• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 919)
سه شنبه 27/10/1390 - 9:15 -0 تشکر 418035
رابطه سكه سكسكه و سكته و اینا...

رابطه ی سکه و سکسکه و سکته و اینا...

طنز و کاریکاتور | رابطه ی سکه و سکسکه و سکته و اینا... داشتیم از خوشحالی مثل پودر ماشین لباسشویی کف می فرمودیم که تلفن دوچرخه سوتید. تلفن ما فقط همین یک ملودی را بلد است: سوت سوت سوتک سوت سوت سوتک!
 

جسارتاً، گوشی را داشته باشید تا اول یک مقدمه عرض کنم خدمتتان. مقدمه این است که در تب و تاب بازار سکه، ما هم برای این که از قافله عقب نیفتیم، فکر کردیم مگر ما چلاق تشریف داریم که نرویم توی کار خرید سکه. چرا فقط سکه های 25 تومانی و 50 تومانی تو بساط ما پیدا شود؟ الان دیگر این جور سکه ها توی جیب گدایان و بینوایان هم پیدا نمی شود. البته اگر برداشت سیاسی نشود، داشتیم فکر می فرمودیم بالاخره سرنوشت این اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی چی شد؟ و این که اگر خدای ناکرده ما صاحب چند سکه ی ناقابل بشویم پایمان به ماجرای اختلاس باز می شود یا نه! بالاخره هرکس برای خودش اصولی دارد. گوشی را همین طور داشته باشید تا بقیه اش را عرض بفرماییم.

بعدش چی کار کردیم؟ رفتیم طلافروشی و النگوها و گوشواره های عیال را فروختیم که سرمایه جور کنیم، وگرنه ما که از این پول های بادآورده نداریم. بعدش چی کار کردیم؟ نصفه شب رفتیم تو صف سکه. چه صفی؟ تقریباً اندازه ی استادیوم صدهزار نفری آزادی آدم پشت در بانک ایستاده و نشسته و خوابیده بود.

آن طفلی ها هم مثل ما طلاهای عیالشان را فروخته بودند که با آن سکه بخرند. ظهر روز بعد نوبتمان شد و خوشحال و خندان رفتیم پشت باجه. به هر نفر پنج عدد سکه می دادند ولی به ما چهار تا دادند. گفتند همین هم از سرت زیاد است. نمی دانیم از کجا فهمیدند. لابد از آن جایی که پولمان کم بود یا از آن جایی که می دانستند با نیم سوت و نیم شوت زندگی و کار می فرماییم. به هرحال خدا خیرش بدهد که پنج تا نداد و چهارتا داد. البته کاش آن چهارتا را هم نمی داد. می دانید چرا؟ به خاطر این که ما فرهنگ سکه داری نداریم. به خاطر این که شاعر مادر مرده در شعری بی ربط فرموده:

سکه شد از نان شب واجب تر

نان شب از سکه شد غایب تر

عاشقان را بگذارید بخوابند همه

مصلحت نیست که این سکه فراموش کنید

خب برگردیم به همان تلفنی که اول مطلب سوت کشید و سوتمان را از اشکمان و اشکمان را از مشکمان و مشکمان را از وجود نازنینمان در آورد. نیم سوت بود و همشیره اش نیم شوت. فرمودیم: «بنال ببینیم چی می گویی؟»

گفت: «شما کجایی؟ هرچی تلفن می زنم نیستی؟»

فرمودیم: «ما که سر جایمان هستیم. شما کجایید؟»

گفت: «من و نیم شوت اومدیم خیابون. کارمون طول کشید، گفتیم به شما خبر بدیم نگران نشید.»

فرمودیم: «نترسید نگران نمی شیم. نیومدید هم نیومدید. خیال می کنید سکه ی طلا هستید که نگرانتون بشیم؟»

گفت: «خیلی ممنون.»

فرمودیم: «حالا از کجا زنگ می زنین؟»

گفت: «تلفن عمومی دیگه. شما که واسه ما موبایل نمی خری. این تلفن ها هم همه اش خرابه. چهار تا تلفن عوض کردیم تا بالاخره این یکی وصل شد.»

فرمودیم: «مال سکه ها هم هست. آخه هرکدومشون یه شکل، یه اندازه و یه رنگیه.» تا این را گفتیم یادمان به سکه های طلایمان افتاد. از جا پریدیم و گفتیم: «سکه های شما چه جوری بود؟»

گفت: «چیز بود دیگه. رنگش طلایی بود و روش نوشته شده بود 1390و خیلی هم نو بود.»

فرمودیم: «از کجا برداشتیش؟»

گفت: «شما که خواب بودی. گفتیم بیدارتون نکنیم یه وقت اخمالو بشین. واسه ی همین خودمون با اجازه از توی کیفتون برداشتیم که بعدش بهتون بگیم. چهارتا بود. می خواستیم باهاش پفک هم بخریم، نشد. تلفن ها خراب بود و سکه هامون رو خورد.»

فرمودیم: «خورد؟» و بعدش نفهمیدیم غش کردیم یا سکته یا سکسکه. فکر کنیم سکسکه بود. شایدم سکته بود.

رابطه ی سکه و سکسکه و سکته و اینا...

هر كس كه با زندگي ميسازد ميبازد. بازندگي نساز زندگي را بساز.
جمعه 30/10/1390 - 1:17 - 0 تشکر 419324

من به اینكارشون میگم حرص دنیا رو زدن
اخه مگه واقعان ارزششو داره كه براش جون بزارن؟

هر كس كه با زندگي ميسازد ميبازد. بازندگي نساز زندگي را بساز.
جمعه 30/10/1390 - 16:11 - 0 تشکر 419519

حالا بعضی ها هم هستن می خوان سرمایه گذاری پرسودی داشته باشن، اینه که تن به ریسک می دن، نمی دونم چرا باورمون نمیشه که ضررهای آن چنانی فقط مال مردم نیست، واسه خودمون میتونه پیش بیاد.

جمعه 30/10/1390 - 18:17 - 0 تشکر 419563

سلام خوش بحال خودم

هر كس كه با زندگي ميسازد ميبازد. بازندگي نساز زندگي را بساز.
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.