• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن نصف جهان > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
نصف جهان (بازدید: 4925)
سه شنبه 21/12/1386 - 1:28 -0 تشکر 33311
نصف جهان پَر ، کلاغ پَر

کجاست روزهای خوب با هم بودن؟

کجاست آن لحظه های بی غم بودن؟

چه شد یار دیرین کویر تشنه ی عزیز؟

کجا رفت دوست دلسوز خانم گلریز؟

روزهاست که گویی انجمن خوابیده

ماهی ست که آفتاب بر دلش نتابیده

خداحافظی ها از چه بود در نصف جهان؟

چرا پر شد همه جا ، خداحافظی با تبیان؟

منحل شود پس از رفتن شما این انجمن

در باورم این امر چو روز است روشن

 

توی این یک ماه 2 تا تاپیک ایجاد شده! پس کجایید شما هایی که دلتون واسه انجمن نصف جهان می سوزید؟ چی شد؟ مگه قرار نبود انجمن نصف جهان روز به روز پیشرفت کنه؟ مگه قرار نبود بره توی اوج؟ قشنگیه زمستون به خوابشه؟ نه این ماییم که فکر می کنیم توی زمستون باید خوابید. انجمن نصف جهان در خواب زمستانی! امیدوارم حداقل زمستان به بهار و تابستون و ... کشیده نشه.

ای دلسوزان انجمن نصف جهان! کجایید؟ ای مسوولین زحمت کش. نمی خواین فکری بکنین واسه انجمن؟ یادش به خیر یه روزگاری انجمن نصف جهان واسه خودش برو بیایی داشت. اما ...

آره اما مسوولین نخواستن این برو بیا ادامه پیدا کنه. با تهمت زدن و حرف های ناروا گفتن باعث شدن که فعالان انجمن ، یه مرتبه دست به خداحافظی بزنند. باعث شدند که باورمون بشه که جای پیشرفتی توی انجمن نداریم. باعث شدند که بفهمیم به کاربرا اهمیت داده نمی شه. و ...

بحث میدون خالی کردن هم نیست. چون خیلی چیزها بهمون ثابت شد.

امیدوارم در ادامه به دیگر کاربران و دوستان عزیز احترام گذاشته شود.

امیدوارم دیگه مسوولین به بقیه کاربرانی که موندند تهمت نزنند و بهشون احترام بذارند. به پیشنهادات و انتقادات توجه کنند. و ...

در آخر هم از فعالیت دوست عزیزم جناب :

manham

تشکر می کنم.

کویر تشنه ، گلریز ، مجیک ام پی فایو و آبی بیکران :

خداحــــــــــافظ تبیان

هر سلام خداحافظي اي هم دارد.

 

چهارشنبه 22/12/1386 - 18:27 - 0 تشکر 33491

سلام علیکم همگی تبیانیها

( قبلا فقط به همشهریهامون سلام میکردم ... ولی این دفه وضعیتی پیش اومده که ببین کیا اومدن ....کسانی که حتی ... )

از دستت ناراحت شدم این تاپیکو خوندم

میلاد جون نکن این جور .... نکن .... بذار هر چی هست و بود و خواهد بود بین خودمون باشه

ماها اگه یه خانوادده باشیم که هستیم ، دلیل نمیشه برنامه های داخل خونه به بیرون پخش بشه .... اگه میخواستی این مسئله رو بگی بهتر بود مشورتی چیزی میکردی نظر بقیه دوستات رو هم جویا میشدی بعد جار میزدی که فلان و بیسار

هر چند به نظر من حرفای بزرگتنرا مثل اقای " محسن یاهو" در همین حد که درخواستشون از مدیران رو میگند خیلی خیلی ارزش داره برامون .... و مطمئنا به این درخواستها بیشتر بها داده میشه .... اما هر چی باشه شاخ دراوردم بابت حرفات که علنا میای میزنی ... چه اینجا چه صندلی داغ ( به نظرت صندلی داغ محل خوبی برای این حرفا بود ؟! )

خودتم میدونی که من اینترنت نداشتنم الان برای چی هست اما اصلا دلم نمیخواد وقتایی که میام کافی نت با این بحثها برخورد کنم !!

در مورد مسئولان هم اینو بگم که .... هم من ... تو ... کویر تشنه .... و همه و همه اونایی که تو جلسه هماهنگی بودند میدونند مسئله ای که در تبیان اصفهان هست .... یه چیز اختیاری بر عهده مدیران اصفهان نیست ..... از جایی دیگه نشات میگیره ..... پس بهت حق نمیدم تنها مسئولان اصفهانی طرف صحبتت باشند ..... از جایی دیگه اب میخوره ... من میدونم میلادی که من میشناسم اهل این نیست از کسی کینه ای چیزی به دل بگیره و هر حرف و حدیثی هم بوده تنها به نظر من یه وظیفه ای بوده که ...

میلاد جون اگه اسم این مسئله رو میدون خالی کردن نمیذاری پس چیه ؟ هان ؟ هر چی دیگه هم بذاری همین معنی رو میده . مطمئن باش اگه این جور بخوای عقب بکشی و بقیه هم همین طور باشند نه تنها هیچ چیز درست نمیشه بلکه ادامه هم خواهد داشت . اگه با هم بودن رو قبول داری باید راهکار درست و اساسیش رو پیمود

اما گلایه ای هم که من دارم ... حالا که این بحث شد ...یه مطلبی رو خانم گلربز گفت .... صد در صد با اون موافقم .... احسنت به شما .... من خودم هم موندم توی این مسئله که چرا کسانی که حتی یه بار هم تاپیک یا نظر یا سخنی ازشون در تبیان نمیبینیم توی همایش ها توی جلسات و نمایشگاه و ... همیشه حضور فعال و توی چشمی دارند ؟ که شاید درست نباشه اسامیشون رو بخوام بگم

چرا اونایی که ماها توی محیط واقعی میبنمشون که بسار بسیار فعالند توی سایت دیده نمیشند و هیچ نامی ازشون نیست ؟؟؟؟؟ کسانی که عقیده دارند تنها محیط مجازی رو حفظ کنند چرا به این افراد گوش زد یا تذکری نمیدند ؟ اگر محیط ما و ارتباط ما مجازی هست پس چرا رفقا رو توی سایتنمیبینیم ولی در حقیقت... !

الان هم خواهشم از دیگر تبیانیهای گل اینه که به این مسئله به عنوان یه معضل نگاه نکنند ... نه تنها هیچ اتفاقی نیفتاده .... نه توی همایش نه بعد از اون .... بلکه  تنها یه جور بحثهای جدی و دور از شوخی و مزاح هستش بین کاربران و مسئولان ..... که مفید بودنش هم وقتی مشخص میشه که رابطه ای دوستانه تر برقرار بشه

مطلب دیگه اینکه ماها دلمون به این انجمن خوش بود و بعدش هم همین طور هست.... دیگر دوستان عزیز هم خواهشا نگند مگه دیگر انجمن ها چیه و فلان ؟!! .... توی همون روزها به یکی دو نفر گفتم ، چقدر بحث و حدیث بود سر این مسئله که چرا تبیان انجمنی به نام نصف جهان داره و شهرهای دیگه ندارند !! باید یادت باشه که میگفتیم اگه این انجمن منحل شه یا هر چیزی دیگه ( چه جدی چه تخیلی ) ماها کلا تبیان رو نمیاییم ...برند دنبال اون 17 هزار نفری که عضویت دارند توی سایت از اصفهان . بلکه با فکر و با شعور تر و با درک و فهم بهتری باشند

مدیران ... مسئولان ... دست اندرکاران عزیز انشاالله بیشتر توجه کنند من بعد

و در نهایت هم اینکه انشاالله میلاد جون دیگه از این آبروریزیها در نیار   زشته، نکن این طور زشته ... به قول اون بنده خدا .... خطرناکه حسن ! 

یا ع ل ی مدد

آقا جان اگر قرار باشد من هم مثل ژول ورن دور دنيا را درهشتاد روز بچرخم ،
ترجيح ميدهم دور تو بچرخم
چون تو هم دنياي مني هم عقبي مني
چهارشنبه 22/12/1386 - 20:10 - 0 تشکر 33499

سلام

خداوکیلی هدف شما ها از این کارا چیه ؟ جلب توجه ؟ میخواین بیان منت کشیتون ؟ نصف جهان منحل شه ؟ ماشاا... {نمیدونم حالا} از فرط خوش ذوقی و شادی وقت گذاشتی شعر هم نوشتی نصف جهان بپَره دل بقیه نمیسوزه که اینقدر دارین جار میزنین که خداحافظ تبیان و نمیدونم چی چی و چی چی .

چهارشنبه 22/12/1386 - 22:58 - 0 تشکر 33509

سلام....دوستای گلم

من نمی دونم چی بگم وچی كار كنم

ولی نصف جهان بدون برگشتن اون چند نفر

دیگه نصف جهان نمی شه...همین

در پناه حق

دعا میكنم كه خداازتو بگیرد،هرآنچه كه خداراازتو گرفت...دكترعلی شریعتی

    

 

پنج شنبه 23/12/1386 - 13:21 - 0 تشکر 33562

با سلام

آقای آبی بیکران ، من شما رو نمی شناسم ولی تا جائی که در جریان فعالیت های اعضا هستم، فکر نمی کنم کار درستی باشه که تذکرات بجای عضو محترم تبیان را به نام تهمت زدن مسئولین به خودتون تمام کنید

الهي لا تؤدبني بعقوبتک

جمعه 24/12/1386 - 8:18 - 0 تشکر 33649

سلام دوستان عزیزم خوبین همگی؟ ممنون که پاسخ دادین. از تمامی دوستان. مخصوصا گلریز عزیز و عماد محمدرضا ی عزیز (هیاط تیبح) دوستان مواردی رو که من نوشتم قسمتی از مشکلاتی بود که واسه من پیش آوردند ، و البته دلایل گلریز و کویر تشنه و مجیک ام پی فایو چیزای دیگه ایه. (همونطور که گلریز جان هم خودشون دلیلش رو فرمودن.) و این نیست که بگم ما 4 نفر+هیاط تیبح به خاطر یه دلیل کنار کشیدیم. البته محمدرضا که کنار نکشیده ولی به خاطر مشکلات شخصی خودش کمتر به تبیان میاد. ولی هر چهار نفر ما در یک زمان به این نتیجه رسیدیم که پا به تبیان نذاریم. بازم تشکر می کنم از گلریز عزیز که خودشون دلیل خودشون رو نوشتند. جناب ریسرچر عزیز :میشه کمی توضیح بدید که کاربرانی مثل من هم در جریان قرار بگیرند؟ اعتصاب ه؟ تحصن ه؟ چیه جریان کلا؟این اتفاقات از چندین ماه پیش شروع شد. که البته خانم گلریز تا حدی گفتند جریان از چه قراره. حسین طهوری عزیز :حسین جان دوستان گفتند که چی شده. پس لازم نیست من دو مرتبه تکرار کنم. محسن یاهوی عزیز :نفهمیدم تو اون همایش چی گذشته که بیکباره تعدادی از کاربران فعال قید حضور رو تو تبیان زدنداشتباه نشه. توی همایش اتفاق خاصی نیفتاد. توی روز همایش یه سری اتفاقات افتاد. که مهم بود ولی روی خداحافظی دوستان تاثیر زیادی نداشت. مسئله از این فراتره. جناب من هم :دوست عزیز نه تحصنه نه اعتصاب. یه خداحافظی که بی سر و صدا نیست. بهتره بگم به خواهش پر سر و صدا از مسوولین که بگیم لطفا به اوضاع انجمن بیشتر برسید. ولی چون قبلا هم از این درخواست ها داشتم. ولی کسی جوابگو نبوده این بار با خداحافظی این درخواست رو می کنم. بلکه این مشکلات واسه دیگر کاربران پیش نیاد. (بازهم میگم دلیل من. نه ما)امیدوارم یه روز پیش نیاد که شما هم مثل ما بشین. و بگین آبی بیکران و گلریز و ... درست می گفتند! خانم مونا جووووونم :سلام ممنون. حال شما خوبه؟ زیر آفتاب حقیقت باشید همیشه. شما لطف دارید. خانم هوخشتره عزیز :شما تنها دختری بودین که توی قضیه نبودین ولی از یه سری چیزها کاملا آگاهی دارین. خیلی راحت به شما میگم که اون قضیه تاثیر زیادی در خداحافظی من نداشت. چون بعد از همایش هم من به تبیان میومدم و تصمیم گرفته بودم به صحبتهای رد و بدل شده توجهی نکنم. ولی به خاطر مشکلات دیگه ای که به قول گلریز ریشه ی طولانی مدتی داره و چند بعدی هم هست این تصمیم رو گرفتیم. مریم خانوم مشکل شخصی داره یا نه رو نمی دونم. ولی این رو می دونم یکی از دلایل اصلی نیومدنش ضعف های شدید انجمنه. که متاسفانه توجه مناسبی از سوی مسوولین نمی بینیم. و خود ما کاربران هم اجازه نداریم کمک ذهنی و فکری بکنیم و پیشنهادی بدیم! البته پیشنهاد دادیم. ولی دقیقا اتفات برعکس خواسته ها و پیشنهاد های ما بود. و مسوولین جور دیگه ای برخورد کردند. گلریز 9 عزیز :خداحافظی شما ربطی به روز همایش نداره ولی به خود همایش چی؟ به لطف مسوولین نسبت به دوستان؟ ممنون از حضورتون. همیشه موفق باشید. در ضمن اینکه شما یکی از بهترین کاربرای نصف جهان بودین. و توی این شکی نیس. و حضور شما در تاپیک های خودم باعث دلگرمی من میشد. عاشق عشق :امیدوارم موفق باشید. جناب من هم :آقای من هم ، قضیه از اینی که شما گفتین واقعا فرا تره. خب من هم ثبت نام نکردم واسه همایش ، و البته واسه همکاری ثبت نام کردم. اما با من تماس نگرفتن. و اینکه روز همایش هم اجازه نمیدادن بیام داخل! و به عنوان همراه آقای مجیک ام پی فایو داخل شدم! خب این ها بی احترامی بود که به خودشون کردند. ولی اصلا بحث من و دوستان این موارد نیست. وقتی شما به چیزی امید نداری باید بی خیالش بشی. شاید بی خیال شدن باعث بشه که خیلی چیزا درست بشه. امیدوارم با دقت بخونین که متوجه حرفم بشین.در ضمن اینکه خود همایش خوب بود. ولی ای کاش ماه قبل برای پیشنهاد گرفتن از ما و دعوت به همکاری واسه همایش ، جلسه نمی ذاشتن.جناب نوری از مهندس حکمت منش قول گرفتن که ماهی یک مرتبه جلسه ای برگزار بشه واسه اعضای نصف جهان. ولی اصلا معلوم نشد واسه چی هر ماه قراره جلسه برگزار بشه. قراره ما توی اون جلسه چی کار کنیم. چه اتفاقایی قراره توی اون جلسه بیفته. و جالب تر از همه اینکه جلسه های ماهیانه تا به حال برگزار نشده! محمدرضای عزیز :سلام از ماست ، که بر ماست.خوبی اخوی؟من از اون اتفاق توی روز همایش مخصوصا تهمت های بیجای ... به ما ناراحت شدم. ولی هیچ صحبتی ازش به میون نیاوردم. در مورد مسوولین هم یه بار بهت گفتم که بازیچه نیستن. اگه بخوان تصمیمی رو اجرا کنن می تونن. و واسه من و شما بهونه میارن. فکر کنم واست دلیل هم آوردم. اگه یادت رفته دوباره دلیل هام رو واست می گم.باهات حرف می زنم. دانیال عزیز :هدف شما ها از این کارا چیه ؟ جلب توجه ؟ میخواین بیان منت کشیتون ؟ نصف جهان منحل شه ؟ ماشاا... {نمیدونم حالا} از فرط خوش ذوقی و شادی وقت گذاشتی شعر هم نوشتی نصف جهان بپَره دل بقیه نمیسوزه که اینقدر دارین جار میزنین که خداحافظ تبیان و نمیدونم چی چی و چی چی .آقای دانیال. من که این بحث رو در انجمن عمومی نزدم که سرت رو انداختی پایین و واردش شدی. من نخواستم دل کسی رو واسه خودم بسوزونم. ببین من و چند نفر دیگه یه جمعی داشتیم که خیلی با هم صمیمی بودیم. و البته هر کسی هم اجازه نداشت بیاد توی جمع ما. و بخواد باهامون صمیمی باشه. و احتیاجی نداریم واسه هم جلب توجه کنیم. چون واسه همدیگه عزیز هستیم. و البته بعضی از کاربران دچار حسادت شدند. خیلی از کاربران هم شخصیت بزرگی داشتند. که نه توی جمع صمیمی ما بودن و نه حسادت می کردن. ولی تو از این دسته نبودی.دیگه هم تمومش کن. شروع کردی ، نمی خوام ادامش بدی. پنجره خیال عزیز :خب مشخصه که دیگه کاربری مثل کویر تشنه پیدا نمیشه. یا کاربری مثل گلریز. نمی دونم باید بگم حیفه که این دوستان توی انجمن بمونن! یا بگم حیفه که این دوستان از انجمن بروند.باااااااااااااااااای

هر سلام خداحافظي اي هم دارد.

 

جمعه 24/12/1386 - 8:27 - 0 تشکر 33653

خانم رزا :    من با دلیل و مدرک ثابت می کنم که فقط و فقط تهمت زده شد. من به خود اون مسوول هم ثابت کردم که تهمت زده. ولی ....       ، اگه خواستین دلیل های من رو بشنوین با من تماس بگیرین. گرچه از خودشون هم بپرسین واستون دلایل من رو میگن.

لطفا بحث رو هم به بیراهه نکشونین. چون من گفتم مشکل من واسه رفتن این اتفاق نبود. گرچه شدیدا ناراحت نشدم. نه واسه خودم. بلکه ...

بااااااااااااااای

هر سلام خداحافظي اي هم دارد.

 

جمعه 24/12/1386 - 20:57 - 0 تشکر 33727

حق با تو بود

شنبه 25/12/1386 - 10:57 - 0 تشکر 33784

سلام

خوب ببینیم این ور بازار چه خبره؟

خدای نکرده ظاهرا خاطر چند تا از کاربرای گل ما مکدره. یک دعوای خواهر برادری که دیر به گوش ما رسید.یک توصیه ی دوستانه که نه اینجا بلکه همه جای زندگی به درد همه میخوره:

خدا یک نعمت بسیار زیبا به ما داده و اون هم قدرت صحبت کردنه. پس میتونیم خیلی از مواقع با استفاده از این نعمت خوب خدا حرف بزنیم. که با حرف زدن خیلی از مسائل حل میشه.

اینا رو هم یادمون باشه:

  • همه ی ما انسانیم و خطا میکنیم.همه ی ما باید خداگونه رفتار کنیم. خوب خدا در برابر انسانهای خطا کار چطوری رفتار میکنن؟!
  • اگر بخواهیم نکته های منفی رو تو دلمون نگه داریم اولین ظلمی که میشه به خودمونه
  • درسته که باید دلخوری رو رفع کرد اما این دلیل نمیشه که هر حرفی رو بدون تفکر بزنیم. گاهی دلهایی که میشکنیم و بی انصافی هایی که میکنیم میشه مثل شکستن یک تنگ بلور که بعدش هر چقدر سعی کنیم دیگه نمیتونیم به حالت اول برشون گردونیم.
  • زمان کمتر از اونیه که بخواهیم از هدف اصلی دور بشیم و به حاشیه بپردازیم.
  • ببخشیم تا مارو ببخشن 
  • گاهی خودمون رو جای دیگرون بگذاریم تا بهتر همدیگرو درک کنیم.

خوب حالا بریم سراغ مسئله ای که باعث شده بعضی ها دلشون برنجه و رفع چند تا سوء تفاهم. برای این قضیه چند تا سوال مطرح میکنیم.

1- اصلا برای چی داریم تو انجمنها فعالیت میکنیم؟

2-چقدر اعتقاداتمون برامون مهمه؟

3-در برابر ناملایمات چقدر صبوریم و مقاوم؟

و نظر من در مورد همه ی مواردی که بالا گفتم:دوستای خوب! یک سری جوون دور هم جمع شدن در یک محیط سالم و دارن با اهداف مشترک فعالیت میکنند. میگن، میشنون، میپرسن، یاد می گیرن، تجربه میکنن و ... خلاصه این که آماده میشن که بعد ازاین جامعه ی مجازی قوی تر و با اطلاعات بیشتر وارد گردونه ی جامعه ی حقیقی بشن.

شرایط خیلی از ما ها شبیه همه. تجربه امون، اطلاعاتمون، نیتهامون و ... . ولی در بعضی از چیزها هم با هم متفاوتیم. مثلا ادبیاتمون گاهی با هم متفاوته و تو این جامعه ی مجازی مسئولیتها مون هم متفاوته. پس گاهی دغدغه هامون هم متفاوت میشه.این میشه که در مسائل مختلف واکنشها هم متفاوت میشه.

 مثلا یکی از دوستای خودتون (به قول خودتون) میشه مسئول انجمن و حساسیتش بیشتر. چون فکر میکنه در پاسداری از این حریم مسئولیتش بیشتره. خودمونو بذاریم جاش! دلواپسیش رو میشه درک کرد.چرا باید دلواپس باشه؟ چون در قبال ما حس مسئولیت میکنه. دوست داره که این جمع باقی بمونه تا همه ازش استفاده کنیم.اما این فرد که از بین خود شما هم هست قطعا کارش سختتره. چون باید صبر بیشتری داشته باشه و همین طور تدبیر بیشتری. پس در نوع برخورد انتظار بیشتری ازش میره. اما بازم یادمون باشه که این عزیز هم از بین خود کاربراست و یکی از اونها. منصفانه است که به راحتی این دلواپسی و زحمتی که میکشه رو فراموش کنیم؟

در هر جریانی همونقدر که سهم دیگرون رو نگاه میکنیم سهم و تقصیر خودمون رو هم ببینیم.این طوری منصفانه تره!یک تذکری داده شده که بنا به تقصیری بوده. این تذکر میتونسته بهتر داده بشه. پس دو تا مسئله هست که دو طرفه است. یک بحث بین یک سری خواهر و برادر اتفاق افتاده که واقعا لاینحل نیست.چند تا راه داریم. یا بیایم با کنایه صحبت کنیم و نخواهیم حل بشه، یا این که اصلا بخوایم بگذریم و تو دلمون بمونه،یا این که بیایم محترمانه و با سعه ی صدر حلش کنیم.

من این آخری رو می پسندم و با توجه به اطلاعاتم این به نظرم می رسه.کاربرایی مثل آبی بیکران، کویر تشنه،گلریز 9 و یا بعضی دیگه از کاربرای گل اصفهانی از دسته کاربرایی هستند که از دیدن آیدیشون حس خوبی بهم دست میشه. گل نیلوفر آبی یکی از باکفایت ترین مسئولین انجمنه که بهش اعتقاد دارم و میدونم که دلش برای انجمن می تپه.

به مجموعه ی انجمن نصف جهان افتخار میکنم. (جای کسایی که تو همایش نصف جهان نبودن خالی، اون روز واقعا به همه اشون افتخار کردم)

  • یک اتفاق افتاده که سوء تفاهم بوده. نه تهمت!
  • چیزی که میشه حلش کرد. نه این که گذاشت و رفت.

میتونیم انتخاب کنیم. حل کنیم یا بریم؟

اگه به چیزی اعتقاد داریم که داشتیم با هم کار میکردیم که رفتن دلیلی نیست. میشه موند و مسائل رو حل کرد.اگر هم اعتقاد نداشته باشیم که میشه رفت!

یادمون باشه انجمنهای تبیان یکی از محیطهای اجتماعی و یکی از عرصه هاییه که امکان داره یک آدم تو اون عرصه باشه. باقی جاها و در مواردی که خیلی جدی تر از انجمنها هست هم به این راحتی میخوایم پا پس بکشیم؟! زندگی جدیتر و گاهی سخت تر از یک جدل خواهر برادریه ها! بیاین تمرین کنیم که در آینده بهتر باشیم.

انتخاب با شما. ما هم همیشه ارادتمند شما

يکشنبه 26/12/1386 - 12:0 - 0 تشکر 33943

ووو

هر سلام خداحافظي اي هم دارد.

 

يکشنبه 26/12/1386 - 12:14 - 0 تشکر 33948

سلام مجدد به همه دوستان عزیز

در ابتدا بگم که من در کمال آرامش دارم این پاسخ رو می نویسم و اگه به نظر تند میاد باید ببخشید. باطنش این گونه نیست.

به خاطر اینکه صحبت هام لوث نشه نمی خواستم صحبت هام رو توی این تاپیک ادامه بدم. دیروز یکی از دوستان به من گفتند که خانم احمدی به این تاپیک جواب دادن و حتما یه نگاهی بنداز و ...

و این شد که من هم دیر متوجه شدم که خانم احمدی پاسخ دادن. و از ایشون تشکر می کنم به خاطر لطفشون.

حرفهای بسیار دلنشین و کاملا صحیحی فرمودین. مخصوصا اینکه سعی کنیم مشکلات رو با صحبت کردن حل کنیم. البته تا زمانی که صحبت کردن فایده داشته باشه. من خیلی اهل مذهب نیستم و ادعایی هم ندارم ولی شنیدم که حتی خود پیامبر اکرم زمانی که دیدن صحبت کردن فایده نداره گفتند : لکم دینکم ولی دین. و در جای دیگه در روز مباهله ، برای نفرین کردن قبیله نجران پا به میدان گذاردند! و خیلی از جنگهایی که برپا شد.

من هم با نظر شما موافقم. ابتدا صحبت و خواهش و خواسته ولی بعد از بی توجهی طرف مقابل باید راهکارهای دیگه ای پیش گرفت. چون من در تبیان جایی ندارم که بخوام بازترش بکنم و ... ، پس تصمیم گرفتم مزاحم کار مسوولین محترم نصف جهان نباشم. گاهی اوقات اعتصاب نتیجه بخشه. ولی به نظر من در این انجمن نتیجه ای نداره. پس ما خداحافظی کردیم تا شاید بعد از این ، اتفاق مثبتی بیفته. اگه نیفته هم واسه ما حداقل مشکلی نیست. قبل از این ، ما ، روی این انجمن وقت زیادی می ذاشتیم. سعی کرده بودیم این انجمن رو فعال و پویا تر از گذشته بکنیم. مخصوصا خانم گلریز که با وقت کمی که داشتند و مشغله زیادشون ، فعالیت با کیفیتی از خودشون ارایه می کردند. و همراه با خانم کویر تشنه دلسوزانه برای پیشروی این انجمن در تبیان و خارج از تبیان تلاش می کردند. ولی سعی و تلاش این دوستان مواجه بود با بی مهری مسوولین.

خانم احمدی عزیز. خیلی روشنه که انجمن نصف جهان با بقیه انجمن ها کاملا متفاوته. اولین تفاوتش اینکه مدیر این انجمن باید اصفهانی باشه. ولی توی هیچ انجمنی به این شکل نیست. منظوراینکه انجمن نصف جهان رو نباید با بقیه انجمن ها مقایسه کرد.

صحبتهای خیلی زیادی در این رابطه دارم که بگم. ولی از صبر دوستان خارجه. شاید خیلی از این حرفها هم نباید گفته میشد. اما حرف حرف میاره! و خیلی از این صحبت ها به طور خواسته یا ناخواسته گفته شد.

در مورد مواردی که شما بیان کردین :

خانم احمدی عزیز. از صحبتهای شما متوجه شدم که به طور نسبی از اتفاقات پیش آمده آگاهی دارین. گرچه خودتون همون لحظه حضور نداشتید. نمی دونم به چه صورت و از طریق چه کسی از اتفاقات پیشامده با خبر شدید ولی باید بگم که اشتباه به عرضتون رسوندن.

اول از همه من به خاطر یک دعوای خواهر برادری این تاپیک رو نزدم. متن اصلی این تاپیک مربوط میشه به برخورد و رفتار مسوولین. گرچه من بسیار شدید از رفتار این خانم ناراحت شدم. ولی دلیل خداحافظی ما این نبود. البته اگه ازش صحبتی به میان آوردم واسه خودم نبود. واسه این بود که به یک دختر بی گناه در اون جمع صحبت های ناروایی زده شد. اونم به خاطر من! و جالب تر از همه اینکه تموم حرفها کاملا اشتباه و بی منطق بود. و واقعا خجالت آور.

و در حاشیه هم خیلی محکم و جدی از همین خانم که یکی از کاربران مسوول هستند گلگی کردم.

و البته این موضوع از جای دیگه ای نشات می گرفت نه خود ایشون.

 شاید به قول شما سوءتفاهم بوده. ولی بد سوءتفاهمی بود. واقعا بد. شرم آور بود. من به عنوان یک پسر خجالت زده شدم. از بابت حرف اشتباه و جمله ی اشتباهی که به من و یکی از دوستان نسبت داده شد. ....

ولی این موضوع باعث خداحافظی من و یا شخص دیگری نشد. خیلی اذیتم کرد.اما به این خاطر خداحافظی نکردیم. دلایل من همونهایی بودن که در ابتدا ی جوابم به شما مطرح کردم.

خواهشا همچین برداشتی نکنید که من به خاطر اون تهمت و یا سوءتفاهم شرم آور ، این تاپیک رو زدم. و یا دارم خداحافظی می کنم. روی سخنم با همه دوستانه.

خانم احمدی معمولا شما به هر بحث یا تاپیکی فقط یک پاسخ میدین! ولی امیدوارم در این مورد استثنا قایل شوید.

ممنون از لطف همه دوستان مخصوصا سرکار خانم احمدی. موفق باشید

باااااااااااااااااااااای (رز)

هر سلام خداحافظي اي هم دارد.

 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.