تبیان، دستیار زندگی

دوران قبل از دانشگاه = حسرت قبول شدن در دانشگاه = صعود کنکور = گذرگاه کاماندارا دوران دانشجویی = سالهای دور از خانه   خوابگاه دانشجویی = آپارتمان شماره ?? بی نصیبان از خوابگاه = اجاره نشین ها امتحان ریاضی = کشتار بیوجرسی امتحان میان ترم = زنگ خطر امتحان پایان ترم = آوار لیست نمرات دانشجویی = دیدنیها نمره امتحان = پرنده کوچک خوشبختی مسئولین دانشگاه = گرگها استادان = این گروه خشن اشپزخانه = خانه عنکبوت رستوران دانشگاه = پایگاه جهنمی پاسخ مسئولین = شاید وقتی دیگر دانشجوی ا خراجی = مردی که به زانو در امد دانشجوی فارغ التحصیل = دیوانه از قفس پرید دانشجوی سال اولی = هالوی خوش شانس واحد گرفتن = جدال بر سر هیچ مدرک گرفتن = پرواز بر فراز آشیانه فاخته پاس کردن واحدها = آرزوهای بزرگ مرگ استادها = جلادها هم میمیرند محوطه چمن دانشگاه =حریم مهرورزی استاد راهنما = مرد نامرئی کمک هزینه = بر باد رفته درخواست دانشجویان = بگذار زندگی کنم دانشجوی دانشگاه صنعتی = بینوایان برخورد استادان = زن بابا اتاق رئیس دانشگاه = کلبه وحشت شب امتحان = امشب اشکی میریزم تقلب در امتحان = راز بقا یادگیری = قله قاف دانشجوی معترض = پسر شجاع دکتر بهداری = گله بان تربیت بدنی? = راکی تربیت بدنی? = راکی خاطرات استادها = اعترافات یک خلافکار انصراف = فرار از کولاک تصییح ورقه امتحان = انتقام نمره گرفتن از استاد = دوئل مرگ شاگرد اول = مرد ?مبلیون دلاری آرزوی دانشجویان = زلزله بزرگ هیئت علمی = سامورا یی ها رئیس دانشگاه = دیکتاتور بزرگ رفتن به خوابگاه دختران = عبور از میدان مین رئیس اموزش = هزاردستان معاون اموزش = دزد دریایی برخورد مسئولین = کمیسر متهم میکند از دانشگاه تا خوابگاه = از کرخه تا راین

سلام به به لوبيا جان ه خاطراتي داري شما .... خاکي بودن يه چيزه ام بهداشت هم يک چيزه ديگس مثلا من هردوشم يعني هم خاکي هم بهداشتي " نه از اونايي که تيتيش مامانيند و سوسولن " ولي مثل اينکه به شما ذخيلي خوش گذشته بيدها !! از اين به بعد همچين جاهايي مي رين يه ندايي بدين ما نزديکيم خودمون رو مي رسونيم

بنام خدا سلام دوست گرامي vahidmiladi شما گفتيد: من دوبار شرکت کردم يعني با آزاد ميشه چهار بار....نگفتيد هر سالي دو بار آزمون داديد....من مي خواستم ياد آوري کنم همين ....سوتي گرفتن کار جناب برزخه..... horinaz فعلا جايي رو ياد نيست اگر جايي خوش گذشت حتما بهتون ميگم....... دوست گرامي shore75 شما اگر صبر کنيد چند سال ديگه تانوبتون بشه خود کنکور حذف ميشه ....راه براي ورود به دانشگاه براي هميشه به روي مبارکتون باز ميشه ...ديگه لازم نيست تو گرما کنکور بدين ..راحت بدون کنکور ميريد دانشگاه از اين با حال تر ديگه چي مي خوان؟ جناب برزخ ممنون از لطفتون...شما بيا شرکت کن .....ما هم خيلي خوشحاليم که در خدمت بزرگواري چون شما هستيم................................... دوست گرامي haniehz نه من اشتباه نرفتم چون ما خودمون هم خيلي تعجب کرده ايم فکر نمي کرديم که تو آزمون دکتري اينقدر به ما خوش بگذره.... جنا ب لوبيا سلام ... حالا شما چهل پنجاه سال پيش کنکور داديد اسم من براي چي ميگيد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ......... من که جديدا کنکور دادم..... تازه من کنکورهامو بهار مي دادم.... در ضمن ما که هر آزموني شرکت کرده ايم با احترام از ما پذيرايي کرده اند.... شما رو نيمدونم در ضمن آزمون دکتري کلاسش خيلي بالاتر از اين حرفهاست ديگه لازم نيست که با خودت چاي ونمدونم کلمن ببري مگه مي خواي بري مسافرت يا به قول خودت پيک نيک .....اونجا ازت حسابي پذيرايي مي کنند با احترام خيلي زياد به استقبالت مي آن وبا گرمي بدرقه ات مي کنند ....ديگه..... ياس عزيز اين آزمون ها که در مقابل ازمون هاي زندگي چيزي نيست مهم اينکه تو ازمونها ي زندگيت هميشه نمره قبولي بگيري براي شما و دوستان گرامي آرزوي قبولي تو همه آزمونهاي زندگي رو دارم .... السلام عليک يا عبدالله الحسين(ع)

سلام سالي كه من كنكور دادم هيچي نخوندم،هر چي طي دوره پيش دانشگاهي خونده بودم رو ارائه دادم.وشانس آوردم وقبول شدم. (ولي به بقيه دوستاني كه ميخوان امسال كنكور بدهند توصيه نمي كنم،چون ممكنه مثل من خوش شانس نباشند)  جاده دوستي! دوستان خاطره هاشون رو تعريف كردن،حالا نوبت شماست؟

سلام به همه به دليل احترام به حرف کاربر گرامي movafaq عرض ميکنم که من هم 5 مرتبه کنکور دادم !!! الان فکر نکنيد که خيلي پيرم يا خيلي کند ذهنم که اينقدر پشت کنکور موندم !! 4  مرتبه کنکور در فاصله دوسال دادم که از اين 4 مرتبه ، که سه مرتبه اون آزاد و يک مرتبه سراسري بود، 3  مرتبه قبول شدم.سال سوم دبيرستان آزمايشي شرکت کردم و قبول شدم !! فکر کن !!  با اطلاعات ديپلمم توي تهران رتبه آوردم !! بعد از پيش دانشگاهي در آزمون سراسري و آزاد شرکت کردم . اما چون آزمون سراسري محل رقابت بچه هاي درسخون ( و نه خرخون !! ) بود قبول نشدم . در دانشگاه آزاد و انتخاب سومم قبول شدم ولي به اميد اينکه سال بعدي درس ميخونم و تهران قبول ميشم و البته با مهلتي که براي سربازي به ما داده بودن ، تصميم گرفتم که تشريف نبرم . سال بعدي آزاد قبول شدم و رفتم . در بين تحصيل مجددا" کنکور دادم و در محل مناسب تري قبول شدم. خيلي جالبه بدونيد من هر وقت درس نخوندم قبول شدم !!!!!!!! مدتيه دارم فکر ميکنم دوباره برم کنکور بدم شايد قبول بشم !! ولي جداي از شوخي ، آرزوي ما قبولي کنکوري ها خصوصا" نوع تبياني اونها در رشته دلخواهشون هست ( به شرطي که شيريني ما رو نقدي پرداخت کنن !!  ) :-)