●وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
درباره پیشینه قم وتاریخ بنای آن اختلاف نظر وجود دارد. نام قم سه بار در شاهنامه فردوسی آورده شده است. با این وجود، برخی بنای شهر قم را به بعد از اسلام نسبت می دهند. گریشمن مناطقی چون قم، سیلک كاشان، ساوه و اساسا كناره های باختری کویر ایران را از قدیمی ترین مناطق استقرار جمعیت های انسانی و تمدن های اولیه می داند. بر این اساس قدمت قم و نواحی پیرامون آن، به چند هزار سال پیش می رسد. نتایج كاوش های باستان شناختی اخیر در منطقه قم رود نیز این ادعا را تأیید می کند.
قم در سال های ۲۳ یا ۲۴ هـ . ق هم زمان با اصفهان به تصرف اعراب درآمد. اعراب نام شهر را با الهام از نام یکی از روستاهای منطقه «کم» یا «قم» نهادند. ورود اعراب اشعری به قم، مورد استقبال زرتشتیان قرار گرفت. از دلایل این استقبال می توان به هجوم پی در پی جنگل نشینان دیلمی به این نواحی اشاره کرد. اتحاد و پیوند اعراب و زرتشتیان، چندان به درازا نکشیده منجر به درگیری هایی شد که سرانجام به تسلط بیش تر اشعری ها، بر روستاها و مزارع منطقه انجامید. از این پس روستاها و مزارع بیش تری با یک دیگر ادغام شده و فضای شهری قم را به وجود آوردند.
قم در دوره اشعریان پناهگاه نسبتا امنی برای «طالبین» و «علویان» شد. اشعری ها با توجه به گرایش های فکری خود، از ورود علویان حمایت و استقبال كرده موجب توجه و هجرت شان به این شهر شدند. تا پیش از ایجاد اختلاف در بین عرب های اشعری، حکومت آنان بسیار چشمگیر بود. اشعریان آشكارا به نشر گرایش های علوی می پرداختند. از پرداخت خراج سر باز می زدند و حتی فرستاده گان خلفا را نیز به شهر راه نمی دادند.
در قرون اولیه اسلام، علویان و شیعیان با بی رحمانه ترین وضع، تحت تعقیب و آزار حكام اموی و عباسی بودند. تعقیب و آزار خلفا از یک سو و انگیزه تبلیغ گرایش های علوی از سوی دیگر، سبب شد كه آنان به مناطق دور دست سرزمین های اسلامی آن روزگار هجرت كنند. ایران و شهرهای آن ازجمله قم از مناطق مهمی بودند كه علویان پیوسته به سوی آن ها هجرت می كردند. با حضور علویان در قم، این شهر به یک كانون مخالف بغداد تبدیل شد. قیام علیه فرمان دار وقت در زمان هارون، یكی از شورش های معروف در قم بود.
مردم قم بعد از کشته شدن امام هشتم – علی بن موسی الرضا(ع) – چون مامون را قاتل امام خود می دانستند، هنگام بازگشت او از مرو به بغداد، دست به شورش زدند. مامون برای سركوبی شورش قم، علی بن هشام را با لشگر نیرومندی به جانب قم فرستاد تا شورشیان را سركوب و خراجی را كه از سال ۲۰۴- ۲۱۱ نپرداخته بودند، دریافت کند. به دستور علی بن هشام تعدادی از سران اشعری و بزرگان شهر اعدام شدند، باروی شهر با خاک یكسان شد و خراج هفت ساله را نیز با ستم و زور از مردم گرفتند. علی بن هشام قبل از بازگشت به بغداد فردی به نام علی بن عیسی طلحی را به حكومت قم گماشت، اما هنوز چند سالی نگذشته بود كه مردم او را با یک شورش دوباره از قم بیرون نمودند. مامون دوباره فردی را مامور سركوبی این شورش و گرفتن مالیات وصول نشده؛ كرد و این بار مامور او با استفاده از آشنایی خود با بزرگان شهر مساله را با روش مسالمت آمیز حل كرد.با آگاهی از خبر فوت مامون (در سال ۲۱۶ هـ . ق) مردم قم به مرکز حکومت حاکم وقت حمله کرده و او را از قم بیرون کردند. معتصم که بعد از مامون به خلافت رسیده و در بدو شروع خلافتش با شورش مردم قم مواجه شده بود، فرمانده كل سپاه خود را كه وصیف ترک نام داشت برای سركوبی شورش قم فرستاد و به او دستور داد كه شورشیان را تنبیه كند. در جریان این حمله حصار شهر دوباره منهدم شد و اماكن زیادی از بین رفت. مهاجمین، بسیاری از باغ ها، خانه ها و مزارع را آتش زدند و شهر به تلی از خاكستر تبدیل شد. وصیف ترک بعد از این سركوبی، محمد بن عیسی بادغیسی را از سوی خود به حكومت قم گماشته و خود به بغداد بازگشت. حاکم جدید سیاست نرمش و مدارا را در پیش گرفت. این آرامش تا سال ۲۵۴ هـ . ق برقرار بود، اما با فوت محمد بن عیسی و روی كار آمدن متوكل عباسی، اوضاع دوباره دگرگون شد. متوكل كه شدیدا موضع ضد علوی داشت, با ناسزاگویی به حضرت فاطمه(س) و امام علی(ع)، تخریب بقاع متبرک در كربلا و آب بستن بر تربت امام حسین(ع) و سایر شهدای كربلا، به مقدسات شیعیان اهانت كرد. این امر واکنش شدید شیعیان از جمله مردم قم را به دنبال داشت. بالاخره اهالی قم با حمایت از حسین کوکبی خشم و بغض خود را نسبت به خلفا نشان دادند و او را یاری كردند تا دولت علوی را در محدوده طالقان، قزوین، زنجان و ابهر تشكیل دهد. به این ترتیب قم و مناطق یادشده از پرداخت مالیات سرباز زدند.
بعد از مدتی، بار دیگر حسین كوكبی با مقداری پیش روی در منطقه طالقان قیام کرد و با تصرف قزوین و زنجان، توانست دولت علوی مستقل و كوچكی را به مدت كوتاهی برقرار كند، اما سرانجام از سپاه خلیفه شكست خورد و به داعی كبیر (علوی دیگری كه در منطقه طبرستان حكومت می کرد) پناه برد. عبدالرحمن بن مفلح مامورشد تا هم حسین كوكبی را سركوب كند و هم طغیان قم را فرونشاند. وی پس از گرفتن خراج چهار ساله و كشتار وحشیانه ای که باعث ترک دیار بیش تر مردم قم شد، از شهر خارج شده و در ری به موسی بن بغا پیوست تا به قصد سركوبی حسین كوكبی عزیمت كنند.
شورش بعدی مردم قم زمانی رخ داد كه معتمد، خلیفه عباسی مشغول جنگ با یعقوب لیث صفاری بود. در زمان معتضد عباسی، نیز اهالی قم مجددا شورش كرده از پرداخت خراج خودداری نمودند. این قیام نیز سركوب شد و عامل خلیفه به قتل و غارت مردم شهر پرداخت. این شورش و سركوب به طور مستمر تا زمان به قدرت رسیدن «آل بویه» كه به نوعی به مبارزه با خلفا به پا خاسته بودند، ادامه یافت. قم در این دوره به خاطر توجه خاص حکام آل بویه مخصوصا ركن الدین دیلمی و صاحب بن عباد - وزیر آل بویه - در ابعاد مختلف رشد و توسعه یافت. صاحب بن عباد كسی بود كه از حسن بن محمد قمی خواست تاریخ قم را به رشته تحریر درآورد و به این ترتیب اولین كتاب مستقل در تاریخ قم نگاشته شد.
در زمان سلجوقیان تصدی امور مهم دولت سلجوقی از سوی قمی ها صورت می پذیرفت و فعالیت آن ها در صحنه سیاسی باعث عمران و ترقی قم شد. با حمله مغول، قم بار دیگر به كلی منهدم شد. توجه برخی از حكام مسلمان مغول از جمله سلطان محمد اولجایتو به قم بر آبادانی منطقه افزود. در دهه های پایانی قرن هشتم هـ . ق و در تهاجم تیمور گوركانی شهر بار دیگر ویران و مردم آن قتل عام شدند. در این حمله، دیوار شهر آن چنان تخریب شد كه تا زمان حكومت صفویه، مردم قم نتوانستند آن را بازسازی كنند. با تصرف قم (در سال ۹۰۹ هـ . ق) توسط لشگریان اسماعیل صفوی که مذهب شیعه داشتند، قم دوباره مسیر رشد و شکوفایی را در پیش گرفت. شهر قم در دوره صفویه از مراكز مهم فرهنگی و فقهی شیعه شد و علمای بزرگی از این شهر برخاستند. نقش زیارتی و مذهبی این شهر نیز در دوره صفویه توسعه یافت. شاه عباس اول (به علت دشمنی دیرینه صفویه با دولت عثمانی) به قصد کم کردن زوار عتبات عالیات در نجف، كربلا و كاظمین مردم را به زیارت حضرت امام رضا(ع) در مشهد و حضرت معصومه(س) در قم تشویق می نمود. این كار، در واقع یک مبارزه فرهنگی و اقتصادی علیه دولت عثمانی بود و شاه عباس درصدد بود كه از این طریق، توان اقتصادی دشمن را محدود كند. در این دوره قم از نظر اقتصادی و صنعتی نیز مورد توجه بود، و برای رشد صنعتی و اقتصادی آن تلاش های زیادی انجام شد. از جمله این تلاش ها زیبا سازی و تزیین بناهای حرم و وقف اموالی برای این بارگاه بوده است. به هر حال، آثارمتعدد تاریخی بازمانده از عصر صفوی از یک سو و گزارش های سیاحان خارجی كه در این عصر از قم دیدن كرده اند از سوی دیگر، و هم چنین شواهد تاریخی و مذهبی دیگر، حكایت از آن دارند كه قم در عصر صفویه از شكوفایی خاصی برخوردار بوده است.
با حمله افغان ها به ایران و تصرف اصفهان، قم به عنوان خط مقدم دفاع از اصفهان دچار خسارات سنگینی شد. افغان ها که در قم مستقر شده بودند، تمام مدارس قم را به انبار غله و علوفه برای سربازان سواره نظام تبدیل كردند. حضور افغان ها در قم در دوره های دیگر نیز خسارات اقتصادی مهمی را در بر داشته است. از این میان می توان به غارت تمام اشیای گران بهای آستانه حضرت معصومه(س) توسط اشرف افغان اشاره کرد که در راه اصفهان، و پس از شكست از نادر شاه در مهمان دوست دامغان انجام داد.
در سال ۱۲۰۸ هـ . ق قم به تسلط آقا محمد خان قاجار- اولین پادشاه سلسله قاجار - درآمد. خان قاجار با آتش زدن خانه ها و كشتن مردم، شهر مذهبی قم را بار دیگر دچار ویرانی و مصیبت كرد. بیش تر شاهان سلسله قاجار به خصوص فتح علی شاه قاجار، توجه مناسبی به این شهر و بارگاه حضرت معصومه(س) داشتند.
در حال حاضر، قم یكی از مراكز مهم تشیع در ایران و جهان است و علما و محدثین بزرگی از این منطقه برخاسته اند. وجود حوزه علمیه قم بر اهمیت مذهبی این شهر فزونی خاصی بخشیده است. این حوزه در سال ۱۳۴۰ هجری قمری با آمدن حاج شیخ عبدالكریم حایری به این شهر بنیان گذاشته شد و در سال های بعد با ورود علمای دیگر، حوزه های علمی و روحانی كنونی قم تاسیس و توسعه یافتند.