سکانس 6 : شخصیت های فیلم نامه
شات 1 : خلق شخصیت های فیلم نامه
مثلا یانگوم هنوز هم شخصیتش تو یادتونه درسته ، پس بدونید که یک فیلم نامه ی خوب با شخصیتش شناخته میشه .
فیلم نامه نویسان گاهی داستان را با شخصیتی که تماشاگر را از نظر عاطفی درگیر می کند ، شروع می کنند و اجازه می دهند که اهداف خصوصی شخصیت ، آشوب های روحی یا وسوسه های ذهنی وی جهت گیری طرح را معین کند .
اکثر نویسندگان در درجه ی اول طرح را با تمرکز بر ساختمان داستان پرورش می دهند و سپس در جست و جوی اعمالی بر می آیند که شخصیت ها باید انام دهند تا داستان کار کند .
در این سکانس ما با آفرینش شخصیت ، افشای شخصیت ، رشد خصیت و حل مشکلات طرح ریزی آشنا می شیم . شات 2 : آفرینش شخصیت وظیفه ی یک بازیگر پرورش ویژگی های شخصیت است .
اعمال گفت و گوهای شخصیت ، کلید های اصلی را در اختیار وی می نهند .
فیلم نامه نویسان از تمام اندوخته های تجربه ی خود استفاده می کنند . اما بررسی عمیق فی البداهه رخ نمی دهد بلکه بعد از این که نویسنده روها هفته ها یا ماههای متوالی به ساختار طرح اندیشید و تعیین کرد که چه شخصیتهایی برای کار کردن طرح لازمند ، رخ می نماید .
وظیفه ی زندگی نامه ی شخصیت ، خلق محیط و حوادث است که باعث رشد شخصیت شده اند و این ها ما را به کنش شخصیت در این داستان خاص رهنمون می شوند .
جسمانی ، اجتماعی و روانی : نویسندگان با این مقولات شخصیت را رشد می دهند
جسمانی : کلیه ی ابعدا جسمانی شخصیت
2. اجتماعی : مقام اجتماعی شخصیت
3. روانی : دنیای درونی شخصیت
شات 3 : افشای شخصیت : وقتی شخصیت ها بعد پیدا کردند آماده ی شرکت در ماجرای فیلم نامه می شوند . آنها همان طور که مبارزه می کنند ، دل می بندند ، از ضد قهرمان های ترسناک می گریزند و شکست و پیروزی را تصیب می برند ، ماهیت خود را نیز برای تماشاگر افشا می کنند .
این کشف و شهود تقریبا حود به خودی و در حالی رخ می دهند که شخصیت ها خودشان را در کنش متقابل با دیگران و با محیط فیلم نامه به پیش می رانند .
وجوه جسمانی
در اکثر فیلم نامه ها توصیف فیزیکی شخصیت معمولا حداقل و به نام ، سن و ظاهر کلی محدود می شود .
همیشه بهتر است به تماشاگر اجازه دهیم که ارزش های شخصیت را استنتاج کند تا با توصیف شخصیتها به خورد تماشاگر بدهیم . به این طریق ، تماشاگر در فیلم فعالتر شرکت می جوید .
شات 4 : کنش شخصیت
کنش معمولا دقیق تر از حرف ، افکار و احساسات را منعکس می کند . شخصیت ها در گفت و گو می توانند احساسات واقعی خود را پنهان سازند و وانمود به داشتن عواطفی کنند که ندارند . در حقیقت ممکن است حرفشان عملا متناقض با احساسات واقعی شان باشد .
گاهی کنش ماهیت درونی و واقعی شخصیت را به خصوص وقتی که تحت فشار رخ می نماید ، بر ملا می کند .
فیلم نامه های شخصیت – محور غالبا شخصیت را در کشمکش با خویش قرار می دهند .
تقریبا همه ی ما نقاب می زنیم و می کوشیم از خود تصویری ارائه دهیم که به ما قوت قلب دهد . ظاهر و هویت خود را بوقلمون وار عوض می کنیم تا با موقعیت هماهنگ باشد ، تا ما را چنان جلوه دهد که افراد دور و بر از ما انتظار دارند و با تصویر ذهنی آنها منطبق است .
در سرتاسر فیلم نامه ، تماشاگر برای رسیدن به ماهیت واقعی شخصیت ها سر نخ های خاصی دریافت می کند .
اما معمولا در اوج داستان ، وقتی شخصیت ها تحت فشار شدید قرار می گیرند ، تماشاگر مشخص ترین نظر را در مورد آنها به دست می آورد . این وقتی است که شخصیت ها نقاب خویش را بر می دارند و خود واقعی را نشان می دهند ، شخصیت ها تحت فشار که باشند ، هیچ فرصتی برای وانمود کردن به چیز دیگری ندارند ، باید مطابق با نیازها و انگیزه های اساسی عمل کنند و تماشاگر اساس چنین کنشهای افشا کننده ای را تشخیص می دهد .
شات 5 : گفت و گوی شخصیت
اگرچه کلمه ای که بر زبان شخصیت جاری می شود ، به اندازه ی کنش شخصیت برجسته نیست ، اما برای هدایت تماشاگر به ماهیت شخصیت سرنخ هایی فراهم می کند. کلماتی که به زبان نمی آیند ، نیز به همین اندازه با ارزشند .
روی گفت و گو ها بسیار دقت کنید . مسلما نوع حرف زدن من با یک پزشک متفاوته و شخصیتتان را بشناسید سعی کنید روابط عمومیتان را بالا ببرید ، با همه رفت و آمد داشته باشید تا دیگران را بشناسید . از تمامی صنف ها برای خودتان دوست پیدا کنید تا با همه ی اقشار جامعه آشنا بشید . و گفت و گوهای آنها را در مغزتان ثبت کنید .
شات 6 : آداب و عادات
نویسنده ی خوب به حالت های انسان دقیق می شود ، شما می توانید با مطالعه و بررسی کنش آدم های پیرامون خود ، به معانی رفتار و عادات آنها حساس شوید.
وقتی که شما از روی عادت به مردم دقت کنید ، اشخاصی که پا به زمین می کوبند ، ناخن می خورند ، دندان به هم می سایند ، ترسوهایی که پشت دستها یا عینک دودی قایم می شوند ، آنها که لب گاز می گیرند ، مو به دور دست خود می پیچند ، پلک می زنند و ... را کشف خواهید کرد . برخی از این عادت ها عصبیت یا تنش درونی را نشان می دهند و برخی متضمن حالات ذهنی یا عاطفی هستند .
شات 7 : واکنش دیگران
تماشاگر در مراحل اولیه فیلم ، به تدریج طرز برخورد ها را نسبت به خصوصیات یک شخصیت خاص متشکل می کند و سر نخ های مختلفی را از منابع مختلف بررسی می نماید . یکی از این سر نخ ها واکنش دیگران است .
هر چه با یک شخصیت بیشتر این همانی کنیم ، بیش تر مایلیم طرز برخوردهای وی را از آن خود بدانیم . برای مثال ، وقتی یک شخصیت همدردی برانگیز به شدت از دیگری متنفر است ، مایلیم که این دشمنی را بپذیریم و این دشمنی تا زمانی ادامه می یابد که تکامل داستان شخصیت منفور را نجات دهد و ثابت کند که دشمنی ما ناعادلانه بوده است .
شات 8 : رشد شخصیت
فیلم سینمایی یا نمایش تلویزیونی نمونه هایی از زندگی واقعی هستند . در دنیای واقعی ، وقتی مردم تحت فشار های خرد کننده ای قرار می گیرند ، معمولا کمی عوض می شوند .
شخصیت های فیلمنامه نیز می توانند از بحران هایی که نویسنده برایشان خلق می کند ، رنج ببرند و تا حدی تحت تاثیر – ممثبت یا منفی آن قرار گیرند . تغییر ، تحول یا تکامل شخصیت حس واقعی بودن فیلم نامه را افزایش می دهد و حس کمال طلبی تماشاگر می افزاید ، زیرا با وجود نشویش و آشفتگی ، چیزی به انجام رسیده است .
با این که تغییر شخصیت امری به جاست ، تغییر بسیار زیاد وی می تواند باور ناپذیر جلوه کند . به خصوص اگر یک شبه رخ دهد .
در زندگی واقعی ، آدم خطاکار وقتی متحول می شود که در کوران یک سلسله حوادث مناسب قرار گیرد .
پوست زدایی پیاز عنوانی است برای تغییر شخصیت در ذهن تماشاچی در شخصیت . مثلا شما تا به امروز محسن خسرو رو فردی بی دین و ایمون و خیلی بد رفتار می دونستید ، حادثه ای باعث میشه که دلایل این رفتار محسن خسرو آشکار شود بعد شما همگی می گید آخ خدای من چه پسر خوبی بودشا . حیف شد واقعا از دست دادیمش خواهر ...
پوست زدایی پیاز ، تکنیکی است که در ساختمان پردازی داستان نیز به کار می رود . یک حادثه ی ساده به گشایش تدریجی یک طرح و توطئه استادانه منتهی می شود.
کات
تموم شد ،
آقای خسرو جردی خسته نباشید .
خواهش می کنم .
در طرح اولیه شما بیان کرده بودید که 12 سکانس دارید .
بله ، به پیشنهاد ، دستیارم و مدیر برنامه ریزی قراره شده شش سکانس دیگر رو که البته چند تا شم به علت زائد بودن حذف شده در پست های مختلف به صورت تخصصی تر شرح دهیم . بیان آنها در این فیلم شش سکانسه از ارزش آنها می کاست و برای همین با همفکری گروه و تهیه کننده ی محترم این تصمیم رو گرفتیم .
از کار راضی هستید ؟
من همیشه از کار راضیم وگرنه همه چیزو به هم میزنم و از اول شروع می کنم .
از نظر مخاطب این بحث چگونه بوده ؟
فکرشم نمی کردم حدود 300 نفر مخاطب داشته باشم ولی از همشون مچکرم تجربه ی قبلیم در کار تخصصی 150 نفر بیشتر نبوده و این افزایش چشمگیر مخاطب برای من مفهوم خوبی داره .
مچکرم از شما
منم از شما که تا به امروز من رو همراهی کردید ممنون و مچکرم و امیدوارم در نگارش اولین فیلم نامه ی انجمن تبیان که 10 مرداد استارت کاره همگاری کنید .