• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
امر به معروف؛نهی از منکر (بازدید: 1447)
پنج شنبه 12/5/1391 - 9:52 -0 تشکر 488559
شما بلدین نهی از منکر کنید؟

سلام دوستان


دونفر رو فرض کنید که بینشون یه اختلافی پیش اومده و شما با اختلاف کاری ندارین

اما باید از تند روی هایی که بینشون پیش اومده اونارو نهی کنید

ویادآور بشین که همه خواهر و برادر های اسلامی هستیم

و یاد آور بشین که با تند روی دلها شکسته میشه واین یعنی حق الناسی که خدا ازش نمی گذره...

حالا با این توصیف ها چه جوری از منکر نهی می کنید و چه جوری دعوت به حق می کنید


یا علی و صلوات

شنبه 11/6/1391 - 8:27 - 0 تشکر 537813

سیماى امر به معروف و نهی از منكر

- امر به معروف، نشانه عشق انسان به مكتب است.
- امر به معروف، نشانه عشق انسان به مردم است.
- امر به معروف، نشانه تعهد و سوز و علاقه انسان به سلامتى جامعه است.
- امر به معروف، نشانه تولّى و تبرّى است.
- امر به معروف، نشانه آزادى در جامعه است.
- امر به معروف، نشانه ارتباط میان آحاد مردم است.
- امر به معروف، نشانه فطرت بیدار است.
- امر به معروف، حضور و غیاب واجبات است ؛ چرا نماز نخواندى ؟ چرا روزه نگرفتى؟
- امر به معروف، ضامن اجراى تمام واجبات و نهى از منكر، ضامن ترك همه محرمات است.
- امر به معروف، تشویق نیكوكاران در جامعه است.
- امر به معروف، تذكر و آگاه كردن افراد جاهل است.
- نهى از منكر، تلخ كردن كام خلافكاران است.
- امر به معروف و نهى از منكر، گاز و ترمزى است كه ماشین جامعه را هدایت مى‏كند.
- امر به معروف و نهى از منكر والدین است كه اساس تربیت كودك را تشكیل مى‏دهد.
- امر به معروف، سبب دلگرمى و تقویت افراد كم اراده مى‏شود.
- امر به معروف، نشانه حضور در صحنه است.
- امر به معروف، مقام و حقى است كه خداوند به اهل ایمان داده تا بر اعمال یكدیگر نظارت داشته باشند.
- نهى از منكر، جبران كننده كمبود تقواى بعضى از افراد جامعه است.
- امر به معروف، جامعه را رشد مى‏دهد و نهى از منكر، جامعه را از سقوط نجات مى‏دهد.
- امر به معروف حافظ مرزها و حقوق افراد است ؛ و جامعه بى‏فریاد، جامعه‏اى مرده است و افراد ساكت، جماداتى متنفّس بیش نیستند.
- امر به معروف و نهى از منكر، نشانه غیرت دینى، احساس مسئولیت و مشكلات مردم را مشكلات خود دانستن است.
- امر به معروف و نهى از منكر، نوعى قرنطینه روحى در برابر عیب‏ها و گناهانِ مُسرى است.
- امر به معروف و نهى از منكر، نوعى انضباط اجتماعى است؛ یعنى محدود كردن تمایلات اشخاص در برابر مصالح جامعه ؛ در واقع نوعى كنترل افراد لاابالى است.
- امر به معروف و نهى از منكر، نشانه رشد است. حضرت لوط در برابر گروه گناهكار پرسید: آیا در میان شما یك نفر رشید هست تا مانع این كار شما شود؟
- با امر به معروف و نهى از منكر، مسائل داخلى جامعه حل مى‏شود و مى‏تواند با دشمنان خارجى مقابله كند.
در اهمیت امر به معروف همین بس كه علما به دلیل ارتباط قلبى انسان با آن (یعنى تنفر قلبى از منكر)، آن را در اصول دین؛ و به دلیل برخوردهاى عملى، و اینكه یكى از واجبات است، آن را در ردیف فروع دین مطرح كرده اند. شهید ثانى مى‏فرماید: آیات و روایات امر به معروف و نهى از منكر آنقدر زیاد است كه كمر را مى‏شكند.
همین امروز اگر یك ابر قدرت یا قلدرى كه منطقه‏اى را بمباران مى‏كند و بزرگترین منكرات را انجام مى‏دهد، خود را در برابر فریاد همه كشورها ببیند، هرگز دست به این جنایت نمى زند. سكوت جوامع بین المللى و ترس سردمداران و بى تفاوتى و بى خبرى توده هاى مردم سبب شده است كه مستكبران جهانى در برابر بزرگترین منكرات خود هیچ احساس خطرى نكنند.
اگر كارخانه‏اى نیاز به بازرسى و نظارت مهندسان متخصص دارد، جامعه بشرى هم نیاز به نظارت و بازرسى دانشمندان اسلام شناس دارد.
در حدیث مى‏خوانیم : بهترین دوست آن است كه هنگام خلاف، مانع تو شود و بدترین دوست آن است كه به تو تذكر ندهد. امام صادق (علیه السلام) مى‏فرماید: بهترین دوست من كسى است كه عیب هاى مرا به من هدیه كند.
در روایات مى‏خوانیم: «مؤمن همیشه مراقب كارهاى خود است» یعنى از خودش حساب پس مى‏گیرد.
آرى ! اگر ما از درون مراقب خود باشیم و مردم از برون مراقب ما باشند و در رأس، نظامى سیاسى و حكومتى مشوق خوبیها و مانع بدیها باشد، بهترین امت خواهیم بود. چنان كه قرآن مى‏فرماید: كُنْتُم خَیرَ اُمَّةٍ اُخرِجَت لِلنّاسِ تَأمُرُونَ بِالْمَعروفِ و تَنْهَوْن عن الْمُنكَرِ تُؤمِنُونَ بِاللّه
در نهج البلاغه مى‏خوانیم: تمام كارهاى خیر و حتى جهاد در راه خدا، نسبت به امر به معروف مثل رطوبت دهان است نسبت به آب دریا.

شنبه 11/6/1391 - 8:30 - 0 تشکر 537814

ریشه هاى فطرى و غریزى و عقلى امر به معروف و نهی از منكر

تمام پدران و مادران در طول تاریخ، فرزندان خود را به كارهایى واداشته و از كارهایى نهى كرده‏اند بنابراین، مسأله امر و نهى و تشویق و هشدار، ریشه در درون هر انسانى دارد و مربوط به زمان و مكان و یا نژاد و منطقه خاصّى نمى شود.هر مسأله‏اى این گونه فراگیر باشد، نشانه از فطرى بودن آن دارد.

شنبه 11/6/1391 - 8:37 - 0 تشکر 537816

نهى از منكر در سخت ترین شرایط

پدر، برادر، عمو و ذریه پیامبر (صلی الله علیه و آۀه و سلم) را در پیش چشم امام سجاد علیه‏السلام شهید كردند و خود او را نیز به اسارت گرفتند و در كوفه و شام گرداندند. وقتى او را به مسجد شام بردند و دید كه خطیب روى منبر از یزید ستایش مى‏كند، یك تنه در حضور یزید فریاد زد: اى خطیب! تو با این تملق و ستایش، رضاى یزید را به قهر خدا معامله كردى. تو مورد غضب پروردگار هستى. من باید از این چوبها بالا بروم و جاى این واعظ چاپلوس بنشینم تا بزرگترین معروف ها را كه معرفى اسلام محمدى و اهل بیت پیامبر است، زنده كنم.»
سپس امام به بالاى منبر رفت و با سخنرانى خود، كودتاى فكرى و فرهنگى و عاطفى و سیاسى كرد.
سكوت كافى نیست، حركت و فریاد لازم است.
امام صادق (علیه السلام) كه در یك مهمانى شركت فرموده بودند، یكى از مهمانها از صاحبخانه با اشاره آب طلبید. او هم شرابى آورد.
حضرت به محض آنكه متوجه شد، مجلس را ترك كرد و فرمود: «جلسه‏اى كه در آن شراب بنوشند، نه تنها نباید خورد كه باید آن جلسه را ترك كرد تا دیگران بفهمند كه شراب‏خوارى كارى زشت است.»
در تاریخ نوشته اند: اسامة بن زید كه در زمان رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آۀه و سلم) فرمانده جنگ شد و در آن هنگام جوانى هیجده ساله بود، روزى به خدمت مولى امیرالمؤمنین(علیه السلام) شرفیاب شد و از حضرت كمك خواست. امام فرمود: من كمك نمى‏كنم. او گفت: من همان اسامه، صحابى نزدیك رسول خدایم. فرمود: درست است؛ اما به یاد دارى كه وقتى ما با معاویه درگیر بودیم، تو ساكت نشستى. سكوت تو گناه بود؛ اگر چه با معاویه نبودى، اما با سكوتت وى را همراهى كردى.
بنابراین، منطق سكوت و در عین حال سلامت از گناه، منطق صحیحى نیست. «یكى از نمایندگان مجلس در قبل از انقلاب اسلامى، خدمت امام امت (ره) رسید و گفت: قانونى مى‏خواست تصویب شود كه ضد اسلام بود من رأى ندادم. امام با عصبانیت فرمودند: كافى نبود. باید داد و فریاد به راه مى‏انداختى و مجلس را ترك مى‏كردى.»
بنابراین، خوبها نباید در برابر انحرافات سكوت كنند. اگر خوبها به میدان بیایند، فضاى آلوده را تغییر مى‏دهند؛ براى مثال، اگر همه خوبها اول ظهر اذان بگویند، فضا بكلى دگرگون مى‏شود.

شنبه 11/6/1391 - 8:38 - 0 تشکر 537819

یك نمونه قرآنى از نهى از منكر

حضرت ابراهیم همین كه عموى خود را بت پرست دید، به او گفت: این مجسمه‏هایى كه شما پابند عبادت آنها شده‏اید، چه معنا دارد
در این بیان بسیار كوتاه، به چند اصل مهم در امر به معروف و نهى از منكر پى مى‏بریم : از جمله :

1 - كسى كه امر به معروف مى‏كند، باید از رشد و كفایت خاصى برخوردار باشد.
2 - در امر و نهى شرط سنى وجود ندارد (قالَ ِلاَبیه).
3 - امر و نهى را از نزدیكان شروع كنید. (قالَ ِلاَبیه).
4 - در نهى از منكر، ابتدا از بزرگترین منكرات نهى كنید (ما هذِهِ التَّماثیل).
5 - در امر و نهى، مردم را به كرامت و شخصیت خودشان متوجه سازید (اَنْتُم لَها عاكِفُون)
6 - در نهى از منكر، گاهى باید یك نفر در برابر گروهى قرار گیرد (ِلاَبیهِ و قَوْمِه).
7 - در امر و نهى با شیوه سؤال، وجدانها را بیدار كنید. (ما هذِهِ التَّماثیل).
8 - در امر و نهى، قاطعیت و صراحت داشته باشید. (اَنْتُم وَ اباءَكُم).

شنبه 11/6/1391 - 8:42 - 0 تشکر 537820

انجام امر به معروف و نهى از منكر، حتى اگر اثر نكرد.

بزرگان، شرط وجوب امر به معروف را احتمال تأثیر فرموده‏اند. یعنى اگر اثر نكرد، واجب نیست.
ما ضمن احترام به این اصل كلى، به چند نكته دیگر نیز توجه مى كنیم :

1 ) ممكن است فعلاً اثر نكند؛ ولى به خاطر اهمیت كار، باید بعضى اشخاص تا مرز شهادت پیش بروند و حرف حق را بزنند.
امام حسین (علیه السلام) فرمود: من براى احیاى امر به معروف و نهى از منكر به كربلا مى‏روم. در آن وقت، امام شهید شد و یزید و لشكرش؛ تحت تأثیر قرار نگرفتند؛ ولى در فطرت عمومى مردم و تاریخ، ناحق بودن بنى امیه و عصمت و مظلومیت اهل بیت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آۀه و سلم) نقش بست.
در قرآن هم به جملاتى برخورد مى‏كنیم كه نشان مى‏دهند گاهى باید براى عدالت و معروف شهید شد.
وَ یَقْتُلُونَ النَّبیّین
وَ یَقْتُلُونَ اْلاَنْبیاء
وَ یَقْتُلُونَ الَّذینَ یَأمُ‏رُونَ بِالْقِسْط
به هر حال، گرچه براى عموم مردم شرط وجوب، تأثیر امر به معروف است؛ اما براى انبیا و اولیا و علما گاهى فریاد زدن لازم است و آنها باید تا مرز شهادت پیش روند تا خط توسط طاغوت‏ها و از طریق بدعت ها و انحرافات محو نشود.

2 ) فضاسازى یك ارزش است؛ براى مثال، هر كسى كه به تنهایى مشغول نماز مى شود، مستحب است كه اذان بگوید و در اذان، فریاد «حى على الصلوة» سردهد. در اینجا مى‏بینیم كه گفتن و فریاد این جمله یك ارزش است؛ هر چند كه شنونده‏اى وجود نداشته باشد تا براى برپایى نماز بشتابد. حفظ قانون و جلوگیرى از محو آن، یك ارزش است.
لذا اسلام به زنانى كه در هر ماه چند روزى نماز برایشان واجب نیست، دستور مى‏دهد كه در هنگام نماز، رو به قبله بنشینند و ذكر خدا بگویند تا رسم نماز خوانى آنان حفظ شود.
اسلام به زائران خانه خدا كه براى اولین بار به حج مى‏روند، فرموده است: در روز عید قربان، سرخود را بتراشید.
سپس به كسانى كه سرشان مو ندارد، سفارش مى‏كند: تیغى روى سر خود بكشید تا فرم قانونى آن مراعات شود.
حتى اگر در چهارراه و یا خیابان ماشینى نباشد، لازم است در هنگام چراغ قرمز بایستیم تا به قانون عمل كرده باشیم.
این نمونه ها به ما مى‏گویند كه اگر همه سكوت كنند و بگویند: امر به معروف اثرى ندارد، كم كم معروف در جامعه كمرنگ و گناهكار هر روز جسورتر و مسلمانان بیشتر عقب نشینى مى‏كنند. در این موارد به هر نحو باید امر و نهى در كار باشد؛ گرچه اثر نكند.

3 ) ممكن است امر و نهى در افراد اثر نكند؛ ولى با نهى از منكر لذت گناه را از كام گناهكار مى‏گیریم و نمى گذاریم كه او لااقل با خیال راحت گناه كند. این ایجاد دلهره با نهى از منكر، عرصه را بر گناهكار تنگ مى‏كند و این خود یك ارزش است. اسلام به ما سفارش كرده است كه به گناهكار با قیافه هاى گرفته و عبوس نگاه كنید تا او خود را نزد شما منفور ببیند. بنابراین، ممكن است دست از خلاف برندارد، امّا كام گناهكار را تلخ كردن لازم است.

4 ) نهى از منكر نشانه آزادى است؛ و اگر بخاطر تأثیر نكردن آن نهى، همه ساكت شویم، با دست خودمان جامعه را به محیط خفقان، وحشت و مرگ آفرین تبدیل كرده‏ایم. بنابراین، براى حفظ و دفاع از آزادى باید فریاد زد؛ گرچه در آن زمان كسى گوش ندهد.

5 ) نهى از منكر و امر به معروف؛ گامى به سوى خودسازى است؛ زیرا: تلقین به خود است؛ اعلام موجودیت است؛ نشانه بیدارى، شناخت و تعهد است. آرى گفتن، حداقل این آثار را در خود انسان دارد؛ گرچه گناهكار در آن زمان عكس‏العملى از خود نشان ندهد.

6 ) با آنكه ممكن است سخن امروز من در شنونده اثر نكند؛ ولى پاداش اخروى من همچنان ثابت است. یكى از بركات ایمان به خدا و معاد همین است كه هرگز انسان خود را بازنده نمى پندارد.
اگر براى رضاى خداوند به سوى مسجد رفتید، پاداش جماعت خواهید داشت؛ هر چند كه مسجد بسته باشد. انسان مخلص با خدا معامله مى‏كند و گفتن براى خدا پاداش فراوانى دارد؛ خواه طرف گوش دهد و یا ندهد. قرآن، بهترین مردم را كسى مى‏داند كه به حق دعوت كند. گرچه همیشه این دعوت ها مؤثر نباشند. آرى! اگر شاگرد درس استاد را فرا نگرفت، حقوق معلم لطمه‏اى نمى‏بیند.

7 ) اثر فورى لازم نیست؛ گاهى امر به معروف و نهى از منكر شما اثر فورى ندارد؛ ولى مطمئن باشید كه در آینده اثر دارد؛ زیرا گاهى حالات انسان طورى است كه حال حق شنوى ندارد، ولى تذكر شما در زمان دیگر كار خودش را روى فكر او خواهد كرد.

8 ) تمرین جرأت؛ امر و نهى كردن، حفظ روحیه جرأت است. اگر به دلیل آنكه اثر ندارد، امر و نهى نكنید، كم كم جرأت فریاد زدن و گفتن در شما كم مى‏شود.

9 ) تسكین وجدان؛ فریاد بر سر گناهكار، سبب آرامش وجدان ایمانى خود انسان مى‏شود. كسى كه فریاد مى‏زند، هرگز در وجدان، خود را محكوم به ترس و سكوت و سازش و بى تفاوتى نمى كند.

10 ) راه قرآن و انبیا است؛ راستى، كه از انبیا بهتر نیستیم. آن بزرگواران معصوم بارها با استدلال و معجزه و بهترین اخلاق نهى از منكر مى‏كردند؛ ولى اكثر مردم گوش نمى‏دادند. به قول قرآن كریم :
وَ اِذا ذُكِّرُوا لایَذكُرون ؛ هرگاه تذكرى به آنان داده مى‏شد، متذكر نمى شدند.
اتَیْناهُ ایاتِنا كُلّها فَاَبى ؛ ما همه معجزات خود را به فرعون نشان دادیم، ولى زیر بار نرفت.
وَ اِن یَّرَوْا كُلّ ایَةٍ یُعْرَضُوا وَ یَقُولُوا سِحْر ؛ اگر هر معجزه‏اى ببینند، اعراض مى‏كنند. و مى‏گویند سحر است.

11 ) عذر براى ما و اتمام حجت بر گناهكار؛ امر به معروف و نهى از منكر اتمام حجت بر گناهكار است تا نگوید: كسى به من تذكر نداد. و عذرى است براى مؤمن تا به او گفته نشود: چرا فریاد نزدى. قرآن مى‏فرماید : گفتن، یا سبب تذكر است و یا وسیله عذر (عذراً او نذراً) احتمال اثر شرط وجوب است؛ یعنى اگر احتمال اثر نمى‏دهى، واجب نیست؛ نه آنكه ممنوع است. تا آنجا كه خداوند منع نكرده است مى‏توان پیش رفت؛ ولى اگر كار به جایى رسید كه دیگر از طرف خداوند فرمان توقف آمد، تكلیف عوض مى‏شود؛ نظیر آیاتى كه مى‏فرماید:
- از آنان اعراض كن كه فایده‏اى ندارد.
- نداى تو به گوش افراد كر نمى رسد.
- گروهى مثل مرده‏هاى قبورند كه تو نمى توانى حرفى به آنان بشنوانى.
- آنان را رها كن.

شنبه 11/6/1391 - 8:44 - 0 تشکر 537821

بركات معنوى امر به معروف و نهی از منكر

1 - نجات از قهر خدا
امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: هر كس منكر و خلافى را دید و قلباً از آن ناراحت شد، همانا از قهر خدا نجات پیدا كرده و تن به سلامت برده است؛ و هر كس با زبان از كار خلاف نهى كرد، به پاداش رسیده است.

2 - بهره از الطاف خدا
هر كس با شمشیر و قوت و قدرت براى عزت كلمة الله قیام كند، به واقعیت الطاف الهى رسیده است.
هر كس بدعتگزارى را با نهى از منكر بترساند، خداوند قلبش را از ایمان پركند؛ ولى اگر نسبت به او نرمش نشان دهد، قانون خدا را تحقیر كرده است.

3 - نشانه بهترین بودن‏
پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آۀه و سلم) فرمود: بهترین مردم كسى است كه مردم را به معروف دعوت كند.
و برعكس، اگر كسى در برابر معروف و منكر هیچ گونه احساسى نداشته باشد، انسانیت او دگرگون شده است؛ بنحوى كه دیگر حرف خیرى را نمى‏پذیرد.

4 - اثر امر به معروف در خود انسان‏
حضرت على (علیه السلام) به فرزندش فرمود: امر به معروف كن تا اهل معروف باشى.
آرى! همان گونه كه هر كس لباس مى‏شوید، دست خودش نیز پاك مى‏شود، كسى كه مردم را به خیر دعوت مى‏كند، به طور طبیعى سعى مى‏كند تا خودش نیز به آن كارى عمل كند كه به دیگران سفارش مى‏كند.

5 - شركت در همه ثواب ها
در روایات متعدد مى‏خوانیم: هر كس مردم را به كار خیر راهنمائى و سفارش و دعوت كند و مردم به خاطر دعوت او آن كار را انجام دهند، دعوت كننده در پاداش شریك مى‏شود؛ بدون آنكه از اجر دیگرى كاسته شود.
هر كس دیگرى را به كار خلاف و انحراف دعوت كند، در كیفر مفاسد او شریك است. بنابراین، كسى كه امر به معروف مى‏كند، در پاداش همه كارهایى كه مردم به خاطر دعوتش انجام مى‏دهند شریك است

شنبه 11/6/1391 - 8:45 - 0 تشکر 537822

بركات اقتصادى امر به معروف و نهی از منكر

قرآن مى‏فرماید: اگر مردم مناطق ایمان آورند و تقوا پیشه كنند (كه یكى از مصادیق تقوى امر به معروف و نهى از منكر است) به طور قطع، از آسمان و زمین بركاتى خواهیم گشود.
امام باقر (علیه السلام) مى‏فرماید: با امر به معروف و نهى از منكر، كسبها حلال و زمین‏ها آباد مى‏شود.
و در جاى دیگر مى‏فرماید: مقدار باران در هر سال یكسان است؛ ولى اگر مردم گناه كردند، خداوند مسیر باران را تغییر مى‏دهد. سپس ایشان براى هر گناهى آثارى را بیان فرمود :

- اگر در جامعه زنا زیاد شود، سكته و مرگ ناگهانى زیاد مى‏شود.
- اگر كم فروشى رایج شود، قحطى پیدا مى‏شود.
- اگر زكات پرداخت نشود، بركات زمین كم مى‏شود.
- اگر پیمان شكنى و بى وفایى زیاد شد، دشمن غالب مى‏شود.
- اگر صله رحم قطع شود، اموال به دست نااهلان مى‏افتد.
- اگر امر به معروف و نهى از منكر ترك شود، اشرار بر مردم تسلط مى‏یابند؛ بنحوى كه فریادها بى اثر مى‏شود.

شنبه 11/6/1391 - 8:46 - 0 تشکر 537823

بركات اجتماعى امر به معروف و نهی از منكر


قرآن، جامعه‏اى را رستگار مى‏داند كه گروه ویژه‏اى براى امر به معروف و نهى از منكر داشته باشد.
در آیه دیگرى مى‏فرماید: نشانه بهترین جامعه آن است كه امر به معروف و نهى از منكر در آن زنده باشد.
صالحانى را كه ما در هر نماز با جمله «السلام علینا و على عباد الله الصالحین» بر آنان سلام مى‏فرستیم، كسانى هستند كه امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند.
در آیه دیگرى مى‏خوانیم: هنگام عذاب، تنها ناهیان از منكر نجات پیدا مى‏كنند و بقیه مردم خواه گناهكار و خواه افراد ساكت و بى تفاوت گرفتار قهر خداشوند.
امام باقر (علیه السلام) درباره امر به معروف و نهى از منكر فرمود:
هر كس آن دو را یارى كند، خداوند به او عزت مى‏دهد. هر كس خوارشان كند، خدا او را خوار مى‏كند

شنبه 11/6/1391 - 8:48 - 0 تشکر 537824

بركات سیاسى امر به معروف و نهی از منكر

حضرت امیر (علیه السلام) فرمود: پشتوانه مؤمنان و وسیله تحقیر كفار، امر به معروف و نهى از منكر است.
اگر امر به معروف و نهى از منكر نشود، بتدریج اشرار بر شما حاكم خواهند شد و كار به جایى خواهد رسید كه خوبان شما هر چه فریاد زنند، پاسخى نشنوند.
در روایت دیگرى مى‏خوانیم: اگر نهى از منكر نكنید و پیرو اهل بیت پاك رسول خدا نباشید، خداوند، اشرار را بر شما مسلط خواهد كرد و چنان در فشار قرار خواهید گرفت كه هر چه خوبان شما دعا كنند، مستجاب نشود

شنبه 11/6/1391 - 8:51 - 0 تشکر 537825

نویسنده : آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی

مقصود از آداب، آن چیزهایى است كه رعایت آنها در حصول غرض و گرفتن نتیجه، مؤثّر است مانند: لینت و نرمى كلام و اجتناب از درشتى و خشونت و استعمال الفاظ توهین آمیز و رعایت نزاكت و خوش خلقى و احترام اشخاص. مگر در مواردى كه گرفتن نتیجه، بى خشونت و درشتى میسر نباشد.
مقصود از امر به معروف و نهى از منكر انجام یك وظیفه اخلاقى و نوع پرورى است و به این جهت باید تا امكان دارد طورى اداى این وظیفه را نمود كه باعث آزردگى و رنجش خاطر طرف نشود و او را در مقام لجاجت نیندازد.
چو كارى بر آید به لطف و خوشى
چه حاجت به كبر است و گردنكشى
خداوند به حضرت موسى و هارون كه براى دعوت فرعون مأمورشان ساخت دستور داد كه او را با كلام لیّن و نرم بخوانند:
«فَقُوْلا لَهُ قَوْلا لَیِّناً».
از پیغمبر اكرم ـ صلّى الله علیه وآله ـ در بحارالأنوار از كتاب مصباح الشّریعه در ضمن روایتى نقل نموده كه فرمود:
«امر كننده به معروف باید دانا به حلال و حرام باشد و از آنچه راجع به خود اوست فراغت یافته باشد نصیحت كننده مردم باشد. و با آنها مهربانى و مدارا نماید، با لطف و بیان خوش، آنان را دعوت كند. آگاه به تفاوت اخلاق مردم باشد تا با هر كسى مطابق اخلاق و عادات او رفتار كند. دانا به مكر نفس و مكاید شیطان باشد و در آنچه كه از مردم به او مى رسد از اذیت و ابتلا، صبر نماید و در مقام مكافات و تلافى برنیاید و از آنها شكایت نكند و آمرانه و حاكمانه امر به معروف ننماید و از براى خود، با كسى درشتى و خشونت نكند، بلكه با نیت پاك براى خدا امر به معروف كند و از او یارى بخواهد و اگر نافرمانى او را نمودند و جفا بر او روا داشتند، صبر نماید و اگر از او پذیرفتند از آنها تشكّر كند كار خود را به خدا واگذار كند و عیب خود را ببیند».

یكى از آدابى كه رعایت آن بسیار لازم است این است كه جز در مورد ضرورت عیب كسى را در پیش دیگران نگوید و تا ممكن است عیوب مردم را بپوشاند و آنها را در خلوت به عیبشان آگاه سازد.
یكى دیگر از آداب مهمه این است كه: امر كننده به معروف، تارك آن و نهى كننده از منكر، عامل به آن نباشد تا سخن او در دلها اثر كند.
در نهج البلاغه از حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ روایت شده است كه فرمود:
«من نصب نفسه للنّاس اماماً فعلیه ان یبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره ولكن تأدیبه بسیرته قبل تأدیبه بلسانه ومعلّم نفسه ومؤدّبها أحقّ بالاجلال من معلّم النّاس ومؤدّبهم».
یعنى: «كسى كه خود را پیشواى مردم قرار دهد باید پیش از آنكه به تعلیم دیگران مشغول شود خود را تعلیم دهد، و باید با رفتار خود به مردم ادب بیاموزد، پیش از آنكه با زبان آنها را ادب كند و كسى كه خود را تعلیم مى دهد و ادب مى كند سزاوار است به احترام و تجلیل از كسى كه تعلیم دهنده مردم و ادب آموز ایشان است».
و نیز در كتاب مذكور از آن حضرت نقل نموده است كه فرمود:
«لعن الله الآمرین بالمعروف التّاركین له والنّاهین عن المنكر العاملین به».
یعنى: «خدا لعنت كند یا لعنت كرده است امركنندگان به معروف را كه ترك آن مى كنند و نهى كنندگان از منكر را كه عمل به آن مى نمایند».
یكى از بزرگترین عوامل موفقیت پیغمبر اكرم ـ صلّى الله علیه وآله ـ به شهادت تاریخ در كار هدایت مردم، ایمان محكم و پایدار آن حضرت به آنچه از طرف خدا بر او وحى مى گردید بود كه مى فرمود:
«اگر آفتاب را در دست راستم و ماه را در دست چپم گذارند كه از دعوتم دست بردارم، نمى پذیرم».
در تمام تعالیم اسلامى، خود آن بزرگوار و اهلبیتش پیشقدم بودند و رفتار و اخلاق آن حضرت مردم را شیفته و دلباخته اسلام مى ساخت.
آن كس كه امر به معروف و نهى از منكر مى كند و خود به خلاف گفته خود رفتار مى نماید، نتیجه مهمّى نخواهد گرفت و زحماتش بیشتر به هدر مى رود.
و غیر تقى یأمر النّاس بالتّقى
طبیب یداوى النّاس وهو مریض
خشك ابرى كه بود ز آب تهى
ناید از او صفت آب دهى
در قرآن مجید راجع به حضرت شعیب پیغمبر ـ على نبیّنا وآله وعلیه السّلام ـ آمده است كه به قوم خویش مى فرمود:
«وَما اُریدُ اَنْ اُخالِقَكُمْ اِلى ما اَنْهاكُمْ عَنْهُ».
معنى آیه شریفه بنا بر بعض تفاسیر، این است كه حضرت شعیب ـ علیه السّلام ـ مى فرمود:
«من نمى خواهم شما را به آنچه از آن نهى مى كنم مخالفت نمایم».
و در سوره فصلت مى فرماید:
«وَمَنْ اَحْسَنُ قَوْلا مِمَّنْ دَعا اِلَى اللهِ وَعَمِلَ صالِحاً وَقالَ اِنَّنى مِنَ الْمُسْلِمینَ».
یعنى: «چه كسى قول و گفته اش بهتر است از آنكه مى خواند به سوى خدا و عمل صالح و گوید من از مسلمینم».
و از كسانى كه به موعظه و دعوت خود عمل نمى كنند خداوند متعال آنان را مذمّت نموده و مى فرماید:
«أَتأْمُرُونَ النّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ اَنْفُسَكُمْ»
یعنى: «آیا امر مى كنید مردم را به برّ و نیكى، و خود را فراموش مى نمایید».
با اینكه این مطالب را باید كاملا در نظر گرفت، امّا كسى هم حقّ ندارد كه از امر به معروف به اسم اینكه من خود به آن عمل نمى كنم خوددارى نماید; زیرا امر به معروف تكلیفى است كه مستقلا در عهده انسان است و باید آن را ادا نماید.
در اخبار رسیده است كه:
«مرّوا بالمعروف وان لم تعلموا به كلّه».
و همچنین كسى حقّ ندارد از شنیدن مواعظ و نصایح به این دلیل كه گوینده و واعظ، عمل به گفته خود نمى كند و كردارش را مانند گفتار نساخته، سر بتابد و به اعتراض پردازد، زیرا در پیشگاه شرع و وجدان، این عذر از او پذیرفته نیست.
از حضرت امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ روایت شده كه فرمود:
«خُذِ الْحِكْمَةَ اَنّى كانَتْ فَاِنَّ الْحِكْمَةَ تَكُونُ فی صَدْرِ الْمُنافِقِ فَتَلَجْلَجُ فى صَدْرِهِ حَتّى تَخْرُجَ فَتَسْكُنَ اِلى صَواحِبها فى صَدْرِ الْمُؤْمِنِ».
یعنى: «فراگیر حكمت را هر جا كه باشد پس بدرستى كه حكمت مى باشد در سینه منافق پس مضطرب مى شود در سینه او و آرام مى گیرد در دل مؤمن كه صاحب آن است».
مرد باید كه گیرد اندر گوش
ور نوشته است پند بر دیوار
باطل است اینكه مدّعى گوید
خفته را خفته كى كند بیدار

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.