تبیان، دستیار زندگی

به نام خدا

سلام

نجف اشرف

ساعت 9 صبح از ازمرز ایران وارد خاک عراق شدیم وبه سمت نجف اشرف حرکت کردیم یک ساعت از نماز مغرب گذشته بود که وارد نجف اشرف شدیم بعد ازاسکان در هتل السیاحی به همراه کاروان دسته جمعی بسمت حرم اقا امیرالمومنین ع حرکت کردیم

حضرت صادق علیهالسلام میفرماید: چگونه زیارت نکند کسی امیرالمومنین جدم را که پیغمبران و فرشتگان او را زیارت کنند و هم میفرماید هر کس زیارت کند جدم امیرالمومنین را خداوند مشکلات دو جهانی را بر وی آسان گرداند و چون عازم زیارت باشد فرشتگان او را استقبال کنند و چون مراجعت کند تا خانه او را مشایعت نمایند، با بسا روایات دیگر در این خصوص که به همین مختصر قناعت میشود.

هوا خیلی سرد بود هتل نزدیک به حرم بود پیاده وبا نوحه خوانی مداح وسینه زنان به سمت حرم راه افتادیم...خیلی گنبدش دیدنیه اما شهرش بوی غربت میده ،بوی مظلومیت اقا ،بوی شجاعت،بوی علی ع

از باب القبله وارد حرم شدیم روحانی بزرگوار زیارت امام راخواندند وبعد از ان ازاد بودیم هر که مایل بود بعد از زیارت به هتل به همراه کاروان برگرده وانهاییکه دوست داشتند بیشتردر حرم بمانند مشکلی نبود

امنیت خوب بود وقتی عشق به مولا علی ع باشه دیگه تو فکر امن ونا امنی نیستی همینکه درجوار این خوبانی ارامش داری همه چیزو فراموش میکنی غم ،غصه....

به نام خدا

سلام

کربلا

ساعت 10 صبح از شهرمسیب به سمت کربلای معلی حرکت کریدم ساعتی از اذان ظهر گذشته بود که وارد شهر کربلا شدیم دقیق ساعتش یادم نیست آخه همون موقع ثبت نمیکردم بعدش هم یادم میرفت بزارید اینم براتون بگمدرباره ساعات رسیدنمون

به نام خدا
سلام
ساعت 4بعد از استراحتی کوتاه دسته جمعی از هتل خارج شدیم به سمت حرم مطهر اقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
هوا ابری بود ،باران نم نم میباریدقرار شد اول به زیارت اقا اباالفضل بریم واز اقا رخصت ورود بگیریم وبه سمت حرم اقا امام حسین ع بریم
خدا قسمتتون کنه دیدن بین الحرمین با اینکه یاد آور غم وغصه هست اما آرامش بخشه
بین الحرمین ،از حرم امام حسین ع تا حرم حضرت عباس ع بین الحرمین گفته میشه
غلغله بود تا کفشهامون رو تحویل کفش داری دادیم صدای اقایون در آمد به حرم با صفای حضرت عباس وارد شدیم
خدا میدونه چقدر به آدم آرامش میده ،همش دوست داشتم تو صحن بشینم فقط به گنبد وضریع اقا نگاه کنم
آخه تو صحن که بشینی به راحتی ضریح پیداست
نماز زیارت رو خواندیم طبق قرارمون با اقایون سر ساعت از حرم خارج شدیم

به نام خدا
از حرم خارج شدیم شمارش کردند دیدند دوتا نیستند ،چقدر بده یکی از کاروان گم شه
همه باید معطل بشن...البته فقط روز اول برای آشنایی با هم به حرم میآمدیم وگرنه بقیه روزها آزاد بودیم
همه تو بین جمعیت دنبال این عروس ومادر شوهر میگشتند
بالاخره پیدا شدند
از حرم باصفای حضرت عباس ع به سمت حرم امام حسین ع رفتیم
نزدیکای غروب بود
باران هم میبارید
حال وهوای خوشی بود
حرم امام حسین ع هم رفتیم زیارت کردیم

با نام خدا و سلام
و سلام بر آن مولای تشنه لب دشت کربلا.
سلام بر آقایی که وقتی از پله های ورودی حرمش پایین میری احساس می کنی داری پا میذاری تو بهشت.بوی بهشت را میشه استشمام کرد تو اون فضا.
ممنون از این خاطره نویسیتون که بازم دلمونو کربلایی می کنه.