میدانی چه كسانی به تو جایزه دادند؟//فرهادی؛ «جدایی» ات چه قدر می ارزد؟! سرویس فرهنگی مفیدنیوز :: گفتار یك نوجوان ده دوازده ساله در اسارت دشمن كه پای مرگ و زندگیاش در بین است لیكن با هیچ سوادیاش در مورد تاریخ و مذهب و ... هنرمند و روشنفكر نبودنش مثل من و تو و هزاران اگر ... كه حاضر نیست با یك زن خبرنگار آن هم به دلیل اعتقاداتش مصاحبه نماید، زیرا حجاب ندارد، تاریخی و جهانی است یا لبخند و دست دادن تو با خانم آنجلینا جولی در آمریكا و کیت بکینسل بازیگر مشهور! انگلیسی و ...؟ تاریخ: ۱۷ اسفند ۱۳۹۰ جناب آقای فرهادی! نگاه به سال تولدت كردم، دیدم سال 51 متولد شدهای، یعنی به هنگامی كه انقلاب اسلامی آغاز شد چهار ساله بودهای و هنگامی كه از زمین و هوا با هلیكوپتر میدان "ژاله" را در ازدحام مردم با گلولههای اسرائیلی و آمریكایی كوبیدند، تو پنج ساله بودهای و زمانی كه صف مردم از فرودگاه تا بهشت زهرا زنجیر شده بود، تو شش ساله بودهای و به هنگام شروع جنگ تحمیلی عراق، تو هشت ساله بودهای و هشت سال بعد كه جنگ تمام شد، تو شانزده ساله بودهای و دبیرستان را تمام كرده و برای رفتن به دانشگاه هنر انگیزههای جوانی و شور نوجوانی و جوانی داشتهای. از چهار سالگی تا شانزده سالگیات دو اتفاق اصلی و تاریخی در كشورت افتاد و چندین ده تا وقایع دیگر كه كم از وقایع اصلی نبودند، مانند انفجار حزب جمهوری اسلامی،انفجار نخستوزیری و ... كه تماما به یك نقطه ختم شدند و آن هم شهادت و ... كه مستقیم یا غیر مستقیم توسط كسانی انجام یافت كه امروز به تو "اسكار" میدهند و تو این اسكار را به مردم تقدیم میداری ...در جنگ، یك نوجوان سیزده ساله با نارنجكی كه زیر بدن نحیف و استخوانی یك خوزستانی آفتاب سوخته، قرار گرفته بود زیر تانك عراقی رفت،زیر یك تانك از صدها تانك عراقی و هزاران تانك غیر عراقی اما مهاجم. یك نوجوان سیزده ساله جنوبی با نارنجكی كه زیر دندههایش گذاشته بود زیر تانك مهاجم عراقی رفت كه بر در و دیوار تانك، نام آمریكا یا انگلیس حك شده بود. همان كسانی كه امروز به تو اسكار میدهند و تو به ملت تقدیمش میكنی!! و نمیدانم چند ساله بودهای كه در اسارتگاه عراقی یك نوجوان دیگر به خانمی كه قرار است با او مصاحبه نماید میگوید حجابت را رعایت نما وگرنه مصاحبه نمیكنم.
آیا نوجوانی كه با یك نارنجك زیر تانك مهاجم میرود یك اتفاق انسانی جهانی نیست؟ آیا زیبایی شناسی هنری در این قصه نهفته نیست؟ تمام رسانههایی كه امروزه در جهان بردن اسكارت را نشان میدهند آن زمان هم سكوت كرده بودند!
شانزده ساله بودهای كه جنگ تمام شد. كشوری مانده بود و هزاران هزار ویرانی قابل جبران و غیر قابل جبران. جبران از آن بابت كه ویرانیها قابل ساختن هستند و غیر قابل جبران از این نظر كه به قدر همه كوچهها و خیابانها، میدانها، ادارات و از روستا تا شهر، همه نام یك شخص را برخود دارند با پیشوند "شهید". بله میدانم، در همین تهران خودمان، از میانه خیابان ولیعصر بالاتر یا پایینتر از پارك ساعی تا تجریش، سر در كوچهها یا فرشته است یا نسترن و یا اسامیای كه هرگاه میشنوم تداعی میگردد كه دختربچهای است با لپهای قرمز و پر از تغذیههای وارده حداقل از كیش ... شانزده ساله بودی كه جنگ تمام شد. مملكتی پر از آسیبها و ویرانیها و توطئههای داخلی و خارجی. حتما تاریخ خواندهای و اگر قرار باشد كه بالفرض تاریخ ایران را مختصر بگوییم در دو واژه گنجانده میشود، تاریخ توطئه ...تاریخ این كشور تاریخ توطئه است و بعد هزاران ساله استبداد.
تو شانزده ساله بودهای كه تصمیمگیرندگان اصلی توانستند نگاهی به قانون اساسی بیندازند و یا شعار انقلاب كه آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی بوده است. زیرا 10 سال بعد از جنگ، حتی یك روز فرصت آن نبوده است تا بتوانند بیندیشند كه چه بایست كرد؟ و آن هم نه در شرایط مثلا مصر كنونی، بلكه چهار گوشه مملكت با ضریب 70 یا 80 درصد ویران از لحاظ فرهنگی و فیزیكی عواقب جنگ، شهرهای میانی و مركزی در ازدحام مردم جنگزده، خلیجفارس در تسط نیروهای واكنش 23 كشور خارجی و بعد حمله آمریكا به عراق و افغانستان كه طبعا بر كشور ما هم سایه میافكند و تمامی اینها كه موضوع درآمد و هزینه را مخدوش مینماید و بسیاری دیگر از این قبیل در یك كفه، در كفه دیگر، طرح و توطئه افراد ذینفوذ و فریبدهنده و تخریبگر كه قصد نهاییشان از پس از هشت سال جنگ و غیره، تصمیم به جنگ داخلی و مرزی و ... داشتند و آنگونه هزینه مینمودند كه اگر دلار گران میشد یك بسته سیگار خارجی یا آدامس و یا حتی برنج "رشت" گران میگردید لیكن مواد مخدر، فساد و فحشا و ... نه تنها گران نمیشد بلكه ارزانتر از قبل هم میگردید. تنها جایی كه به گواهی تاریخ سوبسید به مواد مخدر توسط انگلیس صورت پذیرفته بود، یكی چین بود،قبل از انقلاب مائو و دیگری هند بود، پیش از گاندی ... سوبسید ارزی آمریكا و انگلیس و ساخت مجهزترین لابراتوارهای مشتقات مورفین ساخت افغانستان در چند كیلومتری آن سوی مرز بین ایران و افغانستان و پاكستان و گسیل و فروش نزدیك به رایگان در بین مردم و متضادسازی با فریب بسیار بالای مردمان مرز شرقی (بنا به گفته فرستاده سازمان ملل) كه هنوز هم در جریان است. همچنین تعیین بودجه بیست میلیون دلاری و اعلام آن توسط بوش جهت براندازی جمهوری اسلامی كه در بین رسانههای ماهوارهای آن سوی آب (آب در خوابگه مورچگان ریخته بود ...) و غیره توسط كسانی اتفاق افتاده بود كه امروز به تو اسكار میدهند و تو آن را به مردم هدیه میكنی!
تو كه حالا احتمالا بیست و چند ساله شدهای فرصت و شرایط كار كردن براساس علاقهمندیات فراهم شده بود احتمالا تئاتر و بعد كعبه مقصود و جعبه جادویی تلویزیون. آن هم سریال با تهیه كنندگی همسرت، كه میدانی وضعیت رفتن به تلویزیون، ساده و راحت نیست و متاسفانه هنوز هم مانده است كه به یمن توانایی و دانایی بتوانی به تلویزیون راه یابی، حتما روابط موثرند.سریال ساختی، فیلم ساختی و فیلمها و سریالها ساختی و همه هم در نوع خود انتقادی از وضع اجتماع. با یك تفاوت در روند قصههای فیلمت كه استعارههای قصه و ساختار را به زبان هنری كه میآموزی، تفاوتهایی دارد با آن كس كه زبان استعارات را نیاموخته یا نخوانده است. یعنی تفاوت بین یك بیننده آگاه به زبان نمایش و یا ناآگاه كه وارد این مبحث نمیشوم، یعنی قصههایت صرفا انتقادی بودند؟ مطمئن باش ممكن است كسانی كه مصوب كارهایت در ارشاد و تلویزیون بودند، به اندازه خودت به كهنه استعارهها و نمادها نرسیده باشند ولی تا مقداری نزدیك میشوند اما معالوصف به تو اجازه كار دادند و كار كردی و نمایش هم دادی... آن هم با بودجهای كه بخشی از آن روی قبوض آب و برق و ... است و الباقی پول نفت است و نهایتا جیب مردم است. پس ساده قضیه آنكه سیستم مورد انتقادت، به تو، پول از جیب مردم داد تا تو علیه خودش انتقاد نمایی ... كدام دولت و نظام كه سینما و تئاترش از بودجه دولت یا مردم ارتزاق میكند، پول میدهد تا علیهاش حرف بزنی و مشهور بشوی ...؟
و در آخر به عنوان یك نفر از آحاد این جامعه كه جایزهات را به آنان تقدیم كردی پیشنهاد میكنم شما كه فرصت ساختن را بسیار داری و این جایزه به روند تولیدات آتیات سرعت خواهد بخشید، تاریخ استبداد در ایران و شرق را بهتر مطالعه كن آن هم در حوزه روانشناسی فردی و جمعی و دریافت خواهی نمود كه واژه "آزادی" از پس چند هزار سال چه هزینهای دارد.
تاریخ روابط استعماری سرمایه و نیروی كار ارزان را از بدو انقلاب صنعتی اروپا با دقت مطالعهنما تا بدانی كه استقلال و رهایش یك نیروی وابسته، چه تكانهایی را در سرمایه جهانی و بانكهای جهانی به وجود خواهد آورد. ادامه فلسفه افلاطونی را درایران پیگیری كن تا بدانی كه انگلیس از عهد صفویه و قاجاریه چگونه با فرهنگسازی، برتریجویی را در ایران نماد و سمبل ساخت و پس از جنگ جهانی دوم كشورهای اروپایی با آمریكا از این ترفند سوء استفادههای هنری و فرهنگی نمودند.
تاثیر شكست آمریكا را در جنگ ویتنام بازنگری كن و تداوم آن را در عراق و افغانستان بنگر و تفاوت حضور سوسیالیسم را در جریان ویتنام و فروپاشی بلوك شرق را در جریان بازار سرمایه جهانی توجه نما.نقش ایران وابسته سیاسی را در برنامههای ناتو و به هم ریختگی آن را در بعد از انقلاب، همچنین رویش انقلاب و نهضتها را در كشورهای وابسته بنگر كه نقد تئوری عینی ماركس در شرایط انقلاب گردیده است. تفكیك وابستگی سیاسی را از عدم وابستگی سیاسی در تقسیم قدرت سیاسی و اقتصادی بازار جهانی توجه نما. این لحاظ فقط به واسطه انقلاب سال 57 در جهان رخ داد، همان زمانی كه تو، فقط شش سال داشتهای.در نهایت، در تاریخ ایران كدام نهضت خالص را كه پیروز شده باشد و سیستم ایجاد كرده باشد سراغ داری، جز انقلاب اسلامی 57؟
هموطن، من و تو و امثال ما كه در محله هنر سكونت داریم متوجه بار روی دوشمان نیستیم زیرا بلد نیستیم، یعنی اگر حتی به روز هم باشیم،كتابهای موجودمان، حداقل پنجاه سال پیش در غرب نوشته شدهاند.
پس افتخار من اهل این كوچه همسایگی با توست اما افتخار فراتر من كه چند سالی آن هم به گواهی شناسنامه از تو بزرگترم و نه بیشتر، چه وابسته باشم یا نباشم، چه مناسك مسلمانیام را درست بجا میآورم و یا نمیآورم میگویم و میدانی كه خودت هم این همه هیاهو را پیرامون فیلمات تعجب میدانی، اما یك پرسش مطرح است، پرسشی میان من و تو، میان فیلمساز و مخاطب.
گفتار یك نوجوان ده دوازده ساله در اسارت دشمن كه پای مرگ و زندگیاش در بین است لیكن با هیچ سوادیاش در مورد تاریخ و مذهب و ... هنرمند و روشنفكر نبودنش مثل من و تو و هزاران اگر ... كه حاضر نیست با یك زن خبرنگار آن هم به دلیل اعتقاداتش مصاحبه نماید، زیرا حجاب ندارد، تاریخی و جهانی است یا لبخند و دست دادن تو با خانم آنجلینا جولی در آمریكا؟
انصافا كدام یك تاریخی و جهانی است؟
و تو جایزه ات را كه میدانی ... به او، یعنی همان نوجوان هدیه میكنی؟!
به قلم مسعود سمیعی
منبع: خبرگزاری جوان