• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 4248)
جمعه 7/4/1387 - 0:53 -0 تشکر 45422
بدترین ضدحال ...

سلام بر اهل سلام

برای هر شخصی ممکنه تو هر مکان و زمانی اتفاقاتی پیش بیاد که بر خلاف انتظار اون شخص باشه ؛ برا همین شاید تو اون لحظه پیش خودش این فکر رو بکنه که آیا بد شانس تر از خودش تو این عالم هم وجود داره یا نه ...!!!

برای شما چی همچین اتفاقاتی افتاده ...؟؟؟

زیر سایه ی رحمت حق
یا علی مدد

پنج شنبه 27/4/1387 - 19:5 - 0 تشکر 48200

بد ترین ضد حال به نظر من این اتفاقیه که برای من افتاد کلاس کنکور می رفتم با یه دختره آشنا شدم تا چند وقت باهاش بودم با هم می رفتیم و می اومدیم بعد تو دوره کارورزی که تازه تموم شده همون دختر رو دیدم دوباره سلام و احوال پرسی گرمی کردیم اما من چند روز بود که دنبال اسمش کی گشتم اسمش رو یادم رفته بود هر کاری کردم یادم نیومد تا اینکه مجبور شدم از خودش بپرسم ببین یه لحظه اسمت چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پنج شنبه 3/5/1387 - 19:19 - 0 تشکر 49089

به نام خدا

چی میگی  شوخیش هم خوب نیست.

شنبه 5/5/1387 - 23:59 - 0 تشکر 49421

بدترین ضد حال میدونی چیه

اینه که توی مسنجر موقع چت یه آقایی را به جای یه خانم اشتباه بگیری بعد تازه شمارتم بهش بدی

پنج شنبه 17/5/1387 - 19:20 - 0 تشکر 51048

به نام خدا

سلام

ضد حال رو دیروز من خوردم
ضد حال یعنی اینکه :
در حالیکه داری از پله های تبیان میای بالا که بری خونه
(بابا خب ما پایین بودیم باید میرفتیم بالا دیگه)
بعد همینجور تو راه داری با ملت هماهنگ میکنی برای کلاس های امداد
پشت سرت هم ملت تبیانی از جمله آقای مکلارن و mamal92  و نوای آسمانی و...دارن میان بالا...
بععععد  خودت با پای خودت بری رو چادرت
هق هق هق هق زاااااار
دیگه بدتر از این نمیشد...
هق هق...چادرم داشت در میومد کلا
نمیخواااااااام...
آخه چرااااااا؟؟؟؟
کلا بدترین ضدحال ها ی خانوم ها مربوط به چادرشون هست...خدا نصیب گرگ بیابون نکنه...

مهدوی باشید

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
سه شنبه 22/5/1387 - 15:23 - 0 تشکر 51921

با سلام 

من اینجا اومدم تا یه خاطره واستون تعریف كنم

این خاطره مربوط به دبیر زیست ما میشه كه سال اول دبیرستان برامون تعریف كرد. اون می گفت:

دوران دبیرسان و شوخی های اون دوران مارو وادار به یه شوخی اونم با دبیر ریاضیمون كه یه آدم اهل شوخی بود كرد.  تو سرمای زمستون قبل از این كه دبیر بیاد ما روی صندلیه معلممون یه پونس گذاشتیم ...   چند دقیقه گذشت ومعلم اومد سر كلاس و بی خبر از پونس نشست رو صندلی ...   مایم كه منتظر بلند شدن فریاد دبیر بودیم چشمامونو بسته بو دیم  ولی...   ولی چرا صدایی نیومد؟... همه از تعجب نفهمیدیم اون ساعت چطور گذشت كلاس تموم شد مثل همیشه  معلم هم زودتر از همه از كلاس خارج شد كه....   تویه راهرو كه داشت می رفت یكی از بچه ها متوجه پونس شد كه به شلوار دبیر ریاضی چسبیده بود و زد زیر خنده...   اون وقت بود كه همه فهمیدیم معلممون معلوم نیست چند لایه شلوار پوشیده كه پونس هیچ تا ثیری نكرده   ؟؟؟؟؟؟؟؟

♫♫ باغچه ♫♫(کلیک کنید)

هر آمدنی رفتنی هم دارد...

ولی ایکاش رفتن ها زیباتر از آمدن ها بودند.....

خدانگهدار همگی

سه شنبه 5/6/1387 - 12:18 - 0 تشکر 54097

بدترین ضد حال اینه که آبریزش بینی تو جمع پیدا کنی و دستمال کاغذی هم نداشته باشی ...

سبحه بر کف ، توبه بر لب ، دل پر از شوق گناه  ... معصيت را خنده مي آيد زه استغفار ما 

يکشنبه 10/6/1387 - 16:56 - 0 تشکر 54831

سلام

هههههههههه چقدر ضد حالای باحالی خوردین شما

هههههههه ضد حال دکی خیلی باحال بودش

با اجازه ما هم یک ضد حال بگیم

یک روز داشتم با یک آقایی صحبت میکردم!

خیلی ازش خجالت میکشیدم! (چون جوون بود!!) بعد شروع کرد از فوتبال صحبت کردن!

منم که خیلی ادعام میشه گفتم بههههله منم عاشق منچستریونایتدم!

از شانس بد من اونم گفت: واااااااای چه تفاهمی!! منم عاشق منچسترم!!

بعد گفت: من رونالدو و فلانی و فلانی رو خیلی دوست دارم!

منم غافل از جا به جایی های این فصل منچستر گفتم منم از اسمیت خوشم میاد!!

یهو طرف مثل بمب منفجر شد از خنده!! گفت به نظر شما دیوید بکام تو منچستر بازی نمیکنه!؟!

هوووووووووووم خیلی خجالت کشیدم!!

دیگه من باشم بگم از فلان تیم خوشم میاد!!

همین دیگه.

یا علی.

انگار پاي ثانيه ها سنگ مي‌شود  

وقتي دلي براي دلي تنگ مي‌شود

پنج شنبه 21/6/1387 - 4:37 - 0 تشکر 56891

به نام حضرت دوست که هر چه داریم از اوست
با سلام به همه دوستان خوب که یا ضد حال زدن یا ضد حال خوردن .
اما من مهمترین ضد حال زندگی ام رو که با کمال میل صرف کردم و خیلی هم تلخ بود رو توی بحث خاطره دانشجویی توی انجمن دانشجویی کاملا شرح دادم .
اینجا هم فقط قسمت مهمش رو می گم . 
شب امتحان درس چهار واحده توی ترم دوم ، تا صبح ساعت شش بیدار بودم و کل کتاب رو خوندم .
لازمه بگم که توی خوابگاه بودم و کلی دوستای خوب و بد و باب و ناباب دور و برم بودند .
یه عده شون خواب . بعضی هاشون هم تازه از خواب بیدار شده بودند و داشتن کتاب می خوندند . یه دو تا خیلی  درس خون ( شما بهش چی می گین خر خون ببخشید بی ادبی هستش ) هم از شب تا صبح بیدار بودند .
من گفتم یه نیم ساعت سرم رو زمین می ذارم . تا ساعت هفت و نیم که اتوبوس بیادش نیم ساعت وقت داریم . ی
ه چرت کوچک زدن همانا و جا ماندن از امتحان همانا و مشروط شدن هم همانا .
شما شده یه درس رو خیلی خوب بخونین . بعدش از سر جلسه امتحان جا بمونین . صفر بگیرین .
همیشه شاد و پیروز باشید و ضد حال نخورید که بخورید انگاری که سرما یا بدتر از اون خوردید .   

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
با دوستان مروت با دشمنان مدارا 
وبلاگهای من : 
پنج شنبه 28/6/1387 - 3:29 - 0 تشکر 58599

بدترین ضدحال I : داری یه نرم افزار هکر از سایت جهانی هک دانلود میکنی و تا 99 درصد رفته و یهو برق ها میره .

بدترین ضدحال II : سایت یاهو رو به زور و زحمت هک میکنی اما سر آخر بهت پسورد نمیده تا بری تو سایتش و همه ی اطلاعات رو دستکاری کنی .

بدترین ضدحال III : سایت بانک سرمایه جهانی رو هک میکنی اما سر آخر یادت میفته که بچه مسلمونی . این پول ها خوردن نداره . مال حرومه .

بدترین ضدحال IIII : سایت گوگل رو با چندین میلیارد دلار میخری اما یکدفعه بعد از چند ماه میبینی بهت جنس چینی انداختن .

بدترین ضدحال XI : در یخچال رو باز میکنی و یه نوشابه بر میداری و یه ساندویچ هم بر میداری و شروع میکنی به خوردن و بعد از خوردن میری یه کمی استراحت کنی . وقتی اذان مغرب میشه مامانت بهت میگه پاشو بیا افطار حاضره . بیا روزتو باز کن .

کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت  

شنبه 25/8/1387 - 19:29 - 0 تشکر 70906

به نام او که آرام قلب من است

سلام

بدترین ضدحال اینه که : این روزا همه در همه جا حرف از حاج رسول الله میزنند...شما چطور؟؟؟

از اون بدترش هم اینه که: این رو "تبریک اعیاد با کارت هدیه ی تبیان" بخونی:

" ترک اعتیاد با کارت هدیه ی تبیان"!!!!!!!!!

تازه از اون بدتر هم داریم... when is the exam رو بشنوی... raise your hand

بعد همینجور هاج و واج به خاطر این جمله ی نامربوط به استاد زل زل فقط نگاه کنی...

تازه از همه ی اینا بدتر هم وجود داره که اصلاااا نمیتونم بگم...

بارونی باشید

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.