به بخشندگان توانگر
آنچه به من می دهید با سرخوشی می پذیرم
آنگاه كه با شعرهای خود وعده دیدار می گذارم، تكه نانی، كلبه و باغچه ای و اندك پولی،
و آنگاه كه از ایالت ها می گذرم، مسافرخانه ای و صبحانه ای،
چرا از پذیرفتن چنین هدایایی شرمنده باشم؟
چرا باید برای به دست آوردن آنها سؤ ال كنم؟
چون من خود كسی نیستم كه چیزی به زنان و مردان نبخشم،
چون من به هر مرد و زنی راه دست یافتن به تمامی نعمت های جهان را می آموزم.