• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خراسان > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خراسان (بازدید: 7717)
چهارشنبه 4/5/1391 - 1:8 -0 تشکر 479370
استان خراسان رضوی

خراسان رضوی یكی از قدیمی ترین مناطق شمال خاوری ایران و یكی از جدید ترین استان های ایران است كه از تقسیمات جدید استان خراسان به وجود آمده است. خراسان رضوی یكی از پرجاذبه ترین مناطق ایران است كه دربرگیرنده حرم مطهر حضرت رضا (ع) بوده و یكی از مهم ترین قطب های گردشگری مذهبی – فرهنگی ایران را تشكیل می دهد. خراسان بخش باقی ‎مانده و کوچکی از «ساتراپی» پارت در دوره های باستانی ایران است که در سنگ نبشته های داریوش بزرگ هخامنشی در بیستون و سنگ نبشته های دیگر هخامنشی، ازآن یاد شده است. خراسان رضوی صرف نظر از جایگاه طبیعی، جغرافیایی و دارا بودن منابع سرشار زیر زمینی، از لحاظ تاریخی نیز از کهن سال ترین مناطق ایران به شمار می رود و از گذشته های دور دارای فرهنگی درخشان بوده است. وجود مرقد مطهر حضرت امام رضا(ع) در شهر مشهد نیز در گسترش, رشد و رونق این استان نقش بسیار موثری داشته و مهم ترین جاذبه گردشگری مذهبی ایران را تشكیل می دهد.

جمعه 20/5/1391 - 0:38 - 0 تشکر 500835

نگاهی کوتاه به شهرستان مشهد


مشهد مقدس مزین به وجود مبارك حضرت امام رضا(ع) مهم ترین شهر مذهبی ایران است كه در تمام روزهای سال پذیرای دوستداران اهل بیت(ع) است. وجود حرم مطهر حضرت امام رضا(ع) در این منطقه سبب توسعه و رونق اقتصادی این شهرستان شده است. صنعت جهانگردی در مشهد از اهمیت و اعتبار ویژه‌ای برخوردار است. اهمیت ویژه شهر مشهد در درجه نخست به خاطر جایگاه زیارتی آن است كه به طور دایم گروه گروه مردم ایران و دیگر مسلمانان كشورهای گوناگون اسلامی را برای زیارت به سوی خود می کشاند. علاوه بر جهانگردان مسلمان، بسیاری از جهانگردان غیرمسلمان نیز آرزوی بازدید این آثار و زیارت مسلمانان را در‌این گونه زیارتگاه ها دارند. مشهد به پاس وجود حرم مطهر ثامن الائمه(ع) و نیز به لحاظ جایگاه گردشی و فرهنگی خود، سراسر سال را با بیش ترین جمعیت می گذراند. در مشهد تولیدات هنری، نقش پر اهمیتی در اقتصاد ناحیه داشته و شمار زیادی از مردم، در بخش صنایع دستی شاغل هستند. رایج ترین صنایع دستی مردم مشهد و پیرامون آن، بافت فرش، قالیچه، گلیم، شعربافی، نمد مالی، پوستین دوزی، سنگ تراشی، قلم‌زنی روی سنگ، سفال‌گری، سبد و حصیربافی، فرآورده های چوبی و فلزی، نقاشی روی چرم و… است. روند بازرگانی حاكم بر اقتصاد ایران، بر پیكره بازرگانی استان خراسان، به ویژه ناحیه مشهد نیز تاثیر داشته است. از گذشته های دور، بخش بزرگ تولید مشهد را فرآورده های كشاورزی و صنایع دستی به خود اختصاص می داده است. بیش‌ترین كالاهای صادراتی این ناحیه در سطح ملی، فرآورده های كشاورزی، مانند گندم، زعفران، زرشك، كشمش، پوست دام و در مورد صنایع دستی، قالی، فیروزه تراشیده شده و پوستین بوده است.

جمعیت‌شهرستان‌مشهد،‌درسرشماری‌عمومی‌نفوس‌و‌مسكن‌سال‌1375 هـ . ش، 2.247.996 نفر بوده است، كه از این شمار 1.137.632 نفر مرد و 1.110.364 نفر زن بوده اند. در سال‌های اخیرمهم ترین واردات استان را لوازم نیروگاه‌ها، مواد شیمیایی، قند و شكر، روغن، قطعات كارخانه ها،ماشین‌آلات، اتومبیل، ورق های فلزی، دارو، لوازم برقی و پوشاك تشكیل می‌داده است



مکان های دیدنی و تاریخی

حرم مطهر حضرت‌امام رضا(ع)، آرامگاه شیخ بهایی، آرامگاه فردوسی درشهر توس، آرامگاه نادرشاه افشار، خواجه ابا صلت در حدود 10 كیلومتری شهر مشهد، در كنار راه مشهد – تهران، خواجه ربیع در 4 كیلومتری شمال مشهد، خواجه مراد درنزدیكی شهر مشهد، كنار راه مشهد – تهران، سقا خانه زرین، كاخ خورشید، گنبد سبز‌ در مشهد، گنبد هارونیه در24 كیلومتری شمال باختری شهر مشهد، آرامگاه فردوسی، مدرسه بالاسر، مدرسه پیری زاد، مسجد بالاسر، مسجد شاه در بازار بزرگ مشهد، مسجدگوهر شاد در جنوب حرم مطهر حضرت رضا(ع)، مصلای شهر مشهد و ییلاقات اطراف مشهد.






وجه تسمیه و پیشینه تاریخی

واژه مشهد به معنی شهود، حضور و شهادتگاه است و به این معانی به واژه «مشاهد» جمع بسته می شود. واژگان «مشهد» و «مشاهد» در عرف و اصطلاح سده 3 هـ . ق، بر گور اولیاء ائمه(ع) و رجال اطلاق می شده است، چنان كه در آن زمان، مشهد مرغاب در فارس، و مشهد میهنه ( آرامگاه ابوسعید ابوالخیر) و مشهد توس یا مشهد رضوی در خراسان، وجود داشته است. حضرت رضا(ع) پس از شهادت به دست مامون عباسی در سال 202 هـ . ق، در آرامگاه هارونی سناباد به خاك سپرده شد. از آن پس «سناباد نوغان» به نام «مشهد» خوانده شد و به مرور زمان بر پهنه آن، به ویژه در زمان شاه تهماسب صفوی افزوده گشته و مردم توس به مشهد كوچ داده شدند.

توس، عبارت بود از ناحیه شمالی خراسان، بر مسیر بالای كشف رود و سرشناس ترین شهرهای آن، عبارت بودند از : نوغان، تابران و رادكان. نوغان تا اواخر سده 3 هـ . ق، دارای اهمیت و اعتبار بود. ویرانه های نوغان، در شمال باختری مشهد، نزدیك روستای حسین آباد و مهر آباد قرار داشت. پس از آن، شهر تابران اهمیت و گسترش یافت و بعد ها به توس سرشناس شد. شهر مشهد، كه در آغاز، آرامگاهی در آبادی سناباد نوغان بود، اندك اندك گسترش یافت. نام نوغان از حدود سال 730 هـ . ق، فراموش شد. شهر توس و در حقیقت تابران نیز در سال 791 هـ . ق، ویران شد و مشهد جای آن را گرفت؛ تا سرانجام در دوران صفوی، مركز ناحیه پیشین توس و تمامی خراسان گشت. در بند هشن اوستا از توس به نام «توسا» یاد شده است. در كتاب وندیداد نیز آمده است كه اهورا مزدا اراضی شانزده گانه را آفرید و «اوروا» یكی از آن ها بود. این واژه را اوستا شناسان با شهر توس یكی دانسته اند. بر پایه داستان های ملی بنای اصلی شهر را به جمشید - شاه پیشدادی - و بازسازی آن را به توس،‌ پسر نوذر - پهلوان و سپهسالار ایران - نسبت می دهند. افسانه می گوید كه وی نهصد سال در زیر آسمان این شهر زندگی كرد و نام خود را بر این شهر نهاد. این روایت ها می رساند، كه شهر توس در روزگار ساسانیان وجود داشته است.

بین سال های 31 و 32 هـ . ق در زمان خلافت عثمان، بخشی از خراسان، از جمله توس، به دست مسلمانان افتاد. در روزگار خلافت عبدالملك مروان (65- 86 هـ . ق) بنی تمیم دژ توس را گرفتند و تا سال 125 هـ . ق،‌ آن را در دست داشتند. در سال 192 هـ . ق هارون الرشید به منظور رسیدگی به ستم های علی بن عیسی - حاكم خراسان - و جنگ با خوارج خاور ایران، رهسپار آن دیار گردید. وی در راه بیمار شد و زمانی كه به گرگان رسید، بیماری او شدت یافته در توس درگذشت. وی را در 193 هـ . ق،‌ در محلی كه ده سال بعد حضرت رضا(ع) در آن جا به خاك سپرده شد، دفن کردند. در سال 265 هـ . ق، احمد بن عبدالله خجستانی، توس را ویران ساخت. در سال 336 هـ . ق ابومنصور توسی - حاكم وقت توس - علیه نوح بن نصر سامانی سر به شورش برداشت. نوح پس از شکست دادن ابومنصور، بار دیگر وی را بر حکومت توس گمارد. در سال 389 هـ . ق بكتوزون و فایق، از سرداران منصور بن نوح سامانی متحد شده منصور را كور كرد ند و برادرش عبدالملك بن نوح را به حكومت برداشتند. محمود غزنوی با باخبر شدن از این ماجرا به ماوراء‌ النهر لشگر كشید. وی‌ بكتوزون و فایق را شكست داد و تمامی خراسان را به دست آورد و ارسلان جاذب را به حكومت توس منصوب كرد.

از سال 421 هـ . ق، سلجوقیان اندك اندك در شهرهای مهم خراسان رخنه كردند. ملكشاه سلجوقی در 465 هـ . ق، توس را به تیول به خواجه نظام الملك توسی، وزیر خود داد. با شکست سلطان سنجر سلجوقی از غزان در سال 548 هـ . ق، امرای وی، خاقان ركن الدوله محمود، خواهر زاده سنجر را از ماوراء‌ النهر به خراسان دعوت كردند و به نام او به عنوان سلطان خطبه خواندند. در این زمان موید آی آبه، غلام پیشین سلطان سنجر، نیشابور، ابیورد، بیهق،‌ دامغان و توس را گشود و همراه خاقان محمود به جنگ غزان رفت. با چیره گی غزان در 553 هـ . ق، بار دیگر خراسان مورد تاخت و تاز و چپاول واقع گردید.

در سال 618 هـ . ق، لشگریان چنگیز مغول به دنبال محمد خوارزمشاه به توس آمدند. توس نیز مانند نیشابور به دستور تولری، پسر چنگیز خراب شد. این شهر بار دیگر در روزگار حكومت اوكتای قاآن (626- 629 هـ . ق) باز سازی شد و از آن زمان چندین بار مركز فرمانروایی مغولان گردید. در این دوره مسیحیان توس از آزادی زیادی برخوردار بودند، به طوری كه در سال 1279 م، اسقف توس به سمت مطرانی (سراسقفی) چین انتخاب شد. پس از برافتادن ایلخانان ایران، توس، قوچان، كلات،‌ ابیورد و نسا، جزء قلمرو حكومت كوچكی شد، كه امیر ارغون شاه، رئیس طایفه جون باخترانی (جان قربانی) ایجاد كرده بود. در حدود سال 790 هـ . ق، حاكم محلی توس از خاندان جان قربان،‌ نام امیر تیمور را از خطبه انداخت، اما طولی نكشید، كه در سال 791 هـ . ق، از میران شاه، پسر تیمورلنگ شكست خورد و باعث ویرانی دوباره توس شد. پس از این رویداد، توس اهمیت و اعتبار خود را از دست داد و بازسازی آن پس از مرگ تیمور، در روزگار حكومت شاهرخ، یعنی در سال 807 هـ . ق صورت گرفت. 

در دوران پادشاهی شاه عباس بزرگ، اعتبار و رونق شهر مشهد رو به فزونی نهاد. در این دوره صحن عتیق استان قدس گسترش یافت، و شاهراهی میان اصفهان – مشهد و هرات ایجاد و كاروانسرا ها و آب انبارهای بزرگی در مشهد پی افكنده شد. در اواخر دوره صفوی ملك محمود سیستانی تون (فردوس) را گرفت و سپس با گشودن تمام خراسان در مشهد استقرار یافت. در این زمان،‌ در قوچان بین شاه تهماسب صفوی، و نادر قلی افشار پیمانی بسته شد. به موجب این پیمان نادر فرمانده سپاه ایران شد و مشهد را در 1139 هـ . ق، از ملك محمود سیستانی پس گرفت. پس از قتل نادر شاه افشار در 1160 هـ . ق، علیقلی خان (عادل شاه) برادر زاده نادرشاه به پادشاهی رسید، وی در 1161 هـ . ق، به دست برادرش ابراهیم خان كشته شد و شاهرخ، پسر رضا قلی میرزا و نوه نادر شاه به حكومت رسید. 

شاهرخ شاه تا سال 1210 هـ . ق، در مشهد، برخراسان فرمانروایی كرد و در همان سال به دست آقا محمد خان قاجار از حكومت بركنار شده درگذشت. با قتل نادرمیرزا، پسر شاهرخ شاه، آخرین باز مانده افشار در سال 1217 هـ . ق، به دست فتحعلی شاه قاجار، سراسر خراسان، از جمله شهر مشهد به دست قاجاریه افتاد. شهر مشهد درگذر تاریخ آسیب ها و خسارت های زیادی دیده شاهد چپاول ها و كشتارهای بسیاری بوده است؛ با این حال اكنون از شهرهای بزرگ، آباد، پر نفوس و درجه اول ایران به شمار می رود.







مشخصات جغرافیایی
شهرستان مشهد، با پهنه ای حدود 20 هزار كیلومتر مربع، در شمال خاوری استان خراسان قرار دارد.این شهرستان‌‌از‌سوی‌شمال به جمهوری تركمنستان، از شمال باختری به شهرستان درگز، از باختر به شهرستان های چناران و نیشابور، از خاور به شهرستان های سرخس و تربت جام و از جنوب به شهرستان های فریمان و تربت حیدریه محدود است. آب و هوای شهرستان مشهد معتدل و متمایل به سرد و خشك است. بیش ترین درجه حرارت در تابستان ها، 35 درجه بالای صفر و كم ترین آن در زمستان ها، 15 درجه زیر صفر گزارش شده و میانگین بارندگی سالیانه آن، 260 میلی‌متر بوده است. شهر مشهد در ناحیه بسیار حاصلخیز و زیبایی كه به دشت توس یا دشت مشهد سرشناس است قرار گرفته و رود كشف رود از 5 كیلومتری شمال این شهر می گذرد. مهم ترین راه های دسترسی به مشهد عبارت اند از :
1) مشهد – نیشابور- سمنان – تهران، به درازای 894 كیلومتر
2)مشهد – بجنود – ساری – آمل – تهران، به درازای 966 كیلومتر
3) مشهد – بیرجند – زاهدان – ایرانشهر- چاه بهار، به درازای 164 كیلومتر
4) مشهد- تربت حیدریه – گناباد – طبس – یزد، به درازای 992 كیلومتر
5) مشهد – تربت حیدریه – گناباد – فردوس – كرمان، به درازای 889 كیلومتر






مساجد در شهرستان مشهد


مسجد گوهرشاد مشهد


این مسجد در جنوب حرم مطهر قرار گرفته است و در سال 821 هـ.ق توسط گوهرشاد ـ زوجه شاهرخ تیموری ـ و به استادی قوام الدین شیرازی ساخته شده است . این مسجد با صحن بزرگی در میان ،‌به شیوه مساجد چهار ایوانی ایران ساخته شده و به سبب دارا بودن تزیینات غنی كاشی و كتیبه‌ای ، از موقعیت ممتازی در مجموعه برخوردار است. خطوط ثلث زیبای این مسجد به دست بایسنقر میرزا، فرزند شاهرخ تیموری نگاشته شده است. مهم‌ترین قسمت این مسجد، ایوان جنوبی آن است كه با مقرنس كار و كتیبه‌های نفیس آذین شده است . دهانه این ایوان 48/12 متر ،‌ارتفاع آن 26 متر ، عمق آن 36/35 متر و ارتفاع كلی آن 64/42 متر است. در طرفین این ایوان، مناره‌های توپری به ضخامت 6 متر و ارتفاع مساوی ایوان قرار گرفته‌اند كه از رانش تاق ایوان جلوگیری می‌كنند. دركتیبه‌ی این ایوان، نام گوهرشاد و شاهرخ تیموری به همراه فرزندشان بایسنقر ثبت شده است. گنبد اصلی مسجد كه به دهخانه 15 متر و دو پوسته بوده، در گلوله باران ارتش روسیه در سال 1330 هـ.ق آسیب دیده و در سال 1339 هـ.ش برچیده شده است. گنبدفعلی‌، از بتون مسلح و با همان اندازه اصلی، جایگزین آن شده است. این مسجد؛ یك بار در دوره صفوی ، سال 1052 هـ.ق و یك بار دیگر در دوره قاجاریه ، سال 1276 هـ.ق ، تعمیر و تزیین شده است. در دوره‌های اخیر نیز تعمیراتی در این مسجد به عمل آمده است.
مسجد امام مشهد
مسجد شاه سابق مشهد از بناهای تاریخی قرن نهم هـ.ق. است این مسجد گنبدی بزرگ با كاشی كاری ، ایوان و دو مناره دارد . به طوری كه از متن كتیبه ایوان مسجد برمی‌آید ، ساختمان آن در ماه رجب سال 855 هـ.ق. پایان یافته است.
در پایان كتیبه ،‌ نام معمار بنای آن « شمس الدین محمد تبریزی » ثبت شده است . دو مناره كاشی كاری شده طرفین دارای كتیبه می‌باشند . ازاره ایوان با كاشی‌های هشت گوش مزین شده و گنبد كنونی آن با كاشی پوشیده شده است . بقیه بنا نیز با كاشی كاری تزیین یافته است . در نمای ایوان ، كتیبه منظومی جای گرفته است كه با خطوط زرین بر روی كاشی نگاشته شده و مطلع آن چنین است : 
عمر خوش است دریغا كه جاودانی نیست پس اعتماد بر این پنج روز فانی نیست این بنا با شماره 186 در زمره آثار تاریخی استان خراسان به ثبت رسیده است.
مسجد کبود گنبد مشهد
این بنا در شهرستان کبود گنبد (کلات نادری) در شمال مشهد و نزدیک مرز واقع شده و از بناهای نادر شاه افشار است که به خاطر رنگ کبود کاشی های آن بدین نام خوانده شده و بعدها بین سال‌های 1148 – 1160 ه- ق شهرستان مزبور (کلات نادری) نام خود را نیز از آن گرفته است. این ایوان به صورت چهار ایوانه ساخته شده و دارای صحن، ایوان، گنبد خانه است. صحن مسجد به شکل مستطیل و به ابعاد 27*19 متر است. در چهار جهت اصلی صحن چهار ایوان بزرگ به دهنه 8 متر و ارتفاع 11 متر با تزیینات طاق نما و کاشی قرار دارد. ایوان جنوبی به عنوان شبستان تابستانی مورد استفاده قرار می گیرد. ازاره صحن با سنگ های بزرگ و یکپارچه بنا شدده – گنبد خانه مسجد نیز دارای طرح هشت ضلعی است. این بنا متحمل صدمات زیادی شده بود که در دوره قاجاریه توسط حاکم کلات - پلنگ توش خان جلایر – به سال 1250 ه - ق تعمیر و تزیین می گردد. شرح این تعمیر بر سنگ نبشته ایوان ورودی مسجد ثبت شده است.
مصلای مشهد
این بنا در قسمت شرقی شهر مشهد واقع شده و تاریخ ساخت آن سال 1087 هجری قمری است. این بنا از یك ایوان بلند، دو رواق در طرفین آن، یك گنبد آجری و تزیینات كاشی‌كاری معرق و مقرنس كاری‌های گچی تشكیل یافته است.





کاخها و باغها در شهرستان مشهد


كاخ خورشید مشهد 


بنای این كاخ كه در وسط باغ بزرگی قرار دارد از آثار دوره‌ی نادر شاه افشار است و احتملاً برای سكونت خانواده‌ی سلطنتی احداث شده است. نمای این كاخ كه به شیوه معماری هنری ساخته شده به شكل استوانه‌ای بوده و با سنگ های مر‌مر سیاه تزیین شده است. بلندی آن در گذشته در حدود 25 متر بوده است و در حال حاضر به علت خرابی طبقه سوم ، ارتفاع كاخ بیش از 20 متر نیست. این كاخ مجموعاً دارای 12 اتاق است كه در داخل اتاق‌ها نیز تزییناتی از نقاشی و گچ‌بری دیده می‌شود . شیوه تزیین و آرایشی كه در این بنا به كار رفته مشتمل بر ریزه كاری های دقیق و متنوع و قابل ملاحظه است. تصاویری از شاهزادگان نادری بر روی دیوار‌ها نقش شده است كه در میان آن‌ها، نقوش زرین نیز دیده می‌شود. در طبقه زیرین بنا راهرو تاریكی وجود دارد. در وسط این بنا از سطح پشت بام طبقه اول برجی‌با ترك‌های شبیه نیم ستون معروف به خیاری احداث شده است. این قسمت از برج به صورت سنگ یكپارچه است و ظاهراً یك سوم از ارتفاع بنا را شامل می‌شود. این قصر در نیمه دوم قرن دوازدهم هجری قمری ساخته شده است.
كاخ و موزه ملك آباد مشهد
كاخ ملك‌آباد با زیربنای 1378 متر مربع‌ بین سال‌های 1354 و 1355، در باغ مصفای ملك آباد(از اموال‌موقوفه آستان قدس) برای اقامتگاه شام به هنگام مسافرت به مشهد ساخته شده‌ است. آثاری كه در موزه این كاخ نگه‌داری می‌شوند، آثار و اشیای نفیس و قیمتی شامل فرش، تابلو و ظروف است. موزه ملك آباد وابسته به آستان قدس رضوی است.






موزه ها در شهرستان مشهد


موزه آستان قدس رضوی مشهد


یكی از غنی‌ترین موزه‌های ایران در شهر مقدس مشهد، موزه استان قدس رضوی است كه در سال 1324 هـ.ش گشایش یافته است. آثاری كه در این موزه نگه‌داری می‌شود شامل آثار مربوط به دوران اسلامی است. موزه آستان قدس رضوی از سه موزه تشكیل شده است كه عبارتند از: موزه مركزی، موزه ملك آباد و گنجینه قرآن در میان موزه مجموعه‌ای بی‌نظیر از قرآن‌های نفیس و قرآن‌های منسوب به ایمه اطهار، كتب قدیمی و نیز نمونه‌هایی از صفات قرآن های دوران‌های اولیه اسلامی وجود دارد كه اغلب به خط كوفی و روی پوست آهو نوشته شده‌اند و به همین سبب از گزند حوادث در امان مانده‌اند.
كتیبه‌های طلا كه در این موزه نگه‌داری می‌شوند، به خط ثلث و نستعلیق اثر علیرضا عباسی كاتب بنام دوره صفوی و نیز آثاری از استادان بنام خط هم‌چون میرعماد، احمد نیریزی، كلهر و ... است. از دیگر آثار ارایه شده در این موزه، بافته‌های نفیس و ظریف از جمله زری‌های متعلق به سده‌های یازدهم تا سیزدهم ه.ق و قالی و قالیچه‌هایی است كه اغلب منسوب به دوران صفوی‌اند. .
موزه گنجینه قرآن و نفایس مشهد
موزه گنجینه در شلع جنوب شرقی حرم مطهر حضرت رضا (ع) قرار دارد و تاریخ احداث آن طی سالهای 62-60 ه.ش می‌باشد این بنای 2 طبقه در سال 1364 به موزه تبدیل شد. هر طبقه این موزه دارای 400 متر‌مربع فضای نمایشی است كه طبقه اول به آثار هنری و خوش نویسی و طبقه دوم آن به بخش گنجینه قرآن اختصاص دارد. موزه گنجینه قرآن وابسته به آستان قدس رضوی است
موزه آرامگاه نادر مشهد
ساختمان بنای موزه آرامگاه نادر در سال 1335 آغاز شده و در سال 1340 به پایان رسیده است. این بنا در محوطه‌ای به مساحت 1448 متر مربع در سال 1342 افتتاح شد. بنای موزه شامل: كتابخانه‌مركزی، تالار اصلی و قسمت‌های اداری در آرامگاه نادر می‌باشد و در آن نمونه‌هایی از وسایل جنگی دوران نادر و مجموعه‌ای از اشیای باستانی متعلق به هزاره‌های پیش از میلاد به نمایش گذاشته شده است. موزه آرامگاه نادر وابسته به سازمان میراث فرهنگی كشور است.
موزه توس (موزه فردوسی) مشهد
ساختمان اصلی این موزه در سال 1347 ، همزمان با تجدید بنای آرامگاه فردوسی به صورت رستوران سنتی ساخته شده و در سال 1361 با تغییرات اندكی به موزه تبدیل شد . لیكن به علت برخی كاستی ها در سال 1366 موزه به حالت تعطیل درآمد و پس از تهیهء طرحهای پژوهشی و فنی ، در سال 1367 با نام موزه توس به موزه مردم شناسی تبدیل و بازگشایی شد. در سال 1369 كه از سوی یونیسكو سال هزاره‌‌‌‌‌‌‌ تدوین شاهنامه نامگذاری شده بود . بر اساس برنامه ریزی های زمان بندی شد و با ارائه اشیاء و آثار مربوط به دوران فردوسی موزه اختصاصی فردوسی افتتاح شد . موزه توس وابسته به سازمان میراث فرهنگی كشور است.






رباط شرف مشهد
رباط شرف بین مشهد و سرخس در کنار راه قدیم نیشابور به مرو واقع شده است و امروز از جاده اصلی مشهد - سرخس شش کیلومتر واز سرخس از جاده کنونی پنجاه و شش کیلومتر فاصله دارد. این کاروان‌سرا از بناهای عصر سلجوقی است. نام این کاروان‌سرا همیشه رباط شرف نبوده است و در برخی متون کهن از آن به نام رباط آبگینه یاد آوری کرده اند. این بنا در سال 508 ه- ق ساخته شده است و درسال 548 ه-ق در اثر حمله مغوها آسیب فراوانی دیده است.
بنای رباط شرف دارای چهار ایوان به شکل چلیپا (صلیب) و شبستان‌است.‌آجرچینی و کتیبه‌هایی که در این رباط به چشم می خورد جلوه‌ای خاص دارند. رباط شرف 4644 مترمربع زیربنا دارد. تمام این زیربنا در اطراف دو حیاط بزرگ واقع شده است. دو حیاط کوچک با طرح چهار ایوان نیز در دوطرف شاه نشین حیاط دوم قرار گرفته، این حیاط های کوچک 16 متر مربع و به ابعاد 4*4 متر است. حیاط بزرگ اول مستطیل است به ابعاد 16.4*32.48 متر و حیاط دوم مربعی است به ابعاد 31.75*31.4 متر که در وسط آن یک حوض هنوز باقی است. در این بنا دو مسجد وجود دارد یکی در طرف چپ دالان ورودی به حیاط و دیگری در طرف چپ دالان ورودی به حیاط دوم. بنای رباط شرف به طور کلی به سمت قبله ساخته شده است وجود یک محراب در مسجد حیاط اول و دو محراب در مسجد حیاط دوم و محراب آجری قسمت خارج رباط به نظر می رسد به عنوان نشانه قبله ساخته شده است این موضوع را ثابت می کند. این بنا 6 برج دارد.





حمامها و آب انبارها در شهرستان مشهد


آب انبارهای مشهد


در شهر مقدس مشهد آب انبارهای زیادی بوده كه امروزه آثار برخی از آنها پابرجاست كه از آن میان می‌توان به آب انبار شاه عباسی (1052 هـ.ق.)، واقع در پایین خیابان آب انبار مقبل (قاجاریه)، ‌واقع در خیابان امام خمینی، بازارچه سراب؛ آب انبار محراب خان (قرن 11 هـ.ق.) واقع در بازار نوغان و زیر مسجد محراب خان؛ آب انبار معجردار (قرن 11 هـ.ق.) واقع در خیابان نواب صفوی با كتیبه‌ای به قلم علیرضا عباسی و محتوی نام بانی آب انبار ،‌خواجه بیك اشاره كرد.
حمام شاه مشهد
این بنا در بازار بزرگ و جنب مسجد امام واقع شده و از آثار دوره صفویه است كه در سال 1027 ه.ق توسط مهدی قلی‌بك، میرآخور شاه عباس اول ساخته شده است. بنای حمام شاه، مشتمل بر ورودی و راهروی پشت سر آن، سربینه، گرمخانه و فضاهای مرتبط به آنها می‌باشد. سربینه آن مربع شكل است كه پوشش طاق و گنبدی آن در میانه بر وی چهار جفت ستون قرار گرفته و در اطراف دارای سكوهای نشیمن و رختكن و در میانه دارای حوضچه‌ای است. ستون‌ها از سنگ ساخته شده و دو به دو ، به فاصله 5/1 متر از یك‌دیگر قرار گرفته‌اند. گرمخانه نیز فضای مربع مستطیلی شكلی است كه پوشش طاق و گنبد آن در میانه بر روی چهار ستون قرار گرفته است. این بنا كه‌ به شماره 1374/3 به ثبت رسیده در دوره اخیر متحمل تغییرات و تبدیلاتی شده و قسمتی از آن به نمره‌های خصوصی اختصاص یافته است. 
حمام سرسوق‌ مشهد
این بنا در ابتدای بازار بزرگ مشهد و مقابل سرای سلطانی قرار داشته كه در جریان اقدامات عمرانی اطراف حرم تخریب شده است. حمام سرسوق از آثار دوره صفویه و ساخته‌های زینت بیگم دختر شاه تهماسب صفوی و از حمام‌های قابل توجه مشهد بوده است.
حمام حضرت مشهد
این بنا در بازار سنگ تراش‌های مشهد واقع شده و از آثار اوایل دوره صفویه به شمار می‌آید. حمام حضرت از معماری جالب توجهی برخوردار بوده و متشكل از دو حمام كوچك و بزرگ است.حمام بزرگ دارای رخت‌كن وسیع و هشت ضلعی است كه پوشش گنبدی آن بر روی 4 جفت ستون قرار گرفته است. فضای رخت‌كن از طریق دالانی به گرمخانه راه می‌یابد . گرمخانه نیز دارای طرحی مشابه رخت‌كن – اندكی كوچك‌تر – است و پوشش گنبدی آن در میانه بر روی 8 ستون قرار گرفته است.
حمام شاهرودی خان (مشهد)
این بنا در نزدیكی بست پایین مجموعه حرم آستان قدس رضوی قرار داشته كه در جریان احداث فلكه در سال 1307 شمسی تخریب شد. حمام شاهرودی خان ظاهراً قابل مقایسه با حمام گنجعلی خان كرمان بوده و در دوره صفوی توسط شاهرودی‌خان سیل سپر ، از امرای آن دوره ، ساخته شده بود.
آب انبار‌های قریه خشت (كلات) مشهد
بقایای این آب انبار‌ها در قریه خشت، واقع در 10 كیلومتری مال كلات قرار گرفته و با توجه به اسناد و مدارك موجود، به دستور نادرشاه افشار ساخته شده است. امروزه بقایای ویران تعدادی از آب انبار‌های روستای خشت (بنا به روایات 365 عدد بوده كه امروزه بقایایی 41 عدد آن‌ها باقی است) كه از آجر با ملات ساروج ساخته شده، بر جای مانده است. مخازن این آب انبار‌ها توسط كانال‌هایی كه آب حاصل از برف و باران را هدایت می‌كردند، پر می‌شده است. بقایای این آب‌ انبار‌ها به شماره 663 به ثبت تاریخی رسیده است.





عمارات وتپه های باستانی در شهرستان مشهد


برج اخنجان مشهد


میل اخنجان در 22 كیلومتری شمال مشهد و در روستایی به همین نام واقع شده است . ساختمان این میل به دوره تیموری و قرن نهم قمری تعلق دارد و دارای برج هشت ضلعی آجری زیبا و گنبد مخروطی ترك ترك ، معروف به خیاری ،‌است . آجركاری های آن بسیار هنرمندانه است و در اشكال گوناگون تزیین یافته است . این اثر به شماره 341 در زمره آثار تاریخی به ثبت رسیده است.
بازمانده شهر قدیمی توس مشهد
درباره توس پیش از اسلام جزو روایات افسانه‌ای اسناد معتبری در دست نیست . به نظر می‌رسد كه این شهر در اواخر و فرمانروایی ساسانیان ، یكی از شهرها و مرز داریهای درجه دوم بر سر راه گرگان و نیشابور به مرو ، نسا و باختر بوده است . به دنبال جنگ سرنوشت ساز نهاوند كه مورخین تاریخ وقوع آن را به تفاوت ، سال‌های 18-19-21 هجری ذكر كرده‌اند و اعراب آن را فتح الفتوح خوانده‌اند ، دروازه فلات ایران بر روی اعراب گشوده شد و راه شرق برای عبور سپاهیان عرب هموار گشت فتح خراسان در سال 29 و 30 هجری توسط عبدالله بن عامر اتفاق افتاد و توس همچون دیگر شهرهای خراسان در رقعه وسیع قلمرو سرزمین‌های شرق اسلامی درآمد.
آن چه در وهله نخست و قبل از ورود به شهر قدیمی توس نظر هر تازه واردی را به سوی خود جلب می‌كند برج و باروی قدیمی پیرامون شهر است كه از سالم‌ترین حصار‌های باقی مانده در شهرهای باستانی و تاریخی ایران به شمار می‌رود.
سطح شهر انباشته از بقایا و عناصر معماری تاریخی و فرهنگی است . قطعات سفال ، شیشه ، آجر و بعضاً فلز در این سو و آن سوی شهر پراكنده‌اند . آثار به جامانده در ویرانه‌های توس ، چندین دوره تاریخی را در بر می‌گیرند ، و به دوران ساسانیان ، سلجوقیان ، تیموریان و دوران قاجار تعلق دارند. چشم‌گیرترین و سرپاترین اثری كه در مركز شهر قدیم توس برجای مانده ، بنایی است آجری و گنبددار به ارتفاع تقریباً 25 متر كه به گنبد هارونیه مشهور است و در متون قدیمی از آن با نام‌های نقاره‌خانه ، مسجد خرابه ،‌ مأمونیه ،‌ مسجد جامع و زندان هارون یاد شده است. سفالینه‌های مكشوفه از شهر توس قدیم به چند گروه تقسیم می‌شوند :
- سفال‌های بی لعاب و ساده توس مربوط به قرن ششم تا نهم هـ.ق. 
- سفال‌های بی لعاب توس در اشكال و نقش‌های متنوع و مختلف متعلق به قرن سوم تا چهارم هـ.ق. 
- سفال‌های بی لعاب دیگر توسط مربوط به قرن سوم تا هشتم هجری. 
- سفال‌های لعابدار بسیاری كه به قرن‌های سوم تا نهم هجری تعلق دارند. توس قدیم با این كه بارها توسط متجاوزین به ویرانی و نابودی كشیده شده است لیكن تن به فنای همیشگی نداده است و هر بار پس از ویرانی ، ‌در كنار ویرانه‌های آن ، شهری دیگر بنا گردیده است كه هر چند رونق پیشین را نداشته ؛ اما برپا و ماندگار شده است.
مجموعه آثار كلات نادری مشهد
حصار كلات كه در فاصله 180 كیلومتری شمال مشهد واقع شده است مانند دره‌ای است كه توسط دو رشته كوه مرتفع محاصره گردیده باشد ،‌و دارای طول و عرض تقریبی 35 و 10 كیلومتر می‌باشد. آثار باستانی این منطقه به دوره نادر شاه تعلق دارند و عبارت‌اند از :
برج‌های دیده‌بانی اطراف شهر كلات كه در فاصله سالهای 1155 و 1160 هجری قمری ساخته شده‌اند و برخی از آن‌ها باقی مانده‌اند ؛ كتیبه نادری واقع در خارج از قلعه نادری (دربند نفتی) به زبان تركی و به خط نستعلیق در بدنه كوه ؛ دروازه ورودی ، دروازه دهچه، دروازه چوب بست ، دروازه گشتانه ، دروازه نفتی ، دربند ارغوان شاه ، عمارت خورشید و دربند نفتی ، تخت دختر نیز مجموعه بنایی بوده ،‌ كه بر تپه‌ای نزدیك به دروازه نفتی و به امر نادر شاه ساخته و اكنون آثاری پراكنده از آن بنا برجای مانده است.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:39 - 0 تشکر 500836

نگاهی کوتاه به شهرستان قائن


قائن‌كه در گذشته مركز ایالت قهستان بوده، بر روی دشتی به همین نام قرار گرفته و ساخته شده است. قائنات بزرگ ترین تولید كننده‌ی زعفران خشك در جهان است. قائنی‌ها مسلمان، پیرو مذهب شیعه جعفری، متدین، سخت كوش و مقاوم هستند. آداب قومی و سنتی نیاكان خود را پاس می دارند و به بزرگان احترام می گذارند. جمعیت شهرستان قائن در سرشماری عمومی نفوس ومسكن سال 1375 هـ . ش، 126.951 نفر بوده است. صنایع دستی نقش پر اهمیتی در اقتصاد قائن دارد. بیش از 7 درصد از خانواده های قائنات در بخش صنایع دستی شاغل هستند. فرش، قالیچه، گلیم و ‌شعربافی مهم ترین صنایع مردمان این شهرستان را تشكیل می دهد. مسجد جامع شهر قائن، قلعه كوه در 6 كیلومتری قائن و گردشگاه ابوذر ( مزار ابوذر جمهر قائنی) در دامنه كوهی نزدیك به ستیغ كوه از جمله مكان های دیدنی و تاریخی این منطقه به شمار می روند




وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
قائن‌كه در گذشته مركز ایالت قهستان بوده، بر روی دشتی به همین نام قرار گرفته و ساخته شده است. برخی از محققین بر این باورند که قائن در اصل «گاوئین» یا «گاوآیین» بوده و این کلمه كشاورز بودن مردم این دیار را می رساند. قهستان و از جمله قائن، پیش از اسلام آباد بوده است. در اوایل كشور گشایی مسلمان، هپتالیان قهستان را در دست داشتند و در روزگار خلافت عمر، یكی از سرداران اسلام به نام عبدالله بن بدیل خزاعی، این ناحیه را گشود. دیری نگذشت که شخصی به نام قارن، علیه عرب ها بر پا خاست. فرماندهان عرب، شورش را سركوب كردند و از آن پس قهستان از لحاظ اداری، تابع خراسان شد.
قهستان به دلیل دوری از مركز خلافت، در آغاز اسلام، پناهگاه زرتشتیانی به شمار می آمد كه برای نپذیرفتن دین اسلام، از زادگاه های خود، گریخته بودند. در دوران سلجوقیان قائن و قهستان، مكانی برای پیروان مذهب اسماعیلی شد و در این ناحیه دژهایی برای خود بنا كردند. خوارزمشاهیان بارها برای سركوب اسماعیلیان به آن جا لشگر كشیدند، تا سرانجام هلاكوخان مغول، اسماعیلیه را کاملا شکست داد. بزرگ ترین شهر قهستان قائن بود، كه به گفته ابن حوقل، در سده 4 هـ . ق دارای كهن دژ، خندق و مسجد جامع بوده است. هم چنین در سال 444هـ . ق ناصر خسرو قبادیانی از قائن دیدن كرده و از استحكامات شهر، خندق و مسجد جمعه آن، یاد كرده است.





مشخصات جغرافیایی
شهرستان قائنات با پهنه ای حدود 17.722 كیلومتر مربع، در خاور استان خراسان قرار دارد و از شمال به شهرستان های خواف و گناباد، از باختر به شهرستان فردوس، از خاور به مرز ایران و افغانستان و از جنوب به شهرستان بیرجند محدود است. هوای قائنات معتدل و خشك بوده و بیش ترین درجه حرارت در تابستان، 40 درجه بالای صفر و كم ترین آن در زمستان ها، 10 درجه زیر صفر است. میانگین باران سالیانه آن، 200 میلی‌متر گزارش شده است.این شهرستان از شمال به شهرستان‌های خواف و گناباد، از باختر به شهرستان‌های فردوس، ‌از خاور به مرز ایران و افغانستان و از جنوب به شهرستان بیرجند محدود است . شهر قائن مركز شهرستان قائنات در َ 11°59 طول جغرافیایی و َ43° 33 عرض جغرافیایی و ارتفاع 1440 متری از سطح دریا واقع شده است. مهم ترین راه های قائن عبارتند از : 
1- راه قائن – بیرجند – زاهدان، به درازای 578 كیلومتر 
2- راه قائن – گناباد – تربت حیدریه – مشهد، به درازای 373 كیلومتر مربع



مسجد جامع قائن
مسجد جامع قائن كه از بناهای قرن هشتم هجری قمری است، در بیرجند واقع شده است . این مسجد، بر طبق كتیبه‌ای كه در لوح سنگی نقر نموده‌اند، در سال 796 هجری قمری احداث و در زمان شاه سلیمان صفوی به سال 1086 هـ.ق. مرمت شده است . منبر چوبی نفیس آن در سال 1082 هجری قمری ساخته شده ، و از نمونه‌های عالی هنرهای دستی است. از كتیبه تاریخی مسجد كه بر روی سنگ نقر شده و در داخل ایوان نصب است ، برمی‌آید كه این مسجد در زمان شاه سلیمان صفوی با كوشش و همت صفكش خان مرمت شده است . نوشته منظومی بر تاق بنا ، تاریخ سال 1263 هجری قمری را دارد و نام استاد و معمار آن كربلایی اسحق قائنی در گوشه آن نوشته شده است.
منبر چوبی مسجد كه متعلق به قرن یازدهم هجری قمری است ؛ از نظر ظریف كاری‌ها و تزئینات آلت و لغت‌بندی‌ و كتیبه ده سطری به خط نسخ و سایر كنده كاری‌ها ممتاز می‌باشد. در روی بدنه منبر ، نام نجار و سازنده آن بدین ترتیب حك شده است : « عمل استاد محمد مقیم ... كاخكی سنه 1082 هجری قمری » بنای مسجد از سنگ و آجر است. ساختمان مسجد شامل صحن ، ایوان ، دو شبستان ، تاق مقرنس گچی رنگین ، رواق و گوشواره‌هایی در طرفین شبستان است. بلندی ایوان آن 18 متر و عرض دهانه آن 13 متر می‌باشد. در طرف چپ مسجد، چهار ایوان و در سمت راست آن ، شبستان واقع شده كه دارای 24 متر طول و 18 متر عرض است. این بنا تحت شماره 295 ، در شمار آثار تاریخی به ثبت رسیده است.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:40 - 0 تشکر 500838

شهرستان گناباد


مردم گناباد اصیل و ایرانی هستندو به زبان فارسی و لهجه شیرین خراسانی سخن می گویند. همه مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند.گنابادی ها مردمانی استوار، سخت كوش و مهمان دوستند. جمعیت شهرستان گناباد در سرشماری عمومی نفوس ومسكن سال 1375 هـ . ش، 103.625 نفر بوده است كه از این شمار 51.590 نفر مرد و 52.035 نفر زن بوده اند. مهم‌ترین صنایع‌دستی‌این‌شهرستان سفال‌گری و سرامیك‌سازی، فرش‌بافی، نمدمالی، گلیم‌بافی، رنگرزی، سنتی بافندگی پارچه و دستار، سبدبافی، كارهای چوبی است. قالی‌های این شهرستان با طرح‌های مشهدی و محلی و بلوچی و در رنگ‌های قرمز، لاكی، قهوه ای و … عرضه می‌شود.
سفال‌گری و سرامیك سازی در شهرستان گناباد بسیار رواج دارد در كارگاه‌های این شهرستان در روستای مند در یك كیلومتری شمال شهر گناباد قرار دارند. مواد اولیه در تهیه سفال و سرامیك عبارتند از: گل‌رس، لعاب، رنگ، مواد سوختی، مهم‌ترین تولیدات این كارگاه عبارتند از: كاسه سفید، قهوه ای، زیرسیگاری، قندان، شكلات خوری، پیاله و استكان و نعلبكی، پارچ و لیوان، بشقاب كوچك، كشك سیاسی، كاسه و بشقاب بزرگ. بازار فروش این محصولات در گذشته بیش‌تر به خود گناباد اختصاص داشته است. گلیم را پلاس نیز می گویند بافت آن در كارگاه‌های افقی و در روی زمین است به واسطه رونق فرش بافی گلیم بافی و تهیه نمد رنگرزی هم رونق دارد. گلیم مرغوب از پشم و گونه نامرغوب از رشته پتوهای كهنه با رنگ آمیزی استفاده می‌شود. نمد نیز از دیگر صنایع دستی این منطقه به شمار می‌آید. نمد در اصل گونه ای فرش است كه از پشم تهیه می‌شود و از رخنه رطوبت و سرما جلوگیری می كند نمد برای مصرف های گوناگون و نقش های رنگارنگ است. تولید سبد و حصیربافی كه ماده اولیه ان كم ارزش است مواد اولیه این تولید كاه، شاخه های نازك درختان است.آرامگاه‌جغتای، امام‌زاده‌سلطان عابد، جامع‌عتیق جویمند، دژ دختر، دژ رستم، دژ فرود، گورپیران ویسه، گور میثور و مسجد جامع گناباد از مكان های تاریخی و دیدنی این شهرستان به شمار می روند.




وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
درباره علت نام‌گذاری گناباد، داوری های گوناگونی ابراز شده است. برخی آن را در اصل «گون آباد» مرکب از «گون» ترکی (به معنای‌خورشید) و «آباد» دانسته و نام را وسیله‌ای برای انتساب محل به خورشید دانسته اند. بعضی نیز آن را «گیو آباد» دانسته بر این باورند كه گیو، پسر گودرز آن را بنا كرده است. دیگر آراء نیز هر یک نام شهر را به واژه ای منسوب دانسته اند. همانند «کان آباد» که به کان های موجود در منطقه اشاره می کند، و «گون آباد» که به فراوانی گیاه «گون» در محل دلالت دارد. گناباد را در گذشته « جویمند» نیز گفته اند. گناباد پیش از اسلام، گذرگاه درونی فلات ایران و بخش های خاوری آن، محل برخورد میدان جنگ لشگریان ایران و توران بوده است كه «جنگ یازده رخ» در آن روی داده است. گناباد از مناطق كهن ایران است و بنای آن را به شاهان هخامنشی نسبت داده اند. این شهر درحدود سال 31 هـ . ق، به دست مسلمانان افتاد. در دوران سلجوقی و خوارزمشاهی آباد و از اعتبار و اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. گناباد در دوره تیموریان نیز اهمیت داشت و بر پایه نوشته نورالدین لطف الله، سرشناس به حافظ ابرو، حاكمان ایالت قهستان در آن می نشستند. در همین دوره است كه دومین مسجد دو ایوانی این ناحیه در بجستان ساخته شد. گناباد در اوایل حكومت صفوی، مدت ها محل نبرد بین ایران و اوزبكان بود، با این حال در این دوران، مورد توجه بود و گسترش یافت. بناهایی چون امام زاده سلطان محمد عابد (ع)، كاخك، مسجد جامع گناباد، آب انبار و كاروان‌سراهای شاه عباسی، بیان‌گر این داوری است.



مشخصات جغرافیایی
شهرستان گناباد، با پهنه‌ای حدود 9715 كیلومتر مربع، در مركز خراسان رضوی، از نظر جغرافیایی در 34 درجه و 21 دقیقه پهنای شمالی و 58 درجه و 42 دقیقه درازی خاوری و بلندی 1150 متر از سطح دریا قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان های تربت حیدریه و كاشمر، از خاور به شهرستان خواف، از باختر به شهرستان فردوس، و از جنوب به شهرستان های قاینات و فردوس محدود است. آب و هوای گناباد به دلیل قرار گرفتن در كنار كویر و دوری از دریا، بیابانی و گرم وخشك است. بیش ترین درجه حرارت در این شهرستان، در تابستان، 47 درجه بالای صفر و كم ترین آن در زمستان، 17 درجه زیر صفر است. بخش های كوهستانی شهرستان گناباد جزء نواحی خوش آب و هوا و ییلاقی شمرده می شود و بلندی های میان سنو و كاخك برف گیر و زمستان ها پوشیده از برف است. میانگین بارندگی سالانه، حدود 160 میلی‌متر اندازه گیری شده است. راه های مهم گناباد عبارتند از : 
1- راه یزد – طبس – فردوس – گناباد، به درازای 675 كیلومتر 
2- راه فردوس – گناباد، به درازای 72 كیلومتر 
3- راه گناباد – تربت حیدریه – مشهد، به درازای 265 كیلومتر




مساجد و مدارس مذهبی در شهرستان گناباد


مسجد جامع گناباد


این مسجد بر اساس‌تاریخ كتیبه‌كوفی آن، در سال 609 هجری قمری ساخته و قسمت اعظم بنای اصلی آن منهدم شده است. این مسجد از لحاظ دارا بودن كتیبه كوفی و آجر كاری های ظریف دارای اهمیت هنری است. این مسجد كه ایوان‌های رفیع در جنوب و شمال و اطراف محوطه صحن دارد و در زمره‌ی مساجد مهم تاریخی بشمار می رود از لحاظ هنر آج‌كاری(درجنوب‌ایران) و ساختمان محراب ومنظره بدیع سقف دارای اهمیت بسیاری است. این قسمت تحت شماره 325 در شمار آثار تاریخی به ثبت رسیده است.
مسجد مهری گناباد
در كناره خاوری گوستان كهنه مزار بازمانده دژی كهن است. در شمال آن، مسجدی نوساز است در سوی جنوب باختری حیاط مسجد ، دالانی به پهنای 40/1 و درازای 7 و بلندی 2 متر در دل صخره كنده شده است كه به فضایی به پهنه حدود 180 متر مربع می‌پیوندد. در میانه این محوطه سه پایه كلفت سنگی قرار دارند . به این محوطه « صنعه » و گاهی « صمعه مزار » می‌گویند كه با توجه به كاربرد آن در گذشته بی‌گمان بایستی همان صومعه ، معبد یا پرستش گاه مهری باشد .با توجه به ویژگی مهری آن ، می‌تواند به زمان هخامنشیان و حتی پیش از آن مربوط باشد .
مسجد جامع بجستان گناباد
مسجد جامع بجستان در زمان میرزا شاهرخ ، پسر تیمور لنگ توسط محمد بن فخرالدین بن سیف الدین مقام بجستانی بنا شده و تاریخ پایان بنا ، 828 هـ .ق است در روزگار شاه عباس صفوی توسط حاج ناصرالدین محمد بن احمد، بازسازی شده و در ذی القعده 1024 هـ .ق تعمیر آن پایان یافته است.
مسجد جامع کاخک گناباد
این بنا در کاخک گناباد در جنوب استان خراسان رضوی واقع شده و بنای اولیه آن در زلزله سال 1347 شمسی ویران شده است. بنای مزبور توسط شاهزاده سلطان خانم، خواهر شاه طهماسب اول صفری (ه-ق 984 – 930) ساخته شده و در سال 1070 و 1286 ه- ق تزیینات و تعمیراتی در آن صورت گرفته است.




آتشكده گناباد
در آبادی گیسور شهرستان گناباد آتشكده ای وجود دارد كه از دوران هخامنشیان بر جای مانده است در اطراف این آتشكده چند قلعه باستانی به نامهای دختر شور آب ،قبر پیران ویسه و پشن قرار گرفته اند گفته می‌شود این قلعه ها به دوره های پیش از اسلام تعلق دارند.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:41 - 0 تشکر 500839

نگاهی کوتاه به شهرستان فردوس




فردوس یكی از شهرستان‌های استان خراسان رضوی است كه در بخش مركزی استان واقع شده و مركز آن شهر فردوس است. شهرستان فردوس از طرف شمال به شهرستان گناباد و كویر نمك، از طرف خاور به دهستان نیمیلوك و دهستان پساكوه از شهرستان قائن، از جنوب به بخش خوسف و دشت لوت و از باختر به شهرستان طبس و كویر نمك محدود است . در سرشماری سراسری سال 1375 جمعیت شهرستان فردوس 86625 نفر برآورد شده از این تعداد جمعیت 21874 نفر در مركز این شهرستان زندگی می‌كردند.
مهم‌ترین صنایع دستی شهرستان فردوس؛‌قالی‌و قالیچه بافی است كه از روزگار كهن در این منطقه رایج بوده است. بافت قالی و قالیچه در این منطقه دارای اهمیت نسبی بوده و تولیدات آن جزو اقلام صادراتی شهرستان فردوس محسوب می‌شود. قالی‌های بافته شده با طرح محلی و بلوچ و نقش‌های ترنج و قندیلی عرضه می شوند. فرش بافی در شهرستان طبس پیشینه تاریخی دارد و از گذشته های دور یكی از منابع اصلی درآمد مردم بوده است بافتن قالی به گونه سنتی و قالیچه های دو متری با دارهای خوابیده است. بعضی از گونه های قالی این منطقه را قالیچه های محلی و سنتی دومتری، سنتی مشهور به خود رنگ، نقشه‌خشتی و نقشه‌نایین تشكیل می‌دهد. امام‌زاده در گوشه باختری میدان بازار شهر فردوس، حوض سیدی، مدرسه حبیبیه، مدرسه شیخ، مدرسه علیا، مسجد جامع و مسجد كوشك در خاور شهر و كنار دروازه قاین برخی از مهم ترین دیدنی های شهرستان فردوس را تشكیل می دهند.





مساجد و مدارس مذهبی در شهرستان فردوس


مسجد كوشك فردوس


مسجد كوشك فردوس در خاور شهر و كنار دروازه قاین قرار دارد. دارای ایوان ، شبستان ، صحن و محراب است . بر پیشانی قوس محراب، كتیبه‌ای مزین به گچ‌بری و گل و بوته است ، كه تاریخ بنا ، بر آن 554 هـ . ق ، نگاشته شده است . از كیفیت بنا و كتیبه‌های دراویش، به ویژه آیه پیشانی محراب پیداست كه این بنا در اصل نه یك مسجد، بلكه شاید یك خانقاه و در دوره‌های دورتر شاید یك آتشكده بوده است.
مسجد جامع رقه فردوس
این بنا در روستای رقه در 18 کیلومتری بخش بشرویه شهرستان فردوس در جنوب استان خراسان واقع شده و بنای اولیه آن از معدود آثار دوره خوارزمشاهیان است. این بنای خشت و گلی در اصل به صورت دو ایوانه بوده که زلزله و تغییرات مکرر، صورت اصلی را تا حدود زیادی دگرگون کرده است. ورودی بنا در گوشه شمال شرقی و جنوب غربی واقع اند. صحن مسجد به ابعاد 80.11 * 10 متر است و در اضلاع غرب و شرق وجنوب آن، سه ایوان با رواق ها و اتاق در جهت غرب و شرق داشته و وجود محراب گچی در ایوان غربی، نشانه تعلق آن به حنیفان است. پوشش سقف ایوان شرقی وغربی درگاهی وجود دارد که به فضاهای جانبی راه پیدا می کند. مصالح اصلی ایوان‌ها آجر بوده که در دوره های تعمیراتی، خشت جایگزین شده است. ایوان جنوبی با پوشش طاق و قوس از الحاقات دوره بعدی است. در طرفین ایوان غربی، دو شبستان کوچک مرکب از یک ناومرکزی و سه چشمه طاق ساخته شده که گچ اندود است. دهنه های روبه صحن نیز ساده و فاقد هرگونه تزیینی است بنای مزبور در حال حاضر در وضعیت بدی قراردارد. پوشش ایوان ها فرو ریخته و به صورت نیمه ویران درآمده است
مسجد جامع فردوس
دارالمؤمنین تون یا مسجد جامع توسط آخوند ملا اكبر تونی ساخته شده است . شاید این مسجد از سده 6 هـ. ق، باشد ، یعنی پیش از حمله هولاكوخان مغول ، كه مردم آن ، اسماعیلی بودند ، در این صورت شاید مسجد جامع ، همان مسجدی باشد ، كه مقدسی در احسن التقاسیم ، از آن یاد كرده و گفته است :
« قلعه و مسجدی نیكو دارد و بیشتر اهل آن ، بافندگانند . »
این مسجد ،‌ در زلزله شهریور 1347 هـ . ش ، فرو ریخت و اكنون تنها ایوانی بر جای است با رواق‌هایی آسیب دیده، بر گرداگرد صحن آن‌ كه پس از بازساری به عنوان بنای یادگاری از شهر پیشین فردوس ، خودنمایی می‌كند.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:42 - 0 تشکر 500840

نگاهی کوتاه به شهرستان تایباد


ناحیه تایباد یا همان ناحیه باخزر، در دوران پیش از تاریخ و هم چنین در دوران های گوناگون پادشاهی ایرانیان، وجود داشته زیر نظر شاهان ایرانی، چون هخامنشیان و اشكانیان و پس از آن ساسانیان اداره می شده است.مردم تایباد از دیر باز تاكنون سخت كوش، با فرهنگ، متدین، نیكوكار، و مهمان نواز بوده اند. مردانی بزرگ و سرشناس چون علی حسن باخزری، كه وزارت شاهان سلجوقی را داشت، شیخ المشایخ سیف الدین و … در این دیار پرورش یافته و به مردم خدمت كرده اند. مردم تایباد از تبار آریایی و ایرانی الاصل هستند. زبان آنان فارسی با گویش محلی است. همه مردم این شهر مسلمان و پیرو مذهب سنی و شیعه جعفری هستند. مهم‌ترین صنایع دستی این شهرستان قالیچه بافی و پرورش كرم ابریشم رایج است. از روزگار كهن قالی‌بافی در این شهرستان رایج بوده است مواد اولیه قالی در این شهرستان با پشم گوسفندان تهیه می‌شود. هم چنین از گذشته های دور پرورش كرم ابریشم در این شهرستان رایج بوده است ركن الدوله در روزگار قاجار به این شهر سفر كرده است می نویسد: «تایباد قلعه معتبر و آبادی است ابریشم هم جای عمل می آید وخالی از امتیاز نیست». برج كلات در نزدیكی روستای كلات، میان تایباد و خواف، كاروان‌سرای شاه عباسی و مسجد و آرامگاه شیخ زین الدین تایبادی مهم ترین دیدنی های این منطقه را تشكیل می‌دهند. 



وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
تایباد در‌گذشته «مغول‌آباد» «باخرز»، «طیبات»، «‌طایباذ»، «تائی آباد»، «تایب آباد»، «تایاباد»، «تایاباذ»، خوانده می‌شده است. نام نخستین این شهر «مغول آباد» بوده،‌ كه مغولان در اوایل سده 7 هـ . ق هنگام ورود به این ناحیه، آن را به نام خود خواندند. بعدها این محل، در اثر شیوع طاعون خالی از سكنه و ویران گردید. سال ها بعد، بار دیگر مردم در آن جا ساكن شده شهر را آباد کردند. نام «طیبات» به سبب سکونت شمار زیادی از عالمان، عارفان و مردان پاك ‌از جمله شیخ زین الدین ابوبكر - پیر تیمورلنگ - در این شهر به آن اتلاق شده است. مردم محل بر این باورند، كه در شهر تایباد و پیرامون آن، بادی می‌وزد، كه مدت وزش آن در یك شبانه روز، (24 ساعت) دوازده ساعت است، یعنی نیمی از یك شبانه روز، كه آن (12 ساعت) را « تای» می نامند. از این رو به این شهر «تای‌ باد» گفته اند. 
ناحیه تایباد یا همان ناحیه باخرز، در دوران پیش از تاریخ و هم چنین در دوران های گوناگون پادشاهی ایرانیان، وجود داشته زیر نظر شاهان ایرانی، چون هخامنشیان و اشكانیان و پس از آن ساسانیان اداره می شده است. پس از لشكركشی مسلمانان، این ناحیه در 31 هـ . ق، به تصرف عرب ها در آمد، و پس از آن طاهریان، صفاریان و سپس سامانیان، بر خراسان، از جمله تایباد چیره شدند. تایباد در سده 6 هـ . ق دستخوش تاخت و تاز غزان قرار گرفت، و در آغاز سده 7 هـ . ق، گرفتار حمله خانمانسوز مغول گردید،‌ سپس تیمورلنگ، مردم این دیار را به خاك و خون كشید، با همه این بلاها، دیری نپایید كه بر ویرانه های خاك این سرزمین بار دیگر بناها برافراشته شد و آبادانی گذشته را اندك اندك باز یافت، و در سده 13 هـ . ق، به اوج خود رسید
. در دوران قاجاریان ناحیه باخرز (تایباد) توسط خان ها و رؤسای عشایر، به ویژه ایل هزاره، اداره می شد. در اوایل دوران پهلوی، هزاره ها بر ضد حكومت مركزی قیام كردند،‌ از این رو در 1312 هـ . ش، زمین های محمد یوسف هزاره (صولت السلطنه) - رییس ایل هزاره - با زمین هایی در یزد و فارس جابه جا شد و به آن حدود تبعید شدند. پس از شهریور 1320 هـ . ش و ورود متفقین به خاك ایران،‌ صولت السلطنه از فرصت استفاده كرده به خراسان بازگشت و در بهمن 1320 هـ . ش، تایباد را اشغال و سپس دیگر نقاط باخرز را گرفت. وی با فرستادن نیرو در چند روز بعد شكست خورد و به كلات نادری گریخت و در 29 اسفند 1320 هـ . ش به همراه خانواده خود تسلیم شد.



مشخصات جغرافیایی
شهرتایباد، مركز شهرستان تایباد، ‌با پهنه‌ای حدود 970 هكتار، در خاور استان خراسان رضوی، در مسیر راه مشهد – اسلام قلعه واقع شده و از نظر جغرافیایی در 33 درجه و 44 دقیقه و 30 ثانیه پهنای شمالی و 60 درجه و 46 دقیقه و 15 ثانیه درازای خاوری و بلندی 180 متری از سطح دریا قرار دارد. شهرستان تایباد، با پهنه ای حدود 5084 كیلومتر مربع، در شمال خاوری استان خراسان رضوی، در كنار مرز ایران و افغانستان قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان تربت جام، از باختر به شهرستان تربت حیدریه، از جنوب به شهرستان خواف و از خاور به افغانستان محدود است و هریرود در این ناحیه، مرز ایران و افغانستان را مشخص می سازد. هوای شهر تایباد معتدل و خشك است و بیش ترین درجه حرارت در تابستان ها، 40 درجه بالای صفر و كمترین آن در زمستان ها، 9 درجه زیر صفر است. میانگین بارندگی سالیانه این شهر، به 240 میلی‌متر می رسد. راه های دسترسی به این منطقه عبارت اند از:
1) راه تایباد – تربت جام، به درازای 62 كیلومتر.
2) راه تایباد – اسلام قلعه، به درازای 20 كیلومتر.
3) راه تایباد – سنگان، به درازای 67 كیلومتر.



آرامگاهها و امامزاده ها در شهرستان تایباد


آرامگاه خواجه عبدالله تایباد 


باخزر ‌از توابع شهرستان تایباد و در 55 كیلومتری شمال باختری آن واقع است. در جبهه جنوبی باخرز و در شمال باختری آن، در كنار ویرانه‌های تاریخی «مالن» بنایی آجری موسوم به مقبره شیخ یا خواجه عبدالله واقع شده‌است كه مدفن شیخ در جلوی آن است. این بنا به ابعاد 10/9 × 70/12 متر ، شامل ایوانی به ارتفاع 80/7 و عرض 20/7 متر با گنبدی كاربندی شده در جلو و گنبدخانه‌ای با گنبدی گوشه‌سازی و كاربندی در پشت آن است. قبر شخصی كه بنا به خاطر و یادبود او ساخته شده است ، همانند مقبره شیخ جام ، در فضای آزاد است. این بنا در كناره مقبره ، و نه بر روی آن ، ساخته شده است . بنابراین، عملكرد آن احتمالاً به عنوان خانقاه دراویش (جماعت خانه) بودهاست كه بنای متصل بدان كه به چله خانه موسوم است، خود گواهی بر صحت این نظریه است. شخص مدفون در این محل ، شهاب الدین عبدالله از اولاد علی بن حسین باخرزی ـ متوفای سال 827 هـ.ق. ـ است و از آن رو كه این بنا فاقد كتیبه است و در كتب تاریخی نیز اشاره‌ای بدان نشده، می‌توان احتمال داد كه در اواخر قرن نهم یا اوایل قرن دهم هـ.ق. ، و احتمالاً توسط علاء الدین علی صانعی باخرزی وزیر سلطان حسین بایقرا ساخته شده باشد.
آرامگاه مولانا زین‌الدین ابوبكر تایبادی
زین الدین ابوبكر ، یكی از صوفیان برجسته قرن هشتم هجری ، معار با تیمور لنگ و حافظ شیرازی بوده و در سال 791 هـ.ق. وفات یافته است.
مقبره مولانا زین الدین ابوبكر، در ابتدای جاده تایباد به خواف واقع شدهاست . محل قبر در فضای آزاد قرار دارد و در برابر آن، بنای باشگوهی ساخته شده است . بر اطراف مرقد ، معجری كشیده شده است و دو لوح سنگی خاكستری رنگ ، یكی بر روی قبر و دیگری در بالای سر آن به صورت افراشته قرار داده شده‌اند. بر روی سنگ قبر نوشته شده است : «هذا مرقد مرحوم قطب الاقطاب مولانا شیخ زین الدین ابابكر بن شیخ علی بن شیخ ابوبكر بن شیخ احمد بن (شیخ محمد بن) شیخ محمد بن شیخ سهیل تایبادی وفات یوم پنجشنبه سلخ محرم 791» در بالای سر قبر ، سنگ دیگری وجود دارد كه براساس كتیبه آن مشخص می‌شود كه معجر خاكستری در سال 1030 هـ.ق. توسط شخصی به نام «خواجه درویش» تقدیم مزار شده است . در برابر مزار مزبور ، بنای مجللی وجود دارد كه در سال 848 هـ.ق. توسط پیر احمد خوافی ـ وزیر شاهرخ ، پسر تیمور ـ جهت مسجد و نمازخانه بنا گردیده است.
نقشه بنا شامل گنبد خانه‌ای چهار تاقی با ایوانی رفیع در جلوی آن و باب اتاق‌های دو طبقه‌ای در طرفین است . نمای بیرونی بنا شامل ایوان رفیعی با تاق آهنگ است كه در دو سوی آن ،‌ غرفه‌های دو طبقه‌ای قرار گرفته است . راه ورود به طبقه اول هر یك از آن‌ها ، از درگاه كنار ایوان و راه ورود به طبقه دوم ، از پلكان‌هایی است كه در بیرون بنا قرار دارند. در پشت ایوان ، شش طاق نما قرار دارد . تمامی سطوح نمای ایوان و تاق‌های حجره‌های طرفین آن ، با استفاده از كاشی نره ـ به شیوه معقلی - و كاشی معرق تزئین شده است . فضای اصلی داخلی به ابعاد 50/17 × 50/16 متر، ‌شاه‌نشین‌هایی با پوشش نیم گنبدی با گوشه سازی‌ها و مقرنس‌ كاری‌هایی دارد و بر فراز آن گنبدی با استفاده از سه كنج‌های مقرنس كاری شده و كاربندی ساخته شده است . در چهار گوشه بنا ، چهار پلكان تعبیه شده است كه به حجره‌های طرفین ایوان و به پشت بام راه می‌یابند و ورودی آن‌ها از بیرون بناست. فضای داخلی بنا ، در گذشته ، از طریق درگاه‌های شمالی و جنوبی نیز به بیرون راه داشته كه امروزه مسدود است.
نمای بیرونی با قاب‌های ساده آجری و نمای ایوان و داخل آن با كاشی‌كاری معقلی ، معرق و تلفیق سنگ و كاشی تزئین شده است . عناصر تزئینی شامل نقوش گیاهی ، هندسی و كتیبه‌هاست. در شرق مقبره مولانا و به فاصله كمی از آن، در میان قبرستانی، بناییی قرار دارد كه مقبره شیخ زین الدین علی ـ پدر شیخ زین الدین ابوبكر ـ منسوب است. این مقبره، بنایی كوچك است ، با ایوانی در ضلع باختری آن به ارتفاع 5/6متر و رعض 5/5 ، و دهانه 10/3 متر با تاق گهواره‌ای و تویزه‌ای در جلوی آن ، كه دو مناره تزئینی كوچك نیز در بالای آن جای گرفته است . پیشانی آن و زیر كلاهك مناره‌ها و حاشیه قوس ایوان را با كاشی‌های نره فیروزه‌ای و لاجوردی كه از مجسد مولانا آورده‌اند ،‌ تزئین كرده‌اند . در داخل ایوان ، محرابی وجود داشته است كه در چند دهه قبل ، راهی از آن به داخل بنایی كه در پشت ایوان ساخته‌اند، باز كرده‌اند. در طرفین این ایوان، دو چله خانه تعبیه شده است.
در برابر این بنا ، صحنی به ابعاد 5/5 × 6 متر واقع شده است كه در هر ضلع آن ، سه طاق نما دیده می‌شود و در وسط آن، قبر برجسته‌ای وجود دارد و ورودی آن از جبهه شمالی است . بر روی سنگ قبر وسط صحن نوشته شده: 
«هذا مرقد سعادت دستگاه خواجه محمد هاشم ولد میرحاج تحریراً فی شهر صفر سنه 1036». با توجه به این كتیبه معلوم می‌شود كه قبر متعلق به شخصی به نام خواجه محمد هاشم، ولد میر حاج است ؛ نه شیخ زین الدین علی. از این رو شاید سنگ قبر از جای دیگر آورده شده باشد

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:43 - 0 تشکر 500842

نگاهی کوتاه به شهرستان تربت جام


تربت جامی ها، مردمی خون گرم، مهمان نواز، متدین، سخت كوش، وطن دوست و مرز دارند. تبار آنان آریایی و زبانشان فارسی با گویش شیرین محلی تربتی است. بیش‌تر مردم این شهر مسلمان و پیرو مذاهب شیعه جعفری و سنی هستند. شهرستان تربت جام در سرشماری عمومی نفوس و مسكن 1375 هـ . ش، 210.349 نفر جمعیت داشته است. صنایع دستی شهرستان تربت جام را قالی و قالیچه بافی، كرباس بافی، پلاس بافی، جوال و خورجین بافی، بافتن دستمال و چادرشب و ظروف سفالین تشكیل می دهد. از روزگار كهن صنعت فرش بافی در این شهرستان رواج داشته است و جنبه صادراتی دارد. دار قالی ها معمولا در خانه ها برپا می شود و كارگاه‌های قالی بافی نیز در این شهرستان به فراوانی وجود دارند. قالی‌ها با طرح قالی مشهد در رنگ های لاكی، قرمز دانه و قهوه ای نیز به بازار عرضه می‌شود. آرامگاه شیخ جام، پل خاتون، تپه جهانگیر آباد، تپه سراب، تپه شور قلعه، تپه صدر آباد، تپه طلایی، تپه قشه توت، تپه گرماب، تپه گلارچه، تپه گنج آباد، خواجه حسام، قلعه استای، قلعه زور آباد، قلعه فیض آباد، قلعه گبری، قلعه گوش لاغر، قنقر، كاریز دیوان، گلار صارم و مسجد خواجه عزیزالله مكان های دیدنی و تاریخی این منطقه را تشكیل می‌دهند.




مشخصات جغرافیایی
شهرستان تربت جام، با پهنه ای حدود 8362 كیلومتر مربع، در شمال خاوری استان خراسان رضوی، در كنار مرز ایران و افغانستان، در مسیر راه مشهد – اسلام قلعه، از نظر جغرافیایی در 35 درجه و 14 دقیقه پهنای شمالی و 60 درجه و 38 دقیقه درازای خاوری و بلندی 928 متر از سطح دریا قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان سرخس، از باختر به شهرستان های مشهد، فریمان و تربت حیدریه، از جنوب به شهرستان تایباد و از خاور به افغانستان محدود است. هوای تربت جام معتدل است و بیش ترین درجه حرارت در تابستان ها به 40 درجه بالای صفر و كم‌ترین آن در زمستان ها به 13 درجه زیر صفر می رسد. میانگین باران سالیانه آن، حدود 254 میلی‌متر است. تربت جام در مسیر راه آسفالته مشهد – تایباد قرار گرفته و به درازای 162 كیلومتر به سوی شمال باختری به مشهد و به درازای 62 كیلومتر به سوی جنوب به شهر تایباد می‌پیوندد. دو راه شنی نیز از این شهر به سوی شمال خاوری، به درازای 171 كیلومتر به صالح آباد و دیگری به سوی جنوب خاوری، به درازای 35 كیلومتر به قلعه حمام كشیده شده است.



وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
تربت جام از روزگار باستان تاكنون به نام های گوناگونی چون «بوزگان»، «بوزیگان»، «بوزجان»، «پوچكان»، «زام»، «سام»، «جام»، «تربت شیخ جام» و «تربت جام» خوانده شده است. شهری باستانی به نام «بوزیگان» و یا « بوزگان» از سده 3 پ. م تا سده 2 هـ . ق، در كنار شهر كنونی وجود داشته كه ظاهرا در اثر زلزله از بین رفته است. شهر كنونی از حدود سده 3 هـ . ق، ایجاد و اندك اندك گسترش یافته است. این شهر پس از باز سازی و آبادی دوباره، «بوزجان» یا «پوچكان» نامیده شده و كرسی ناحیه جام، (به گویش شمالی قهستان «زام» یا «سام») گردیده است. شهر تربت جام نیز مانند شهر تربت حیدریه به نام شیخ بزرگی كه در آن به خاك سپرده شده سرشناس است. شیخ احمد جام، مقلب به ژنده پیل، از عارفان نامی سده 5 هـ . ق، بود و نام كنونی شهر به مناسبت تربت یا آرامگاه وی «تربت شیخ جام» و «تربت جام» نامیده شده است. 
تربت جام از روزگاران كهن از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. اهمیت تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و بازرگانی آن، از سده 3-4 هـ . ق، نمایان گشته، و در زمان زندگی شیخ احمد جام (44- 536 هـ . ق) یعنی سده های 5 و 6 هـ 
. ق، شكوفا شده است.تربت جام در سده های 7 و 8 هـ . ق، هم زمان با یورش مغول و تیمور لنگ آسیب زیادی دید. تربت جام در دوران صفوی به ویژه شاه عباس بزرگ، اهمیت نظامی یافته و در آن، امنیت و آرامش برقرار بوده است. اما در اواخر این دوران و در زمان شاه ساطان حسین صفوی (1105- 1135 هـ . ق) اوزبك ها و افغان ها به مرزهای خاوری ایران، از جمله ناحیه تربت جام، دست اندازی كردند. سرانجام سرداری از خاور ایران، به نام نادر قلی افشار برخاست و افغان ها را از ایران راند و خود در 1148 هـ . ق، پادشاه ایران شد. در زمان نادر شاه افشار، ایران بار دیگر توانمند شد و نه تنها مرزهای خاوری آن، از یورش اوزبك ها، افغان ها و تركمانان در امان ماند، بلكه به سال 1153 هـ . ق / 1740 م، آن سوی رود جیحون یا آمودریا و قلمرو اوزبك ها، یعنی خوارزم و بخارا هم مطیع نادر شاه و حكومت ایران شد. با درگذشت نادر شاه در سال 1160 هـ . ق، بار دیگر نا آرامی در خراسان آغاز گشت و تا اوایل سده 13 هـ . ق، ادامه یافت.
كریم خان زند، كه در شیراز بر ایران حكومت می كرد، به احترام نادر شاه افشار، خراسان را هم چنان در دست فرزندان نادرشاه باقی گذاشت. بعدها آقا محمد خان قاجار خراسان، از جمله تربت جام را، در 1210 هـ . ق گشود. فتحعلی شاه قاجار (1212- 1250 هـ . ق) حقوق متحدان نخستین خویش، یعنی تركمانان كه برای دستیابی به حكومت ایران، به قاجاریه كمك كرده بودند، نادیده گرفت و در نتیجه سركشی تركمانان آغاز شد و در دوران ناصرالدین شاه (1264 – 1313 هـ . ق) شدت یافت و یكی از شوم ترین دوران های تاریخی را برای مردم خراسان، از جمله ناحیه تربت جام و دیگر شهرهای خراسان خاوری، پدید آورد.



مساجد در شهرستان تربت جام


مسجد مولانا تربت جام


در تایباد تربت جام ، نزدیكی مرز كنونی ایران و افغانستان ، بنایی زیبایی از دوره تیموری به نام مسجد و مزار مولانا شیخ زین الدین واقع شده است . بانی این مسجد پیر احمد خوافی وزیر شاهرخ بهادر تیموری می‌باشد و مسجد در سال 848 هجری قمری به دستور وی ساخته شده است. اهمیت این بنا بیش‌تر از لحاظ دارا بودن كتیبه‌های زیبای سر در ، كاشی كاری معرق و حواشی آن است كه از هر جهت ، شامل نكات ظریف هنری و ویژگی‌های دوره تیموری است . در كتیبه كاشی معرق تاریخی مسجد ، نام شاهرخ و پیر احمد خوافی خوانده می‌شود.
گذشته از كتیبه تاریخی ایوان و حواشی آن ، كتیبه‌ای بر روی سنگ نقر شده است و در بالای سر قبر قرار دارد . این كتیبه منظوم كه به خط نستعلیق نوشته شده ، حاكی از این است كه معجر مشبكی از سنگ رخام در سال 1030 هجری قمری از طرف خواجه درویش نامی برای قبر شیخ زین الدین علی ساخته شده است . این معجر هم اینك در خارج مسجد و جلو ایوان نصب شده است . بنا تحت شماره 309، در زمره آثار تاریخی به ثبت رسیده است.
مسجد خواجه عزیز الله تربت جام
در شهر تربت جام و در شمال آرامگاه شیخ جام قرار دارد . در حال حاضر به صورت نیمه ویران درآمده است و از سده 5 هـ.ق. بر جای مانده است.
مسجد عتیق تربت جام 
این بنا در جنوب غربی گنبدخانه قرار دارد و مسجد جامعی به سبك شبستانی گنبددار شامل پنج رواق است كه رواق‌های محوری آن ، عریض‌تر از رواق‌های كناری است . در مركز بنا ،‌ گنبدی بر روی چهار تویزه زده شده بوده كه بعداً ویران شده است . ابعاد كل بنا 50/25 * 19 متر است.
گچ‌بری‌ها ، نقش اندازی آجری روی بدنه گچی و نوع كاشی بنبا ،‌از نقطه نظر سبك ، متعلق به قرن هشتم هجری است و از نظر مطالعه تطبیقی ، مشابه آن را می‌توان در بسطام (692 هـ.ق.) ،‌سلطانیه (684 هـ.ق.) و اشترجان (687 .هـ.ق.) یاتف. بانی این بنا را رضی الدین احمد متولی جامی نوشته‌اند و تاریخ ساخت آن را 720 هـ.ق. دانسته‌اند
-ایوان : ایوان با ارتفاعی در حدود 30 متر در برابر گنبد قرار دارد و با قوس هشت قسمتی و سقف نیم گنبدی كاربندی شده است و در طرففین ایوان ، مسجد كرمانی و مسجد گنبد سفید قرار گرفته‌اند كه از داخل ایوان ،‌دو درگاه به آن‌ها راه دارد . دو گلدسته كوتاه شش ضلعی در بالای ایوان جای گرفته كه ساخت آن‌ها را به شخصی به نام «شیخ اسماعیل خان مستوفی الممالك » كه مستوفی كل كابل و قندهار در زمان نادرشاه بوده است ،‌ نسبت می‌دهند. در تزیین ایوان، از كاشی كاری و گچ بری استفاده شده است. در این ایوان،‌ دو نوع كاشی كاری متعلق به دو دوره مختلففف به كار رفته است؛ نخست، كاشی‌های فیروزه‌ای شش گوش منقوش كه با نقوش گل و برگ و ستاره 6 پر به رنگ‌های سیاه ، لاجوردی و فیروزه‌ای بر زمینه سفید تزیین شده‌اند و كاشی‌های فیروزه‌ای رنگ تیره كوچك مثلثی شكل منقوشی كه با اسلیمی و به رنگ سیاه منقوش شده‌اند، دو چهار گوشه كاشی‌های شش گوش بزرگ را پر كرده‌اند. نوع دوم ، كاشی كاری معرق دوره صفوی (1022 هـ.ق.) است كه تمامی نمای ایوان ،‌از اسپر و پیشانی آن گرفته تا زیر قوس را بانقوش هندسی ، حیوانی ،‌گیاهی و كتیبه‌های ثلث با رنگ‌های سفید، سیاه، آبی،‌فیروزه‌ای، لاجوردی، سبز روشن، قهوه‌ای روشن و قهوه‌ای سیر و زرد می‌پوشانده‌اند. علاوه بر كاشی كاری، از گچ‌بری‌هایی نیز در چند حای ایوان استفاده شده است كه همه متعلق به یك دوره نیستند. بانی این بنا ، «شمس الدین مطهر بن شهاب الدین اسماعیل بن قطب الدین محمد بن شمس الدین مطهر بن احمد بن جامی» بوده است كه قبل از اتمام آن ، در گذشته است و كار او توسط پسرش «غیاث الدین بن مطهر» به اتمام رسیده است ؛ هر چند به نظر می‌رسد نقشه اولیه بنا هیچ گاه كامل نشده است . درباره تاریخ بنا می‌توان گفت كه بنای ایوان در 720هـ.ق. پایان گرفته است ، و در زمان معزالدین تغییراتی در آن به وجود آمده و كاشی كاری معرق فعلی بنا در سال 1022 هـ.ق. ، در دوره شاه عباس صفوی ، صورت پذیرفته است.
مسجد كرمانی تربت جام 
این دو بنا ، در شمال و جوب ایوان واقع شده‌اند و از طریق دو درگاه واقع در ایوان می‌توان به داخل آن‌ها راه یافت. مسجد كرمانی با ابعاد 70/10 * 17 متر دارای شاه نشینی در وسط هر ضلع و سه حجره (چله خانی) در اضلاع غربی ـ شرقی است . در شاه نشین غربی آن ، محراب گچ بری شده پر كار و نفیسی و در مقابل آن ،‌ قبری منسوب به استاد كرمانی ـ سازنده محراب ـ قرار دارد. سقف این سبنا ، شامل پنج قسمت است : دو شاه نشین شمالی و جنوبی با پوشش نیم گنبدی كه در جلوی هر كدام دو تویزه با تاق خوانچه پوش قرار دارد و سرانجام در مركز بنا ، بر روی چهار تویزه ، گنبد كوچكی زده‌اند كه بعداً بازسازی شده است . در زیر این گنبد ، در كف مسجد ، سردابی با نقشه مربع كه داخل آن سه قبر قرار داشت ، كشف شده كه هویت دفن شدگان مشخص نیست. تزیینات داخل بنا شامل تعدادی قوس تزیینی در اطراف حجره‌ها و گچ‌بری‌هایی به شكل مقرنس در بالای در چله خانه است . در بالای این قسمت و در كمرگاه بنا ، كتیبه‌ای به خط ثلث ، بنا را دور می‌زند و در بالای آن ، مقرنس كاری بسیار زیبایی به كار رفته است كه در تاق شاه نشین‌ها قرار دارد و در پایین ، مقرنس‌های شمالی و جنوبی جمعاً 8 لوح گچ بری مشبك وجود داشته است كه امروزه 7 لوح آن باقی مانده است . در میان نزدینات این مسجد مجراب گچ بری شده شاه نشین غربی كه دارای نقوش مختلف گیاهی و خطی و هندسی پركار است ،‌از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
نمای خارجی مسجد كرمانی كه رو به صحن اصلی مزار قرار دارد ،‌متشكل از چهار طاق نما و قاب‌های ساده آجری در حد فاصل آن‌هاست . از آن میان ، دو طاق‌نمایی كه بعد از ایوان قرار گرفته‌اند . دارای مقرنس كاری با اسلوب به كار رفته در داخل بنا هستند و حواشی آن‌ها نیز دارای گچ بری‌هایی نظیر نمونه‌های داخل بناست . در خصوص تاریخ ساخت این بنا نمی‌توان اظهار نظر دقیقی داشت ؛ اما احتمال بیش‌تری وجود دارد كه این بنا به نیمه دوم قرن هشتم هـ.ق. متعلق باشد.
مسجد نو تربت جام
این مسجد در جانب شرقی مزار واقع است و با یك مقصوره چلیپا شكل و شبستان‌های ستون دار طرفین آن و یك حیاط كوچك مستطیل شكل مشخص می‌شود. رواق شرقی ،‌با مسجد عتیق پیوند خورده است و برای این كار ،‌الزاماً بخشی از آن و احتمالاً بناهای مغولی شمال مجموعه تخریب شده است . دری كه جایگزین محراب گنبد شده ، راهی را برای ورود به مسجد جدید فراهم ساخته است . دیوارهای تكیه حیاط ، تاق‌های رواق‌ها و شبستان‌های طرفین گنبد مقصوره و تزیینات زیر گنبد ، نسبتاً جدید هستند. تنها بخش اصلی مسجد به نظر می‌رسد كه گنبد مقصوره باشد. این بنا احتمالاً توسط جلال الدین فیروز شاه ، در سال 846 هـ.ق. ساخته شده است.



حمامها و آب انبارها در شهرستان تربت جام


آب انبار لنگر تربت جام


این بنا در فاصله دویست متری غرب مزار شاه قاسم انوار ،‌واقع در روستای لنگر و 24 كیلومتری غرب تربت جام ، قرار گرفته و ظاهراً همزمان با بنای آرامگاه در دوره تیموری ساخته شده است . آب انبار لنگر بنای آجری بزرگی به عرض 18 و طول 24 و عمق آبگیر 6 متر است . ارتفاع پوشش گنبدی آن انبار از كف زمین نیز به 9 متر می‌رسد. این منبع حدود 132 متر مساحت دارد و تقریباً 2000 متر مكعب آب را در خود جای می‌دهد. در جانب شمالی و جنوبی بنا دو غرفه آجری ساخته شده كه در یكی از آنها پلكان آجری برای دسترس به آب قرار دارد . پله‌ها در عمق منبع و داخل آب ادامه پیدا می‌كند تا هر قدر سطح آب پایین رود ، بتوان به آن دست یافت . غرفه دیگری كه كوچكتر و تقریباً قرینه غرفه پلكان دار است ،‌برای استحكام پشت بند پوشش بنا ، ساخته شده است. احتمال دارد این بنا از ساخته‌های امیرعلی شیرنوایی ، وزیر دانشمند و خیر سلطان حسین بایقرا باشد.
آب انبار تربت شیخ جام تربت جام 
این بنا مقابل در ورودی باغ و متصل به صحن شمالی مرقد شیخ جام واقع شده است . بنای اولیه آب انبار در سال 1010 هـ.ق. توسط «فیروزبن حسین» نامی ساخته شده و در دوره ناصرالدین شاه (1270 هـ.ق.) تعمیر و بازسازی شده است . (نقشه ش 110 پایین) بنا با مصالح آجر و ساروج و گل ساخته شده و دارای طرحی مستطیل شكل با درگاهی در میانه هر ضلع و پوششی گنبدی است.





قلعه ها در شهرستان تربت جام


قلعه گبری تربت جام


این قلعه بر فراز كوهی در 1 كیولمتری روستای قلعه گبری ، در جنوب باختری پل خاتون قرار دارد . این دژ بایستی از دژهای اسماعیلیه باشد . قلعه شامل تأسیسات زیست دراز مدت،‌ مانند حوض ساروجی یا سنگی و ...نیست و تنها نیاز فوری و روزمره ساكنانش را برآورده می‌كرده است
قلعه گوش لاغر تربت جام
در بیرون روستای گوش لاغر ، بر سر راه مشهد ـ صالح آباد و در 11 كیلومتری شمال باختر آن ، بر روی یك تپه سنگی قرار دارد. از این قلعه یك محوطه مستطیل شكل 150 * 100 با یك برج خراب به بلندی حدود 5 متر دیده می‌شود. سفال‌های لعابدار ، با نقش‌های كنده زیر لعاب، كه در این قلعه دیده شده، دیرینگی قلعه را به سده‌های نخستین اسلامی می‌رساند، یعنی به حدود 1000 سال پیش و سده‌های سوم و چهارم هجری قمری
قلعه زورآباد تربت جام
قلعه زورآباد در كنار صالح آباد قرار دارد. این دژ از خشت و گل ساخته شده است . حصار خاوری ویران شده،‌ ولی حصار باختری پابرجاست، در هر گوشه حصار ، برجی دو سه طبقه ساخته شده است. 
قلعه استادی تربت جام
در روستای استاد، در 86 كیلومتری شهر تربت جام و 23 كیلومتری جنت آباد و به فاصله چند كیلومتری باختر هریرود قرار دارد. امروز از آبادی استاد یا استای اثر برجسته‌ای دیده نمی‌شود ‌ ولی در آن محل بر فراز كوهی، قلعه‌ای نظامی و نیمه ویران و شاید از دوران صفوی وجد دارد. در پایین دست قلعه ‌بازمانده آبادی‌های دیگری دیده می‌شود، با سفال‌هایی از دوره سلجوقی و تیموری.





تپه های باستانی در شهرستان تربت جام


تپه شور قلعه تربت جام


در 300متری جنوب باختری روستای شور قلعه كه در ده كیلومتری باختر پل خاتون است قرار دارد . ظاهراً تپه شور قلعه یكی از سكونت‌گاه های مردمان باستانی است كه به گفته «گیرشمن» از طریق دره كشف رود خود را به درون ایران كنونی رسانیده‌اند. چون در یك جای تپه كه به طور تصادفی خاك‌برداری شده لایه‌های نمایان‌گر وجود بازمانده فرهنگ پیش از تاریخ دیده می‌شود.
تپه صدرآباد تربت جام
در كناره جنوب كشف رود ، در 3 كیلومتری باختر پل خاتون قرار دارد. در كاوش‌های غر مجاز ، آجرهای سرخ رنگ 5 * 25 * 25 سانتیمتر در آن پیدا شده است . در این تپه سفال‌های بدون لعاب با نقش برجسته قالب‌زده و دارای نقش‌های نیم استوانه‌ای و باندهای عمودی برجسته هستند ، كه تزیینات روی ظرف‌های نقره ساسانی را به یاد می‌اورند . این تأثیر از هنر دوران ساسانی مربوط به سده‌های نخستین اسلامی است.
تپه جهانگیرآباد تربت جام
در 7 كیلومتری جنوب خاوری پل خاتون و دو كیلومتری باختر گرماب قرار دارد. این تپه برای كشاورزی هموار شده ، ولی در نقاط بلند آن، قطعه سفال‌هایی دیده می‌شود كه شبیه سفال‌های تپه صدرآباد و مربوط به سده‌های نخستین اسلامی است.
تپه طلایی تربت جام
در سه كیلومتری گوش لاغر ،‌ در كنار روستای شورستان قرار دارد. سفال‌های تپه طلایی شورستان، بیش‌تر بدون لعاب و دارای نقش‌های قالب زده و مهری هستند كه این گونه سفال‌ها مربوط به سده‌های سوم تا اوایل هفتم هـ.ق. است. در باختر تپه، كه خاك‌برداری شده، دیواری از خشت و گل به چشم می‌خورد و در همان محل تكه‌های آجر نیز دیده می‌شود. در میان انبوه سفال‌ها ،‌یك سفال نخودی رنگ دست ساز مربوط به پیش از تاریخ نیز به دست آمده كه اگر از جای دیگر به آن جا منتقل نشده باشد، دیرینگی تپه طلایی را به پیش از تاریخ هم می‌رساند. بیش از پنجاه گونه نقش گوناگون قالبی روی سفال، چندین قطعه ظرف سفالی و یك قطعه توپی كوره سفال‌گری، یك عدد هر سالم زیبا و سفال لعاب‌دار در تپه طلایی پیدا شده‌كه همگی گویای یك استقرار مدنی دراز مدت از پیش از اسلام تا سده 7 هـ.ق. ، در آن محل است.
تپه قشه توت تربت جام
در 10 كیلومتری صالح آباد و 77 كیلومتری شمال خاوری شهر تربت جام ،‌بر سر راه آن دو شهر قرار دارد. برش‌هایی كه در اثر خاك‌برداری در بخش جنوبی محوطه ایجاد شده، تا ژرفای زیاد، ‌لایه‌های خاكستر و خاك سوخته به همراه سفال و استخوان را نمایان كرده است. سفال‌های قشه توت از نظر گوناگونی در فرم ، ‌نقش‌های بسیار و دیرینگی به دو دسته بزرگ پیش از تاریخ و تاریخی بخش می‌شوند. در میان انبوه سفال‌های نقش دار تپه جنوبی، قطعه‌ای از كف یك ظرف كوچك مرمری سفید و یك صافی كوچك سفالی و نیمی از یك دوك گلی نیز به‌دست آمده است. با بررسی محوطه‌های پیش از تاریخ شمال خاور و خاور ایران ‌روشن می‌شود كه سفال‌های تپه قشه توت، از نظر نقش و فرم، با سفال‌های تپه‌های آنو ، در نزدیكی عشق آباد تركمنستان ، محمد آباد مازندران، شهر سوخته سیستان، كویته پاكستان ،‌نمازگاه ، آق تپه در تركمنستان قابل مقایسه است كه در مجموع نزدیك هستند با سفال‌های طبقه دوم سیلك و از دوران كالكولیتیك. اما در جزییات،‌تأثیر پذیری بسیاری از اشیاء به دست آمده در شهر سوخته سیستان ، قابل دیدن است. از جمله قطعه‌ای از ظرف كوچك مرمری‌‌كه نمونه آن ‌به فراوانی در میان آثار به دست آمده از شهر سوخته سیستان دیده می‌شود





آرامگاهها و امامزاده ها در شهرستان تربت جام


آرامگاه میر غیاث الدین تربت جام


روستای بزد در 17 كیلومتری جنوب غربی تربت جام قرار دارد. در داخل قبرستان این روستا ، بنایی است كه به مقبره «میر غیاث الدین» معروف است و قبری در فضای باز و بیرونی ایوان آن جای دارد . نقشه بنا ، مربع شكل و بهابعاد 5/13 * 5/13 متر است . به نظر می‌رسد كه این بنا در دوره صفوی ساخته شده و در دوره‌های بعدی تزییناتی بر آن افزوده شده باشد. این بنا احتمالاً به عنوان مسجد و نمازخانه كاربری داشته است.
آرامگاه خواجه عزیزالله تربت جام
این مقبره در یك كیلومتری جنوب شرقی مجموعه شیخ جام و در میان گورستانی قرار دارد كه در نزدیكی آن ، بقایای یك ایوان باستانی واقع است . نقشه این بنا به صورت مستطیل است كه ابعاد خارجی آن ، 10/13 * 17 متر و ابعاد داخلی‌اش 5/13 * 5/14 متر است . در نمای اصلی این بنا ، ایوانی با تاق آهنگ به عرض 30/5 و ارتفاع 90/7 متر وجود دارد. در اضلاع چهارگانه بنا ،‌شاه نشین‌ها و در زوایای آن، غرفه‌هایی از بطن دیوار درآورده‌اند. این بنا فاقد هر نوع تزیین است ؛ تنها تزیینات آن ، منحصر به نحوه ارائه و نمایش تویزه‌ها (یزدی بندی) و سه كنج‌ها است . داخل بنا روكشی گچی داشته است . راه ارتباط این بنا با ایوان مجاور آن ، از طریق درگاه‌هایی بوده كه در ضلع جنوب غربی و داخل ایوان تعبیه شده بود و امروزه به جز درگاه داخل ایوان ،‌بقیه آن مسدود شده است. شخص مدفون در این بنا ، «خواجه زیدن الدین عزیز الله بن قطب الدین محمد زاهد بن صفی الدین محمود بن ابوالمعالی بن رضی الدین احمد بن قطب الدین محمد بن رضی الدین احمد متولی بن شهاب الدین اسماعیل بن قطب الدین محمد بن شمس الدین مطهر بن شیخ الاسلام احمد نامقی جامی » است كه سلوك وی به طریقه «نقشبدنیه» و معاصر «سلطان حسین بایقرا» بوده است و در بیست و هفتم ربیع الثانی سال 902 هـ.ق. درگذشته است . تاریخ ساخت بنا نیز به نظر می‌رسد مربوط به نیمه اول قرن دهم هجری باشد.
مجموعه آرامگاهی تربت شیخ جام تربت جام
زیارتگاه احمد بن ابوالحسن شیخ احمد جامی (441-536 هـ.ق.) در شهرستان تربت جام ،‌ در میان جاده مشهد به هرات قرار دارد و مشتمل بر ده بنای تاریخی است كه در اطراف یك حیاط وسیع مجتمع شده است . قبر خود شیخ ، بدون هیچ گونه بنایی ، به صورت روباز در مقابل ایوان عظیمی قرار دارد.
زیارتگاه شیخ احمد ، یكی از بزرگترین مراكز زیارتی شرق ایران است كه در قرن نهم هجری به اوج شكوفایی خود رسید. مجموعه ، مشتمل بر ساختمان‌هایی است كه در اضلاع غربی و شمالی حیاطی مستطیل شكل و بزرگ گرد آمده است و در قلب مجموعه ، گنبد خانه با ایوانی در جلوی آن قرار دارد. در طرفین ایوان ،‌ دو بنا به نام‌های مسجد كرمانی و گنبد سفید یا مسجد رواق ، قرار دارند.
در جبهه غربی گنبد خانه ، سراچه ؛ در سمت مشرق آن مسجد عتیق ، و در جبهه جنوبی ، مسجد جامع جدید واقع شده است كه شبستان گنبددار آن با گنبد خانه مزار ، بر روی یك محور كه از در ورودی مجموعه شروع می‌شود. قرار دارند . در جبهه غربی صحن بزرگ مقابل ایوان مزار ، بنایی موسوم به گنبد سبز كه قسمتی از مدرسه جلال الدین فیروز شاه است ، قرار دارد. در جلوی مجموعه نیز سر در ورودی و در مقابل آن ، آب انباری واقع شده است . علاوه بر این‌ها ،‌بناهایی شامل دو خانقاه از امیر تیمور در جبهه شرقی مزار ، و مدرسه‌ای از علاء‌الدین محمد فریوندی ـ وزیر خراسان در زمان ابوسعید و طغاتیمورخان ـ و نیز مدرسه دیگری در جبهه مقابل مدرسه فیروز شاه و متصل به مسجد جامع عتیق كه توسط شخصی به نام « امیر شاه ملك» ساخته شده است ، وجود دارد.
مرقد شیخ احمد جامی نامقی تربت جام
پس از آن كه شیخ احمد نامقی ـ عارف مشهور ـ در سال 536 هـ.ق. درگذشت ، او را در جلوی دروازه معدآباد به خاك سپردند. قبر شیخ كه امروزه در جلوی ایوان قرار گرفته ، با اجر و گچ به طول 20/5 و عرض حدود 2 و ارتفاع حدود 1 متر ساخته شده است و در كنار آن ، درخت پسته كوهی كهنسالی قرار دارد كه زایران تربت شیخ ، اعتقاد خاصی بدان دارند . دو سنگ قبر افراشته سفید رنگ بر بالای سر و پایین پای مرقد وی نشانده‌اند كه بر روی آن‌ها كتیبه‌هایی به خط كوفی و نستعلیق نوشته شده است و حواشی و قسمت‌های مختلف آن با گل و برگ و طرح مارپیچی و مقرنس زینت یافته است . بر گرداگرد مزار شیخ ، معجری سفید رنگ به طول 8 متر و ارتفاع 50 سانتی‌متر كشیده‌اند و به فافصله هر یك متر آن ، ستون سنگی سیاه رنگی قرار داده‌اند كه تعداد آن‌ها 18 عدد است و بر روی برخی از آن‌ها كه در جبهه رو به روی صحن قرار دارند ، كتیبه‌هایی به خط ثلث و نستعلیق دیده می‌شود.
آرامگاه خواجه حسام تربت جام
در 18 كیلومتری شمال خاوری صالح آباد، رشته كوه كناری هریرود پهلو گشوده و دره و گذرگاهی ساخته است و برابر آن آبادی بزرگی پدید آمده و قراول‌خانه‌ای دایر بوده است و چون در سده 8 هـ.ق. خواجه حسام الدین، حسن بن علی بن محمد شافعی ابیوردی، از شاگردان ملا سعد تفتازانی در آن جا به خاك سپرده شده، از آن پس نام خواجه حسام را یافته است . آرامگاه خواجه حسام به گونه چهار طاقی بزرگ، از آجر ساخته شده و ركن الدوله ،‌والی خراسان ، كه در سال 1299 هـ.ق. ، از این محل دیدن كرده است، نوشته است این چهار طاقی رو به خرابی است .

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:44 - 0 تشکر 500846

نگاهی کوتاه به شهرستان تربت حیدریه


شهرستان تربت‌حیدریه در مركز استان خراسان‌رضوی واقع‌شده است. این شهرستان در سرشماری عمومی نفوس ومسكن 1375 هـ . ش، 339،240نفر بوده است. مردم‌تربت حیدریه متدین و سخت كوش بوده و از نژاد آریایی هایی هستند. آن‌ها از گذشته های دور در این منطقه ساکن شده‌اند و به آب و خاك و شهروندان خود علاقه‌مند هستند. زبان مردم تربت حیدریه فارسی است به گویش محلی تربتی سخن می گویند. 
بیش ترآن ها مسلمان و پیرو مذهب‌شیعه‌جعفری‌ هستند. مهم‌ترین‌صنایع‌دستی‌ شهرستان‌ تربت‌حیدریه ‌را‌ فرش‌بافی، پشم‌ریسی، نمدمالی، ابریشم كشی، ابریشم تابی و شعر بافی تشكیل می‌دهد. شعربافی یا دست بافی در شهرستان تربت حیدریه رایج است. این هنر‌ از گذشته‌های دور یكی از مشاغل صنعتی بوده و به گونه‌ی خانگی و كارگاهی دیده می‌شود. كارهای برك بافی، فرت بافی، ابریشم بافی را می توان در این رده به شمار آوردكه‌مهم‌ترین تولید آن‌حوله، چادرشب، بقیچه، پوشاك زنانه محلی، رومیزی و رخت‌خواب پیچ است. ابریشم كشی نیز در شهرستان تربت حیدریه به ویژه در دهستان بایگ موفق بوده و پیله های تولیدی منطقه و یا خریداری شده از گیلان و مازندران به روستای بایگ آورده می‌شود و در بیش‌تر خانه های این روستا با استفاده از دستگاه‌های ابریشم كشی (چرخانه) تبدیل به نخ ابریشم می شود.این هنر تنها در روستای بایگ تربت حیدریه برای حدود 1200 خانواده روستایی اشتغال با درآمد كافی به وجود اورده است. پیله‌های خریداری شده از نقاط دور در این روستا ابریشم كشی شده و به شهرهای فرش‌بافی مانند: كاشان، اصفهان، نایین، كرمان … فرستاده می‌شود. نمدمالی نیز از هنرهای دستی پررونق استان خراسان رضوی به ویژه تربت حیدریه است نمد در اصل گونه‌ای فرش است كه از پشم تهیه می‌شود و از رخنه رطوبت و سرما به خوبی جلوگیری می شود. نمد در گونه‌های گوناگون برای مصرف‌های گوناگون و نقش های رنگارنگ آماده می‌شود مانند: سراندازی، سرعلمی، فرلیك (خلیك) برای چوپان، روانداز اسب و شتر، نمد كردی، چهار عینه (چارینه).
آرامگاه‌دژتربت، آرامگاه شاه سنجان، آرامگاه شیخ ابوالقاسم كردكانی، آرامگاه قطب، بناهای اسحاق‌خان، بی‌بی حسینیه، حوض انبار (شیر چهارسو)، خرابه های جیزد، رباط بی‌بی، رباط شریف، مزار بوری آباد، مسجد جامع پیشین و مسجد جامع رشتخوان از جمله مكان های تاریخی و دیدنی شهرستان تربت حیدریه به شمار می روند.





مشخصات جغرافیایی
شهرستان تربت حیدریه، با پهنه ای حدود 23.888 كیلومتر مربع، در شمال استان خراسان رضوی،‌ از نظر جغرافیایی در 35 درجه و 16 دقیقه پهنای شمالی و 59 درجه و 14 دقیقه درازای خاوری و بلندی 1370 متری از سطح دریا قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان های‌فریمان، مشهد و نیشابور، از باختر به شهرستان كاشمر، از خاور به شهرستان های تربت جام، تایباد و خواف و از جنوب به شهرستان های خواف و گناباد محدود است. آب و هوای این شهرستان، در بخش های كوهستانی سرد و معتدل و در نواحی جنوب باختری نیمه بیابانی است. راه های دسترسی به این منطقه عبارت اند از:
- راه آسفالته تربت حیدریه – مشهد، به درازای 140 كیلومتر 
- راه‌ آسفالته تربت حیدریه – كاشمر به درازای 76 كیلومتر 
- راه شنی تربت حیدریه – شهر نو، به درازای 115 كیلومتر 
- راه شنی تربت حیدریه – صنوبر، به درازای 20 كیلومتر





وجه تسمیه و پیشینه تاریخی 
تربت حیدریه از گذشته های دور تا كنون «زاوه»، «تربت زاوه»، «تربت»، «تربت حیدری»، «تربت حیدریه» و «تربت اسحاق خان» نامیده شده است. «زاوه» شهر و مركز دشتی است كه به تربت حیدریه سرشناس است. این شهر تا روزگار مغول و چندی پس از آن نیز، زاوه نامیده می شده است. «زو» نام پسر تهماسب پیشدادی است که به معنی دریا و شكاف نیز آمده است. «uzava» در اوستا به معنی یاری كننده است. بر این اساس می توان دریافت که در گذشته همانند امروز، در ناحیه زاوه، آب زیرزمینی و روی زمینی بسیاری وجود داشته است. از این رو می توان گفت‌كه واژه «زاوه» به معنی محلی آب خیز، سرزمینی پر آب و دشتی بر روی سفره بزرگ آب است. زاوه در روزگار مقدسی (375 هـ . ق) روستایی بیش نبود. بعدها شهری زیبا در آن جا بنا نهاده شد و آن شهر را نیز، زاوه خواندند. پس از آن به دلیل به خاك سپردن قطب الدین حیدر - عارف سرشناس ابتدای قرن هفتم هجری قمری و بنیان گذار فرقه حیدری - در این محل، شهر را به نام آرامگاه او«تربت زاوه»،‌ «تربت حیدری» و «تربت حیدریه» نامیدند.
تربت حیدریه، پیش از اسلام از شهرهای معتبر ساسانی بوده و از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. این شهر در 31 هـ . ق، به دست عبدالله بن عامر گشوده شده به دست مسلمانان افتاد. پس از آن، صفاریان و سپس سامانیان بر خراسان، از جمله تربت حیدریه دست یافتند. این شهر در زمان قطب الدین حیدر، یعنی در سده 6 و اوایل سده 7 هـ . ق گسترش یافت، اما در اثر یورش مغول به ایران و هم چنین در سده 8 هـ . ق با یورش تیمورلنگ آسیب زیادی دید. در اوایل دوران صفوی، خراسان از جمله تربت حیدریه، دچار فتنه اوزبكان قرار گرفت، تا این كه در 910 هـ . ق، شاه اسماعیل به خراسان لشگر كشید و تاخت و تاز اوزبك ها با كشته شدن شاهی بیگ پایان یافت. پس از درگذشت شاه اسماعیل در 930 هـ . ق، اوزبك ها بار دیگر نا آرامی هایی را در این ناحیه به وجود آوردند كه سال ها به درازا كشید. در 1007 هـ . ق، شاه عباس اوزیك ها را تا آمودریا پس نشانده امنیت و آرامش نسبی را به این ناحیه باز گرداند. در اواخر این دوران، اوزبك ها و افغان ها به سرزمین های خاوری ایران، از جمله ناحیه تربت حیدریه دست انداختند. نادرشاه افشار پس از به دست گرفتن حكومت ایران، اوزبك ها و افغان ها را از ایران بیرون راند.





مساجد در شهرستان تربت حیدریه


مسجد جامع رشتخوار تربت حیدریه


این بنا در خارج از شهر رشتخوار از توابع تربت حیدریه در کنار جاده تربت حیدریه به خواف واقع شده و امروزه به صورت نیمه ویرانی درآمده است. در خصوص تاریخ ساخت این مسجد اطلاعی دقیقی در دست نیست. اما با توجه به شیوه معماری و تزیینات آجر کاری و مشابهت آن با دیگر مساجد منطقه خواف می توان فرض کرد که از آثار دوره سلجوقی یا خوارزمشاهیان است. بقایای مسجد مزبور شامل گنبد خانه ای نسبتا بزرگ ایوان وسیع شبستان و صحن است. گنبد خانه تنها بخشی از بناست که محفوظ تر بر جای مانده است. طرح گنبد خانه در پایین مربع مستطیلی است که در قسمت فوقانی با گوشه سازی به کثیر الاضلاعی تبدیل گشته و گنبدی آجری در آن استوار شده است. 
سطح بیرونی گنبد به شکل پلکانی است و به نظر می رسد در اصل پوششی بیرونی داشته که از بین رفته است. از آن‌جا که در نمای خارجی مسجد از خشت و گل استفاده شده است بدین خاطر آسیب بیش‌تری دیده است. داخل گنبد خانه دارای تزیینات آجرکاری است. آجر چینی پوشش بنا و طاق نماهای پاکار به صورت خفته و زیگزاگ اجرا شده است. در زیر طاق‌نماهای مزبور کتیبه ای قرآنی و کمربندی به خط کوفی گچ بری شده است. در قسمت هشت ضلعی بنا چهار نور گیز تعبیه شده است که قسمت هایی از آن ها فرو ریخته است. در اضلاع گنبد خانه ها غرفه هایی تعبیه شده که جوانب آن آجرکاری شده و در قسمت فوقانی آن ها مربعی مرکب از 12 ستاره از آجر تراش اجرا شده است. در ضلع جنوبی محرابی زیبا تعبیه شده است. شبستان مسجد به ابعاد 14*8 متر مشتمل بر سه قسمت است.
مسجد رباط زیارت تربت حیدریه
این بنا در رباط زیارت در 44 کیلومتری باختر خواف از توابع تربیت حیدریه در جنوب استان خراسان رضوی‌و از آثار دوره‌ی سلجوقی است که بقایای ویرانه آن در طی حفریات و مطالعات باستانشناسی کشف شده‌است. از این مسجد در حال حاضر بقایای یک شبستان مستطیل شکل به طول و عرض15*4/5 متر و ایوانی در کنار آن به عرض دهانه 10 متر و دو رواق طرفین آن بر جای مانده است. این ایوان در سمت خاوری مجموعه واقع شده و در میانه دارای محرابی کتیبه دار است و آسیب کلی دیده است. در طرفین محراب دو درگاه ایوان را به شبستان مستطیل شکل مربوط می سازد. در امتداد محراب ایوان بر میانه باختری شبستان محراب دیگری تعبیه شده است و در منار آن منبری سنگی با دو پله وجود دارد که از بنای مسجد جدیدتر است. دیوار خاوری شبستان تا ارتفاع 3 متری تقریبا سالم بر جای مانده است. در ارتفاع 2 متری این دیوار بقایای کتیبه آجری به پهنای سه متر کشف شده که به نظر می رسد به صورت سرتاسری شبستان را دور می زده استو متن بخش های باقیمانده از کتیبه به خط کوفی است و به وسیله قابی متشکل از دو رج آجر از نمای سنگی دیوار متمایز می شود. از بالای کتیبه در ارتفاع 3 متری خیر طاق ها و پوشش سقف آغاز می شود. در همین ضلع آثار دو درگاه کوچک با طاق جناغی مشهود است. ضخامت دیوار ها یک متر و مصالح آن سنگ لاشه است که در نمای داخل و خارج از لوحه سنگ های تراشیده با زوایای قائمه استفاده کرده اند. بر اساس نتایج مطالعات باستانشناسی مسجد رباط زیارت جزیی از یک مجموعه بزرگ معماری در قرن پنجم هجری بوده است.
مسجد شیخ زین الدین نشتیفان تربت حیدریه
این بنا در مرکز قصبه قدیمی نشتیفان و در کنار مسجد جامعی از دوره اخیر واقع شده و بنای کوچک اما زیبایی هست که توسط شیخ زین الدین محمد خوافی متوفای 838 ه.ق بنا شده است. مسجد در داخل شبستان مستطیل شکل خود چهار ایوان دارد غرفه ها به هم پیوسته وبه ظرافت از آجر شکل گرفته اند. شیوه‌ی آجر چینی محراب به صورت خفته – راسته و پلکانی است.
مسجد جامع پیشین تربت حیدریه 
این مسجد دارای ایوان و گنبد آجری بلندی است و در 1040 هـ.ق. یعنی در زمان شاه صفی صفوی ساخته شده است . از این بنا تنها ایوان اصلی آن كه به شبستان پیوسته است بر جای مانده و در درون شبستان ، محراب و چهار غرفه در دو طبقه بر جای مانده است.





قلعه ها و آتشکده ها در شهرستان تربت حیدریه


آتشكده بازه هور تربت حیدریه 


این آتشكده در روستای رباط سفید تربت حیدریه واقع شده است. بنای این آتشكده به صورت چهار تاقی است و به احتمال زیاد به دوره ساسانی تعلق دارد. 
بناهای اسحاق خان تربت حیدریه
از بناهای اسحاق خان قرایی تاتار ،‌ اثری جز بخش‌هایی از باروی دژ تربت كه در كناره خاوری شهر برپاست و حوض انبار سرشناس به شیر چهار سو ، اثر دیگری نمانده است.





بندها و پلها در شهرستان تربت حیدریه


سد سلامه تربت حیدریه


این سد در 6 كیلومتری شمال خاور روستای سلامه یا سلامی ـ از توابع تربت حیدریه ـ واقع شده و از آثار دوره تیموری است كه در دوره‌های بعد مرمت و بازسازی شده و امروزه مورد بهره‌برداری است . به نوشته محمدرضا خسروی، این سد در اواخر قرن نهم و در زمان نظام الملك خوافی ـ وزیر سلطان حسین بایقرا ـ بنا شده است . این بنا در اوایل حاضر مرمت و بازسازی شده و ظرفیت آن به سه برابر افزایش یافته است . دیواره سد بیش از 300 متر طول دارد و ضخامت تاج آن در حدود 4 متر است . آبگیر فعلی یا ـ به اصطلاح ـ سطح دریاچه ، 50 هكتار زمین را می‌پوشاند و عمق آب در ژرف‌ترین نقطه به 18 متر می‌رسد. سد سلامه در مسیر رودخانه‌ای بنا شده كه آب‌های ارتفاعات جنوبی كردیان و ارزنه را از طریق خیرآباد به دشت سلامی می‌رساند ؛ اما آب مخزن سد اكنون از طریق یك كانال انحرافی كه در رودخانه ایجاد شده ، تأمین می‌شود و این یكی از وجود امتیاز سد به حساب می‌آید؛ زیرا به دلیل بر كنار بودن از جریان مستقیم رود ، رسوبات سیلاب به مخزن سد راه نمی‌یابد و بدین طریق ، عمر مفید سد افزایش می‌یابد.





آرامگاهها و امامزاده ها در شهرستان تربت حیدریه


بقعه شاه سنجان تربت حیدریه 


در چند صد متری خاور دهكده سنگان رشتخوار و در كیلومتر 25 جاده آسفالته تربت حیدریه به خواف، ساختمان مخروبه‌ای قرار دارد كه مردم آن را مزار شاه سنجان می‌خوانند. آن‌چه از ساختمان مزار باقی مانده است، دو گنبد خشتی 88 ترك است كه با نماكاری‌های آجری وزین، به صورت چپ و راست با زیگ زاك، تزیین یافته است . سقف هر دو گنبد كاملاً فروریخته است . چهار دیواری محلی كه صورت قبر در آن قرار دارد ، هنوز سالم است ؛ اما از بنای خاوری كه ظاهراً قرینه مزار اصلی بوده، جز زاویه‌ای از یك غرفه چیزی باقی نمانده است. صورت قبر اخیراً با پوششی از سیمان حفظ شده است. با دقت در معماری آثار باقی مانده، چنین بر می‌آید كه این بقعه بی‌شك با معماری مسجد جامع رشتخوار شباهت‌های فراوانی دارد و ظاهراً باید چند سالی پس از مرگ شاه سنجان و در سال‌های نخست قرن هشتم هـ .ق‌ساخته شده باشد.
آرامگاه قطب الدین حیدر تربت حیدریه
این آرامگاه مجموعه‌ای است وسیع شامل سر در ورودی و هشتی ، صحن بزرگ و صحن كوچك ، گنبدخانه آرامگاه با ایوان مقابل آن ، مسجد و بنای خاور تربت خانه و سردابه كه در ضلع جنوبی خیابان قائم مقام تربیت حیدریه واقع شده است. مجموعه مزبور كه به اعتبار تربت قطب الدین حیدر ـ سرسلسله فرقه حیدریه (531-618 هـ.ق) و از قطب‌های بزرگ عرفان ـ به وجود آمده است ،‌در طول زمان دستخوش تغییراتی چند شده و بناهایی بدان افزوده شده كه برخی نیز ویران شده است . با انجام برخی كاوش‌ها در سال‌های اخیر، بخشی از ناشناخته‌های این مجموعه روشن شده است ؛ ولی هنوز كار كاوش و بررسی باید ادامه یابد. براساس پژوهش‌های انجام شده ، چنین به نظر می‌رسد كه بنای اصلی ، چهار ضعلی گنبد خانه كنونی با چهار ایوان در چهار سوی آن بوده است كه در دوره‌های بعد ، به ویژه در عهد صفویه، ‌با ایجادبنایی كوچك در خاور آرامگاه و ایجاد مسجدی در باختر آن، ‌ایوان‌های اصلی در تنه بناهای جدید جای گرفته‌اند . در جریان كاوش‌های اخیر ،‌ بدنه ایوان خاوری پدیدار شده است. ایوان شمالی كه هم اكنون در برابر مزار قرار دارد، نیز از كارهای دوران صفویه است كه بر روی ایوان قدیمی برپا شده است. ایوان مزبور، از بلندی چشم‌گیری برخوردار است. از اره ایوان، از سنگ مرمر پوشیده شده و فراز آن پوشیده از گچ است. در زیر پوشش نیم گنبدی ایوان، رسمی‌بندی‌های متناسبی اجرا شده كه از زیبایی خاصی بهره‌مندند. ایوان جنوبی پشت بقعه، تنها ایوان بازمانده اصلی آرامگاه به شمار می‌رود. پوشش گبندی شكل بنا از خارج ، به دلیل فرو ریختن پوشش اصلی، از تناسب لازم بی‌بهره است . در وسط آرامگاه ، ضریحی چوبین قرار دارد كه قدیمی‌ترین تاریخ بنا، یعنی سال 987 هـ.ق. بر روی آن خوانده می‌شود. در جانب باختری گنبد خانه آرامگاه، مسجدی با یك ایوان آجری بلند به عرض 18 متر و یك قوس تیزه‌دار در وسط قرار دارد. بر روی جرزهای پهن ایوان ـ روی هم ـ در پنج طبقه ، پنج طاق نما ایجاد شده است. در امتداد جایگاه مستطیل شكل كتیبه بالای سردر، دو قاب مربع نیزبربالای آخرین طاق نما جاسازی شده است . در ایوان ، كتیبه‌ای سنگی به خط « محمد یوسف الحسینی » وجود دارد. براساس این كتیبه، مسجد مزبور در سال 1045 هـ.ق. و در زمان شاه عباس اول نیز مرمت شده است. در این مجموعه ، حوض‌خانه زیبایی قرار دارد كه به شدت لطمه دیده است. صحن كوچك مجموعه دارای چند حجره دو طبقه است. تاریخ بنای مجموعه به ویژه گنبدخانه آن را دست كم باید به قرن نهم هجری عقب برد. مجموعه بنای آرامگاه قطب الدین حیدر به شماره 175 ، در فهرست آثار تاریخی ایران به ثبت رسیده است. 
آرامگاه شیخ ابوالقاسم تربت حیدریه
در سه كیلومتری جنوب خاوری شهر تربت حیدریه،‌ در مسیر راه اصلی شهرهای جنوب خراسان رضوی، روی تپه‌ای مشرف بر جاده و ارتفاعات اطراف، مزاری قدیمی و معروف وجود دارد كه منسوب به شیخ ابوالقاسم گوركانی (گرگانی) متوفای 450 هـ. .ق ـ از مشاهیر عرفان خراسان ـ است . مزار در آبادی شیخ ابوالقاسم واقع است كه تا قبل از تعمیر آن به سال 1340 هـ .ش. به كلانه درویشی معروف بوده است . نام صاحب مزار ، مطابق سنگ نوشته آن، شیخ ابوالقاسم علی الكورگانی، از سران عرفان صوفیه معروفیه در اواخر قرن چهارم و نیمه اول قرن پنجم هـ.ق. است. این مزار ، روی تپه‌ای بزرگ ، در محوطه‌ای به وسعت 1250 متر مربع (50×25 متر) واقع شده است، و به سلیقه خاصی محوطه سازی و درخت كاری شده و دارای دو در ورودی فلزی مشابه در شمال و جنوب محوطه است كه مقابل هم قرار دارند . اطراف محوطه تا ارتفاع 80 سانتی‌متر ، دیوار آجری و دور تا دور آن نیز به ارتفاع یك متر نرده فلزی دارد . آرامگاه كه در زیبایی بنای آن دقت شده ، در وسط محوطه قرار دارد و مصالح اصلی آن، آجر و آهك و سنگ است . مزار ، اولین بار در سال 1340 هـ.ش. تعمیر شد ؛ ولی بازسازی اساسی آن در سال 1352 هـ .ش. به هزینه و دستور آقای حاج سلطان حسین تابنده گنابادی انجام شد.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:45 - 0 تشکر 500847

نگاهی کوتاه به شهرستان کاشمر


شهرستان كاشمر، با پهنه‌ای حدود 5 هزار كیلومتر مربع، در باختر خراسان رضوی قرار گرفته است. جمعیت شهرستان كاشمر در سرشماری عمومی نفوس و مسكن 1375 ه.ش، 186765 نفر بوده است، كه از این شمار 92475 نفر مرد و 94290 نفر زن بوده اند. كاشمری ها متدین، زحمت كش و علاقه مند به زادگاه خود هستند. به آداب سنتی نیاكان خود پای بندند و به سالخوردگان و بزرگان احترام بسیار می گذارند. قالی‌بافی، زیلوبافی، گیوه بافی، تهیه پارچه های دست‌باف و بافتن چادرشب ابریشمی مهم‌ترین صنایع دستی این شهرستان را تشكیل می‌دهند.قالی بافی كاشمر چه از نظر كمیت و چه از نظر كیفیت دارای شهرت خاصی بوده و عواید حاصله از ان بالاترین رقم اهالی را تشكیل می دهد.قالی و قالیچه بافت این شهرستان بیش‌تر پشمی و دارای طرح‌های كاشمری و كاشانی و نقش‌های زیرخاكی، لچك، ترنج، اسكیمی، تخت جمشید، درختی، سه كله (قالیچه)، چهار رقصی، طرح و تركمنی (قالیچه) و گل‌توره ای ( قالیچه) هستند. آرامگاه‌مدرس، باغ‌مزار، برج‌كشمیر، تپه باستانی‌كندر، چند باب آسیاب در دامنه‌كمر باغ دشت، سد شاهی در كوه سرخ و ریوش، سد عضدالدوله در شمال آبادی كاشمر، سید مرتضی در 5 كیلومتری شمال كاشمر،
قلعه‌آتشگاه،قلعه‌پسر، قلعه دختر و مسجد جامع برخی از مكان‌های دیدنی و تاریخی شهرستان كاشمر را تشكیل می‌دهد 



وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
كاشمر و ترشیز پیشین، از گذشته های دور تا كنون دچار دگرگونی و تغییر نام شده است. در بررسی نام این شهر به بیش از بیست نام برخورد شده است، كه با یك جمع بندی می توان تمامی آن ها را در واژگان «كاشمر»، «ترشیز»، «بست» و «سلطان آباد» خلاصه كرد. بدین گونه واژه كشمر، كه می تواند به معنای آغوش مادر گرفته شود، با گذشتن از شكل های كیشمر و كشمار، سرانجام به گونه كاشمر در آمده و در همین صورت بازمانده است. از سوی دیگر فرهنگ نگاران، كاشمر را گونه كامل شده «كاخجر»، «كاشخر» و «كاشغر» دانسته اند و بر این باورند، كه «كاش» برگردانیده شده «كاج» است و «كاخجر»، یاد آور سرو بزرگ و سرشناس این سرزمین است.
بنا بر روایتی در محلی كه اكنون كاشمر خوانده می شود، بین گشتاسب كیانی و زرتشت پیامبر دیداری روی داده است. چون گشتاسب كیانی، دین بهی را پذیرفت، زرتشت نخستین آتشگاه خود را در قلمرو حكومت كیانی پی ریخت و در جلو در این آتشكده، درخت سروی را كه تبار بهشتی داشت، با دست خویش كاشت تا همین سرو را بر ایمان شاه گواه بگیرد. بر هر برگ این سرو نام گشتاسب نقش بسته بود و چون درخت بالا گرفت، شاه نیز بر گرد سرو مینوی، تالار بزرگی ساخت تا نگهدار حرمت سرو باشد. 
كشمر در 31 هـ . ق، به دست مسلمانان افتاد. پیروان زرتشت، كه حاضر به پذیرش جزیه نبودند، در نیمه دوم سده 8 م، در حالت جنگ و گریز، این ناحیه را ترك كردند و خود را به بندر جاسك، و دریای مكران ( دریای عمان) رسانده سپس با گذشتن از دریای مكران به كرانه های گجرات، از جمله بندر سورات و بمبئی رفتند. خراسان، (از جمله ترشیز) در دو سه سده نخستین اسلام،‌ بین امرای طاهری، چون رافع بن هرثمه ( در گذشته 284 هـ . ق ) و امرای صفاری، مانند احمد بن عبدالله ( كشته شده 268 هـ . ق) و ابوطلحه منصور سركب، دست به دست گشت. در سال 438 هـ . ق، هنگامی كه حسن صباح، پیشوای اسماعیلیان، در الموت استقرار یافت، دستیار مومن خویش، حسین قاینی را، كه از پیش حكومت ترشیز و قهستان را داشت، به عنوان داعی به كاشمر فرستاد. در سال 520 هـ . ق، وزیر سلطان سنجر سلجوقی، ترشیز را محاصره و چپاول كرد. ابن اثیر و یاقوت حموی، چیره گی اسماعیلیان را بر ترشیز، بین سال های 520 تا 530 هـ . ق، دانسته اند. لشگریان هلاکوخان نیز در تون و ترشیز چپاول و كشتار بسیار كردند.
امیران قهستان و ملوك سیستان، گه گاه ترشیز را به قلمرو خود می افزودند. سربداران نیز حكومت خود را از جام تا دامغان و از خبوشان تا ترشیز،‌ گسترش دادند و خواجه علی موید ( 766- 788 هـ . ق ) نیز كه آخرین آن ها بود، ولایت های قاین، طبس، ترشیز و قهستان را به قلمرو خود افزود و این جایگاه تا سال 782 هـ . ق، كه خواجه علی به تیمور لنگ پیوست، ادامه داشت. تیمور لنگ، ترشیز را در سال 784 هـ . ق، به سازش گشود. از آن پس، شاهان و شاهزاده گان تیموری تا اوایل سده 10 هـ . ق، ترشیز را در اختیار داشتند. آخرین آنان، یعنی سلطان حسین میرزا بایقرا، تا سال 910 هـ . ق، خراسان را در دست داشت. پس از او چندی اوزبك ها به رهبری محمد خان شیبانی، بر خراسان چیره شدند. از این زمان تا استقرار كامل صفوی، ترشیز را گاه حاكمان اوزبك و گاه سردارانی از طایفه های صفوی، چون شاملو و استاجلو، اداره می كردند. در اواخر حكومت شاه تهماسب، ترشیز در دست محمود خان صوفی اوغلی بود و در روزگار محمد شاه صفوی، نخست ترشیز را به همان محمود خان دادند، و سپس شاه علی سلطان افشار حاكم كاشمر گردید.




مشخصات جغرافیایی
شهرستان كاشمر، با پهنه ای حدود 5 هزار كیلومتر مربع، در باختر خراسان، از نظر جغرافیایی در 35 درجه و 11 دقیقه پهنای شمالی و 58 درجه و 27 دقیقه درازای خاوری و بلندی 1215 متر از سطح دریا قرار دارد. این شهرستان از سوی شمال به شهرستان های نیشابور و سبزوار، از باختر به شهرستان برداسكن، از خاور به شهرستان تربت حیدریه و از جنوب به شهرستان های گناباد، فردوس و طبس محدود است. هوای كاشمر معتدل و خشك بوده و بیش ترین درجه حرارت در تابستان ها 38 درجه بالای صفر و كم ترین آن در زمستان ها، 3 درجه زیر صفر است. میانگین بارندگی سالیانه كاشمر 180 میلی‌متر گزارش شده است.




بند شش طراز كاشمر
این سد در 25 كیلومتری غرب كاشمر قرار گرفته و از جاده اصلی در حدود 5 كیلومتری فاصله دارد. در خصوص تاریخ ساخت سد ، اطلاع دقیقی در دست نیست ؛ اما با توجه به روایت‌های مختلف و هم‌چنین شیوه ساختمانی سد كه با دیگر سدهای منطقه از لحاظ آبگیری متفاوت است ، به نظر می‌رسد كه از آثار دوره غزنوی باشد. دیواره سد از سنگ شكسته رودخانه و ملات آهكی ساخته شده است . طبقات رویی سد سست شده ؛ ولی طبقات زیرین آن بسیار سخت است. شیوه آبگیری از این بند ، با سایر بندهای قدیمی اختلاف دارد. در طرف «سرآب» ، دو برج آبگیر در مجاورت یكدیگر در بدنه سد قرار دارد كه آب از پایین یك برج داخل شده و به وسیله مجرایی افقی وارد چاه دیگر می‌شود و از آنجا به خارج جاری می‌شود. ظاهراً این نوع آبگیری،‌ شیوه قدیمی‌تری بوده كه با سایر سدها تفاوت فاحشی دارد. آب‌های طغیانی رودخانه ظاهراً از روی سد عبور می‌كرده و به بستر رودخانه می‌ریخته است و شاید همین مسأله باعث شكستن بخش پایینی سد شده است. طول تاج این سد 35 و ارتفاع آن حدود 25 متر است و از نظر ساختمانی، از نوع سدهای وزنی است. ظرفیت مخزن سد را می‌توان در حدود 2 میلیون متر مكعب تخمین زد كه بخشی از آن با رسوبات رودخانه‌ای انباشته شده است. در صورت تعمیر سد می‌توان از آن بهره برداری كرد. از جمله ویژگی‌های جالب توجه سد شش طراز ، آب پخشان آن است كه به فاصله 5 كیلومتری جنوب آن قرار دارد. این آب پخشان كه با مصالح بنایی ساخته شده است ، آب خروجی از سد را به شش قسمت مساوی تقسیم كرده و از طریق كانال‌هایی به جهات مختلف انتقال می‌دهد. از این آب‌ها، پنج روستای فرده، حسین آباد، كندر، ارقا و جابوس استفاده می‌كنند؛ ده كندر از دو نهر حق آبه می‌برد. ظاهراَ وجه تسمیه شش طراز نیز به جهت همین آب پخشان است.





قلعه ها ، برجها و آتشکدها در شهرستان کاشمر


برج علی‌آباد كاشمر


در روستای علی آباد در 42 كیلومتری كاشمر، بنایی بر روی قلعه‌ای به نام كوشك ساخته شده است . معماری این مناره آجری به شیوه برج رادكان قوچان است. شكل مناره مانند برجی است كه منظره خارجی آن از چهل و هشت ترك آجری تشكیل شده است و دوازده قالب آجری مزین به اشكال لوزی دارد. در حد فاصل ستون‌های بدنه برج و گنبد آن تزیینات قطارسازی با كاشی‌هایی به رنگ فیروزه‌ای تعبیه شده است. گنبد آجری آن مخروطی شكل و دو پوشه است. پوشش اول دارای روزنی است كه نور را به داخل بنا هدایت می‌كند ، پوشش دوم بسیار بلندتر از پوشش نخستین است. در بالای گوشواره مقرنس كاری زیر گنبد ، شیارهایی باریك و با انتهایی پهن‌تر وجود دارد. این شیارها بیست و چهار عدد می‌باشند. ارتفاع گنبد بنا 18 متر است و شكل داخلی آن ، 8 گوش است . محیط داخلی آن 22 متر و محیط خارجی آن 442 متر است . زمان ساخت این مناره را در مقایسه با میل رادكان در حدود قرن هفتم هجری قمری می‌دانند. سر در برج به شكل ایوان اتاق داری است كه در اصل دارای كتیبه‌ای بوده است. در سطح فوقانی میان حجره‌های طبقه دوم ، آثار گچبری وجود دارد و اكنون قسمت مختصری از آن باقی مانده است . این اثربا شماره 127 در زمره آثار تاریخی به ثبت رسیده است.
مناره فیروزآباد كاشمر
مناره كاشمر یا فیروزآباد كه با آجر ساخته شده است، دارای كتیبه‌ای به خط كوفی و متعلق به اواخر قرن هفتم هـ.ق. است. قسمت اصلی بدنه برج با آجرهای ساده و به شكل زیبایی كه به اصطلاح معماری « هفت و هشت » نامیده می‌شود؛ زینت یافته است. در روی مناره روزنه‌ای تعبیه شده است و درداخل مناره آُثار پلكانی دیده می‌شود. ارتفاع مناره، در حال حاضر 18 متر است . به احتمال خیلی زیاد در گذشته بلندی آن بیش‌تر از امروز بوده است.
برج كشمر كاشمر 
آرامگاه یا برج كشمر بر روی قلعه‌ای به نام كوشك ساخته شده است. معماری آن به شیوه برج اردكان است . گنبد آجری آن، مخروطی شكل و دو پوشه است. بلندی گنبد 18 متر و شكل درونی بنا ، هشت گوش است. 
قلعه آتشگاه كاشمر
این قلعه دردوازده كیلومتری شمال غربی كاشمر واقع شده است و از حجاریها و تصاویر مختلف موجود در آن چنین برمی‌آید كه سابقاً بنای با اهمیتی بوده است . در جوار آتشكده غاری بزرگ وجود دارد كه نزدیك در ورودی آن پیكره یك سرباز سواره با نیزه حجاری شده است و از آثار دوره ساسانی است.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:46 - 0 تشکر 500850

نگاهی کوتاه به شهرستان فریمان


فریمانی‌ها مردمانی متدین، سخت كوش، پاك اندیش، مهمان دوست و مهمان نوازند. جمعیت شهرستان فریمان در سرشماری عمومی نفوس و مسكن سال 1375 هـ . ش، 77.555 نفر بوده است، كه از این شمار 39.061 نفر مرد و 38.494 نفر زن بوده اند. مهم‌ترین دلایل رشد شهر، وجود سد فریمان در حدود 10 كیلومتری غرب شهر و نیز احداث كارخانه قند در مجاورت شهر است. وجود زمین‌های حاصل‌خیز در دوره‌های‌مختلف اسباب رشد شهر را فراهم ساخته است چنان‌كه كشت چغندر قند در زمان حاضر اقتصاد شهر را مشخصاً تحت تأثیر قرار داده است. مهم‌ترین صنایع دستی این شهرستان فرش بافی، قالیچه و گلیم و كرباس بافی، پارچه های ابریشمی، شال گردن، جوراب، دست‌كش، تكه دوزی روی لباس است. صنایع دستی فریمان از دیرزمان دارای اعتبار و شهرت بوده و تنوع زیادی در آن دیده می‌شود.
از مهم‌ترین صنایع دستی شهرستان فریمان فرش‌بافی است. فرش‌بافی بیش تر روی قالیچه متمركز شده و جنبه صادراتی دارد. گلیم بافی نیز از هنرهای دستی پیشین مردم فریمان به ویژه در نواحی عشایری و روستایی است در بیش‌تر نقاط گلیم را پلاس می گویند بافت آن به وسیله كارگاه‌های افقی و در روی زمین است به واسطه رونق فرش‌بافی، گلیم بافی، و تهیه نمد، رنگرزی هم رونق دارد. گلیم مرغوب از پشم و گونه نامرغوب آن از ر شته پتوهای كهنه با رنگ آمیزی استفاده می شود. جوراب بافی و بافت دیگر لباس های گرم نیز از دیگر صنایع دستی شهرستان فریمان است.هم‌چنین‌ درنقاط‌مختلف این شهرستان كارگاه‌های پارچه بافی سنتی به تهیه كرباس، چادرشب و ملحفه و بافت كرباس های سفید و ظریف نیز مشغول هستند.
وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
واژه فریمان از دو پاره «فر» و «مان» تشكیل شده است. فر، كه ریشه اوستایی و پهلوی دارد، به معنی جلال، شكوه و فروغ خدایی است. مان، صیغه امر از فعل ماندن است. بنابراین واژه فریمان، كه شامل دو پاره فری و مان است، یعنی باشكوه و جلال بمان. شهر فریمان تا سال 1313 هـ . ش، آبادی ای كوچك و محل زندگی طایفه های بربری و تیموری بوده است.
مشخصات جغرافیایی
شهرستان فریمان، با پهنه ای حدود 2350 كیلومتر مربع در خاور خراسان، از سوی شمال و باختر به شهرستان مشهد، از خاور به شهرستان تربت جام، و از جنوب به شهرستان تربت حیدریه محدود است. شهرستان فریمان توسط كوه های بلند احاطه شده است، كه بلندترین آن در خاور، كوه دال و در باختر كوه یخ آبی و در جنوب، كوه های وقاری است. شهر فریمان، در سر راه تربت جام - تایباد - اسلام قلعه قرار دارد. آب و هوای شهرستان فریمان معتدل است.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

جمعه 20/5/1391 - 0:47 - 0 تشکر 500853

نگاهی کوتاه به شهرستان نیشابور


نیشابور، بزرگ‌ترین مركز دانش اسلامی و گاهواره ارجمند‌ترین سخنوران و دانشمندان ایران بوده‌ و پس‌از بلخ، مرو و هرات، چهارمین شهر خراسان باستانی به‌شمار رفته است. مهم‌ترین صنایع دستی مردم نیشابور قالی بافی، فیروزه تراشی، سفال سازی، سبد بافی، و…. است. بیش تر مردم نیشابور از نژاد پیشین ایرانی و از تیره های پارسی هستند كه در گذشته های بسیار دور در این سرزمین مستقر شده اند. نیشابوری ها به زبان فارسی و لهجه محلی نیشابوری سخن می گویند. دانشمندان علم و ادبی، چون خیام و عطار نیشابوری، بر این خاك بالیده اند. مردم نیشابور مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری هستند. شماری از پیروان اسماعیلیه در روستاهای نیشابور، به ویژه دیزباد سكونت دارند. نیشابوری ها مردمی متدین، زحمت كش و پاك اندیش اند. سعی دارند از اخلاق ناپسند، كینه و دشمنی به دور باشند و به آب و خاك و مردم سرزمین خود علاقه‌مندند. نیشابور زادگاه گروهی از دانشوران و مردان نام‌دار تاریخ ایران از دوره های بسیار كهن است. در مكان كنونی نیشابور شهری به نام «ریوند» نام وجود داشته است كه در نبردی سهمگین میان ایرانیان و تورانیان در زمان هخامنشیان و اشكانیان با خاك یكسان می‌شود و شهرستان نیشابور توسط شاپور پسراردشیر بنا می‌شود.پس از اسلام ، شهر نیشابور ، به عنوان تای ایرانی بغداد در برابر آن آراسته می شود. ایرانیان چند هزار سال پیش از پیدایی یونان در شهرسازی خود به ردیف دیوارهای راست و كوچه و توالی خانه ها در امتداد معین دست یافتند كه باز خیلی زودتر از غربیان، آنان‌را به ساختن شهرهای شطرنجی راهنمایی كرده است. همه ایرانیان باتازیان جغرافی نویس نیز این را یادآور شده‌اند كه صورت شطرنجی نشاپود پدیده‌ای ایرانی است، اما برخی از پیروان یونان این را نیز پدیده ای یونانی می‌دانند كه اسكندر با خویش به ایران آورد كه استناد علمی ندارد.
صنایع دستی شهرستان نیشابور، مشتمل بر فرش بافی، پارچه بافی، فیروزه تراشی ،سفال سازی و سبد بافی است. از روزگاران كهن فرش بافی در استان خراسان به ویژه نیشابور رایج بوده است. بافت فرش به 2 گونه است بافت فارسی و بافت تركی. نقشه هایی كه در این شهرستان رایج است لچك ترنج ساده، افشان شاه عباسی، لچك ترنج پر، بته جقه ای، گل فرسنگ، اردبیلی، یا شیخ صفی،اسلیمی، درختی و نكارگاه، پشتی بافی نیز بین قالی بافان رایج است.فیروزه تراش یا شناخت گونه های فیروزه از هنرهای مهم و باارزش در شهرستان نیشابور است. تراش فیروزه به گونه‌های پیكانی، مسطح از جمله تراش‌هایی‌است‌كه علاقه‌مندان زیادی دارد. بازار مصرف این هنر علاوه بر درون استان و شهرستان نیشابور از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است.در برخی نقاط این شهرستان كارگاه‌های پارچه بافی سنتی كه به تهیه كرباس، چادرشب، و ملحفه مشغول هستند. كرباس های سفید و ظریف بافته می‌شود كه علاوه بر پیراهن و زیر شلواری در تهیه سفره، شمد، حوله، قطیفه نیز از آن استفاده می كنند.





وجه تسمیه و پیشینه تاریخی
نام این شهر در اوستا «رئونت» آمده و به معنی دارنده شكوه و جلال است. این واژه در گذر زمان و دگرگونی زبان اوستایی به پهلوی به «رای‌اومند» تبدیل شد. در نبشته های پهلوی، این واژه به عنوان صفتی برای خداوند آمده است و در سر آغاز بیش تر نامه های پهلوی به چشم می خورد. از این رو می توان دریافت كه آن شهر باستانی تا چه پایه نزد ایرانیان ارجمند بوده است، كه با چنین صفتی از آن یاد می كنند. هم اكنون نیز بخش باختری نیشابور تا مرز سبزوار «ریوند» نام دارد و در دوران اسلامی نیز بزرگانی از آن برخاسته اند، كه در آثار اسلامی، از آن یاد شده است. این نام، در شاهنامه به گونه «ریونیز»‌ به عنوان محلی که در یكی از نبردهای میان ایرانیان و تورانیان ویران گشته، آمده است. بر اساس متن کهن «نامه شهرستان های ایران» این شهر در زمان شاپور اردشیر ساسانی دوباره ساخته شده است. در این نامه از نیشابور به نام «نیوشاپوهر» یاد شده است. از سویی در همین دوره پارتیان ساکن خراسان، که از چیره گی اردشیر خشنود نبودند، با ماندن نام پسر اردشیر بر شهرستان هم رای نبوده و بدین روی صفت «ابرشهر» (به معنی شهر برین) را بر آن نهادند و در پاره ای از نبشته های پهلوی، این نام به گونه «اپر شتر» آمده است. این نام به گونه ای همان نام پیشین را، كه به معنی «دارنده شكوه بود» به یاد می آورد. در نوشته های پس از اسلام نیز پیش از آن كه نام «نیشابور» آید، «ابر شهر» آمده و برخی از نویسنده گان این زمان نیز در معنی آن بلندی زمین را دلیل دانسته اند.
نیشابور در روزگار پادشاهی یزدگرد دوم (438- 457 م) از لحاظ اهمیت در شمار شهرهایی چون مرو و سمرقند در دروه های بعدی بوده است. پیدا شدن سكه های ساسانی در ویرانه های گوناگون نیشابور، خود نشان دهنده اهمیت این شهر در آن دوران است. نیشابور در سال 31 هـ . ق، در روزگار عثمان گشوده شد. شش سال بعد، در زمان خلافت حضرت علی(ع) گروهی از ایرانیان زرتشتی نیشابور شورش كردند، ولی این مخالفت زود گذر و ناپایدار بود. نخستین امیر ایرانی كه در نیشابور پس از اسلام تخت نهاد، ابومسلم مروزی سپهبد جوانمرد ایرانی بود، كه در سال 131 هـ . ق، به یاری سپاه خراسان بنی امیه را پس از یك سده ستم، از پهنه زمین بزدود. پس از او سنباد گبر نیشابوری به خونخواهی ابومسلم، از نیشابور برخاست و چند سال با سپاهیان بنی عباس جنگید و سال ها (تا 138 هـ . ق) خاور ایران را از دستبرد عباسیان ایمن داشت.
طاهریان از سال 206 هـ . ق، نام مامون را از خطبه های نماز انداختند و نیشابور را پایتخت خود كردند. یعقوب لیث صفاری در سال 259 هـ . ق، بازمانده طاهریان را در نیشابور شكست داد و چندی نیز در نیشابور زیست. پس از شكست عمرولیث از امیر اسماعیل سامانی در سال 287 هـ . ق، بخارا پایتخت خراسان شد و همواره از سوی ایشان امیری بر نیشابور فرمان می راند.
سلجوقیان هر از گاهی نیشابور را پایتخت خود قرار داده اند. در این بین آلب ارسلان، ملكشاه و سنجر بیش تر در این شهر به سر برده اند. در هجوم غزنویان به سال 549 هـ . ق، به علت پایداری مردم که به فرمان پیشوای مذهبی خویش امام محمد یحیی عمل کردند، شهر را به آتش كشیدند، كتابخانه ها را چپاول كردند و كتاب ها را سوزاندند. در حمله مغول (618 هـ . ق)، به فرمان تولی – پسر چنگیز – به علت کشته شدن داماد چنگیز به تیر نیشابوریان، مردم و حتی سگ و گربه های شهر را كشتند. پس از یورش تولی خان و با خاك یكسان شدن شادیاخ، شهر جدید نیشابور، در شمال شادیاخ و شاید در روی ویرانه های نیشابور پیشین پی افكنده شد. 59 سال بعد شهر جدید نیز در زلزله ای که خرابی هایش از خرابی های لشگریان چنگیزی كمتر نبود به طور تمام ویران گشت. در 695 هـ . ق، با ورود غازان خان به خاك خراسان، فصل نوینی در پیشینه این شهر آغاز شد. این بار باز در همان محل یا پیرامون ویرانه های نیشابور باستانی، شهر جدیدی بنیاد نهاده شد، كه می توان آن را نیشابور جدید نام نهاد. در اواخر حكومت ایلخانان مغول در ایران، نیشابور جزو قلمرو سربداران سبزواری شد و در سال 782 هـ . ق نظر به این كه خواجه علی موید، آخرین فرمانروای سربداران، اطاعت تیمور لنگ را گردن نهاد، نیشابور از خرابی های تیمور رهایی یافت. 
با پیشرفت روز افزون مشهد از لحاظ مهمترین شهر زیارتی شیعیان در دوران صفوی، نه تنها نیشابور كمتر مورد توجه بود، بلكه همانند هرات و مشهد در خطر یورش اوزبكان و تركمانان و سرانجام افغانان بود. نخستین یورش افغان ها در پایان پادشاهی شاه سلطان حسین، سبب خرابی استحكامات و پاره ای از ساختمان های نیشابور شد. در 1160 هـ . ق، به دنبال كشته شدن نادر شاه افشار، یكی از سردارانش به نام احمد خان ابدالی، كه بعدها به احمد شاه درانی سرشناس شد، پس از چند بار نبرد، نیشابور را گرفت و خرابی های بسیار به بار آورد. وی عباسقلی خان بیات را به حكومت آن جا منصوب گردانید، عباسقلی خان در نیشابور با دلسوزی و مردم نوازی گروهی از رنجبران و كشاورزان فراری شهر را تشویق به بازگشت كرد و به ساختن دیوار شهر و بازسازی پاره ای از خرابی ها همت گماشت. با این حال نیشابور اهمیت پیشین خود را پیدا نكرد تا آن كه در سده 13 هـ . ق، به دست قاجاریان افتاد.





مشخصات جغرافیایی
شهرستان نیشابور، با پهنه ای حدود 9308 كیلومتر مربع، در شمال خراسان رضوی،از نظر جغرافیایی در 36 درجه و 12 دقیقه پهنای شمالی و 58 درجه و 48 دقیقه درازای خاوری و بلندی 1193 متر از سطح دریا قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان های چناران و قوچان، از باختر به شهرستان سبزوار، از خاور به شهرستان های مشهد و چناران و از جنوب به شهرستان های تربت حیدریه و كاشمر محدود است. آب و هوا در دامنه ها معتدل و در نواحی پست، اندك‌اندك بر گرما و خشكی هوا افزوده می شود. شهرستان نیشابور پوشش گیاهی گوناگونی را داراست. در بخش كوه‌پایه ای، گیاهانی مانند ریواس، كمای و دانه شور و در بخش دشتی تاغ، گز و جنگل های دست ساز برای تثبیت شن های روان وجود دارد. در سرشماری سراسری سال 1375 جمعیت شهرستان نیشابور 412904 نفر برآورد شده كه از این تعداد 158847 نفر در مركز این شهرستان زندگی می‌كردند.





آرامگاهها و امامزاده ها در شهرستان نیشابور


آرامگاه فضل بن شاذان نیشابور


این بنا در آبادی فضل در حومه نیشابور قرار دارد و تمامی آن از آجر ساخته شده و در نمای خارجی آن هیچ گونه تزیینی به كار نرفته است . گنبد فراز بقعه دارای پوششی از كاشی است . بنای آرامگاه به طور مكرر مرمت شده است و نشانی از آثار قدیمی در آن دیده نمی‌شود. ابو محمد فضل بن شاذان،‌ از مشایخ بزرگ علم حدیث، در نیمه اول قرن سوم ، و فقیه متكلم شیعی است.
آرامگاه شیخ عطار نیشابوری
فریدالدین ابوحامد محمدبن ابوبكر ابراهیم بن اسحاق عطار نیشابوری شاعر و عارف نامی ایران در حدود سال 540 متولد شد و در 618 هـ..ق ، جهان را بدرود گفت. مقبره عطار نیشابوری در فاصله 6 كیلومتری خاور نیشابور، در نزدیكی امام‌زاده محروق و آرامگاه خیام واقع شده است. ساختمان قدیمی مقبره، از آثار امیر علی شیر نوایی و دوره سلطان حسین بایقرا است كه در كتاب تذكره دولت شاه، ذكری از آن رفته است. اكنون از بنای امیر علی شیر نوایی كه دولت شاه بدان اشاره كرده است، جز سنگ میله بالا سر قبر كه تاریخ بنایش ضاهراً 891 هـ.ق. بوده؛ چیزی باقی نمانده است.
در اواخر دوران محمد علی شاه قاجار، نیرالدوله ـ والی خراسان ـ كه عازم مشهد بود، دستور داد بقعه‌ای بر مزار عطار احداث كنند؛ ولی به علت انقلاب و بازگشت نیرالدوله به تهران ، آن بنا به صورت بقعه گنبددار ساده و آجری باقی مانده است. در دوره اخیر، انجمن آثار ملی در دو مرحله (1332 و 1337 هـ.ش.) نسبت به تكمیل بنا و كاشی‌كاری و تزیین آن اقدام كرد و بنای قبلی را به صورت مناسبی درآورد.
بنای فعلی با نقشه هشت ضلعی با گنبد كاشی كاری شده پیازی شكل، دارای چهار در ورودی است . ورودی اصلی بنا از ضلع شمالی آن است. در نمای خارجی بنا ، چهار غرفه طراحی شده كه با كاشی های سبز و زرد و آبی تزیین شده‌اند. نمای داخلی بنا از گچ پوشیده شده و دارای چهار شاه نشین است. قبر عطار نیشابوری در وسط این بقعه قرار دارد و در سمت جنوب سنگ قبر ، ستون سنگی هشت تركی به ارتفاع سه متر نصب شده است. مساحت زیربنای آرامگاه 119 متر مربع است و در طرف چپ در ورودی،‌ پلكانی آجری جهت دسترسی به پشت بام تعبیه شده است. بنای آرامگاه دارای حیاط و باغچه سرسبزی ست كه مقبره كمال الملك در آن قرار دارد. مزار شیخ عطار هر ساله میزبان عاشقان فرهنگ و ادب ایرانی است كه به قصد زیارت، راه نیشابور را در پیش می‌گیرند تا در فضایی صمیمی و دل‌پذیر در كنار شیخ پیر خود ساعاتی را سپری كنند. بی‌تردید، شیخ عطار نیشابوری یكی از عرفای بزرگ ایران است كه با آفریدن آثاری بدیع، مقام‌خود را جاودان ساخته‌است. 
آرامگاه نظام الملك بكروی نیشابور
این آرامگاه در كدكن نیشابور واقع است.این شهر،چندین مسجد داردكه قدیمی‌ترین آن ها، روی تپه‌ای در محله بالای شهر ساخته شده است. بنای مذكور ، تماماً با آجر و گچ ساخته شده است و به نظر می‌رسد از آثار معماری قبل از دوره ایلخانی باشد. متصل به ضلع خاوری ایوان مسجد، مقبره نظام الملك الخلوی البكروی است كه سلسله نسبت او در سنگ قبرش درج شده است. بنای این مزار، نسبت به ساختمان مسجد، مؤخر است. بنای مقبره را با آجر و گچ ساخته‌اند و خارج سقف آن با كاشی فیروزه‌ای مزین بوده است و هم‌چنین تمام ازاره داخل مقبره تا قریب به یك ذرع ، كاشی مسدس داشته كه اكنون مفقود شده است.
از كاشی‌هایی‌كه در خاك اطراف محل پیدا شده است، معلوم می شود كه كاشی ازاره بنا، بسیار ظریف و دارای نقش دقیق و رنگ آمیزی لاجوردی و سفید بوده است. در گوشواره‌های داخل مقبره، هشت ستون سنگی در نبش دیوار نصب بوده كه امروزه جای آن‌ها خالی است. بالای ازاره كاشی‌كاری شده، كتیبه‌ای با خط ثلث متوسط برجسته نصب است كه بر آن با گچ قسمتی از سوره «یس» را با زمینه لاجوردی و خط سفید نوشته‌اند. از این كتیبه، قریب نیمی باقی است و نیم دیگر آن ، به علت خرابی ضلع جنوب خاوری از بین رفته است. در زاویه جنوب باختری، در خلال باقی مانده كتیبه، عبارت «فی شهر ذی الحجه 906» باقی مانده است .
در وسط مقبره، سنگ مزار نظام الملك قرار داشته كه به جای دیگری منتقل شده است. بر اساس كتیبه سنگ قبر، وفات شیخ معزالدین نظام الملك بن شیخ شهاب الدین سلام الله در سال 938 هـ.ق واقع شده؛ در صورتی كه تجدید نقاشی مقبره در سال 906 هـ.ق بوده، بنابراین، به نظر می‌رسد این مقبره در ابتدا متعلق به شخص دیگری بوده است و چون در سنگ مذكور، عنوان پدر و جد نظام الملك ، مخصوصاً جد او با احترام بیش‌تری ذكر شده است، بعید به نظر نمی‌رسد كه پدر یا جد او در این مقبره دفن شده باشد. در جلوی مسجد و مقبره، گورستان بسیار قدیمی‌ كدكن قرار دارد‌كه بیش‌تر سنگ‌های قبور آن از بین رفته و فقط دو سنگ كوچك كه در پایه ایوان مسجد و نزدیك به یك‌دیگر نصب شده‌اند، باقی است و مربوط به شیخ ابوالوفاء و امیر علاء‌الدین نامی است. از مجموع مفاد سنگ قبر نظام الملك و شیخ ابوالوفاء و امیر علاء الدین چنین برمی‌آید كه مدت زمانی به وسیله عده‌ای از عرفا، به توالی یكدیگر بساط ارشاد در كدكن گسترده بوده است. 
آرامگاه حكیم عمر خیام نیشابوری
یكی از دیدنی‌ترین با‌غ‌های ایرانی، باغی است كه بنای‌ آرامگاه حكیم عمر خیام، در میان آن قرار گرفته و به خود وی تعلق داشته است. حكیم ابوالفتح عمر بن ابراهیم، مشهور به خیام نیشابوری، فیلسوف، ریاضی‌دان، منجم و شاعر ایرانی، در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم هـ.ق می‌زیسته و گویا بین سال‌های 530-506 هـ.ق وفات یافته است. آرامگاه این فیلسوف، در خاور آرامگاه امام زاده محمد محروق و ابراهیم قرار دارد. این محل، سالیان متمادی، از یادها رفته بود و شاید اگر آرامگاه امام زاده محروق نبود، قبر خیام نیز به طور كلی محو و نابود می‌شد. در سال 1341 هـ.ش انجمن آثار ملی،‌ در فاصله 100 متری شمال آرامگاه مزبور بنای یادبود این حكیم بزرگ را ساخت. این بنای عظیم و استوار، از آهن و سنگ و به صورت گنبدی رفیع با ده پایه ساخته شده است و پایه‌های آن با اشكال هندسی و لوزی‌های بزرگ و كوچك به یكدیگر متصل شده‌اند .
سبك این بنا، تركیبی از سبك معماری خاوری و باختری است و سازندگان در ساخت آن، از اندیشه خیام الهام گرفته‌اند. بر اطراف پایه‌های گنبد، هرم‌هایی از سنگ‌های بزرگ و آب نماهایی سنگی ساخته‌اند كه داخل آن‌ها كاشی كاری شده است.درقسمت‌باختر آرامگه ، مجموعه‌ای از كتابخانه و موزه و مهمان‌خانه وجود دارد . 
آرامگاه كمال الملك نیشابور
در باغ شیخ عطار نیشابوری، مقبره محمد غفاری فرزندمیرزا بزرگ كاشانی ملقب به كمال‌الملك از مفاخر نقاشی ایران قرار گرفته است. این بنا با سبك جدید و به صورت مشبك با شش ایوان در سال 1341 بر روی مقبره كمال الملك ساخته شده است. مقبره كمال الملك، به عنوان زیارتگاه فرهنگ دوستان و عاشقان هنر ایرانی ، هر ساله مشتاقان بسیاری را به سوی خود جلب می‌كند . این مقبره در شهر نیشابور واقع شده است.
گورستان‌های نیشابور
در داخل نیشابور برای بعضی از محلات گورستانی بوده و نام گورستان‌هایی كه در كتاب تاریخ الحاكم ذكر شده چنین است :
1 ـ گورستان حیره كه آن‌را گورستان نصر بن زیاد القاضی می‌گفتند. 2 ـ گورستان محله باغك 3 ـ گورستان جنیدالله (شاید جندالله یعنی لشگر خدا) 4 ـ گورستان مصلی 5 ـ گورستان علویه 6 ـ گورستان دروازه معمر كه قبر احمد بن حرب و یحیی بن معاذ و بسیاری از علماء در آن‌جا بوده است 7 ـ گورستان شاهنبر كه بسیاری از علماء در آن‌جا مدفونند 8 ـ گورستان تلاجرد كه مرقد امام‌زاده محمد بن محمد بن زید بن علی بن الحسین (ع) در آنجاست و بنایی از عهد شاه سلیمان صفوی بر مزار امام زاده محمد معروف بمحروق دیده می‌شود و در همین فصل از كتاب آثار باستانی خراسان توضیح كافی نسبت بخصوصیات بنا داده خواهد شد و مزار اكنون در وسط باغی واقع شده كه با آب قنات تلاجردو كه اكنون هنوز آب دار است اراضی باغ آبیاری می‌گردد 9 ـ گورستان شادباخ 10 ـ گورستان فز معرب بوژ 11 ـ گورستان دروازه عروه كه قبر حسین بن معاذ و حسین بن الولید القرشی و خفص بن عبدالرحمن و بسیاری دیگر در آنجاست 12 ـ گورستان عبدالله بن طاهر كه احفاد و عشیره او و سادات علوی در آنجاست 13 ـ گورستان جل آباد (گل آباد) كه اولیاء كبار و علماء در آن‌جا آسوده‌اند 14 ـ گورستان میدان زیاد 15 ـ گورستان حسین بن معاذ.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.