اهیت سدره
در قرآن مجید چهار بار نام كلمه سدره آمده است. دوبار در سوره نجم و دوبار در هر یك از سوره های واقعه و سبأ. فقط یك مورد(سوره سبأ) اشاره به این زمین خاكی و سه مورد دیگر وصف بهشت و آسمانهاست.
اغلب مفسران و مترجمان قرآن به زبان انگلیسی سدره را درخت كُنار می دانند كه به زبان هندی بری و به زبانهای اروپایی jujube ( عناب) و ziziphus( كنار) نامیده می شود. اما مولانا عثمانی می نویسد: " بری( عناب) سدرة المنتهی را كه در آیه 14 سوره نجم به آن اشاره شده نباید با بری این جهان اشتباه كرد. فقط خداوند آگاه است كه این چه نوع درختی است. می توان گفت كه ریشه های این درخت عظیم در آسمان ششم بود و شاخه های آن بالای آسمان هفتم." مولانا عبدالماجد بیان می كند: " سدرة المنتهی مرزی است كه این جهان را از جهان دیگر جدا می سازد. در اعتقاد به وجود چنین درختی تردید روا نیست زیرا به طور مسلم بسیاری از چیزهای موجود در این جهان از جمله گیاهان قطعاً در بهشت نیز وجود دارد." مولانا عبدالماجد در ترجمه سدرة المنتهی در سوره واقعه بیان می كند كه بعضی مفسران معتقدند سدره در واقع به معنای بری( درخت كنار) نیست بلكه درخت زیبای دیگری است. مولانا حقانی معتقد است كه وحی الهی نزدیك درختی مشهور بر موسی نازل شد و حضرت محمد صلی الله علیه و آله در سدرة المنتهی به دیدار حق نایل گردید.
در كتاب لغة القرآن سدر به معنای درختی كه آخرین حد معرفت انسانی را مشخص می كند آمده است. و غلام احمد پرویز سدرة المنتهی را مرز ادراك بشر می داند. مولانا مودودی می گوید سدره در واقع جایی است كه نبی اكرم صلی الله علیه و آله برای دومین بار جبرئیل را ملاقات كرد و درك ماهیت واقعی و توصیف درخت سدر مشكل است. لذا به نظر او آن چیزی بود كه خداوند كلمه سدر را مناسب ترین كلمه به زبان آدمیان برای آن می دانست. هیوز سدرة المنتهی را درخت نهایت می داند.
علامه یوسف علی سدره را درخت كنار از گونه كنار، عناب می داند كه در عربستان به صورت خودرو و هم پرورشی می روید. به رغم این حقیقت كه بیشتر مفسران قرآن سدره را درخت كنار می دانند با این وجود اغلب آنان اصل كلمه سدرة المنتهی را در ترجمه سوره نجم آیه 14 حفظ كرده اند. داود سدرة المنتهی را درخت سدره و سدر مخضود را سدر بی خار ترجمه كرده است:
برای دریافت هویت واقعی و ماهیت حقیقی سدره باید به هدف قرآن از اشاره به این درخت توجه كرد. در هیچ یك از چهار آیه مربوط به سدر نشانه ای یا وصفی از میوه آن نیامده است. به علاوه در هیچ یك از این آیات خداوند كلمه سدر را همراه با درختان میوه دار دیگر مانند نخل، زیتون، انجیر، انگور و انار نام نبرده است. در چندین آیه قرآن نام این میوه ها و درختان میوه با هم آمده است اما در هیچ جا نام سدر همراه با آنها نیامده است. از این رو به روشنی معلوم است كه منظور خداوند از ذكر سدره در واقع تنها بیان زیبایی، استحكام و عظمت درخت سدر بوده نه میوه آن. مثلاً در سوره نجم و سوره واقعه با ذكر كلمه سدره وصف بدیع وزیبایی از آسمانها و بهشت آمده است در صورتی كه در سوره سبأ، سدر یك نوع از سه درخت استواری بود كه از سیل بنیان كن عرم در امان ماند؛ دو درخت دیگر خردل و گز بود.
قبل از تلاش برای شناخت سدره واقعی لازم است نظر كسانی را كه این گیاه را درخت كنار و یا گونه ای از كنار( زیزفون) می دانند بررسی كنیم. به نظر پاكستون زیزفون( كنار) كلمه ای مشتق از عربی و به معنی بوته ای خاردار است. در واقع تمام گونه های كنار خاردار و كم ریشه اند. سه گونه كنار كه در عربستان می روید یكی كنار موریتانیایی است كه یك نوع عناب است و به زبان هندی " بِر" نامیده می شود، دیگری كنار كازرونی است كه عناب معمولی است و سومی كنار درختی است كه تاج مسیح از خارهای آن ساخته شده بود. این گونه كنار معمولاً بوته ای خاردار است ولی گاهی تا حد درختانی كوچك می رسد. همه انواع آن میوه های خوراكی دارند هر چند طعم هیچ كدام از آنها بخوبی دیگر میوه هایی كه وصف آن در قرآن آمده است مانند خرما، انگور، انجیر، انار و زیتون نمی باشد. گونه های كنار برای سوخت بسیار مناسب است اما از چوب این درختان استفاده صنعتی نمی شود. همه این گیاهان در مناطق گرم آفریقا و آسیا می روید اما هیچ نوع آن در مناطق سردسیر دیده نمی شود. باغستانهایی كه فقط كنار در آن كاشته باشند بندرت دیده می شود. این درختان یا به طور خودرو می روید یا در قطعات پراكنده زمین و یا در گرداگرد باغها به عنوان حصار یا پرچین كاشته می شود.
اكنون با توجه به این خصوصیات درخت كنار به این نتیجه می رسیم كه سدره ای كه وصف آن در قرآن آمده هیچ یك از این گونه های گیاهی نیست. زیرا در سوره نجم و واقعه وصف زیبایی درختان سدره آمده و در سوره سبأ از وجود آن در سرزمین سرد و كوهستانی یمن با ارتفاعی بیش از 1300 متر از سطح دریا سخن گفته است. در چنین ارتفاعی گمان نمی رود كه درخت كنار حتی به صورت غیر خودرو بروید. كنار را نمی توان درخت رعنا و مفید دانست به حدی كه توصیف آن شایسته آیه هایی در مورد سدرة المنتهی و بهشت باشد. و به این نكته باید توجه داشت كه در آیه ها ذكری از میوه سدره نشده است. در این شرایط بناچار نظر گروهی از مفسران را كه گفته اند سدره ممكن است" درخت خوب دیگری" باشد باید بررسی كرد. این انگیزه ای می شود كه امكان سدر لبنان را به عنوان سدر واقعی قرآن بررسی كنیم. نام علمی این درخت باشكوه سدر لبنانی " سدروس لیبانی" است كه معمولاً ارزالرب، شجرة الله یا ارز لبنان نامیده می شود. این درخت در قلمرو گیاهان است. سدر لبنانی درختی است بسیار تناور كه ارتفاع آن تا حدود 50 متر و تنه آن تا حدود 3 متر و دور درخت تا حدود 15 متر می رسد. شاخ و برگی انبوه و رنگی سبز تیره و شاخه هایی گسترده دارد. تمامی درخت با جلوه هماهنگ شاخ و برگها از دور شكوه و عظمت هرمی بزرگ به آن می بخشد. مولدنكه درست گفته كه با نگاه به درخت سدر( یا جنگل سدر) آدمی محو زیبایی آن می شود. منظره سدر افسونگر و جذاب است.