تله مرگبار یک زن برای طعمه خیابانی
زنی كه با كشاندن یك مرد به خانهاش به قصد باجگیری او را به قتل رسانده است با تایید قضات دیوانعالی كشور در یك قدمی چوبهدار قرار گرفت.
خانواده مردی به نام «امید» 19مرداد سال 84 به پلیس كرج خبر دادند او گم شدهاست و وقتی با تلفنش تماس میگیرند، جوابی نمیدهد. تحقیقات ماموران برای پیدا كردن سرنخی از امید آغاز شد و همزمان با این اتفاق ماموران باخبرشدند جسد مردی ملحفه پیچ كنار جادهای پیدا شدهاست زمانی كه خانواده امید به پزشكی قانونی رفتند به محض بیرون آمدن كشوی نگهداری اجساد، با دیدن صورت مقتول تایید كردند كه جسد متعلق به امید است. آنطور كه در گزارش پزشكی قانونی آمده این مرد با شلیك دو گلوله به سینهاش كشته شده بود.
آثار برجای مانده روی ملحفه و روی جسد از جمله آثار انگشت برداشته و تحقیقات ماموران درخصوص زندگی این مرد آغاز شد. بررسیها نشان داد، این مرد با كسی دشمنی نداشته و روز حادثه هم برای تفریح از خانه بیرون رفته بود و قصد داشته چند روزی به شمال سفر كند. تحقیقات ادامه یافت، اما سرنخی از قاتل به دست نیامد.
سه سال بعد در حالیكه پرونده قتل امید بین پروندههای راكد اداره آگاهی كرج جای گرفتهبود، زنی به نام سمانه بازداشت شد. این زن كه به جرم فحشا و سرقت دستگیر شده بود، مورد تحقیق قرار گرفت و از او انگشتنگاری شد. همچنین خانه این زن مورد بازرسی قرار گرفت و ماموران كیفپول و چند تكه از وسایل امید را در منزل سمانه پیدا كردند و مشخص شد این زن از قتل امید باخبر است.
این بار سمانه به اتهام قتل از سوی ماموران مورد بازجویی قرار گرفت. این در حالی بود كه شوهر او هم بازداشت شدهبود. سمانه دو روز بعد از آغاز بازجوییها به كشتن امید اعتراف كرد. او گفت: من با كلت به او شلیك كردم.
سمانه گفت: چند سال قبل با سعید شوهرم آشنا شدم ما با هم رابطه داشتیم و سعید به خواستگاریام آمد اما پدرم خواسته ما را قبول نكرد و گفت سعید معتاد است و نمیشود با هم ازدواج كنید. وقتی از جلب رضایت پدرم ناامید شدم با سعید فرار كردم و به عقد هم درآمدیم. ما هیچپولی نداشتیم و سعید هم معتاد بود، پول كمی را كه به دست میآورد خرج اعتیادش میكرد. امیدی هم به برگشتن به خانه نداشتم چون پدرم گفته بود من را قبول نمیكند.
وقتی دیدم چارهای نداریم، پیشنهادی را كه سعید داده بود قبول كردم. او به من گفت كه سر راه مردان بیاخلاق بایستم و آنها را به خانه بكشانم طبق نقشه قرار بود هنگام حضور ما در منزل، شوهرم سر برسد و از طعمهمان باجگیری كند.
طبق این برنامه من باید فقط این مردان را فریب میدادم و قرار نبود با كسی رابطه داشته باشم. لباسهای خاص میپوشیدم و از خانه بیرون میرفتم و در جاده میایستادم و رانندگان تنهایی را كه خودرو مدل بالا داشتند، اغفال میكردم.
برایشان دست تكان میدادم و میگفتم در جاده گیر افتادهام و آنها من را سوار میكردند به محض سوار شدن به من پیشنهاد برقراری رابطه میدادند من هم قبول میكردم سر پول به توافق میرسیدیم و بعد به سمت خانه من میرفتیم. وقتی مرد را به خانه میبردم، شوهرم از راه میرسید البته ما به طعمههای خودمان دروغ هم میگفتیم و شوهرم ادعا میكرد از آنها فیلمبرداری كرده است و اگر باج ندهند فیلم را تكثیر میكند. شوهرم برای محافظت از من و خودش كلت خریدهبود و آن را داخل یك كشو میگذاشتیم.
سمانه در مورد قتل امید گفت: روزی كه سوار ماشین امید شدم، قرار بود با هم به خانه برویم و بعد من به شوهرم خبر بدهم و او سر فرصت بیاید، اما در خانه با امید درگیر شدم او متوجه شد قصد ما اخاذی است و عصبانی شد و داد و فریاد كرد من هم از ترس اینكه همسایهها متوجه نشوند كلت را برداشتم و به او شلیك كردم. بعد بلافاصله با شوهرم تماس گرفتم و او را به خانه كشاندم بعد لباسهای امید را گشتیم و مبلغی پول پیدا كردیم. او پول زیادی همراهش بود. آنها را برداشتیم و سعید جسد را لای یك ملحفه پیچید و آن را با ماشین مقتول به كنار جاده منتقل كردیم. چون امید ما را نمیشناخت فكر نمیكردم بازداشت شویم.
در ادامه شوهر سمانه مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: من در قتل امید نقشی نداشتم و وقتی در جریان قرار گرفتم كه زنم او را كشته بود. سمانه آن روز با من تماس گرفت و گفت یكی از طعمههایش را كشته است. من فقط به او كمك كردم جسد را مخفی كنیم.
بعد از پایان بازجوییها سمانه صحنه قتل را هم بازسازی كرد و پرونده تكمیل شد. زمانی كه بازپرس قصد داشت قرار مجرمیت متهم را صادر كند سمانه را دوباره از زندان احضار كرد. او این بار اتهامش را انكار كرد و مدعی شد شوهرش دست به این قتل زده است. با این حال كیفرخواست علیه سمانه صادر و او برای محاكمه به شعبه 80 دادگاه كیفری استان تهران فرستاده شد.
در حالیكه اولیای دم امید درخواست قصاص كرده بودند سمانه در جلسه محاكمه قتل را منكر شد و گفت: وقتی من و سعید بازداشت شدیم، سعید از من خواست اتهام قتل را قبول كنم. او گفت: تو به پلیس بگو مرتكب قتل شدی من هم میگویم كه من مرتكب قتل شدم. پلیس نمیتواند تشخیص دهد قتل كار كه بوده و آنوقت هر دو ما آزاد میشویم.
سمانه گفت: من به جز سعید تكیهگاهی نداشتم به همین دلیل هم قبول كردم. فكر میكردم هر دو چند سالی زندان میمانیم و بعد آزاد میشویم. سعید من را فریب داد. او خودش قاتل است.
این در حالی بود كه سعید حرفهای زنش را انكار كرد و گفت: سمانه از مرگ میترسد و به همین دلیل من را متهم میكند. او دروغ میگوید من از این ماجرا اصلا خبر ندارم.
بعد از پایان جلسه محاكمه هیات قضات شعبه 80 سمانه را به قصاص و به خاطر سرقت به پنج سال حبس محكوم كردند. این رای مورد اعتراض متهم و وكیل مدافعش قرار گرفت و پرونده برای رسیدگی به شعبه 11 دیوانعالی كشور فرستاده شد. هرچند سمانه دوباره ادعایش را در مورد شوهرش مطرح كرد اما هیات قضات مدارك ارایهشده را كافی ندانستند و رأی قصاص و حبس سمانه مورد تایید قرار گرفت.
به این ترتیب، پرونده برای گذراندن مراحل قانونی برای اجرای حكم به شعبه اجرای احكام دادسرای جنایی كرج فرستاده شد.
منبع: شرق