• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن صندلی داغ > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
صندلی داغ (بازدید: 3879)
سه شنبه 27/4/1391 - 22:3 -0 تشکر 473833
خودسازی مجازی یا خودِ مجازی سازی


سلام سلام...
قبل هر چیزی بگم اگه خواستید این تاپیک رو حذف کنید اول خود منو از تبیان حذف کنید:) مرسی

شما رو نمیدونم وجدان من یکی بدجوری داد و بیدادش رفته به هوا..
می خوام اینجا خودمو نقد کنم...با تکیه بر فعالیت تبیانی..محلیه برا اینکه تیر های آتشین وجدان مستقیم بخوره فرق سرم..
میخوام اینجا وجدان و عقل پادشاهی کنن..سلطان من از این به بعد عقل و ملکه هم وجدانه..
شما خیلی کارتون درسته منظم میاید میرید کلی بار مثبت دارید مفید هستید فعالیت مستمر و هدفمند و بابرنامه و این حرفا دارید..
ولی..
من از خودم عصبانیم..کلی به خودم و کارم انتقاد دارم..خسته ام..اینجا تا میتونم حال نفسم رو میگیرم..
کسی تا حالا نبوده اینجا بگه بابا فلانی این چه طرز فعالیته این چه طرز حرف زدنه..اصلا اومدی چیکار برنامه ت چیه چقدر بدرد میخوری؟چیکاره این مملکت مجازی هستی؟
پس خودم کلاهمو قاضی میکنم..

هر عزیزی هم تمایل داشت میتونه اینجا خودشو به باد نقد و انتقاد بگیره..میتونه با عقل و وجدانش به مشورت بشینه..حساب کتاب کنه.. از "خودِ مجازی اش" حساب بکشه!..مفهومه دیگه؟

پس چی شد؟ هدف: خود سازیِ مجازی یا به عبارتی خودِمجازی سازیه!:)

فعلا وجدان من ناظر به رفتارهای تبیانی ام هست..در مورد خود واقعی ام یعنی رفتارها و کردارهای خارج فضای سایبری حالا در مکان و زمان مناسب خودش تدبیر میکنم:) کار دارم حالاااااااا...
بسم الله

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


پنج شنبه 29/4/1391 - 17:33 - 0 تشکر 474526

سلام 

من یه اسپم بیام؟ 

همین الان یه نگاه به فعالترینها در هفته بندازید ؟ چقد خوشگل شده و به ترتیب کاراکتر اسمامون قرار گرفته 



در اصل اومدم بگم .. اگه حرفام یه کم الکی بود زودی بگید ویرایش کنم تا بیشتر از این کاربرا نخوندنش و آبروم نرفته

میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

پنج شنبه 29/4/1391 - 22:26 - 0 تشکر 474659

helella16 گفته است :
[quote=helella16;399461;474485]
سلام
از صحبت دوستان به طور کلی برداشت می کنم: نباید افراط تفریط کرد. مباحث جدی و تخصصی جای خودش، تفریحی و سرگرمی هم کنارش..به صورت متعادل..چون نیازه! لازمه!
خب البـــــــتــــــــــه!!!
منتها به شرطها و شروطها..
حرف من اینه: این تعادل با "برنامه" محقق میشه. اینطوری نشه که مثلا خود من یه سر کوچولو به طنز میزنم..شروع می کنم «ترول» خوندن..چهل صفحه آزگار!!..پر تروله..به به..هه هه..و حواسم به ساعت نیست..اولش نیاز دارم یکم بخندم و شاد باشم..ولی چقدر آخه..بقیه ش نیاز "کاذبه"..هوا و هوسه!

بحث نیاز کاذب شد: راضیه جان! فکر نمی کنی شاید برای این تفریح ها و شوخی و خنده ها گاهی دچار نیاز کاذب میشیم؟؟؟
اگه میخوای از زندگی من بدونی باید بگم... نه .. من تو این شوخیها دچار نیاز کاذب نمیشم.. چون واقعا بهش احتیاج دارم
واقعا من دوستانی دارم که تا حالا ابدا نه چت کردن نه پا تو انجمنای جورواجور گذاشتن..خیلی شاد و شنگولن هیچی..منم از اونا انرژی مضاعف میگیرم..
خوش به حالشون.. میدونی چرا اینجوری هستن؟ چون اونا اهل رفت و آمد با رفیق هستن .. معلومه که جمعهای دوستانه ی حقیقی لذتی به آدم میده که روح آدم رو سرشار از نشاط میکنه
این همه رفیق دم دستمون..باور کن برای خوش بودن و وقت فراغت گذروندن به اندازه کافی دوست و رفیق غیر اینترنتی داریم..شاید بی توجهی میکنیم..هیچ با دوستای دبیرستانی یا سابقت رفت و آمد داری؟
ببین عزیزم .. شرایط زندگی آدما با هم فرق داره.. من اجازه ندارم با دوستام رفت و آمد داشته باشم.. اوکی؟
و اصلا هم رفیق دم دستم نیست .. بی توجهی نمیکنم .. ولی دوستی که از نظر مذهبی مثل من باشه ندارم.. حداقل کسی ارتباط نزدیک داشته باشیم ندارم.. یه دوست صمیمی دارم که میتونه بیاد خونه مون ولی مامانم دوست ندارم .. چون خیلی بدحجاب شده نسبت به قبلا
خیلی موقعها پای مسنجر و شبکه و غیره ذالک..بجا اینا یه زنگ ده دقیقه ای بزنیم از یه یار قدیمی حال احوال کنیم والا ارجحه..
آره ارجحه .. ولی من وقتی دوستای قدیمیم همه یا خیلی تغییر کردن یا دیگه در دسترس نیستن پس تنها جا برای خوش گذرونی با دوستانم انجمنهاست.. جدی میگم
خلاصه..آره..هدفمند با برنامه سر بزنیم یه مبحث تفریحی شرکت کنیم چند تا جدی....
آره .. آفرین .. منم از همین حرفت لذت میبرم.. چون میگی خودمونو بسازیم تا هدفمند بشیم.. یه دونه طنز .. چندتا جدی .. اکسلنت .. گرِیت 

میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

جمعه 30/4/1391 - 9:28 - 0 تشکر 474749

modir_e_movafagh گفته است :
[quote=modir_e_movafagh;723339;474659][quote=helella16;399461;474485]
سلام
از صحبت دوستان به طور کلی برداشت می کنم: نباید افراط تفریط کرد. مباحث جدی و تخصصی جای خودش، تفریحی و سرگرمی هم کنارش..به صورت متعادل..چون نیازه! لازمه!
خب البـــــــتــــــــــه!!!
منتها به شرطها و شروطها..
حرف من اینه: این تعادل با "برنامه" محقق میشه. اینطوری نشه که مثلا خود من یه سر کوچولو به طنز میزنم..شروع می کنم «ترول» خوندن..چهل صفحه آزگار!!..پر تروله..به به..هه هه..و حواسم به ساعت نیست..اولش نیاز دارم یکم بخندم و شاد باشم..ولی چقدر آخه..بقیه ش نیاز "کاذبه"..هوا و هوسه!

بحث نیاز کاذب شد: راضیه جان! فکر نمی کنی شاید برای این تفریح ها و شوخی و خنده ها گاهی دچار نیاز کاذب میشیم؟؟؟
اگه میخوای از زندگی من بدونی باید بگم... نه .. من تو این شوخیها دچار نیاز کاذب نمیشم.. چون واقعا بهش احتیاج دارم
واقعا من دوستانی دارم که تا حالا ابدا نه چت کردن نه پا تو انجمنای جورواجور گذاشتن..خیلی شاد و شنگولن هیچی..منم از اونا انرژی مضاعف میگیرم..
خوش به حالشون.. میدونی چرا اینجوری هستن؟ چون اونا اهل رفت و آمد با رفیق هستن .. معلومه که جمعهای دوستانه ی حقیقی لذتی به آدم میده که روح آدم رو سرشار از نشاط میکنه
این همه رفیق دم دستمون..باور کن برای خوش بودن و وقت فراغت گذروندن به اندازه کافی دوست و رفیق غیر اینترنتی داریم..شاید بی توجهی میکنیم..هیچ با دوستای دبیرستانی یا سابقت رفت و آمد داری؟
ببین عزیزم .. شرایط زندگی آدما با هم فرق داره.. من اجازه ندارم با دوستام رفت و آمد داشته باشم.. اوکی؟
و اصلا هم رفیق دم دستم نیست .. بی توجهی نمیکنم .. ولی دوستی که از نظر مذهبی مثل من باشه ندارم.. حداقل کسی ارتباط نزدیک داشته باشیم ندارم.. یه دوست صمیمی دارم که میتونه بیاد خونه مون ولی مامانم دوست ندارم .. چون خیلی بدحجاب شده نسبت به قبلا
خیلی موقعها پای مسنجر و شبکه و غیره ذالک..بجا اینا یه زنگ ده دقیقه ای بزنیم از یه یار قدیمی حال احوال کنیم والا ارجحه..
آره ارجحه .. ولی من وقتی دوستای قدیمیم همه یا خیلی تغییر کردن یا دیگه در دسترس نیستن پس تنها جا برای خوش گذرونی با دوستانم انجمنهاست.. جدی میگم
خلاصه..آره..هدفمند با برنامه سر بزنیم یه مبحث تفریحی شرکت کنیم چند تا جدی....
آره .. آفرین .. منم از همین حرفت لذت میبرم.. چون میگی خودمونو بسازیم تا هدفمند بشیم.. یه دونه طنز .. چندتا جدی .. اکسلنت .. گرِیت 


یعنی منو میگی تاحالا اینجوری قانع نشده بودم!!!
خب من با توجه به پیش فرض ذهنیم اینارو گفتم: بچه های باایمان از هم رنگ های خودشون دوست پیدا میکنن. و همیشه دختر خوب دور و بر آدم هست(!)
دیگه امان از وقتی که قحطی دوست همرنگ و همدل باشه:(
منم دخترعمه م رو که بهترین دوست و همبازی دوران کودکی و نوجوونیم بود بخاطر همین اختلاف فاحش عقاید و فرهنگ خانوادگی عملا از دست دادم..ولی خب کسانی رو که بدست اوردم ارزشش رو داشتن..حتی اگه تنها هم میموندم بی یار و رفیق همفکر، بازم ایمانم..حفظ ارزشام..حفظ یه سری اخلاقیات به این تنهایی می ارزید(بیرون آتیش نشستم میگم چقدر شعله هاش قشنگه!..از حال دل پروانه هایی که ذره ذره میسوزن بیخبرم!)
البته من الان جای تو نیستم پس بهتره خودمو تو اون شرایط نذارم چون نمیتونم حقیقتا همذات پنداری کنم..
فقط میتونم بگم این محدود شدن روابط..اگه به بهای حفظ اخلاقیات مذهبی باشه...."عقل" میگه خوشا به سعادتت..
دیگه دوست دارم بیشتر حرف بزنم ولی بمونه وقتی دوتا و چهار چشم شدیم!!

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


جمعه 30/4/1391 - 9:46 - 0 تشکر 474756

به عنوان یاد آوری:
این تاپیک برای دادن هشدارهای مداوم به خوده. تا خودمون رو تو سایت، "ول" نکنیم. که اگه ول کنیم، کلی زمان از دست میره اما به نسبتش ثمر درست و حسابی برای خودمون و دیگران باقی نمیمونه.

میخواستم صدای دستور دادن عقلم رو به گوش تبیونی ها برسونم.
خیلیا شاید فکر کنن: خب تو خلوت اینکارو بکن..چرا میای داد میزنی؟
میگم: اینطوری انگار کلی فرشته حاضر، ناظر به تصمیماتم باشن..از خجالت اونا هم که شده مراقب رفتار و کردار و حرفام هستم.
از طرف دیگه: یه چیزایی عمومیت داره..مطمئنم بعضی از شما هم درگیرش هستید.
اعتیاد به نت رو بذاریم کنار، کی میتونه ادعا کنه کاملا درست و بجا از اینترنت استفاده میکنه؟ و فعالیتهاش نسبت به زمان و انرژی ای که میذاره سوددهی قابل توجهی داره؟(پس چی که باید حسابگر بود!لحظه لحظه عمرمونه..با ارزشه..کی گفته زمان طلاست؟ زمان رو اگه بهینه استفاده کنیم به طلا بل باارزش تر دست پیدا میکنیم)
پس چون فکر میکنم بعضا با خودتون رودربایستی دارید..به نمایندگی از شما..اینجا آلارم های وجدانم رو رو بلندگو میذارم(!)..پیه رسوایی رو به تنم میمالم و هی خودمو نصیحت میکنم! (این یه بخش کاره)

اول فکر میکردم تو این تاپیک فقط خودم خواهم بود با خودم..ولی چون برخی عزیزان چراغ سبز دادن..خوبه که یه همفکری و طرح های کلی هم داشته باشیم..

ولی بگما خودسازی در اینجا در مرحله اول و مهمتر فردیه و شخصی
چرا؟
چون هر کسی بهتر از بقیه تشخیص میده چی براش لازمه و چی سمّه:)
اما میشه به یه سری اصول کلی هم رسید که قابل تعمیم جمعی باشه..نکاتی که بدرد همه کاربرا میخوره..

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


جمعه 30/4/1391 - 9:52 - 0 تشکر 474760

دوستان عزیزی که تا اینجا بنده رو همراهی کردن..نظرات و پیشنهادات خیلی خوبی داشتن:

بیشترش هم مبنی بر این بود که خیلی زود به عرصه عمل برسیم..دچار شعار زدگی نشیم..و خیلی هم ایده آلی و آرمانی نباشه طرحها و اهداف و برنامه هامون.
چــــــــشــــــــم
اما یه مطلبی هم هست:
چون حالت آرمانی برامون سخته..دلیل نمیشه که خوب و مطلوب نباشه..مشکل از بد عادتی ماست..
پس توقعمون رو از خودمون پایین نیاریم(منظور اذیت کردن خود نیست..منظور داشتن روحیه پیشرفت و بهروزیه..)

پس از لحاظ تئوری و نظری، شایسته ها و بایسته ها رو مرور خواهیم کرد هر کس به اندازه توان خودش اهداف رو عملی میکنه..ریاضتی هم در کار نیست.
منطقیه؟؟؟؟؟قبوله؟؟؟؟؟
محتاج نقدهای نافذ عزیزان هستم:)

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


جمعه 30/4/1391 - 9:59 - 0 تشکر 474762

نکته:
من فکر میکنم لذت بردن و شاد بودن فقط با خوش و بش دوستانه محقق نمیشه..یعنی "شادی" و "لذت"، لزوما با "تفریح و سرگرمی" محقق نمیشه.

میشه تو مباحث جدی فکر کرد و نوشت و خیییییلیییییی هم از مفید بودن لذت برد..

پس قرار نیست کسی از خودش سلب آسایش کنه..یا سرد و خشک تر بشه...یا اینترنت براش فقط جنبه علمی آموزشی داشته باشه..

مثلا همین شرکت در صندلی داغ...همین که سوال میپرسیم هم کلی نشاط داره..هم یکم به مغزمون فشار میاریم..من خودم عاشق طرح سوالم..ولی بهتره افراط نکنیم(نکنم) و سوالا خوشگل تر و منطقی تر باشن..و البته بیش از حد زمان صرفش نکنیم.(خشم ثمره و سلطان!!؟)

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


جمعه 30/4/1391 - 10:22 - 0 تشکر 474768

soltan_azdad گفته است :

سلام
سلام
یا هللا ; من هنوزم در مورد رضای خدا با شما اختلاف نظر دارم و میگذرم که نمیشه یارو کرد!!
آخه چراااااااااااااا؟ حتما در مورد مفهوم رضای خدا داشتن هرکدوم یجور فکر میکنیم چون شکی نیست هرکاری بر اساس رضای او باید باشه..هر کاری..هر هر هر هر..(حالا اگه نیست یه بازنگری دورنی باید انجام بشه..)..دیگه ادامه بحث در این مقال نمیگنجه..به پیشوای خودتون رجوع بفرمایید و خود حدیث مفصل بخونید از این مجمل
آما  فی ما تتمه
در مورد پیگیری هم والا ما از کوچیکی به خاطر قاطی شدن شدن شجاعت و حماقت تو خط مقدم همه کاری بودم( ولی همیشه نفر دوم بودم که حداقل ببینم نفر اول چه بلایی سرش میاد!! یعنی الان شما نفر اولی؟؟)
و اهداف کیفی...اهدافی که در جهت افزایش کیفیت باشند ولی بشه با شاخص های کمی تو بازه های زمانی سنجید.یعنی شاخص داشته باشه/زماندار باشه
اگر بشه طی یه برنامه ریزی همچین اهدافی رو پی ریزی کرد میشه یه جورایی کار فردوسی رو کرد که آخرش گفت بسی رنج بردم...حافظا!!!
ولی اگر نه! شما بخوای فقط انجام بدی!من بخوام فقط حرکت کنم میشه جزو اهداف کیفی(kifi)...میره تو کیف و پرونده بسته میشه!!
اوهوممممم...حالا شـــــــد! آفلین پسل خوب!
پـــــــــس...بزرگ فکر کنیم ولی کوچیک قدم برداریم.بحثامون رو بکنیم و بعدش برنامه ریزی کنیم
منم هرجا شما راهنما بزنی اون سمتی میپیچم...گاها سبقت هم میگیرم...
بوق بوق
چی چی؟؟؟؟؟؟؟؟ مادر نزاییده کسی که از فول لوکس قرمز گوگولی من بخواد سبقت بگیره! اگه هم زاییده من کشتمش!!!!!!
helella16 گفته است :

قبل از همه سلام
بعد از همه تشکر بینهایت که همه حرفای دله...چرا بایستی حذف بشه؟حذف شدنش برابر حذف شدن من هست

سلام بر سلطان بزرگ
ممنون..آخه میدونید موقع نوشتن خیلی داغ بودم نزدیک بود یه n تایی خط قرمز رو زیر بگیرم! این بود که با این جمله اول خیال خودمو آسوده کردم تا وجدانم از آزادی بیان مطلق(!) نهایت استفاده و لذت رو ببره:)

واقعا با حرفاتون موافقم اگر عملی بشه!!!
این از اون اگرهای محال آمیزه؟!
اگر عملی بشیم(چه ایهام باحالی هم داره!!)
 یعنی شما نیستید!؟!:)
ولی خب اینطوریا هم نیست که فقط بیاییم برای ساختن...آباد کردن...اینا شعاره...بعضا حالمون گرفته میاییم دوتا جمله بگیم دلمون وا شه...طنز طرفدارش همیشه زیاده...حتی تو فروم های کشورهایی که واسه همدیگه سر ثانیه کری میخونن!!
آره سخته..خود من بعد از کارهای روتین در فضای بیرون وقتی میومدم نت با تمام وجود نیاز به تفریح رو احساس میکردم..میگفتم لااقل اینجا یکم از جو مباحثات جدی علمی و مسائل خشک و وظایفی که باهاشون سروکله میزنم دور شم و خستگی در کنم و اینا( هرچند تو واقعیت بازم بیشتر بازیگوشی میکنم:) ..اما آخه بیش از اندازه جذب این قسمتهای تفریحی شدم..برا شما شغله برا من حکم بازیگوشی داره!..چقدر چتربازی آخه؟!
اینم که میگین برای رضای خدا باشه...نچ...زیاد به دلم نشست...همچین شعاره انگاری
البته بد نیست آدم شعار بده
نچ نچ..این که با سایر اهداف منافاتی نداره..رضای خدا همیشه رأسه..اصلا "باید" شعار هر مؤمن همین باشه(رجوع شود به بحث خالص یعنی چه-معارف)
آدم بدون شعار آرمان نداره...آرمان آدماست که آدما رو هدفمند میکنه

 دقیقا آرمانگرایی نقطه ضعفه منه..(آرمانگرایی از نوع کمالگرایی افراطی)..و آدم بدون عمل آرمانش بدرد همون شعار تنها میخوره:)

ولی جمله ی زیر رو واقعا قبول دارم. باید با صدای داوود نماینده بخونید:
قال هللا (سلام التبیان علیه) : برا رفیق بازی و حرفای دوستانه بی اهمیت یاهو هست..شبکه هست..موبایل هست..اینجا فضا مخصوص کارها و حرفای واجب تر و مهمتریه
من همه جوره حاضرم در مورد اهداف کیفی(اگر حاضرید تنظیم کنید) به شدت پیگیر بشم و به قدرت همکاری کنم!!
خدایت نگه دارد!!
خیلی جالبه دیشب سر همین مسئله با یه دوست عزیزی کلی بحث کردیم..اون عدل نقطه مخالفتش با من رو این جمله متمرکز بود..خب..آخرش هیچ کدوم چندان قانع نشدیم!
---حرفتون دلگرم کننده ست..منتهاش نمیدونم منظورتون از پیگیری همون مدل پشتیبان کوشا جانه؟(!!!هه)..کلا این حرفتون مبهمه..آخه هدف خودش متشکله از کمیت و کیفیت(هدف کیفی؟)..و منظورتون از تنظیم اهداف هم همون برنامه ریزیه؟! شما به برنامه ریزی برا فعالیت مجازی اعتقاد دارید بالاخر یا خیر؟(چون از حرفای قبلی تون اینو نفهمیدم!)
شایدم منظورتون کنترل بیشتر روی پستهای اسپمه و...
(الانه که جناب سلطان دست توبه به آسمون برداره و های های اشک بریزه...!هه هه)
-----
بینهایت به توان بی نهایت ممنون
ویوا سلطان
soltan_azdad گفته است :
[quote=soltan_azdad;507077;474498][quote=helella16;399461;474238][quote=soltan_azdad;507077;474199][quote=helella16;399461;473836]گام اول: چند تا تذکر کلی و جدّا جدی..
هی دختر!
از این به بعد یه برنامه کلان درست و حسابی میریزی برای همه فعالیتهای داخل نت..نبینم بی هدف یا برنامه بیای و بی حساب در تاپیکها نظر بدی. کارت رو اصولی انجام بده تا یه جایی رو بگیره..این طوری چه محصولی به دست میاد؟ هیچ و پیچ! بدون نظم و برنامه کلی وقت و انرژی و سرمایه فکری تلف میشه..پوچ پوچ..دیوانه! ضرره ضـــــــــــــرررررررر!!!

همه حرفهات کاملا باید حساب شده و هدفمند باشه..باید به حرفایی که میزنی یقین داشته باشی..تو مسئول تک تک کلماتت هستی..باید مراقب تاثیراتش باشی..نذار که سخنگوی مطلق دل تو باشه..از فیلتر عقل و فطرت ردش کن بعد رو مانیتور بیار..
نیت نیت..نیتت خالص خالص و پاک پاک هست یا نه؟ فقط رضای خدا؟ نزدیکی به او؟
نذار پای "خود" نفسانی بیاد وسط..تو حاشیه باش..چیزی که  مهمه حرف حقه نه حرف تو..ببین چی مناسب اهداف متعالیه سایت هست چی نیست..
چقدر حرفات به درد می خورن؟ این همه اومدی و رفتی چی دستگیر بقیه شد؟چیزی گفتی موندگار باشه هر کسی هر وقتی بیاد بخوندش اثر و فایده قابل توجهی براش داشته باشه؟هاااااااااااان؟
بس کن این رفیق بازی رو..برا رفیق بازی و حرفای دوستانه بی اهمیت یاهو هست..شبکه هست..موبایل هست..اینجا فضا مخصوص کارها و حرفای واجب تر و مهمتریه..وقتتو پای چی میذاری؟ اومدی اینجا فقط بگو بخند؟؟ که چی؟؟ چرا به بقیه انجمنها سر نمیزنی؟ این همه مبحث مفید رو زمین مونده..این همه کار جدی..آخه چقدر به فکر مسخره بازی هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بسه بابا یکم جدی بگیر..خودت رو..هدفت رو..اهداف متعالیه سایت رو..
تا کی میخوای مصرف کننده..ببخشید یه کاربر منفعل بیکار باشی..بابا بلند شو..یه کم فعالیت..یه جو غیرت..یه کلمه حرف حساب بزن..پاشو ببینم..یللی تللی بسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسه!!!!!!!!!!!!

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


جمعه 30/4/1391 - 11:15 - 0 تشکر 474779

سلام
خب تا اینجا که بحث خیلی خوب پیش رفته.
حالا میشه بگید از کجا و چطوری باید شروع کرد؟؟؟ و دقیقا باید چی کار کنیم؟؟؟

جمعه 30/4/1391 - 11:19 - 0 تشکر 474780

سلام هللا جان

مثل همیشه مبحثی زدی با موضوع ناب و جدید و حساس!

بهترین کار کم کردن و تعدیل زمان استفاده ار اینترنت هست . و هدفمند کردن. الکی نچرخیم. متوجه اهمیت کارهای حقیقیمون باشیم .

فعلا اینا رو داشته باش:))

یاعلی

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

جمعه 30/4/1391 - 12:43 - 0 تشکر 474829

سلام دوباره

من کلا موافقم جز اون موردی که با هم اختلاف نظر داریم و اینکه بحث نمیکنم در موردش به دلیل اینه که ممکنه سوء تفاوت بشه.متوسطانه بعضیا دنبال همین سوژه ها هستن!!میگذریم...

next

هللا خانم!!

من تو این مدت کوتاهی که تو جمع دوسِتان بودم متوجه شدم کار تیمی بسیار ضعیفی داریم!!!

اصلا کار گروهی رو نمیشناسیم!!!

نمیشه اینطوری با همه هم قدم شد...یعنی شاید خیلیا هم مثل آقا پیمان/منیجر/حاصل/ هم مشتاق باشن از زندگیشون مشتق بگیرن عددای زاید رو حذف کنن.ولی هیچ نقطه اکسترممی نیست...

من میگم بیاییم یه نقطه رو در نظر بگیریم تا به صورت حدی بهش نزدیک بشیم.هرچند هیچ وقت بهش نمیرسیم چون حدیه.من عاشق همینم...تلاش تا آخرین حد و نرسیدن!!!

next

اگر اُریب باشید بریم سراغ باقی موضوعات و شکل پایه ریزی برنامه هـــــا

البته اگر فقط به شیوه ی رهبری کردن قدم نگذاشته باشید و بخوایین مدیریتی عمل کنید(فرق بین مدیر و رهبر-ر.ک  مدیر موفق)

ما همه در راه توایم هللا-گوش به فرمان تو ایم هللاD:

در ضمن اون فول لوکس آخرش واگن هم داره؟؟؟چند نفرست؟

من از اين كوه بالا خواهم رفت.ميگويند ارتفاعش زياد است.راهش طولاني و شيب دار است,پر از صخره و صعود به آن بيش از حد دشوار است.كارخودم است.از آن بالا خواهم رفت.به زودي مرا خواهي ديد كه از قله برايتان دست تكان ميدهم يا از فرط تلاش بر دامنه جان ميسپارم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.