سوال های سلطان اضداد گرامی
سلام و عرض ادب به همهی دوستان
سلام به روی ماهت
***************
اول از همه از همه عذر خواهی كنم كه چند وقتی نیستم چون واقعا تو صحنه ی نبرد بین وقت كم و انسان این وقت كم هست كه همیشه مغلوبه:))
عیب نداره داداش من درکت میکنم ، آخه خودمم به این درد مبتلام !!
***************
امروز رو مغتنم میشمارم و فقط و فقط به رسالتم میپردازم
رسالت من چیه؟
مگه بچه رسالتی ؟؟ !!!
پس چرا خونتون نیاورانه ؟؟؟ !!!
کلک نمیگی بچه بالاشهری که ریا نشه ؟؟ !!!
***************
جاده آزاری...آخه من و این یه جایی با هم مشكل داریم كه تو سوالات خدمتتون عرض میكنم وگرنه در سایر موارد ایشون یكی از بهترین و قدیمی ترین و صمیمی ترین دوستای من هست كه اگر قابل بودنه
وا !!!!
من و تو چه مشکلی با هم داریم ، الکی الکی داری جو رفاقت رو خراب می کنیا .
در ضمن شما عزیز مایی ، قابل بدونی ما در خدمتیم .
***************
سوال اول
چرا همش مدافع مدیریت ثبت مطالبی؟
چون من مدیر خودخوانده و البته بی حکم و حقوق روابط عمومی ثبت مطالب روزانه هستم !!
( البته یادآوری میکنم که این سمت وجود خارجی نداره و فقط یک مزاح دوستانه است )
***************
من بارها درخواست همكاری بین انجمن ها و ثبت مطالب رو دادم به هر نحوی از هر دری ولی رد كردن ایشون...تو بحثایی كه داشتیم گفتم كه این ارتباط به نفع هر دو گروهه...اصلا ثبت مطالب نصف انجمن ها هم پویایی نداره و من این اصرار مدیریت عزیز رو برای نادیده گرفتن عرایض خودم نمیدونم...
تو نمایشگاه یادته چی گفتی؟گفتی بهشون بگم قصدم همكاریه...
كلی توضیح دادم براشون ولی.......
حتی پاسخ مشاورشونم هست كه زیاد جالب نیست وگرنه میزاشتم ببینی
حتی میبینی كه همیشه كلی معترض به ثبت مطالب هست و خیلی راحت میزارن میرن و به قول آنیما فضای اونجا سرد شده دیگه...
حالا سوال من اینجاست تو چرا سنگ مدیرای ثبت مطلب رو به سینه میزنی؟:))
ها؟
نكنه خانم پری نوش تویی؟:))
اولا" تا جایی که من اطلاع دارم سرکار خانم پری نوش گرامی مدیر سامانه تبلاگ تبیان هستند
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=171670
حالا خوبه شما منو دیدی و میدونی که خانم نیستم !!
دوما" وقتی کسی حضور نداره، دیگران موظف هستند ازش دفاع کنن. این یکی از دلایلی هست که توی انجمن از مدیر گرامی ثبت مطالب دفاع میکنم . شاید باور نکنی اگه بگم توی همون ثبت مطالب چه حرف هایی به مدیر بخش زده میشه. متأسفانه ما آدم ها خیلی مواقع یک طرفه پیش قاضی میریم . همه ما توی کار و حرفه خودمون محدودیت هایی داریم و نمیتونیم از این حیطه پا رو فراتر بزاریم . مدیریت ثبت مطالب هم مثل همین موارد هست ،درست مثل مدیریت انجمن ها .
حتی خود من هم که سر کار شخصی خودم هستم ، محدودیت وظیفه دارم وحتی اگر هم بخوام کاری رو برای کسی انجام بدم ، در حیطه اختیاراتم نیست که انجام بدم.
من نمیدونم چه حرفی بین شما دو عزیز رد و بدل شده ، دلیلی هم برای بیان علنی اون نمی بینم ولی مطمئنم که مدیر ثبت مطالب دنبال طرد کردن کاربران نیستن و همه چیز با گفتگو حل میشه. ایشون پیگیر حضور همه کاربران هستند. از رفتن همشون دلگیر و از حضورشون خوشحال میشن.
چند تا مثال میزنم:
جویای احوالات کاربری بودم و از ایشون پرسیدم ، اونجا بود که فهمیدم ایشون مدت هاست در صدد برگرداندن این کاربرهستن.
کاربری میخواستن از بخش ثبت مطالب برن و مدیر تمام تلاششون رو انجام دادن که این اتفاق نیفته. ( این رو از زبان اون کاربر شنیدم)
و نمونه آخر ، آخرین مطلب ایشون هست که در ارتباط با مشکل یکی از کاربران ثبت کردن.
در ضمن من از مدیر ثبت مطالبی دفاع میکنم که هنوز و بعد از این همه سال افتخار آشنایی با ایشون رو ندارم .
این رو برای این گفتم که کسی نگه من ایشون رو میشناسم و به این دلیل طرفداری میکنم !!
***************
سوال دوم
تو كی میری خواستگاری؟
با چه لباسی؟
اگر بری موقعی كه عروس خانم چایی میاره یواشكی یه نگاه میندازی ناقلا؟ازون نگاهای هندی
((دوستان بارها پرسیدن ولی دیدم جای لطفش باقیه بازم حرست رو در بیاریم:) ))
هر وقت که قسمت شد میرم دیگه. خودت کی میری ؟ !!!
همه با چه لباسی میرن منم با همون میرم ، توقع نداری که کت و دامن تنم کنم ؟؟ !!
من که تا حالا بلد نبودم از این کارها انجام بدم ، ولی انگاری شما تجربه خواستگاری زیادی داریا !!!
ای ناقلا ، فیلم هندی هم نگاه میکنی ؟؟؟ !!!!!!!!!!
زنگ بزنم بچه های ... بیان بگیرنت ؟؟؟
***************
سوال سوم
از اونجا كه به صداقت شهرهی شهری بگو با مدیر انجمن طنز چیكار كردی؟
بگو تو كدوم بیابون انداختیش؟
شاید الان هنوزم زنده باشه شاید روحش با روح یه دختر در ارتباطه(اشاره به فیلم 5 كیلو گرم تا بهشت)
ای بابا ، من هی میگم کاری نکردم هی شما باز این سوال رو میپرسین ؟؟
من فقط یک کم چیز خورشون کردم ، همین . فقط در حد ادویه بود ، به جان خودت زیاده روی نکردم !!
ولی خوب تقصیر من چیه که ایشون طاقت نیاوردن !!
***************
بازم سوال هست ولی یادم نیست:))هستیم خدمتتون:))
هنوز صندلی داغ پا بر جاست...یه سری ذغال آوردم میگن فقط به درد تو راهی میخوره خوب آتیش میگیره...
چه ربطی داشت؟
خوب جاده تو راهه دیگه...جاده همون راهه دیگه...
قربان دستت ، خدمت از ماست .
یعنی همیشه خدمت از آقایونه ، خانم ها رو که نمیبرن خدمت !!
په ن په ، یه پایش رو کندم الان دیگه پابرجا نیست !!
به به !!
چشمم روشن اهل ذغال هم که هستی .
وای وای !!
مدیریت سیتم انجمن ها کجاست که این اعترافات مدیر انجمن صندلی داغ رو بشنوه ؟؟؟ !!!!!!