[quote=samare93;707283;406799]سلام:))
عه نه الان قفل نکنین من سوالام تموم نشده!!!
بذارین سری دهم سوالاتم رو بگم اون وقت قلفش کنین...
شاهین خان اینقدر دلت خوش نباشه تازه امشب سر درگیری با محلولای شیمیایی یه سری سوالات به ذهنم خورد که جواب دادنش خالی از لطف نیست!!:))
*** سلام، آخ جون سوال، باور کنین کم کم داشتم به سوال معتاد می شدم، خوب شد آخرای کارمه.
1.اگه یه روز عاشق سینه چاک یه دختره شی بعد متوجه شی که یکی از دوسای صمیمت هم اونو می خواد با رقیبت چی کار می کنی؟؟؟
*** ای داد بیداد، اینا چیه می پرسین از آدم؟! گذشت اون زمان، عاشق سینه چاک کجا بوده الان؟! الان دوره دورۀ عقل و منطقه، گذشت دورۀ این آرتیست بازیا.
شوخی کردم، خوب حقیقتش سخته خودمو تو اون موقعیت بذارم، ولی گمون کنم خودمو بکشم عقب، نه این که تریپ مرام اومده باشم، به نظرم کم دردسرترین و خوش عاقبت انگیزترین! کار همین باشه، هرچند کار ساده ای به نظر نمی رسه.ولی خوب با این دیدگاه که رفیقم هرچی هم باشه باز بهتر از من می تونه خوشبخت کنه اون بنده خدا رو پا پس می کشم.
2.اگه یه دختره رو بخوای بعد دختره به شرطی قبول کنه که باهاش بری اونور آب قبول می کنی؟؟؟؟
*** نه، کسی که بخواد بره اونور آب فکر نکنم روحیاتش جوری باشه که من بخوامش، خلاصه میگن واسه کسی بمیر که واست تب کنه، اونم اگه منو بخواد دست از شرط الکیش و هم خدا رو خواستن، هم خرما رو خواستن برمیداره، که خوب مشکل حله، یا هم نه اونور آبو به من ترجیح می ده که خوب اینجوری هم من از یه انتخاب اشتباه نجات پیدا کردم.
3.اگه یه روز رفتی خواستگاری یه دختره بعد متوجه شی این اون دختره نیست که در نظر داشتی و خونه رو اشتباه رفتی چی کار می کنی؟؟؟
*** ههههههههههههههههههههههههههه، چه وضعیت باحالی، خوب تا چایی رو بیارن منتظر می شینیم، این بنده خدای مشتبه هم بیان یه نظر ببینیمشون، شاید نظرمون عوض شد، اگه هم نه که خوب می گیم ما بریم یه دور بزنیم، برمی گردیم.
تابلو بود که مزاحه، فکر کنم تابلو نکنم قضیه رو، یه جور مودبانه ای که موضوع کش پیدا نکنه و جلسه زود تموم شه، برخورد می کنم تا بدون مشکل بریم بیرون و بعدش دیگه برنمی گردم خوب.بعدشم مگه فیلمه؟! چرا باید خونه رو اشتباهی برم!؟ اونم تو این دنیای آمار و فناوری اطلاعات؟!
4.اگه دختره سر سفره ی عقد بگه نه چه عکس العملی نشون می دی اونجا!؟؟؟
*** مگه دست خودشه؟! "اولین شب آرامش" نیست که، خون راه می اندازم.
شوخی کردم، بگه نه، می گم نه که نه، خیلی ممنون، خداحافظ شما.
چه سوالای سختی می پرسین، خدا نیاره این مواردو، خوب آخه چی بگم؟! فکر کنم در پی مشخص شدن دلیلش بربیام، که اگه طرف خواسته باشه تریپ فدارکاری و ایثار بیاد و به من لطفی کنه، رایشو با روشهایی که سلطان یادم داده تغییر می دم ولی اگه نه از این جهت گفته باشه نه که منو قابل ندونسته باشه و راضی نباشه خوب تو دلم می گم "به جهنم، چه بهتر" و تمومش می کنم.بالاخره خودمونو که نمی خوایم قالب کنیم به مردم.
بعدشم اخه الان کدوم دختریه این قدر سعادت داشته باشه، تا سر سفرۀ عقد بره (خان هفتم) بعد بگه نه؟! عمرا
5.اگه همسر آیندت بگه بهت که بین من و مامانت یکی رو انتخاب کن کدوم رو انتخاب می کنی؟؟؟
*** وا، چه حرفا، آدم شاخ در می یاره، چرا باید همچین چیزی بگه؟! مگه عروس هندیه؟!
عرضم به حضورتون بنده ملاکهایی برای ازدواج در نظر دارم (آخه کی به تو دختر داد حالا؟!) که براساس اونا فردی انتخاب میشه که از این حرفا تو مرامش نباشه.حالا اگه هم یه وقت سرم کلاه رفت، کاملا محبت آمیز قانعش می کنم که این دیدگاهش اشتباهه و یا من یا مامانت نداریم (شوخی بود این جمله، محبت آمیز رفتار می کنم).
خلاصه اش کنم قرار نیست بنده رفتاری داشته باشم که همسر بخواد همچین تعیین تکلیفی واسم کنه و بالعکسش دخالت خانواده ها هم سعی میشه در حد راهنمایی کنترل شه و به عبارتی دخالت نباشه.
6.تا حالا به ازدواج فکر کردی؟؟؟؟راستشو بگو کلک:))
*** اوووووووووووووووووووووه، تا دلتون بخواد، مگه شرط عقل نیست که انسان دورنمای آینده شو ترسیم کنه؟!
البته فقط به خود مسئلۀ ازدواج، یعنی به کلیتش. نه اینکه تو ذهنم خونه رویایی مو بسازم و از این حرفا.کلا از این جنگولک بازیا خوشم نمی یاد.
خب شاهین خان منتظر پاسخ هستم...دست بجونبون:))
*** عجب سرعتی داشتم نه؟!
ممنون از سوالاتتون