تبیان، دستیار زندگی

هو العزیز

سلام به همه دوستان

همه روزه از اطراف و کنار شبهاتی در مورد دینمون ( اسلام ) شنیده می شه مسلما شما هم کم و بیش شنیدید .

اینجا می تونید شبهاتی را که شنیدید مطرح کنید و با کمک هم دیگه جواب قانع کننده ای به شبهات بدیم .

خداوند ابا دارد از اینکه کارها را بدون واسطه انجام دهد . در عالم هستی هر معلولی علتی دارد و همه ی اینها در طول اراده ی الهی است. پس در آخر همه ی کارها با واسطه توسط خداوند انجام شده است.

با عرض سلام
خداوند برای خلق بعضی از نعمتها را با واسطه قرار دادن در اختیار عالم قرار میدهد.خب خداوند ملائک ویا فرشتگان را واسطه ای برای فرستادن نعمتها برای موجودات زمین قرار داده است.لازم بذکر است خداوند به خاطر مقامش /خود این کارها را با واسطه انجام میدهد.                  آخرین خبر....................................او می آید

با سلام 

daniel_848  محترم شبهه ای که شم مطرح کردید در زمان امام صادق از سوی زنادقه مطرح شد و پاسخ آن در کتاب توحید مفضل آمده است . امیدوارم آدرس رو درست داده باشم .

به نام خدا سلام

امروز که داشتم درس می خوندم به یه آیه ای برخوردم که برام سوال پیش اومد .

این قسمتی از آیه 6 سوره مائده هست :

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاةِ فاغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَیْدِیَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ ... /  اى كسانى كه ایمان آورده‏اید چون به [عزم] نماز برخیزید صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید ...

برام سوال پیش اومد که چرا نوشته " تا آرنج " ؟ .. چون ما آب رو از آرنج می ریزیم پس باید می نوشته " من المرافق " ، نه " الی المرافق "

تا اونجایی که من می دونم اهل سنت دستشون رو رو به بالا می گیرن و آب وضو به سمت آرنج  حرکت می کنه . اما ما آب رو از آرنج می ریزیم .

آیا معنی و منظور دیگه ای بوده از " الی المرافق " ؟

ممنون میشم یکی جواب بده .

شاد باشین

به نام هستی بخش عالم

سلام

(اى كسانى كه ایمان آورده اید هنگامى كه براى نماز بپاخاستید صورت و دستهاى خود را تا آرنج بشوئید و قسمتى از سر و همچنین پا را تا مفصل (یا برآمدگى پشت پا) مسح كنید. (یا ایها الذین آمنوا اذا قمتم الى الصلوة فاغسلوا وجوهكم و ایدیكم الى المرافق و امسحوا برؤ وسكم و ارجلكم الى الكعبین ).

1 - حد صورت از طرف طول از رستانگاه مو تا چانه و از طرف عرض آنچه در میان انگشت وسط و ابهام (انگشت شست ) قرار مى گیرد، ذكر شده و این در حقیقت توضیح همان معنائى است كه از كلمه (وجه ) در عرف فهمیده مى شود، زیرا وجه همان قسمتى است كه انسان به هنگام برخورد بر دیگرى با آن مواجه مى شود.

2 - حد دست كه باید در وضو شسته شود، تا آرنج ذكر شده ، زیرا مرافق جمع (مرفق ) به معنى (آرنج ) است ، و چون هنگامى گفته شود دست را بشوئید ممكن است به ذهن چنین برسد كه دستها را تا مچ بشوئید، زیرا غالبا این مقدار شسته میشود، براى رفع این توهم مى فرماید: تا آرنج بشوئید (الى المرافق ).

و با این توضیح روشن مى شود، كلمه (الى ) در آیه فوق تنها براى بیان حد شستن است نه كیفیت شستن ، كه بعضى توهم كرده اند و چنین پنداشته اند كه آیه مى گوید: باید دستها را از سر انگشتان به طرف آرنج بشوئید (آنچنانكه در میان جمعى از اهل تسنن رائج است ).

توضیح اینكه این درست به آن میماند كه انسان به كارگرى سفارش میكند دیوار اطاق را از كف تا یك متر، رنگ كند، بدیهى است منظور این نیست كه دیوار از پائین به بالا رنگ شود، بلكه منظور این است كه این مقدار باید رنگ شود نه بیشتر و نه كمتر. بنابراین فقط مقدارى از دست كه باید شسته شود در آیه ذكر شده ، و اما كیفیت آن در سنت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) كه بوسیله اهلبیت به ما رسیده است آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان . باید توجه داشت كه (مرفق ) هم باید در وضو شسته شود، زیرا در اینگونه موارد به اصطلاح غایت داخل در مغیا است یعنى حد نیز داخل در حكم (محدود) است .

آرسو عزیز این برگرفته از تفسیر نمونه هست امیدوارم پاسخ سوال شما دوست عزیز باشد ....موفق باشید

با تشكر از خانم گلها كه به این سوال پاسخ دادن.بنده هم مطلبی داشتم در این زمینه كه صلاح دونستم در تكمیل توضیحات شما ارایه بدم.

توضیح:به دلیل حساس بودن مسئله شیعه و سنی تمامی مطالبی كه در اختیار دوستان قرار میدم با ذكر منبع و مائخذ میباشد.از دوستان دیگری كه در این ضمینه (پاسخگویی)فعالیت دارن خواهش میكنم مطالبشون رو با دلیل و مدرك و ماءخذ بیان كنند.

اختلاف شیعه و اهل سنت در این مسائل به اختلاف در مبانی استنباط احكام دینی بر می گردد.
هر یك از مذاهب فقهى اسلامى براى استنباط احكام دین، از یكسرى اصول و مبانى بهره می گیرند. طبیعى است كه اگر در اصول، مبانى و منابع استنباط با هم اختلاف داشته باشند، نتیجه و ره آورد استنباط ها متفاوت خواهد شد. بسیارى از اختلافات فقهى شیعه و سنی،‌ ریشه در تفاوت دیدگاه ها در اصول و مبانى استنباط دارد، مثلا‍ً اهل سنت افزون بر قرآن و سنت پیامبر(ص) به سنت صحابه و گاهى به سنت تابعین ارزش مى دهند،‌ ولى شیعه افزون بر قرآن و سنت پیامبر (ص)، به سنت اهل بیت پیامبر(ص) بها مى دهند و سنت صحابه را اگر مستند به سنّت پیامبر نباشد، به عنوان منبع شرعى نمى پذیرند.

برخى از اختلافات فقهى ریشه در همین نكته دارد. اختلاف در وضو هم از همین نوع است. شیعیان با تمسك به حدیث ثقلین، به اهل بیت و امامان معصوم(ع) مراجعه مى كنند و احكام شرعى خویش را فرا مى گیرند، امّا اهل سنّت این چنین عمل نمی کنند.

در زمان خلفا به ویژه خلیفة دوم (عمر) سیاست جلوگیرى از نشر حدیث رواج داشت و خلفاى بعدى تا زمان عمر بن عبدالعزیز، همین سیاست را در پیش گرفتند كه سرانجام بسیارى از روایت هاى پیامبر اسلام(ص) و حوادث صدر اسلام به فراموشى سپرده شد و نسل هاى بعدى نسبت به آن بیگانه شدند. زین پس شیعیان با مراجعه به امامان معصوم(ع) توانستند سنت فراموش شده پیامبر(ص) را دریابند و آن را سرمشق زندگى خویش قرار دهند؛ به عنوان مثالدر مورد وضو: امام باقر(ع) در این راستا ظرف آبى برداشت و به وضو پرداخت و فرمود: پیامبر (ص) چنین وضو مى ساخت.(1)

كیفیت وضوى اهل سنت به جهت تفسیرى است كه ایشان از آیه "فاغسلوا وجوهكم و ایدیكم الى المرافق" (2) دارند.
ظاهر معناى آیه چنین است كه صورت و دست‏ها را تا آرنج بشویید. اهل سنت از كلمه "الى" خیال مى‏كنند كه آیه مى‏گوید دست‏ها را از سرانگشتان به طرف آرنج بشویید، ولى با اندكى دقّت روشن مى‏شود كه كلمه "الى" تنها براى بیان حدّ شستن است، نه كیفیّت شستن.

توضیح: آیه درست به آن مى‏ماند كه انسان به كارگرى سفارش مى‏كند دیوار اتاق را از كف تا یك متر رنگ كند. بدیهى است منظور این نیست كه دیوار از پایین به بالا رنگ شود، بلكه منظور این است كه این مقدار باید رنگ شود، نه بیشتر و نه كمتر. بنابراین فقط مقدارى از دست كه باید شسته شود، در آیه ذكر شده ، اما كیفیت آن در سنت پیامبر (كه به وسیله اهل بیت به ما رسیده) آمده است و آن شستن آرنج است به طرف سر انگشتان.(3)

البته مذاهب چهارگانه اهل سنت، شستن دست هنگام وضو از سر انگشتان تا آرنج را واجب نمى‏دانند و مى‏گویند بهتر است كه بدین طریق وضو گرفته شود.
امامیه(شیعه) گفته‏اند: از آرنج واجب است و عكس آن باطل است، هم چنان كه مقدّم داشتن دست راست بر چپ واجب است. باقى مذاهب گفته‏اند: شستن آن‏ها به هر طریقى كه باشد، واجب بوده و تقدیم دست راست و شروع از انگشتان تا آرنج افضل است؛ (4) یعنى ثواب بیشترى دارد.

شستن پا به جاى مسح كه میان اهل سنت رواج دارد، تفسیر خاصى است كه از ادامه همان آیه ارائه داده‏اند. به نظر آنها كلمه "ارجلكم" (پاها) بر "وجوهكم" (صورتها) عطف شده و باید مانند آن شسته شود، اما شیعه معتقد است این كلمه بعد از كلمه رؤوس (سرها) ذكر شده و عطف به آن است و باید پاها را مانند سر مسح كنید.

در هر حال اختلاف عمل در مذاهب اسلامى ناشى از اختلاف برداشت و فهم متفاوت از آیات بوده و سنت پیامبر را هر دو گروه طبق عقیده خود مى‏دانند، اما شیعه افتخار دارد كه پیرو ائمه اطهار بوده و پیشوایان معصوم(ع) از آیات الهى و روش و سنت و گفتار رسول خدا(ص) آگاه‏تر بوده و درست‏تر تفسیر مى‏كنند.
و همان گونه كه بیان شد در روایات ائمه(ع) بیان شده كه روش وضوى پیامبر(ص) به روش شیعه بوده است.

در مورد نماز نیز فرق هایی بین شیعه و سنی هست مانند مسئله دست بسته بودن (تكفیر و یا تكتّف) در حال نمازكه اهل سنت انجام می دهند، از زمان خلیفه دوم مرسوم شد و از بدعت هاى ایشان است . در زمان پیامبر و خلیفه اول این طور نماز می خواندند هنگامى كه اسیران جنگى ایرانى بر عمر وارد شدند، همین كار را كردند. عمر از این كار خوشش آمد و گفت : خوب است در نماز در برابر پروردگار همین كار را بكنیم . اما شیعه با توجه به روایات امامان معصوم آن را درست نمی داند.

امام باقر(ع) فرمود: و علیك بالاقبال على صلاتك ... قال : ولا تكفّر فانّما یصنع ذلك المجوس؛ بر تو باد به توجه قلبى بر نمازت ... و دست بر روى دست در حال نماز نگذار، زیرا این كار مجوس است.(5)
بنابر این به عقیده شیعه این نحو نماز خواندن درست نیست وتكفیر یكى از مبطلات نماز است، زیرا بدعت در دین محسوب می شود.پیامبر(ص)فرمود: صلّوا كما رأیتمونى أصلى ؛ همانطور كه من نماز مى خوانم نماز بخوانید. پیامبر و اصحاب دست بسته نمى خواندند.

پى‏نوشت‏ها:
1- شیخ حرّ عاملی، وسایل الشیعه، ج 1، ص 274،‌ ج 7.
2 - سوره مائده (5) آیه 6.
3 - تفسیر نمونه، ج 4، ص 286.
4 - محمد جواد مغنیه، فقه تطبیقى ،ترجمه كاظم پورجوادى، ص 40.
5 - وسائل الشیعه ، ج 4 باب 15 از ابواب قواطع الصلاة.

شُبه دیگری كه جای بحث دارد این است  

چرا برای‌ شهادت‌ امام‌ حسین‌ (ع‌) مراسم‌ اربعین‌ برگزار می‌ شود، ولی‌ در رحلت‌ پیامبر و سایر ائمه‌ این‌ کار صورت‌ نمی‌گیرد؟

به نام خدا سلام

ممنون از گلهای عزیز و عاشق ترین مرد زمین گرامی

به معنی دیگه " الی " توجه نکرده بودم . مثل " الی یوم القیامه " که میشه تا روز قیامت .

جوابمو گرفتم . ممنوووووون

شاد باشین

سلام

آقای عاشق ترین مرد زمین، این 50 ركعت كه گفتید یعنی چه؟ (به لهجه برره نبودا)

راستی به خانومتون بفرمائید كه من رفتم دفاع مقدس، خیلی تاپیكارو خوندم ولی مطلبی ندارم بزارم.خب به سنم قد نمیده D:

از جنگ و دفاع مقدس فقط چند تا چیز میاد تو ذهنم، قطع شدن برنامه كودك، آژیر خطر، ترس، تاریكی، بمباران،‌ سربازا، مقاومت، خون، شهید، ارزش، فراموشی ملت.

ببخشید كه خارج از تاپیك صحبت كردم،‌در مورد موضوع این تاپیك یه چیزی میخواستم بگم. یكی از دوستان قدیما سوالی از من پرسید. میگفت " این بهشت كه تو قرآن میگه وعده میدیم به نیكوكاران و مومنان این كه همش اجناس زمینیه كه!! مثلا اون تخت و نهر آب و حوری و ... همه تو زمین هم پیدا میشن! پس كجاش جذابه كه ما براش زحمت بكشیم؟"

البته بنده حوری ندیدم شاید ایشون دیده باشن. میگن كه خانمهای خارجی كمی شبیه حوریان هستند.

سلام علیکم

جناب پوپک اگر اجازه بدید من جوابتون رو بدم چون دوستان هنوز جواب ندادند .

پنجاه و یک رکعت نماز مقصود نماز های واجب روزانه است به اضافه نافله ها یعنی 17+ 34=51

در مورد سوال بعدیتون باید عرض کنم که :

نعمتهای بهشتی هم جنبه مادی داره و هم معنوی یعنی بعضیش جسمیه و بعضی روحی . در دنیا خداوند متعال یک نشانه هایی از نعمتهای بهشتی رو قرار داده اما اینقدر ناچیزه که قابل مقایسه با اصلش که تو بهشت وجود داره نیست . مثلا غذایی که در دنیا است هم طعمش و بو و رنگ و شکل و تمام خصوصیات دیگش جذابیت زیادی نداره و همراه با مشکلات فراوانه یعنی غذای دنیایی همراه با سختی  تهیه می شه و خوردنش هم محدودیت داره و اگر زیاد بخوریم مریض می شیم  و دفع کردنش هم یه مشکل دیگه . اما در بهشت هیچ کدام از مشکلات نیست . اولا طعم و مزه و بوی غذاها طوری است که در دنیا هیچ وقت احساس نشده و ثانیا همراه با زحمت و بیماری و محدودیت و دفع نیست . 

این مساله در تمام نعمتها وجود داره . بعلاوه این فقط نععتهای مادی است و نعمتهای معنوی از این هم بالاتره همون طور که در دنیا هم نعمتهای معنوی مثل آرامش و امنیت و محبت و رضایت واقعا لذت بخشه و کسی که لذت اینها رو درک کنه به لذتهای مادی نمی پردازه در بهشت این لذتها خیلی بیشتر و بهتر و کامل وجود داره و امنیت و آرامش اونجا تمام نمی شه و احساس رضایت از خدا و رضایت خدا از انسان چیزیه که شاید از تمام نعمتهای بهشتی بالاتر باشه

البته همه نعمتها برای همه نیست و در بهشت هم درجات مختلفی وجود داره که به تناسب اعمال انسانها در دنیاست ولی حتی پایین ترین درجه بهشت رو نمی شه با بالاترین درجه دنیا مقایسه کرد . درسته در هردو میوه است و غذا و لذتهای دیگه ولی فقط شاید در اسم یکی است و در صفات بسیار متفاوتند .

خدا در دنیا نعمتهاش رو بصورت خیلی ناقص فقط نشون داده تا افراد بدونن خدا چقدر قدرت داره و چقدر لطف داره و در احادیث داریم که اگر دنیا ارزش داشت یک ذره از اون رو به کافر نمی دادم .

در مورد حورالعین و زنان بهشتی هم روایاتی داریم که تصورش هم سخته که چقدر می تونه زیبا باشه . 

البته به نظر نمیاد غربی ها از ایرانی ها زیبا تر باشند . اونها تو فیلمهاشون از زیباترینهاشون استفاده می کنن تا مخاطب رو جذب کنند ولی اگر جامعه شون رو اونطور که هست نشون بدن یا گاهی اگر توریست ها رو دیده باشید متوجه می شید که ایرانی ها خیلی زیباترند .دلیلش هم شاید این باشه که بخاطر مسلمون بودن از چیزهای پاک استفاده می کنن .

امیدوارم جوابتون رو گرفته باشید .