• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن اجتماعي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
اجتماعي (بازدید: 3912)
جمعه 29/7/1390 - 15:13 -0 تشکر 377998
اخبار حوادث ایران

با سلام

در این تاپیک اخبار حوادث در ایران رو سعی میکنم بذارم. البته اگه قبلا این تاپیک وجود نداشته باشه.

 

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
جمعه 23/10/1390 - 22:11 - 0 تشکر 416596

استخدام دختران فراری برای کار در خانه فساد!

مرد قاچاقچی که با اغفال دختران فراری از خانه، به آنها آموزش خرید و فروش مواد مخدر می‌داد و گرفتار باند فساد می‌کرد، همراه همدستانش در مشهد دستگیر شد.

اوایل هفته گذشته ماموران انتظامی مشهد هنگام گشتزنی در مرکز شهر به یک خودروی پراید که در حاشیه خیابان توقف کرده و زنی جوان داخل آن نشسته بود، مشکوک و در استعلام از سامانه راهنمایی و رانندگی متوجه شدند این خودرو چند روز پیش سرقت شده است.

با مشخص شدن این موضوع، ماموران از راننده آن ـ زن جوان ـ خواستند همراهشان به مرکز پلیس بیاید اما او مقاومت می‌کرد. به این ترتیب با هماهنگی قضایی زن جوان بازداشت و در بازرسی از خودرو چند بسته کریستال کشف و ضبط شد.

اعتراف دختر فراری از خانه

زن جوان در بازجویی به پلیس گفت: چندی پیش در پی اختلاف با خانواده‌ام از یکی از شهرستان‌ها فرار کرده و به مشهد آمدم. در این شهر سرگردان خیابان‌ها بودم که با مردی آشنا شدم.

او مرا اغفال کرد و برای تامین هزینه زندگی‌ام با او همدست شدم. مرد قاچاقچی ابتدا به من آموزش رانندگی داد و سپس از من خواست در خرید و فروش مواد مخدر با او همراه شوم.

او نحوه فروش مواد مخدر را نیز به من آموزش می‌داد و اوایل همراه من به محله‌های شهر می‌آمد تا مطمئن شود می‌توانم از عهده فروش مواد مخدر (کریستال و شیشه) به خوبی برآیم. پس از مدتی در این کار ورزیده شدم.

وی گفت: تنهایی با خودروی مسروقه‌ای که در اختیارم قرار داده بود، به محله‌های مختلف شهر می‌رفتم و با اغفال جوانان به آنها مواد مخدر می‌فروختم. مرد قاچاقچی، دختران دیگری را نیز فریب داده و به دام می‌انداخت.

علاوه بر فروش مواد مخدر مجبور بودیم در خانه فسادی که راه‌اندازی کرده بود، فعالیت کنیم. هر وقت یکی از ما معتاد می‌شد، مرد قاچاقچی او را به پلیس لو می‌داد.

دستگیری سرکرده باند و 4 همدستش

در پی اظهارات متهم جوان، تحقیق برای دستگیری سرکرده باند و دیگر همدستان او ادامه یافت تا این که 2 روز پیش مخفیگاه سرکرده باند در جنوب شهر شناسایی و مرد متهم همراه 4 زن خیابانی که 2 نفر از آنها معتاد بودند، دستگیر شدند. متهمان با انتقال به مرکز پلیس، در بازجویی به همدستی با یکدیگر اعتراف کردند.

اعتراف مرد قاچاقچی

در مرحله بعدی تحقیقات سرکرده باند در اظهاراتش گفت: در بوستان‌ها و پایانه‌‌های شهر، دختران و زنان فراری از خانه را شناسایی و پس از اغفال، آنها را به خانه‌هایی که به مرکز فساد تبدیل کرده بودم، منتقل می‌کردم.

در ادامه آنها را در دام فساد گرفتار و مجبورشان می‌کردم در زمینه خرید و فروش انواع مواد مخدر به جوان‌ها فعالیت کنند. اگر آنها پول کمی از این راه به من می‌دادند، آنها را تنبیه و ساعت‌ها در خانه‌هایی که پاتوقمان بود، محبوس می‌کردم.

در صورتی که دختران جوان معتاد می‌شدند، مقدمات زندانی شدن آنها را فراهم می‌کردم و دختران دیگری را به جای آنها به کار می‌گماشتم.


منبع: جام جم

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
يکشنبه 25/10/1390 - 21:50 - 0 تشکر 417506

تجاوز وحشیانه به 7 زن کرجی

اعضای باندی كه متهم هستند هفت زن كرجی را ربوده و مورد آزار جنسی قرار داده‌اند در جلسه محاكمه جزییات آدم‌ربایی‌ها را توضیح دادند، این در حالی است كه رییس باند همچنان فراری است.

برخی از شاكیان كه در جلسه دادگاه حاضر شده‌ بودند، گفتند حاضر به اعلام رضایت نیستند و می‌خواهند متهمان مجازات شوند. زنی بهمن ماه سال 84 به ماموران پلیس كرج مراجعه كرد و مدعی شد، سه مرد او را به‌عنوان مسافر سوار ماشین كردند و بعد در مكانی خلوت مورد آزار و اذیت قرار دادند و اموالش را به سرقت بردند.

این زن در توضیح آنچه اتفاق افتاده‌ بود، گفت: «سه مرد جوان سوار ماشین بودند من هم كنار خیابان منتظر ماشین بودم.

مسیری كه می‌خواستم بروم را گفتم و راننده هم من را سوار ماشین كرد اما بعد از چند دقیقه سر از جاده‌ دیگری درآوردیم، می‌خواستم پیاده شوم خیلی ترسیده‌ بودم اما آنها جلو من را گرفتند، مورد آزار جنسی قرار دادند و به شدت هم كتكم زدند. سه مرد جوان هرچه پول و طلا داشتم از من گرفتند و بعد من را وسط بیابان رها كردند.»

در حالی‌كه بررسی ادعای این زن آغاز شده ‌بود، چند زن دیگر هم شكایت‌هایی مشابه را مطرح كردند. از آنجایی كه گفته‌های این زنان شبیه به هم بود، پلیس متوجه شد احتمالا كسانی كه به این افراد تجاوز كرده‌اند یك باند هستند، چراكه همه این زنان مشخصات پیكانی سفید رنگ را به پلیس می‌دادند كه سه مرد جوان سوار بر آن بودند.

در حالی‌كه بر تعداد شاكیان اضافه می‌شد، متهمان هنوز شناسایی نشده‌ بودند تا اینكه تعداد این شكایت‌ها به 15 فقره رسید و بعد از دو سال ماموران موفق شدند پیكان سفیدرنگی را كه شاكیان مشخصاتش را می‌دادند، شناسایی كنند.

دو نفر از سه مردی كه گفته می‌شد با استفاده از پیكان سفید‌رنگ اقدام به آدم‌ربایی كرده‌اند بازداشت شدند و تحقیقات از آنها آغاز ‌شد. دو متهم به نام‌های «امید» و «حسین» اتهامات را انكار كردند، اما سرانجام بعد از چندین جلسه بازجویی جرم‌شان را پذیرفتند اما زمانی كه ماموران از شاكیان خواستند برای شناسایی متهمان در اداره آگاهی حاضر شوند، فقط هفت نفر از آنها حاضر شدند و مابقی دیگر شكایت خود را پیگیری نكردند.

بعد از اینكه هفت نفر از قربانیان دو متهم را شناسایی كردند، آنها پذیرفتند به این زنان تعرض كرده‌اند. آنها گفتند: به همراه یكی دیگر از دوستان‌مان به نام «مهدی» زنان جوان را به‌عنوان مسافر سوار ماشین می‌كردیم و بعد به بیابان‌های اطراف كرج می‌رفتیم و آنها را مورد آزار قرار می‌دادیم. سپس پول‌ها و طلاهای این زنان را به سرقت می‌بردیم و آنها را رها می‌كردیم.

با توجه به اینكه گفته می‌شد بیشتر این تجاوزها در ابتدا توسط مهدی متهم فراری پرونده انجام شده تحقیقات برای دستگیری او ادامه یافت اما ماموران نتوانستند وی را بازداشت كنند و پرونده برای رسیدگی به اتهام دو متهم به دادگاه كیفری ‌استان تهران فرستاده شد.

امید و حسین در شعبه 79 دادگاه كیفری‌استان تهران بارها مورد بازجویی قرار گرفتند و در مورد همدست فراری آنها از دو متهم سوال شد، اما حسین و امید گفتند نمی‌دانند مهدی كجاست و احتمالا بعد از اینكه متوجه بازداشت آنها شده خود را مخفی كرده‌است.

با توجه به اینكه تلاش‌ها برای شناسایی رییس باند به جایی نرسید، روز گذشته دو متهم برای محاكمه در برابر قضات حاضر شدند. در ابتدای جلسه محاكمه سه شاكی از هفت شاكی پرونده كه در دادگاه حاضر شده ‌بودند در جایگاه ایستادند و شكایت خود را مطرح كردند.

یكی از این زنان گفت: من به‌عنوان مسافر سوار ماشین شدم، در راه متهمان من را به یك بیابان بردند. آنها به شدت مرا كتك زدند و بعد هر سه من را مورد آزار قرار دادند. اول مهدی این كار را كرد. بعد دو نفر دیگر. وقتی كه از نفس افتاده بودم و دیگر نمی‌توانستم كاری بكنم پول و مقدار زیادی طلا را كه همراهم بود را به سرقت بردند.

گفته‌های این زن و شاكی‌های دیگر در حالی بود كه سایر شاكیان هم در جلسات قبلی و در شكایت خود در بازپرسی جزییات تكان دهنده‌ای از این تجاوزات را توضیح داد‌ه‌ بودند. یكی از شاكیان گفته‌ بود، او را ساعت‌ها مورد آزار و اذیت قرار دادند و بیش از 10بار به او تعرض و جسم نیمه‌جانش را در بیابان رها كردند. وقتی نوبت به متهمان رسید، در ابتدا امید در جایگاه حاضر شد. قاضی محمدی‌كشكولی اتهامات را به امید تفهیم كرد و گفت: تو متهم به آدم‌ربایی، تعرض و سرقت اموال شاكیان هستی، قبول داری؟

متهم جواب داد: اتهام آدم‌ربایی را قبول دارم اما من به هیچ كدام از زنان تعرض نكردم. او گفت: من فقط راننده ‌بودم و حسین و مهدی تعرض و اموال شاكیان را سرقت می‌كردند البته باید بگویم از پول‌ها به من هم چیزی می‌رسید اما اتهام تعرض را قبول ندارم.

در ادامه دیگر متهم پرونده در جایگاه حاضر شد، او هم گفت: من هم فقط اتهام آدم‌ربایی را قبول دارم. به هیچ‌كدام از این زنان تعرض نكردم اما می‌دیدم كه امید و مهدی این كار را می‌كردند. من فقط در یك مورد می‌خواستم تعرض كنم كه وقتی نزدیك زن جوان رفتم، پشیمان شدم. البته اتهام سرقت را قبول دارم.

هر دو متهم در آخرین دفاع خود گفتند هرچه را كه در اداره آگاهی و در بازجویی‌ها گفته‌اند، قبول ندارند.

بعد از پایان دفاعیات متهم و وكلای مدافع آنها هیات قضات شعبه 79 برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.


منبع: شرق

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
چهارشنبه 28/10/1390 - 20:16 - 0 تشکر 418740

قتل مرد جوان به خاطر تجاوز به دختر 13 ساله

پوران، زنی كه مدعی است در دفاع از دختر 13 ساله‌اش ناخواسته مرتكب قتل پسری جوان شده است یك‌بار دیگر در دادگاه كیفری استان فارس محاكمه شد.

پوران رضایی كه ساكن ارسنجان است دو سال قبل وقتی دید پسری جوان به نام «بابك» كه مزاحم دخترش بود قصد دارد به زور داخل خانه آنها بشود سعی كرد مانع ورود او شود اما در این درگیری چاقویی در بدن پسر جوان فرورفت و او جان باخت.

پس از آن پوران به اتهام قتل عمدی محاكمه و در حالی‌كه اصرار داشت در دفاع از دخترش سارا مرتكب این كار شده است به قصاص محكوم شد اما دیوان‌عالی كشور این حكم را نقض كرد چرا كه براین عقیده بود پوران دفاع مشروع انجام داده است پس از آن پوران كه به مدت دو سال در زندان به سر برده بود آزاد و پرونده‌اش به شعبه دوم دادگاه كیفری استان فارس ارجاع شد.

این زن 45 ساله هفته گذشته پای میز محاكمه رفت و بار دیگر از خودش دفاع كرد. در ابتدای این جلسه محاكمه حجت‌الاسلام عرفانی‌پور- رییس دادگاه- طرفین را به صلح و‌سازش دعوت كرد اما اولیای دم بابك گفتند به كمتر از قصاص متهم رضایت نمی‌دهند. سپس نماینده دادستان با تشریح ماجرا خواستار صدور حكم مرگ برای پوران شد و بعد از آن وكیل اولیای دم در جایگاه قرار گرفت.

او خطاب به قضات گفت: «پوران به عمد بابك را كشته و بهترین دلیل برای اثبات آن این است كه مقتول و سارا از قبل با هم رابطه داشتند و بابك روز حادثه به دعوت دختر متهم به خانه او رفت و پس از آن از منزل خارج شد و دقایقی بعد دوباره به آنجا بازگشت تا با پوران صحبت كند و به او درباره دلیل حضور قبلی‌اش در آنجا توضیح بدهد اما این زن به جای گوش دادن به حرف‌های بابك با قساوت كارد را در سینه پسر جوان فرو كرد.

مقتول قصد برقراری رابطه نامشروع نداشت بلكه به این دلیل به آنجا رفته بود تا از سارا خواستگاری كند. بنابراین بحث دفاع مشروع صحیح نیست و من درخواست صدور حكم قصاص دارم.»

پوران سپس به دفاع از خودش پرداخت او با رد اتهام قتل عمدی ماجرا را توضیح داد و گفت: «آن روز برای خرید بیرون رفته بودم، وقتی برگشتم، دیدم بابك روی دیوار خانه است از اینكه وارد منزل نشده و اتفاقی نیفتاده است خوشحال شدم البته بعدا فهمیدم او در نبود من وارد خانه شده و با دخترم رابطه برقرار كرده است.

بابك از قبل مزاحم سارا می‌شد و ما حتی یك‌بار از او شكایت كرده اما برای حفظ آبرو موضوع را پیگیری نكرده بودیم. چند دقیقه بعد از دیدن بابك روی دیوار زنگ خانه به صدا درآمد چون آیفون ما خراب است جلوی در رفتم و آن را باز كردم، دیدم بابك به زور می‌خواهد وارد خانه شود قبل از رفتن جلو در مشغول سبزی خرد كردن بودم و چاقویی در دستم بود البته آن لحظه اصلا حواسم به چاقو نبود.

بابك سعی داشت در را هل بدهد و از آن طرف من تلاش می‌كردم مانع ورود او شوم یكدفعه نفهمیدم چطور شد كه چاقو به بدن بابك فرورفت بعد از این اتفاق بلافاصله شوهرم و اورژانس را خبر كردیم و آن پسر را به بیمارستان رساندیم اما او فوت كرد و بعد از آن تسلیم پلیس شدم.

من در زمان حادثه سعی داشتم از دختر 13 ساله‌ام دفاع كنم و به هیچ‌وجه قصد جنایت نداشتم اگر به عمد می‌خواستم بابك را بكشم به جای كارد میوه‌خوری از وسیله مطمئن‌تری استفاده می‌كردم و به جای یك ضربه، چندین ضربه به نقاط حساس بدن او می‌زدم ضمن اینكه سریع اورژانس را خبر نمی‌كردم و این جوان را به بیمارستان نمی‌رساندم و بعد از اطلاع از مرگ بابك فرار می‌كردم.»

در این هنگام قاضی دادگاه از متهم پرسید اولیای دم می‌گویند مقتول قصد خواستگاری داشته و با دعوت به خانه شما آمده بود در این‌باره چه می‌گویید. پوران پاسخ داد: «اگر كسی قصد خواستگاری دارد باید همراه بزرگترش بیاید نه به تنهایی ضمن اینكه وقتی باید بیاید كه والدین دختر حضور داشته باشند در حالی‌كه بابك در غیاب ما وارد خانه شده بود.

ضمن اینكه برای خواستگاری كردن از در وارد می‌شوند نه از بالای دیوار و خواستگاری كردن به معنی ایجاد رابطه نیست در حالی‌كه بابك در نبود من به دخترم تعرض كرده بود. او از دخترم عكس‌هایی داشت و همیشه او را تهدید می‌كرد. ما قبلا به دلیل این موضوع شكایت هم كرده بودیم.»

زن میانسال در پایان دفاعیاتش گفت: «با اینكه اتهام قتل عمدی را قبول ندارم ولی چون مصیبتی به خانواده مقتول وارد شده است، صمیمانه اظهار تاسف می‌كنم و از آنها تقاضا دارم فارغ از حكم دادگاه اعلام رضایت كنند.»

در ادامه دو وكیل مدافع پوران به دفاع از وی پرداختند و رییس دادگاه در حالی ختم جلسه را اعلام كرد كه با خواسته وكیل اولیای دم مبنی بر صدور مجدد قرار بازداشت برای پوران مخالفت كرد.


منبع: شرق

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
چهارشنبه 28/10/1390 - 20:18 - 0 تشکر 418742

کودک 9 ساله قربانی شکنجه وحشیانه پدر شد

پسربچه‌ای 9ساله که به شدت مورد شکنجه و آزار قرار گرفته بود روی تخت بیمارستان جان باخت.
دو شب قبل مردی کودک 9ساله خود را به بیمارستان رساند و مدعی شد پسرک زمین خورده و از حال رفته است.

وضعیت بد کودک باعث شد بلافاصله پرستاران و پزشکان بیمارستان باهنر کرج بالای سر کودک حاضر شوند. آنها وقتی او را مورد معاینه قرار دادند متوجه شدند جراحات این کودک بر اثر زمین خوردن یا افتادن از بلندی نیست بلکه او شکنجه شده و مورد آزار‌های شدید قرار گرفته است.

وقتی پرستاران به پرونده این کودک مراجعه کردند متوجه شدند این بچه 9 سال دارد و نامش علی است و پدرش او را به بیمارستان رسانده است بنابراین بهترین کسی که می‌توانست در مورد علی اطلاعاتی به پرستاران بدهد و بگوید چرا این کودک تا این حد آثار سوختگی و کبودی دارد، پدرش بود. از بلندگوی بیمارستان چندین بار پدر علی به پذیرش فراخوانده شد اما فایده‌ای نداشت چراکه این مرد بعد از رساندن علی به بیمارستان متواری شده ‌بود.

حالا دیگر شکی برای پرستاران باقی نمانده‌ بود که علی قربانی کودک‌آزاری شده است. جسم نیمه‌جان پسربچه بار دیگر به دقت مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد این کودک آثار کبودی‌ها و زخم‌های کهنه‌ای دارد و نشان می‌دهد او در زمان‌های مختلف مورد آزار جسمی قرار گرفته‌ است. همچنین آثار سوختگی‌های متعددی روی بدن این کودک وجود داشت.

سوختگی‌ها بیشتر روی پاهای علی مشهود بود و فاش می‌کرد این کودک با آتش سیگار شکنجه ‌شده‌ است. بعضی از این سوختگی‌ها بر اثر مرور زمان درمان شده‌ اما جای آن باقی مانده ‌بود ولی بعضی‌های دیگر هنوز تازه ‌بود و زخم و تاول داشت.

در ادامه به دستور پزشک معالج علی به بخش مراقبت‌های ویژه منتقل و دستگاه‌ها بر بدن نحیف و زخمی این کودک وصل شد و پزشک معالج دستور داد آزمایش‌های لازم برای تشخیص علت بیهوش شدن علی انجام شود اما دقایقی بعد سوت ممتد دستگاه‌ها پرستاران را به بالای سر پسربچه فراخواند. این صدا خبر می‌داد علی دیگر جان ندارد.

با این حال پرستاران و پزشکان بلافاصله‌ دستگاه شوک را بر بدن این کودک وصل کردند تا شاید بتوانند او را احیا کنند اما نتوانستند و قلب علی برای همیشه از تپش ایستاد.

زمانی که پرستاران داشتند دستگاه‌ها را از بدن علی جدا می‌کردند و جسم بی‌جان او را برای تنظیم گزارش مرگ بررسی می‌کردند متوجه شدند آثاری شبیه به تجاوز روی بدن این کودک دیده می‌شود. بنابراین در گزارش مرگ علی نوشته ‌شد احتمال دارد این کودک مورد آزار جنسی هم قرار گرفته ‌باشد.

با اعلام خبر این واقعه از سوی حراست بیمارستان، ماموران پلیس و بازپرس ویژه قتل کرج در جریان قرار گرفتند و جسد علی به دستور بازپرس به پزشکی قانونی انتقال یافت تا درصد آسیب وارده به این کودک، مدت‌زمانی که او مورد آزار قرار می‌گرفته‌ و علت اصلی مرگ تعیین شود. این درحالی است که پدر علی هم تحت تعقیب قرار گرفته‌ و تحقیقات برای بازداشت او ادامه ‌دارد.


منبع: شرق

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
چهارشنبه 28/10/1390 - 20:18 - 0 تشکر 418743

دختردانشجو قربانی رابطه نامشروع با یک جوان

خودكشی دختر جوان راز رابطه پنهانی او را با همكارش فاش كرد و این مرد به شلاق و تبعید محكوم شد..

این پرونده در پی مرگ دختری 22‌ساله به نام مونا كه دانشجوی سال آخر رشته رایانه بود، به جریان افتاد و مادر وی ابتدا همكار دخترش به نام محمود را به عنوان قاتل معرفی كرد. این زن در شكایتش گفت: «روز حادثه دخترم از خانه بیرون رفت.

نیم ساعت بعد از بازگشت به شدت بدحال شد و من سریع او را به بیمارستان رساندم، اما او فوت شد و پزشكان گفتند مونا قرص برنج مصرف كرده است. بعد از مرگ دخترم من تلفن همراه او را بررسی كردم و در آن تعداد زیادی عكس از پسری جوان كه در بنگاه معاملات املاك همكار دخترم بود، پیدا كردم. بعد از آن یكی از دوستان مونا به خانه‌مان آمد.

او نامه‌ای را با دست‌خط دخترم نشانم داد و گفت مونا از او خواسته است عكسی را كه لای یكی از كتاب‌هایش دارد، بردارد، اما من كتاب را به آن دختر ندادم و بعد از رفتن او خودم سراغ عكس رفتم و دیدم باز هم تصویری از محمود لای كتاب است.»

این زن ادامه داد: «با اینكه شوهرم فوت شده است، دخترم هیچ مشكل روحی نداشت و روابط ما بسیار خوب بود بنابراین دلیلی ندارد مونا خودكشی كرده باشد و من فكر می‌كنم شخصی كه به احتمال زیاد محمود است قرص برنج را به زور به دخترم خورانده است.»

پس از طرح این شكایت نتیجه تحقیقات پزشكی قانونی استعلام شد. در این نظریه آمده بود مونا بر اثر مسمومیت با قرص برنج جان باخته اما آثاری در بدن وی یافت شده است كه نشان می‌دهد او ساعاتی قبل از مرگ رابطه جنسی داشته ضمن اینكه كبودی‌هایی در قسمت كف و مچ پای او مشهود است و خراشیدگی‌هایی هم روی صورتش دیده می‌شود. این نظریه بر ابهام‌های مرگ دختر دانشجو افزود و باعث شد محمود به عنوان مظنون تحت بازجویی قرار بگیرد.

او اتهام قتل را تكذیب كرد و گفت: «من رابطه‌ای با مونا نداشتم و در خودكشی او هم بی‌تقصیر هستم.»در نهایت محمود به خاطر نبود مدارك از اتهام قتل عمدی تبرئه اما پرونده وی به اتهام تجاوز به عنف به متوفی و همچنین ترغیب او به خودكشی به شعبه 77 دادگاه كیفری استان تهران ارجاع داده شد.

در جلسه محاكمه‌ای كه روز گذشته در این خصوص تشكیل شد، مادر مونا اعلام كرد خواستار مجازات محمود است اما متهم باز هم خودش را بی‌گناه خواند و گفت: «مونا چون پدر نداشت، بعضی كارهایش را به من می‌گفت و من هم كمكش می‌كردم چون دلم برای او می‌سوخت آن عكس‌هایی هم كه از من در گوشی موبایل او پیدا شده، تصاویری است كه مونا خودش گرفته. او هر كجا كه می‌رفتیم از من عكس می‌گرفت، حتی یك‌بار كه به شمال رفته بودم، دنبالم آمد و در آنجا هم چند عكس از من گرفت.

من هیچ رابطه‌ای با این دختر نداشتم و در مرگ او هم بی‌تقصیر هستم.»در ادامه جلسه دادگاه وكیل متهم خطاب به قضات گفت: «طبق قانون خودكشی جرم محسوب نمی‌شود بنابراین جرمی هم تحت عنوان معاونت در خودكشی وجود ندارد بنابراین موكلم بی‌گناه است و خواستار تبرئه او هستم.»

در پایان این جلسه هیات قضات وارد شور شدند و چون مدركی كه دال بر تجاوز محمود به دختر دانشجو باشد وجود نداشت این پسر را به اتهام رابطه نامشروع به تحمل 99 ضربه شلاق و دو سال تبعید محكوم كردند.


منبع: شرق

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
چهارشنبه 28/10/1390 - 20:18 - 0 تشکر 418746

بدبینی شوهر به همسر خون به پا کرد

جنایتی هولناک، این بار در یکی از روستاهای تربت حیدریه در نیمه های شب به وقوع پیوست. قاتل ۳۳ ساله به نام «ح. م» که دارای دختربچه ای ۲ ساله است به دنبال مراسم آشتی کنان با همسرش، به منزل خود عزیمت کرد.

وی که نسبت به همسرش دچار بدبینی شده بود، نیمه شب هنگامی که همسرش در خواب عمیق بود با چاقو به وی حمله کرد.

وقتی زن جوان سراسیمه از خواب بیدار شد، در مقابل همسرش مقاومت کرد به طوری که تیغه چاقو کف دستش را شکافت. اما تلاش او بی فایده بود و مرد شکاک با ضربات چاقو او را به قتل رساند.

متهم خود را به ماموران انتظامی معرفی کرد. قاضی حسین زردادی بازپرس شعبه اول دادسرای عمومی و انقلاب تربت حیدریه ضمن تایید این خبر گفت: قاتل اعتراف کرده است که قصد کشتن دختر خردسالش را نیز به دلیل بدبینی نسبت به همسرش داشته اما از این کار منصرف شده است.


منبع: خراسان

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.