بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیك یا بقیة الله الاعظم
خمینی روحت شاد
خمینی عزیز، این روزها و این سال ها چقدر جای تو خالی است! فرزندان آزاده ات وقتی قدم بر خاک میهن می گذارند قبل از هر چیز سراغ تو را می گیرند: «بابای ما کو؟» رنج اسارت نه، غم محرومیت دیدار تو پشت آنها را خم کرده است و این غبار اندوه، از هجر توست که روی همه شادی های آنها نشسته است و پس سال ها هنوز رنگ رخشان پریده و کمرشان خمیده است. خمینی، روحت شاد.
سخنی با شهید
آری برادر شهیدم، من نیز چون تو رجعت کردم؛ اما به حال تو غبطه می خورم؛ زیرا دوست داشتم رجعتم چون تو با این پیام خدا استقبال شود که یا ایتها النفس المطمئنه... دوست داشتم هنگام رجعت، ملائک به استقبالم بیایند؛ دوست داشتم اولیای خدا به من خوشآمد بگویند؛ دوست داشتم چون تو قطرات خونم زایل کننده گناهانم باشد؛ تو به محبوب رسیدی و من اینک در راهم تا شاید با ادامه راه تو به او برسم. ان شاء اللّه.
سنگ صبور اهل دل
آزادگان، صبورتر از سنگ صبور و راضی ترین کسان به قضای الهی بودند. سینه هایی فراخ تر از اقیانوس داشتند و جمعی مخلص، مقاوم، اهل ایثار و فداکاری و صاحب دل هایی خسته بودند که از همه جا و همه کس بریده و به خدا پیوسته بودند. آزاده نامیده شدند چون از قید نفس و نفسانیات رهایی پیدا کرده بودند.
کلام قدسی
امام صابران فرمود: «اگر روزی اسرا برگشتند و من در میان شما نبودم، سلام مرا به آنها برسانید و بگویید خمینی در فکرتان بود». آری ای از سفر برگشتگان، آن پیر فرزانه و اسطوره مبارزه با دژخیمان، پیوسته غم هجران فرزندانش را بر دوش می کشید و چشم به راه شما بود تا سلامی عاشقانه نثارتان کند.
اللهم عجل لولیك الفرج