• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 806)
چهارشنبه 19/11/1390 - 17:31 -0 تشکر 428710
حاضر جواب ها

حاضر جوابی ها‎


می گویند: "مریلین مونرو ” یک وقتی نامه ای به ” البرت اینشتین ” نوشت:
فکرش را بکن که اگر من و تو ازدواج کنیم بچه هایمان به زیبایی من و هوش و نبوغ تو. . . چه محشری می شوند!
"اینشتین”در جواب نوشت:
ممنون از این همه لطف و دست و دلبازی خانوم.
واقعا هم که چه غوغایی می شود!
ولی این یک روی سکه است، فکرش را بکنید که اگر قضیه بر عکس شود چه رسوایی بزرگی بر پا می شود!

***

روزی در یک میهمانی مرد خیلی چاقی سراغ برنارد شاو که بسیار لاغر بود رفت وگفت:
آقای شاو! وقتی من شما را می بینم فکر می کنم در اروپا قحطی افتاده است
برنارد شاو هم سریع جواب میدهد:
بله! من هم هر وقت شما را می بینم فکر می کنم عامل این قحطی شما هستید!

***

روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:
«شما برای چی می نویسید استاد؟ »
برنارد شاو جواب داد:
«برای یک لقمه نان»
نویسنده جوان برآشفت که:
«متاسفم! برخلاف شما من برای فرهنگ مینویسم! »
وبرنارد شاو گفت:
«عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم! »

***

یه روز چرچیل در مجلس عوام سخنرانی داشت.
یه تاکسی می گیره، وقتی به محل می رسن، به راننده میگه
اینجا منتظر باش تا من برگردم.
راننده میگه
نمیشه، چون میخوام برم خونه و سخنرانی چرچیل را گوش کنم.
چرچیل از این حرف خوشش میاد وبه راننده 10پوند می ده.
راننده میگه:
گور بابای چرچیل، هر وقت خواستی برگرد!

***

نانسى آستور – (اولین زنى که در تاریخ انگلستان به مجلس عوام بریتانیاى کبیر راه یافته و این موفقیت را در پى سختکوشى و جسارتهایش بدست آورده بود) -
روزى از فرط عصبانیت به وینستون چرچیل رو کرد و گفت:
من اگر همسر شما بودم توى قهوه‌تان زهر مى‌ریختم.
چرچیل (با خونسردى تمام و نگاهى تحقیر آمیز):
من هم اگـر شوهر شما بودم مى‌خوردمش.

***

میگن یه روز چرچیل داشته از یه کوچه باریکی که فقط امکان عبور یه نفر رو داشته… رد می شده…
که از روبرو یکی از رقبای سیاسی زخم خورده اش می رسه…
بعد از اینکه کمی تو چشم هم نگاه می کنن… رقیبه می گه
من هیچوقت خودم رو کج نمی کنم تا یه آدم احمق از کنار من عبور کنه…
چرچیل در حالیکه خودش رو کج می کرده… می گه
ولی من این کار رو می کنم!

شنبه 22/11/1390 - 0:39 - 0 تشکر 429646

mitra_mvm گفته است :

خواهش میکنم خواهش میکنم قابلی نداشت شرمنده میکنید!!!  :-)))) 

shahinf گفته است :
[quote=mitra_mvm;699606;429487]

[quote=shahinf;424382;429196]سلام
خیلی جالب بودن، واقعا تحسین برانگیز بود.
یا علی

من الان که اینو نوشتید متوجه شدم شما هم مطلب گذاشته بودین، آخه من فقط همون مطالب تایپیکو خوندم، در نتیجه مخاطب تشکرمم صاحبخونه بودن.

شوخی کردما، از کوره در نرین (همونجا تو کوره تشریف داشته باشین)، همۀ مطالبو خوندم و یه دنیا لذت بردم، دستتون درد نکنه. 

شنبه 22/11/1390 - 0:42 - 0 تشکر 429648

shahinf گفته است :

من الان که اینو نوشتید متوجه شدم شما هم مطلب گذاشته بودین، آخه من فقط همون مطالب تایپیکو خوندم، در نتیجه مخاطب تشکرمم صاحبخونه بودن.

شوخی کردما، از کوره در نرین (همونجا تو کوره تشریف داشته باشین)، همۀ مطالبو خوندم و یه دنیا لذت بردم، دستتون درد نکنه. 

mitra_mvm گفته است :

خواهش میکنم خواهش میکنم قابلی نداشت شرمنده میکنید!!!  :-)))) 

shahinf گفته است :
[quote=shahinf;424382;429646][quote=mitra_mvm;699606;429487]

[quote=shahinf;424382;429196]سلام
خیلی جالب بودن، واقعا تحسین برانگیز بود.
یا علی

باشه شما هم همینطور یخمک بمونید!!! :-))) 

از پله های ابر

پایین می آید

بی ذوقی نکن چتر سیاه!

    (M.V.M

سه شنبه 25/11/1390 - 15:15 - 0 تشکر 431248

سلام
یه روز سلطان جاده دوستی رو می بینه..بعد از سلام واحوال پرسی سلطان میگه ..جاده جون من انجمن طنزرو خیلی دوستدارم و این به خاطر شماست واگه از من بخوان یه مدیر موفق،خوش برخورد،مردمی و...دراینجا بود که جاده حرف سلطان رو قطع کرد .گفت سلطان جان تورو خدا اینهمه از من تعریف نکن...من خودم رو لایق اینهمه تعریف نمی دونم....
سلطان:چرا حرفم رو قطع می کنی...من باید بگم..چی داشتم می گفتم؟...آها ..می گفتم..
اگه از من بخوان یه مدیر موفق،خوش برخورد،مردمی وکارا رو در سطح انجمنها معرفی کنم من...در اینجا جاده از شرم سرخ شده..
من آقای رها مدیر انجمن ادبیات رو معرفی میکنم...

                          این نیز بگذرد.....
سه شنبه 25/11/1390 - 16:0 - 0 تشکر 431280

سلام
وااااااااااااااای اقای برزخ چه جالب گفتین دلم میخواد اون موقع من اونجا باشم و عكس العمل جاده رو ببینم قول مبدم خیلی جالب باشه
ولی جدای از شوخی یكی از مدیران موفق و بسیار فعال هستن و شایستگی ایشون بیشتر از اینهاست.

هر كس كه با زندگي ميسازد ميبازد. بازندگي نساز زندگي را بساز.
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.