تبیان، دستیار زندگی

به نام او که هرچه بود و هست اوست

سلامی به گرمی دلها و  به ناز لبخند شما 

این سری صندلی داغ مهمونش همون عزیزی هست که آتیش بیار صندلی داغ های دوستان بوده...تریلی تریلی سوال میاره مهمون بنده خدا انگشتاش لق میشه دیگه آخراش

همون عزیز که امضاش اینه:

  پایان همه داستان ها شیرین است ، اگرپایان داستانت تلخ بود بدان هنوز به پایان نرسیده است...

بله

امروز روز جمعه 27 آبان ماه ما میزبان خانم raha0075 هستییییییم:))

امیدواریم با  حضورتون فضای گرم دوستانه رو دو چندان کنید 

نه میخواستم دوتارو کنار هم بزارم دیدم یه موردش سخته

کلا سخت بود براش عوض کردم...با "د" شد:)) 

غلطهای املایی عبارت زیر رو بگیر(به ازای هر اشتباه 1 ضربدر میزاریم و در صورتی که 3 تا ضربدر داشته باشین سوالای زیادتری میپرسیم...قابل توجه خانم مطلبی که از آقایون ایراد املایی میگیره)



خوارزمشاهیان اعقاب انوشتكین غرجه بودند كه او غلام بلكاطكین و او غلام سلطان ملكشاه سلجوقی بود. سلطان ملكشاه پس از بلكاطكین منصب تشت داری را به او داد و از آنجا كه مالیات خوارزم مختص تشت دار بود او نیز شهنه خوارزم شد و تا آخر عمر این مقام را داشت. پس از او پسرش قطب الدین محمد در زمان سلطان بركیارغ والی خوارزم شد و از آن زمان او را خوارزمشاه خواندند. او از سال 491 تا 523 ق/ 1098 تا 1128م خوارزمشاه بود.
پس از او پسرش اتسز به خوارزمشاهی رسید و گاه مطیع سلطان سنجر و گاه بر او عاصی بود؛ سلطان سنجر چند بار به سركوب او رفت. حتی گفته شد كه ختائیان به تحریك او به خراسان یورش برد و بعضی شهرهای آن را گرفت. او در سال 551ق/ 1156م درگذشت. پس از او ایل ارسلان (حك 551ـ557ق/ 1156ـ1163م) به حكومت رسید و به علت ضعف سلجوقیان بر همۀ خراسان و خوارزم مسلط شد.

پس از او پسر كوچكش سلطانشاه كه ولیعهد و مادرش ملكۀ ایل ارسلان بود، به سلطنت نشست اما با شورش تكش مواجه شد و از خوارزم گریخت و ده سال درگیر با برادر بود و سرانجام در سال 589 ق درگذشت.

با واژه ی " د" کلمه برای موضوعات زیر بگو:

به روی چشم

اسم:دریا

لقب:دمدمی

شغل : داروساز

حیوان:دارکوب

شهر:دامغان

کشور:دنیا "دییییییییییییییی"

وسیله ی سفر:دیزباد " اسم اسب"

از لوازم داخل کمد:دندان مصنوعی

از لباس ها:دمپایی پارچه ای "دیییییییییی"

از وسایل خانه:دمپایی

از وسایل شکار :دار

از فیلم ها: دروغ

از رنگ ها:دودی

از بچه های تبیان:دل گرفته

از اسم ستاره ها:دب اکبر

از وسایل برق کاری:دلر

فعلا اینا بود...بازم هست باشه در خدمتم

ببین رها خانم کلی سوال رو پیچوندی لای نون بربری زدی به رگ دیگه؟
حالا باشه موقع تحلیلش خدمتتون میرسیم ولی انصافا خیلی زود جواب میدین...شایدم از صدقه سری همین پیچوندناست:))

خوارزمشاهیان اعقاب انوشتكین غرجه بودند كه او غلام بلكاطكین و او غلام سلطان ملكشاه سلجوقی بود. سلطان ملكشاه پس از بلكاطكین منصب تشت داری را به او داد و از آنجا كه مالیات خوارزم مختص تشت دار بود او نیز شهنه خوارزم شد و تا آخر عمر این مقام را داشت. پس از او پسرش قطب الدین محمد در زمان سلطان بركیارغ والی خوارزم شد و از آن زمان او را خوارزمشاه خواندند. او از سال 491 تا 523 ق/ 1098 تا 1128م خوارزمشاه بود.
پس از او پسرش اتسز به خوارزمشاهی رسید و گاه مطیع سلطان سنجر و گاه بر او عاصی بود؛ سلطان سنجر چند بار به سركوب او رفت. حتی گفته شد كه ختائیان به تحریك او به خراسان یورش برد و بعضی شهرهای آن را گرفت. او در سال 551ق/ 1156م درگذشت. پس از او ایل ارسلان (حك 551ـ557ق/ 1156ـ1163م) به حكومت رسید و به علت ضعف سلجوقیان بر همۀ خراسان و خوارزم مسلط شد.

پس از او پسر كوچكش سلطانشاه كه ولیعهد و مادرش ملكۀ ایل ارسلان بود، به سلطنت نشست اما با شورش تكش مواجه شد و از خوارزم گریخت و ده سال درگیر با برادر بود و سرانجام در سال 589 ق درگذشت.

خب تموم شد
کسی سوالی نداره؟

متن از این سخت تر نبود؟ این که مال ماقبل فارسی دریه.خدا رم در نظر بگیر خوب

هههه
به سوال زیاد تر پرسیدنش می ارزید
متن رو درسته تحویلتون دادم

اجازه هست من برم ببینم بقیه از اول چی گفتند یا می خواین سوال بپرسین؟

خانم رها از کشور...دنیـــــــــــــــــــا رو برم ببینم چطوریه:))

دب اکبر که اسم ستاره نیست......... یه صورت فلکیهههههه:))

وسابل کاری چییییی؟
جااااااان؟
دلر؟
دریل دیگه؟
خدایا عمرمون به دنیا باشه چیزای جدید ببینیم:))