تبیان، دستیار زندگی

به نام خدای زیبایی ها

  ...»دنیا، دنیای مسابقه است؛ كاری كنید كه اگر مدالی گرفتید،‌ بتوانید آن را بفروشید«...

امام علی(ع) 

همه خبر دارین که چند وقتی قراره صندلی داغ دهکده خانم برگزار شه ولی هر دفعه یه اتفاقی می افتاد و نمیشد..اولین بار قرار بود به همراه خانم گلوبال این اتفاق بیفته که نشد

دومین بار هفته پیش که دوست ایشون متاسفانه فوت شدن و در نهایت دیروز که قرار بود صندلی داغشون تشکیل بشه که همه خسته بودیم نشد ولییییییییییییی

 

بالاخره جمعه 22 مهرماه نود صندلی داغ خانم دهکده به همراه تمام دوستان برگزار شد

خانم دهکده از شهر باران های نقره ای

دوست بسیار عزیز ما 

مدیر انجمن کتاب و کتابخوانی

بقیش رو بفرمایید تو جمع ما بخونیم:))

سوالات جناب *سیدم*

××××××××××

*به نام خدا-سلام

سلام عیلکم!

*چون من نبودم،اگه سوالم تکراریه ببخشید

می بخشیـــــــــــــــــــم!

1-دهکده خانم؟

بله

*اگه امام زمان همین الان ظهور کنند و شما هم تو صف باشید تا باهاشون بیعت کنید،میترسی یا خوشحالی ،ترست واسه چیه خوشحالیت واسه چیه؟

انشاءالله به نزدیکی ظهور آقا

خب نه خوشحالم..... معلومه که خوشحال خواهم بود... اگه منظورتون ترس از اعمال ماست که خب الان هم آقا(عج) به اعمال ما اشراف دارن.. پس الان باید ترسید.. نه اون موقع خیـــلی هم خوشحالم...

گ

سلام

1- سلطان خان سوالای محاق تکرار سوالات رها بود
:(

2- رها؟ خب کم کم دارم جواب میدم دیگه؟
:(

اصلا حالا که اینطوره من از این صندلی بلند نمیشمD:[/quote]

سلام

آخ جوووووووووووووووووووووووووووووووووووون

بلند نشو

اون وقت هر کی یه روزی وارد اینجا شد هر سوالی که داشت ازت می پرسه  اینقده حال بده ...

حال میکنیم ها ....

آخی ...

یه آن دلم برات سوخت چه قدر مظلومانه تنها ماندی خواهر ...

ای بابا

ای روزگار ...

 ما منتظریم یالا

اشکالی نداره خیلی راحت میتونی یه جواب الکی بهشون بدی

سوالات بعدی جناب *سیدم*

×××××××××××××××

2- یه جک بساز که توش سلطان وجاده دوستی وحامد باشند(حالا میخوای سه تا بسازی برای هر کدومشون یا یکی که هر سه تا باشند)

تبیان اعلام میکنه که میخواد یه سفر چندروزه کاربرا رو ببره مشهد... همه ی هزینه ها به عهده اشه.. فقط میگه که کاربرا باید فلان روز فلان ساعت جلوی یه هتلی باشن در مشهد... یعنی همه چی پای تبیان الا خرج رفت و برگشت... دهکده و ففلی و سردار و هانیه (و باقی طرفدارای دهکده هم میان)... برادران! جاده و سلطان و حامد هم هستند.... همگی میخواستن از تهران برن.... تو ایستگاه قطار تهران همو می بینند:)... سلطان اینا میبینن که دهکده و ففلی و سردار و هانیه و باقی طرفدارای دهکده فقط یه بلیط دارن(یعنی کلهم یکی دارن!!!) ولی اونا نفری یه بلیط داشتن.. سلطان از دهکده اینا میپرسن چجوری با یه بلیط میرید؟ دهکده میگه بمونید و تماشا کنید!

خلاصه وارد قطار میشن... (فرض میکنیم که واگن برادران و خواهران جداست.. و یه واگن هم برا سرویس بهداشتیه که راهرو مشترک داره.. بعدش برادران خواهران جدا میشه!)

دهکده و همراهاش میرن تو سرویس بهداشتی خواهران و در رو میبندن... چند دقیقه بعد مامور بلیط که تا اونجا هم اومد و ول کن نبود.. پشت در میگه خواهر بلیط لطفا! یکی دستشو میاره بیرون و بلیط رو میده و مامور به خیال اینکه یه نفر تو اونجاست میره! حالا سلطان اینا شاهد این قضیه بودن و کلی حال میکنن از این نقشهه... تو راه برگشت... بازم اینا همسفر بودن.. چون داشتن برمیگشتن تهران دیگه!... اونا تصمیم میگیرن نقشه دهکده اینا رو پیاده کنن... ولی بعدش متوجه میشن ایندفعه اینا  اصلا بلیط ندارن. این دفعه جاده میپرسه چطور بدون بلیط میایید؟ هانیه میگه بمونید و تماشا کنید!

بازم همون اتفاق میافته.. منتها اول سلطان اینا وارد قسمت برادران میشن و در رو میبدن.. قبل اومدن مامور، دهکده میره پشت در و صداشو تغییر میده و میگه بلیط لطفا!

3-اگه تو کتاب احکام شما مثلا نوشته دیوونه رو نباید در مسجد راه داد(مثلا میگم)(فرض کنید چنین چیزی واقعا در احکام اسلام باشه)
وبعد یه زن دیوانه بیاد داخل مسجد وتو بخوای بیرونش کنی وبیرونش هم بکنی وبعد شبش جبرئیل(ع) یا یه فرشته دیگه، بیاد تو خوابت وبگه چرا بیرونش کردی وناراحت بشن،روز بعد که اون زن دیوونه بیاد مسجد بیرونش میکنی یا میگی امام فرموده اند،پس بیرونش نمیکنم

.. آخه مگه پیامبرم جبرئیل بیاد به خوابم؟....

خب معلومه که راه نمیدم... دینم هرچی میگه همون.. میخواد زن باشه میخواد مرد.. دلسوزی هم نداریم.. ولی اگه ببینم جا نداره ییا یه جا براش تهیه میکنم یا یه چندروزی مهمونم میشه

اعتراضات raha0075 عزیزم

××××××××××××

*سلام

سلام عزیزم

*بابا مرسی دهکده جون

قربانت:)

*چند تا از سوالارو منظورم رو اشتب فهمیدی بودی که ایشاالله سر موقع میایم سراغت با اشتباهت

*آخه من به اینکه داداشات متال اند یا مجرد یا اینکه میرن دانشگاه یا مدرسه چیکار دارم؟؟؟؟

*منظور من این بود که کدوم یکی از این دو دوران رو بیشتر می پسندی

 تقصیر خودت بود دیگه.. ترتیب سوالا جوری بود که گمونیدم با اونایی!

خب الان میگم... هرکدوم یه مزایایی دارن.. ولی به نظرم متاهلی برکاتی داره که مجردی نداره

*یک جمله ای هم که ساخته بودی که خیلی توپ بود شد یک پاراگراف

توپی از خودته عزیز.... دیگه اون همه کلمه دادی میخواستی یه بند نشه؟

*چند تا مورد دیگه هم بود که میگم خدمتت عزیزم

*مرسی

*خسته نباشی

 شما هم

بــــــَــــــه اختیار داری آبجی!

دوستام عین شیر پشتمند!

در ضمن، ندانستن عیب نیست نپرسیدن عیب است... ممنون از من که عیب عمل نکردم و ممنون از شما که میپرسیدD:

دهکده خانم برای بار دوم تذکر دادما...نگی نگفتم
زودی بدو اونارو هم جوراب بده:))

سری بعدی سوالات من در راهه...رها خانم سه تا تریلیت تو کوچه دهکده هست سوالای من تو نمیان
بیا یه جا به جا بکن رد شیم:))

[quote=dehkade2010;591792;375174]

اعتراضات raha0075 عزیزم

××××××××××××

*سلام

سلام عزیزم

   علیک سلام  

*بابا مرسی دهکده جون

قربانت:)

*چند تا از سوالارو منظورم رو اشتب فهمیدی بودی که ایشاالله سر موقع میایم سراغت با اشتباهت

   خب چیکار کنم خسته بودی نفهمیدی چه نوشتم من  

*آخه من به اینکه داداشات متال اند یا مجرد یا اینکه میرن دانشگاه یا مدرسه چیکار دارم؟؟؟؟

   اینم حرفیه ها ...

تازه داره دو هزاریت میافته چه اشتباهی کردی "نگه کن قیافه ات رو ..." 

*منظور من این بود که کدوم یکی از این دو دوران رو بیشتر می پسندی

 تقصیر خودت بود دیگه.. ترتیب سوالا جوری بود که گمونیدم با اونایی!

   جون من ....

پس چرا فقط تو اینطوری فک میکنی؟؟؟

خوابت میاد عزیزم؟؟؟ 

خب الان میگم... هرکدوم یه مزایایی دارن.. ولی به نظرم متاهلی برکاتی داره که مجردی نداره

   بابا ...

ای بابا ..

بچه ها اعترافات دهکده رو ثبت کنین

خب میگفتی ... 

*یک جمله ای هم که ساخته بودی که خیلی توپ بود شد یک پاراگراف

توپی از خودته عزیز.... دیگه اون همه کلمه دادی میخواستی یه بند نشه؟

   عجبا ...

پس هنرمند نیستی اگه هنرمند بودی دقیقا یک جمله میگفتی تا دهن همه کف کنه " ترغیب نشدی بری تلاش کنی و در یک جمله خلاصش کنی؟؟؟؟" 

*چند تا مورد دیگه هم بود که میگم خدمتت عزیزم

   نترس عزیزم شما که آرومی پس جای هیچ نگرانی نیس  

*مرسی

   دییییییییییییییی  

*خسته نباشی

 شما هم

واقعا هم ...

خسته نباشم"دییی" 

سلام

آره ادامه بده تهدید کن

آفرین ..

ای بابا ...

خب بزار اول این بارا خالی بشه بعد تریلی ها که اومدن بیرون شما میتونی با خاور هات بیای تو ...

عجله نکن آقا ...

اِ ...بوق نزن ....آفرین

آرامش ... 

معلومه عین شیر زخم خورده ....

کجا هستند این شیرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چرا هیچ خبری نیس ازشون؟؟؟

آهان حالا فهمیدم ...

منظورت از دوستای عین شیرت این بود :

گروه دهی شیره ....... ........................ یک شیر پاستوریزه

دست نرنین به پاکتش ............................. سوراخ میشه میریزه "دیییییییییییییییییییییییییییییییییییییی"

هههههههه

آخی ..

واقعا هم مردم طرفدار دارن تو هم طرفدار داری دهی جون ...

کجا رفتند پس؟؟؟؟

یک ندایی بده بیان ....یکم کل کلی بحثی چیزی راه بندازن ..