تبیان، دستیار زندگی

سلام

خدمت تمامی کاربران گرامی اعلام میکنیم که در سال جدید بنا بر این هست که هر انجمنی طرحی ویژه داشته باشه که اون طرح ویژه رو بامشارکت کاربران انجام بده.

طرحی که در ادامه معرفی میشه طرح پیشنهادی کادر مدیریتی انجمن دانش و فن آوری هست که پس از بررسی تایید شده و برای ایام عید ارائه میشه.

امیدواریم که با مشارکت کاربران گرامی این انجمن به اهداف بسیار عالی خودش برسه.

طرح پیشنهادی انجمن دانش وفناوری 

  نوع طرح:               مقاله

عملكرد:            

ایجاد فعالیت بین انجمنهای دانش و فناوری، ادبیات و فیلم و سینما.           

نوعی فعالیت بین انجمنی به حساب خواهدآمد كه‌قادر به آماده سازی كاربران برای فعالیتهای            

بین رشته ای كه هم اكنون در دنیای علم بسیار كاربرد دارد می باشد. 

هدف :

• آشنایی كاربران با :

üمكانیزم بیماری سرطان و نوع مقابله باآن

üكاربرد فناوری های مختلف در پزشكی 

• ارتقای خلاقیت ذهنی كاربران

·         و اصلی ترین هدف اینكه شاید دربین این مقاله طرحی ارائه گردد كه بعدها جزو یكی از روش های درمان این بیماری به حساب آید. 

موضوع: "سرگذشت یك سلول سرطانی در بدن بهزاد در سال 1414"

سلام

ممنون از شما دوست قرآنیم...منتظر بقبیه دوستان هم هستیم...

البته با مدیرعزیز این انجمن قبلا هماهنگی ها صورت گرفته وگرنه این همه راحت برای خودم مدیر بازی درنمیاوردم 0(هه هه هه)

یا علی

بانام و یاد او كه هرچه هست از اوست. . .

سلام

ممنون از همكاری همه‌ی دوستان.

جناب مكلارن به خوبی تمام نكاتی كه بنده می خواستم الان خدمتتون بگم رو گفتند.

از طرفی برای راهنمایی بیشتر جهت شركت در طرح، شما خوبان رو به دیدن نكاتی كه در تاپیك "پیشنهادات و انتقادات و نظرات" در این باره نوشته شده جلب می كنم.

امید وارم حضور شما خوبان بیشتر از قبل باشه.

خُب ادامه‌ی داستان؛

دكتر صادقی در طول شب به فكر بهزاد و بیماری‌اش بود.

(بر می گردیم به اتاق بهزاد)

بهزاد با استرسی عجیب از خواب بلند می شود، در حالتی كه انگار فردا امتحان دارد كتابها را از روی میز برداشته و شروع به خواندن می كند.صفحه ای را كه خودكار بین آن بود باز می كند و ادامه می دهد:

شایع‌ترین اشکال سرطان پوست عبارتند از:

1 ـ سرطان سلولهای بنیانی یا پایه

2ـ سرطان سلولهای فلسی

3ـ سرطان سلولهای ملانوسیست ( ملانوما)

سریع خودكار را برداشته و روی كاغذ سفیدی كه برای نوشتن سوالات خود آماده كرده بود می نویسد،

سلولهای بنیانی_ سلولهای فلسی و سلولهای ملانوسیست یعنی چه؟

در این هنگام احساس عجیبی به او دست داد.هر چه فكر می كرد یادش نمی آمد كه اسم ملانوسیست را كجا دیده یا شنیده؟! توجهی نكرد و تیتر بعدی را خواند.

علل ایجاد سرطان پوست چیست؟

اصلی ترین عامل شناخته شده در بروز سرطان پوست، تماس های مكرر با اشعه ماورای بنفش و در معرض تابش نور شدید آفتاب قرار گرفتن بدن در طی سال های طولانی است.افراد با پوست روشن به علت فقدان مقادیر كافی ملانین كه رنگدانه پوست است و در مقابل نور خورشید به صورت یك صافی عمل می كند، مستعد ابتلا به صدمات پوستی ناشی از تابش آفتاب می باشند. هرچه پوست تیره تر باشد، میزان ملانین آن بیشتر است. در سیاهپوستان به علت وجود مقادیر كافی ملانین ، سرطان پوست نادر است. از طرف دیگر افراد آلبینو(زال) كه در پوست خود فاقد ملانین هستند و مخافظی در برابر اشعه ماورای بنفش نور خورشید ندارند، بسیار مستعد ابتلا به سرطان پوست می باشند. كسانی كه به علل شغلی یا فعالیت ورزشی در معرض نور آفتاب شدید قرار می گیرند، باید از كرم های محافظ آفتاب و در صورت امكان از كلاه و دستكش های بلند استفاده نمایند. سایر عوامل مستعد كننده سرطان پوست كه كمتر شایع است معمولاً در تماس طولانی مدت با ذغال ، قطران، آرسنیك، روغن پارافین و رادیوم ایجاد می شود.

به نام خدا

سلام

هرچند تا پایان ادامه نداشت ولی تا همینجاشم خیلی خوب پیش رفت.

خوشم اومد.

سلام

چراشماهم مطلبی به این داستان اضافه نمی كنید؟!قطعابهتر تتر تر می شه

پیشنهاد می دم با تلاشی دوباره این مبحث دنبال بشه تا به نتیجه مناسب برسه.
بسم الله . . .

سلام
به امید خدا قصد دارم باهمکاری شماخوبان یک تکونی به این میحث بدم. حیفم میاد همین طوری بمونه:)
ادامه داستان»
(یك دفعه یاد صحبت مربی تیمش افتاد كه به او همیشه گوشزد می كرد از كرم های ضد آفتاب روی ساق پاهایش استفاده كند و یا جوراب بلند بپوشد. . .)
برگه ای میزنه ادامه مطلب رو دنبال میکنه.هنوز اولین حرف از صفحه جدید رو نخونده بود که یک مرتبه درد عجیبی پای سمت راستش رو فرامیگیره تا حدی که نا خود آگاه کتاب از دستش به زمین می افته.
احساس عجیبی داشت انگار پاش مال خودش نیود یک سبکی همراه با درد عجیب!
پرستار رو صدا میزنه و پرستار بایک مسکن اون رو آروم می کنه.

[می ریم به اتاق دکتر، دکتر درحال صحبت تلفنی با پدر بهزاد]
دکتر صادقی از سویی می خواست واقعیت را پینهان نکند و از سویی نمی خواست بهنام را دلسرد کند. دوراهی عجیبی بود.با آرامشی گفت:« بهنام جان، سرطان پوستی که پسرت دچار آن شده هم نوع خفیف دارد و هم نوع شدید.در نوع خفیف اگر زود تشخیص داده شود درمان آن 100درصد است. پس نگران نباش وانشاا... سرطان پوست پسرت از نوع خفیف باشد.» بعد از صحبت های طولانی هنگامی که تلفن تمام شد، دکتر صادقی به این فکر می کرد که چطور به بهنام بفهماند که ای کاش زودتر بهزاد را به بیمارستان آورده بود!
دکتر صادقی به این فکر می کنه که چطور می شه برای یک بیماری درمانی نباشه.درمانهای موجود هم خیلی پاسخ رضایت بخشی نداره.به فکر یک تحول در درمان این بیماری ه. همون لحظه به خودش قول می ده تحقیقاتش رو درباره این بیماری بیشتر و بیشتر کنه. به فکر دوستش در خارج از ایران می افته.دکتر رضایت فردی ه که سال هاست در کشور آلمان مشغول به تحقیق و پژوهش بر روی سرطانهای پوست ه. به این فکر می افته که باهاش مشورتی داشته باشه.
[اتاق بهزاد]
بهزاد دوباره کتاب ها رو دور خودش می ریزه و شروع به خوندن می کنه.
خودکارش رو از بین صفحات کتاب پیدا میکنه و از همون جا به خوندن ادامه می ده.
سرطان پوست . . .