• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن اجتماعي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
اجتماعي (بازدید: 4189)
چهارشنبه 5/4/1387 - 20:49 -0 تشکر 45132
فوتبال کاری بیهوده اما خیلی مهم

پرداختن به کارهای بیهوده که یکی از محبوبترین آنها فوتبال است امری رایج در دنیای بی حساب و کتاب امروز است اگه در کشورهای غربی مردم تیم فوتبال مورد علاقشون رو از خانوادشون بیشتر دوست دارند باعث تعجب نیست چون اونها نه دلخوشی تو زندگی دارن و نه آرمانی که باید بهش برسن و مجبورن وقتشون رو به امور بیهوده‌ای از این قبیل بگذرونن اما ما دیگه چرا؟

 در نتیجه تبدیل امور بی‌ارزش به دغدغه‌ها و ارزشهای ما ، آرمانها و ارزشهای واقعی در چشم ما اهمیت خودشون رو از دست میدن و همین طور که میبینیم هر ساله صدها میلیارد تومان در این زمینه هزینه میشه و صدها میلیارد دقیقه وقت ما برای این مسئله تلف میشه

فوتبال فقط یه ورزش و باید به اندازه یه ورزش براش اهمیت قائل شد نه بیشتر، امیدوارم که همه بتونیم به مسائل مختلف به همون اندازه‌ای که باید اهمیت بدیم

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
دوشنبه 29/1/1390 - 10:41 - 0 تشکر 309053


فوتبال مثل هر مساله دیگری در جامعه ما با انواع مختلف آسیبها روبروست. اهمیت بیش از حد به فوتبال میتواند مضر باشد ولی فوتبال در واقع یک تفریح سالم است که در دنیای امروز با توجه به موج وحشتناک تفریحات ناسالم ، گزینه خوبی برای جوانهای علاقه مند است.

پرداخت دستمزدهای کلان به فوتبالیستها و هزینه میلیاردی در فوتبال که بازدهی آنجنانی ندارد همگی به ضعف مدیریتی برمی گردد و به نفس فوتبال مربوط نیست. همانطوریکه یکی از دوستان اشاره نمودند فوتبال به تجارت پرسودی تبدیل شده که به نظر من در قیاس با تجارتهای پرسود دنیای امروز تجارت سالمی است.
در هر حال نمیشود تک بعدی به این مقوله نگاه کرد و برای تحلیل دقیق فوتبال در جامعه ما باید تمام زوایای امر را نگریست.



خدا در همین نزدیکی است
چهارشنبه 14/2/1390 - 22:23 - 0 تشکر 314746

بازی تمام شد آقای کاشانی؛ هم بازی را باختی و هم اخلاق را!
تریبون مستضعفین:

پرسپولیس پرطرفدارترین باشگاه اسیا از جام قهرمانان آسیا حذف شد!

خبری که در ادامه سریال دراماتیک ناکامیهای سه ساله حبیب کاشانی و همراهانش در راس پرسپولیس خبر چندان تعجب آوری نیست و به خبری عادی برای هواداران پرشور این باشگاه تبدیل شده است.

اما این همه ماجرای آنچه که در روز ۱۳ اردیبهشت در استادیوم آزادی اتفاق افتاد نبود. حبیب کاشانی که روزی با پشتیبانی طبقات محروم و مستضعف جنوب شهری و بخصوص جوانان هیئتی که عمده آنها بطور سمپاتیک پشتیبان پرسپولیس هستند، به امید احیای شکوه تاریخی دهه ۵۰، ۶۰ و ۷۰ به مدیریت پرسپولیس رسید، امروز و پس از سه سال هم نتیجه را باخته است و هم اخلاق را.

حدود هزار تن از جمعیت ده هزار نفری که به استادیوم آمده بودند دانشجویانی بودند که از روزها قبل برای پشتیبانی از مردم بحرین و قصد اعتراض به جنایات ضد حقوق بشری اشغالگران سعودی را داشتنند.

از همان ابتدا ، دانشجویان و هواداران تیم فوتبال پرسپولیس که به قصد حمایت از مردم بی دفاع بحرین به استادیوم رفته بودند از بدو ورود با انواع و اقسام تحقیر از سوی نیروی انتظامی مواجه شدند. کوچکترین آن چندین بار بازرسی بدنی و بازداشت شدن به جرم حمل پرچم بحرین بود !

علی رغم تمام مشکلات دانشجویان وارد استادیوم شده و در سکوها تجمیع می شوند و شعار های خود را آغاز می کنند ، تماشاگران پرسپولیس نیز با آگاهی یافتن از قضیه همراه آنان می شوند. شعارهای “یا زهرا” استادیوم را به لرزه در می آورد که ناگهان پس از دقایقی از شروع مسابقه لیدر های تحت امر شخص مدیر باشگاه و سرمربی ناموفق که روز قبل از بازی اعلام کرده بود این بازی نباید سیاسی شود ، بطور سراسیمه در مکانی جمع شده و در طی یک هماهنگی با شعارهای تحریک کننده از قبیل فوتبال سیاسی نمیخوایم ، تو که هی شعار میدی، سه پنج دو یعنی چی ؟! خوارج ! و … سعی در رو به رو کردن دانشجویان هوادار پرسپولیس با دیگر هواداران دارند که ره به جایی نمی برند. در نهایت و با اوج گیری شعارها و بی نتیجه بودن تلاشهای لیدرها در همراه سازی تماشاگران، نیروی انتظامی وارد عمل شده و دانشجویان را به بی سابقه ترین شکل ممکن در برخورد با تماشاگران و در جلوی چشمان مسئولان سفارت سعودی مورد اهانت ، توهین و ضرب و جرح قرار می دهد و به طرز توهین آمیزی دهها تن از دانشجویان را بازداشت می کند. ۴ نفر از دانشجویان نیز مجروح شده و روانه بیمارستان می شوند.

شما باختید آقای کاشانی ! هم اخلاق را و هم نتیجه را !

پرسپولیس امروز کسی همچون علی پروین را می خواهد که پیش از انقلاب و در زمان مربیگری آلن راجرز انگلیسی بدون هرگونه ریا!! (بگذریم از صحبتهایی که پس از بازی بین دانشجویان و مدیر باشگاه رد و بدل شد و در جلوی چشم ایشان محافظان محترم پای یکی از دانشجویان را شکستند!) تمرین را ول می کرد، به گوشه ای می رفت، وضو می گرفت، سجاده اش را پهن می کرد و نمازش را به جا می آورد ، همان علی پروینی که در دوره جنگ از سال ۶۰ تا ۶۷ پرسپولیس را با یک صدم هزینه های میلیاردی امروز و تمرین در زمین خاکیهای طرشت و تپه های داوودیه، بدل به قهرمان مطلق لیگ قدس و جام باشگاهای تهران و نهایتا جام در جام باشگاههای آسیا کرد. همان علی پروینی که پس از فرمان امام خمینی(ره) برای عزیمت جوانان به جبهه های جنگ، از سر تمرین ورزشکاران را جمع کرد و با بی ام و خود را به خوزستان رساند.

ترس از جریمه چند هزار دلاری به اندازه یک صدم مبلغ قرارداد بازیکنهای لیگ دسته دوم محلات برزیل که دلالها بارها و بارها به باشگاه تحمیل کرده اند ٬ حقیقت شما را نشان داد.

بازی تمام شد آقای کاشانی !
http://www.jahannews.com/vdcbzsb8frhb05p.uiur.html

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
چهارشنبه 14/2/1390 - 22:48 - 0 تشکر 314751

به نام خدا

از آدمای آلوده شده به این فوتبال آلوده توقع غیرت دینی نمیره از کسانی که حق محرومان رو بالا میکشن و میریزن تو جیب یه عده مفت خور توقع نمیره که از مظلومان دفاع کنند از کسانی که مال شبهه ناک! میخورن توقع غصه خوردن برای مظلومین نمیره انشاء‌الله هر کس با دین خودش محشور بشه

یا علی

در پناه حق

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
چهارشنبه 14/2/1390 - 22:52 - 0 تشکر 314752

ورزشی که تحمل دفاع از مظلوم را ندارد!
ورزشی که تحمل دفاع از مظلوم را ندارد و ما هم در آن جرات دفاع از ارزش ها را به خود نمی دهیم، تماشاگرانش را که قصد همدردی با مظلوم را دارند دستگیر و توبیخ می کنند.


 مشرق:در گذشته می پنداشتم ، ورزش محیط پاکی، صداقت و جوانمردی است و گمان می کردم هر آن کس که در این محیط قدم می نهاد وجودش را خصلت های نیکو سیراب می کند. وقتی به گذشته ها می نگریستم، چیزهایی از پوریای ولی فقط شنیده بودم، اما درکی نداشتم که او که بود. تا این که خود وارد عرصه ورزش شدم و رفته رفته به جرگه حرفه ای ها پیوستم. پندی گهربار از حکیم فرزانه ای که فرموده بود ورزشکاران باید به علی(ع) اقتدا کنند را با خود زمزمه می کردم. هر چه که جلوتر می رفتم ناامیدتر می شدم. ناامید از این که در این عرصه همه چیز بود جز پاکی و صداقت و جوانمردی. نا امید از یافتن ورزشکاری که به راستی به علی(ع) اقتدا کند. هر چه بود نیرنگ بود و تزویر، هدف فقط مقام بود و قهرمانی و رسیدن به پول، به هر قیمت، حتی به زور دوپینگ.
دریافتم که اینجا از علی(ع) اثری نیست، راه را اشتباه آمدیم، این ره به ترکستان است. 


دوباره تاریخ را مرور کردم و باز هم رسیدم به پوریا، این بار با تاملی عمیق تر به ماجرا نگریستم، آنجا که پوریا به مادر پهلوان خارجی برخورد و شاهد بود که مادر دستان خود را به آسمان بلند کرده و برای فرزند تمنای پیروزی و سرافرازی می کرد. وصبح روز بعد پوریا دعای مادر را استجابت و حضرت حق را خشنود ساخت. عجب تقوایی، چه شرم و حیایی از معبود خود داشت. از شاگرد مکتب علی(ع) جز این انتظاری نبود.

ورزش یعنی ورزیدگی، پوریا فطرتی ورزیده داشت، و آن جا که پیام آور رحمت(ص) فرمود: قویتر کسی است که بتواند بر هوای نفس خود غلبه کند، پوریا قهرمان نبرد با شیطان بود. او قهرمانی را در غلبه بر هوای نفس می دانست و الا پیروزی بر حریف گذرا است. 


اگر ورزش یعنی ورزیدگی، این بدلی که امروز همگان آن را ورزش می خوانند، هر چیزی است جز ورزش و ورزیدگی. از ورزیدگی روح و فطرت در آن اثری نمی توان یافت. در واقع چیزی نیست جز صنعت. و به مانند کارخانه خط تولیدی دارد که به ناچار باید بازدهی مطلوب داشته باشد و بازدهی آن چیزی نیست جز پول. ورزشکاران(صنعتگران) در آن به بکام اقتدا می کنند. دوای درد همه شهرت و ثروت است. بازی جوانمردانه حقه و نیرنگ است و دروغی بیش نیست چون جوانمردی نیست.

ورزش مدرن بازی خطرناکی است که غرب در جهان به راه انداخته و همگان را به خود سرگرم و مسحور کرده و ما را هم به دام خود گرفتار ساخته که در آن فقط قهرمانی ارزش است و پهلوانی ملاک نیست.

ورزشی که تحمل دفاع از مظلوم را ندارد و ما هم در آن جرات دفاع از ارزش ها را به خود نمی دهیم بحرین و یمن بهانه است. قهرمانی در ورزشی که در آن ایمان و تقوا نباشد فانی است. ورزشی که در آن نتوان حق مظلوم را ستاند کذا است. دردآورتر این که در این ورزش تماشاگرانش را که قصد همدردی با مظلوم را دارند دستگیر و توبیخ می کنند و آن هم به دست خودی. 

امروزه ارزش های پوچ غربی در قالب ورزش مدرن به همه جا رسوخ کرده است و طرفداران آن همانند پیروان ادیان، آن را ستایش و پرستش می کنند و تن دادن به آن ایمان و باورهایمان را کند و ارزش های الهی را ساقط می کند. باید دوباره به علی(ع) اقتدا کنیم و پوریاها را احیا کنیم.


http://www.yalasarat.com/vdci.5apct1a3zbc2t.html

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
چهارشنبه 21/2/1390 - 0:23 - 0 تشکر 316693

آقای کاشانی! مارادونا از شما حزب اللهی تر است

نویسنده وبلاگستان آرمانشهر در وبلاگش نوشت:
روز 13 اردیبهشت، جزو کسانی بودم که به انگیزه فرو کردن پرچمهای کشور بحرین در دوربینهای شبکه العربیه، در استادیوم آزادی حاضر شده بودم. از برخورد خشن شرطه های سعودی، ببخشید برادران نیروی انتظامی، با بچه هایی که شعار «لبیک یا حسین» می دادند در این دو سه روزه زیاد گفته شده است. اما به نظر من، دردناکتر از برخورد نیروی انتظامی با بچه ها، برخورد باشگاه پرسپولیس با بچه ها بود که نمی دانم چرا آنطور که باید و شاید به آن پرداخته نمی شود. به خدا دردناکتر از باتوم هایی که بر بدن بچه ها نشست، شعارهای «سیاسی برو بیرون»، «...  برو بیرون»، «ببر بیرون ... !» و از این سنخ شعارهای مستهجن بود که تحت تاثیر جوی که لیدرهای پرسپولیس ایجاد کردند از سوی دسته ای از هوداران پرسپولیس، خطاب به بچه ها سر داده می شد و بنده بالشخصه مدیر باشگاه پرسپولیس را به خاطر فحشهایی که خوردم حلال نمی کنم.

بنده از یک ساعت و نیم قبل از شروع بازی، در ورزشگاه بودم. تا دقایقی قبل از شروع بازی، تعامل طرفداران حرفه ای پرسپولیس با بچه هایی که عموما اولین بارشان بود به استادیوم می آمدند، تعامل خوبی بود و این جو می توانست ادامه پیدا کند. اما دقایقی قبل از شروع بازی، یکی از لیدرهای پرسپولیس، رفت بالای منبر که ما امروز آمده ایم که فقط تیم مان را تشویق کنیم و فوتبال ببینیم و اینجا جای سیاست نیست و شروع کرد به ترساندن تماشاچیان از خطرهای موهومی که می تواند سیاسی کردن بازی برای تیم شان داشته باشد. با قطعیت می توانم بگویم لیدرها نقش پررنگی در ایجاد دو دستگی در تماشاگران ایفا کردند و کار را به جایی کشاندند که با شعارهای «سیاسی برو بیرون» علیه ما شروع شد و با فحاشی های « » دار ادامه پیدا کرد. فحاشی هایی که عکس العمل ما به آنها اغماض، سکوت و لبخند بود.

نکته ای که می خواهم به آن اشاره کنم این است که امکان ندارد از قبل بین مسئولان باشگاه پرسپولیس و لیدرها، در مورد اینکه چه واکشنی به حضور ما در ورزشگاه نشان داده شود، هماهنگی صورت نگرفته باشد. به طور حتم، لیدرها، با هدایت مدیریت باشگاه و حتی فدراسیون فوتبال، چنین دو دستگی مفتضحی را جلوی دوربینهای بیگانه به راه انداختند. می خواهم بگویم آقای حبیب کاشانی! مدیر باشگاه پرسپولیس، بسیجی و رزمنده محترم! مبلغ ناچیزی جریمه مالی، که شاید به اندازه مبلغ قرارداد سالانه یکی از بازیکنان تیمت هم نمی رسید، ارزشش را نداشت که دل آل سعود جنایتکار را شاد کنی. به شما و آن لیدرهای میهمان نواز و مودبتان که فکر می کنند خیلی روشنفکر و همه چیز دانند توصیه می کنم بنشینید و مستند «مارادونا» را ببینید تا از این حرفتان که فوتبال جای سیاست نیست کمی خجالت بکشید.

در دنیایی که هواداران آژاکس آمستردام با پرچم اسرائیل به تشویق تیم شان می پردازند و طرفداران رقبای این تیم با پرچم حماس و فلسطین به ورزشگاهها می آیند، بیخود قانون را به رخ ما نکشید. مگر همان ورزشکاران (امروز اخراج شده) تیم ملی بحرین نبودند که به دستور آل خلیفه، مجبور شده بودند بعد از برد مقابل تیم ایران، پرچم عربستان را دور زمین بگردانند؟ واکنش فیفا چه بود؟ و اساسا اگر قرار بود در برابر قداره بندان عالم، اینقدر قانون مهم باشد، امام خمینی، اقدام صد در صد غیرقانونی تسخیر لانه جاسوسی را «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» نمی نامید.

گیرم که بر اساس توهم هایتان، فیفا تیم تان را شش سال از حضور در بازیهای بین المللی محروم می کرد، که نمی کرد، باشگاه پرسپولیس که هیچ، تیم ملی هم فدای فقط یکی از حسینیه هایی که در بحرین با خاک یکسان شدند. پس از هیئت رفتنها و زنجیر زدنهمایمان برای امام حسین، چه درسی گرفته ایم که حاضر نیستیم حتی از تیم محبوبمان، ذره ای برای عزت اسلام و شیعه، مایه بگذاریم؟

یک گله هم بکنم از دوستان خودم. در روز 13 اردیبشهت، شاید حدود 15 هزار نفر هم به تماشای بازی نیامده بودند. در کل شهر 12 میلیونی تهران، آیا 10 هزار نفر بچه حزب اللهی هم پیدا نمی شد که به ورزشگاه بیایند؟ اطمینان دارم اگر چنین جمعیتی آمده بود، نه نیروی انتظامی می توانست بچه ها را تار و مار کند و نه در ورزشگاه، چنین جوی علیه ما درست می شد. آخر نمود دلسوزی شما برای بحرین را در کجا باید ببینیم؟ در حضور 100 نفره مقابل سفارت بحرین در لحظات تحویل سال؟ در حضور پررنگتان در ورزشگاه آزادی؟ در راهپیمایی های در پیت و بی رمق بعد از نماز جمعه؟ در کجا؟

http://alef.ir/1388/content/view/103505/

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
سه شنبه 27/2/1390 - 18:40 - 0 تشکر 318484

سرویس جامعه جهان-محمد حسین زاده:

آیات القرمزی کارت قرمز گرفته!

اخراجش نکرده اند!

حذفش کرده اند!

بر طبق قوانین فیفا،

شعر خواندن در زمین آل سعود خطاست!

داور اخراج کرده است همه ی بحرینی ها را ؛

دیده نمی شود شماره ی لباسشان ،

بس که خون ریخته!

پزشکان هم اخراج شده اند از زمین !

فیفا گفته است چرا به جای نمک ، مرهم به زخم بحرین گذاشته اید؟

سرخابی ها هم از اول در آفساید انسانیت ایستاده اند!

می ترسند محروم شوند بخاطر حمایت از بحرین!

اگر توپ گل شود پول است که از پاروی تیمشان بالا می رود!

ولی اگر پرچم بحرین را بلند کنند ، نه!!!

بین پول و مسلمانی کدام می ارزد؟

بین پول و انسانیت چه؟

خب مشخص است که پول!

نود وجدان هم تعطیل شده است گویا!

بعدا می شود یک بیانیه داد و شمعی روشن کرد ولی پول را که نمی شود برگرداند!

مردم بحرین قطعه قطعه می شوند به درک!

استقلال باید ببرد، پیروزی هم!

تماشاگرنماها از بحرین دفاع می کنند!

فحش و دشنام در استادیوم آزادی، آزاد است،

ولی فریاد آزادی نه!

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
يکشنبه 17/7/1390 - 20:1 - 0 تشکر 373396

طبق اعلام رئیس کمیته فرهنگی سازمان لیگ‌برتر فوتبال فقط یک درصد فوتبالیست‌ها تحصیل کرده هستند.

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
يکشنبه 17/7/1390 - 20:2 - 0 تشکر 373397

واکنش شریعتمداری به جشنواره گل ایران در برابر فلسطین
جای پوریای ولی خالی !
شنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۰۸:۳۳

با توجه به شرایط حساس كنونی چنانچه تیم ملی كشورمان نمی خواست آداب پهلوانی پوریای ولی را به طور كامل دنبال كند و به شكست مصلحت اندیشانه تن بدهد، دست كم می توانست در پی نتیجه مساوی باشد و یا به حداقل گل بسنده كند، نه آن كه همه این ملاحظات را كنار بگذارد و...
گفته اند «پهلوانان نمی میرند» كه باید گفت؛ پهلوانان هم می میرند. می گویند؛ منظور آن است كه یاد و خاطره پهلوانان همیشه زنده می ماند. این گزاره نیز مخدوش است و چه بسیار پهلوانانی كه آمده اند و رفته اند و امروزه یادی از آنها در خاطر هیچكس باقی نیست. هم اكنون نیز پهلوانانی هستند كه ده ها سال دیگر انگار هرگز نبوده اند. تاریخ با هیچكس تعارف و رودربایستی ندارد و هنگامی كه به پهلوانان می رسد، فقط یاد و خاطره پهلوانانی را در حافظه خود ضبط كرده و نسل به نسل منتقل می كند كه پهلوانی را با جوانمردی آمیخته اند. «پوریای ولی» از جمله آنهاست. او كه پهلوانی پرقدرت و بلندآوازه بود وقتی در تاریك- روشن شبستان یك مسجد، دعای مادری را شنید كه با تضرع از خدا می خواست فرزند پهلوانش در مسابقه كشتی فردا بر پوریای ولی غلبه كند، با طوفانی در دل خویش روبرو شد. غلبه بر حریف و حفظ آوازه بلند پهلوانی خویش كه خواست و آرزوی هر پهلوانی است و یا تن دادن به شكست ارادی برای به دست آوردن دل مادر پیری كه از بیم شكست فرزند پهلوانش، شكسته بود و در سایه روشن سحرگاه آن روز، پیروزی فرزندش بر پوریای ولی را به تضرع از خدای مهربان آرزو می كرد؟ پوریای ولی اما، به دست آوردن دل آن مادر پیر را بر آوازه پهلوانی ترجیح داد و خدایش برای همیشه بلندآوازه كرد.

چهارشنبه شب هفته گذشته- ۱۳/۷/۹۰- تیم ملی فوتبال كشورمان در یك دیدار تداركاتی تیم فوتبال فلسطین را با نتیجه ۷ بر صفر شكست داد و به نوشته ورزشی نویسان «جشنواره گل به راه انداخت»! ذوق زدگی برخی محافل ورزشی كشورمان از این پیروزی و دست افشانی آنها در پی این به قول خودشان، «جشنواره گل»! دیدنی و تاسف خوردنی بود و بعید نیست كه روح پوریای ولی از خنده آنها به گریه افتاده و به زبان حال خطاب به آنان گفته باشد؛ من برای به دست آوردن دل شكسته یك مادر پیر، در مقابل حریفی كه بی تردید بر او پیروز می شدم، تن به شكست دادم و شما همه آنچه در توان داشتید را برای شكست تیمی كه به نمایندگی از مردم مظلوم فلسطین میهمان شما بود به كار گرفتید و در پی این پیروزی به وجد آمده و آن را «جشنواره گل» نامیدید! و حال آن كه این پیروزی، با توجه به شرایط سخت تحمیل شده از سوی صهیونیست ها بر مردم مظلوم فلسطین و محروم بودن اجباری تیم یاد شده از تمرینات و امكانات فراوانی كه شما در اختیار دارید، اهمیت چندانی هم نداشت، چه رسد به آن كه «جشنواره گل»! نامیده شود! و چه كریمانه و بزرگوارانه بود سخن مربی تیم فلسطین كه بعد از شكست تیم تحت مدیریت خود گفت: اگرچه برای آمدن به ایران سختی های زیادی را متحمل شده ایم و حتی ممكن بود در راه زندانی شویم ولی انگار نه انگار كه به ایران باخته ایم، چون این مسئله برای ما شكست محسوب نمی شود. برای ما همین اندازه كه به ایران اسلامی آمده ایم یك دستاورد است و به آن افتخار می كنیم.

نگارنده دقیقاً نمی داند كه تیم ملی فوتبال كشورمان چگونه و با به كارگیری چه فرمولی می توانست احترام مردم ایران برای ملت مظلوم و تحت ستم فلسطین را به نمایش بگذارد و حرمت تیم فوتبال فلسطین را كه از میان آتش و خون به میهمانی آمده بود پاس بدارد، زیرا یافتن راه كار در تخصص اهالی فوتبال است ولی با توجه به شرایط حساس كنونی چنانچه تیم ملی كشورمان نمی خواست آداب پهلوانی پوریای ولی را به طور كامل دنبال كند و به شكست مصلحت اندیشانه تن بدهد، دست كم می توانست در پی نتیجه مساوی باشد و یا به حداقل گل بسنده كند، نه آن كه همه این ملاحظات را كنار بگذارد و...

یاد آن برادر سپاهی به خیر. با لندكروز سپاه كه آن روزها یكی از تندروترین خودروها بود در جاده ای حركت می كردیم و در حالی كه تقریباً از تمامی خودروها سبقت می گرفت به یك خودروی پیكان رسیدیم كه دو پسر بچه روی صندلی عقب آن نشسته و از شیشه عقب به جاده می نگریستند. پسربچه ها با حركت دست های خود به راننده پیكان كه ظاهراً پدرشان بود اصرار می كردند تندتر برود! و بعد با اشاره همان دست ها و حركت لب ها گویی به ما می گفتند كه نمی توانیم از آنها جلو بزنیم. برادر سپاهی نیز كه به طور محسوسی از سرعت خود كاسته بود، با حركت دست و حالت چهره وانمود می كرد كه در تلاش برای سبقت گرفتن است اما هر چه زور می زند نمی تواند ... و بعد از آن كه چندین كیلومتر را با همین حالت طی كردیم، وارد یكی از پاركینگ های كنار جاده شد و رو به نگارنده كرد و گفت؛ بذار بچه ها دلشون خوش باشه كه نتونستیم از ماشین پدرشون سبقت بگیریم!
http://www.yalasarat.com/vdcg7n9q.ak9xq4prra.html

همیشه دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از شادی او
و همیشه قسمتی از غم کسی باش نه دلیل غم او
دوشنبه 18/7/1390 - 14:11 - 0 تشکر 373521

کشور ما به فوتبال نسبت به سایر ورزش ها خیلی اهمیت میده و خرج بالایی رو متحمل میشه
اما همیشه نتیجه عکس داره
دقت کنین متوجه میشین
به ورزش والیبال.بسکتبال و...اهمیت چندانی نمیدن.ورزش کارای این رشته واقعا از روی مردونگی و رگ ملی ورزش میکنن و مسابقه میدن رتبه های خوبی هم میارن
اما فوتبالیست های ما فقط به خاطر پول میدون.هیچوقت هم موفق نمیشن

 

 

دوران خوش آن بود که با دوست به سر شد ***باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود  

 

 

 

 

 

 

دوشنبه 18/7/1390 - 14:51 - 0 تشکر 373537

سلام.
روزی که داشتن 7تا گل رو می زدن خواهر کوچیکم
ازم پرسید مگر فلسطین تیم قوی هست؟
گفتم نه!
گفت همونه اینا دارن هی گل می زنن!
یه بچه می فهمه که گل زدن به تیمی مثل فلسطین هنر نمی خواد.
نمی دونم چرا اصلا از گلها کسی توی خونه خوشحالی نمی کرد ولی اون بازیکنه دور افتخار هم می زد انگار توی جام جهانی به برزیل گل زده!

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.