• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 3533)
سه شنبه 5/2/1391 - 9:45 -0 تشکر 448170
رضا داوودنژاد نیازمند به یک کبد

چند روز پیش خبری منتشر شد از بیماری بازیگر محبوب و طناز سینمای ایران، همه با خبر شدند که «رضا داوودنژاد، بازیگر درشت هیکل و بامزه به دلیل رژیم سفت و سختی که گرفته راهی بیمارستان شده.»

http://www.bartarinha.ir/files/fa/news/1391/2/4/76830_809.jpg
او چند سال پیش هم رژیم سختی گرفته بود و توانسته بود نزدیک به 70 کیلوگرم از وزن خود بکاهد. این رژیم او هم همزمان شده بود با دوری او از سینما و تصویر. به همین دلیل هم بازگشت او با هیکلی لاغرتر از قبل، شگفتی بسیاری را به همراه داشت، به طوری که روی جلد چند مجله لایف استایل تیتر شد: «لاغر شدن 70 کیلویی رضا داوودنژاد» با انتشار خبر بستری شدن داوودنژاد کوچک (پسر علیرضا داوودنژاد) این تصور پیش آمد که بازهم رضا یک دوره رژیم طولانی دیگر را از سر گذرانده و به خاطر عواقب آن می بایست مدتی در بیمارستان بستری شود.

 همین دو سه روز پیش بود که خبرنگاران به سراغ او در بیمارستان لاله رفته بودند. در این ملاقات کسالت و بیماری داوودنژاد ناشی از رژیم غذایی سخت در بیمارستان اعلام شده بود. او گفته بود:

«به دلیل رژیم غذایی سنگین و همچنین ورزش هایی که در برنامه روزانه ام داشته ام، دچار مشکلات جسمی شدم. کمی مشکل گوارشی پیدا کرده ام اما در حال حاضر وضعیت مساعدی دارم، طی چند روز آینده مشخص می شود که نیاز به عمل جراحی دارم یا نه و این موضوع نیاز به گذر زمان دارد.»

اما انتشار عکس هایی از این  ملاقات، توجه برخی را به زردشدن شدید سفیدی چشم او جلب کرد که معمولا ناشی از بیماری های سخت کبدی است. و البته حدس ها متاسفانه درست از آب درآمد. ماجرا به همین سادگی نبود؛ رضا داوودنژاد حالش بدتر از آن بود که از بیمارستان لاله تهران خداحافظی کند و به صحنه بازگردد. 

شنیده ها حاکی از این است که رضا داوودنژاد برای لاغرشدن،یک عمل جراحی کرده است که متاسفانه بدنش پاسخگوی این جراحی نبوده و آن را پس زده. به همین دلیل هم کبدش دچار عرضه شدیدی شده است. مراقبت ها و معاینه های پزشکی ادامه پیدا کرده تا اینکه دیروز، طی تماس تلفنی دوستان نزدیک او با ما، به نقل از همسر و خواهرزنش (غزل و عسل بدیعی) مطلع شدیم که حال داوودنژاد مساعد نیست.

او این روزها در بخش آی سی یوی بیمارستان لاله بستری است و پزشک معالج او به خانواده اش فرصت داده تا بتوانند برای داوودنژاد یک کبد با گروه خونی O مثبت پیدا کنند. در این صورت داوودنژاد با پیوند یک کبد که طبیعتا باید متعلق به یک بیمار مرگ مغزی باشد، می تواند بار دیگر زندگی عادی خود را ادامه دهد.

رضا داوودنژاد متولد سال 1359 است و اولین بار در شش سالگی در فیلم "بی پناه" ساخته پدرش بازیگری را تجربه کرد. این تجربه با فیلم "مصائب شیرین" شکل و شمایل جدی تری پیدا کرد. سریال "پشت کنکوری ها"، این چهره شاد و بی دغدغه را برای تماشاگران تلویزیونی به بازیگری آشنا بدل کرد. "نیش و زنبور"، "نون و ریحون" و البته فیلم گرم و صمیمی "مرهم" از دیگر آثار مشهور این بازیگر خوب و جوان سینمای ایران است.

 

  به طواف كعبه رفتم ،به حرم رهم ندادند          كه برون درچه كردي، كه درون خانه‌آئي

 

                                    

يکشنبه 18/4/1391 - 17:6 - 0 تشکر 470061

داوودنژاد‌ها وهمكاری پشت دوربین زندگی واقعی

اگر كسی خانواده داوودنژاد را بشناسد، می‌داند كه آنها خیلی به هم وابسته هستند. خانواده داوودنژاد شاید تنها خانواده‌ای باشد كه دسته‌جمعی با هم فیلم سینمایی می‌سازند، در آن بازی می‌كنند و اتفاقا مردم هم از فیلم‌های‌شان استقبال می‌كنند.

در «مرهم»، علیرضا داوودنژاد، پدر خانواده پشت دوربین بود و مادرش، فرزندش و مادربزرگش در فیلم بازی می‌كردند اما این اتحاد و كنار هم بودن فقط مختص كار نیست. آنها در بیماری فرزند خانواده كنار هم پشت دوربین زندگی واقعی ایستاده‌اند. رضا در این‌باره می‌گوید: «خانواده ما خیلی به هم وابسته هستند و برای ما خانواده و تمام اعضای آن بسیار مهم هستند.»

«كلا در این مدت، خانواده‌ام خیلی اذیت شدند. در مدتی كه بستری بودم، عمه، پسرعمه، مادربزرگ، پدر، همسر و پدر همسرم به صورت مداوم در كنارم بودند و به همه خیلی سخت گذشت. طوری كه وقتی كه دیروز به همراه همسرم وارد خانه شدیم، احساس كردیم كه چند سالی را ایران نبودیم و البته حضور در خانه برایمان به شكل یك آرزو در آمده بود.

خیلی شرایط سختی بود. تصور كنید یك شب‌هایی نزدیك بود به كما بروم، تب 40 درجه داشتم یا داروهای سنگین مصرف می‌كردم. وقتی شرایط را در ذهن‌تان مرور كنید، متوجه می‌شوید كه قرار گرفتن در چنین موقعیتی بسیار استرس‌زاست. فكر می‌كنم اگر خانواده‌ام در كنارم نبودند، اصلا نمی‌توانستم چنین فشاری را تحمل كنم. یك مریضی ساده خانواده را بسیار اذیت می‌كند چه برسد به مشكلی كه من داشتم. نمی‌دانم چگونه می‌شود از آنها تشكر كرد».

البته او در سخنانش، از شایعاتی كه مدام او و خانواده‌اش را اذیت می‌كرد هم گله می‌كند و می‌گوید: «آنقدر بازار شایعه داغ بود كه هم من و هم خانواده بسیار اذیت شدیم. یك روز تیتر می‌زدند كه رضا داوودنژاد به كما رفت و از ساعت 7 صبح موبایل كل خانواده مرتبط زنگ می‌خورد و می‌خواستند بپرسند كه حالم چطور است. همین موضوع استرس خیلی زیادی را به من و خانواده وارد می‌كرد».

به امید ظهوراقا

يکشنبه 18/4/1391 - 17:6 - 0 تشکر 470062

تقدیر از مسئولان

از نكات بسیار مهم در عمل‌های پیوندی این است كه هم پروسه عمل و هم داروهای مصرفی پس از آن، هزینه بسیار سنگین دارند. در این شرایط كمك مسئولان و بیمه تامین اجتماعی نقش اساسی برای بیماران دارد.

داوودنژاد در این بخش از سخنانش، در پاسخ به این پرسش كه كدامیك از مسئولین پیگیر كارهایش بودند، از پورمحمدی (مدیر شبكه سه)، دكتر دستجردی (وزیر بهداشت)، شمقدری (رییس سازمان سینمایی)، میرعلایی (مدیرعامل فارابی) و مهندس مسچی (مدیر موسسه سینما شهر) تشكر می‌كند كه در این مدت او را تنها نگذاشتند:

«مسوولان مختلفی پیگیر كارهایم بودند. از تلویزیون، آقای پورمحمدی (رییس شبكه سوم سیما) واقعا لطف داشتند و از ابتدا تا انتهای مریضی‌، وضعیتم را پیگیری می‌كردند. خانم دكتر دستجردی (وزیر بهداشت) هم خیلی به ما كمك كرد. همان اوایل آقای شمقدری، آقای میرعلائی و آقای مسچی هم به دیدنم آمدند و پیگیر وضعیت بیمه‌ای‌ام بودند. باید از همه این مسوولان تشكر كنم».

به امید ظهوراقا

يکشنبه 18/4/1391 - 17:6 - 0 تشکر 470063

هزینه درمان چند ده میلیونی پیوندی‌ها و خیرینی كه هیچ توقعی ندارند

همیشه اولین سوالی كه هنگام بیماری هنرمندان پرسیده می‌شود این است كه «او بیمه دارد یا نه؟». پس از آنكه او از مسئولین سینمایی كشور برای پیگیری بیمه‌اش تشكركرد، درباره وضعیت پرداخت هزینه‌های درمانی پیوند كبد توسط بیمه از او سوال كردیم كه پاسخ داد: «من بیمه نبودم. آن زمانی كه خانه سینما وجود داشت، از طریق سه صنف می‌توانستم برای خودم بیمه بگیرم اما ترجیح دادم كه نگیرم. در هر صورت در این مدت كه به بیمه نیاز داشتم، آقای شمقدری، میرعلائی و مسچی خیلی پیگیری كردند كه بیمه هنرمندان شوم و باید از آنها تشكر كنم.

البته جایش است كه این را هم بگویم. داستان بیمه در كشور ما واقعا جالب است. مثلا جعبه قرص 10 هزار تومان با بیمه می‌شود 2 هزار و 700 تومان، اما من در پیوند كبد، باید قرص‌هایی كه هركدام از آن‌ها 200 هزارتومان است و یا آمپول یك میلیون تومانی مصرف كنم كه هیچ‌كدام جزو بیمه نیستند!

یك دوره مصرف آنتی‌بیوتیك برای كسی كه پیوند كبد كرده، حدود 10 میلیون تومان هزینه دارد و این فقط شامل مصرف آنتی‌بیوتیك‌ها می‌شود. واقعا اگر كمك خیرین نبود، نمی‌توان متصور بود كه مثلا یك كارگر یا كارمند و یا خیلی‌های دیگر بتوانند از پس چنین هزینه‌ای بربیاید.

طبیعتا بسیاری از بیمارانی كه در بیمارستان برای پیوند كبد و یا مواردی مشابه بستری می‌شوند، توانایی پرداخت چنین هزینه‌هایی را ندارند، اما در شیراز خیرین خیلی به بیماران كمك می‌كنند، چون آنجا داروهایی كه پس از پیوند باید در بیمارستان مصرف شود، قیمت‌های سرسام‌آوری دارد. مثلا یك دوره مصرف آنتی‌بیوتیك برای كسی كه پیوند كبد كرده، حدود 10 میلیون تومان هزینه دارد و این فقط شامل مصرف آنتی‌بیوتیك‌ها می‌شود. واقعا اگر كمك خیرین نبود، نمی‌توان متصور بود كه مثلا یك كارگر یا كارمند و یا خیلی‌های دیگر بتوانند از پس چنین هزینه‌ای بربیاید».

او سعی می‌كند نقش خیرین را در كمك به بیماران پیوندی در شیراز بیشتر توضیح دهد و به ایسنا ادامه می‌دهد: «اكنون در همان شیراز یك بیمارستان 500 تخت‌خوابی كه قرار است به بزرگترین مركز پیوند عضو خاورمیانه تبدیل شود، توسط خیرین در حال ساخت است. 80 درصد هزینه ساخت این بیمارستان را خیرین برعهده دارد. حال ببینید آقای دكتر ملك‌حسینی و تیم جراحان‌شان و این خیرین تاكنون چه زندگی‌هایی را نجات دادند. نمی‌دانم چگونه می‌توان از آنها تشكر یا قدردانی كرد».

به امید ظهوراقا

يکشنبه 18/4/1391 - 17:8 - 0 تشکر 470064

كسی كه اعضای بدن او جان پنج نفر را نجات داد اما ...

داوودنژادِ جوان، خیلی با احترام از مرحوم محمدرضا كاكاوند یاد می‌كند. به قول خودش «او كسی است كه با اهدای اعضای بدنش پنج نفر را به زندگی برگرداند و خانواده‌هایی را نجات داد. چه كسی است كه بتواند از او تجلیل كند؟»

او در این بخش از سخنانش از آرزویش می‌گوید و خاطره مرحوم كاكاوند را زنده می‌كند:

آرزویم این است كه فرهنگ اهدای عضو در خانواده‌ها جا بیفتد. من خودم پنج سال قبل كارت اهدای عضو گرفتم و دیدیم كه چگونه به كمك دیگران در این زمینه نیازمند شدم. « باید از خانواده مرحوم محمدرضا كاكاوند هم كه كبد ایشان را گرفتم و علاوه بر من به چهار فرد دیگر هم زندگی بخشید، تشكر كنم.

مرحوم كاكاوند یكی از خطاطان معروف شیرازی بودند كه قرآن، نهج‌البلاغه و دیوان حافظ را با خط زیبای خود به نگارش در آورده بود و خانواده و فرزندان بسیار محجوبی داشت. جالب است بدانید كه همسر و مادر مرحوم كاكاوند خودشان من را انتخاب كرده بودند و گفته بودند كه كبد ایشان به من پیوند زده شود».

داوودنژاد شاید از معدود بیماران پیوندی است كه اهداكننده‌اش را می‌شناسد و در ختم پدر خانواده كه كبد او اكنون در بدنش است شركت كرده است. اما او از دست مسئولان تامین اجتماعی گلایه دارد و می‌گوید كه «لطفا بنویسید كه من خواهش می‌كنم به وضعیت بیمه مرحوم كاكاوند رسیدگی شود. او جان پنج نفر را نجات داده است»

متاسفم كه بگویم خانواده آقای كاكاوند كه پنج نفر را به زندگی برگردانده است، هنوز هم با مشكلات بیمه‌ای مواجه هستند.

«متاسفم كه بگویم خانواده آقای كاكاوند كه پنج نفر را به زندگی برگردانده است، هنوز هم با مشكلات بیمه‌ای مواجه هستند. ایشان در سه ماه آخر زندگی‌شان به دلیل بیماری، نتوانستند حق بیمه را پرداخت كنند و در یك ماه آخر هم كاملا در كما بودند اما اكنون به دلیل پرداخت نكردن سه ماه حق بیمه، با مشكل مواجه شده‌اند. برایم جای تاسف است كه وقتی یك خبر از این موضوع منتشر می‌شود، مسوولانی از تامین اجتماعی تهران یا شیراز تماس می‌گیرند و می‌گویند كه مشكل حل شده، اما پس از چند روز همه موضوع را فراموش می‌كنند».

وی با یادآوری تماس تلفنی هفته‌های قبل مسوولان تامین اجتماعی بیان كرد: «چند روز قبل از تهران با بابا و از شیراز با من تماس گرفتند و گفتند كه پرونده برای صادر شدن دستورهای لازم به تهران منتقل شده است و یك روزی را مشخص می‌كنیم كه شما یا پدرتان به همراه برادر آن مرحوم به تامین اجتماعی بیایید. الان 10 روز است كه من مرخص شده‌ام و هیچ خبری از آنها نیست.

 من از مسوول تامین اجتماعی خواهش می‌كنم كه پیگیر این موضوع باشند، چراكه مرحوم كاكاوند جان پنج نفر را نجات دادند و تنها در یك مورد می‌گویم كه یكی از كلیه‌های ایشان فردی را به زندگی بازگرداند كه خرج چهار خانوار را می‌دهد. حال چرا باید چنین كار بزرگی بی‌جواب بماند؟ من این موضوع را پیگیری خواهم كرد و امیدوارم كه مسوولان تامین اجتماعی هم در این زمینه یاری‌‌ام كنند».


به امید ظهوراقا

يکشنبه 18/4/1391 - 17:9 - 0 تشکر 470065

تازه متوجه میزان لطف مردم نسبت به خودم شدم

طبیعتا كسی كه دو ماه را روی تخت بیمارستان سپری كرده، در اولین گفت‌وگویش دوست دارد كه از آنهایی كه در این مدت یاری‌اش كردند تشكر كند. رضا داوودنژاد هم از این قاعده مستثنی نیست و در پایان سخنانش باز هم با تاكید فراوان از دكتر ملك حسینی، خانواده‌اش و مردم تشكر می‌كند:

« باید از خانواده‌ام، مردم و مسوولان تشكر كنم. خیلی مهم است كه در این اتفاقات آدم را تنها نگذارند. این از نظر روانی برای بیمار خیلی مهم است. از دوستان و مطبوعات هم تشكر می‌كنم كه پیگیر كارم بودند. ضمن آن كه باید از آقای پوراحمد نازنین و امین تارخ عزیز كه از من حمایت كردند، تشكر كنم. مردم شیراز هم آدم‌های بسیار میهمان‌نوازی هستند و كه باید از آنها تشكر كنم.

« اما تشكر اصلی‌ام باید از آقای دكتر ملك‌حسینی باشد كه خدا سایه‌اش را از سر این كشور كم نكند. او آدمی است كه با یك تیم فوق‌العاده در شیراز برای نجات بیماران فعالیت می‌كنند و در عین حال به دانشجویان و دكترهایی كه در این زمینه فعالیت می‌كنند هم آموزش می‌دهند. تیم ایشان كه متشكل از آقایان و خانم‌ها بحرینی، كاظمی، غلامی، شمسایی، منصوری، علیزاده و... بود هم برای خود پدیده‌ای بودند. كاش فضای بیمارستان‌های تهران هم مانند بیمارستان نمازی شیراز اینقدر صمیمانه بود، البته مدیریت، پرستاران و دكتران بیمارستان «لاله» تهران هم به من خیلی لطف داشتند اما آن اتفاقی كه برای من در شیراز افتاد، در تهران نیفتاد».

اگرچه او تشكر اصلی‌اش را به دكتر ملك حسینی اختصاص داد اما بلافاصله پس از ایشان، می‌گوید كه یك تشكر اصلی دیگر هم دارد!

«نمی‌توانم لطف مردم را فراموش كنم. در این 15، 16 سال كه در تلویزیون و سینما بازی می‌كنم، مدام افراد در خیابان دورم جمع می‌شدند و یا از دور و نزدیك سلام می‌كردند، اما وقتی در این شرایط قرار گرفتم، تازه متوجه شدم كه مردم تا چه حد به من لطف دارند. خیلی‌ها از شهرستان‌های مختلف تماس می‌گرفتند و برایم دعا می‌كردند و خیلی های دیگر هم وقتی مرا می‌بینند انقدر ابراز لطف می‌كند كه نمی‌دانم چه بگویم. این حد از لطف و علاقه مردم را تا همین چند وقت قبل درك نمی‌كردم و برایم عجیب و غیرقابل باور بود».

به امید ظهوراقا

يکشنبه 18/4/1391 - 17:9 - 0 تشکر 470066

خواهش می‌كنم قرص‌های ماهواره‌ای را مصرف نكنید

در بیمارستان«نمازی» تا دل‌تان بخواهد افرادی هستند كه از این قرص‌های ماهواره‌ای لاغری و ... یا كبدشان از بین رفته بود یا سرطان گرفته بودند. از مردم خواهش می‌كنم كه از این قرص‌ها استفاده نكنند.

گفت‌وگوی یك ساعته با رضا داوونژاد آن هم یك روز پس از انتقالش به تهران تمام شده است. ما نگران سلامتی او هستیم و اصرار می‌كنیم كه برود و استراحت كند اما خودش می‌گوید كه «خیلی ممنوع‌الملاقات بودم و استراحت كردم». هنگامی كه می‌خواهیم از در منزل او خارج شویم، همان دم در چیزی یادش می‌آید و می‌خواهد حتما به این نكته در گفت‌وگو اشاره كنیم:

«من در بیمارستان نمازی، مریض كبدی دیدم كه در عرض یك‌سال و نیم كبدش نابود شده بود چون از این قرص‌های ماهواره‌ای ریزش مو یا قرص لاغری خورده بود. در شیراز تا دلتان بخواهد افرادی هستند كه از این قرص‌های ماهواره‌ای یا كبدشان از بین رفته بود یا سرطان گرفته بودند. مردی بود كه آنجا می‌گفت تا همین چند روز قبل اصلا نمی‌دانسته كبد كجای بدن است، اما همسرش به دلیل مصرف قرص‌های ریزش مو، در عرض یك‌ماه‌ و نیم، 90 درصد كبدش از بین رفته و به پیوند كبد نیاز داشت. من از مردم خواهش می‌كنم كه از این قرص‌ها كه هر روز انواع اقسام‌شان برای ریزش مو، افزایش قد، كاهش و افزایش وزن، ترك اعتیاد و ... بیشتر می‌شود، استفاده نكنند».

از بالكن خانه‌ی رضا داودنژاد برج میلاد پیداست از او می‌‌خواهیم با برج میلاد عكس بگیرد و این بازیگر خواسته‌ی ما را اجابت می‌كند اما خودش ترجیح می‌دهد با «مارلون براندو» یا همان «پدرخوانده» معروف عكس یادگاری بگیرد.  

به امید ظهوراقا

دوشنبه 19/4/1391 - 0:22 - 0 تشکر 470232

سلام 

خیلی طولانی بود ..فقط تیتر هارو خوندم .. 

ولی یه مدت پیش پیوند ایشون در بیمارستان نمازی شیراز انجام شد .. و یه خبر فکر کنم خیلی بکر باشه .. بهتون بدم .. اینه که .. روز پیوند ایشون در بیمارستان گروه ارکستر اوردن و براش کلی بزن و بکوب راه انداختن.. این خبر از مدیر نیوز هست و کاملا موثق :)

میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

دوشنبه 19/4/1391 - 1:16 - 0 تشکر 470243

djsorayya گفته است :
[quote=djsorayya;458707;470066]
خواهش می‌كنم قرص‌های ماهواره‌ای را مصرف نكنید

در بیمارستان«نمازی» تا دل‌تان بخواهد افرادی هستند كه از این قرص‌های ماهواره‌ای لاغری و ... یا كبدشان از بین رفته بود یا سرطان گرفته بودند. از مردم خواهش می‌كنم كه از این قرص‌ها استفاده نكنند.

گفت‌وگوی یك ساعته با رضا داوونژاد آن هم یك روز پس از انتقالش به تهران تمام شده است. ما نگران سلامتی او هستیم و اصرار می‌كنیم كه برود و استراحت كند اما خودش می‌گوید كه «خیلی ممنوع‌الملاقات بودم و استراحت كردم». هنگامی كه می‌خواهیم از در منزل او خارج شویم، همان دم در چیزی یادش می‌آید و می‌خواهد حتما به این نكته در گفت‌وگو اشاره كنیم:

«من در بیمارستان نمازی، مریض كبدی دیدم كه در عرض یك‌سال و نیم كبدش نابود شده بود چون از این قرص‌های ماهواره‌ای ریزش مو یا قرص لاغری خورده بود. در شیراز تا دلتان بخواهد افرادی هستند كه از این قرص‌های ماهواره‌ای یا كبدشان از بین رفته بود یا سرطان گرفته بودند. مردی بود كه آنجا می‌گفت تا همین چند روز قبل اصلا نمی‌دانسته كبد كجای بدن است، اما همسرش به دلیل مصرف قرص‌های ریزش مو، در عرض یك‌ماه‌ و نیم، 90 درصد كبدش از بین رفته و به پیوند كبد نیاز داشت. من از مردم خواهش می‌كنم كه از این قرص‌ها كه هر روز انواع اقسام‌شان برای ریزش مو، افزایش قد، كاهش و افزایش وزن، ترك اعتیاد و ... بیشتر می‌شود، استفاده نكنند».

از بالكن خانه‌ی رضا داودنژاد برج میلاد پیداست از او می‌‌خواهیم با برج میلاد عكس بگیرد و این بازیگر خواسته‌ی ما را اجابت می‌كند اما خودش ترجیح می‌دهد با «مارلون براندو» یا همان «پدرخوانده» معروف عكس یادگاری بگیرد.  


شاید این اتفاق ناگوار از سوی ایشون
مردم رو بیدار کنه

خوبه ایشون شانس اورده وگرنه سرطان میگیرن بیشتریا

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
سه شنبه 24/5/1391 - 23:42 - 0 تشکر 513028

 رضا داوودنژاد همچنان به دنبال اهداکنندگان کبد است  

چهارشنبه شب گذشته رضا داودنژاد و خانواده مرحوم سیدمحمدرضا کاکاوند مهمان برنامه "ماه عسل" بودند. داودنژاد اخیرا به دلیل بروز بیماری کبد....

در حالی که خانواده مرحوم کاکاوند با اهدای اعضای او جان پنج نفر از جمله رضا داوودنژاد را نجات داده‌اند، تنها برای 45 روز کسری بیمه با مشکل مواجه شده‌اند و جالب اینکه مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی حاضر به پاسخگویی در این زمینه نیست.
به گزارش خبرنگار مهر، چهارشنبه شب گذشته رضا داودنژاد و خانواده مرحوم سیدمحمدرضا کاکاوند مهمان برنامه "ماه عسل" بودند. داودنژاد اخیرا به دلیل بروز بیماری کبد، مدتی در بیمارستان لاله تهران بستری بود و با نظر پزشکان و برای ادامه درمان به بیمارستان نمازی شهر شیراز منتقل شد و مدتی در انتظار پیوند کبد به سر برد. تا اینکه با اهدای عضو مردی به نام سید‌محمد‌رضا کاکاوند که پس از ایست قلبی به مرگ مغزی دچار شده بود، بهبود یافت و به زندگی طبیعی برگشت.

درخواست‌های بی‌جواب از دفتر آقای مدیر عامل
در برنامه "ماه عسل" خانواده کاکاوند از مشکلاتی در بیمه آن مرحوم خبر دادند. در این زمینه رضا داودنژاد به خبرنگار مهر گفت: من برای حل مشکل این خانواده نامه دادم و از آقای سعید مرتضوی مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی کشور، تقاضا کردم که مساعدت کنند اما تاکنون بی‌نتیجه بوده‌است. خودم هم به دفتر کار ایشان رفتم اما موفق به دیدارشان نشدم.
وی افزود: تمام خواهش من این است که مسئولان نگاه دیگری به خانواده‌هایی داشته‌ باشند که چنین لطف‌هایی می‌کنند، تا انشالله دیگر خانواده‌ها نیز از این موضوع استقبال کنند و فرهنگ اهدای عضو در مملکت ما جا بیفتد. طبیعی است که این اتفاق تنها با حمایت مسئولان امکان پذیر است.

این بازیگر تأکید کرد: خواهش می‌کنم مسئولان کاری کنند تا خانواده این مرحوم که جان پنج نفر را با اهدای عضو نجات داده‌اند به خاطر یک مشکل کوچک به زحمت نیفتند و اینطور نباشد که یک خانواده با دو بچه از امکانات مرحوم باشند. هر لطفی کردند گلی به جمالشان!
داودنژاد درباره شرایط فعلی خود نیز اظهار کرد: کار تولیدم را در چند ماه آینده شروع می‌کنم و تا پنج ماه دیگر به سینما برمی‌گردم. چون آدمی نیستم که یک ضرب در خانه بنشینم و کار نکنم.

حمایت مالی از خانواده‌های دردکشیده حداقل کار است
در این زمینه با خانواده مرحوم کاکاوند نیز به صحبت پرداختیم و برادر آن مرحوم در توضیح دقیق شرایط فعلی خانواده گفت:‌ پرداخت بیمه برادر من به 10 سال نرسیده و در واقع 9 سال و هفت ماه پرداخت شده است. مشکل اینجاست که اگر این خانواده 10 سال بیمه داشتند به شکل بهتری به آنها کمک می‌شد اما حالا بیمه می‌گوید حتما باید سه ماه قبل از فوت دارای بیمه باشند تا مساعدت بهتری برایشان صورت بگیرند و جایی که برادرم کار می‌کرد نیز گفتند باید این سه ماه پر شود.
وی ادامه داد: بیمه این خانواده 45 روز کم دارد و ما توقع داریم بیمه یک مورد خاص قائل شده و با کسانی که اهدای عضو داشته‌اند برخورد دیگری کنند. خانواده‌های این افراد به اندازه کافی درد کشیده هستند و انتظار این است که حداقل از نظر مالی این قوت قلب را داشته باشند که دولت پشتیبان آن‌ها است. این امر سبب فرهنگ سازی برای مردم نیز می‌شود تا بدانند دولت از خانواده‌هایی که عضو عزیزانشان را اهدا کرده‌اند حمایت می‌کند.

بیمه فرزندم فقط 45 روز کم دارد
در پایان مادر مرحوم کاکاوند نیز اظهار کرد: خوشحالم که اعضای فرزند من را اهدا کرده‌اند و امیدوارم این کار در کشور ما رواج پیدا کند. فرزندم 10 سال بیمه داشت، البته 45 روز این 10 سال کم است. از مسئولان خواهش می‌کنم به کار خانواده فرزند من رسیدگی کنند. اگر این مشکل را حل کنند ممنون می‌شوم.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.