تبیان، دستیار زندگی

دقیقا این احساس حقارت که طیبه گفتن
به نظر من بازم من نظر خودمو میگم چون یکم این بحث احساسیه طیبه جون اگه اشتباه بود خودتون اصلاح کنین
اصولا دخترو میبینن وتقریبا با روحیات دختر آشنا میشن بعد اقدام میکنن به خواستگاری و طی فرایند خواستگاری بعد ازمعرفی خانواده ها به هم باید فرصتی باشه که خانواده دختر هم به این شناخت برسن و طبق حرفای یاس کبود عزیزنباید به همین زودی منتظر جواب مثبت باشن ولی متاصفانه اینجوری نیست....
حالا اگه یکم قضیه عوض شه فرض کنین خود پسر اقدام به خواستگاری کنه واجازه بده به دختر که باویژگی های شخصیتیش آشنا بشه ووقت اقدام به خواستگاری بنا به اتفاقی این فرایند قطع بشه اونوقت به نظر من دختر احساس حقارت میکنه یا برعکس فرایند خواستگاری برگذار بشه وخانواده دختر بنا به دلیلی رضایت نداشته باشن...
به نطر من چون ازدواج همون تشکیل خانواده هست پس از همون ابتدا باید بانطارت خانواده ها باشه اما با خلوص نیت ورعایت همه مقدمات چون هرجای این فرآیند با خودخواهی پیش بره یک طرف احساس حقارت میکنه وعواقب بدی به دنبال داره
البته اینا نظرای منه

با سلام
ممنون از ایجاد این تاپیک
به نظرم مواد لازم برای خواستگاری عبارت است از:
گل چند شاخه به میزان لازم
چای کیسه ای برای خانواده عروس به تعداد لازم
خجالت در جلسه اول به تعداد لازم
ابتدا گل را از گل فروشی میخریم سپس همراه خانواده به خواستگاری دختر میروم. اولین کاری که باید انجام داد زدن زنگ خونه دختر هستش.
در اینجا دختر هول میکنه(دختراهای 30 سال قبل نه الان) D: و سریع میپره تو آشپزخونه تا زمانی که مادرش بگه چایی بیار دخترم.
اینجاست که دختر وارد میشود و چایی رو روی پای مادرشوهر و داماد میریزد.
این جلسه اول خواستگاری بود.
دو طرف فقط همو نگاه میکنند و حرف از مهریه و چیزهای دیگر نیست. بیشتر از آب و هوا صحبت میشود. D:
جلسه دوم خواستگاری در آینده انشالله

به نظر من متاسفانه عده قلیلی از دختر ها اصلا بدون اینکه قصد ازدواج داشته باشن به خواستگارهاشون میگن که

بیان تا با این روش به همه نشون بدن که چقدر خواستگاراشون زیاد هست

به نظر من خواستگار بیچاره این وسط فقط وسیله ای هست برای تفاخر!

سلام
من که دوست پس از تایید ایمانش (یا از طرف معرف یا اگه آشنا است که خب دیگه مشخصه) اگه چهره اش رو ندیده ام،یه جوری ببینم،(البته خودش متوجه نشه واصلا ندونه،تا اگه راضی نبودم،تو روحیه اش تاثیر بد نذاره،بعدش اگه ok بود ،ازطریق یه واسطه نظرش رو بدونم،حالا اگه شد بازم از طریق همون واسطه یا درحضورش یا به هر حال به یه شکلی کمی از عقائدش رو بدونم(البته منظورم دوستی و...نیست،ولی دوست دارم قبل خواستگاری نظرش رو بدونم)(که اگه متضادیم،نریم ضایع شیم)بعدش اگه همه چیز خوب بود وعروس خانم هم راضی،میرم خواستگاری
حالا شاید بگید این چه ربطی با شان داشت،به نظرم اینطوری یه جورایی شان طرف هم حفظ میشه،البته توضیحش دیگه طولانی میشه که بماند

به نام خدا - سلام
یه دوست با خدا دارم(متاهل است) ،این میخواست برای بنده هم اقدام کنه،روشش این بود
میومد دختر وپسری رو که تشخیص میداد خوبند وبه درد هم میخورند به هم معرفی میکرد،وتو خونه خودش هر دو تاشون رو دعوت میکرد،تا با هم حرفهاشون رو بزنند،اگه هم رو وعقائد یکدیگر رو ،پسندیدند،اونوقت پسر پا پیش میذاشت ومیرفت خواستگاری
البته این به نظرم یه ایراد داره،چون دختر وپسر به قصد آشنایی هم رو میبینند،ممکنه دختر یا پسر در آن جلسه مثلا ازقیافه دیگری خوشش نیاید،درحالی که در دیگر موارد واقعا همخوانی داشته باشند،اینکه پسر یا دختر به خاطر چهره کنار بکشد،به نظرم به هر دو ضربه میزند،اما اگر قبلش هم را نه به قصد آشناییببینند ،مثلا یا عکس هم را،یا یواشکی در خیابان یا محل کار و.. هم را ببینند،آنوقت واسطه،قرارآشنایی را بگذارد ،به نظرم خیلی بهتر است،چون دو طرف در این حالت تایید اولیه را داده اند،وهم را پسندیده اند ومیماند عقائدشان،

سلام
چه بحث جالبی مطرح كردید ممنون
من با دوستانی كه معتقدند قبل از خواستگاری از یه طریقی باید چهره دو طرف مورد پسند واقع بشه رو قبول دارم كه بعد از خواستگاری بخاطر نپسندیدن چهره توهینی بوجود نیاد(خب دختر یا پسر بهشون برمیخوره طرف مقابل بگه از قیافش خوشم نیومد(:
در مورد شرایط هم به قول طیبه جان میشه تلفنی خیلی از چیزها رو پرسید تا بیخودی دو طرف توی دردسر نیوفتن
و دیگه اینكه خیلی بده توی این جور مراسمها كلاس گذاشتن(مثلا طرف شما ره گرفته كلی طولش میده تا زنگ بزنه خب یه زنگ زدن كه استخاره گرفتن نداره!
بعد از خواستگاری هم برای جلوگیری از هول كردن خانواده عروس توسط خانواده داماد میشه بعد از مهلت گرفتن و تحقیق كردن خانواده عروس به خواستگار بگن كه ما بیشتر باید رفت و آمد كنیم تا شناخت پیدا كنیم البته زیر نظر خانواده
یه جا خوندم كه شما اگه یه لباس بخواهید بخرید 10 بار میرید بازار پس چطور با یكی دو جلسه برای همه ی عمرتون میخوایید تصمیم بگیرید!
ببخشید طولانی شد

سلام

بله متاسفانه دخترایی هستن که الکی خواستگار راه میدن نمیدونم اونا چه فکری می کنن و چه حوصله ای داره که کسی بیاد خونشون و بهش نگاه کنن و برن .

ولی خوب به قول طیبه عزیز اینجوریم نیست که بخوان افتخار کنن و بشمارن اونهایی هم که زنگ میزنن و راهشون نمیدیم خوب اونام خواستگار بودن دیگه فقط توی خونه نیومدن  

سلام
راستش اونایی که می گن پسرمون و نمیاریم که اصلا خوب نیست و ما اصلا همون اول که اینجوری می گن در کل می گیم نه چون من از اینجور آدما اصلا خوشم نمیاد.
ولی اینکه برین پسر و ببینن و باهاشون صحبت کنن هم پدر عروس خوب میفهمه پسر چجوریه و هم از لحاظ قیافه و تیپ متوجه میشن که بهمون می خورن یا نه اینجوری خیلی خوبه دیگم نیاز نیست کسی را خونت راه بدی که اصلا نمیتونی تحملش کنی.
البته این در مورد خواستگارهاییه که اصلا پسر و ندیدم و کاملا غریبه هستن.

نه آخه در و همسایه که ندیدن...باید با گل بیان....موقع تعارفم اونقدر بلند میگن خیلی خوشم اومدین....بفرمایین و اینا تا از در و همسایه یکی توجه اش جلب بشه و بعدا واسه همه تعریف کنه