تبیان، دستیار زندگی

سلام دوستان ، بر آن شدم تا با حمایت و هدایت استاد رها و با کمک سایر دوستان عزیز تایپکی رو ایجاد کنم که در آن برای آشنایی هرچه بیشتر با آرایه های ادبی گام بر داریم.

نکته:هر کسی خواست آرایه ای رو توضیح بده:

1) در آغاز متن خود نام آرایه رو بصورت وسط چین (Align center) و با رنگ قرمز بنویسه.

2) برای درک بهتر مخاطبان گرامی مثال هایی از آرایه رو بعد از توضیحات قرار بده.

مراعات نظیر (تناسب یا شبکه معنایی)

یکی از رایجترین آرایه های ادبی به شمار می آید و عبارت است از:

آوردن دو یا چند واژه در یک بیت یا عبارت که آن واژه ها باهم هماهنگی یا رابطه ای نزدیک داشته باشند.

این هماهنگی می‌تواند از نظر جنس ، نوع ، مکان ، زمان و... باشد.

مراعات نظیر یک آرایه لفظی (برونی) محسوب می شود.

مثال:

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند

تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری

بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت

برآید که ما خاک باشیم و خشت

به شهر تو شیر و نهنگ و پلنگ  /  سوار اندر آیندهر سه به جنگ

زدیوار ها خشت و از بام سنگ  /  به کوی اندرون تیغ و تیر خندگ

هرکی مثال بیشتری داشت بذاره ، کسانی هم که مثال های بیشتری می خوان بگن تا بیشتر بذارم .

شرمنده ، هر کاری کردم اون یه بیت بهم ریخته نباشه و منظم باشه نشد که نشد.
کلا من با این ادیتور پیشرفته مشکل دارم ( شکلک هم نمی تونم بزارم !!!! )

ریشه در خاک ولی شاخه در اوج فلک است
این به زیر آمده تا آن به ثریا برسد

به به - ممنون از شاهین جان
تناسب اول میان ( ریشه - خاک - شاخه ) و تناسب دوم میان ( فلک و ثریا )

جلیل جان کم پیدایی
منتظر ادامه ی دروست هستیم استاد

استاد من فکر کردم چون اینجا همه حرفه ای هستن - کسی به این مبحث توجه نمی کنه
و آشنایی با آرایه ها یه مبحث کم استقباله - ولی با حضور شما نیرو گرفتم و این مبحث رو به نحو احسن ادامه میدم
با سپاس از انرژی مـثـبـتـتـون ♥

مبالغه ، اغراق و غلو

هر سه در اصطلاح یعنی در وصف و مدح كسی زیاده روی کردن و آنچه را که وجود دارد ، بیش از آنچه هست ، جلوه دادن.

اما تفاوتهایی هم بین این سه وجود دارد که به شرح آن می پردازیم.

مبالغه : عادتا ممکن ، عقلا ممکن

اغراق : عادتا غیر ممکن ، عقلا ممکن

غلـــو : عادتا غیر ممکن ، عقلا غیر ممکن

به طور کلی اغراق از مبالغه قوی تر و غلو از هر دو قویتر است.

مثال برای مبالغه:

همی بكشتی تا در عدو نماند شجاع

همی بدادی تا در ولی نماند فقیـــــر

مثال برای اغراق:

باد اگر در من اوفتد ببرد

كه نماندست زیر جامه‌تنی

مثال برای غلو:

نُه كرسی فلك نهد اندیشه زیر پای

تا بوسه بر ركاب قزل ارسلان زند

مثال های بیشتر از این آرایه :

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران

کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران

هر شبنمی در این ره ، صد بحر آتشین است

دردا كه این معمــا شــــرح و بیـــان نـــــدارد

که گفتت برو دست رستم ببند

نبندد مرا دست ، چــــــرخ  بلند

ز ســمّ ستــوران در آن پـــهــن دشـــت

زمین شش شد و آسمان گشت هشت

شود کوه آهن چو دریای آب

اگــر بشنـود نام افـــراسیاب

فراموش نکنید که اغراق ، مناسب ترین ابزار برای آفریدن صحنه های حماسی است.

هر کس مثال بیشتری داشت بذاره ، یا اگه خواست بگه تا خودم بیشتر بذارم. (موفق باشید )

بسیار عالی بود استاد
ما فقط شاگردیم و منتظر کلام ناب شما

جناب آقای بهروز رها - من ازتون خواهش کردم که به من لقب استاد رو ندید
خیلی خیلی خیلی می خواین منت رو سرم بذارید بگید سید بزرگوار
در مقابل استادانی مثل شما ، آقا شاهین ، علی رازی عزیز و ... من فقط و فقط شاگرد هستم
اگه دوس دارید برم و دیگه ازم خبری نباشه بازم منو خجالت بدید.

در ضمن استاد رها مطمئن باش ، اگه فقط شما هم خواننده ی مطالب این مبحث باشی ، من برام کافیه و با انرژی معرفی آرایه هارو در اینجا کامل می کنم ( از ته قلب از شما سپاسگذارم )