به مناسب سال روز در گذشت علی شریعتی : دموکراسی می گوید: رفیق حرفت را خودت بزن، نانت را من می خورم! ...مارکسیسم می گوید: نانت را خودت بخور ، حرفت را من می زنم! فاشیسم می گوید : نانت را من میخورم ، حرفت را هم من می زنم ، تو فقط برای من کف بزن! اسلام حقیقی می گوید: نانت را خودت بخور ، حرفت را هم خودت بزن ، من برای اینم که به حق برسی! اسلام دروغین می گوید:تو نانت را بیاور بده به ما،ما قسمتی از آن را جلویت می اندازیم و تو حرف بزن ... اما حرفی را که ما می گوییم!

دکتر علی شریعتی  

هدف علامه مجلسی در بحار الانوار جمع آوری احادیث شیعه بوده است جمع آوری نه تحقیق وتفحص در مورد صحت احادیث كتاب بحا رالانوار یكی از بزرگترین منابع تخصصی شیعه است. همان ایرادی را كه بر مرحوم شریعتی وارد می دان اكنو ن مصداق آن را در شما میبینم خواهر عزیز قبل از اینكه بخواهی در مورد حدیث یاروایتی نظر بدهی وبخندی باید حدیث شناس باشی تا بیبنی واقع روایت خنده دار است یانه با توجه به عقل شما خنده دار است
بنده منكر بلندی روح دكتر شریعتی وصداقت وتعهد ایشان نیستم حرفم این است اسلام را باید از كسی آموخت كه از مجرای مورد تایید اسلام یعنی حوزه های علمیه بیرون آمده باشد تازه آن هم باشرایطی نه هر عالمی كسی نگفته علمای دین معصوم هستند نه خیر علمای دین متخصص دین هستند اشتباهاتی كه از نظر شما اشتباه است در نظر متخصصان اختلافات علمی است برای شناخت هر امری هم  باید به متخصص آن رجوع كرد  چه دین چه غیردین منظور بنده واضح است  گمان كنم بیش از اندازه توضیح داده ام 
من معتقد نیستم كه شریعتی از اسلام هیچ نمی داند بلكه تنها معتقدم كه دانسته های ایشان در زمینه اسلام قابل استناد نیست «چون بستر آن جامعه شناسی غربی است» و«چون متخصص حوزه دین نیستند » بلكه در یافتهای شخصی ایشان است وكاربرد شخصی هم دارد.

دکتر شریعتی از زبان شخصیّت های مهمّ کشور

آیت الله مشکینی

"رفتم و استفاده کردم...مطالبی را که ما نمی توانیم بگوییم،ایشان دارند می گویند.دیشب کتاب«فاطمه،فاطمه است»را تمام کردم.ای وای بر ما!وای بر حوزه ی علمیه که نتوانست از این «مرد بزرگ»تقدیر کند".

(ویژه نامه ی یکمین سالگرد/ص204)

ببخشید بنده اصلا معتقد نیستم ونگفتم منظور دکتر شریعتی این بوده بلکه عرض کردم برداشتی  که حال (اکنون)از این حرف میشود این است یعنی حرف چند پهلو است حداقل به این شکلی که اینجا ذکر شده است

آخه دین به اسم خمس از مردم پول می گیرد نه اسم دیگری وگیرنده این پول مراجع هستند نه شخص دیگری والبته در میان روحانیون که مرتبط با مراجع تقلید هستند با چند واسطه افراد متعصب و...وجود دارند قبل از انقلاب هنوز نهادی مثل ولایت فقیه جنبه قانونی پیدا نکرده بود که منظور دکتر شریعتی آن باشد بلکه شاید منظور دکتر نقد جریانات وافرادی است که آن زمان با نام دین فعالیت کرده ودر مسیرصحیحی هم قرار نداشتند.

ولی اکنون کسی که این حرف را مطرح می کند هدفی جز نظام ومراجع و...ندارد

شهید مطهری به دکتر شریعتی علاقمند بوده اند؟ بر منکرش لعنت. شما به گفته های دیگران گوش نکنید کتاب جستجو گری در مسیر شدن شهید بهشتی را مطالعه فرمایید ببنید چه دفاع جانانه ای از بی غرض بودن دکتر شریعتی کرده است

بنده تنها حرفم این است که شریعتی متخصص دین نیست وچون متخصص نیست از نظراتش برای شناخت دین نمی توان استفاده کرد. نمی دانم برای چندمین بار است در این بحث این جمله را با الفاظ مختلف بیان کرده ام.
دیدید عرض کردم با ایماء واشاره وکنایه حرف می زنید مطمئن بودم هدفی جز بند آخر کلامتان ندارید دوست عزیز یکبار جواب این حرفهای تان رادادم. سازنده هر جامعه ای تک تک افراد آن هستند درمواردی که شما ذکر می کنید شرع مقدس نظرش را بیان کرده نهادهای دینی هم بیان کرده اند قاضی که حکم میدهد پزشکی که زیزمیزی می گیرد کارمندی که رشوه می گیرد همه وهمه تک افراد این جامعه هستند که باید به حکم دین عمل کنند که نمی کنند به جز قوانین بانکی که باز جواب آن راقبلا خدمت شما عرض کرده ام به هیچ وجه هم مدافع آن نیستم. بــــــــــــــــــــــــــــله کمی تامل کافی است که سره را از ناسره جدا کرد وتر وخشک را باهم نسوزاند

خانم نسیم سحری شما متاسفانه با حالت قهری با تاپیک های کسانی که از نظر سیاسی با شما هماهنگ نیستند برخورد می کنید.این شیوه ی درست بحث کردن نیست.
من این جا یک عبارت از شریعتی رو قرار دادم.شما با کدام جمله ی آن مخالف هستید؟ اون جمله رو مشخص کنید و نظرتون رو بگید. نه بصورت کلی و مبهم زیر بحث نظر بدید که شریعتی فلان و فلان.

مصداق:
شما نگاه کنید در همین جامعه ی خودمان.شما می توانید یک شب تصمیم بگیرید. که فردا صبح به نفع جریان مقبول حکومت تظاهرات کنید. یعنی می توانید حرف بزنید اما حرف مورد پسند حکومت. اما اگر بخواهید مخالف حرف بزیند که خودتان سرنوشتش را بهتر می دانید.
شما در دایره قدرت باش.به مخالفان قدرت بالاترین تهمت ها را بزن.بیشترین توهین ها را بکن ایرادی ندارد.اما همین که منتقدی باشد که بخواهی از دردی یا مفسدی یا فسادی بنویسی.چه می شود؟؟؟

دیدگاه دکتر شریعتی درباره ولایت فقیه چه بود؟

طبیعتا شریعتی نه بدون اشتباه بوده و نه 100% باطل، اما جدای از همه این مباحث، به نظر می رسد هنوز بخش هایی از تفکر وی که برای نسل امروز قابل استفاده می باشد ناشناخته مانده است. لذا بخشهایی از اشارات مسقیم وی پیرامون مبحث "ولایت فقیه" عینا نقل می شود.

به گزارش وبلاگستان مشرق، امیرحسین ثابتی در وبلاگ "دستنوشته های یک دانشجو" نوشت: 29 خرداد 90، سی و چهارمین سالگرد مرحوم شریعتی بود. شخصیتی که به اندازه کافی موافق و مخالف داشته و دارد و همیشه یک پای دعواهای سنتی سیاسیون و روشنفکرن 3 دهه پس از انقلاب بوده است. طبیعتا شریعتی نه بدون اشتباه بوده و نه 100% باطل، اما جدای از همه این مباحث که فرصت جداگانه ای می طلبد به نظر می رسد هنوز بخش هایی از تفکر وی که برای نسل امروز قابل استفاده می باشد ناشناخته مانده است. لذا بخشهایی از اشارات مسقیم وی پیرامون مبحث "ولایت فقیه" عینا نقل می شود:

« با آغاز دوران غیبت بزرگ و خاتمه کار نُواب انتصابی - که امام به وسیله آنها، در نهان، بر مردم خویش حکم می راند و مردم، از طریق این بابهای تعیین شده، با شخص رهبر تماس داشتند و وظیفه اجتماعی خود را از او کسب می کردند و حقیقت اعتقادی مذهب خویش را از او می پرسیدند - رابطه قطع می شود و مسئولیت امام به مردم واگذار می شود و دوران انتصاب پایان می گیرد و عصر انتخاب فرا می رسد.

" توقیع (فرمان) ِ مشهور امام –که پیش از ورود به دوران غیبت بزرگ صادر شده است- نظام ویژه ای را که جانشین ِ نظام ِ امامت می شود ، بدین گونه اعلام می دارد:

"فَامّا الحَوادث الواقِعَه ، فارجِعوا فیها اِلی رُواةِ احادیثُنا ، فَانّهُم حُجَتی عَلَیکُم وَ اَنا حُجَتُ الله عَلَیهِم"

"اما دربارۀ پدیده ها و رویدادهایی که در مسیر زمان و در طی تحولات و تغییرات اجتماعی وقوع می یابد، به راویان سخن ما - دانشمندان و متفکرانی که به سخنان ما ، هم دانایند و هم آشنا - رجوع کنید ، که آنان حجت منند بر شما و من حجت خدایم بر ایشان"

اما اینها چه کسانی اند ؟ و چگونه و چرا انتخاب می شوند ؟

ضوابط و شرایط ِ انتخاب آنان را امام صادق علیه السلام برای توده مردم اعلام کرده است :

"امّا، مَن کانَ مِن الفُقَهاء صائِناً لِنَفسِه، حافِظاً لِدینه، مُخالفاً لِهواهُ، مطیعاً لامر مولاه، فللعوام اَن یُقَلّدوه"

"اما ، از دین شناسان، آنکه نگهدار و خویشتنش بود، نگهبان ایمانش، مخالف هوسش، فرمانبردار خدا و مطیع امر مولایش، بر توده مردم است که تقلیدش کنند"

تقلید نه تنها با تعقل ناسازگار نیست، اساساً کار عقل این است که هر گاه نمی داند، از آنکه می داند تقلید می کند و لازمه عقل این است که در این جا خود را نفی کند و عقل آگاه را جانشین خود کند. بیمار خردمند کسی است که در برابر طبیب متخصص خردمندی نکند. چه ، خردمندی کردن در اینجا بی خردی است و اقتضای تعقل، تعبد است و تقلید. مهندس، طبیب، حقوقدان و رهبر یک تشکیلات انقلابی یا حزبی، همیشه تربیت شده ترین و فهمیده ترین افراد را در میان مراجعان و اعضای خود مطیعتر و مجری تر از همه یافته اند. زیرا شعور، این فضلیت علمی و عقلی را به آنان آموخته است که ابراز فضل در آنچه نمی دانند، فضولی است و این شیوه عقل است که در یک رشته علمی، از متخصص تقلید کند و این قانونی است که در همه رشته های زندگی جاری است و هر جامعه ای که پیشرفته تر و متمدن تر است، اصل تقلید و تخصص در آن استوار تر و مشخص تر است.

بنابر این می بینیم که در این دوره غیبت کبرا یک نظام انتخاباتی خاص به وجود می آید و آن یک انتخابات دموکراتیک است برای رهبر ... گر چه این انتخاب شونده به وسیله مردم انتخاب می شود ، اما در برابر امام مسئول است و در برابر مردم نیز. بر خلاف دموکراسی که منتخب به وسیله مردم، فقط در برابر خود مردم که انتخاب کنندگان و موکلین او هستند مسئول است .

این است که مردم ، نایب عام را خودشان، با تشخیص و آرای خودشان، بر اساس این ضوابط انتخاب کرده و رهبری او را می پذیرند، و او را جانشین امام تلقی می کنند و این جانشین امام در برابر امام و مکتب او مسئول است یعنی بر خلاف نماینده ای که با نظام دموکراتیک انتخاب شده ، مسئول این نیست که ایده ها و ایده آلها و نیازهای مردمی که او را انتخاب کرده اند بر آورده کند، بلکه مسئول است که مردم را بر اساس قانون و مکتبی که امام و رهبر و هدایت کننده آن مکتب است هدایت کرده و آنها را بر اساس آن مکتب تغییر و پرورش دهد.

البته این انتخاب که یک "انتخاب مُقُیّدی است، به این معنی نیست که همه مردم بیایند رای بدهند و هر کس آرایش بیشتر بود، به جانشینی امام منتخب شود و در مسند نیابت امام قرار گیرد، بلکه چون این فرد یک شخصیت اجتماعی است و در عین حال یک شخصیت علمی، بنابراین توده نا آشنا با علم، خود به خود شایستگی انتخاب او را ندارند و عقل حکم می کند کسانی که آگاهی و علم دارند و می دانند که عالم ترین و متخصص ترین و آشنا ترین فرد به این مکتب کیست، یعنی عالِم شناسان به این انتخاب مبادرت ورزند و مردم هم که خود به خود با فضلا و و روحانیان و علمای مذهب خودشان تماس و به آنها اعتماد دارند و از آنها پیروی می کنند، طبعاً رای آنها را برای انتخاب نایب امام می پذیرند و این یک انتخاب طبیعی است، همان طور که درباره متخصصان دیگر این کار را می کنیم، مثلاً من که بیماری قلب دارم و شخصاً هیچ گونه آگاهی طبی ندارم، بزرگ ترین متخصص قلب را خودم انتخاب نمی کنم و معمولاً از دانشجویان پزشکی، اطبا، داروسازان و یا کسانی که آگاهی به این مسایل دارند استخبار می کنم که بهترین متخصص قلب کیست و بنابر اعتقادی که به ایشان دارم، رای ایشان را به عنوان رای خودم می پذیرم ؛ یک نوع انتخابات دو درجه ای طبیعی.

این امام، در دوره غیبت، مسئولیت هدایت خلق و پیروانش را برعهده علمای روشن و پاک و آگاهان برمذهب خود می گذارد تاظهورش فرا رسد و آن هنگامی است که رژیم های حاکم و نظام های اجتماعی در سراسر زندگی انسان ها به حضیض فساد رسیده باشد."
کتاب انتظار مذهب اعتراض، صفحات 24 الی 29.
منبع مشرق

جناب آقای سیامک 4من با هیچ یک از جملات شریعتی مخالف نیستم با برداشت شما ومنظوری که شما از این حرف دارید مخالفم دلایلم را هم گفتم، بد هم نشد. هم شما وهم جناب حیات طیبه در پوشش پاسخ به بنده بستری پیدا کردید تا حرف دلتان را بزنید پس برخورد های قهری بنده به ضرر شما نیست به نفعتان است وبا آن فرصتی برای طرح دیدگاه های تان پیدا می کنیداگر این بحث در حد همان احسنت خانم فرهنگ باقی می ماند وبنده حرفی نمی زدم زمینه ای هم برای حرف شما فراهم نمی شد.
اما ادعای شما : اگر اعتراض از نوع اعترضات فتنه 88 باشد جواب آن هم همان جواب همان روز است برو برگرد هم ندارد. نمی شود بزنند بشکنند اینش به جهنم ! بکشند به مسجد حمله کنند روز عاشورا برای اشغال یک خیابان کاروان شادی را ه بیندازند بعد هم صاف بروند منازلشان انگار هیچ اتفاقی نیفتاده اما بقیه حرفها در این خفقانی که شما مدعی آن هستید منظورتان هم تفکر فعلی محموعه دولت  است نه همفکران خودتان بالاترین آمار توهین از رسانه هاو...به همین رییس جمهور شد  بیش سه هزار واژؤه توهین آمیز در دوره دولت نهم آب هم از آب به خاطر این توهین ها تکان نخورد . توهین! نه انتقاد در حالی که دلیل موجه شرعی وقانونی برای برخورد با افراد موهن وجو د دارد.
اگر فضا برای مخالفان تنگ است وحامیان نظام آزادند هر آنچه می خواهند بگویند بزرگترین حامیان تفکر جریان حاکمیت فعلی بسیجیان هستند خوب است جستجویی در اخبار بکنید ببنید در همین چندروزه به چه دلیل 12تن از بسجیان دانشگاه خلیج فارس اخراج شده اند وچه کسانی اخراجشان کرده اند. خوب است شرایط امروز را با دوره دوم خرداد مقایسه کنید وچماق 20 میلیون رای. آن روز 20 میلیون رای پشت سر رییس جمهور بود وامروز 25 میلیون آنروز بنده یکی از مخالفان بودم واخبار مخالفان آنزمان را هم دنبال میکردم به محض اینکه ندای مخالفی از کسی بلند می شد چماق 20 میلیون رای بر سرش فرود می آمد آش آنقدر شور شد که صدای آشپز هم در آمد وآقا ی خاتمی نسبت به این قضیه در یکی از سخنرانی های شان تذکر دادند البته فقط تذکر دادند میزان احترام به عقیده دیگران وپایبندی به قانون و مسلمانی ودینداری در مخالفان این نظام که شما هم جزیی ازآن هستید.درامتحان همان یکی دوروز بعد از انتخابات نمره قبولی نگرفت و 8 ماه هم ادامه پیدا کرد آخر سر هم نه با زورچماق دولت بلکه اراده مردم اغتشاش گران از کف خیابانهای پایتخت جمع شدند. نه دی وحضور میلیونی مردم در خیابانها خیزش مردم متدینی بود که هشت ماه بدترین وغیر قابل تحمل ترین اعمال مخالفانشان را تحمل کردند.