بنام خدا
سلام علکیم
___________
زیارت امام حسین (ع ) و همراهى با یكى از مخالفین
یكى از مشایخ و بزرگان طایفه زیدیّه به نام اءبوسوره محمّد بن حسین تمیمى حكایت
كند:
روزى از كوفه به قصد زیارت قبر امام حسین علیه السلام حركت كردم ، وقتى وارد حرم
مطهّر شدم ، موقع نماز عشاء فرا رسید.
خواستم در نماز سوره حمد را شروع كنم كه متوجّه شدم ، جوانى خوش سیما(1)
پالتوئى پوشیده و قبل از من شروع به خواندن نماز نمود و نیز
قبل از من به پایان رسانید.
چون صبح شد، به همراه آن جوان به سمت شطّ فرات روانه شدم ، پس رو به من نمود و
اظهار داشت : مقصد تو كوفه است به همان سمت روانه شو و برو.
و من طبق دستور، از كنار شطّ فرات حركت كردم و آن جوان راه خشكى را انتخاب نمود.
وقتى جوان از من جدا شد، بسیار تاءسّف خوردم و ناراحت شدم بر این كه چرا از یكدیگر
جدا شدیم ، برگشتم تا همراه او باشم .
پس مجدّدا رو به من نمود و فرمود: همراه من بیا.
پس با یكدیگر حركت كردیم تا به قلعه مسنّات رسیدیم و در آن جا استراحت نموده ؛ و
سپس به سوى نجف روانه شدیم و چون به تپّه خندق رسیدیم ،
فرمود: اى ابوسوره !
تو در وضعیّت سختى به سر مى برى و از جهت تاءمین زندگى خانواده ات در مضیقه مى
باشى ، براى آن كه از سختى نجات یابى ، برو به سمت
منزل ابوطاهر رازى و چون به منزل او برسى ، از خانه اش در حالتى بیرون مى آید كه
دست هایش آلوده به خون گوسفند قربانى شده است .
به او بگو: جوانى با این اوصاف پیام داد كه آن كیسه دینارهائى را كه پائین تخت
خوابت پنهان و دفن كرده اى ، تحویل من بدهى .
ابوسوره گوید: هنگامى كه وارد كوفه شدم ، به سوى
منزل ابوطاهر روانه شده و او را با دست هاى خون آلود مشاهده كردم ؛ و پیام حضرت را
برایش بازگو كردم .
گفت : حتما دستور او اجراء مى گردد، چون واجب الا طاعه است و كیسه اى را آورد و
تحویل من داد.(2)
____________
(1). امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف براى فریادرسى نیازمندان و حضور
در مجامع و مكانها به شكلهاى مختلف و لباسهاى گوناگون ظاهر مى گشته است ، تا
مبادا حضرت را بشناسند همچنین در فریادرسى نسبت به عموم افراد لطف و محبّت داشته و
دارد، داستان موجود نمونه اى از آنها است . ضمنا حضرت در داستان بعد كه ادامه همین
داستان است نام صریح خود را در جواب سؤال مطرح فرموده است .
(2). الثّاقب فى المناقب : ص 596، ح 538، غیبة طوسى : ص 298، ح 254،
خرائج راوندى : ج 1، ص 470، ح 15، بحار: ج 51، ص 318، ح 41.