سلام
و صد سلام به همه دوستان گرامی،
آخه چرا واسه پاسخگویی میرید تو اینترنت میگردید و مطلب کپی می کنید. اینهمه مثال دور و برمون هستش
- شب آقای خونه از بیرون میادتو، همه نشستن پای تلویزیون و دارن سریال مورد علاقه شونو نگاه می کنن، آقای خونه یه راست میره سراغ تلویزیونو میزنه کانال 3 ، اِ اِ اِ بابا داریم فیلم می بینیم ؟!!! مرد: خب میگید چیکار کنم !!! من هم میخوام فوتبال ببینم. زن: اینجوری که نمیشه هرشب فوتبال فوتبال. مرد: خوبه ما همش هر دوماه یه بار یه فوتبال حسابی می بینیم ها ( نمیدونم چرا از دیشب تا حالا واسش دوماه گذشته حتماً فشار زندگی باعث شده اینقدر روزا واسش طولانی بشن!! تازه بعضی وقتا که از بعداز ظهر تاآخر شب به نظرش دوماه میان !! حتماً دچار مشکل تشخیص زمان شده باید بره دکتر!!)
این یه نمونه اش که همیشه موقع لیگ برتر خودمون و یورو دوهزارو چند اروپا و ... هرشب اتفاق میفته.
بعدی : بابا من کفش ندارم. مرد: همین هفته گذشته 4 جفت کفش خریدی!!! ( ایندفعه برعکس شده اینقده خوشحال و راحت بوده که 6 ماه گذشته رو به نظرش یه هفته اومده ، نه خیر این آقا دچار مشکل اساسی تشخیص فواصل زمانی شده باید حتماً بره دکتر، ضمن اینکه مشکل دوبینی هم داره یعنی یک جفت کتونی و یک جفت کفش رو دو برابر دیده !!)
بعدی: زن: عزیزم چقدر این لیوانا قشنگن ! دو دست واسه خونه بخریم؟ مرد: صد دست لیوان توخونه داریم میخوایم چیکار ؟( وای خدای من ریاضیش هم که از بیخ مرخص شده به 9 تا دونه لیوان میگه صد دست!!)
بعدی: زن : عزیزم واسه عروسی آخرهفته لباس ندارم، چکار کنم؟ مرد: صد تا لباس داری تاحالا واسه هرعروسی چند دست لباس خریدی یکی از همونا رو بپوش!! ( خداییش این جمله رو واسه همه عروسیا تکرار کرده !!)
بعدی: یک صدای فریاد شنیده میشه، همچینی که انگار گودزیلا بازگشته !! شیشه ها میلرزه و ایضاً بدن بچه های خونه ، خانم خونه از تو آشپزخونه میدوه بیرون و درحالی که رنگ به رو نداره به بچه اش نگاه میکنه که رنگش مثل گچ سفید شده و درحال سکته کردنه!!
زن: چیییییییییییییی شده ؟!!!!!
مرد: ( با صدایی شبیه همون چیزه که گفتم) این بچه رو از اینجا دور کن ! درست موقع حساس بازی از جلو تلویزیون رد شد نذاشت گل رو ببینم !!!!!!!!
