سلام دوستان عزیز ریحانه ای.
شاید این تصور غالب باشه که زن ها در گذشته چندان سهم مهمی در تاریخ ندارند.
چرا که بیشتر از مردان بزرگ یاد میشه.
اما مقاله جالبی دیدم تو سایت حوزه که خوندنش رو خالی از لطف نمی بینم.
امیدوارم شما هم به همین نتیجه برسید.
. امام علي (ع) مي فرمايند بهره خرد پند گرفتن واحتياط است و دستاورد ناداني غفلت و فريب خوردگي. و باپاکدامنان و فرزانگان بنشين وباانان زياد گفتگو کن زيرا اگر نادان باشي تورا دانش اموزند و اگر دانا باشي بردانش تو افزوده شود. خداوند به ماتوفيق بندگي بي چون وچرابده. اللهم عجل لوليک الفرج والعافيه والنصر.
منتظر شما در انجمن زن ريحانه آفرينش . کليک کن دوست عزيز
کل آیتم ها 32
یکی از وابستگان درباری بر منبر رفت و سخنانی تهدیدگونه به زبان آورد و افزود: شما با پادشاه مملکت طرف هستید و حقوق خود را با این سر و صداها از وی می خواهید که البته راهی خطا را طی می کنید. مردان حاضر در آن مجلس سکوت کردند، ولی ناگهان صدای زنان بلند شد که همصدا می گفتند: اگر امروز مردان ما، همچون زنان در خانه بنشینند، ما جامه مردان بر تن می کنیم تا به حقوق خود دست یابیم. این چه سخنی است که می گویید! ما با پادشاه درگیری و سر جنگ نداریم، بلکه خواهان اجرای حکم خداوند هستیم.
مشارکت سیاسی زنان صرفا در تهران و در ماجرای تنباکو پیگیری نشد، بلکه در شهرهای دیگر بانوان نفرت خود را از عقد چنین قراردادی ننگین اعلام می کردند. در تبریز به دعوت حاج میرزا جواد مجتهد، بازاریان حجره های خود را بستند اما در اثر ارعاب و تهدید مأموران نظامی مجبور به بازگشایی مغازه های خود شدند. گویی مردان در برابر زورگویی های مستبدان ناگزیر به عقب نشینی می شوند! در همین هنگام زنی مبارز و شجاع به همراه عده ای از بانوان چادری به بازار آمد و مأموران را تهدید به برخورد مسلحانه و بازاریان را به بستن حجره های خویش تشویق کرد. پس از شهامتی که بانوان تبریز از خود بروز دادند، بازار شهر به نشانه اعتراض به قرارداد رژی به طور کامل بسته شد و هزاران مرد مسلّح به شاه تلگراف کردند به هیچ عنوان زیر بار این قرارداد ننگ آور نمی روند.
در شیراز نیز زنان از مبارزه با این امتیاز استعماری باز نماندند و در کنار مردان، به صحنه آمدند تا آن را لغو کنند. حکمران شیراز، سیدعلی اکبر فال اسیری را به جرم خطابه های تحریم آمیزش، پنهانی دستگیر و تبعید کرد. به دنبال این قضیه حدود 4000 نفر زن و مرد به عنوان اعتراض در حرم حضرت احمد بن موسی(ع) (شاهچراغ) جمع شدند و عده ای از اعتراض کنندگان اقدام به بستن بازار کردند. سپس مأموران حکومتی برای نظارت بر اوضاع با اسلحه در شهر به گشت زنی پرداختند. زنان عشایر نیز در این ارتباط مقاومت درخشانی از خود نشان دادند و همه روزه تلگراف تهدیدآمیزی در باره فسخ این قرارداد به تهران مخابره می کردند.
در تهران معروف بود هر وقت زن ها بر خلاف کابینه یا دولت شورش می کنند، حالت آن بسیار خطرناک و سخت خواهد شد.در عهد مظفرالدین شاه زنان در صحنه های سیاسی اجتماعی حضوری فعال داشتند و برای بیدار کردن وجدان دولتمردان بَسْتْ می نشستند.این شواهد به خوبی نقش مؤثر زنان را در مبارزه علیه امتیازات رژی و اطاعت آنان را از علمای شیعه نشان می دهد اما به چه دلیل مأموران حکومتی در برابر اعتراض های شدید بانوان، برخورد نرم تری از خود بروز دادند؟
عامل اصلی چنین روحیه ای، عواطف مذهبی و دینی بود. نیز مأموران دولتی آنان را نامحرم می دانستند، بدین جهت می کوشیدند از درگیری با آنان دوری کنند. به علاوه کارگزاران از پیامد برخورد هراس داشتند، زیرا بعدها می گفتند دربار قاجار گروهی زن بی دفاع را مورد یورش قرار داده است، همچنین تهاجم به زنان، دریدن پرده حجاب و عفاف بود. این حادثه می توانست خشم مردان را چنان تحریک کند و رگ غیرت شان را به حدی به جوش آورد که به صورت جدی بنیان حکومت ناصری را تهدید نمایند.این دلایل سبب گردید زنان نه تنها در این خیزش بزرگ بلکه در قیام های بعدی عصر قاجار پیشقدم باشند و با شهامت افزون تری وارد میدان مبارزه و سیاست گردند. «مورگان شوستر» می گوید:در تهران معروف بود هر وقت زن ها بر خلاف کابینه یا دولت شورش می کنند، حالت آن بسیار خطرناک و سخت خواهد شد.
فریاد حق طلبیپس از ناصرالدین شاه، در سال 1313ه··· .ق مظفرالدین شاه در تبریز بر تخت سلطنت نشست و پس از چهل روز به تهران آمد. وی پادشاهی ضعیف و ناتوان بود که در زمان حیات مادرش، شکوه السلطنه، کاملاً تحت نفوذ او بود. بر اثر تحریکات وی همسر خود (امّ الخاقان) را که دختر امیرکبیر بود، طلاق داد. شکوه السلطنه زن مغرور و بداخلاقی بود و شوهر خود را نیز تحمل نمی کرد. ضمن آنکه فرزندش را در امور محوّله کنترل و نظارت می کرد، از وی حق اختیار و قدرت تصمیم گیری را سلب کرده بود، به علاوه زمینه های ازهم پاشیدگی زندگی خانوادگی او را فراهم آورد!عواملی چون پیدایش نهضت مشروطه، فقر اقتصادی و مزاج بیمار مظفرالدین شاه سبب گردید حرمسرای وی فارغ از دبدبه و کبکبه باشد. بر خلاف دوره های پیش که دختران و زنان شاه، مالک املاک و روستاهای فراوانی بودند و در عزل و نصب حاکمان و کارگزاران دخالت داشتند، در این زمان به نمونه هایی برمی خوریم که حتی با مشکلات مالی روبه رو هستند؛ مثلاً دختر مظفرالدین شاه فاقد خانه مسکونی بود. نظام السلطنه مافی می نویسد: حالا در حقیقت دختر شاه و پسر موفق الدوله منزل ندارند. خیالم بر این است که به یاری خداوند خانه حسن آباد را به آنها بفروشم!
با مرگ مظفرالدین شاه بی کفایت، زنان حرمسرایش پراکنده و سرگردان شدند و حرم محمدعلی شاه رو آمد. «اوژن اوبن» نوشته است: «بعد از آنکه شاه تمام کرد (مُرد)، همه فاتحه ای به رسم مسلمانان خواندند. آنگاه بلافاصله درهای اندرون بسته شد و چون حرم، صاحب خود را از دست داده بود، به احدی اجازه ورود به داخل حرمسرا داده نشد و زنان شاهِ تازه درگذشته به سرعت اندرون را خالی کردند.»در عهد مظفرالدین شاه زنان در صحنه های سیاسی اجتماعی حضوری فعال داشتند و برای بیدار کردن وجدان دولتمردان بَسْتْ می نشستند. ناظم الاسلام کرمانی می نویسد: به دلیل گران کردن مواد غذایی، زن و مرد سیستانی که در خارج شهر مشهد منزل داشتند، ازدحام نموده، به صحن مقدس رضوی آمدند و تا غروب آفتاب در آن محل، کانون فیض آثار بودند و از امر نان و گوشت شکایت می کردند.
در تبریز یکی از مهم ترین اعتراض ها توسط زنان علیه وضع نابسامان اقتصادی به وقوع پیوست. در سال 1276ه··· .ق اشراف و مرفهان بی درد با خرید و احتکار گندم موجب گرانی آن شدند. در این ماجرا زینب نامی (همان بانویی که در اعتراض به قرارداد رژی پیشرو زنان بود) رهبری بانوان معترض را عهده دار گشت. او پس از شناسایی محل انبار احتکار گندم، نقشه حمله به آن را از قبل آماده کرد. در روز مقرر در حالی که مقنعه خود را از سر در آورده و آن را پرچم ساخته بود، در پیشاپیش زنان محروم و گرسنگان به سوی خانه نظام العلما، پیشکار آذربایجان حرکت کرد و آنجا را به محاصره در آورد. پیشکار با نیروهای مسلحی که داشت، به رویارویی با آنان برخاست اما زینب و یارانش به حمایت از مردم دست به اسلحه بردند. طی نبردی سخت که به کشته و مجروح شدن طرفین درگیر منجر شد، سرانجام انبار انباشته از گندم نظام العلما به تصرف زنان در آمد و بین گرسنگان، درماندگان و فقیران تقسیم شد.زنان تبریز همواره برای از بین بردن عاملان احتکار آماده بودند. قاسم اردبیلی که مقدار زیادی گندم را انبار کرده بود تا در وضع آشفته به بهایی گزاف بفروشد، در سال 1325 هجری طی یک درگیری توسط زنان کشته شد.
حضوری مؤثردر نهضت مشروطه نیز حضور فعالانه زنان قابل مشاهده است، اما متأسفانه دکتر مهدی ملک زاده، فرزند ملک المتکلمین در کتاب خویش فقط شرح حال مردها را آورده و از زنان که نیمی از سکنه ایران را تشکیل می دهند نامی نمی برد! اما پدر همین مورخ که به اتفاق جهانگیرخان صوراسرافیل، فردای به توپ بستن مجلس کشته شد، به دلیل احترام به زنی سالخورده چنین مسیر پرخطری را برگزید. وی و همراهان برای آنکه گرفتار نیروهای قزاق نشوند، به خانه های پیرامون مجلس پناه بردند. او به منزل میرزاحسن خان حبل المتین رفته بود. در این میان مادر میرزاحسن بنای گریه و زاری را نهاد و گفت: با آمدن شما به اینجا، منزل ما را خراب می کنند و اموال مان را به یغما می برند. ملک المتکلمین تحت تأثیر سخنان وی قرار می گیرد و می گوید: ما را که دستگیر می کنند، پس بهتر است دل این زن را به دست آوریم و از او رفع اضطراب کنیم. پس جوانمردانه راه اسارت و مرگ را پیش می گیرد تا آن بانوی نگران را به ساحل آرامش برساند.