نماز در سیره شهدا / نماز شب
شهید محمد رضا تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا لشکر 14 امام حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نیمه های شب بود. حدود ساعت سه. با صدایی از خواب پریدم! از جا بلند شدم.
با تعجب از اتاقم بیرون آمدم. با چشمانی گرد به اطراف نگاه می کردم. به دنبال علت صدا بودم.
یک نفر با حالتی محزون گریه می کرد!
صدا از داخل اتاق محمد بود. ناله جانسوزی داشت. مرتب گریه می کرد و می گفت: الهی العفو...
از صدای او خواهرانم هم بیدار شدند. محمد مشغول نماز شب بود. حال او تا موقع اذان صبح به این صورت بود. بعد هم نماز صبح را خواند.
بعد از نماز صبح تا طلوع مشغول زیارت عاشورا و قرآن شد. البته محمد همیشه اینگونه بود اما این اواخر تهجد و عبادت او بیشتر شده بود.
ساعتی بعد وقتی برای صبحانه آمد حالتش متفاوت بود. شاد بود. می گفت و می خندید. برای من عجیب بود.گریه های نیمه شب، ناله و... حالا هم خنده!
بعد ها در کلام بزرگان دین این مطلب را خواندم:
نماز شب و گریه از خوف خدا ، نشاط در روز را به همراه دارد.
بعد از صبحانه با هم رفتیم بیرون. در راه با من صحبت کرد. از اهمیت یاد پروردگار گفت. از نماز شب. از بیداری در سحر.
بعد پرسید: مگر بیدار نمی شوی؟!
گفتم: چرا ، اما بیشتر مواقع با خودم می گم حالا زوده. کمی بخوابم و دوباره بلند شوم. وقتی هم بیدار می شوم اذان را گفتند.
محمد گفت: مواظب باش! شیطان خیلی تلاش می کنه که انسان نماز شب نخونه.
بعد به احادیث پیامبر اشاره کرد که فرمودند:
بر شما باد نماز شب حتی اگر یک رکعت باشد. زیرا نماز شب انسان را از گناه باز می دارد. خشم پروردگار را خاموش می کند و سوزش آتش جهنم را برطرف می سازد.