بسم الله الرحمن الرحیم
سلامعصمت در لغت به معناى امساك و منع است.
ابن فارس مى گوید:
واژه ى عَصَم در لغت به معناى امساك و منع است (1)
و در اصطلاح، نوعى مصونیت است كه با وجود آن انسان دچار گناه و لغزش نمى شود.
علامه طباطبایى مى گوید:
عصمت نوعى علم و دانش است كه صاحبش را از گناه و خطا باز مى دارد.(2)
دلیل عقلى
امامت مقام و منصبى است كه خداوند تعالى به امام ارزانى داشته است.
امام شخصیتى است كه به غیر از دریافت و ابلاغ وحى، از تمام شئون پیامبر(صلى الله علیه وآله) برخوردار است و بدین روى مقام امامت از عصمت انفكاك ناپذیر است; زیرا «مقام امامت، آن گونه كه از كتاب و سنت بر مى آید، در رهبرى سیاسى جامعه ى اسلامى خلاصه نمى شود، بلكه دنباله ى نبوت و كامل كننده ى رسالت است. چنین تصویرى از مسئله، پیامبر و امام را در كنار هم مى نشاند و دلایل عقلى عصمت را به قلمرو امامت نیز مى كشاند. با این تفاوت كه در این جا، به جاى ابلاغ وحى، از تبیین معارف وحیانى سخن مى رود.» (3)متكلمان و دانشندان برجسته ى شیعه براى اثبات و لزوم عصمت امام به دلایلى تمسك جسته اند كه به برخى از آنها اشاره مى شود:
1. برهان امتناع تسلسل بر مبناى این برهان، امام باید معصوم باشد; چرا كه «اگر امام معصوم نباشد باید امام دیگرى باشد تا او را به راه صواب هدایت و خطاى او را اصلاح كند; پس آن امام دیگر، امام و معصوم است; اگر او هم معصوم نباشد، امام سوم لازم است و هكذا; و چون تسلسل محال است، باید به معصوم منتهى شود; پس امام باید معصوم باشد.(4)
علامه حلى در شرح تجرید الاعتقاد مى گوید:
اگر امام معصوم نباشد، تسلسل لازم مى آید و تسلسل باطل است (تالى); پس معصوم نبودن امام نیز باطل است (مقدّم).
بیان ملازمه این است كه مقتضى وجوب نصب امام عبارت است از امكان خطا و اشتباه مكلفان; پس اگر همین مقتضى در حق امام نیز ثابت باشد، او نیز نیاز به امام دیگرى دارد كه در این صورت تسلسل پیش مى آید; بنابراین باید به امامى منتهى شود كه او از خطا و اشتباه و گناه مصون است و او امام واقعى است.
_____________
1.احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج 4، ص 331.
2.محمد حسین طباطبایى، المیزان، (اسماعیلیان، چ 1)، ج 5، ص 78.
3.حسن یوسفیان، پرسمان عصمت، تحقیق مركز مطالعات و پژوهش هاى فرهنگى حوزه علمیه، ص 52.
4.علامه شعرانى، ترجمه و شرح تجریدالاعتقاد، ص 510.