تبیان، دستیار زندگی

آقای فرهادی به خاطر فیلم خوش‌ساخت «جدایی نادر از سیمین» باید هم جایزه اسکار را دریافت کند.چون:

1.از همان ابتدای فیلم، دعوا شروع می‌شود و تا آخر، مخاطب در استرس وقایع فیلم نگه داشته می‌شود.2. هر دو طرف دعوا (نادر و زن خدمتکار) در دادگاه دروغ گفتند و برای دروغ گفتن خود، دلیل منطقی داشتند.

3.تنها کسی که دروغ نگفت «سیمین» بود که نماینده قشری است که دیگر تحمل ماندن در ایران را ندارند و می‌خواهند با مهاجرت، خود را از این کشور دروغ‌زده نجات دهند. البته همین فرد (که نماینده نسل مورد اشاره است) آنقدر به خانواده متعهد است که در ازای درخواست شوهرش برای ماندن، حاضر است ایثار کند و بماند.

4.آنهایی که دروغ گفتند، متشرّع بودند و حتی برای کارهای روزمره خود از دفتر مرجع تقلید استفتا می‌کردند.

5.«ترمه» هم بخاطر پدرش مجبور شد دروغ بگوید...

6.در همان ابتدای فیلم، سیمین پول‌ها را از کشو برداشت اما نادر (که می‌خواهد صادق باشد) بدون تحقیق قضاوت کرد و به خدمتکار تهمت دزدی زد.7.در دادگاه‌های ایران عدالت اجرا نمی‌شود... اولاً شوهرِ خدمتکار، گرفتار همین بی‌عدالتی‌ها شده بود، ثانیاً دادگاه و قاضی نفهمیدند که چه کسی راست می‌گوید و هر دو طرف دعوا خودشان به نتیجه رسیدند.

8. قاضی بعنوان نماینده حکومت، چهره‌ای دارد ... عبوساً قمطریراً...!

9. در کشاکش دعوای اول در دادگاه، صدای اذان حزن‌انگیز پخش می‌شود... درست براساس شیوه‌ای که در فیلم‌های اسلام‌هراسی هالیوود مرسوم است. (نگوییم این‌ها توهم توطئه است؛ هالیوود به همین ریزه‌کاریها اسکار می‌دهد.)

10. تمام اماکنی که در فیلم به تصویر کشیده شد، نشان دهنده کهنگی و عقب ماندگی جامعه بود... بیمارستان، دادگاه و دادسرا، خیابان‌ها، حتی خانه نادر

.11. یکی از دلایل نادر برای خارج نرفتن، نگهداری از پدرش بود که در دادگاه آخر لباس سیاه بر تن کرده بود، یعنی پدرش مرحوم شد، پس به چه دلیل دیگری حاضر نشد؟

12. نادر به عنوان نماینده قشری که برخلاف سیمین برای ماندن در کشورش ارزش قائل است، قُد است و حتی برای یک بار هم دوستی‌اش را به همسرش ابراز نمی‌کند.

13. حالا شما جای دختر 11ساله خانواده، به سمت پدر و استرس‌های روزگار ایرانیان می‌روید یا به سمت مادر و جهانِ جدیدِ پیش رو؟

14. تمام آنچه برای مخاطب در پایان فیلم می‌ماند، تلخی ناشی از درماندگی نادر و سیمین برای رفتن یا نرفتن است.


ویکتوریا نولند، سخنگوی وزارت خارجه ایالات متحده گفت: «ما می‌خواهیم رسما به اصغر فرهادی، کارگردان ایرانی، تبریک بگوییم... ما موفقیت او را تحسین می‌کنیم... موفقیت او سندی است بر غنا و انعطاف‌پذیری فرهنگ ایرانی»(رادیو فردا)


مارلون براندو در مقام برنده اسکار بهترین بازیکن مرد برای ایفای نقش تاریخی «دون کورلئونه». براستی می‌توانید واکنش براندو افسانه‌ای را حدس بزنید؟
براندو جایزه اسکار را قبول نکرد، در مراسم حاضر نشد و به جای خود یک سرخپوست را به مراسم اسکار فرستاد تا بیانیه براندو را به نفع سرخپوستان و در اعتراض به رفتار غیرانسانی هالیوود با این صاحبان اصلی سرزمین آمریکا بخواند. البته اجازه داده نشد این سرخپوست تمام بیانیه را بخواند و بعد از این نیز مدیران و اهرم‌های رسانه‌ای هالیوود تا سال‌ها براندو را تحت تهاجم و فشار قرار دادند اما به‌رغم همه تبلیغات منفی هالیوود، میزان محبوبیت براندو در آمریکا و دیگر نقاط جهان افزایش یافت


آقای فرهادی، صمیمانه جایزه آمریکایی به فیلم ایرانی‌تان را تبریک می‌گوییم.

اینجاست که یاد حرف تاریخی امام خمینی میفتم که فرمودند:هرکجا دیدید دشمن از شما تعریف کرد بدانید در انحراف هستید

سلام

اصلا بحث سر این نیست که این فیلم از بقیه فیلم ها بهتر بود یا نه؟

فیلم های هالیوود که از نظر مضمون دوزارم نمی ارزن....این شهرتشونم فقط به خاطر تبلیغات و سرمایه های هنگفته....وگرنه اکثر فیلم ها به زور سرمایه و تبلیغ مشهور شدن

تو ایران هم اکثر فیلم ها شدن سفارشی!

آقای پور احمد خیلی حرف زیبایی زد گفت:

سیمین به نادر میگه اون که نمیفهمه تو پسرشی.....نادر میگه اون نمیفهمه من که میفهمم اون پدر منه......به خاطر این نوع حرفها و مضامین زیبای انسانی هست که این فیلم تو کل دنیا طرفدار پیدا کرده!

منتنها سوال من اینه:

چرا اون موقعی که خودمون کلی به این فیلم جایزه دادیم و تحسینش کردیم حرفی نبود

ولی وقتی اسکار گرفت آقای فرهادی شد سلمان رشدی و فیلمش شد آیات شیطانی؟

تو علم منطق به این میگن تناقض

این تناقض رو کجای دلمون بزاریم؟

سلام.
فیلم جدایی به رغم این همه سیاست گریزی ریاکارانه ی کارگردانش، همه ی این هیاهو ها و موفقیت هاشو مدیون همون موضع سیاسی هست که در قبال جنبش بی اثر سبز اتخاذ کرده بود و به نوعی اینجوری جا افتاد این فیلم، یه فیلم ضد نظام هست، حتی اگر نبود، بیانات و ادعاها و سکوتهای کارگردانش این احتمال و این باور رو تقویت می کرد.
این فیلم هرچه قدر هم که محتوا و خوش ساخت باشه، بازم نمیشه انکار کرد که موضع گیری و سلیقه ی سیاسی این کارگردان باعث موفقیتش شد.
به عنوان مثال اگر بعد از جایزه ی گلدن گلوب اقای فرهادی حرفایی می زد که به کام ِ رفقای اسکار تعیین کنش خوش نمیامد،حتی اسمی واسه نامزدای اسکار، به عنوان جدایی نبود.
یا حتی اگه این کارگردان به توصیه ی فراستی عمل می کرد، نه به عنوان یه حرکت انسانی، بلکه فقط جهت صداقت سنجی بخش خارجی جایزه ی اسکار؛ جایزه ی اسکار رو علاوه بر مردم خودش؛ به مردم غزه، تقدیم میکرد، تا ببینه ایا واقعا این هنر این فرد بوده که اسکار گرفته یا موضع سیاسیش.
به هرحال، اگه بحث سر تناقضات هست میشه تناقضات طرف مقابل رو پیدا کرد، ایا فیلم پر از مضامین انسانی هست؟ با فرض اینکه باشه، ایا پخش شدن این فیلم توی سینماهای کشور قاتل و ادم کش و بچه کشی مثل اسراییل! ایا توجیه انسانی داره؟ اگر دغدغه ی مضامین و ارزشهای انسانی هست، باید وجدان این بشر درد می گرفت؛ نه اینکه جلوی پخش این فیلم گرفته بشه! نه اگه همینقدر انسانیت تعریف شده بود برای کسی؛ با یه اعتراض کوچیک هم میشد بهونه ای برای هواخواهی انسانیت پیدا کرد.
یا وقتی که ادمهای که یه روز ملت ادم رو وحشی و محور شرارت می گفتن، حالا احوال کار ارزنده ی ما رو می گیرن!!!
اینا تناقضات اشکاری هست که نمیشه هیچ جای دلت بذاری.
راجع به جوایزه جشنواره ی فجر، من خودم هیچ اعتقادی به این جشنواره ندارم؛ بیشتر شبیه میدان مسابقه هست تا محلی برای شناخت بهترین ها.
نمونه برای شما اظهارات جما شورجه از داورای جشنواره رو توی خبرگزاری ها بخونید ببینید راجع به فیلم نارنجی پوش چه چیزی گفته شده و یا راجع به بهترین فیلمبردار!
با این حساب، من از وقتی بحث خانه ی سینما رو دنبال میکردم؛ ریاکاری بعض هنرمندا رو می دیدم، از یه طرف ژست روشن فکرانه ی دوری و بیزاری از سیاست دارن و از اون طرف به واسطه ی اظهار نظر و موضع گیری های سیاسی مقطعی و جانب درانه شون، به نوایی می رسن.
به هرحال، صرف اینکه اینجا اونجا همه جا جایزه بگیرن و ... ملاک خوبی برای محتوا نیست، از کجا معلوم در مواردی این فیلم هم مثل نارنجی پوش دچار مصلحت اندیشی نشده بوده؛
به هرحال.
یا علی

سلام،
از نظر مضمون، اگه 2دوزارم نمی ارزید، این شکوه هالیوودی برای کارگردان ما بی اهمیت بود، وقتی بهش جایزه دادن اینقدر ذوق نمی کرد که با همه عکس بگیره با همه دست بده ... خلاصه به قول یارو دامن از کف برفت
شاید شما اینجوری باشی، ولی خودمونیم، خیلی از فیلماشون با وجود اینکه اصلا با دین ما نمی خونه، از نظر محتوا و ساخت، کاملا منطبق بر جهان بینی و اعتقاداتشون هست، و برای همون 2 ساعت فیلمی که برای نمایش می برن رو پرده کلی ادم میشینن براش فکر میکنن. برعکس خیلی از فیلمایی که کارگردانای وطنی بر ادعای ما میسازن! ما رو چه به فنگ شویی؟
برای سریالای 100 قسمتی شون، چندتا نویسنده دارن و کار می کنن؟
یه خط از کتاب فیلسوف یا یه نظریه ی دو خطی دانشمندشون، رو چنان تبدیل به یه سناریوی قوی می کنن که تا حدی برای جوون ما باور پذیر میشه که فردا میاد می گه «من مثل فیلم «راز» فکر میکنم» ، کنارزدن خدا و جایگذاری خالق هوشمند.
سینمای ما با اون همه ادعا و این همه حرف نو برای گفتن هنوز توی فکر این هستن که باید چه جوری جوونا ازدواج کنن و فیلمای طنز مزخرفی که توی سوپرمارکتا ریخته و ...
تا وقتی کارگردان برای جشنواره فیلم بسازه تا همون چند دقیقا بیاد رو صحنه و واسه ملت بوس بفرسته اوضاع همینه، طرف فیلم میسازه که دشمنش بهش می گه بارکلا اگه ما هزارتا فیلم میساختیم اینجوری به هویت کشورت نمی شد گند  بکشیم.
اخرین ادمی که اون امسال واسه ی جشنواره روی صحنه یادتون هست؟ گفت از اولی که فیلم رو می ساختم منتظر همچین موقعی بود! یعنی چی؟ سینمای جشنواره ای! اون یکی رفیقشم که از بس بوس فرستاد ....
به نظرم میاد تبلیغاتی که می کنن روی فیلماشون، که سخت نیست؛ برای فیلمای این طیف کارگردانا هم تبلیغ کنیم؟ چندتاشو می تونی جای نمایش بدی ملت استقبال کنن؟
تبلیغ یه طرف ماجراس.
حتی اگه نظریه ی شمارو هم قبول کنیم، پس میشه نتیجه گرفت که فیلم اصغر فرهادی به واسطه ی تبلیغی که توی رسانه های غربی و اینا براش شد، این همه طرف پیدا کرده.
یا علی

سلام
متاسفانه بعضیا میخوان فقط جایزه ها و مشهوریت برای خودشون باشه و همه این انتقادها هم همش بهونست چون واقعا من هر چی این انتقادات و دیدم همش نابجا بوده این فیلم یه مورد سیاسیم نداشت نه تو مضمون فیلم و نه توی رفتار و دیالوگ بازیگرا واقعا مسخرست حرفای اینا..

نظرات کارشناسانه منتقدین بنام من جمله آقای شمشیری یا فراستی رو حتما بخونید و ببینید مخصوصا نظر دوم که توبرنامه هفت بود و حتی اونقدر مهم بود که تو کلیپ بی بی سی هم بود این جملاتشون...
ولی بدونید هزاران برابر و هزاران برابر و هزاران برابر بزرگتر از اصغر فرهادیش به خاطر چنین مسایلی(حالا الزاما سیاسی نبود.موضوعات دیگه بود) حتی حاضر نشدن به اونجا بیان...
من خودم طرفدار ایشون بودم بالاخص بعد از درباره الی که دیگه شیفته ایشون شدم...ولی در مورد جنگ و وضعیت حال حاضر ما تو جهان این عروسک خیمه شب بازی شدن ایشون آبرو بری از ما بود...

ولی خب حالا که همه اصرار دارین کار ایشون تو گرفتن اون جایزه درست بود منم براشون دست میزنم که انگ حسادت و بخل ورزی تو توفیقات دیگران بهمون نخوره

تبریک آقای فرهادی.شما حقتون اسکار بود و فقط هم همون اسکار حقتونه

هوالرحیم

 سلام

گاهی آدمی به سینمای کشورش حسرت میخوره 

که این چیه و معلوم نیس کجا میره و انگار مسئولی نداره

ولی تیزبین تر که نیگا میکنی , میبینی خوب کسانی را دارد, که بسیاری جا خالی کرده اند تا چنین هایی جای پا دراز کردن داشته باشند, حساب شده و هدفدار

هر سال مسئله حجاب سبک تر میشود و تقریبا" به هدفشان رسیده اند, دیگر عادی شده دیدن این گونه زن ها در سینما و بعد تلویزیون و خیابونها و منبع درآمدزاییشان شده , شدند تبلیغ فیلم , زن ایرانی مسلمان است , چه اشکال دارد خب؟ نشان دهیم وقتی معلم زبان در ایران کلاسش را ترک میکند به دقیقه نشده مقنعه اش را با شالی باز عوض میکند , خب چه کند؟ طاقتش را ندارد , این است نماد معلم و زن در ایران , آن هم زن فرهیخته ای که یکی از محور اصلی فیلم است و نماد زن چادری اش بدبخت, ترسوی دروغگو و سطح پایین (که اینها فقط در این فیلم دیده نشدند, سالهاس میبینیم, عادی شده رفته پی کارش)

چه اشکالی دارد که هر سال فجر ایران هم مانند اسکار و امثالهم شود و باعث شگفتی مردمان شود از سر انتخاب هایش

*دستبندهای سبز را برنده و برنده اعلام میکند و قلاده های طلا را تحریم

*آنقدر فرهیخته و فرهنگی هستند که جرئت ندارند پخش مستقیم از شبکه های خودشان را داشته باشند

بمیرد این سیاست سکوت و دودوزه بازی و زیر آبی بودن ها که دربرابر این مسائل سکوت میکند و آرام میگذرد که زمانی شاید خود مردم متوجه شوند , خدا ازتون نگذره که وسیع تر کار نمیکنید و میدان را باز گذاشته اید , شاید بسیاری متوجه نشن , شاید بعضی با هجوم تبلغیات نخواهند متوجه شوند !میخ در سنگ رود در بعضی از مغزها نمی رود! کجایید؟چطور اجازه دادید که فرهنگ هم مثل خیابانی شود که بی حجاب ها و بی فرهنگ هایش در چشم بیشتر نمایان شود؟ چرا اینگونه شد که این گروه ها همه جا ولو هستند و خوب کار میکنند و بچه های مثلا مذهبی سکوت و مهربانی را پیشه کردند؟آره والا هیس, با ادب و آرام باشید تا به تاراج ببرند و شما با ریا عهد و ندبه بخوانید...

چرا دوسال بود فقط به فیلم های همجنس گراها جایزه میداد!!اسکار که سیاسی نیس؟!

آی آنهایی که ادعا و پُزتان این شده که ماهواره و اسکار گرفتن و پخش زنده میبینید, و فرت فرت اینرنت را پر کرده اند ازین پزها و تبریک ها( بابا با کلاس ها و روشنفکران امروزی!) هیچ کدام سالهای پیش سخنرانی های همجنسگراها بعد از گرفتن جایزه ها را ندید, همان زمان هایی که این مسئله ی کثیف قانونی شد...

هیچکدام زنی را که نماد شهوت و شیطان پرستی است و اسکار میدهد ندیدند؟ یا نخاستن ببینند؟

همانطوری که باید بازی های خوب بازیگران را دید که بار اصلی فیلم را بدوش میکشند, عقل حکم میکند زوایای دیگر را نیز ببینیم و متوجه شویم که انتقادها به کدام سمت است؟ به شخص است یا رفتارها و حرکت ها؟

فرهادی نه پدر سینما دوستان(کسانی که ادعایش را دارند و باد به بینی شان) است نه ناپدری منتقدانش!

ما فقط میدانیم همین یه تیکه پارچه که هر روز روی سرزنان سینما سُر میخورد و کوچکتر می شود به این راحتی ها روی سرشان نیامده, به این راحتی ها فیلم های آنچنانی که به انسان و اسلام و ایران ضربه میزند کم نشدند که امروز آسوده بشینیم و کف بزنیم! 

سلام
من فکر میکنم الکی دارین به این مسائل ربطش میدین..

سلام به همه تبیانی های عزیز
جناب ومپایر مرسی به خاطر همچین مبحث جالبی که آغاز کردید و مرسی از همه که نظر دادن خیلی عالی بود و واقعا از نظراتتون استفاده کردم
خواستم نظر بدم دیدم تکلیفم با خودم مشخص نیست که کی درست میگه و واقعا اینجوریه! یا اونجوری! که میگن! دیدم من در حدی نیستم که درباره همچین موضوع مهمی نظر بدم
راستی خوشحالم که بعد یه سال دوباره به تبیان سر زدم، مخصوصا انجمن سینما تلوزیون)

سلام.
نمی خوام زیاد حساسیت زیاد بشه ولی بزرگوار! چرا باید به حرفایی که رفقا می زنن بگید  « مسخره؟»
خب ادم رو حساس می کنید یه جوابی بده دیگه.
ببینید، سوالی تو تاپیک مطرح شده که
«ایا حق فرهادی بود؟»
من یا رفقا هم نظرشون رو نوشتن دیگه! این همه توی فیس بوک و وبلاگای حامی این فیلم واسش تبریک و حمایت نامه نوشتن، خب چرا نباید کسی مخالف باشه؟

دلم نمی خواد باز برچسب بزنن رفقا روی حرفام، ولی کاری نکنیم که کسی از ترس این جور ادبیات بعض رفقا، حرفاش رو نزنه یا اونی که می خواد رو نگه.
استانه ی تحمل حرف مخالف و سلیقه ی مخالف برای همه خوبه.

به نظر من مشهوریتی که فرهادی بدست اورده براش مبارک باشه، ولی برای من نه.
فیلم متعلق به من نبود، برای من ساخته نشده بود، مشابه خیلی فیلما و اثار دیگه، مشابه برنامه شب عید شبکه های سیما از جمله شبکه ی سه، مشابه فیلمایی که واسه ی عید دوبله شده بود که ببینیم.

یه لطفی که ای فیلم می کنه اینه که فیلمای قدیمی رو نشون میده در کنار فیلمایی که اخیرا ساخته شدن. من به این نتیجه رسیدم که هیچی تغییر نکرده فیلمایی که بابام تو جوونیش میدیده و فیلمایی که من توی جوونیم دیدم محتواش یکی هست و ساختش عوض شده؛ به قول اون راننده تاکسی که توی مشهد همراهم بود، راجع به فرق پرایدای قدیمی و جدیدا، گفت :«خر همون خره، فقط پالونش عوض شده»
یعنی همون درجا زدن توی فیلمای تلویزیون """تقریبا"""مشاهده میشه.
طنزایی که اصلش و محورش یه سوتفاهمه و افتابه و شلوارای راه راه و ... مایه خنده میشه، فیلمای مذهبی که بیشتر فیلمش توی بیمارستان میگذره، فیلمای خانوادگی که یه عده بدن و یه عده خوبن، ادم خاکستری نداره.

یه داستانی وقتی می رفتم کانون فرهنگی هنری نزدیک خونه مون؛ دوره ی راهنمایی، ماجرای پادشایی بود که می خواست برای خودش لباس بدوزه، سپرد به خیاطی و خیاط مونده بود چی بدوزه و خلاصه مهلتش تموم شد و هنوز چیزی برای پادشاه ندوخته بود، بعدش که پادشاه اومد گفت من لباسی دوختم که فقط ادمای عاقل می تونن ببیننش، بعدش پادشاه لخت عور شد و به اصطلاح لباس رو پوشید، و بقیه ی ادمای دور و بر پادشاه هم گفتن به به چه لباسی و ...
همه می ترسیدن بگن که بابا خیاطه سرکارت گذاشته چون می ترسیدن که بقیه به عقلشون شک کنن.
بی مقایسه عرض می کنم، راجع به این فیلم هم، جوی ایجاد شده که مبادا تبریک نگیم و حمایت نکنیم که شاید بهمون بگن که اره تو حسودی و تو وکیل الدوله ای و تو روشن فکر نیستی و تو متحجر و متعصب و ...

من توی این مدت توی انجمن، همیشه یه تیپی نوشتم؛ و بیشتر وقتها هم متعصب و نژادپرست و متحجر و متوهم ... بهم گفتن

به قول وحید حتی اگه به این فیلم توی جشنواره ی فیلم کهکشانی مردم شریف مریخ و مشتری هم جایزه بدن، من شک دارم که حق فرهادی بوده باشه، معیار های سنجشی که عرض کردم از قول «فراستی» رو در نظر بگیرید ایا باز هم جایزه می گرفت یا امروز خیلی ها توی فیس بوک فحشش می دادن.

یا حق

سلام

نظرات دوستان جالب بود. من هم یه چی اضافه كنم.

نظر من:

افسوس خوردم وقتی میدیدم خانم مذهبی وقتی میخواست آب بخوره زنگ میزد دفتر پرسش و پاسخ احكام. یعنی چی؟ یعنی این فرد مذهبی عقل نداره. دینداران بزرگ عقلش را گرفته اند. به پاكی نجسی فرش اهمیت میده ولی حاظر نیست...

این فیلم چرا این قدر شك داشت؟