زرتشتیان نام وى را سپیتامه مى دانند. مارتین المانى مى گوید زرتشت در اصول جارات اوتارا بوده است كه به زبان سنسكریت به معنى ستایش كننده عالى مى باشد كه چون به پیامبرى مبعوث شد، لقب زرتشت گرفته است ، زرتشت یعنى تركیبى از اوش به معنى سوزاندن و درخشیدن و زر به معنى زرین ، پس زرت اوشتر یعنى كسى كه چهره اش از نور خدادادى روشن است . آذر گشسب مى نویسد كهاسفتمان پس از رسیدن به مقام روحانى به لقب شترپیر یا زرد رنگ مفتخر گردیده باشد. آذرگشسب مى نویسد: شتر حیوانى نبوده كه در بین آریائیهاى ایرانى اهمیت و ارزشى داشته باشد تا دارنده آن به خود مباهات كند.
پس دارنده شتران زرد رنگ به پیامبر ایران نمى چسبد
واژه زرتشت در تاریخ به دوازده گونه ضبط گردیده است
زردشت ، زردتشت ، زرهشت ، (این سه ، بر وزن : انگشت
زاردشت ، زاراهشت ، وزراتشت (این سه ، بر وزن : خارپشت
زرادشت ، وزراهشت ، وزرادشت (این سه ، بر وزن ، چراكشت
زره دشت ، زره تشت ، وزره هشت (بر وزن دره پشت
زردشت ، زرتهشت ، وزاردهشت ، وزارتهت (به دال مهمله و تاء مضموم.
نام پدر زرتشتپورشب و نام مادرش دغدویه آمده است . )در باب تحصیلات زرتشت نیز اختلاف بسیار است ك برخى او را تحصیلكرده یونان و برخى دیگر شاگرد مكتبهاى فلسفى هند مى دانند.( زرتشت با دختر فراشائوش ترا به نام هووى ازدواج كرد و شاه نیز با دختر زرتشت و جامناسیاه كه از زن اول او بود، ازدواج نمود. زرتشت در سن هفتاد یا هفتاد و هفت سالگى در حالى كه در برابر محراب به عبادت مشغول بود، بوسیله یك سرباز تورانى كشته شد.