• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 792)
يکشنبه 14/3/1391 - 23:13 -0 تشکر 459248
فراتر از مرزها در جوانی

انتقال باورهای مذهبی به نوجوانان و جوانان اساسا توسط خانوده صورت می گیرد و مدرسه و اماکن مذهبی نیز نقش ثانوی خود را در این انتقال ایفا می کنند.
باورهای مذهبی هم در نحوه تفکر فرد درباره هستی، هم در احساسات و عواطف او نسبت به خود و دیگران، و هم در رفتار او در برخورد با مسائلی که با آنها روبرو است تاثیر غیرقابل انکاری دارد.

از منظر روایات ، جوان نه تنها از ارتباط با خداوند گریزان نیست که مشتاق آن نیز هست و گرایش به دین در این دوره بیش از دوران دیگر در او بروز می کند. علاقه به دین، خود بخشی از گرایش های نوجوان است. جوان در جستجوی معنویت و کمال جویی است و از آنجا که دین این گرایش را به بهترین وجه پاسخ می دهد، جوان تمایل زیادی به امور معنوی و دینی دارد. دین، جوانان را با کمال ها و زیبایی های واقعی آشنا می سازد و روح ظریف و لطیف آنان را به کامل ترین موجود هستی که خالق دیگر موجودات است، پیوند می دهد. بعلاوه در پرتو این آشنایی و ارتباط است که جوان هویت و جایگاه واقعی خویش را در می یابد و از این روست که در قرآن و روایات، اشتیاق، دلبستگی جوانان به امور معنوی و دینی که گاه از آن به " خیر" تعبیر شده است، بسیار بیشتر از بزرگسالان برآورد شده است.

 قرآن کریم در داستان حضرت موسی(ع) به این نکته تصریح کرده است که این جوانان قوم موسی بودند که به او ایمان اوردند و با وجود خوف و ترسی که از فتنه های فرعون و نیروهایش وجود داشت، دلداده شریعت موسی(ع) شدند.

امام صادق (ع) می فرماید: جوانان را دریاب. زیرا آنان شتاب بیشتری نسبت به هر امر نیکویی دارند. ( کافی. ج 8.ص 93)

در روایت دیگری پیامبر اکرم(ص) ضمن توصیه به توجه هر چه بیشتر به جوانان، علت این توصیه را قلب پاک، نرم و پذیرای آنان بیان کرده و از خاطره روزهای آغاز بعثت یاد می کند که بزرگسالان و پیران با دعوت و تعالیم او سر مخالفت داشتند و این جوانان بودند که با او عهد و پیمان بستند.

در مطالعاتی که در مورد رابطه میان مذهبی بودن والدین و مذهبی شدن فرزندان صورت گرفت این نتیجه بدست آمد که نقش مادر در مذهبی شدن دختر و نقش پدر در مذهبی شدن پسر بیشتر است و در صورتیکه بین مادر و پدر اتفاق نظر و عمل مذهبی وجود داشته باشد این تاثیر هم روی دختران و هم روی پسران بیشتر خواهد بود. همچنین شرکت والدین در تکالیف و مراسم های مذهبی و بحث و گفتگوهای مذهبی در خانوده باعث انتقال باورها و عملکردهای دینی به نوجوانان می شود. بخصوص پسران از این بابت تاثیر پذیری بیشتری دارند.

همچنین ثبات و استمرار عقاید و عملکردهای دینی پدران نقش اساسی را در شکل گیری باورهای و عملکرد دینی پسران نوجوان دارد.

تحقیقات نشان می دهد که نوع رابطه در خانواده باعث ایجاد فضایی از زندگی می شود که تاثیر مهمی در افزایش یا کاهش باورهای دینی فرزندان نوجوان و جوان به جای می گذارد. آن دسته از والدین که هم از فرزندان حمایت می کنند و هم روی آنان کنترل دارند،فرزندانی را تربیت می کنند که ارزش های دینی و اخلاقی مشابه والدین خود خواهند داشت. اما والدینی که فرزندان خود را کاملا حمایت می کنند ولی کنترلی روی آنان ندارند و نیز والدینی که نه حمایت چندانی از فرزندان خود می کنند و نه کنترلی روی آنان دارند، فرزندانی تربیت خواهند کرد که باورها و ارزش های اخلاقی آنان شباهت چندانی به باورها و ارزش های اخلاقی پدر و مادرشان نخواهند داشت. بعبارت دیگر وجود تعارض در خانواده مانع از انتقال ارزش های دینی به فرزندان می شود.

امام صادق(ع) فرمود: در نوجوانی به شدت به عبادت خدا مشغول بودم، پدرم که چنین وضعیتی را دید، مرا بازداشت و فرمود: پسرم، به خود سختی نده و جانب اعتدال و وضعیت روحی و روانی خویش را رعایت کن، زیرا خداوند اگر بنده ای را دوست داشته باشد، به عبادت کم او هم راضی است. (کافی، ج2، ص 87)

ریشه علاقمندی جوان به دین را گذشته از فطرت جویای حقیقت و توحید گرای او ، باید در نتایج و پیامدهای جذاب دین برای جوان جستجو کرد.جوان این امر را برخلاف دوره کودکی که از قدرت تفکر انتزاعی و عقلی اندکی برخوردار است ، به خوبی درک می کند و به دین و معنویت تمایل نشان می دهد. روانشناسان نیز علاقمندی به دین را از جمله ویژگی های دوره نوجوانی و جوانی می دانند.

باورهای مذهبی نوجوانان منعکس کننده سطح رشد شناختی آنان نیز می باشد. این باورها در فاصله سنی 12 تا 18 سالگی از حالت خشک و لفظی خود خارج می شود و جنبه انتزاعی  پر قدرتی به خود می گیرد. مثلا مفهوم خدا که در سال های قبل از نوجوانی به صورت پدری توانا و مهربان در نظر کودک بود حال در دوره نوجوانی به صورت برترین وجود مجرد و بی همتا در ذهن و دل نوجوان جای می گیرد.

استانلی هال معتقد است که در 16 سالگی حداکثر احساسات مذهبی به چشم می خورداما این مسئله یعنی دین پذیری و حقیقت جویی جوانان را نباید بی آسیب پنداشت، بویژه آن که جوان در آغاز دوره جوانی دستخوش تحولات و تنش های روحی شدید است. بنابراین امکان جذب شدن جوانان به دسته ها و گروه های فکری و عقیدتی که بهره ای از حق ندارند، ولی اسم حق و حقیقت جویی را با خود یدک می کشند، وجود دارد. مارگارت سینگر، که متخصص روانشناسی فرقه گرایی است ، می نویسد: تقریبا هر فردی ، در یک دوره آسیب پذیری از زندگی خود، وضعیتی پیدا می کند که ممکن است جذب فرقه معینی بشود" دوره های انتقالی ( مثلا از نوجوانی به جوانی ) دوره ه هایی که فرد دچار سختی های زیاد و تجربه فقدان می شود،زمانی که فرد عمیقا احساس تنهایی می کند یا با خانواده خود درگیر مشکلات جدی است، نمونه هایی از این دوره های آسیب پذیری و افتادن به دام فرقه های افراطی است. عضویت در این فرقه ها، که فرد را بطور کامل در خود می پذیرند، نوعی اطمینان خاطر و احساس تعلق بوجود می آورد و نوجوان یا جوانی که عضو آن می شود راه گریزی برای خود پیدا می کند، به جبران کمبودهایش می پردازد و مشکلاتش را از یاد می برد.

بنا بر پژوهش عده ای از روانشناسان و آنچه از تحقیقات  ایشان بر می آید اینست که عامل اصلی کم اعتقادی گروهی از نوجوانان و جوانان به مذهب، عملکردهای نادرست متولیان مذهب و برخی نگرش ها و دستورالعمل هایی است که به اصل باورهای دینی لطمه می زند.

به نظر شما والدین برای اینکه فرزندانشون بیشتر سمت خدا بروند و واجباتشون و به نحو احسن انجام بدهند چه باید بکنند؟

 

  به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند          كه برون درچه كردي، كه درون خانه‌آئي

 

                                    

پنج شنبه 18/3/1391 - 21:32 - 0 تشکر 460012

yasekaboud63 گفته است :
[quote=yasekaboud63;498511;459854]این دو مسئله خوف و رجا در کنار همه ولی نه برای یه کودک و یه نوجوانی که تازه فکرش و عقایدش داره شکل میگیره من هنوزم میگم اول باید از خوبیای دین گفت وقتی نوجوان به سن دبیرستان میرسه اون موقع از عذابها بگیم .
و باید کتابهای معارف خیلی شیرین کنن.


سلام
درسته. برای کودکان باید خدا را مهربون نشون داد. اما اینکه قبل از دبیرستان نباید در مورد عذاب سخن گفت جای بحث داره. شاید دبیرستان دیر باشه. ولی باید جلوه های رحمت خدا را بیشتر نشون داد.

حرمت نگه دار دلم! كاين اشك، خون بهاي عمر رفته من است. "حسين پناهي"

پنج شنبه 18/3/1391 - 22:0 - 0 تشکر 460021

vahidmiladi گفته است :

سلام
نه منظورم آیه لا اکراه فی الدین نیست.....منظور این آیه است:
اگر خداوندت میخواست همه اهل زمین ایمان میاوردند آیا تو میخواهی مرمان را به ایمان مجبور سازی ؟/ یونس 99
اختیار ذاتی یعنی چی؟یعنی انسان مختاره راه شر رو بره یا راه خیر دیگه درسته؟
خب این اختیار نیس این رهاسازیه!
اختیار زمانی معنا پیدا میکنه که شما تهدید نشی
مثلا شما به فرزندت میگی تومختاری درس بخونی یا کار کنی....اما....اما اگه کار رو انتخاب کنی یه سیلی بهت میزنم نتونی از جات بلند بشی.....خب شما هیچ اختیاری به فرزندت ندادی....اتفاقا داری با تهدید سلیقه خودت رو بهش تحمیل میکنی
خب مشخصه این بچه درس رو انتخاب میکنه......چون تهدید شده
پس این اختیار نیست...رهاسازیه....یعنی یه قدرت مطلق قبلا مشخص کرده که کسانیکه فلان کار رو انجام ندن عذاب میبینن..حالا بزار هر چقدر میخوان آزاد باشن بعدا باهاشون کار دارم
اما مقایسه دانشگاه با دنیا 
ببخشید ولی این قیاس مع الفارقه
اصلا هیچ اجباری وجود نداره که شما دانشگاه برین.....ولی وجود ما در این دنیا اجباریه....یعنی ما در خلق خودمون و حضور در این عالم هیچ اختیاری نداشتیم.....قیاس این دو صحیح نیست
ghaf گفته است :
[quote=vahidmiladi;415987;459899][quote=ghaf;389402;459851]سلام
من که سواد و اطلاعاتم زیاد کفاف بحث راجع به این امور رو نمیده ولی اون چیزی که به نظرم میرسه اینه:
اون که خدا گفته اجباری در دین نیست، فقط برا این خاطره که اختیار ذاتی وجود انسان رو ازش نگرفته. مثلا ما تو دانشگاه اگه درس نخونیم میافتیم! پس درس خوندن اجباریه! از طرفی میتونیم نخونیم و بیافتیم. پس اختیاریه! ولی اگه نخونیم تبعاتی داره که اونم پاس نکردن اون درسه. پس این دو تا مسئله نباید قاطی بشه. جالبه حتی برا درس خوندن هم خوف و رجا هست. یه روز من حال دارم و عشق به درس خوندن، میشینم با کلی دقت و علاقه درسم رو میخونم. اما اگه یه روز حال نداشته باشم، به خاطر امتحان هم که شده، درسمو میخونم. اتفاقی که برای خود من افتاد. من بسیار به رشته ام علاقه داشتم و دارم. اما یه ترم حال درس خوندن نداشتم! درس نخوندم و نتیجه بدی گرفتم. اگه ترس از نتیجه بد که دوباره تکرار بشه نداشتم، شاید دوباره شروع نمیکردم. اما اون شروع دوباره که شاید فقط به خاطر گرفتن نمره بود، به تدریج تلاش و علاقه من رو بیشتر هم کرد و نتیجه گرفتم. خیلی هم نتیجه گرفتم. شروعش با اجبار بود.نه به خاطر علاقه به خود درس. اما ادامه ش ... حالا شما بگو این دو تا کنار هم مکمل هم نیستن؟

سلام
اون یه بحث دیگه است که ما مجبوریم در این دنیا باشیم یا نه. قاطی این بحث نشه بهتره. مهم اینه که ما هستیم. خیلی مربوط به یحث ما نیست.
اما باقی حرفاتون منو به فکر فرو برد. واقعا برا خودم هم سواله.  خیلی دوست دارم دوستان نظراتشون رو بگن. فقط همین قدر میدونم که خدا برای هرکس به اندازه درک و فهمش شرایط رو مهیا کرده. برا کسی که شعورش خیلی بالاست گفته هدفت میتونه چیزی به جز بهشت و جهنم باشه. اما یکی دیگه که کمتر قدرت فهم داره، انگیزه بهشت و دوری از جهنم رو گذاشته.

حرمت نگه دار دلم! كاين اشك، خون بهاي عمر رفته من است. "حسين پناهي"

جمعه 19/3/1391 - 5:9 - 0 تشکر 460049


سلام


هرچه می پرسیدم، از خود ، از خدا  /   از زمین، از آسمان، از ابرها


زود می گفتند: این كار خداست   /  پرس و جو از كار او كاری خطاست


هرچه می پرسی، جوابش آتش است  /   آب اگر خوردی ، عذابش آتش است


تا ببندی چشم، كورت می كند  /   تا شدی نزدیك، دورت می كند


كج گشودی دست، سنگت می كند  /   كج نهادی پای، لنگت می كند


تا خطا كردی ، عذابت می كند  /   در میان آتش  آبت می كند


با همین قصه ، دلم مشغول بود /    خوابهایم ، خواب دیو و غول بود


تا كه یك شب دست در دست پدر  /   راه افتادم به قصد یك سفر


در میان راه، در یك روستا  /  خانه ای دیدم ، خوب و آشنا


زود پرسیدم : پدر اینجا كجاست؟  /   گفت: اینجا خانه ی خوب خداست!


گفت: اینجا می شود یك لحظه ماند /   گوشه ای خلوت ، نمازی ساده خواند


با وضویی، دست و رویی تازه كرد   /  با دل خود ، گفت و گویی تازه كرد


گفتمش، پس آن خدای خشمگین  /  خانه اش اینجاست؟ اینجا در زمین؟!


گفت : آری ، خانه ی او بی ریاست  /  فرشهایش از گلیم و بوریاست


مهربان و ساده و بی كینه است  /   مثل نوری در دل آئینه است


عادت او نیست خشم و دشمنی  /  نام او نور و نشانش روشنی




تازه فهمیدم خدایم ، این خداست  /  این خدای مهربان و آشناست

ازمرحوم قیصرامین پور

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

جمعه 19/3/1391 - 11:9 - 0 تشکر 460078

با سلام
به نظرم این كار باید از ریشه درست باشه . یعنی خود والدین اول براشون مهم باشه كه از لحاظ اصولی بتونن بچشون رو تقویت كنن و هم از زمانی كه كودك در سن خیلی پایین هستش كودك رو به سمت صحیح حركت بدن .

نیکی و بدی که در نهاد بشر است                         شـادی و غمی که در قضا و قدراست 

با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل                        چرخ از تو هزار بار بــــیچاره تر است

مدیر انجمن خانواده ی تبیان

 

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.