تبیان، دستیار زندگی

سلام

نامه های عاشقانه یغما گلرویی(نویسنده وشاعر) از کتاب ((سلام خانوم رنگین کمان))

قسمت های زیباش رو اینجا تایپ میکنم شاید چن جمله از این نامه ها زندگی مشترکی که بیمار شده رو نجات داد

بیماری که نه از غم بی نانی بل از غم بی همزبانیست

درد اکثر زندگی های مشترک دیده نشدنه!

یکی اون یکی رو نمیبینه

میشه هر از چن گاهی با چن خط نوشته به شریک زندگی نشون داد که میبینمت

می گویند در پس هر مرد موفق،یک زن فداکار ایستاده است ولی من این جمله را جور دیگر می نویسم:

در پس هر مرد موفق،یک زن نگون بخت ایستاده است!

از زندگیهای مشترکی که در آن یکی از دو طرف خود را فدای دیگیری می کند بیزارم!

یکی سنگین و صامت به قعر می رود تا کفه ی پیروزی دیگری در تراز ناکوک روزگار برآید!این بالا رفتن عادلانه نیست!

نمی خواهم تو خود را وقف من کنی

می خواهم وقف رویاها و آرزوهایت شوی

آن چنان که من وقف آرزوها و رویاهایم شده ام!

این اوج عشق است که دو انسان بتوانند در کنار هم آزادانه ببالند و قد بکشند!

چنین گذرانی به زندگی قداست می بخشد و به عشق...!

آنکه بگوید:من می آفرینم پس هر که دوستم می دارد باید تمام توجه و عمر خود را وقف من کند عاشق که نه، انسان خود خواهیست!

عشقی که در بند کننده باشد به چشم برهم زدنی سلول یک زندان را تداعی خواهد کرد!عشق یعنی آزادی!

آنچه ما را متعهد می کند عشق است

باید همان قدر که به هم متعهدیم به کار و حرفه و آرزوهای هم متعهد باشیم

باید همانقدر که به یکدیگر احترام می گذاریم،به آفرینه های یکدیگر هم به دیده احترام بنگریم

این ها را برایت می نویسم تا بدانی چقدر برای نقاشی ها و آرزوهایت احترام قائلم و از تو همین توقع را دارم

تفاهم از دل این احترام ها حادث می شود!

جملات زیبایی ه دستتون دردنکنه

استفاده بردیم

سلام

ممنونم زیباست... 

سلام

دوستان عزیز خیلی ممنونم که همراه این تاپیک بودین

بازهم به این تاپیک سر بزنین چون همچنان ادامه دارد....

سپاس

در عصری که عشق های سیاهش از زیر خط کمربند آغاز می شوند،عشق عظیم ما نباید در پرده حجب و بی حوصلگی پنهان شود!

بیا دیگران را در لحظات زیبایی که با هم داریم شریک کنیم

بیا به همه بباورانیم که در عصر کابل نوری هم میتوان به تولد غنچه ی یک گلدان کوچک،یا صدای جوجه گنجشکان کنج مهتابی یک خانه دل خوش بود

زندگی فرصت تجربه کردن است

باید همه چیز را تجربه کنیم!

سختی ها و راحتی ها ،نرمی ها و سختی ها را!

باید به خود و دیگران بباورانیم که زندگی چیزی فراتر از جمع کردن و قاپیدن است!

فرصتی است برای کشف خود!

در آغاز یک زندگی مشترک هستیم!

در آغاز هم پایی و همدستی!

در آغاز هم کناری و من آنقدر دوستت می دارم که در کنار تو بودن از ترانه سرشارم میکند

آن قدر دوستت می دارم که هر لحظه ام آبستن شعریست!

بیا گفتن این دوستت دارم ها را از هم دریغ نکنیم!

از یاد نبر که دوستت دارم نخستین را من به تو گفتم و همیشه گوش به زنگ شنیدن پاسخ آن هستم

این نخستین بار است که از پیش قدم بودن احساس خرسندی میکنم

اشتیاق شنیدن این عبارت مقدس،هر روز و هر لحظه با من است!

شنیدن این عبارت به من توان ایستادن در مقابل حوادث و ناعدالتی ها را می دهد

بیا به انتهای این زندگی نیاندیشیم

مهم این است که ما گذرانی مشترک را آغاز کرده ایم

مرگ هم اگر بعد از این اتفاق عاشقانه سر برسد، می شود با آن کنار آمد!

ما در جاده ای گام بر میداریم که تا به حال هیچ انسانی در آن قدم نگذاشته...

هیچ عشقی به عشق دیگر مانند نیست چراکه دو انسان همگون وجود ندارد!

برای همین سفر ما،سفر به دیاریست که هیچ کس دیگر را یارای رفتن به آن نیست

یکدیگر را تجربه خواهیم کرد و این تجربه زیبایی زندگیست!

از کنار چه منظره هایی که نخواهیم گذشت

چه سختی هایی را تحمل و چه سرخوشی هایی را که مزه مزه نخواهیم کرد!

دستا دست و هم قدم از کنار این زندگی می گذریم

این زندگی که گاهی به زیبایی بهشت افسانه ایی و گاهی به دهشت ناکی دوزخ است!