ حكم‌ مهادنه‌ را قابل‌ تقسیم‌ به‌ احكام‌ خمسه‌ شمرده‌ است.

دوشنبه 16/5/1391 - 1:25 - 0 تشکر 493525

قرارداد امان، نوعی‌ دیگر از پوشش‌ امنیتی‌ و سیاست‌ حمایتی‌ از اقلیت‌ها است‌ كه‌ منطبق‌ با دستور كلی‌ امام‌ در زمینه‌ صلح‌ محسوب‌ می‌شود مفاد این‌ قرارداد تعهد حمایتی‌ در روابط‌ با اقلیت‌ها است‌ كه‌ در دارالاسلام‌ و یا خارج‌ از قلمرو آن‌ بسر می‌برند و در اصطلاح‌ فقهی‌ به‌معنی‌ التزام‌ دولت‌ اسلامی‌ و مسلمانان‌ به‌ تأمین‌ امنیت‌ همه‌ جانبه‌ شخص‌ یا گروه‌ و یا مردم‌ یك‌ شهر یا یك‌ كشور می‌باشد. فرد یا افراد تحت‌ پوشش‌ این‌ قرارداد می‌تواند از اقلیت‌های‌ دینی‌ باشد.
هدف‌ از قرارداد امان‌ فیمابین‌ مسلمان‌ و اقلیت‌های‌ دینی‌ رسیدن‌ به‌ زندگی‌ مشترك‌ و صلح‌آمیز و تأمین‌ امنیت‌ و حمایت‌ از آنان‌ و تضمین‌ عدم‌ تعرض‌ به‌ حقوق‌ جانی، مالی‌ و عرضی‌ اقلیت‌های‌ دینی‌ است‌ و مستأمن‌ كسی‌ است‌ كه‌ خواهان‌ چنین‌ قراردادی‌ بوده‌ و یا از آن‌ قرارداد استفاده‌ می‌كند. این‌ قرارداد نیز مانند قرارداد مهادنه، قابل‌ توسعه‌ به‌ روابط‌ فیمابین‌ غیرمسلمان‌ نیز می‌باشد. به‌ این‌ معنی‌ كه‌ قرارداد استیمان‌ فیمابین‌ اشخاص، گروه‌ها و ملت‌های‌ غیرمسلمان‌ نیز مانند همه‌ قراردادهای‌ عرفی‌ قابل‌ قبول‌ می‌باشد. گرچه‌ قرارداد امان‌ برخلاف‌ عقد ذمه، عقدی‌ موقت‌ شمرده‌ شده‌ ولی‌ آثار مشترك‌ آن‌ دو بسیار است‌ و هنگامی‌ كه‌ دولت‌ اسلامی‌ به‌ مستأمن‌ پایان‌ مدت‌ و یا لزوم‌ خروج‌ از دارالاسلام‌ را اعلام‌ كند حالت‌ مستأمن‌ تبدیل‌ به‌ حالت‌ ذمی‌ می‌گردد و وی‌ می‌تواند در صورتی‌ كه‌ از اهل‌ كتاب‌ باشد از شرایط‌ قرارداد ذمه‌ استفاده‌ نماید و در این‌ صورت‌ ادامه‌ اقامت‌ مستأمن‌ در دارالاسلام‌ به‌معنی‌ پذیرفتن‌ عقد ذمه‌ تلقی‌ خواهد شد. بنابر نظریة‌ تعمیم‌ احكام‌ ذمه‌ به‌ همه‌ فرق‌ غیر مسلمان، مستأمنین‌ می‌توانند از این‌ تسهیلات‌ حقوقی‌ بهره‌مند گردند و با پایان‌ گرفتن‌ مدت‌ استیمان‌ به‌ شرایط‌ ذمه‌ بازگردند.
در صورتی‌ كه‌ بنابر نظریه‌ اختصاص‌ عقد ذمه‌ به‌ اهل‌ كتاب‌ چنین‌ حكمی‌ اختصاص‌ به‌ اهل‌ كتاب‌ خواهد داشت‌ كه‌ پس‌ از انقضای‌ قرارداد استیمان‌ در مورد آنان‌ به‌ شرایط‌ ذمه‌ باز خواهند گشت.
برخی‌ از فقهای‌ شیعه‌ مانند شهید ثانی در تحیقی‌ عقد استیمان، درخواست‌ متسأمن‌ را لازم‌ دانسته‌اند چنانكه‌ صدق‌ واژه‌ مستأمن‌ نیز همین‌ مطلب‌ را ایجاب‌ می‌كند درصورتی‌ كه‌ اطلاق‌ ادله‌ مشروعیت‌ عقد استیمان‌ چنین‌ شرطی‌ را نفی‌ می‌كند.

دوشنبه 16/5/1391 - 1:25 - 0 تشکر 493527

از آنجا كه‌ ماهیت‌ هر قراردادی‌ در رابطه‌ با آثار ناشی‌ شده‌ از آن‌ قرارداد مشخص‌ می‌شود در مورد قرارداد امان‌ نیز باید گفت‌ ماهیت‌ این‌ قرارداد عبارت‌ از تعهد متقابلی‌ است‌ كه‌ فیمابین‌ دو طرف‌ مسلمان‌ و غیرمسلمان‌ و یا فیمابین‌ اشخاص‌ حقیقی‌ و یا حقوقی‌ غیر مسلمان‌ بمنظور برخورداری‌ یك‌ طرف‌ (مستأمن" از امنیت‌ و حمایت‌ سیاسی‌ و نظامی‌ و حقوق‌ اجتماعی‌ در زمان‌ و مكان‌ سكونت‌ در قلمرو مشخصی‌ توسط‌ طرف‌ دیگر انجام‌ می‌پذیرد.
فقهای‌ حنفی‌ استیمان‌ را عقد جائز (غیرلازم) شمرده‌ و گفته‌اند: اگر امام‌ مصلحت‌ بداند می‌تواند آن‌ را نقض‌ نماید زیرا جواز امان‌ موقوف‌ به‌ تحقق‌ مصلحت‌ می‌باشد بنابراین‌ اگر مصلحت‌ در نقض‌ قرارداد باشد می‌تواند آن‌ را نقض‌ نماید و مستأمن‌ را انباذ كند. ولی‌ فقهای‌ شیعه‌ و زیدیه‌ بر آنند كه‌ عقد امان‌ عقد لازم‌ است‌ و از طرف‌ مسلمانان‌ قابل‌ نقض‌ نیست.
مبنای‌ فقهی‌ این‌ اختلاف‌ نظر آن‌ است‌ كه‌ بنابر نظریه‌ فقهای‌ حنفی‌ عقد لازم‌ نمی‌تواند قابل‌ فسخ‌ باشد و هر نوع‌ عقدی‌ كه‌ قابل‌ فسخ‌ باشد عقد جائز محسوب‌ می‌شود در حالی‌ كه‌ امكان‌ و جواز فسخ، خود از لوازم‌ عقد لازم‌ می‌باشد و عقد جائز است‌ و اصولاً‌ در عقد لازم‌ جواز فسخ‌ ناشی‌ از دلیل‌ و عامل‌ خارج‌ از عقد است‌ و در عقد جائز به‌ مقتضای‌ خود عقد می‌باشد.
از سوی‌ دیگر از آنجا كه‌ فقهای‌ حنفی‌ و مالكی‌ وجود مصلحت‌ را در مشروعیت‌ استیمان‌ شرط‌ دانسته‌اند و فقهای‌ شافعی‌ و حنابله‌ عدم‌ وجود ضرر را لازم‌ شمرده‌اند و مصلحت‌ و حتی‌ عدم‌ ضرر در حالات‌ و شرائط‌ مختلف‌ یكسان‌ نمی‌باشد خواه‌ ناخواه‌ عقد مبتنی‌ بر آن‌ نیز متغیر و بی‌ثبات‌ خواهد بود. پرواضح‌ است‌ كه‌ مفاد این‌ استدلال، جائز بودن‌ عقد استیمان‌ در دو مذهب‌ دیگر یعنی‌ شافعی‌ و حنبلی‌ است‌ درصورتی‌ كه‌ آن‌ دو مذهب‌ استیمان‌ را لازم‌ می‌دانند، بعلاوه‌ معنی‌ لازم‌ بودن‌ عقد استیمان‌ آن‌ است‌ كه‌ مادام‌ كه‌ مصلحت‌ است‌ نقض‌ آن‌ مشروعیت‌ ندارد. مانند همه‌ عقدهای‌ لازم‌ كه‌ به‌نحوی‌ در شرایط‌ اضطراری‌ قابل‌ نقض‌ می‌باشد و این‌ امر هرگز ماهیت‌ حقوقی‌ عقد لازم‌ را به‌ عقد جائز تغییر نمی‌دهد.
فقها در مورد كلیت‌ آثار عقد استیمان‌ نسبت‌ به‌ آزادی‌ در رفت‌ و آمد و اقامت‌ مستأمنین‌ منطقه‌ حرم‌ را استثنأ نموده‌اند و ورود غیرمسلمان‌ و اقامت‌ وی‌ را در حرم‌ ممنوع‌ شمرده‌اند. از میان‌ فقهای‌ اسلام‌ تنها حنفیها هستند كه‌ ورود مستامنین‌ را به‌ همه‌ مناطق‌ و قلمرو دارالاسلام‌ حتی‌ مكه‌ و حرم‌ و مسجدالحرام‌ جائز شمرده‌اند. برخی‌ از فقها دخول‌ حجاز یا اقامت‌ در آن‌ را برای‌ اقلیت‌های‌ دین‌ در صورت‌ اذن‌ امام‌ و مصلحت‌ جائز دانسته‌اند مانند انجام‌ امور تجاری‌ كه‌ مورد نیاز مسلمانان‌ می‌باشد.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.