• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 3194)
پنج شنبه 10/9/1390 - 1:32 -0 تشکر 394889
«طلوعت را نمی بخشم»

 


 

طلوعت را نمی بخشم به فجر سرخ عاشورا

نمی بخشم تماشای سقوط مشک و بازو را

 

چه تقصیر بلندی بود، تا اوج فلک رفتن

 به هنگامی که می افتاد از اسبش یلِ پورا

 

 

 

 

شنیدی شاه با غم گفت «قلّت حیلتی» اما

نجنبیدی ز جای خویش، تا یاری کنی او را

 

و تو ای ماه، می دیدی شب آخر هیاهو را

تو هم تنها رها کردی، شبانه شاه مینو را

 

 

 

شنیدی درد دل ها را و دانستی چه خواهد شد

نماندی در رکاب ماهِ حق، هل کنت معذورا؟

 

بِدان ماه بنی هاشم هزاران زخم دید و تو

ندیدی اشک مشک و تیغ تیز و آه بانو را

 

 

 

و اما آسمان بشنو ، تو را هرگز نمی بخشم

که تو هرگز نبخشیدی، گرَ[1] آبی طفل مه رو را

 

نمی دانم چرا مردم تو را بخشنده می خوانند

پس از بُخلی که ورزیدی، سخی مردان حق جو را

 

 

 

زمین آن روز از قارون، هزاران دیوتر دیدی

نبلعیدی چرا آن مردم بد روی بدخو را؟!

 

زمین و آسمان و ماه و خورشید از چه ترسیدید؟!

کجا بودید وقتی دیوها می بستند هر سو را؟!

 

 

 



[1] . گَر : در زبان پهلوی یعنی جرعه

 

جمعه 11/9/1390 - 18:36 - 0 تشکر 395681

دخترم بر تو مگر غیر از خرابه جا نبود
گوشه ویرانه جای بلبل زهرا نبود

جان بابا خوب شد بر ما یتیمان سر زدی
هیچ‌کس در گوشه ویران به یاد ما نبود

دخترم روزی که من در خیمه بوسیدم تو را
ابر سیلی روی خورشید رخت پیدا نبود

جان بابا، هر کجا نام تو را بردم به لب
پاسخم جز کعب نی ،جز سیلی اعدا نبود

دخترم وقتی که دشمن زد تو را زینب چه گفت
عمه آیا در کنارت بود بابا ،یا نبود

جان بابا، هم مرا ،هم عمه ام را می‌زدند
ذره‌ای رحم و مروت در دل آنها نبود

دخترم وقتی عدو می‌زد تو را برگو مگر
حضرت سجاد زین‌العابدین آنجا نبود

جان بابا بود، اما دستهایش بسته بود
کس به جز زنجیر خونین، یار آن مولا نبود

دخترم آن شب که در صحرا فتادی از نفس
مادرم زهرا (س) مگر با تو در آن صحرا نبود

جان بابا من دویدم زجر هم می‌زد مرا
آن ستمگر شرمش از پیغمبر و زهرا نبود

دخترم من از فراز نی نگاهم با تو بود
تو چرا چشمت به نوک نیزه اعدا نبود

جان بابا ابر سیلی دیده‌ام را بسته بود
ورنه از تو لحظه‌ای غافل دلم بابا نبود

دخترم شورها بر شعر ?میثم? داده‌ایم
ورنه در آوای او فریاد عاشورا نبود

جان بابا دست آن افتاده را خواهم گرفت
ز آن که او جز ذاکر و مرثیه خوان ما نبود

شاعر:حاج غلامرضا سازگار (میثم)

شنبه 12/9/1390 - 11:53 - 0 تشکر 395889

خیلی قشنگ بود.
ازطرف تبیانیها ممنون.

. امام علي (ع) مي فرمايند بهره خرد پند گرفتن واحتياط است و دستاورد ناداني غفلت و فريب خوردگي. و باپاکدامنان و فرزانگان بنشين وباانان زياد گفتگو کن زيرا اگر نادان باشي تورا دانش اموزند و اگر دانا باشي بردانش تو افزوده شود. خداوند به ماتوفيق بندگي بي چون وچرابده. اللهم عجل لوليک الفرج والعافيه والنصر.

منتظر شما در انجمن زن ريحانه آفرينش . کليک کن دوست عزيز

 

شنبه 12/9/1390 - 13:24 - 0 تشکر 395906

سلام
با عرض تسلیت به ادیبان عزیز وتشکر از شاهین شاعر توانا

زبان حال عبدالله بن الحسن:


عمو رسیدم و دیدم؛ چقدر بلوا بود!
سر تصاحب ِ عمامه ی تو دعوا بود
به سختی از وسط نیزه ها گذر كردم
هزار مرتبه شكر خدا كمی جا بود!
ثواب نَحر گلویت تعارفی شده بود
سرِ زبان همه جمله ی - بفرما- بود
عمو چقدر لبِ خشكتان ترك دارد!
چه خوب می شد اگر مشك آب سقا بود
زنی خمیده عمو رد شد از لبِ گودال
نگاه كن؛ نكند مادر تو زهرا بود
برای كشتن تان تیغ و نیزه كم آمد
به دست لشگریان سنگ و چوب حتی بود!
تمام هوش و حواس سپاه كوفه و شام
به فكر جایزه ی بردن سر ما بود
بلند شو؛ كه همه سوی خیمه ها رفتند
من آمدم سوی ِ گودال، عمه تنها بود
وحید قاسمی

                          این نیز بگذرد.....
شنبه 12/9/1390 - 20:42 - 0 تشکر 396035

سلام جناب رها میگم این آقای وحید قاسمی با شما نسبتی دارند؟؟؟؟؟؟

شنبه 12/9/1390 - 22:41 - 0 تشکر 396066

سلام
ممنون از جناب شاهین شعر خیلی قشنگی بود
جناب رها بابت اشعاری که ثبت میکنید ممنون مخصوصا اولین شعر

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
شنبه 12/9/1390 - 22:53 - 0 تشکر 396078

سلام
خیلی ممنون از هر سه بزرگوار، جناب برزخ، عالیه خانوم و هانیه خانوم، عزاداریهاتون قبول باشه عزیزان.
جناب برزخ، شعری که گذاشتین فوق العاده بود، خیلی ممنون.
یا علی

يکشنبه 13/9/1390 - 0:5 - 0 تشکر 396142

samare93 گفته است :
[quote=samare93;707283;396035]سلام جناب رها میگم این آقای وحید قاسمی با شما نسبتی دارند؟؟؟؟؟؟

افتخار نسبیت با این عزیزم نصیبم نشده

برایشان توفیق آرزو می کنم

يکشنبه 13/9/1390 - 0:6 - 0 تشکر 396143

او ابر مردی ز شهر درد بود

بر صف آزاد مردان مرد بود

تشنه اما از شرف پیمانه پر

زاده آزاده بود اما نام حر

گفت با خود ای زغفلت پا به گل

ای به پیش فاطمه فردا خجل

قلب زهرا را شکستی وای تو

بر حسینش راه بستی وای تو

تا مجالی هست فکر چاره کن

دفتر جرم و گنه را پاره کن

چکمه بر گردن به صد جوش و خروش

شد شتابان نزد پیر می فروش

گفت من عبد و تو اربابی مرا

آمدم تا که دریابی مرا

با نگاه خود خدایی کن مرا

کوفی ام کرب و بلائی کن مرا

دیشب این قوم به هم پیوستند

سر عباس تو پیمان بستند

تا که گردد نیستت هستم بگیر

جان زهرا مادرت دستم بگیر

با تبسم گفت پیر می فروش

باده غیرت بگیر از من بنوش

پس تو سر بالا کن از مهمان ما

وی به چشمت سرمه عرفان ما

تو از اول حر ما بوی بیا

راه گم کردی کجا بودی بیا

توبه را ما یاد آدم داده ایم

ما برائت را به مریم داده ایم

هر خرابی پیش ما آباد شد

هر که شد شاگرد ما استاد شد

این که گردیدی به عشق ما اسیر

مادرم فرمود دستش را بگیر

گر که گردی در رکاب ما شهید

رو سفیدی رو سفیدی رو سفید

منبع : وبلاگ انصار الحسین

يکشنبه 13/9/1390 - 17:51 - 0 تشکر 396312

سلام
سپاس.سپاس.سپاس
تشکر .تشکر.تشکر
خیلی زیبا بودن

 

 

دوران خوش آن بود که با دوست به سر شد ***باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود  

 

 

 

 

 

 

يکشنبه 13/9/1390 - 22:39 - 0 تشکر 396501

شعری از یوسف رحیمی :


این روزها غم تو مرا می‌کشد حسین

شب های ماتم تو مرا می‌کشد حسین



تا آن دمی که منتقم تو نیامده ست

سرخی پرچم تو مرا می‌کشد حسین



از لحظه‌ی ورودیه تا آخرین وداع

هر شب ، محرّم تو مرا می‌کشد حسین



هنگام پر کشیدن یاران یکی یکی

اشک دمادم تو مرا می‌کشد حسین



داغ علی اصغر و عباس و اکبرت

غم‌های اعظم تو مرا می‌کشد حسین



از قتلگاه تو چه بگویم؟ حکایتِ

انگشت و خاتم تو مرا می‌کشد حسین



بر نیزه در مقابل چشمان خواهری

گیسوی درهم تو مرا می‌کشد حسین



سالار سر بریده‌ی زینب سرم فدات

هستی فاطمه! پدر و مادرم فدات

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.