شفقنا (پایگاه بین الملل همکاری های خبری شیعه) – آیا امام مهدی (ع) متولد شده است؟ و اصولاً آیا امام حسن عسكری(ع) فرزندی داشته است؟ پرسشی است که حضرت آیت الله العظمی سبحانی به آن در پایگاه خود پاسخ داده اند. متن پاسخ ایشان به این شرح است:
پاسخ: تمامی علمای شیعه اتفاق دارند كه آن حضرت در شب نیمه شعبان سال 255ق. و به قولی 256 از مادری به نام نرجس خاتون در سامرّا و در خانة امام حسن عسكری(ع) دیده به جهان گشود و در این مورد، روایات زیادی از پدر ارجمندش حضرت عسكری(ع) وارد شده كه با نقل آنها سخن به درازا میكشد.
از آنجا كه تولد حضرت مهدی(ع) زنگ خطری برای تمام نظامهای فاسد آن روز بود، پیوسته عباسیان در صدد بودند كه از تولد او جلوگیری كرده و در صورت تولد، به حیاتش خاتمه دهند. یكی از علل این كه حضرت عسكری(ع) را در سامرّا تحت نظر گرفته بودند، این بود كه از تولد فرزند او آگاه شوند.
تولد او مانند تولد موسی(ع) اعجاز آمیز بود. با مراقبتهای پیاپی مأموران حكومت عباسی، خدا آخرین وصی خود را از نسل امام عسكری(ع) پیش از تولد و پس از آن، از گزند دشمنان محفوظ نگاه داشت. اسامی برخی از كسانی كه در زمان تولد آن حضرت حضور داشته و یا آن حضرت را پس از تولد مشاهده نمودهاند، از این قرار است:
حكیمه خاتون دختر امام محمد تقی و عمه امام حسن عسكری‘ است. او میگوید: روزی به خانه امام حسن(ع) مشرف شدم. میخواستم شبانگاه نیمه شعبان سال 255 به منزل بازگردم كه امام حسن عسكری(ع) فرمود: عمه جان! امشب در خانه ما باش؛ زیرا ولی خدا و جانشین من در این شب متولد خواهد شد، پرسیدم از كدام یك از كنیزانت؟ فرمود: از سوسن.
من هر چه جستجو كردم اثری از بارداری در وی ندیدم، بعد از افطار با سوسن در یك اتاق خوابیدم، طولی نكشید كه بیدار شدم، به فرمایش امام حسن(ع) میاندیشیدم. مشغول نماز شب شدم. سوسن هم از خواب برخاست و به نماز شب پرداخت. حتی نزدیك سپیده دم، باز هم اثری از وضع حمل نبود. نزدیك بود دربارة سخن امام(ع) به شك و تردید دچار شوم كه صدای امام(ع) از اتاق دیگر آمد كه فرمود: عمه جان! تردید نداشته باش، تولد فرزندم نزدیك شده است.
لحظاتی بعد ولیّ خدا پاك و پاكیزه به دنیا آمد، ... كودك را نزد امام بردم....[1]
به خاطر مراقبتهای عباسیان، كمتر كسی موفق شد در حیات حضرت عسكری(ع) امام را از نزدیك ببیند، ولی در عین حال گروهی از افراد بسیار نزدیك و مورد اعتماد به زیارت آن حضرت در حیات والدش موفق شدند. اکنون به ذكر اسامی شمار اندكی از آنان میپردازیم:
1. ابوغانم خادم میگوید: فرزندی برای امام حسن(ع) متولد شد كه او را «محمد» نامیدند. روز سوم آن كودك را به اصحابش نشان داد و فرمود: این فرزندم پس از من صاحب و امام شماست و این همان قائمی است كه همه در انتظارش میباشند.[2]
2. حسن بن حسین بن علوی میگوید: در سامرّا خدمت امام عسكری(ع) رسیدم، تولد فرزندش راتبریك گفتم.[3]
3. حسن بن منذر میگوید: روزی حمزة بن ابی فتح نزد من آمد و گفت: بشارت باد كه دیشب خدا به امام حسن(ع) فرزندی عطا كرد، لیكن دستور داد كه امرش مخفی باشد. نامش را پرسیدم، گفت: نامش «محمد» است.[4]
4. احمد بن اسحاق میگوید: روزی خدمت امام حسن عسكری(ع) رسیدم. قصد داشتم از جانشینش سؤال كنم. آن جناب، خود سخن آغاز كرد و فرمود: ای احمد بن اسحاق! خداوند متعال از هنگامی كه آدم(ع) را آفرید تا قیامت، زمین را هرگز از حجت خالی نگذاشته و نمیگذارد، به بركت وجود حجت خداست كه بلا از زمین دفع میشود و باران نازل میگردد و زمین بركاتش را بیرون میدهد. عرض كردم: یا ابن رسول اللّه! بعد از شما، امام و جانشین شما كیست؟ آن جناب به درون خانه رفت و كودك سه سالهای را با خود بیرون آورد كه از زیبایی مانند ماه شب چهاردهم بود. او را بر دوش گرفته بود. فرمود: احمد! اگر تو نزد خدا و امامان گرامی نبودی، فرزندم را به تو نشان نمیدادم. بدان كه این كودك همنام وهم كنیة رسول خداست؛ همان كسی است كه زمین را پر از عدل و داد میكند.[5]
اینها برخی از شخصیتهای برجسته شیعیان بودند كه توفیق زیارت امام را در زمان حیات امام عسكری(ع) به دست آوردند، هر چند این توفیق منحصر به ایشان نبود و گروه بیشتری آن حضرت را در زمان زندگی پدرش در خانة وی ملاقات كردند.[6]
در پایان یادآور میشویم كه گروهی از بزرگان اهل سنت به ولادت او تصریح كردهاند. در این مورد به كتاب منتخب الاثر، چاپ جدید، ص 71 تا 92 مراجعه شود. مؤلف این كتاب 68 نفر از اهل سنت را نام برده است كه در كتابهای خود، به ولادت آن حضرت از حضرت عسكری(ع) تصریح نمودهاند، علاقمندان میتوانند به آن مراجعه فرمایند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . غیبت، شیخ طوسی، ص 141.
[2] . اثبات الهداة، ج6، ص 431.
[3] . اثبات الهداة، ج6، ص 433.
[4] . همان، ص 439.
[5] . بحارالأنوار، ج52، ص 23.
[6] . بحارالأنوار، ج52، ص 25 و 78 و 86; اثبات الهداة بالنصوص والمعجزات، ج6، ص 311 و 425 و ج7، ص 16; ینابیع الموده، باب 82.