[quote=nasimesahri;331665;348466] جناب وحید میلادی : تاریخ پر است از مواردی که مشکلات حکومتی وقضایی همین خلفای غاصب توسط حضرت امیر حل شده بزرگترین شاهد آن اقرار هفتاد باره دومی مبنی بر لولا علی لهلک عمر است حضرت امیرعلیه السلام در زمانهای وفرصتهای مختلف غصب حکومت را یاد آوری می کردند اما همیشه حفظ منافع جامعه اسلامی آنروز برای شان در اولویت اول بود. مظلومیت مولی علیه السلام در نداشتن یار درست است ولی سکوت ایشان در برابر مضروب شدن وشهادت زهرای مرضیه سلام الله علیها چه توجیهی دارد یعنی فاتح خیبر برای دفاع از خانواده خویش نیاز به یاور داشتند ؟!!! که در برابر آن سکوت کردند ؟؟؟ یعنی اگر علی علیه السلام مامور به سکونت نبود کسی از اراذل مدینه جرات نزدیک شدن به ایشان را داشت چه رسد به آتش زدن درمنزل ایشان ودست بسته بردن ایشان تا مسجد ؟؟؟؟
بله اگر علی ع نبود عمر هلاک میشد....ولی این به این معنا نیست که رفیق گرمابه و گلستان هم بودن...عمر شخصی نادان بود...میگن تو یه قضیهای میخواست یه زن مجنون و باردار زناکار رو سنگسار کنه که مولا علی ع اومدن و متوجه اش کردن که اینکار درست نیست
از این دست کمکها کردن و همه اینها هم به خاطر اینکه چون امام بودن نمی تونستن در مقابل بی عدالتی ها سکوت کنن ...باید به مردم کمک میکردن
اما در مورد شهادت زهرا س ...خود مولا علی ع جواب این جور سوالات اهانت امیز امثال شما رو دادن....به قبر رسول خدا ص نزدیک شدن و فرمودن:
برادر! پس از درگذشت تو، این گروه مرا ناتوان شمردند و نزدیك بود كه مرا بكشند
منبع:الامامة و السیاسة، ج 1، ص 12
مولا علی ع مگه زبونم لال بی غیرت بودن که سکوت کنن؟.....ایشون دفاع کردن شما خبر ندارین چرا تهمت میزنین؟
وقتی عمر دستور داد و آتش را آوردند کنار خانه حضرت– حضرت فاطمه سلام الله علیها در بین درو دیوار قرار گرفت ،حضرت فاطمه ناله کرد و پدرش را صدا کرد و عمر شمشیر را کشید و به پهلوی فاطمه زد. امیر المومنین علیه السلام از اتاق در امد و کمربند عمر را گرفت و بلند کرد و بر زمین کوبید و گردن و دماغ عمر را محکم کوبید و تصمیم گرفت تا او را بکشد اما وقتی یادش آمد که پیامبر اکرم وصیت کرده بود بر اینکه دست به عمل نظامی و خشونت نزنند برگشت گفت:عمر ای فرزند صحاک ! قسم به خدایی که پیامبر اکرم را گرامی داشته !اگر وصیت پیامبر اکرم نبود می دانستی که تو توانایی ورود به منزل من را نداشتی
منبع:کتاب سلیم بن قیس ص586
مولا علی میخواستن عمر رو بکشن ولی یاد وصیت رسول خدا ص افتادن که فرمود:
ای علی تو کاری انجام ندهی اگر مردم بعد از من بر تو گستاخی نموده و حقت را غصب کرده و بر تو پیشی گرفتند و طاغوتشان را به سوی تو فرستادند که از تو بیعت ستانند آنگاه یقه ی لباس تو را می گیرند و می شکند همچون وقتی که شتری را می کشند و تو در این حالت مذمت و ملامت می شوی و غمگین و محزون خواهی شد
ای علی اگر یاری نداشتی با آنها جنگ مکن
منبع:بحارالانوارج22-ص493
مولا علی ع اونجا درایت به خرج دادن چون اگه جنگی شکل میگرفت ممکن بود خاندان رسول خدا ص از بین بره....فرمودن:
در برابر ظلم هایی که بعد از پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله در حق من کردند به اطرافم نگاه کردم و دیدم نه یاری دارم نه کسی که از من حمایت کند جز خانواده ام و مایل نبودم که جان آنها را به خطر بیاندازم چون نسل پیامبر برای همیشه قطع می شد .چشمم رابه هم نهادم و استخوان در گلو کردم جام تلخ را جرعه جرعه نوشیدم و صبر کردم بر خشم خود بر امری که تلخ تر از زهر و دردناک تر از شمشیر بر قلب بود
منبع:خطبه 217نهج البلاغه و همچنین شرح نهج البلاغه ای ابی الحدید معتزلی