سلام سلام سلام بر اهالی انجمن های تبیان
روز و روزگار بر همگی شما خوش
گاهی دنبال بهانه ایی میگردی که دیگران را به لبخندی میهمان کنی، اما هیچ بهانه ایی در اختیار نداری. هرچه میگردی چیزی پیدا نمیکنی. اما اتفاقی شیرین رخ میدهد و رونمایی از صفحه جدید سایت بهانه ایی میشود برای من تا در حد توان بکوشم و مروج لبخندی باشم . امیدوارم این شعر طنز ، دلیل یک لبخندتان باشد.
رونمایی از جلوه جدید سایت تبیان را خدمت کاربران و بچه های بالا !! تبریک عرض میکنم.
این هم چشم روشنی بنده تقدیم به شما:
چون زمزمه ها را بشنیدیم و عیان شد
آن صفحه ی پر خاطره سایت نهان شد
***
آن صفحه که بسیار بدیدیم بســــی ما
گویی که بُوَد پیر و کنون نیک جوان شد
***
دیدیم به یک شب همه چی گشت دگرگون
چون « پنجم دی ماه » به تقویم و زمان شد
***
قبلا" بشنیدیــــم از این سو و از آن سو
گفتند که زیبا بشود سایت و همان شد
***
گـردید تنوع به تن سایت ، به تبیان
زیبا و مزین ، چنین پا به جهان شد
***
چــــون لحظه اول به تو افتــــــاد نگاهش
این جاده دوستی، انگشت به دهان شد
***
گفتـــــــم نکند جای دگــــــر آمــــده ام من
آنقدر که سریع مغز پر از حدس و گمان شد
***
عاشق بشـــــود آنکه تو را نیک شناسد
تبیان به عیان پاتوق این نسل جوان شد
***
گفتم بنویسم دو سه خط شعر که شوی شاد
این شعر چـــو نُقلست و به کام تـــو روان شد
***
تبریک بگویــــــم و کنم بنده بسنده
چون قافیه ام تنگ بر روی زبان شد
******
شعر : کاربر همچنان زنده و معاصر « جاده دوستی »