تبیان، دستیار زندگی

سلام دوستان همراه با انجمن دانش و فناوری

روزتون بخیر.(ممکنه روز نباشه.پس شبانه روزتون بخیر)

گفتم اگه همزمان با مبحث میکروب ها سری هم به درون بدنمون بزنیم بد نمیشه و بهتر هست

که همزمان با هم به بحث این دوتا موضوع بپردازیم

اول تصاویر میکروسکوپی رو میذاریم بعد یه کوچولو راجع بهش بحث میکنیم.

تا بیشتر با بدن انسان و موجودات دیگه اشنا بشیم 

باهم همراه بشیم تا بتونیم مباحث شیرین و مفیدی در این انجمن داشته باشیم

پروازتون همیشه بلند و مستمر 

د رمورد تپه آکسونی و قطعه اولیه باید بگم خیلی یادم نیست اما میایم کنکوری عمل میکنیم

قطعه اولیه خب از اسمش پیداست که باید اولین جایی باشه که پیام اولیه میخواد ازش جهش داشته باشه پس میشه جایی که اولین غلاف میلین قرار داره.

تپه آکسونی هم که از اسمش پیداست باید فقط تو آکسون دنبالش بگردیم یه بررسی که بکنیم فکر کنم اونم میشه همونجاهایی که غلاف میلین وجود داره. یعنی جایی از آکسون که خالی ه و میرسه به غلاف میلین میشه تپه آکسونی.

درست گفتم خانم معلم؟

اینم چندتا عکس

درمورد انواع نورونها تو بیان پرسشم یکم کم گذاشتم.منظورم از نظر تعداد زوائد بود
این نوع هام که شما گفتین از نظر نحوه عملکرد هست که درست هستش 

ملك الشعرا گفته است :

[quote=ملك الشعرا;119644;404914]د رمورد تپه آکسونی و قطعه اولیه باید بگم خیلی یادم نیست اما میایم کنکوری عمل میکنیم

قطعه اولیه خب از اسمش پیداست که باید اولین جایی باشه که پیام اولیه میخواد ازش جهش داشته باشه پس میشه جایی که اولین غلاف میلین قرار داره.

تپه آکسونی هم که از اسمش پیداست باید فقط تو آکسون دنبالش بگردیم یه بررسی که بکنیم فکر کنم اونم میشه همونجاهایی که غلاف میلین وجود داره. یعنی جایی از آکسون که خالی ه و میرسه به غلاف میلین میشه تپه آکسونی.

درست گفتم خانم معلم؟

در قطعه اولیه تعیین میشه که نورون از نوع مهاری باشه یا تحریکی

مثلا20تا پیام تحریکی باشه 10تا مهاری

نورون تحریکی میشه

درمورد تپه آکسونی هم ماهیتش شبیه جسم سلولیه اما جسم گلژی نداره .شروع اکسون روی جسم سلولی بصورت برجسته و تپه ای شکل هست که به تپه اکسونی معروف هست

بعد این تپه اکسونی قطعه اولیه رو داریم که در بالا اشاره کردیم بهش

قطعه اولیه از نوک تپه اکسونی شروع میشه و تا شروع پوشش میلین اکسون ادامه داره 

غلاف میلین ،غلاف عایقی هست که توسط نوروگلیا ها ساخته میشن و کارشون عایق بندی و سرعت بخشیدن به انتقال پیام عصبی هست
غلاف میلین درقسمت های قطع میشه که بهش گره رانویه میگن و محل ایجاد پیام هست
غلاف میلین هم از جنس غشاست.در آکسونهایی که قطر کمتری دارن معمولا میلین نداریم
و در آکسونهای با قطر زیاد غلاف میلین عموما وجود داره

راستی ملک الشعرای عزیز از این عکس اولی خیلی خوشم اومد
خیلی زیباست
واقعا لذت بردم .دستتون درد نکنه.

اینم در مورد گره رانویه:
گره رانویه فرو رفتگی‌های غشای میلین در تارهای عصبی است. در واقع فواصلی در رشته‌های عصبی که در آنها غلاف میلین وجود ندارد، گره رانویه نام دارد. هدایت پیام عصبی در این رشته از گرهی به گره دیگر است. این گره‌ها شتاب پتانسیل کار از یک گره به گره بعدی را افزایش می‌دهد. بدلیل وجود گره رانویه در تارهای عصبی میلین دار سرعت هدایت پتانسیل کار در این تارها از سایر تارهای عصبی بیشتر است. هدایت پیام عصبی در تارهای عصبی میلین دار از یک گره رانویه به گره بعدی صورت می‌گیرد و بصورت جهشی است وهمین امر موجب می‌شود که هدایت پیوسته با سرعت ۵/۰ متردر ثانیه انجام شود. هدایت پیام عصبی در تارهای عصبی بدون میلین بسیار آهسته تر و با سرعت ۱۲۰ متر در ثانیه صورت می‌گیرند.

ممنون افتاب خانوم گل
من سرعت هدایت رو نمیدونستم.یاد گرفتم

ملک الشعرای عزیز

خیلی عکس اولیه نازه

دلم نمیاد نگاهش نکنم.اگه بدونی چقدر نگاهش کردم.خیلی زیباست 

ملک الشعرای عزیز

خیلی عکس اولیه نازه

دلم نمیاد نگاهش نکنم.اگه بدونی چقدر نگاهش کردم.خیلی زیباست .دستتون درد نکنه