• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن عمومی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
عمومی (بازدید: 3310)
شنبه 30/2/1391 - 15:39 -0 تشکر 455059
کمپین یادآوری امام نقی (ع) به شیعیان

به نام خدا-سلام
شاید شما هم از موضوع با خبر باشید،که مدتیه در اینترنت به امام مظلوم ما(امام علی النقی علیه السلام) توهین میشه،در قالب جک ، ترانه،کاریکاتور و.....
من نه کاری به شاهین نجفی و شعرش دارم ونه مطالب وجک ها و...(این نوع جک ها مدتهاست که حتی بین مذهبیون (البته به اصطلاح مذهبیون) ما دست به دست میشه وعین خیالمون هم نیست
منتها الان به هر دلیل بزرگ شدهفوصفحات توهین اونها در رتبه های اول گوگل قرار گرفته،وما شیعیان به جای خیلی کارهای بیهوده مان،باید اولا اطلاعاتمون رو نسبت به ائمه بیشتر وبیشتر کنیم، و در مرحله دوم تا میتونیم در مورد این امام عزیز ودیگر ائمه مطلب بنویسیم
........................................................................................
خب این تایپیک مخصوص امام نقی (ع) است، دوستان تبیانی خودم،در این تایپیک هر مطلبی که دارید ،در مورد امام نقی (ع) از حدیث وداستان ومطلب علمی و عکس وکلیپ و.... اینجا بذارید
چون تبیان دارای رتبه خوبی حتی در دنیا است،این صفحه میتونه به سرعت جای خوبی در گوگل پیدا کنه،
پس لطفا یاری کنید...
مطالبتون رو با عنوان "نقی" یا "امام نقی "گسترش بدید،چون به این نام توهین شده،وخلاصه هر مطلب وعکس وفیلمی که دارید
در ضمن سایتها ووبلاگهای در این مورد رو هم معرفی کنید

.................................................
در همین تایپیک دوستان سعی کنند ،حداقل عنوان مطالبشان را(اگر قادر نیستند در همه سطور این کار را بکنند)حتما با نام امام نقی (علیه السلام) قرار بدند،چون نامی که مورد توهین واقع شده این نام است.

تشکر
پس همه با هم یا علی

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

شنبه 30/2/1391 - 16:19 - 0 تشکر 455075

گوشت حرام برای درندگان-داستانی دیگر از امام  نقی علیه السلام



امام هادی

پاسخ به ادّعاى بى مورد


قطب راوندى گوید:


در دوران متوكّل زنى ادعا كرد كه من زینب دختر فاطمه زهرا علیهاالسلام مى باشم .


متوكّل گفت : از زمان زینب تا به حال سال ها گذشته و تو جوانى ؟


گفت : رسول خدا صلى الله علیه و آله دست بر سر من كشید و دعا كرد كه در هر چهل سال جوانى من باز گردد.


متوكّل مشایخ آل ابوطالب و اولاد عباس و قریش را طلبید. همه گفتند: او دروغ مى گوید، زینب در فلان سال وفات كرده است .


آن زن گفت : آنها دروغ مى گویند من پنهان بودم ، كسى از حال من مطلع نبود اكنون كه ظاهر شدم .


متوكّل قسم خورد كه باید از روى جهت و دلیل ادعاى او را باطل كرد.


آنها گفتند: كسى را نزد ابن الرضا بفرست تا او را حاضر كنند، شاید او كلام این زن را باطل كند.


متوكّل آن حضرت را طلبید، حكایت را به وى گفت .


حضرت فرمود: دروغ مى گوید، زینب در فلان سال وفات كرد.




بلطون گفت : شب هنگام خدمت حضرت امام هادى علیه السلام رسیدم ، فرمود: امروز متوكّل با آن غلامان چه كرد؟عرض كردم : تمام آنها را به قتل رسانید.فرمود: میلى دارى آنها را ببینى ؟عرض كردم : آرى .فرمود: در پس پرده داخل شو.چون داخل شدم ، دیدم تمام آنها نشسته اند و مقابلشان میوه است و میل مى نمایند



گفت : این را گفتند. حجتى بر بطلان قول او بیان كن .


حضرت فرمود: حجت بر بطلان او این است كه گوشت فرزندان فاطمه علیهاالسلام بر درندگان حرام است . او را به جایگاه شیرها بفرستید. اگر راست مى گوید، نباید شیرها او را بخورند.


متوكّل به آن زن گفت : چه مى گویى ؟


گفت : مى خواهد مرا به این سبب بكشد.


حضرت فرمود: این ها جماعتى از اولاد فاطمه مى باشند. هر كدام را خواهى بفرست تا این مطلب بر تو معلوم شود.


راوى گفت : صورت هاى همه در این وقت تغییر یافت .


بعضى گفتند: چرا حواله بر دیگرى مى كند، خودش نمى رود.


متوكّل گفت : خود شما نزد درندگان بروید.


پس نردبانى نهادند و حضرتش وارد جایگاه درندگان شد و در آنجا نشست .


شیرها خدمت آن حضرت آمدند و از روى خضوع سر خود را در پیش روى آن حضرت بر زمین مى نهادند.


آن حضرت دست بر سر آن حیوانات مالید و امر كرد كه كنار روند.


وزیر متوكّل گفت : این كار از روى صواب نیست . آن جناب را زود بطلب تا مردم این معجزه را از او مشاهده نكنند.


آن جناب را طلبیدند، همین كه آن حضرت پا بر نردبان نهاد شیرها دور آن حضرت جمع شدند و خود را بر لباس آن حضرت مى مالیدند. حضرت اشاره كرد كه برگردند، برگشتند.


حضرتش بالا آمد و فرمود: هر كس گمان مى كند كه اولاد فاطمه علیهاالسلام است ، پس وارد این جایگاه شود.


آن زن گفت : من ادعاى باطل كردم ، من دختر فلانى هستم ، نادارى و فقر باعث شد كه این حیله را به كار ببرم .


متوكّل گفت : او را نزد شیرها بیفكنید.


مادر متوكّل شفاعت كرد و متوكّل او را بخشید.




امام هادی

غلامان حبشى


در ((دمعة الساكبه )) به نقل از ((ثاقب المناقب )) آمده است :


بلطون حاجب گوید:


براى متوكّل پنجاه غلام از حبشه آوردند، او دستور داد با آنها نیكى كنند.


بعد از یك سال حاجب گفت : من در مقابل متوكّل ایستاده بودم ، حضرت امام هادى علیه السلام وارد شد و در مجلس نشست . متوكّل دستور داد آن پنجاه غلام حبشى را حاضر كردند. وقتى چشمانشان به حضرت امام هادى علیه السلام افتاد، همه به سجده افتادند.


متوكّل فورى از جاى خود حركت كرد و پشت پرده پنهان شد و حضرت امام هادى علیه السلام نیز حركت فرمود و تشریف برد.


متوكّل گفت : واى بر تو اى بلطون ! این غلامان چه كردند؟!


گفتم : به خدا سوگند! من ندانستم .


گفت : از خود آنها سؤال كن .


وقتى از غلامان سئوال كردم ، گفتند: این همان كسى است كه سالى یك مرتبه نزد ما مى آید و معالم دین ما را به ما تعلیم مى دهد و ده روز نزد ما مى ماند.


متوكّل دستور داد كه همه آنها را سر بریدند.


بلطون گفت : شب هنگام خدمت حضرت امام هادى علیه السلام رسیدم ، فرمود: امروز متوكّل با آن غلامان چه كرد؟


عرض كردم : تمام آنها را به قتل رسانید.


فرمود: میلى دارى آنها را ببینى ؟


عرض كردم : آرى .


فرمود: در پس پرده داخل شو.


چون داخل شدم ، دیدم تمام آنها نشسته اند و مقابلشان میوه است و میل مى نمایند.




بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان









منبع:


چهره هاى درخشان سامرّاء ،حضرت امام هادى و امام عسكرى علیهماالسلام ؛ نوشته على ربانى خلخالى

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

يکشنبه 31/2/1391 - 9:58 - 0 تشکر 455175

غیرتمند نسبت به مقدسات از کودکی- امام نقی علیه السلام



امام نقی علیه السلام






ادبو اولادکم علی حب النبی واَهْلِ بَیْتِهِ وَ عَلى قِراءَةِ الْقُرانِ ؛فرزندانتان را به سه چیز ادب كنید: عشق به پیامبرتان، عشق به خاندان او، و قرآن خواندن (غرر الحكم، ح 448)





ویژه نامه خورشید هدییا نقی،  ای مهربان مظلوم!


از مدینه به سامرایت کشاندند تا آزارت دهند، مزار منورت را ویران کردند تا حرمت را بشکنند، اما من: از هر کس و هر چیز که بیزار و دل آزرده باشم و هر مرام و مسلکی که زندگی کنم، با تمام وجودم دوستتان دارم به شما عشق می ورزم و هرگز به فطرت مادری ام پشت پا نمی زنم!


سرور مظلومم! امام علی النقی!


هر سال اگر در روز شهادتتان لباس مشکی بر تن نمی کردم، امسال یاد غربتت، مظلومیتت، لبخندهای مهربانت و صدای دعایت که با زهر کینه توزان خاموش شد در شب و روز شهادت لباس عزا خواهم پوشید تا همه بدانند که:


تا واپسین لحظه ی زندگیم با محبت تو زندگی خواهم کرد.


سید رضا هاشمی گلپایگانی



***


این مقاله به مناسبت دفاع از حریم ملکوتی امام هادی علیه السلام  به شما خوانندگان محترم تبیان تقدیم می گردد.


از امیرالمومنین علیه السلام(1): خوشا به حال كسى كه محبّت ما اهل بیت در قلب او رسوخ داشته باشد، ایمان در قلب چنین كسى ثابت‏تر از كوه احد در مكانش خواهد بود. و هر كس كه دوستى ما در قلب او جاى نگیرد ایمان در قلب او مانند ذوب شدن نمك در آب ذوب مى‏شود.(ترجمه از اسرار آل محمد علیهم السلام، ص: 516).



کودکان و ارتباط با اهل بیت (علیهم السلام)


اگر کودکان را دوست دارید به آنها رحم کنید و راه سعادت ابدی را به ایشان نشان دهید. این، بیشترین حقی است که هر کودکی بر گردن والدین خود دارد. اگر محبت پیامبر و اهل بیتش را در قلب کودک نهادینه کنید و او را با این خاندان به گونه ای آشنا کنید که همیشه در مقابل ایشان و مکتبشان سر تسلیم و تواضع فرود آرد، به حقیقت به مهم ترین وظیفه ی والدینی خود عمل کرده اید. زیرا در این صورت راه یک عمر درست زیستن را به او نمایانده اید. اما اگر نسبت به این مسئله بی تفاوت، بی توجه، غافل و ... باشید، هر کاری برای آنها بکنید کار مهمی نکرده اید.


کودکی که با عشق به حضرت علی و اولاد علی زندگی می کند، هر چند به راه خطا رود همیشه به اصلاح و هدایت او امید هست. زیرا نقطه ی عطفی در پرونده زندگی او هست که هر وقت به آن رو کند با انرژی فوق العاده ای او را به راه راست هدایت خواهد کرد. دوستدار اهل بیت ممکن است غافل و عاصی باشد، اما گمراه و سرگردان نخواهد بود. او درست و غلط و خوب و بد را می شناسد و هرگاه پرده ی غفلت را کنار زند دست از خطا برخواهد داشت. چنین کسی انسان پستی نخواهد شد. او همیشه یک ترمز قوی برای سقوط در دره ذلت و پستی خواهد داشت.



چگونگی ایجاد محبت اهل بیت در دل کودکان


تا قبل از هفت سالگی روح و روان کودک همچون زمین بکری در اختیار والدین است. والدین هر عشق و نفرتی را به آسانی می توانند در دل کودکان جای دهند. اما بعد از سپری شدن این دوران، والدین، تنها تاثیر گذاران و سلطان قلب کودکان نیستند. از این به بعد معلم، دوست، همکلاسی و ... هم در ضمیر کودک صاحب اثر می شوند. امام صادق با توجه به مکتب انحرافی زمانش که مرجئه بود می فرماید: در یاد دادن حدیث به فرزندان خود شتاب ورزید پیش از آنكه مرجئه‏ در تعلیم آنان بر شما سبقت‏ گیرند.


بنابراین پایه های اصلی تربیت را باید در این دوران بنا کرد. اما این دوران ،به هیچ وجه دوره ی آموزش کلاسیک نیست. آموزشهای دوره اول زندگی یک کودک، تنها در صورت غیر مستقیم بودن، مطلوب است.از جمله ی این آموزشها، در زمینه ایجاد حب اهل بیت علیهم السلام، عبارتند از شرکت دادن کودکان در مجالس مذهبی مناسب با تحمل و حوصله کودک، استفاده از محصولات فرهنگی محبوب و خوش محتوا با مضمون دینی، ادب و اهمیت والدین نسبت به این مسئله طوری که کودک آن را درک کند، جشن گرفتن در موالید و عزاداری در مصائب اهل بیت هر چند به صورت سبک و مختصر در خانواده و...



کودکی که می بیند مادرش برای حل مشکلات زندگی ،به اهل بیت متوسل می شود، کودکی که می بیند پدرش برگه نوشته ای را در کوچه و محل عبور، به خاطر آنکه نام یکی از ائمه بر روی آن است بر می دارد، می بوسد و آن را برای احترام در جیب پیراهنش می گذارد تا به جای مناسب انتقال دهد، قطعا نسبت به اهل بیت بی تفاوت و بی علاقه نخواهد ماند.


 کودکان باید محبت به ائمه و تاسی به ایشان در امور عملی زندگی را عملا در زندگی پدر و مادر ببینند و گاهی از روی تقلید، گاهی از روی علاقه به ایشان اقتدا کنند تا کم کم ضرورت آن را با نیروی عقل درک کنند و قلبا و عمدا به این روش و منش خو کرده و بر آن باقی بمانند. دنیای امروز ما به اندازه ای با سرگرمی های متنوع بیهوده آمیخته است که اگر کودک را رها کنید و نسبت به احساس و ادراک او بی تفاوت باشید، بعید است خود به خود از لابلای این آشفته بازار راه راست  را پیدا کند و دستش به دامان بزرگان آسمانی برسد مگر اینکه خدا به او عنایت ویژه ای بکند.


بنابراین کودکان را قبل از آنکه بزرگ شوند و به بیهوده وقت گذراندن و بی هدف زندگی کردن عادت کنند به راه راست هدایت کنید و تداوم یک عمر آن را با ایجاد و تقویت محبت اهل بیت تضمین کنید.


کودک و تربیت دینی

اما یادتان باشد اشتباه بعضی از قدیمی ها را مرتکب نشوید و کودکانتان را پنج امامی بار نیاورید. بزرگی می گفت ما شیعیان تنها در شمارش به دوازده امام اشاره می کنیم اما عملا نسبت به پنج امام معرفت داریم و برای ایشان از عواطفمان خرج می کنیم. این امامان شامل حضرت علی ، امام حسن ، امام حسین ، امام رضا و اما زمان علیهم السلام هستند. خوشا به حال آنانکه هر روز زیارت ائمه مخصوص آن روز را با ترجمه می خوانند و کودکانشان را با همه ی ائمه آشنا می کنند و لااقل در ایام ولادت و شهادت هر کدام از آن بزرگواران در شناخت و معرفت نسبت به آن امام معصوم تلاش می کنند. این انصاف نیست که این ائمه هم چنان که نزد دشمنان دین مظلوم بودند در جامعه شیعیان هم مظلوم باشند . باید کودکان را نسبت به امامان چنان با غیرت بار بیاوریم که کسی جرات توهین به امامان و مقدساتشان را پیدا نکند.


از خود این سوال را بپرسیم که برای شناساندن دهمین امام فرزندم به او چه کارهایی کرده ام؟آیا تا به حال نام زیبای امام هادی ،حضرت علی النقی را برای او بر زبان جاری کرده ام یا داستانی از زندگی او برای فرزندم تعریف کرده ام؟!




1. لِمَنْ رَسَخَ حُبُّنَا أَهْلَ الْبَیْتِ فِی قَلْبِهِ لِیَكُونَ الْإِیمَانُ أَثْبَتَ فِی قَلْبِهِ مِنْ جَبَلِ أُحُدٍ فِی مَكَانِهِ وَ مَنْ لَمْ تَصِرْ مَوَدَّتُنَا فِی قَلْبِهِ انْمَاثَ الْإِیمَانُ فِی قَلْبِهِ كَانْمِیَاثِ الْمِلْحِ فِی الْمَاء


(كتاب سلیم بن قیس الهلالی، حدیث اربع ،ص: 831).



2.  «عن ابی عبد اللَّه علیه السّلام قال: بادروا أولادكم بالحدیث قبل أن یسبقكم إلیهم المرجئة.


الكافی 6/ 47».






انسیه نوش آبادی


بخش خانواده ایرانی تبیان



قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

يکشنبه 31/2/1391 - 10:0 - 0 تشکر 455177


امام علی نقی (ع) ولایت را تثبیت کرد !







امام هادی(ع) پس از شهادت جانسوز پدر بزرگوارش امام جواد(ع) در بغداد، به مقام منیع امامت نایل شد. در آن زمان، هشت سال و پنج ماه از عمر شریفش گذشته و به همراه مادر ارجمندش در مدینه به سر می‌برد.



از آن هنگام به مدت سیزده سال در مدینه الرّسول(ص) اقامت داشت، تا اینکه متوکل عباسی (دهمین خلیفه عباسیان) که در دشمنی با اهل بیت(ع) و آل علی بن ابی طالب(ع) معروف و مشهور بود، در سال 243 قمری آن امام همام را به سامرا (مقر خلافت خویش) طلبید و در نزد خود، وی را تبعیدگونه نگه داشت.





امام هادی

امام علی بن محمد، معروف به امام هادی و امام علی النّقی(ع)، پیشوای دهم شیعیان، در نیمه ذی حجه سال 212 در روستای "صریا" از توابع مدینه منوره دیده به جهان گشود.


پدرش امام محمد بن علی، معروف به جوادالائمه و امام محمد تقی(ع)، پیشوای نهم شیعیان و مادرش سمانه مغربیه، معروف به "سیّدة" بود.


مرحوم شیخ عباس قمی(ره) از کتاب جنات الخلود نقل کرد که این بانوی شریف، همیشه روزه می‌گرفت و در زهد و تقوا، نظیری نداشت.


امام هادی(ع) پس از شهادت جانسوز پدر بزرگوارش امام جواد(ع) در بغداد، به مقام منیع امامت نایل شد. در آن زمان، هشت سال و پنج ماه از عمر شریفش گذشته و به همراه مادر ارجمندش در مدینه به سر می‌برد.


از آن هنگام به مدت سیزده سال در مدینه الرّسول(ص) اقامت داشت، تا اینکه متوکل عباسی (دهمین خلیفه عباسیان) که در دشمنی با اهل بیت(ع) و آل علی بن ابی طالب(ع) معروف و مشهور بود، در سال 243 قمری آن امام همام را به سامرا (مقر خلافت خویش) طلبید و در نزد خود، وی را تبعیدگونه نگه داشت.


شرایط بحرانى که امامان شیعه در زمان عباسیان با آن روبرو بودند، آنان را واداشت تا ابزارى جدید براى برقرارى ارتباط با پیروان خود جستجو کنند. این ابزار چیزى جز شبکه ارتباطى وکالت و تعیین نمایندگان و کارگزاران در مناطق مختلف توسط امام نبود.


هدف اصلى این سازمان جمع آورى خمس، زکات، نذور و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا و تحویل آن به امام و نیز پاسخ‌گویى امام به سؤالات و مشکلات فقهى و عقیدتى شیعیان و توجیه سیاسى آنان توسط وکیل امام بود. این سازمان کاربرد مؤثرى در پیشبرد مقاصد امامان داشت. امام هادى علیه السلام که در سامراء تحت نظر و کنترل شدیدى قرار گرفته بود، برنامه تعیین کارگزاران و نمایندگان را که پدرش امام جواد علیه السلام اجرا کرده بودند را ادامه داد و نمایندگان و وکلایى در مناطق و شهرهاى مختلف منصوب کرد و بدین وسیله یک سازمان ارتباطى هدایت شده و هماهنگ به وجود آورد که هدف‌هاى یاد شده را تامین مى‌کرد.




پس از شهادت امام هادی(ع)، یادگار سلیل امامت، حضرت امام حسن عسکری(ع) بدن مطهر پدر را غسل و کفن نمود و بر وی نماز گزارد. آنگاه اهالی سامرا که جملگی در عزا و ماتم آن حضرت بودند، بدن شریف وی را به خیابان بزرگ شهر، معروف به "شارع ابی احمد" تشییع و بر وی نماز گزاردند و سپس به خانه‌اش برگردانده، و در همان جا مدفون نمودند




جایگاه وکلا در زمان امام هادی (ع)


فقدان تماس بین امام و پیروانش، نقش مذهبى سیاسى وکلا را افزایش داد، به نحوى که کارگزاران(وکلاى) امام، مسئولیت بیشتری در گردش امور یافتند. وکلاى امام به تدریج تجربیات ارزنده‌اى را در سازماندهى شیعیان در واحدهاى جداگانه به دست آوردند.


گزارش‌هاى تاریخى متعدد نشان مى‌دهد که وکلا، شیعیان را بر مبناى نواحى گوناگون به چهار گروه تقسیم کرده بودند، نخستین ناحیه، بغداد، مدائن و عراق (کوفه) را شامل مى‌شد. ناحیه دوم، شامل بصره و اهواز بود. ناحیه سوم، قم و همدان، و بالاخره ناحیه چهارم، حجاز، یمن و مصر را دربر مى گرفت.


هر ناحیه به یک وکیل مستقل واگذار مى‌شد که تحت نظر او کارگزاران محلى، منصوب مى‌شدند. اقدامات سازمان وکالت را در دستورالعمل‌هاى حضرت هادى علیه السلام به مدیریت این سازمان، مى‌توان مشاهده کرد.


امام هادی(ع) در مدت عمر شریف خود با هفت تن از خلفای عباسی، معاصر بود و آنها عبارتند از: مأمون، معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز عباسی.


چگونگی شهادت امام هادی (ع)
امام هادی


سرانجام در ایام خلافت معتز بالله عباسی، به دستور این خلیفه نابکار و جنایت کار، آن حضرت را با زهر مسموم و به شهادت رسانیدند.


از عمر شریف امام هادی(ع) در هنگام شهادتش، تنها 42، یا 41 و یا 40 سال گذشته بود.


گرچه در سال شهادتش، همگان اتفاق دارند که در سال 254 قمری بود، ولی در روز و ماه شهادت جانگدازش اتفاقی میان مورخان و سیره نگاران نیست. اکثر مورخان و سیره نگاران شیعه، آن را سوم رجب دانسته ولی برخی از علمای شیعه و بسیاری از اهل سنت، آن را 27 و یا 25 جمادی الآخر می‌دانند.


به هر روی، پس از شهادت امام هادی(ع)، یادگار سلیل امامت، حضرت امام حسن عسکری(ع) بدن مطهر پدر را غسل و کفن نمود و بر وی نماز گزارد. آنگاه اهالی سامرا که جملگی در عزا و ماتم آن حضرت بودند، بدن شریف وی را به خیابان بزرگ شهر، معروف به "شارع ابی احمد" تشییع و بر وی نماز گزاردند و سپس به خانه‌اش برگردانده، و در همان جا مدفون نمودند.


هم اکنون در حرم مطهر این امام همام، غیر از قبر شریف وی، قبر مطهر فرزندش امام حسن عسکری(ع) و قبر حکیمه خاتون دختر امام جواد(ع) و قبر نرگس خاتون همسر امام حسن عسکری(ع) و مادر ارجمند امام زمان، حضرت حجت بن الحسن(ع) قرار دارد و این چهار قبر مطهر، مزار شیعیان و شیفتگان اهل بیت(ع) در این شهر مقدس می باشد.


شیخ حسن صاحب المعالم و آیت الله خویی، به نقل از مرحوم شیخ طوسی(ره)، وی را از اصحاب امام موسی کاظم(ع) دانسته‌اند و درباره وی گفته‌اند: طیالسی تمیمی، که وضعیتش چندان روشن نیست، از شیعیان کوفه و از علما و دانشمندان این منطقه به شمار می‌آمد و افرادی چون علی بن حسن بن فضال، سعد بن عبدالله و حمید بن زیاد از او نقل حدیث می‌کردند. همچنین او از افرادی چون سیف بن عمیره و صالح بن عقبه روایاتی را نقل کرد.(2)



پی نوشت ها :


1- رجال النجاشی، ص 340


2- التحریر الطاووسی (شیخ حسن صاحب المعالم)، ص 442؛ معجم رجال الحدیث (آیت الله خویی)، ج 71، ص 75



بخش عترت و سیره تبیان

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

يکشنبه 31/2/1391 - 10:1 - 0 تشکر 455178



امام نقی (ع) و زیارت امیرالمومنین (علیها‌السلام)


امام هادی

در فراز و نشیب زندگی معمولاً ما انسان‌ها با موضوعات مختلفی مواجه می‌شویم و چه بسا از کنار بسیاری از آن‌ها به سادگی بگذریم. اما حقیقت آنست که گنجینه‌ها تنها در زیر خاک‌ها و در بستر ساختمان‌های فروریخته مدفون نیستند، پس چه بسا در همین نزدیکی ما دفینه‌هایی ارزشمند وجود داشته باشد که تنها کمی جستجو و دقت، رمز گشای دست یابی به آن‌ها باشد.


زیارت، در عقیده شیعه گوهری در دسترس اما خزانه‌ای ناشناخته است. در فرهنگ شیعه، زیارت تنها محدود به ارتباطی محدود بین زائر و امام نیست، بلکه علاوه بر اینکه ناب‌ترین لحظات اظهار عشق و ارادت را رقم می‌زند، این کلمات خود ذخایر ارزشمندی هستند که دقت در آن‌ها پرده از نکات دقیق اعتقادی، زوایای مبهم تاریخی و لطایف سودمند اخلاقی بر می‌دارد.


یکی از این زیارات منقول از جانب اهل بیت (علیهم‌السلام) که شاید کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، زیارت امیرالمؤمنین(علیه السلام) در روز غدیر است که امام هادی (علیه‌السلام) آن را به ما آموخته‌اند. این زیارت مفصل که آن را شیخ مفید نقل می‌کند، در حقیقت در یک نگاه، زندگانی امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) را از دوران مکه گرفته تا جنگ‌های مهم مدینه، از واقعه غدیر تا ماجرای غصب فدک، از دوران خلافت آن حضرت تا شهادت ایشان و ... به دقت به تصویر می‌کشد و در جای جای خویش ضمن تطبیق حوادث تاریخی با آیات مرتبط قرآنی، پرده از فضائل اخلاقی مولای متقیان بر می‌گشاید.


امام هادی(علیه السلام) در روز غدیر و در سالی که معتصم عباسی آن حضرت را احضار نمود، امیرالمؤمنین (علیه السلام) را با این عبارات زیارت نمودند:


«... سلام بر تو ای امیر مؤمنان، به خدا ایمان آوردی در حالیکه مردم مشرک بودند و حق را تصدیق نمودی، در حالیکه آنان حق را تکذیب می‌نمودند و (در راه خدا) جهاد کردی در حالیکه آنان گریزان بودند و با آیینی خالص همراه با شکیبایی و بردباری به عبادت خداوند پرداختی تا آنکه مرگت فرا رسید...




سلام بر توای امیر مؤمنان! تو اولین کسی هستی که به خدا ایمان آوردی و برای او نماز گزاردی و جهاد نمودی و تو اولین کسی هستی که در دیار شرک و سرزمینی مملو از گمراهی به مقابله برخواستی؛ در حالیکه شیطان آشکارا مورد اطاعت قرار می‌گرفت و تو آن کسی هستی که گفتی: "فراوانی مردم در پیرامون من هرگز بر عزت من نمی‌افزاید و متفرق شدن آنان هرگز سبب وحشتم نمی‌گردد و اگر تمامی مردم مرا فرو گذارند، هرگز نالان نمی‌شوم."...




شهادت می‌دهم که تو پیوسته مخالف هوای نفس و هم‌نشین تقوا و توانا در فروبردن خشم، و چشم پوش و درگذرنده از خطای مردم بودی (اما) هنگامی که از فرمان الهی سرپیچی می‌شد، تو خشمگین و به گاه اطاعت دستورات الهی راضی بودی و به آنچه خداوند با تو عهد نموده بود، پایبند و فرمان بردار بودی...


سلام بر توای امیر مؤمنان! تو اولین کسی هستی که به خدا ایمان آوردی و برای او نماز گزاردی و جهاد نمودی و تو اولین کسی هستی که در دیار شرک و سرزمینی مملو از گمراهی به مقابله برخواستی؛ در حالیکه شیطان آشکارا مورد اطاعت قرار می‌گرفت و تو آن کسی هستی که گفتی: "فراوانی مردم در پیرامون من هرگز بر عزت من نمی‌افزاید و متفرق شدن آنان هرگز سبب وحشتم نمی‌گردد و اگر تمامی مردم مرا فرو گذارند، هرگز نالان نمی‌شوم."...


چه بسا کارهایی که تقوا تو را از اراده انجام آن بازداشت؛ اما دیگران در آن از هوای نفس خویش پیروی نمودند، لذا افراد نادان پنداشتند تو از انجام آن (امور) ناتوانی. به خدا سوگند کسی که چنین بپندارد، راه را گم نموده و راه نیافته است.


و در آرمیدن در بستر (رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)) شبیه اسماعیل(علیه السلام) بودی؛ هنگامی که پاسخ گفتی آن گونه که او پاسخ گفت و با بردباری و شکیبایی اطاعت خدا را نمودی آن گونه که او بردباری و اطاعت نمود؛ وقتی که ابراهیم(علیه السلام) به او "...گفت: «پسرم! من در خواب دیدم که تو را ذبح می‌کنم، نظر تو چیست؟» گفت:«پدرم! هر چه دستور داری اجرا کن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت!»"(1) و همین گونه هنگامی که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تو را فرمان داد تا در بسترش بیارمی و با جانت از او محافظت نمایی، به سرعت فرمان او را پذیرفتی و جان خویش را به خطر انداختی. پس خداوند فرمانبریت را قدردانی نمود و عمل زیبایت را با گفتار خویش آشکار نمود و (فرمود): "بعضی از مردم، جان خود را به خاطر خشنودی خدا فدا می‌کنند ..."(2)


غدیر خم

شهادت می‌دهم که خداوند دعای پیامبرش را درباره تو به استجابت رسانید سپس به او فرمان داد تا مقامی را که به تو اعطا نموده برای امت آشکار کند تا شأن تو را بالا برد ...


(پس) پروردگار جهانیان به او وحی نمود: "ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً (به مردم) برسان! و گر نه، رسالت او را انجام نداده‌ای! خداوند تو را از (آسیب) مردم، نگاه می‌دارد"(3) پس رنج سفر را بر خود هموار کرد و در نیم روزی سوزان به پا خاست پس با صدایی بلند (و جملاتی رسا) سخن راند و (موضوع را) به گوش مردم رسانید.


سپس از تمامی مردمان پرسید: "آیا (پیام خداوند را) رساندم؟" پس گفتند: "خداوند گواه است که آری." پس گفت: "خدایا تو شاهد باش." سپس فرمود: "آیا من نسبت به مؤمنان از خود آنان سزاوارتر و نزدیک‌تر نیستم؟" پس گروه‌های مردمان گفتند: "آری." پس او دست تو را بلند کرد و گفت: "هرکس من مولای او هستم، پس این علی مولای اوست. خدایا سرپرست کسی باش که علی را سرپرست خویش بداند و دشمن آن کس باش که با علی دشمنی کند و یار آن کس باش که او را یاری کند، و کسی را که علی را واگذارد، واگذار."


پس جز عده‌ای اندک، (از صمیم قلب) بر آنچه خداوند در باره تو بر پیامبرش نازل نمود، ایمان نیاوردند و از این رو آنان جز زیان سودی نبردند. و خداوند پیش از این علیرغم ناخوشایندی آنان، در باره تو این آیه را نازل نمود: "ای کسانی که ایمان آوردهاید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانی نمی‌رساند) خداوند جمعیتی را می‌آورد که آن‌ها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند؛ در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند. آن‌ها در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) عطا می‌کند و (فضل) خدا گسترده، و خداوند داناست."(4)


خداوندا از رحمت خویش دور بدار کسانی را که حق ولی‌ات را غصب کردند و پیمان او را انکار نمودند و علیرغم یقین(بر حقانیت او) و اقرار بر ولایتش در روز اکمال دین(روز غدیر)، او را انکار کردند.»


آری، این زیارت ارزشمند، یکی از میراث‌های گران‌بهایی است که از امام هادی(علیه السلام) برای ما بر جای مانده است. بیایید غدیر امسال با عبارات دل‌نواز امام دهم، صحنه قلبمان را زیارتگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار دهیم.



پاورقی‌ها:


1-  سوره صافات، آیه 102


2-  سوره بقره، آیه 207


3- سوره مائده، آیه 67


4- سوره مائده، آیه 54


5- در ترجمه زیارت به زبان فارسی تلاش گردیده تا مفاهیم به صورتی روان و در عین حال با پایبندی حد اکثری به عبارات اصلی، به فارسی ترجمه گردد.



بخش عترت و سیره تبیاه





منبع: "مفاتیح‌الجنان"، تألیف ثقة الإسلام شیخ عباس قمی(ره)(همراه با تلخیص و اضافات))



قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

يکشنبه 31/2/1391 - 10:4 - 0 تشکر 455179

7خلیفه عباسی در زمان امام نقی علیه السلام


امام دهم، در یک نگاه


امام هادی(ع)


نام: علی علیه‌السلام


پدر: محمد علیهالسلام


مادر: سَمانه


کنیه: ابوالحسن


لقب: هادی



مکان ولادت: مدینه


روز ولادت: 2 یا 5 رجب سال 212 هجری


نقش انگشتر: اللَّه ربّی و هو عصمتی من خلقه


مدت امامت : 33 سال


اولاد: 5 فرزند


سن: 42 سال


مکان شهادت: سامرا


روز شهادت: دوشنبه 3 رجب سال 254 هجری


سبب شهادت: زهری که توسط معتمد یا معتز به آن حضرت خورانیدند


مرقد مطهّر: خانه خود حضرت در سامرا


هادی امّت:


امام علی بن محمد علیه السلام مشهور به حضرت هادی در سال 212 هجری، در نیمه ماه ذی‌حجه، در محلّی از اطراف مدینه به نام -صُریا- به دنیا آمد.


{ . برخی نیز تولّد حضرت را در دوم یا پنجم رجب گفته‌اند. }


پدرش حضرت امام محمد تقی علیه السلام و مادرش بانوی با فضیلتی به نام -سمانه- بود.


امام هادی، مادرش سمانه مغربیه را ستوده و او را اهل بهشت و از صالحان و صدّیقان شمرده است.




امام هادی علیه السلام نیز مثل پدران خود، گنجینه دانش‌های الهی و معارف دینی بود و راویان بسیاری خوشه‌چین خرمن علوم وی بودند و احادیث او را می‌شنیدند، ثبت می‌کردند و برای دیگران بازگو می‌کردند. علی بن مهزیار اهوازی، عبدالعظیم حسنی، ابن سکّیت، احمد بن اسحاق اشعری، ایوب بن نوح و حسن بن راشد از آن جملهاند




نام پیشوای دهم شیعه، -علی- بود، تا یادآور نام حضرت رضا و امیرالمؤمنین باشد، کنیهاش ابوالحسن بود و به خاطر فضایل بی‌شمار و خصلت‌های برجسته، لقب‌هایی همچون: نقی، هادی، نجیب، مرتضی، فقیه، ناصح، امین، مؤتمن و... داشت. به عنوان فرزند پیامبر و یادگار حضرت رضا علیه السلام و امام معصوم، از موقعیت و محبوبیت بالایی برخوردار بود. در مدینه بسیار مورد توجّه مردم قرار داشت.


همسر او -حُدیث- نام داشت و از آن حضرت چهار پسر و یک دختر باقی ماند.


جایگاه علمی


وی، دانش فراوان و کمالات ارزنده‌ای را از خاندان پاک و بزرگ خویش به ارث برده بود و یکی از بزرگ‌ترین و شاخص‌ترین چهره‌های علمی و پارسایی در زمان خود به شمار میآمد و در نظر اهل بیت پیامبر، همچنین از دید مردم عادی مقام و منزلتی بلند داشت و همه علویان او را به پیشوایی و فضیلت و بزرگی قبول داشتند. همین مسأله، دستگاه خلافت را واداشت تا او را از پیروانش جدا سازد.


امام هادی علیه السلام نیز مثل پدران خود، گنجینه دانش‌های الهی و معارف دینی بود و راویان بسیاری خوشه‌چین خرمن علوم وی بودند و احادیث او را می‌شنیدند، ثبت می‌کردند و برای دیگران بازگو می‌کردند. علی بن مهزیار اهوازی، عبدالعظیم حسنی، ابن سکّیت، احمد بن اسحاق اشعری، ایوب بن نوح و حسن بن راشد از آن جملهاند.


این‌ها همه در شرایطی بود که حضرت هادی علیه السلام تحت نظر خلیفه و مأموران حکومتی بود و هوادارانش به زحمت میتوانستند با او ارتباط داشته باشند و خدمتش برسند و روایاتش را بشنوند.


امام هادی (ع)

با این حال، پی‌ریزی تدوین کتب معتبر حدیث و تفسیر و کلام از سوی علمای شیعه، به طور عمده در زمان آن امام شکل گرفت و آن حضرت، مرجع دانشمندان، فقها و متکلمان عصر خویش شمرده میشد و عالمان و محدثان را گرامی میداشت. دلیل این حقیقت، احادیث فراوانی است که در زمینه‌های مختلف معارف دینی از آن پیشوای معصوم نقل شده است.


موقعیت سیاسی


امام هادی علیه السلام در سنّ هشت سالگی پدر خویش را از دست داد و با شهادت امام جواد علیه‌السلام مسئولیت هدایت دینی و اخلاقی شیعه بر دوش وی قرار گرفت، مدّت امامت او 33 سال طول کشید (از سال 220 تا 254 هجری) و در مدّت عمر خویش با هفت تن از خلفای بنی عباس هم‌زمان بود: مأمون، معتصم، واثق، متوکّل، منتصر، مستعین، معتزّ.


از این میان، متوکّل عباسی بیشترین جسارت و سختگیری و دشمنی را با آن حضرت و اهل بیت پیامبر و بارگاه اباعبداللَّه الحسین و تخریب مکرّر قبر آن حضرت داشت. امام به دستور او در سال 243 هجری از مدینه به سامرّا تبعید شد، تا زیر نظر و کنترل دستگاه خلافت باشد، هر چند در ظاهر، برخوردی احترام‌آمیز و نیکو با او میشد. از آن پس تا پایان عمر به مدّت 11 سال در سامرّا بود و همان جا به شهادت رسید. در مدّت 15 سالی که حضرت، با متوکّل عباسی معاصر بود، از طرف این خلیفه گستاخ و سنگدل برخوردهای اهانت‌آمیز و جلب و احضار به دربار انجام می‌گرفت و امام هادی مظلومانه آن شرایط سخت را تحمّل می‌کرد.


شخصیت ممتاز و معنوی حضرت به حدّی بود که در این برخوردها، حتّی غلامان و درباریان مجذوب بزرگواری و عظمت حضرت میشدند و گاهی خود خلیفه هم مرعوب نفوذ معنوی این حجت خدا میگشت و با احترام، حضرت هادی را به خانهاش باز میگرداند.


سال‌هایی که امام در سامرا به سر میبرد و فشار سیاسی از سوی متوکّل و حامیان او نسبت به امام زیاد بود و پیوسته در پی بهانه‌ای برای محدود ساختن یا کشتن حضرت بودند و هرچند وقت یک بار، به اتّکای گزارش‌های دریافتی و به بهانه اینکه وی زمینه ساز قیام و شورش بر ضدّ خلیفه است و از سوی پیروانش در قم و جاهای دیگر به او پولها و نامهها میرسد، شبانه به خانهاش ریخته، تفتیش می‌کردند و امام را با وضع نامناسبی به قصر متوکّل میبردند.




موعظه‌هایش دلنشین و سخنان حکمت آمیزش تأثیر گذار بود. حتی وقتی در بزم شراب متوکّل حاضرش کردند و با اجبار از او خواستند که شعر بخواند، اشعار حکیمانه و پندآمیز -باتوا علی قلل الأجبال...- را خواند و ناپایداری قدرت و بی‌وفایی دنیا و ریاست را گوشزد کرد، به نحوی که خلیفه منقلب و گریان شد و با احترام، امام را به خانهاش باز گرداندند




در آن روزگار، ستم عباسیان بسیار بود و آشفتگی‌های درون دستگاه خلافت و درگیری‌های داخلی بر سر قدرت وجود داشت و گوشه و کنار، علویان نیز نهضت‌هایی را به راه میانداختند و در این حرکت‌های انقلابی شعارشان دعوت به -رضای آل محمد- بود، که اغلب منظورشان امامان معصوم بود.


در چنین شرایط بحرانی که هیچ زمینه‌ای برای قبضه قدرت سیاسی نبود، امام هادی رسالت خود را دفاع از ماهیت اسلام و جهاد فرهنگی می‌دانست و کار مهمّ او تربیت نسلی از راویان برجسته و ترویج‌کنندگان فرهنگ اهل بیت و مقابله با گرایش‌های انحرافی و بدعت‌های دینی و غُلات بود و از حجت معصوم الهی چه انتظاری جز پاسداری از مکتب وحی و حقیقت اسلام و قرآن؟


نمونه اخلاق


امام دهم، مثل پدران بزرگوارش تجسّمی از ارزش‌های دینی و فضایل اخلاقی و رفتار کریمانه بود.


عبادت و دعا، پارسایی و زهد، بخشش وجود، حلم و عفو، رسیدگی به مساکین و احسان به فقرا، تلاش اقتصادی در مزرعه برای تأمین زندگی، سعی را راهنمایی فکری و هدایت دینی گمراهان، بر حذر داشتن مردم از غُلات و واقفیّه و دراویش و منحرفان فکری و سلوکی، هدیه بخشی به شاعران متعهّد، از خصلت‌های نیکوی امام هادی بود.


امام هادی (ع)

موعظه‌هایش دلنشین و سخنان حکمت آمیزش تأثیر گذار بود. حتی وقتی در بزم شراب متوکّل حاضرش کردند و با اجبار از او خواستند که شعر بخواند، اشعار حکیمانه و پندآمیز -باتوا علی قلل الأجبال...- را خواند و ناپایداری قدرت و بی‌وفایی دنیا و ریاست را گوشزد کرد، به نحوی که خلیفه منقلب و گریان شد و با احترام، امام را به خانهاش باز گرداندند.


شهادت


امام هادی علیه السلام ، پس از عمری پر محنت امّا پر افتخار، سرانجام با توطئه معتمد عباسی در 42 سالگی مسموم شد و به شهادت رسید. شهادت وی در سوّم رجب سال 254 هجری بود.


رحلت امام، شهر سامرّا را یکپارچه تعطیل کرد و از همه جا صدای شیون برخاست. تشییع جنازه شکوهمندی برای او برگزار شد.


دستگاه خلافت از تجمّع بی‌نظیر مردم به هراس افتاد و جنازه را فوری به خانه برگرداندند.


فرزندش امام حسن عسکری علیه السلام بر جنازه پدر بزرگوارش نماز خواند و او را در همان خانه‌ای که می‌زیست به خاک سپرد. امروز شهر سامرا در عراق، مدفن او را چون نگینی در برگرفته و حرم او، قبله اهل دل و زیارتگاه شیعیان است.


بخش عترت و سیره تبیان





 منبع: چهارده معصوم، جواد محدّثی

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

يکشنبه 31/2/1391 - 10:19 - 0 تشکر 455183

یادگاری خواندنی از امام علی نقی(علیه‌السلام)


امام هادی (ع)

به محوریت آیات قرآن و روایات اهل بیت (علیه السلام) هیچ موجودی ارزشمندتر از انسان نیست و هیچ شئ استخراج‌شده‌ای از معدن هستی به پای انسان نمی‌رسد. خداوند متعال که استخراج کننده این گوهر گران‌بهاست، پس از استخراج او از معدن هستی، او را به دست زرگرانی متخصص قرار داده تا او را شکل دهند و ارزشمندتر نمایند. شکل‌دهندگان انسان در این عالم، کسی جز اهل بیت (علیهم‌السلام) نیستند. (ظهیری، علی اصغر/ بر کرانه عصمت/ 462)


بر این باور جلوه‌های هدایت‌بخش هر یک از اهل بیت (علیه السلام) را در دوره امامت به گونه تأثیر گذار شاهدیم. در این بین از مشهورترین القابی که برای دهمین پیشوای شیعیان امام علی النقی (علیه السلام) ذکر شده است لقب ماندگار و شایسته «هادی» است. (طبرسی/ اعلام الوری/ 355) تأثیر گذاری بر فرهنگ و ایده را باید در منطق و سخن بازمانده از بانیان آن جستجو کرد.


مکتب نورانی تشیع در دایرة‌المعارف بزرگ و سترگ حدیثی اهل بیت(علیه السلام) به قدری جذاب است که گلچین نمودن آن بسیار سخت است، زیرا هر واژه از سخنان اهل بیت(علیه السلام) ستاره‌ای خاص در آسمان زندگی پیروان می‌باشد که زوایای گوناگون زندگی شیعیان را جلوه نور و هدایت بخشیده است. با این حال، چنانچه خواسته باشیم چشم انداز معرفتی امام هادی(علیه السلام) را نظاره کنیم، معجزه آسا با جامعه‌ای کبیره و گسترده مواجه می‌شویم که بایستگی‌ها و ملزومات عقیدتی، فکری و آرمانی شیعه را رهنمون گشته است. (قمی/عباس/الانوارالبهیه 287)


آنچه در این نوشتار ارائه می‌شود، دورنمایی ناقص از معرفی گنجینه ولایت و مرام‌نامه ولایت‌مداری تشیع است که مضامین آسمانی و دور از غلو زیارت جامعه کبیره آن را به ارمغان آورده است.




چون به درگاه حرم رسیدی بایست و پس از غسل در حالی که شهادتین را زمزمه می‌کنی، در لحظه دیدن قبه و قبر، سی مرتبه «ا...اکبر» بگو، سپس با وقار و آرامش گام بردار، بایست و سی مرتبه«ا...اکبر» بگو پس از آن نزدیک قبر مطهر برو و چهل مرتبه«ا... اکبر» بگو تا صد تکبیر تمام شود، آنگاه بگو: السلام علیکم یا اهل بیت النبوه...




پیشینه زیارت جامعه کبیره


در میان زیارت‌نامه‌های مأثور، زیارت‌هایی وجود دارد که به « زیارات جامعه» مشهور است. این زیارت‌نامه‌ها را بدان سبب «جامعه»خوانده‌اند که متن آن‌ها به گونه‌ای تنظیم و آموزش داده شده است که می‌توان با خواندن یکی از آن‌ها، هر یک از پیامبران و امامان را از دور یا نزدیک زیارت کرد. بنابراین این گونه زیارت‌ها ویژه پیامبر یا امام یا مکان یا زمان خاصی نیست. برخی از مؤلفان کتب ادعیه و زیارات، فقط به آوردن یکی از این زیارت‌ها توجه نشان داده‌اند( المفید. کتاب المزار / 176- شهید اول، المزار /236) اما برخی، چند فقره از آنها را در کتاب‌های خویش به ودیعت نهاده‌اند؛ چنانکه ابن بابویه قمی ملقب به «صدوق» دو فقره( من لایحضره الفقیه/2/608-609؛همو،عیون اخبارالرضا.2/271-278) آقا جمال خوانساری سه فقره (مزار/102) سید محسن امین چهار فقره(مفتاح الجنات 2/210- 218) محدث قمی پنج فقره(مفاتیح‌الجنان/ 950) و محمد باقر مجلسی در«باب الزیارات الجامعه» به تعداد پیشوایان معصوم (علیه السلام) چهارده فقره(بحارالانوار99/209) از این زیارت‌ها را نقل کرده است. مجلسی(ره) پس از نقل آن زیارت‌ها گوشزد می‌کند که زیارتهای جامعه دیگری هم هست که به سبب موثق نبودن یا تکراری بودن مضامین، از آوردن آنها چشم پوشیدیم. ( سید کاظم طباطبائی. پژوهشی درباره زیارتهای جامعه. مطالعات اسلامی.شماره 62) وی پس از زیارت جامعه صغیره، زیارت جامعه کبیره را نقل می‌کند. شیخ صدوق(ره) از دقاق، سنائی،وراق و حسین بن ابراهیم بن احمد کاتب یا مکتب و این چهار نفر که گویا از مشایخ صدوق (ره) بوده اند از محمد بن ابی عبدا... کوفی وابوالحسین اسدی و این دو از محمد بن اسماعیل برمکی از موسی بن عبدا... یا عمران نجفی روایت می‌کند که به امام هادی(علیه السلام) گفتم ای زاده رسول خدا(ص) مرا تعلیم فرما زیارتی با بلاغت کامل که هر گاه خواستم زیارت کنم، آن را خوانم.


امام هادی (ع)

فرمود: چون به درگاه حرم رسیدی بایست و پس از غسل در حالی که شهادتین را زمزمه می‌کنی، در لحظه دیدن قبه و قبر، سی مرتبه «ا...اکبر» بگو، سپس با وقار و آرامش گام بردار، بایست و سی مرتبه«ا...اکبر» بگو پس از آن نزدیک قبر مطهر برو و چهل مرتبه«ا... اکبر» بگو تا صد تکبیر تمام شود، آنگاه بگو: السلام علیکم یا اهل بیت النبوه...(عیون اخبار /2/272-278؛من لا یحضره الفقیه2/609؛طوسی، تهذیب 6/95؛ مجلسی.محمدباقر.بحارالانوار 99/127-134؛ قمی.مفاتیح‌الجنان/950) به واسطه این «جامعه» همه امامان (علیه السلام) به غیر از حضرت زهرا(علیه السلام) زیارت می‌شوند، زیرا آنچه در این زیارت آمده است، همگی شهادت بر شؤون ویژه حجت‌های خدا بر خلق خدا می‌باشد و بدیهی است به فرموده امام عسکری (علیه السلام) که فرمود:« ما امامان حجت‌های خدا بر مردم و خلق خدا هستیم و فاطمه حجت خدا بر ما می‌باشد».


مقام حضرت زهرا(علیه السلام) تا چه اندازه رفعت دارد و با پیوند دو سخن ارزشمند پیامبر (ص) که فرمود:


«فاطمه روحی التی بین جنبی» و «ظاهری النبوه و باطنی الولایه» می‌توان چنین نتیجه گرفت که حضرت زهرا (علیه السلام) مظهر نبوت و ولایت است. (الاسرارالفاطمیه/ 17)


ارزیابی اسناد جامعه کبیره


چنانچه قواعد علم حدیث‌شناسی و تعابیر و اصطلاحات آن را بشناسیم، به خوبی به تاریخچه ابداع اصطلاحاتی همچون «صحیح» نزد متأخرینی همچون علامه حلی و استادش احمد بن طاوس دست می‌یابیم.


در دوره علامه حلی به واسطه از بین رفتن قراین خارجی و مشوش شدن مجاهیل با روایات صحیح، قانون حدیث شناسی جدیدی تحت عنوان تقسیم روایات به حدیث صحیح، حسن موثق و ضعیف رسمیت یافت.


از این دوره به ویژه در زمانه معاصر برخی بدون توجه به حدیث صحیح و غیر صحیح نزد قدما به نقد احادیث شیعی در بین کتاب‌هایی همچون کافی، استبصار، تهذیب، عیون اخبار الرضا و ... پرداختند و اعلام داشتند که روایات غیر صحیح فراوانی در بین احادیث یافت می‌شود.




متن زیارت جامعه کبیره به گونه‌ای است که هر منصفی صدور این معارف بلند را غیر معصوم محال عادی می‌داند. افزون بر آنکه خطوط کلی آن را با خطوط کلی معارف قرآن کریم- که مرجع نهایی در بررسی روایات است- هماهنگ می‌بیند و این چیزی است که ما را از بحث سندی آن بی نیاز می‌کند




این دیدگاه باید واکاوی شود، ولی با ذکر این مقدمه، چنانچه سلسله راویان زیارت جامعه کبیره به محوریت قانون حدیث‌شناسی متأخرین و معاصرین پی‌گیری شود، نتیجه آن چیزی به جز همان داوری علامه مجلسی (ره) نیست. علامه مجلسی (ره) که در حدیث‌شناسی یکی از مفاخر و مشاهیر شیعه است، با توجه به دیدگاه قدما درباره حدیث، همچنین ملاحظه فصاحت و بلاغت متن زیارت جامعه کبیره در دیگر داوری‌اش می‌نویسد: «این زیارت‌نامه صحیح‌ترین زیارت‌نامه‌ها از نظر سند و جامع‌ترین و فصیح‌ترین و بلیغ‌ترین و والا‌مرتبه‌ترین آن‌هاست» (بحارالانوار 99/144- ملاذ الاخبار 9/278) خوش‌فکرانی همچون وحید بهبهانی و سید عبدا... شبر نیز فارغ از اصطلاح صحیح نزد متأخرین، زیارت جامعه کبیره را به لحاظ قوت و استحکام متن همچون خطبه‌های نهج‌البلاغه، صحیفه سجادیه و دعای ابی حمزه ثمالی صحیح دانسته‌اند ( الفوائد الرجالیه / 60- الانوار اللامعه فی شرح الزیارة الجامعه/ 25)


متن زیارت جامعه کبیره به گونه‌ای است که هر منصفی صدور این معارف بلند را غیر معصوم محال عادی می‌داند. افزون بر آنکه خطوط کلی آن را با خطوط کلی معارف قرآن کریم- که مرجع نهایی در بررسی روایات است- هماهنگ می‌بیند و این چیزی است که ما را از بحث سندی آن بی نیاز می‌کند» ( جوادی آملی، ادب فنای مقربان1/87). علاوه بر این رویکرد عالمانه، می‌توان به مواردی اشاره داشت که از هر جهت زیارت جامعه کبیره را به عنوان یادگار و اثر امام هادی (علیه السلام) برای شیعیان ، باز می‌شناسد:


امام هادی(ع)

1- مرحوم محدث قمی پس از بیان زیارت جامعه کبیره به نقل از کتاب «نجم الثاقب» حکایت «سید احمد بن سید هاشم بن سید حسن موسوی رشتی» تاجر رشت را می‌نویسد که چگونه در سفرش به بیت ا... الحرام به محضر امام زمان (علیه السلام) می‌رسد و آن جناب وی را سفارش به خواندن زیارت جامعه کبیره می‌کند.( مفاتیح‌الجنان / 961)


2- اهتمام دانشمندان و علما به نوشتن شروح متنوع بر زیارت جامعه کبیره که از آن جمله می‌توان به شرح مجلسی اول در خلال کتاب روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (5/451-499) شرح مجلسی دوم در خلال بحارالانوار ( 99/134-144) و کتاب ملاذالاخبار،الاعلام اللامعه فی شرح زیارة الجامعه نوشته سید محمد بن عبدا... الکریم طباطبائی بروجردی، شرح الزیارة الجامعه الکبیره، نوشته شیخ احمد بن زین الدین احسائی و ... اشاره کرد .


3- استشهاد فقها به متن این زیارت در بحثهای فقهی،اخلاقی و تفسیری ( کفعمی . ابراهیم. محاسبة النفس / 10)


پاسخ برخی از شبهات


یکی از شبهاتی که درباره زیارت جامعة الکبیرة مطرح شده توهم غلوگرایی این متن است( ر.ک : روزنامه شرق Online جمعه 6 آبان 1384) به یقین یکی از شاخصه‌های فرهنگی پیشوایان شیعه ارائه صراطی مستقیم و بی پیرایه از مفاهیم غلوآمیزی بوده است (نهج‌البلاغه، خطبه 175، بحارالانوار 38/247، کافی1/90) همان گونه که فرموده‌اند: راه راست و مستقیم در دنیا، راهی است کوتاه‌تر از غلو و بلندتر از تقصیر، (صدوق. معانی الاخبار 1/33) ره‌آورد چنین بینشی راه اعتدال است که شیعیان باید بر آن گام نهند. با این حال چنانچه مراد و مفهوم از غلو به خوبی آشکار نشود، نتیجه آن انکار و باور نداشتن بسیاری از حقایق و آموزه‌های دینی است.


«غلو» آن است که ما برای کسی به جز خداوند استقلال در ذات یا صفات یا افعال قائل شویم. همان گونه که در دعای جوشن کبیر، اسما و صفات فراوانی از خدا ذکر شده و خدا با هزار جلوه در این دعا برون آمده تا دعا کننده او را با هزار دیده تماشا کند، معرفتش به او بیشترشود و خود را بدان صفات متصف گرداند، امام هادی(علیه السلام) نیز در این زیارت، ائمه اطهار را با جلوه‌های گوناگون معرفی کرده تا زائر، ائمه(علیه السلام) را از دریچه‌های مختلف تماشا کند، سپس آن را الگو و اسوه خویش قرار دهد و با تأسی به آنها به تعالی و تکامل خود همت گمارد.به بیان دیگر دعای جوشن کبیر، سفره‌ای است که مهمانان آن با هزار نوع غذای توحیدی پذیرایی می‌شوند، زیارت جامعه نیز سفره‌ای است که مهمانان آن با انواع گوناگون غذاهای امام شناسی مورد تکریم قرار می‌گیرند. بدین ترتیب دعای جوشن کبیر به انسان می‌فهماند که سراسر نظام هستی را اسمای حسنای الهی اداره می‌کند. و جای خالی وجود ندارد تا غیر خدای سبحان اداره آن قسمت را بر عهده گیرد.




شارحین این زیارت درباره فلسفه تکبیر گفتنهای آغازین زیارت و بیان شهادتین فرموده اند: گفتن شهادتین از مقدمترین درجه‌های ایمان است . و رمز گفتن تکبیر در هنگام دیدن عظمت و بزرگی ایشان، اقرار به بزرگی خدا، جلال و عظمت پرودرگار است




از این رو باید چشم طمع نیز از غیر خدا فرو بست و به کسی جز او امیدی نداشت. زیارت جامعه نیز در مقام خلافت الهی و امامت،جایی خالی باقی نمی‌گذارد تا دیگران آن را پر کنند. پس باید دست آز از دیگران کوتاه کرد و دیده امید به خانه اهل بیت (علیه السلام) دوخت.


با وجود معصوم مجالی برای غیر معصوم نخواهد ماند... به یقین هر یک از صفات امام معصوم (علیه السلام) دریچه‌ای به سرچشمه امام شناسی است... بدین ترتیب دعای جوشن کبیر یک دوره کلاس توحید و خداشناسی است که معارف آن را امین وحی بر رسول اکرم (ص) القا کرده، زیارت جامعه نیز یک دوره امام شناسی است که هادی آل محمد (ص) حضرت امام علی النقی (علیه السلام) به ره پویان مکتب امامت و سالکان طریق ولایت آموخته است. ( ادب فنای مقربان 1/84) با این دیدگاه دیگر مجالی برای توهم «غلو» در زیارت جامعه کبیره باقی نمی‌ماند، به چند دلیل:


1- این زیارت موافق عقیده شیعیان و مؤمنان است. ( تبریزی. میرزا جواد. صراط النجاة 2/568 سؤال 1759 و ج 3/418 سؤال 1225)


2- در متن زیارت جملاتی آمده است که امکان غلو را نفی می‌کند. مفاد این جملات این است که امامان شیعه(علیه السلام) در راستای توحید و نشر خداپرستی گام برداشته اند و آنچه از ویژگی‌ها بهره برده‌اند از ناحیه خدا بوده است:


الف:«الی ا... تدعون و علیه تدلون وبه تومنون و له تسلمون و بامره تعملون و الی سبیله ترشدون و بقوله تحکمون»


ب:«السلام علی الدعاة الی ا... و لا دلاء علی مرضاة ا... والتامین فی محبة ا... و المخلصین فی توحید ا... و المظهرین لامرا...»


3- شارحین این زیارت درباره فلسفه تکبیر گفتنهای آغازین زیارت و بیان شهادتین فرموده اند: گفتن شهادتین از مقدمترین درجه‌های ایمان است . و رمز گفتن تکبیر در هنگام دیدن عظمت و بزرگی ایشان، اقرار به بزرگی خدا، جلال و عظمت پرودرگار است.( شبر، عبدا... مترجم.گلشیخی. عباسعلی. با اختران تابناک ولایت/43)


امام هادی

چنانکه مجلسی اول(ره) گفته وجه تکبیر این باشد که اکثر طباع مایلند به غلو ، مبادا از عبارات امثال این زیارت به غلو افتند یا از بزرگی حق سبحانه و تعالی غافل شوند.( مفاتیح‌الجنان/ 950)


از سوی دیگر به نظر می‌رسد برخی بدون تمرکز در دائره علمیت موضوع، تنها به بهانه پیوندهای سیاسی ویژه خود، به توهم غلو در زیارت جامعه کبیره دامن زده اند، در حالی که پیشتر خود به مواردی اشاره داشته اند که باید بر اساس آنها وی را مروج غلو دانست با این که غلو نیست و حقیقت می‌باشد. (ر.ک: عبدالکریم سروش. روزنامه شرق Online جمعه 6 آبان 1384) به مواردی از این دیدگاه اشاره می‌شود:


1- عارفان مسلمان معتقد بودند که پیامبر (ص) ولی اعظم خداوند و انسان کامل است.


2- شیعیان معتقدند که این نوع ولایت از طریق پیامبر (ص) به امام علی (علیه السلام) و فرزندان ایشان انتقال پیدا کرده است.


3- انسان کامل بنابر تئوری عارفان، مظهر همه اسمای الهی است به همین دلیل او را «مظهرجامع الهی» می‌نامند و برای او رفیع ترین منزلت را در هستی قائلند.


4- انسان کامل، آئینه بزرگی است که بازتابنده همه انوار الهی است و همان کسی است که عارفان معتقدند قوام این عالم به اوست.


5- او بزرگترین خلیفه و نماینده به حق الهی در این عالم است.


6- خداوند در مکان و زمان نیست، حضور خداوند حضور اولیای اوست.



بخش عترت و سیره تبیان





نویسنده:محمد حسن پاکدامن


منبع:روزنامه قدس – شماره 5743

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

يکشنبه 31/2/1391 - 10:21 - 0 تشکر 455184

تکلم امام علی نقی(علیه‌السلام) به زبان فارسی


امام هادی(ع)

دین اسلام سه ویژگی جامع، جهانی و جاویدان دارد. پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و امامان نیز الگوهای جامع، جهانی و جاویدانند. هر یک از امامان (علیهم‌السلام) در عصر خویش برترین شخصیت جهانی بوده اند و همه فضایل و ارزش‌ها را با هم در سطح عالی داشته اند. امام رضا (علیه‌السلام) همین حقیقت را در تعریف «امام» آورده و فرموده‌اند: امام یکتای زمان خود است، هیچ کس به او نمی‌رسد و هیچ دانشمندی برابرش نیست و نظیری برای او پیدا نمی‌شود. بی‌درخواست و اکتسابی همه فضیلت‌ها را دارد و اختصاص او به همه فضیلت‌ها، الهی و از جانب خدای فضیلت‌دهنده بخشنده است. (1)


آن حضرت در ادامه همین حدیث درباره دانش انبیاء و ائمه نیز فرموده‌اند: خداوند به پیامبران و امامان (علیهم السلام) از خزانه علم و حکمتش آنچه را که به دیگران نداده ارزانی داشته است و دانش آنان بالاتر از دانش تمام اهل زمانشان است.(2)


بر اساس این حدیث رضوی، هر امامی در زمان خود شخصیت بی‌نظیر در همه فضیلت‌ها و امتیازات است. حضرت امام هادی(علیه السلام)، دهمین امام معصوم و خورشید تابناک از اهل بیت پیامبر اعظم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) است. امام هادی (علیه السلام) یگانه دوران در همه فضیلت‌ها و محاسن و علوم است. آن امام همانند سایر امامان هر چه را خواست و اراده نموده دارا بوده و برخی آثار آن در تاریخ امامت گزارش شده است.


یکی از امتیازات امام دهم که جلوه‌های آن بر اساس مشاهدات اصحاب امام در زندگانی امام وجود دارد، آگاهی کامل از همه زبان‌های معاصران خویش است.


امام هادی(علیه السلام) مثل سایر امامان بر همه زبان‌های دنیا تسلط کامل داشته‌اند. امام در گفتگویی با عموم مردم، سخنان هر انسانی با هر زبانی را به درستی متوجه شده و بدون نیاز به مترجم پاسخ او را به زبان خودش داده‌اند. در اینجا تنها تعدادی از این گفتگوهای امام هادی (علیه السلام) برای روشن شدن این حقیقت بیان می‌شود.


1. ابوهاشم جعفری گفته است: در مدینه، امام هادی(علیه السلام) با «بغا» از نگهبانان متوکل عباسی که ترک زبان بود، به ترکی سخن گفتند. وی از اسب پیاده شد و جای اثر پای اسب امام را بوسید. او را قسم داده و خواستم از سخنان امام به من خبر دهد بغا پرسید: هذا نبی؟ این شخص پیامبر است؟




در محضر امام هادی (علیه السلام) بودم غلامی در خدمت امام بود من با او فارسی سخن گفتم و او نفهمید امام سخنم را به عربی برگردانده و به اطلاع او رساندند




گفتم: پیامبر نیست.


گفت: او مرا با نامی که در سرزمین‌های ترک‌نشین در کودکی صدا می‌زدند و هیچ کس تا امروز از آن خبر نداشت صدا زد!(3).


در این گفتگوی امام هادی(علیه السلام) با «بغا» به زبان ترکی، آگاهی امام از گذشته‌های دور او و خبر غیبی امام، او را به احترام فوق‌العاده نسبت به شخصیت مقدس الهی امام واداشته است.


2. «علی بن مهزیار» گفته است:


به محضر امام شرفیاب شدم و امام به فارسی با من سخن گفتند. روزی غلام خود را خدمت امام فرستادم. او که سقلابی بود، در هنگام بازگشت بسیار شگفت‌زده بود، پرسیدم: چه خبر شده است؟


امام هادی (ع)

گفت:چگونه شگفت‌زده نشوم! امام هادی(علیه السلام) پیوسته به زبان سقلابی ( اسلاوی) همانند یکی از خود ما سخن می‌گفت، به گونه‌ای که تصور کردم او سقلابی است و در آنجا بزرگ شده است.(4)


3. ابوهاشم جعفری گفته است من با متطیب در محضر امام هادی(علیه السلام) به فارسی سخن گفتم. امام روی به من نموده و با تبسم فرمود: گمان می‌کنی غیر از تو کسی فارسی را به خوبی نمی‌داند؟


متطیب به امام عرض کرد: جانم فدای شما باد! شما فارسی را خوب می‌دانید؟


امام پاسخ دادند؟ آری.(5) وی گفته است: در محضر امام هادی (علیه السلام) بودم غلامی در خدمت امام بود من با او فارسی سخن گفتم و او نفهمید امام سخنم را به عربی برگردانده و به اطلاع او رساندند(6).


مطابق احادیثی که ذکر شد و در آن برخی نمونه‌های «زبان‌دانی» امام هادی(علیه السلام) گزارش شد، آن حضرت با زبان‌های مردم دنیا آشنا بوده‌اند و در گفتگوها و مناظرات و مذاکرات با هر کس با زبان خودش سخن می‌گفته‌اند.


بنابراین هر یک از امامان برای هدایت انسان‌ها به هر زبانی که خواسته‌اند، با تسلط کامل سخن گفته و بی نیاز از واسطه و مترجم بوده‌اند. در این امتیاز نیز امامان سرآمد زمان خویش بوده و با زبان‌های متفاوت حقایق الهی و معارف اسلامی را بیان کرده‌اند.



پی نوشت‌ها:


1- شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجماعة المدرسین بقم المشرفة، چاپ اول، 1405 ه ق، 1363 ه ش، ص 678.


2- کمال الدین و تمام النعمة، ص 680.


3- علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، لبنان، بیروت،چاپ سوم، 1403 ه ق، 1983م ج 50، ص 124.


4- بحارالانوار،ج 50،ص 130، صفارقمی،بصائرالدرجات،انتشارات کتابخانه آیة ا... مرعشی نجفی،قم ،چاپ اول،1404ه ق، ص 249333.


5- بحارالانوار،ج50،ص 136137.


6- بحارالانوار،ج50، ص137،بصائرالدرجات،ص338.



بخش عترت و سیره تبیان





منبع:روزنامه قدس – شماره 5743

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

سه شنبه 2/3/1391 - 7:38 - 0 تشکر 455783



کلاس: امام شناسی، استاد: امام علی نقی (علیه‌السلام)


جامعه کبیره

بد نیست هر از گاهی بعضی از شاخصه های رفتاری مان را سنجش کنیم. نگاهی به درونمان بیاندازیم و ببینیم هر آنچه برای ما لازم و ضروری است، در وجودمان یافت می شود یا نه؟ ببینیم آیا به همه آنچه روحمان نیاز دارد، دسترسی داریم یا از خلاء بعضی ضروریات رنج می بریم.


یک شیعه آگاه و اثرگذار باید دارای ابعاد و مراتبی باشد که هر کدام به تنهایی او را از سایرین متمایز می کند.


برای مثال باید هر کس که ولایت و محبت اهل بیت(علیهم السلام) را مسلک و مرام خود قرار داده بررسی کند و ببیند که آیا معرفت و شناختش نسبت به ائمه طاهرین روزافزون و رو به تزاید است یا خیر؟


اساساً دغدغه ای به عنوان دین دارد یا نه؟ درک دین و درد دین در او دیده می شود یا خیر؟


اگر یک چنین سنجش و آزمایشی را از خود داشته باشیم، می توانیم به نقاط ضعف خود پی ببریم و نسبت به رفع آن اقدام نماییم.


از نکاتی که یک شیعه واقعی باید بدان آگاهی و معرفت داشته باشد، شناخت جایگاه امام و آشنایی با مرتبه والای اوست.


یکی از میراث های جاودانه و ماندگار امام علی النّقی علیه السلام که در صحت سند آن کمترین تردید و ابهامی وجود ندارد، زیارت جامعه کبیره است.


این زیارت که خواندن آن در همه اوقات و در همه ی زمانها مطلوب و پسندیده است و قرائت آن در اعتاب مقدسه و حرمهای نورانی معصومین از امتیاز بیشتری برخوردار است در اغلب کتب دعا و مناجات از جمله مفاتیح الجنان ذکر شده است.


آنچه محتوای این زیارت نامه را از سایر زیارات متمایزتر می کند، پرداختن به دو اصل مهم در فرهنگ شیعی است.



اول امام شناسی و دوم شیعه شناسی


ابتدائاً در این زیارت نامه شریف، به این نکته واقف می شویم که امام و پیشوای معصوم ما دارای چه ویژگی هایی است. ثانیاً در می یابیم که ما به عنوان پیروان آنها باید چه خصوصیاتی را دارا باشیم.



علم غیب و دانش ذاتی امام که از منبع لایزال الهی سرچشمه می گیرد، تنها به او داده شده است. از گذشته و آینده و تمام اسرار آفرینش اطلاع دارد



در این مقال به طور خلاصه و اجمال به رکن اول یعنی مسأله ی امام شناسی اشارتی خواهم داشت.

امام و پیشوا در فرهنگ شیعی دارای مفهومی خاص می باشد. برخلاف مکتب خلافت که امام صرفاً جنبه ی رهبری و مدیریت سیاسی جامعه را بر عهده دارد، امام در نزد شیعیان مقامی فراتر از آن بر عهده دارد.


امامان معصوم در دیدگاه ما شیعیان، دارای دو جنبه ی مُلکی و ملکوتی هستند.


جنبه ی ملکی حضرات معصومین ناظر به جنبه ی انسانی آنهاست. انسانهایی کامل و در اوج. اگر سخن از شهامت و شجاعت باشد آنان در اوجند. اگر از مهربانی و رأفت سخن بگوییم، آنها بر فراز قله های مهرورزی به انسانها قرار دارند. اگر صحبت از یتیم نوازی و توجه آنان به کودکان بی سرپرست باشد، آنها سرآمد روزگار خویش هستند .



امام، انسان است. اما چه انسانی. امیرالمومنین یک بشر است. اما کیف بشر؟!


اما جنبه ملکوتی امامان به جنبه هایی گفته می شود که آنها را از انسانها عادی جدا می کند. قدرتهایی را در بر می گیرد که خدا تنها و تنها به آنها اختصاص داده است.


هیچ کس حتی بزرگان و عارفان و علما در آن مقامات و مراتب با آنها شریک و سهیم نیستند.


مثلاً مقام مفترض الطاعه بودن امام از مقامات مخصوص به اوست.


علم غیب و دانش ذاتی امام که از منبع لایزال الهی سرچشمه می گیرد، تنها به او داده شده است. از گذشته و آینده و تمام اسرار آفرینش اطلاع دارد.



ابتدائاً در این زیارت نامه شریف، به این نکته واقف می شویم که امام و پیشوای معصوم ما دارای چه ویژگی هایی است. ثانیاً در می یابیم که ما به عنوان پیروان آنها باید چه خصوصیاتی را دارا باشیم



زیارت جامعه به این نکته اشاره دارد. امام هادی علیه السلام در توصیف مقامات امام می فرمایند:

                                  اصطفاکم بعلمه وارتضاکم لغیبه و اختارکم لسره...


یعنی خدای متعال شما اهل بیت را بر علم و دانش لایزال خود برگزید و شما را بر غیب خویش پسندید و شما را بر سرّ خود اختیار نمود.


در جای دیگر می فرماید:


                      وَ رَضیَکُم خُلفاءَ فی اَرضِه... و حَفَظةً لسِرِّه و خزنةً لعلمه


یعنی خدای متعال پسندید شما را به عنوان جانشینان خود بر روی زمین و حافظان سرّ او و گنجینه های دانش الهی.


امامان معصوم که درود خدا بر تک تک آنان باد، ترجمان وحی الهی هستند.(تَراجِمَةً لِوَحیِهِ)


تنها در مقابل آنها باید زانو زد و معارف الهی را آموخت.


ولایت آنها مایه ی امان از آتش دوزخ است. مقام شفاعت از آنِ آنهاست(و شفعاء دار البقاء) و از آنِ کسانی که آنها می پسندند.


پاکی و عصمت از گناه و حتی لغزش و اشتباه از جمله ابعاد ملکوتی آنان است.


عصمکم الله من الزلل و آمنکم من الفتن و طهرکم من الدنس و اذهب عنکم الرجس اهل البیت و طهرکم تطهیرا


یعنی خدا  شما را از لغزشها حفظ كرد، و از فتنه‏ها ایمن داشت، و از آلودگى پاك كرد،و پلیدى را از شما ببرد، و پاكتان نمود، پاك‏كردنى شایسته‏.


شناخت واقعی و صحیح امام، آگاهی از این مسایل و پذیرش تمام آن مراتب است.


اینها تنها پاره ای از مراتب ملکوتی ائمه ی بزرگوار بود. مراتب دیگر آنها مجالی دیگر می طلبد که انشاءالله در مقالات بعد به برخی دیگر از آنها خواهم پرداخت.



علیرضا مهدوی شاهرودی



بخش اعتقادات شیعه تبیان



قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

سه شنبه 2/3/1391 - 12:25 - 0 تشکر 455879




امام نقی (ع) ولایت را تثبیت کرد !







امام هادی(ع) پس از شهادت جانسوز پدر بزرگوارش امام جواد(ع) در بغداد، به مقام منیع امامت نایل شد. در آن زمان، هشت سال و پنج ماه از عمر شریفش گذشته و به همراه مادر ارجمندش در مدینه به سر می‌برد.



از آن هنگام به مدت سیزده سال در مدینه الرّسول(ص) اقامت داشت، تا اینکه متوکل عباسی (دهمین خلیفه عباسیان) که در دشمنی با اهل بیت(ع) و آل علی بن ابی طالب(ع) معروف و مشهور بود، در سال 243 قمری آن امام همام را به سامرا (مقر خلافت خویش) طلبید و در نزد خود، وی را تبعیدگونه نگه داشت.





امام نقی علیه السلام+emam naghi +imamnaghi

امام علی بن محمد، معروف به امام هادی و امام علی النّقی(ع)، پیشوای دهم شیعیان، در نیمه ذی حجه سال 212 در روستای "صریا" از توابع مدینه منوره دیده به جهان گشود.


پدرش امام محمد بن علی، معروف به جوادالائمه و امام محمد تقی(ع)، پیشوای نهم شیعیان و مادرش سمانه مغربیه، معروف به "سیّدة" بود.


مرحوم شیخ عباس قمی(ره) از کتاب جنات الخلود نقل کرد که این بانوی شریف، همیشه روزه می‌گرفت و در زهد و تقوا، نظیری نداشت.


امام هادی(ع) پس از شهادت جانسوز پدر بزرگوارش امام جواد(ع) در بغداد، به مقام منیع امامت نایل شد. در آن زمان، هشت سال و پنج ماه از عمر شریفش گذشته و به همراه مادر ارجمندش در مدینه به سر می‌برد.


از آن هنگام به مدت سیزده سال در مدینه الرّسول(ص) اقامت داشت، تا اینکه متوکل عباسی (دهمین خلیفه عباسیان) که در دشمنی با اهل بیت(ع) و آل علی بن ابی طالب(ع) معروف و مشهور بود، در سال 243 قمری آن امام همام را به سامرا (مقر خلافت خویش) طلبید و در نزد خود، وی را تبعیدگونه نگه داشت.


شرایط بحرانى که امامان شیعه در زمان عباسیان با آن روبرو بودند، آنان را واداشت تا ابزارى جدید براى برقرارى ارتباط با پیروان خود جستجو کنند. این ابزار چیزى جز شبکه ارتباطى وکالت و تعیین نمایندگان و کارگزاران در مناطق مختلف توسط امام نبود.


هدف اصلى این سازمان جمع آورى خمس، زکات، نذور و هدایا از مناطق مختلف توسط وکلا و تحویل آن به امام و نیز پاسخ‌گویى امام به سؤالات و مشکلات فقهى و عقیدتى شیعیان و توجیه سیاسى آنان توسط وکیل امام بود. این سازمان کاربرد مؤثرى در پیشبرد مقاصد امامان داشت. امام هادى علیه السلام که در سامراء تحت نظر و کنترل شدیدى قرار گرفته بود، برنامه تعیین کارگزاران و نمایندگان را که پدرش امام جواد علیه السلام اجرا کرده بودند را ادامه داد و نمایندگان و وکلایى در مناطق و شهرهاى مختلف منصوب کرد و بدین وسیله یک سازمان ارتباطى هدایت شده و هماهنگ به وجود آورد که هدف‌هاى یاد شده را تامین مى‌کرد.




پس از شهادت امام هادی(ع)، یادگار سلیل امامت، حضرت امام حسن عسکری(ع) بدن مطهر پدر را غسل و کفن نمود و بر وی نماز گزارد. آنگاه اهالی سامرا که جملگی در عزا و ماتم آن حضرت بودند، بدن شریف وی را به خیابان بزرگ شهر، معروف به "شارع ابی احمد" تشییع و بر وی نماز گزاردند و سپس به خانه‌اش برگردانده، و در همان جا مدفون نمودند




جایگاه وکلا در زمان امام هادی (ع)


فقدان تماس بین امام و پیروانش، نقش مذهبى سیاسى وکلا را افزایش داد، به نحوى که کارگزاران(وکلاى) امام، مسئولیت بیشتری در گردش امور یافتند. وکلاى امام به تدریج تجربیات ارزنده‌اى را در سازماندهى شیعیان در واحدهاى جداگانه به دست آوردند.


گزارش‌هاى تاریخى متعدد نشان مى‌دهد که وکلا، شیعیان را بر مبناى نواحى گوناگون به چهار گروه تقسیم کرده بودند، نخستین ناحیه، بغداد، مدائن و عراق (کوفه) را شامل مى‌شد. ناحیه دوم، شامل بصره و اهواز بود. ناحیه سوم، قم و همدان، و بالاخره ناحیه چهارم، حجاز، یمن و مصر را دربر مى گرفت.


هر ناحیه به یک وکیل مستقل واگذار مى‌شد که تحت نظر او کارگزاران محلى، منصوب مى‌شدند. اقدامات سازمان وکالت را در دستورالعمل‌هاى حضرت هادى علیه السلام به مدیریت این سازمان، مى‌توان مشاهده کرد.


امام هادی(ع) در مدت عمر شریف خود با هفت تن از خلفای عباسی، معاصر بود و آنها عبارتند از: مأمون، معتصم، واثق، متوکل، منتصر، مستعین و معتز عباسی.


چگونگی شهادت امام هادی (ع)
امام نقی علیه السلام +emam naghi+imam naghi


سرانجام در ایام خلافت معتز بالله عباسی، به دستور این خلیفه نابکار و جنایت کار، آن حضرت را با زهر مسموم و به شهادت رسانیدند.


از عمر شریف امام هادی(ع) در هنگام شهادتش، تنها 42، یا 41 و یا 40 سال گذشته بود.


گرچه در سال شهادتش، همگان اتفاق دارند که در سال 254 قمری بود، ولی در روز و ماه شهادت جانگدازش اتفاقی میان مورخان و سیره نگاران نیست. اکثر مورخان و سیره نگاران شیعه، آن را سوم رجب دانسته ولی برخی از علمای شیعه و بسیاری از اهل سنت، آن را 27 و یا 25 جمادی الآخر می‌دانند.


به هر روی، پس از شهادت امام هادی(ع)، یادگار سلیل امامت، حضرت امام حسن عسکری(ع) بدن مطهر پدر را غسل و کفن نمود و بر وی نماز گزارد. آنگاه اهالی سامرا که جملگی در عزا و ماتم آن حضرت بودند، بدن شریف وی را به خیابان بزرگ شهر، معروف به "شارع ابی احمد" تشییع و بر وی نماز گزاردند و سپس به خانه‌اش برگردانده، و در همان جا مدفون نمودند.


هم اکنون در حرم مطهر این امام همام، غیر از قبر شریف وی، قبر مطهر فرزندش امام حسن عسکری(ع) و قبر حکیمه خاتون دختر امام جواد(ع) و قبر نرگس خاتون همسر امام حسن عسکری(ع) و مادر ارجمند امام زمان، حضرت حجت بن الحسن(ع) قرار دارد و این چهار قبر مطهر، مزار شیعیان و شیفتگان اهل بیت(ع) در این شهر مقدس می باشد.


شیخ حسن صاحب المعالم و آیت الله خویی، به نقل از مرحوم شیخ طوسی(ره)، وی را از اصحاب امام موسی کاظم(ع) دانسته‌اند و درباره وی گفته‌اند: طیالسی تمیمی، که وضعیتش چندان روشن نیست، از شیعیان کوفه و از علما و دانشمندان این منطقه به شمار می‌آمد و افرادی چون علی بن حسن بن فضال، سعد بن عبدالله و حمید بن زیاد از او نقل حدیث می‌کردند. همچنین او از افرادی چون سیف بن عمیره و صالح بن عقبه روایاتی را نقل کرد.(2)



پی نوشت ها :


1- رجال النجاشی، ص 340


2- التحریر الطاووسی (شیخ حسن صاحب المعالم)، ص 442؛ معجم رجال الحدیث (آیت الله خویی)، ج 71، ص 75



بخش عترت و سیره تبیان





منبع :


سایت خبرگزاری دانشجویان ایران

قال الله عزّوجلّ:
تندي نكن با كسي كه تو را بر او مسلط كردند تا با تو تندي نكنم.(كافي2/303)

 

 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

 

..............................................................

وبلاگ من:شهر ما(کلیک کن حالش رو ببر)

سه شنبه 2/3/1391 - 13:48 - 0 تشکر 455929

بنام خدا
سلام
سید گرامی انجمنا
مطالب عالی وقشنگ بود با تشكر از شما كه زحمت كشیدید...
سوالم اینه كه چرا رسانه در برابرایت اقدامات هتاكان سكوت كرده اند؟واقعا چرا؟؟؟

خدا نکنه تا آدم نشدیم دنیا بهمون رو کنه

کربلا کربلا اللهم الرزقنا

السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.