استاد حسینی قزوینی:
ما سال گذشته مطالبی را در مورد ابن تیمیه در این زمینه مطرح کردیم، ولی باز هم اشاره ای می کنیم.
آقای محمد بن عبد الوهاب بنیان گذار وهابیت، که امروز وهابیت سخنان او را از سخنان رسول اکرم (ص) با ارزش تر می دانند، که این نیز مورد اعتراض بعضی علمای وهابی قرار گرفته، تعبیری دارد در کتابی به نام رسالة فی الرد علی الرافضة در صفحه 46 إلی 49:
و من قبائح هؤلاء الرافضة، أنهم یتخذون یوم موت الحسین مأتماً، فأما النیاحة فمن أعظم منکرات الجاهلیة، یترتب علی ما یفعلون من المنکرات و المحرمات کما لا یحصی و کل ذلک بدعة و منکر. کلهم مشارکون فی البدعة، فاللازم علی کل مؤمن منع هؤلاء المبتدعه من هذه البدعة القبیحة.
یکی ازکارهای قبیح شیعیان، این است که شهادت امام حسین (ع) را، ایام عزا اعلام می کنند و اینها با یا حسین گفتن، کارهای خلافی انجام می دهند، نو حه کردن و عزاداری کردن از بزرگترین منکرات دوران جاهلیت است. بر این عزاداری های شیعیان برای امام حسین (ع) هم محرمات و هم منکرات مترتب است. اگر کسی عزاداری کند یا راضی به عزاداری باشد یا کمک به عزاداری کند یا اجیز برای عزاداری شود، همه اینها در بدعت شریکند و بر همه مؤمنین واجب است که این شیعیان را از این بدعت قبیح، نهی از منکر بکنند
در اینجا بینندگان عزیز توجه کنند به مطلبی که از هیئت عالی إفتاء عربستان سعودی که در رأسش آقای بن باز، مفتی أعظم سابق عربستان است، سؤالی کرده اند که:
بعضی از شیعیان، یا علی و یا حسین می گویند؛ این چه حکمی دارد؟
هیئت عالی إفتاء جواب داده:
یا علی و یا حسین گفتن، شرک است و شرک اکبر هم است؛
یخرج من ملة الإسلام و فلا یحل أن یزوجهم المسلمات و لا یحل لنا أن نتزوج من نسائهم
و کسی که این یا علی و یا حسین را بگوید وی از دین اسلام خارج و مرتد می شود. بر شیعیانی که یا حسین می گویند، بر ما وهابیت جایز نیست که به آنان دختر بدهیم و بر ما هم جائز نیست که با دختران شیعه ازدواج کنیم. البته این کمال افتخار برای مردان شیعه است که دختر از وهابی نگیرد و این سعادت برای دختران شیعه است که همسر وهابی نباشند. البته ما تزویج و تزوج را با برادران أهل سنت هیچ إشکالی نمی دانیم؛ ولی با وهابیت تکفیری و إفراطی را، ما الحق مایه ننگ می دانیم.
جالب اینکه از همین هیئت عالی افتاء سؤال شده که:
آیا ما با یهود و نصاری می توانیم تزویج و تزوج کنیم یا نه؟
جواب دادند:
یجوز للمسلم أن یتزوج کتابیاً، یهودیة أو نصرانیة.
جائز است برای مسلمان که از یهودی و نصرانی دختر بگیرد.
من توجه عزیزان را به این نکته جلب می کنم که: چطور شد یا حسین گفتن، شرکی را ایجاد کرد که دختر گرفتن و دختر دادن حرام است، ولی یهود و نصاری که قرآن صراحت دارد که:
قالت الیهود عزیر إبن الله و قالت النصاری المسیح إبن الله.
یهود عزیر را فرزند خدا می دانند و نصاری هم مسیح را فرزند خدا می دانند.
سوره توبه، آیه 30
آنهایی که عزیر و مسیح را فرزند خدا می دانند، مشرک نیستند و دختر گرفتن از آنها اشکالی ندارد، ولی شیعه یا یک مسلمان، اگر یا حسین بگوید، او مشرک است و شرک او در حدی است که دختر گرفتن و دختر دادن به او حرام است. این هم از عجائب روزگار است.
در این رابطه چند نکته قابل عرض است که:
اینها که عزاداری برای امام حسین (ع) را بدعت می شمارند یا ظاهرا تاریخ اسلام را نخوانده اند یا وارونه خوانده اند. قضیه شهادت آقا امام حسین (ع) و قضیه گریه کردن نبی مکرم (ص) یا دیگر صحابه برای امام حسین (ع) حتی قبل از ولادت آقا امام حسین (ع) در تاریخ أهل سنت، حتی در کتاب های معتبرشان نیز آمده است. شما ببینید خود آقای ذهبی که از استوانه های علمی أهل سنت است که از او به عنوان إمام الجرح و التعدیل یاد می کنند، در کتاب سیر أعلام النبلاء، ج3، ص291 آورده که رأس الجالوت، از بزرگان أهل سنت، ایشان این قضیه را مطرح می کند و می گوید:
وقتی ما از کربلاء عبور می کردیم، اسب ما رم می کرد و ما به زمین می خوردیم و احساس ناراحتی می کردیم و از پدرم سوال کردم که چرا این چنین اتفاقی در عبور از کربلاء برای ما می افتند؟ قال کنا نتحدث أن ولد نبی مقتول فی ذلک المکان، پدران و بزرگان ما گفته اند که فرزند یک پیغمبری در این مکان کشته خواهد شد. فلما قتل الحسین قلنا هذا الذی نتحدث، وقتی امام حسین (ع) شهید شد، ما فهمیدیم خبری که بزرگان و أنبیاء گذشته به ما داده بودند، مراد امام حسین (ع) فرزند رسول اکرم (ص) بوده است. این یک نکته.
سیر أعلام النبلاء، ج3، ص291- تاریخ طبری، ج4، ص296- معجم کبیر طبرانی، ج3، ص111 - تاریخ دمشق إبن عساکر، ج14، ص200- تهذیب الکمال مزی، ج6، ص410 - تهذیب التهذیب إبن حجر، ج3، ص301 .
نکته دوم. آقایان خوارزمی در مقتل الحسین و طبری در ذخائر العقبی آورده اند بر اینکه:
وقتی امام حسین (ع) بدنیا آمد، رسول اکرم (ص) وقتی بر قنداقه امام حسین (ع) آمد، نگاهی کرد و قطرات اشکش جاری شد؛ خواهر أسماء بنت عمیس عرض کرد: یا رسول الله چرا گریه می کنی؟ رسول اکرم (ص) فرمود: این فرزندم را تقتله الفئة الباغیة من أمتی، گروه ستمکار و یاغی از أمتم خواهند کشت او را، و لا أنالهم الله شفاعتی. خداوند شفاعت من را به اینها قسمت نکند.
مقتل الحسین خوارزمی، ج1، ص88 - ذخائر العقبی طبری، ص119.
نکته سوم. آنچه که تاریخ برای ما نقل کرده، وقتی امام حسین (ع) یک ساله بوده، أم الفضل بنت حارث نقل می کند که:
روزی نبی مکرم(ص) وارد شد و امام حسین (ع) را روی زانوانش نشاند و دیدم از چشمانش قطرات اشک جاری شد و عرض کردم:
یا نبی الله بأبی أنت و أمی ما لک؟ قال أتانی جبرئیل علیه الصلاة و السلام فأخبرنی إن أمتی ستقتل إبنی هذا، فقلت هذا؟ فقال نعم و أتانی بتربة من تربته حمراء.
پدر و مادرم فدای تو باد، تو را چه شده است؟ فرمود جبرئیل آمد و به من خبر داد که: امت تو درآینده این فرزندت را خواهند کشت و بعد یک تکه از تربت قرمز کربلاء را هم جبرئیل برای من آورد.
این روایت را آقای حاکم نیشابوری نقل می کند و می گوید: هذا حدیث صحیح علی شرط الشیخین. این روایت بر مبنای صحیح مسلم و صحیح بخاری، صحیح است.
مستدرک الصحیحین، ج3، ص176.
جالب اینکه خود أم المؤمنین عایشه قضیه ای را مشابه این نقل می کند که رسول اکرم (ص) آقا امام حسین (ع) را بغل کرد و گریه فرمود و می گوید: من عرض کردم یا رسول الله چرا گریه می کنید؟ عین همین قضیه را مطرح کرد و فرمود:
و إن أمتی ستفتن بعدی.
أمت من بعد از من گرفتار امتحان خواهند شد.
و بعد جبرئیل می گوید:
إن إبنی الحسین یقتل بعدی بأرض الطف.
در سرزمین طف، حسین تو را می کشند.
مجمع الزوائد هیثمی، ج9، ص188 – معجم کبیر طبرانی، ج3، ص107