ایی بد نیستم...
حال من بد نیست غم کم میخورم... کم که نه... غم کم کم می خورم...
*چند سوال می پرسم به عنوان خاطره تو صندلی داغت بمونه....
لطف میکنی .. اتفاقا منتظرت بودم
*چه چیزی بیشتر عصبانیت می کنه؟
بی احترامی و غیر منظقی بودن... حرف ناحق هم
*وقتی عصبانیت چکا رمی کنی؟
اگه بتونم فقط سکوت میکنم... ولی پیش اومده صدام بلند شده...البته سریع هم متوجه میشم.. تغییر موضع میدم... یعنی کنترل میکنم خودمو.. اون موقع ها... چندسال پیشا.. که بال فرشته ها رو شونه هام بود.. بچگیا... ذکر میگفتم که عادتم شه موقع عصبانیت بد نباشم.. ولی حالا...
*فرض کن یه حاجتی داری به نظرت اگر این حاجتت برآورده بشه دیگه بقیه مشکلات حل میشه با التماس از خدا می خوای برآورده اش کنه به ائمه متوسل میشی خیلی نذر میکنی خلاصه برآورده نمیشه؟چکا ر می کنی؟
هیچی... وقتی از خدا خواستم.. خودش میدونه کی بده کی نده.. یا اصلا بده یا نه... پذیرشش خیلی سخته ولی سعی میکنم خودمو مشغول کنم تا بپذیرم حقیقت رو.. اون آیهه که بچه ها پرسیدن مودر علاقمه.. همینو میگه.. که یه چیزی رو تو میپسندی ولی خدا نمیخواد... وبرعکس.. چیزی رو تو نمیپسندی ولی خدا میخواد...
تسلیم خدا بودن بهترین چیزه.. شاید الان نفهمم ولی بعدا که از این موقعیت خارج شم متوجه میشم این تسلیم بهترین چیز بوده
شما هم دعا کنید بپذیریم همگی
*فرض کن تو یه جزیره تنها هستی هیچ امکاناتی هم نداری فکر کتاب ولب تاپ وغیره ...رو هم از سرت بیرون کن چکار میکنی؟
یعنی یه چوبم پیدا نمیشه آتیش بزنم.... شاید روزای اول منتظر کمک بمونم.. ولی بعدش خودم دست به کار میشم.. شاید با ماسه ها بشه برا خودم اتاقکی سرپناهی بسازم.. باقیشم توکل به خدا...
آخی.. چقده اینجا کیف میده وایستی و فقط نگاه کنی آبی دریا رو .. آبی آسمون رو... چقده نماز کیف میده اینجا...
*فرض کن دوست جدیدی پیدا کردی وضع حجابش درست نیست دوست داری حجابشو رعایت کنه چطور بهش میگی که ناراحت نشه وقبول کنه؟
به نظر خودم قبل هرچیزی محبت مهمه... قبل هرچیز باهاش طرح دوستی میریزم. ولی نه صرفا بخاطر درست کردنش.. کلا بهش محبت میکنم.. وقتی که منو به عنوان دوستش بپذیره... اگه بهش تذکری بدم میدونه که فقط بخاطر خودش و صلاحشه نه چیز دیگه.. خودمم براش هدیه میخرم.. چیزایی رو که به حجابش کمک میکنه.. خودمم حجابم رو زیبا انتخاب میکنم که بدونه حجاب و اسلام چیزای زشتی نیست
*اگر مشکلی برات پیش بیاد پیش کی میری؟
منظورت غیر خدا و قرآن و ائمه است دیگه... اومم.. مامانم ... و دوستای خوبم
*با کدوم از اعضای خانواده ات راحتری؟
مادر
*فرض کن دلت خیلی گرفته دوست داری با یکی درد دل کنی اما به هر کسی میگی جواب رد بهت می دن چکار می کنی؟
خیلی سخته.... تنهایی با خدا.. قرآن...
*با کدوم یک از والدین عزیزت راحتری؟
مادر
*فرض کن یه مشکلی برات پیش میاد راه حلی براش پیدا نمی کنی کسی حاضر نیست کمکت کنه تا جایی میرسی طاقت طاق میشه؟چکار میکنی؟
ببینم.. دیوونه نشدم؟؟؟.... اولش که حتما خیلی ناراحتم.. ولی خب اگه تمام تلاشا رو بکنم و نشه.. بازم توکل میکنم به خدا و میسپارم به خدا.. خودمم زندگیمو میکنم و از فکرش میام بیرون.. بهترین راهه.. چون خیالم جَمعه که خدا هست و حواسش هست... منم بی خیااااال
*آدم صبور هستی یا نه؟
اوهوم.. هستم.. کمی... تا قسمتی ابری
*آدم قانعی هستی حاضری با حداقل امکانات تو زندگی بسازی یانه؟
آره... گاهی این قناعته باعث میشه جلوی پیشرفتای طبیعی رو هم بگیرم.. که البته مواظبم... بینابین باشه
امکانات مهم نیست.. هرچند شاید شعاری به نظر بیاد... ولی محبت خیلی چیزا رو جبران میکنه
*آرامش تو زندگی تو چی می ببینی؟
اینکه بدونم خدا و والدینم ازم راضی هستند
*اهل شوخی هستی؟
اوووه خیلی
*با کدوم یکی از ویژگیت شوخی کنن ناراحت نمیشی؟
برعکس میپرسیدی راحتتر بودا(با کدوم ناراحت میشی!).. .... منم به دل نمیگیرم.. جبران میکنم.... با هیچکدوم ناراحت نمیشم.. میگم که.. خودمم پایه ی شوخی هستم
*کدوم ویژگی اطرافیانت ناراحتت می کنه؟
در بعضی محافل غیبت... و بی توجهی به حجاب
*اگر برگردی عقب دوست داری کدوم قسمت از زندگیتو حذف کنی؟
تموم اون قسمتایی که دل هایی رو شکوندم... و اون جاهاییکه دل خودم شکست..
*دوست داری دوباره زندگی از نوشروع کنی؟
نه.. اومدیم و شروع شد و من بدتر از الان زندگی کردم.. چه خاکی بریزم تو سرم؟!
*اگر دوباره متولد بشی دوست داری همینی که هستی باشی یا نه؟
اوهوم... ولی عاقلتر... و باایمان
*راستی حساب جاده گرامی رو پر کردی که ازت سوال نمی پرسه؟
نه بابا... بنده خدا وقت نداره و الا ... دست زمان درد نکنه
البته میومد خوب بودا..
*شاد وخندان باشی
ممنونم.. خیلی خوشحال شدم دیدم سوال گذاشتی
یاعلی
*السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)