• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
زن ریحانه آفرینش (بازدید: 2790)
يکشنبه 15/5/1391 - 22:42 -0 تشکر 493187
نظام حقوق زن در اسلام (دیدگاه شهید مطهری)

در این تاپیک به حق طلاق و مسئله ی تعدد زجات  (نظام حقوقی زن در اسلام) پرداخته میشود... دوستان به نظرتون مشکلات جامعه ی امروزی در این زمینه چه مورد هایی میتونه باشه.


حق طلاق



هیچ عصری مانند عصر ما خطر انحلال كانون خانوادگی و عوارض سوء ناشی از
آنرا مورد توجه قرار نداده است ، و در هیچ عصری مانند این عصر عملا بشر
دچار این خطر و آثار سوء ناشی از آن نبوده است .
قانونگزاران ، حقوقدانان ، روانشناسان هر كدام با وسائلی كه در اختیار
دارند سعی میكنند بنیان ازدواجها را استوارتر و پایدارتر و خلل‏ناپذیرتر
سازند . اما " از قضا سركنگبین صفرافزود " . آمارها نشان می‏دهد كه سال‏
بسال بر عدد طلاقها افزوده میشود و خطر از هم پاشیدن بر بسیاری از
كانون‏های خانوادگی سایه افكنده است .
معمولا هر وقت یك بیماری مورد توجه قرار میگیرد و مساعی مادی و معنوی‏
برای مبارزه و جلوگیری از آن بكار میرود از میزان تلفات آن كاسته میشود
و احیانا ریشه كن میگردد ، اما بیماری طلاق بر عكس است .

دوشنبه 16/5/1391 - 3:16 - 0 تشکر 493574

عكس العملهای مختلف در زمینه پدیده فزونی زن


پدیده فزونی نسبی زن همیشه در زندگی بشر وجود داشته . چیزیكه هست عكس‏
العملها در برابر این پدیده كه مشكله‏ای برای اجتماع بوجود می‏آورد یكسان نبوده است .
ملتهائیكه روحشان با تقوا و
عفاف ، پیوند بیشتری داشته به رهبری ادیان بزرگ آسمانی این مشكله را با
تعدد زوجات حل كرده‏اند ، و ملتهائیكه تقوا و عفاف چندان با روحیه‏شان‏
سازگار نبوده این پدیده را وسیله‏ای برای فحشا قرار داده‏اند .
نه تعدد زوجات در مشرق ناشی از دین اسلام است ، و نه ترك آن در مغرب‏
مربوط بدین مسیح است ، زیرا قبل از اسلام در مشرق زمین تعدد زوجات وجود
داشته و ادیان شرقی آنرا مجاز كرده بودند ، و در اصل دین مسیح هم نصی بر
منع تعدد زوجات وجود ندارد . هر چه هست مربوط به خود ملل غرب است نه‏ دین مسیح .
ملتهائیكه در مسیر فحشا قرار گرفته‏اند بیش از ملتهائیكه تعدد زوجات‏
را تجویز كرده‏اند به تك همسری ضربه زده‏اند .
دكتر محمدحسین هیكل نویسنده كتاب " زندگانی محمد " پس از ذكر آیات‏
قرآن درباره تعدد زوجات میگوید : " این آیات اكتفا بیك زن را بهتر
میشمارد و میگوید اگر میترسید مطابق عدالت رفتار نكنید فقط یك زن‏
بگیرید ، ضمنا تأكید می‏كند كه نمی‏توانید بعدالت رفتار كنید . اما در عین‏
حال چون ممكنست در زندگی اجتماعی حوادثی پیش آید كه تعدد زنان را
ایجاب می‏كند بدین جهت آنرا بشرط عدالت روا شمرده است . محمد ( ص )
در اثنای جنگهای مسلمانان كه گروهی از آنان كشته میشدند و طبعا زنانشان‏
بیوه ماندند بدینطریق رفتار كرد . واقعا آیا می‏توانید بگوئید كه پس از
جنگها و امراض عمومی و شورشها كه هزارها و میلیونها اشخاص تلف میشوند
و عده زیادی زنان بی شوهر می‏مانند اكتفا بیك زن بهتر از چند زن است كه‏
بطور استثناء و بقید عدالت روا شمرده شده است ؟ آیا مردم مغرب زمین‏
می‏توانند ادعا كنند كه پس از جنگ جهانگیر ، قانون اكتفا بیك زن‏
همانطور كه اسما وجود دارد عملا نیز اجرا شده است ؟ " .

دوشنبه 16/5/1391 - 3:20 - 0 تشکر 493575

اشكالات و معایب چند همسری


سعادت و خوشبختی زناشوئی در گرو صفا - صمیمیت - گذشت - فداكاری -
وحدت و یگانگی است . و همه اینها در چند همسری بخطر میافتد .
گذشته از وضع ناهنجار زنان و فرزندان دو مادره ، از نظر خود مرد آنقدر
مسؤولیتهای تعدد زوجات سنگین و خرد كننده است كه رو آوردن به آن پشت‏
كردن بمسرت و آسایش است .
اكثر مردانی كه از تعدد زوجات راضی و خشنودند آنها هستند كه عملا از
زیر بار مسؤولیتهای شرعی و اخلاقی آن شانه خالی می‏كنند ، زنی را مورد توجه‏
قرار داده زن دیگر را از حساب خارج می‏كنند و به تعبیر قرآن كریم ، او را
" كالمعلقه " رها می‏كنند . آنچه اینگونه افراد نام تعدد زوجات به آن‏
می‏دهند در واقع نوعی تك همسری است توأم با ستمكاری و جنایت و بیدادگری‏
مثل عامیانه‏ای در میان مردم رایج است ، میگویند : " خدا یكی ، زن یكی‏
عقیده اكثر مردان بر این بوده و هست و حقا اگر خوشی و مسرت را مقیاس‏
قرار دهیم و مسئله را از زاویه فردی و شخصی بسنجیم عقیده درستی است .
اگر درباره همه مردان صادق نباشد درباره اكثریت مردان صادق است .
اگر مردی خیال كند كه تعدد زوجات با قبول همه مسؤولیتهای شرعی و اخلاقی‏
بنفع اوست و او از نظر تن آسائی از این كار صرفه میبرد سخت در اشتباه‏
است . مسلما تك همسری از نظر تأمین خوشی و آسایش بر چند همسری ترجیح‏
دارد ، اما . . .

دوشنبه 16/5/1391 - 3:26 - 0 تشکر 493578

بررسی صحیح


بررسی درستی و نادرستی مسائلی مانند تعدد زوجات كه ناشی از ضرورت‏های‏
شخصی یا اجتماعی است باین نحو صحیح نیست كه آنرا با تك همسری مقایسه‏
كنیم .
بررسی صحیح اینگونه مسائل منوط باینست كه از طرفی علل و موجبات‏
ایجاب كننده آنها را در نظر بگیریم و ببینیم عواقب وخیم بی اعتنائی به‏
آنها چیست . از طرف دیگر نظری به مفاسد و معایبی كه از خود این مسائل‏
ناشی میشود بیفكنیم ، آنگاه یك محاسبه كلی روی مجموع آثار و نتایجی كه‏
از دو طرف مسئله پیدا میشود بعمل آوریم . تنها در اینصورت است كه‏
اینگونه مسائل بصورت واقعی خود طرح و مورد بررسی قرار گرفته‏اند . توضیحا
مثالی ذكر می‏كنم : فرض كنید می‏خواهیم درباره " سربازی اجباری " نظر
بدهیم . اگر تنها از زاویه منافع و تمایلات خانواده‏ای كه سرباز به آنها
تعلق دارد بنگریم شك ندارد كه قانون سرباز وظیفه قانون خوبی نیست ، چه‏
از این بهتر كه قانونی بنام قانون سربازی وظیفه وجود نداشته باشد و عزیز
دل خانواده از كنارشان دور نرود و احیانا بمیدان جنگ و خاك و خون كشیده‏
نشود ؟  اما بررسی این مسئله به این نحو صحیح نیست . بررسی صحیح آن به این نحو
است كه ضمن توجه بجدا شدن فرزندی از خانواده‏ای و احتمالا داغدار شدن آن‏
خانواده ، عواقب وخیم سرباز مدافع نداشتن را برای كشور در نظر بگیریم .
آنوقت است كه كاملا معقول و منطقی بنظر میرسد كه گروهی از فرزندان وطن‏
بنام " سرباز " آماده دفاع و جانبازی برای كشور باشند و خانواده‏های‏
آنها رنجهای ناشی از سربازی را تحمل كنند .
ما در مقالات گذشته بضرورت‏های شخصی و اجتماعی كه احیانا مجوز تعدد
زوجات می‏شود اشاره كردیم . اكنون می‏خواهیم معایب و مفاسد ناشی از تعدد
زوجات را بررسی كنیم تا زمینه برای یك محاسبه كلی فراهم گردد و ضمنا
روشن شود كه ما بیك سلسله معایب برای تعدد زوجات اعتراف داریم ، هر
چند بعضی از ایرادات و اشكالات را وارد نمی‏دانیم ، چنانكه عنقریب روشن‏
خواهد شد . معایبی كه می‏شود برای تعدد زوجات ذكر كرد زیاد است و ما از
جنبه‏های مختلف وارد بحث می‏شویم . اینك بیان آن اشكالات و معایب :

از نظر روحی


روابط زناشوئی منحصر به امور مادی و جسمانی ، یعنی تماسهای بدنی و
حمایتهای مالی نیست . اگر منحصر باین امور بود تعدد زوجات قابل توجیه‏
بود ، زیرا امور مادی و جسمانی را میتوان میان
افراد متعدد قسمت كرد و بهر كدام سهمی داد .
در روابط زناشوئی آنچه عمده و اساس است ، امور روحی و معنوی است ،
عشق و عاطفه و احساسات است ، كانون ازدواج و نقطه پیوند دو طرف بیكدیگر دل است ،
 عشق و احساسات مانند هر امر
روحی دیگر قابل تجزیه و تقسیم نیست ، نمی‏توان آنها را میان افراد متعدد
سرشكن و جیره‏بندی ك رد . مگر ممكن است دل را دو نیم كرد یا در دو جا به‏
گرو گذاشت ؟ مگر میشود قلب را به دو نفر تسلیم كرد ؟ عشق و پرستش یكه‏
شناس است ، شریك و رقیب نمی‏پذیرد . جو و گندم نیست كه بشود پیمانه‏
كرد و بهر نفر سهمی داد . بعلاوه احساسات قابل كنترل نیست ، آدمی در
اختیار دل است ، نه دل در اختیار آدمی . پس آن چیزی كه روح ازدواج است‏
و جنبه انسانی آنست و روابط دو انسان را از روابط دو حیوان كه صرفا
شهوانی و غریزی است متمایز می‏كند نه قابل قسمت است و نه قابل كنترل .
پس تعدد زوجات محكوم است .
بعقیده ما ، در این بیان قدری اغراق وجود دارد ، زیرا راست است كه‏
روح ازدواج ، عاطفه و احساسات است ، هم راست است كه احساسات قلبی‏
تحت اختیار آدمی نیست ، اما اینكه گفته میشود احساسات قابل تقسیم‏
نیست ، یك تخیل شاعرانه ، بلكه یك مغالطه است ، زیرا سخن در این‏
نیست كه احساسات بخصوصی را مانند یك قطعه جسم دو قسمت كنند و بهر
كدام سهمی بدهند ، تا گفته شود كه امور روحی قابل تقسیم نیست . سخن در
ظرفیت روحی بشر است ، مسلما ظرفیت روحی آدمی آنقدر محدود نیست كه‏
نتواند دو علاقه را در خود جای دهد . پدری صاحب ده فرزند میشود و هر ده‏
نفر را تا حد پرستش دوست می‏دارد ، برای همه آنها فداكاری می‏كند .
بلی ، یك چیز مسلم است و آن اینكه عشق و احساسات هرگز در صورت تعدد
آنقدر اوج نمیگیرد كه در وحدت میگیرد . اوج اعلای عشق و احساسات با تعدد سازگار نیست ،
 همچنانكه با عقل و منطق نیز سازگار نیست .
" راسل " در زناشوئی و اخلاق میگوید : " بسیاری از مردم امروز عشق را
یك مبادله منصفانه احساسات میدانند و همین دلیل به تنهائی صرف نظر از
دلائل دیگر برای محكوم كردن تعدد زوجات كافی است " .
من نمی‏دانم چرا اگر بناست مبادله احساسات منصفانه باشد باید انحصاری‏
باشد ؟ مگر پدر كه فرزندان متعدد خود را دوست میدارد و متقابلا آنها پدر
را دوست می‏دارند مبادله احساسات آنها بطور منصفانه نیست ؟ اتفاقا با
اینكه فرزندان متعدند علاقه پدر به هر یك از فرزندان بر علاقه هر یك از
فرزندان نسبت بپدر میچربد .
عجیب اینست كه این سخن را كسی می‏گوید كه دائما به شوهران توصیه می‏كند
كه عشق زن خود را به بیگانه محترم بشمارند و مانع روابط عاشقانه آنها
نشوند . متقابلا چنین توصیه‏هائی بزنان میكند . آیا بعقیده راسل باز هم‏
مبادله احساسات زن و شوهر منصفانه است ؟

دوشنبه 16/5/1391 - 3:29 - 0 تشکر 493579

از نظر تربیتی


هووگری ضرب المثل ناسازگاری است . برای زن دشمنی بالاتر از " هوو "
وجود ندارد . چند همسری زنان را بقیام و اقدام علیه یكدیگر و احیانا شوهر
وا می‏دارد و محیط زناشوئی را كه باید محیط صفا و صمیمیت باشد بمیدان‏
جنگ و جدال و كانون كینه و انتقام تبدیل می‏كند . دشمنی و رقابت و
عداوت میان مادران ، بفرزندان آنها نیز سرایت می‏كند ، دو دستگیها و چند دستگیها
بوجود می‏آید ، محیط خانوادگی كه اولین مدرسه و پرورشگاه روحی كودكان است‏
و باید الهام بخش نیكی و مهربانی باشد درس آموز نفاق و نامردی میگردد .
در اینكه تعدد زوجات زمینه همه این آثار ناگوار تربیتی است شكی نیست‏
. اما یك نكته را نباید فراموش كرد و آن اینكه باید دید چقدر از این‏
آثار ناشی از طبیعت تعدد زوجات است ، و چه قدر از آنها ناشی از ژستی‏
است كه مرد و زن دوم میگیرند . بعقیده ما همه این ناراحتیها معلول‏
طبیعت تعدد زوجات نیست ، بیشتر معلول طرز اجراء آن است .
مردی و زنی با هم زندگی میكنند و زندگی آنها جریان عادی خود را طی‏
می‏كند . در این بین آن مرد در یك برخورد فریفته زنی میگردد و فورا هوس‏
چند همسری بسرش میزند . پس از یك قول و قرار محرمانه ، ناگهان زن دوم‏
مثل اجل معلق پابخانه و لانه زن اول می‏گذارد و شوهر و زندگی او را تصاحب‏
می‏كند و در حقیقت بزندگی او شبیخون می‏زند . واضح است كه عكس العمل‏
روحی زن اول جز كینه و انتقام چیز دیگر نیست . برای زن هیچ چیزی ناراحت‏
كننده‏تر از این نیست كه مورد تحقیر شوهر قرار بگیرد ، بزرگترین شكست‏
برای یك زن اینستكه احساس كند نتوانسته قلب شوهر خود را نگهداری كند ،
و ببیند كه دیگری او را تصاحب كرده است . وقتی كه مرد ژست خودسری و
هوسرانی میگیرد و زن دوم ژست شبیخون زنی ، انتظار تحمل و بردباری از زن‏
اول انتظار بی جائی است .
اما اگر زن اول بداند كه شوهرش " مجوز " دارد ، از او سیر نشده است و
رو آوردن بچند همسری بمعنی پشت كردن به او نیست ، و
مرد ژست استبداد و خودسری و هوسرانی را از خود دور كند و بر احترامات و
عواطف خود نسبت بزن اول بیفزاید ، و همچنین اگر زن دوم توجه داشته باشد
كه زن اول حقوقی دارد و حقوق او محترم است و تجاوز به آنها جایز نیست ،
خصوصا اگر همه توجه داشته باشند كه در راه حل یك مشكل اجتماعی قدم‏
برمیدارند ، مسلما از ناراحتیهای داخلی كاسته میشود .
قانون تعدد زوجات یك راه حل مترقیانه ناشی از یك دید اجتماعی وسیعی‏
است . حتما اجرا كنندگان آن نیز باید در سطح عالیتری فكر كنند و از یك‏
تربیت عالی اسلامی برخوردار باشند .
تجربه نشان داده است كه در مواردی كه مرد ژست خودسری و هوسرانی‏
نداشته و زن احساس كرده كه شوهرش نیازمند بزن دوم است ، خود داوطلب‏
شده و زن دوم را بخانه شوهرش آورده است و هیچیك از ناراحتیهای مزبور
وجود نداشته است . اكثر ناراحتیها ناشی از طرز رفتار وحشیانه‏ای است كه‏
مردان در اجراء این قانون بكار میبرند .

دوشنبه 16/5/1391 - 3:31 - 0 تشکر 493580

از نظر اخلاقی


میگویند - اجازه تعدد زوجات اجازه " شره " و شهوت است . بمرد
اجازه میدهد هواپرستی كند . اخلاق ایجاب می‏كند كه انسان شهوات خود را به‏
حداقل ممكن تقلیل دهد . زیرا مقتضای طبیعت آدمی این است كه هر اندازه‏
جلو شهوت را باز گذارد رغبت و تمایلش فزونی میگیرد و آتش شهوتش‏
مشتعلتر میگردد . منتسكیو در روح القوانین صفحه 434 درباره تعدد زوجات میگوید : "
پادشاه مراكش در حرمسرای خود از تمام نژادها اعم از سفید و زرد و
سیاهپوست زن دارد . اما اگر این شخص دو برابر زنهای كنونی خود نیز زن‏
داشته باشد باز هم خواهان زن تازه خواهد بود . زیرا شهوترانی مثل خست و
لئامت است و هر چه شدت كرد زیادتر میشود ، چنانكه تحصیل سیم و زر زیاد
باعث ازدیاد حرص و آز میگردد . تعدد زوجات رسم عشقبازی مستهجن و
مخالف طبیعت ( همجنس بازی ) را نیز می‏آموزد و رائج میكند . زیرا در
عرصه شهوترانی هر عملی كه از حدود معین خارج گردید ، باعث اعمال بی‏
قاعده میگردد . در اسلامبول وقتی كه شورشی در گرفت ، در حرمسرای یك‏
حكمران ، حتی یك زن وجود نداشت ، چه آن حكمران با عشقبازیهای مخالف‏
طبیعت روزگار خود را میگذرانید " .
این ایراد را از دو نظر باید مورد بررسی قرار داد . یكی از این نظر كه‏
میگویند اخلاق پاك با اعمال شهوت منافات دارد و برای پاكی نفوس باید
شهوترا بحداقل ممكن تقلیل داد . دیگر از نظر آن اصل روانی كه میگوید
مقتضای طبیعت آدمی اینست كه هر چه بیشتر با آن موافقت شود بیشتر طغیان‏
می‏كند و هر چه بیشتر با آن مخالفت شود آرام میگیرد .
اما از نظر اول باید بگوئیم متأسفانه این یك تلقین غلطی است كه اخلاق‏
مسیحی كه بر پایه ریاضت است و از اخلاق هندی و بودائی و كلبی متأثر است‏
، القاء كرده است . اخلاق اسلامی بر این پایه نیست . از نظر اسلام چنین‏
نیست كه هر چه از شهوات تقلیل شود با اخلاق سازگارتر است
( و اگر به حد صفر برسد صد درصد اخلاقی‏ است ) .
از نظر اسلام ، اخلاق با افراط در شهوترانی ناسازگار است .
برای اینكه بدانیم تعدد زوجات یك عمل افراطی است یا نه ، باید
ببینیم آیا مرد بالطبع تك همسری است یا نه ؟ از مقاله 31 معلوم شد كه‏
شاید امروز یك نفر هم پیدا نشود كه طبیعت مرد را محدود به تك همسری‏
بداند و چند همسری را یك عمل انحرافی و افراطی بشناسد . بر عكس عقیده‏
بسیاری اینست كه طبیعت مرد چند همسری است و تك همسری چیزی است نظیر
تجرد كه بر خلاف طبیعت مرد است .
اگر چه ما با آن نظر كه طبیعت مرد چند همسری است مخالفیم ، اما با
این نظر هم موافق نیستیم كه طبیعت مرد تك همسری است و چند همسری بر ضد
طبیعت مرد است و نوعی انحراف و مخالف طبیعت است ، نظیر همجنس بازی‏
.
كسانی مانند " منتسكیو " كه تعدد زوجات را مساوی با شهوت پرستی‏
میدانند نظرشان به حرمسرا بازی است . خیال كرده‏اند كه اسلام با قانون‏
تعدد زوجات خواسته است جواز حرمسرا برای خلفای عباسی و عثمانی و امثال‏
آنها صادر كند . اسلام بیش از همه با آن كارها مخالف است . حدود و
قیودی كه اسلام برای تعدد زوجات قائل است ،
آزادی مرد هوسران را بكلی از او سلب میكند .
اما از نظر دوم - این عقیده كه میگوید " طبیعت آدمی هر اندازه ارضا
شود بیشتر طغیان میكند و هر اندازه مخالفت شود هتر آرام میگیرد "
درست نقطه مقابل عقیده‏ای است كه امروز در میان‏
پیروان " ف روید " پیدا شده و مرتبا بنفع آن تبلیغ میشود .
فرویدیست‏ها میگویند : " طبیعت بر اثر ارضاء و اقناع آرام میگیرد و
در اثر امساك فزونی میگیرد و طغیان میكند " . لهذا این عده صددرصد
طرفدار آزادی و شكستن آداب و سنن ، خصوصا در مسائل جنسی میباشند . ای‏
كاش " منتسكیو " زنده میبود و میدید كه امروز چگونه فرضیه او مورد
تمسخر فرویدیست‏ها قرار گرفته است .
از نظر اخلاق اسلامی هر دو عقیده خطاست . طبیعت ، حقوق و حدودی دارد و
آن حقوق و حدود را باید شناخت . طبیعت ، در اثر دو چیز طغیان میكند و
آرامش را بهم میزند . یكی در اثر محرومیت ، و دیگر در اثر آزادی كامل‏
دادن و برداشتن همه قیود و حدود از مقابل او .
بهرحال نه تعدد زوجات ضد اخلاق و بهم زننده آرامش روحی و مخالف پاكی‏
نفوس است ، آنچنانكه امثال " منتسكیو " میگویند ، و نه قناعت ورزیدن‏
به زن یا زنان مشروع خود ضد اخلاق است آنچنانكه فرویدیستها عملا تبلیغ‏
میكنند .

دوشنبه 16/5/1391 - 3:48 - 0 تشکر 493584

از نظر حقوقی

مرد و زن دیگری صورت میگیرد در حقیقت معامله " فضولی " است . زیرا
كالای مورد معامله ، یعنی منافع زناشوئی مرد قبلا بزن اول فروخته شده و جزء
ما یملك او محسوب میشود . پس آنكس كه در درجه اول باید نظرش رعایت‏
شود و اجازه او تحصیل گردد زن اول است . پس اگر بناست اجازه تعدد
زوجات داده شود باید موكول به اجازه و اذن زن اول باشد و در حقیقت این‏
زن اول است كه حق دارد درباره شوهر خود تصمیم بگیرد كه زن دیگر اختیار
بكند یا نكند .
بنابراین زن دوم و سوم و چهارم گرفتن درست مثل اینست كه شخصی یك بار
مال خود را بشخص دیگر بفروشد و همان مال فروخته شده را برای نوبت دوم و
سوم و چهارم بافراد دیگر بفروشد . صحت چنین معامله‏ای بستگی دارد برضایت‏
مالك اول و دوم و سوم و اگر عملا شخص فروشنده ، مال مورد نظر را در
اختیار افراد بعدی قرار دهد قطعا مستحق مجازات است .
این ایراد مبتنی بر اینست كه طبیعت حقوقی ازدواج را مبادله منافع‏
بدانیم و هر یك از زوجین را مالك منافع زناشوئی طرف دیگر فرض كنیم .
من فعلا راجع به این مطلب كه البته قابل خدشه و ایراد است بحثی نمیكنم .
فرض میكنیم طبیعت حقوقی ازدواج همین باشد . این ایراد وقتی وارد است‏
كه تعدد زوجات از جانب مرد فقط جنبه تفنن و تنوع داشته باشد . بدیهی‏
است كه اگر طبیعت حقوقی ازدواج مبادله منافع زناشوئی باشد و زن از هر
لحاظ قادر باشد كه منافع زناشوئی مرد را تأمین كند مرد هیچگونه مجوزی‏
برای تعدد زوجات نخواهد داشت . اما اگر جنبه تفنن و تنوع نداشته باشد ،
بلكه مرد یكی از مجوزهائی كه در مقالات پیش اشاره كردیم داشته باشد این ایراد مورد ندارد .
 مثلا اگر زن عقیم باشد ،
یا بسن یائسگی رسیده باشد و مرد نیازمند بفرزند باشد ، یا زن مریض و غیر
قابل استمتاع باشد ، در اینگونه موارد حق زن مانع تعدد زوجات نخواهد بود
.
تازه این در صورتی است كه مجوز تعدد زوجات ، امر شخصی مربوط به مرد
باشد . اما اگر پای یك علت اجتماعی در كار باشد و تعدد زوجات بواسطه‏
فزونی عدد زنان بر مردان و یا بواسطه احتیاج اجتماع به كثرت نفوس تجویز
شود این ایراد صورت دیگری پیدا می‏كند . در اینگونه موارد تعدد زوجات‏
یك نوع تكلیف و واجب كفائی است ، وظیفه‏ای است كه برای نجات اجتماع‏
از فساد و فحشا و یا برای خدمت به تكثیر نفوس اجتماع باید انجام شود .
بدیهی است آنجا كه پای تكلیف و وظیفه اجتماعی بمیان می‏آید رضایت و
اجازه و اذن مفهوم ندارد . اگر فرض كنیم اجتماع واقعا مبتلا بفزونی زن بر
مرد است یا نیازمند بتكثیر نفوس است ، یك وظیفه ، یك واجب كفائی‏
متوجه همه مردان و زنان متأهل میشود ، پای یك فداكاری و از خود گذشتگی‏
بخاطر اجتماع برای زنان متأهل بمیان می‏آید . درست مثل وظیفه سربازی است‏
كه متوجه خانواده‏ها میشود و باید بخاطر اجتماع از عزیزشان دل بكنند و او
را روانه میدان كارزار كنند . در اینگونه موارد ، غلط است كه موكول به‏
رضایت و اجازه شخص یا اشخاص ذی نفع بشود .
كسانیكه مدعی هستند حق و عدالت ایجاب می‏كند كه تعدد زوجات با اجازه‏
همسر پیشین باشد فقط از زاویه تفنن و تنوع طلبی مرد مطلب را نگریسته‏اند
و ضرورتهای فردی و اجتماعی را از یاد برده‏اند . اساسا اگر ضرورت فردی یا
اجتماعی در كار نباشد در اینجا همینقدر میگوئیم اگر مبنای فلسفه اسلام
 در تعدد زوجات وارث و شهادت تحقیر و بی اعتنائی بحقوق زن بود و
اسلام میان زن و مرد از لحاظ انسانیت و حقوق ناشی از انسانیت تفاوت قائل بود
همه جا یك جور نظر میداد ، زیرا این فلسفه همه جا یك جور حكم می‏كند .
یك جا نمی‏گفت یك زن نصف یك مرد ارث ببرد و در جای دیگر نمیگفت یك‏
زن با یك مرد برابر ارث ببرد ، و در جای دیگر نمیگفت یك مرد تا چهار
زن بگیرد و همچنین در باب شهادت در هر موردی بنحوی حكم نمیكرد . از
اینها بخوبی میتوان فهمید كه اسلام فلسفه‏های دیگری در نظر گرفته است . ما
در یكی از مقالات گذشته راجع به ارث توضیح دادیم و در مقاله دیگری گفتیم‏
مسئله تساوی زن و مرد در انسانیت و حقوق ناشی از انسانیت از نظر اسلام‏
جزء الفباء حقوق بشری است . از نظر اسلام در حقوق زن و مرد مسائلی بالاتر
از تساوی وجود دارد كه لازم است آنها دقیقا منظور گردد و اجرا شود .

دوشنبه 16/5/1391 - 3:56 - 0 تشکر 493586

نقش اسلام در چند همسری


اسلام نه چند همسری را اختراع كرد ، زیرا قرنها پیش از اسلام در جهان‏
وجود داشت ، و نه آنرا نسخ كرد ، زیرا از نظر اسلام برای اجتماع مشكلاتی‏
پیش می‏آید كه راه چاره آنها منحصرا بتعدد زوجات است .
ولی اسلام رسم تعدد زوجات را اصلاح كرد .

محدودیت


اول اصلاحی كه بعمل آورد این بود كه آن را محدود كرد ، قبل از اسلام تعدد
زوجات نامحدود بود ، یك نفر به تنهائی میتوانست صدها زن داشته باشد و
از آنها حرمسرائی بوجود آورد ، ولی اسلام حداكثر برای آن معین كرد ،
بیكنفر اجازه نداد بیش از چهار زن داشته باشد . در حكایات و روایات‏
نام افرادی در صدر اسلام دیده میشود كه در حالیكه اسلام آوردند بیش از
چهار زن داشتند و اسلام آنها را مجبور كرد مقدار زائد را رها كنند . 
در روایات شیعه وارد شده كه یكنفر ایرانی مجوسی در زمان امام صادق‏
اسلام اختیار كرد در حالیكه هفت زن داشت ، از امام صادق سؤال شد تكلیف‏
این مرد كه اكنون مسلمان شده با هفت زن چیست ؟
امام فرمود حتما باید سه تای از آنها را رها كند .

عدالت


اصلاح دیگری كه اسلام بعمل آورد این بود كه عدالت را شرط كرد و اجازه‏
نداد بهیچوجه تبعیضی میان زنان یا میان فرزندان آنها صورت بگیرد . قرآن‏
كریم در كمال صراحت فرمود " « فان خفتم ان لا تعدلوا فواحده »" اگر
بیم دارید كه عدالت نكنید ، یعنی اگر بخود اطمینان ندارید كه با عدالت‏
رفتار كنید ، پس بیكی اكتفا كنید .
در دنیای قبل از اسلام اصل عدالت بهیچوجه رعایت نمی‏شد ، نه میان خود
زنان و نه میان فرزندان آنها . در مقاله 27 از كریستینسن و دیگران نقل‏
كردیم كه در ایران ساسانی رسم تعدد زوجات شایع بود و میان زنان و همچنین‏
میان فرزندان آنها تبعیض قائل می‏شدند یكی یا چند زن ، زنان ممتاز (
پادشاه زن ) خوانده میشدند و از حقوق كامل برخوردار بودند ، سایر زنان‏
بعنوان چاكر زن و غیره خوانده میشدند و مزایای قانونی كمتری داشتند .
 فرزندان چاكر زن اگر از جنس ذكور بودند در خانه پدر بفرزندی پذیرفته می‏شدند
 و اگر دختر بودند به‏ فرزندی پذیرفته نمیشدند .
اسلام همه این رسوم و عادات را منسوخ كرد ، اجازه نداد كه برای یك زن‏
یا فرزندان او امتیازات قانونی كمتری قائل گردند .
ویل دورانت در جلد اول تاریخ تمدن ضمن بحث از تعدد زوجات می‏گوید "
بتدریج كه ثروت نزدیك فرد بمقدار زیاد جمع میشد و از آن نگرانی پیدا
میكرد كه چون ثروتش بقسمتهای زیادی منقسم شود سهم هر یك از فرزندان كم‏
خواهد شد ، این فرد بفكر میافتاد كه میان زن اصلی و سوگلی ، و همخوابه‏های‏
خود فرق بگذارد تا میراث تنها نصیب فرزندان زن اصلی شود " .
این جمله میرساند كه تبعیض میان زنان و فرزندان آنها در دنیای قدیم‏
امر رائجی بوده است . ولی عجیب اینست كه ویل دورانت بعد بسخنان خود
چنین ادامه میدهد :
" تانسل معاصر ، تقریبا زناشوئی در قاره آسیا بدین ترتیب بوده است .
كم كم زن اصلی مقام زن منحصر بفرد را پیدا كرد و زنان دیگر یا محبوبه‏های‏
سری مرد شدند و یا اصلا از میان رفتند " .
ویل دورانت توجه نكرده یا نخواسته توجه كند كه چهارده قرن است كه در
آسیا در پرتو دین مقدس اسلام رسم تبعیض میان فرزندان منسوخ شده است .
یك زن اصلی و چند محبوبه سری داشتن جزء رسوم اروپائی است نه آسیائی .
این رسم اخیرا از اروپا به آسیا سرایت كرده است .
بهر حال اصلاح دومی كه اسلام در تعدد زوجات انجام داد این بود كه تبعیض‏
را چه در میان زنان و چه در میان فرزندان ملغی ساخت .
از نظر اسلام " سوگلی " بازی بهر صورت و بهر شكلی جایز نیست . علماء
اسلام تقریبا وحدت نظر دارند كه تبعیض میان زنان تحت هیچ عنوانی جایز
نیست . فقط بعضی از نحله‏های فقهی اسلامی حق زن را طوری توجیه كرده‏اند كه‏
با تبعیض سازگار است . بنظر من نباید تردید كرد كه این نظر درست نیست‏
و بر خلاف مفهوم آیه كریمه قرآن است . رسول اكرم صلی الله علیه وآله‏
وسلم جمله‏ای در این باره فرموده است كه شیعه و سنی بالاتفاق آن را نقل و
روایت كرده‏اند . فرمود " هر كس دو زن داشته باشد و در میان آنها
بعدالت رفتار نكند ، بیكی از آنها بیشتر از دیگری اظهار تمایل كند ، در
روز قیامت محشور خواهد شد در حالیكه یكطرف بدن خود را بزمین میكشد تا
سرانجام داخل آتش شود " .
عدالت عالیترین فضیلت انسانی است ، شرط عدالت یعنی شرط واجد بودن‏
عالیترین نیروی اخلاقی . با توجه باینكه معمولا احساسات مرد نسبت بهمه‏
زنها یكسان و در یك درجه نیست ، رعایت عدالت و پرهیز از تبعیض میان‏
زنان ، یكی از مشكلترین وظایف بشمار میرود .
همه میدانیم كه رسول اكرم صلی الله علیه وآله وسلم در ده سال آخر عمر
خود یعنی در دوره مدینه كه دوره جنگهای اسلامی بود و زنان بی سرپرست در
میان مسلمین زیاد بودند زنان متعدد اختیار كرد . اكثریت زنان پیغمبر
بیوه و بزرگسال بودند و غالبا از شوهران سابق خود فرزندانی داشتند . تنها
دوشیزه‏ای كه پیغمبر اكرم با او ازدواج كرد عایشه بود . عایشه بهمین جهت همیشه تفاخر میكرد و
میگفت من تنها زنی هستم كه جز پیغمبر شوهر دیگری او را لمس نكرده است‏
.
رسول اكرم منتهای عدالت را درباره همه آنها رعایت میكرد و هیچگونه‏
تبعیضی میان آنها قائل نمیشد . عروه بن زبیر خواهرزاده عایشه است ،
درباره طرز رفتار پیغمبر اكرم با زنان خود از خاله خویش عایشه سؤالاتی‏
كرده است . عایشه گفت : رسم پیغمبر این بود كه هیچیك از ما را بر
دیگری ترجیح نمیداد . با همه بعدالت و تساوی كامل رفتار میكرد . كمتر
روزی اتفاق میافتاد كه بهمه زنان خود سر نزند و احوالپرسی و تفقد نكند ،
ولی نوبت هر كس بود نسبت به دیگران به احوالپرسی قناعت میكرد و شب‏
را در خانه آنكس بسر میبرد كه نوبت او بود . اگر احیانا در وقتی كه‏
نوبت زنی بود می‏خواست نزد زن دیگر برود رسما می‏آمد و اجازه میگرفت ،
اگر اجازه داده میشد میرفت و اگر اجازه داده نمیشد نمیرفت . من شخصا
اینطور بودم كه هر وقت از من اجازه میخواست نمیدادم .
رسول اكرم حتی در بیماریی كه منجر به فوت ایشان شد كه توانائی حركت‏
نداشت عدالت را در كمال دقت اجرا كرد . برای اینكه عدالت و نوبت را
رعایت كرده باشد هر روز بسترش را از اتاقی باتاق دیگر منتقل میكردند ،
تا آنكه یك روز همه را جمع كرد و اجازه خواست در یك اتاق بماند و همه‏
اجازه دادند در خانه عایشه بماند .
علی ابن ابیطالب علیه السلام در اوقاتی كه دو زن داشت حتی اگر
می‏خواست وضو بسازد ، در خانه زنی كه نوبتش نبود وضو نمیساخت .
اسلام برای شرط عدالت آن اندازه اهمیت قائل است كه حتی اجازه نمی‏دهد
مرد و زن دوم در حین عقد توافق كنند كه زن دوم در شرائطی نامساوی با زن‏
اول زندگی كند . یعنی از نظر اسلام رعایت عدالت تكلیفی است كه مرد
نمی‏تواند با قرار قبلی با زن ، خود را از زیر بار مسؤولیت آن خارج كند .
مرد و زن هیچكدام حق ندارند چنین شرطی در متن عقد بنمایند . زن دوم كاری‏
كه می‏تواند بكند فقط اینست كه عملا از حقوق خود صرفنظر كند . اما
نمی‏تواند شرط كند كه حقوقی مساوی با زن اول نداشته باشد ، همچنانكه زن‏
اول نیز میتواند كاری كند كه قانونا حقی نداشته باشد . از امام باقر
علیه‏السلام سؤال شد آیا مرد میتواند با زن خود شرط كند كه فقط روزها هر
وقت بخواهد باو سر بزند ، یا ماهی یكبار یا هفته‏ای یكبار نزد او برود .
یا شرط كند كه نفقه بطور كامل و مساوی با زن دیگر باو ندهد و خود آن زن‏
هم از اول این شرطها را بپذیرد ؟ امام فرمود : " خیر ، چنین شرطهائی‏
صحیح نیست ، هر زنی به موجب عقد ازدواج خواه ناخواه حقوق كامل یك زن‏
را پیدا می‏كند . چیزی كه هست پس از وقوع ازدواج هر زنی میتواند عملا
برای جلب رضایت شوهر كه او را رها نكند یا بعلت دیگری همه یا قسمتی از
حقوق خود را ببخشد " .
تعدد زوجات با این شرط اخلاقی اكید و شدید بجای آنكه وسیله‏ای برای‏
هوسرانی مرد واقع گردد ، شكل و قیافه انجام وظیفه بخود میگیرد . هوسرانی‏
و شهوت پرستی جز با آزادی كامل و دنبال هوای دل رفتن سازگار نیست ،
هوسرانی آنگاه صورت  عمل بخود میگیرد كه آدمی خود را در اختیار دل قرار دهد و دل را در اختیار
خواهشها و میلها . دل و خواهش‏های دل منطق و حساب بر نمیدارد . آنجا كه‏
پای انضباط و عدالت و انجام وظیفه بمیان می‏آید ، هوسرانی و هواپرستی‏
باید رخت بربندد . ازینرو بهیچوجه تعدد زوجات را در شرائط اسلامی‏
نمی‏توان وسیله‏ای برای هوسرانی شناخت .
كسانیكه تعدد زوجات را وسیله هوسرانی قرار داده‏اند ، قانون اسلامی را
بهانه برای یك عمل ناروا قرار داده‏اند ، اجتماع حق دارد آنها را مؤاخذه‏
و مجازات و این بهانه را از دست آنها بگیرد .

مسأله بیم از عدم عدالت


انصاف باید داد كه افرادی كه شرایط اسلامی را در تعدد زوجات كاملا
رعایت میكنند بسیار كم‏اند . در فقه اسلامی می‏گویند " اگر بیم داری كه‏
استعمال آب برای بدنت زیان دارد وضو نگیر " " اگر بیم داری كه روزه‏
برایت زیان دارد روزه نگیر " . این دو دستور در فقه اسلامی رسیده است .
شما افراد بسیاری را می‏بینید كه میپرسند میترسم آب برایم زیان داشته‏
باشد ، وضو بگیرم یا نگیرم ؟ . میترسم روزه برایم ضرر داشته باشد ، روزه‏
بگیرم یا نگیرم ؟ البته این پرسشها پرسشهای درستی است . چنین اشخاصی‏
نباید وضو بسازند و نباید روزه بگیرند .
ولی نص قرآن كریم است كه " اگر بیم دارید كه نتوانید میان زنان خود
به عدالت رفتار كنید یك زن بیشتر نگیرید " . با این حال آیا شما در
عمر از یكنفر شنیده‏اید كه بگوید می‏خواهم  زن دوم بگیرم اما
 بیم دارم كه رعایت عدالت و مساوات میان آنها نكنم ،
بگیرم یا نگیرم ؟ من كه نشنیده‏ام . حتما شما هم نشنیده‏اید . سهل است ،
مردم ما با علم و تصمیم اینكه بعدالت رفتار نكنند . زنان متعدد میگیرند
و این كار را بنام اسلام و زیر سرپوش اسلامی انجام میدهند . اینها هستند
كه با عمل ناهنجار خود اسلام را بدنام میكنند .
اگر تنها كسانی اقدام به تعدد زوجات نمایند كه لااقل این یك شرط را
واجد باشند جای هیچگونه بهانه و ایرادی نبود .

حرمسراها


موضوع دیگری كه سبب شده تعدد زوجات را بر قانون اسلام عیب بگیرند ،
دستگاههای حرمسراداری خلفا و سلاطین پیشین است ، برخی از نویسندگان و
مبلغین مسیحی تعدد زوجات اسلامی را مساوی با حرامسراداری با همه مظاهر
ننگین و مظالم بی پایان آن معرفی كرده‏اند و چنین وانمود میكنند كه تعدد
زوجات در اسلام یعنی همان حرمسراداریها كه تاریخ در دستگاههای خلفا و
سلاطین پیشین نشان میدهد .
متأسفانه بعضی از نویسندگان خودمان نیز كه حرف بحرف باز گو كننده‏
افكار و عقاید و منویات غربی‏ها هستند ، هر جا كه نام تعدد زوجات میبرند
آنرا با حرمسرا ردیف میكنند . این قدر شخصیت و استقلال فكری ندارند كه‏
میان آنها تفكیك كنند .

شرائط و امكانات دیگر


گذشته از شرط عدالت ، شرائط و تكالیف دیگری نیز متوجه مرد است . همه‏
میدانیم كه زن مطلقا یك سلسله حقوق مالی و استمتاعی بعهده مرد دارد ،
 مردی حق دارد آهنگ چند همسری كند كه‏
امكانات مالی او باو اجازه این كار را بدهد . شرط امكان مالی در تك‏
همسری نیز هست ، اكنون فرصتی نیست كه وارد این بحث بشویم .
امكانات جسمی و غریزی نیز بنوبه خود شرط و واجب دیگری است .
در كافی و وسائل از امام صادق روایت شده است كه فرمود " هر كس‏
گروهی از زنان نزد خود گردآورد كه نتواند آنها را از لحاظ جنسی اشباع‏
نماید و آنگاه آنها به زنا و فحشا بیفتند گناه این فحشا بگردن اوست "
تاریخچه‏های حرمسراها داستانها ذكر می‏كنند از زنان جوانی كه از لحاظ غریزه‏
تحت فشار قرار میگرفتند و مرتكب فحشاء میشدند و احیانا پشت سر آن‏
فحشاها كشتارها و جنایتها واقع میشد .
خواننده محترم از مجموع هفت مقاله‏ای كه درباره چند همسری نوشتیم كاملا
به ریشه و علل و موجبات تعدد زوجات ، و اینكه چرا اسلام آنرا نسخ نكرد ؟
و چه شرائط و حدود و قیودی برای آن قائل شد كاملا آگاه گشت ، برایش روشن‏
شد كه اسلام با تجویز تعدد زوجات نخواسته است زن را تحقیر كند ، بلكه از
اینراه بزرگترین خدمت را بجنس زن كرده است . اگر تعدد زوجات ، مخصوصا
در شرائط فزونی نسبی عدد زنان آماده ازدواج بر مردان آماده ازدواج كه‏
همیشه در دنیا بوده و هست ، اجازه داده نشود زن به بدترین شكلی ملعبه‏
مرد خواهد شد . رفتار مرد با او از یك كنیز بدتر خواهد بود . زیرا انسان‏
در مقابل یك كنیز لااقل این اندازه تعهد میپذیرد كه فرزند او را فرزند خود بداند اما
 در مقابل معشوقه‏ و رفیقه این اندازه تعهد هم ندارد .

دوشنبه 16/5/1391 - 3:57 - 0 تشکر 493588

مرد امروز و تعدد زوجات


مرد امروز از تعدد زوجات رو گردان است . چرا ؟ آیا بخاطر اینكه‏
می‏خواهد به همسر خود وفادار باشد و به یك زن قناعت كند یا بخاطر اینكه‏
می‏خواهد حس تنوع طلبی خود را از طریق گناه كه به حد اشباع وسیله برایش‏
فراهم است ارضاء نماید ؟ امروز گناه جای تعدد زوجات را گرفته است نه‏
وفا . و بهمین دلیل مرد امروز سخت از تعدد زوجات كه برای او تعهد و
تكلیف ایجاد میكند متنفر است . مرد دیروز اگر می‏خواست هوسرانی كند راه‏
گناه چندان برای او باز نبود ناچار بود تعدد زوج ات را بهانه قرار داده‏
هوسرانی كند . در عین اینكه شانه از زیر بار بسیاری از وظائف خالی میكرد
از انجام بعضی تعهدات مالی و انسانی درباره زنان و فرزندان چاره‏ای‏
نداشت . اما مرد امروز هیچ الزام و اجباری نمی‏بیند كه كوچكترین تعهدی در
زمینه هوسرانیهای بی پایان خود بپذیرد . ناچار علیه تعدد زوجات قیام‏
میكند .
مرد امروز تحت عنوان سكرتر ، ماشین نویس و صدها عنوان دیگر كام خود
را از زن میگیرد و بودجه آنرا بصندوق دولت یا شركت یا مؤسسه‏ای كه در آن‏
كار می‏كند تحمیل می‏كند بدون آنكه دیناری از جیب خود بپردازد .
مرد امروز هر چند صباح یكبار معشوقه خود را عوض میكند بدون اینكه‏
احتیاجی به تشریفات مهر و نفقه و طلاق داشته باشد . مسلما موسی چومبه با
تعدد زوجات مخالف است زیرا او همیشه یك سكرتر مو بور جوان زیبا در كنار خود دارد و
هر چند سال یكبار آن را عوض می‏كند . با چنین امكاناتی چه حاجت بتعدد زوجات ؟
در شرح حال برتراند راسل كه یكی از مخالفین سرسخت تعدد زوجات است‏
چنین می‏خوانیم " در نخستین دوران زندگی او علاوه بر مادر بزرگش ، دو زن‏
دیگر نقش بزرگی داشته‏اند كه یكی از آنها " آلیس " نخستین همسرش و
دیگری رفیقه‏اش بنام " اتولین مورل " میباشند . " مورل " از زنان‏
سرشناس آن دوره بود و با بسیاری از نویسندگان اوایل قرن بیستم دوستی‏
داشت " . مسلما چنین شخصی با تعدد زوجات روی موافق نشان نمی‏دهد .
گویا همین رفیقه بازی او بود كه به ازدواج او با همسرش " آلیس "
پایان داد . زیرا از زبان خود راسل چنین نوشته‏اند : " در بعد از ظهر یكی‏
از روزها هنگامیكه با دوچرخه عازم یكی از ییلاقات نزدیك شهر بودم ناگهان‏
احساس كردم كه دیگر " آلیس " را دوست ندارم " .

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.