تبیان، دستیار زندگی

اُولئِکَ: آنان، عَلی: بر، هُدیً: هدایتند، مِن:از، رَبِهِم: پروردگارشان

و اُولئِکَ: و آنان، هُمُ: خودشان، المُفـلِحونَ: رستگارانند(5)

إنَ: همانا، اَلَذینَ: کسانی که، کَفَروا: کفر ورزیدند، سَواءٌ: یکسان است

عَلَیهِم: بر ایشان، أ: چه، أنذَرتَهُم: بترسانی ایشان را، أم:یا، لَم تُنذِرهُم: نترسانی ایشان را، لا یُومِنونَ: ایمان نمی آورند(6)

خَتَمَ: مهر زد، اللهُ: خدا، عَلی: بر، قُلوبِهِم: قلبهایشان، وَ عَلی: و بر

سَمعِهِم:شنواییشان، وَ عَلی: و بر، أبصارِهِم: دیدگانش، غِشوَةً: پرده ای است

وَ لَهُم:و برای ایشان، عَذابُ: عذابی ،عَظیم: بزرگ(است)(7)

وَ مِنَ: و از، الناس:مردم، مَن:کسانی که، یَقولُ: میگویند، آمَنا:ایمان آوردیم

بِالله: به خدا، و بِالیَومِ: و به روز، الآخَر: قیامت، وَ : در حالیکه، ما:نیستند،

هُم: ایشان، بِمُومِنینَ: از مومنین(8)

یُخادِعونَ: میخواهند فریب دهند، اللهَ: خدا را، وَ الّذینَ: و کسانی را که، آمَنوا: ایمان میآورند

وَ: در حالیکه،ما یَخدَعونَ: فریب نمیدهند، إلّا: مگر،اَنفُسَهُم: خودشان را

وَ: و، ما یَشعُرونَ: نمیفهمند(9)

فِی: در، قُلوبِهِم: قلبهایشان، مَرَضُ: مرضی است، فَزادَ: پس زیاد کرد،

هُمُ: برای ایشان، اللهُ: خدا، مَرَضاً: بیماری را،وَلَهُم: و برای ایشان

عَذابٌ: عذابی است، ألیمٌ: دردناک، بِما: به سبب آنچه، کانُوا یکذِبونَ: تکذیب میکردند(10)

*دوستان خوبم اینم با اعراب،خودم فکر میکنم بدتر شد

فقط حتما قران رو باز کنید موقع یادداشت یا سیو که اشتباه نکنید

البته من پیشنهاد میکنم حتما خودتون بنویسید که تثبیت بشه تو ذهنتون

ان شاء الله به دردتون بخوره

التماس دعا

وَ:و، إذا:هنگامی که، قیلَ: گفته شود، لَهُم: برای آنها(به آنها)، لا تُفسِدوا: فساد نکنید

فِی: در، الأرضِ:زمین، قالُوا: گویند، إنَّما: جز این نیست که، نَحنُ: ما، مُصلِحونَ:اصلاح کنندگانیم (11)

ألا: آگاه باشید، إنَّهُم: که ایشان، هُمُ: خودشان، المُفسِدونَ: فسادکننده اند،وَ: و، لکِن: اما

لا یَشعُرونَ: نمیفهمند(12)

وَ:و، إذا: هنگامی که، قیلَ: گفته شود، لَهُم: به ایشان، آمَنُوا: ایمان بیاورید، کَما: مانند انچه(کَ: مانند، ما: آنچه)، آمَنَ: ایمان آوردند، النَّاسُ: مردم، قالُوا: گویند

أ: آیا، نُومِنُ: ایمان بیاوریم، کَما: مانند انچه،آمَنَ: ایمان آوردند، السُفَهاء:بی خردان

ألا:آگاه باشید، إنَّهُم: که ایشان، هُمُ: خودشان، السُّفَهاءُ: بی خردانند، وَ لکن: و اما

لا یَعلَمُونَ: نمیدانند(13)

وَ:و، إذا: هنگامی که، لَقُوا: ملاقات کنند، الَّذینَ:کسانی را که، آمَنُوا: ایمان آوردند

قالُوا: گویند، آمَنَّا: ایمان آوردیم ما، وَ: و، إذا: هنگامی که، خَلَوا:خلوت کنند، إلی: با

شَیاطینِهِم: یاران شیطانیشان، قالُوا:گویند، إنَّا: همانا ما، مَعَکُم: با شماییم،

إنَّما: جز این نیست، نَحنُ: ما، مُستَهزِؤنَ: مسخره کنندگانیم(14)

اللهُ: خدا، یَستَهزِئُ: مسخره میکند، بِهِم: ایشان را، وَ: و، یَمُدُّهُمُ: فرصت میدهد ایشان را،

فِی:در، طُغیانِهِم: سرکشی شان، یَعمَهُونَ: سردرگم شوند(15)