• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1355)
شنبه 14/3/1390 - 13:18 -0 تشکر 327219
داستانی ....

سلام ابتدا حکایت زیر را با دقت بخوانیم:  

 در روستایی دو برادر زندگی می کردند که کار یکی از آنها دباغی و چرم سازی بود... روزی برای کاری به شهر عزیمت می کنند ... برادر بزرگتر خطاب به برادر کوچیکتر(که کارش در دباغ خونه بود ) کرده و می گوید : به خاطر داشته باش وقتی به شهر رسیدیم ، برای رسیدگی به کار خود از بازار عطر فروش ها عبور نکنی. اما این برادر کوچیکتر توجهی به این نصیحت برادر نکرده و روزی از بازار عطر فروش ها عبور کرده و بعد از چند قدم و عبور از سر در چند مغازه عطاری مدهوش شده و بر روی زمین می افتد ... مردم بازار وقتی دیدند مردی مدهوش بر روی زمین افتاده و به سختی نفس می کشد ، شتابان از چند مغازه مقداری عطر خوش بو آورده و جلوی دهان و بینی او قرار می دهند تا نفسش بالا بیاید... اما حال او بهبود نیافته و بدتر می شود آنچنانکه تا سر حد مرگ هم پیش می رود... مردم با دیدن تنگی نفس مرد هراسان تر شده و هر کسی کاری می کند .... یکی از مغازه اش عطر تند می اورد....یکی عطر گرم ،یکی عطر ملایم و.... همه نوع عطر را  امتحان می کنند... عطر گل مریم ، گل نرگس ، گل یاس و خیلی گلهای دیگر اما حال این مرد بدتر و بدتر می شود. از قضا آنروز برادر این شخص درحال عبور از نزدیکی بازار عطارها بود... که از دور، شلوغی و اذحام جمعیت گوشه ی بازار نظرش را جلب کرده و از روی کنجکاوی به داخل بازار می آید... مردم را کنار زده و برادرش را که از بدی حال در حال جان دادن بود مشاهده میکند... سریع خطاب به اطرافیانش می گوید که عجله کنید مقداری لجن و نجاست بدبو بیاورید ... مردم از درخواست وی تعجب کرده و مقداری لجن متعفن و بد بو می اورند و جلوی دهان و بینی برادر مدهوش می گذارند... با این کار مرد به هوش امده و جان تازه می گیرد...

 

مردم علت این را از برادر بزرگتر جویا می شوند که چرا اینطور شد!؟ چرا ما وقتی جلوی دهان و بینی برادرت عطر و مشک قرار می دادیم حالش بدتر می شد اما وقتی تو مقداری لجن بدبو قرار دادی حالش خوب شد؟! برادر بزرگتر خطاب به جمع کرده و چند جمله کوتاه جواب می دهد: کار این برادرم در روستا دباغی و چرم سازی است.... چون خیلی بوی بد استشمام کرده ،نفسش به بوی عطر و مشک و انبر حساسیت پیدا کرده است و بخاطر این بوده که وقتی شما بوی خوش جلوی دهانش قرار میدادید حالش بدتر می شد.

 

خوب حکایت ما تمام شد اما مهمتر از ان تامل بر نکات این داستان است که در ادامه با هم بررسی میکنیم یا علی

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

يکشنبه 22/3/1390 - 20:6 - 0 تشکر 330637

البته بسياري از عوامل مي تواند دراين باره دخيل باشد. که يکي از آنها سبک شمردن نماز است. وباز بدانيم نمازي قبول است که با ولايت باشد.والا معاويه خود پيش نماز بود.دوري از گناه با شناخت. وتازه عبادت خالصانه و آگا هانه مهم است وگرنه بسياري هم مانند بنده نماز هم مي خوانيم و لي نماز بايد از فحشاء و منکر باز دارد و ازادانه باشد حقوق مرد را ضايع کردن. حق کشي . تغلب. حتي نيت بد . مال حرام ، لقمه حرام ، خوردن مال يتيم و بسيار مطالب ديگري که قران کريم تأ کيد مي کند. از خدا مي خواهيم ما را آني به خودمان وا مگذارد .موفق باشد

يکشنبه 22/3/1390 - 20:42 - 0 تشکر 330660

خب به نظر من به جهنم رفتن گناهکاران خيلي هم قابل درک و عادلانه هست چرا که گوهر وجود انسان در هنگام تولد کاملآ پاک و عاري از هر زشتي و آلودگي است و به يک قطعه طلا مي ماند که در هنگام خريد کاملآ پاک و براق است اما عدم نگهداري صحيح و اصولي و بي توجهي به پاکي ان سبب مي شود پس از مدتي اين قطعه طلا جرم گرفته و کدر شود،در اين هنگام است که بعد از مراجعه به طلا فروش، او براي زدودن الودگي ها از آن قطعه طلا ،طلا را با آتش داغ ميکند و کم کم الودگي ها را ميزدايد، حال مگر نه اينکه گوهر وجود انسانها هم در صورت مراقبت نکردن به زودي دچار الودگي ميشود و بايد پاک شود!؟ خداوند متعال که دوست دارد بندگان خطا کارش را در بهشت برين جاي دهد ابتدا گوهر وجودشان را در آتش مي سوزاند و داغ مينهد تا بتوانند پاک و مطهر وارد بهشت شوند و به زندگي جاوداني که هم خود خواهان آنند و هم رضاي خالق در اين گونه زندگيست دست يابند.

دوشنبه 23/3/1390 - 13:1 - 0 تشکر 330898

سلام0 به نظرمن گناه کليدجهنم است0

دوشنبه 23/3/1390 - 15:48 - 0 تشکر 330959

teachman گفته است :
[quote=teachman;521731;326327]با نام خدا و سلام شايد منظور اينه که از نظر وجدان عذاب ميکشه که کاش خودم ميخوندم نمازمو تا حالا کسي برام اينکارو نکنه. ولي در کل مطلب جالبي بود ممنون
  ميگن يه بار يکي کسي موقع جون دادن به پسرش گفت وقتي مردم فلان قدر نماز قضا دارم برام بخون از قضا اين پدر نمرد و زنده موند يه شبي همين پدر و پسر داشتن براي شب نشيني ميرفتن خونه يکي از اقوامشون....پسر تو دستش فانوس بود ولي عقب تر از پدر راه ميرفت پدر گفت آهاي پسر بيا جلوتر ...فانوس رو بيار جلوتر تا جلو پام رو ببينم و نيافتم تو چاله پسرش خيلي زيباگفت.....گفتش پدر جان اون نمازي هم که بعد از مردن آدم واسه آدم خونده بشه مث نور اين فانوس ميمونه

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

چهارشنبه 25/3/1390 - 18:35 - 0 تشکر 331899

من قبلآ به اين مبحث پاسخ دادم و انتظار داشتم پاسخم را که در دانشگاه ازاد کرمان طي مقاله اي ارائه کردم و نفر دوم شدم لا اقل در پيش چشم دوستان تبيانيم قرار دهيد!!!!!

دوشنبه 30/3/1390 - 1:40 - 0 تشکر 333785

يك نكته لازمه دقت بشه و اون اينه كه به استناد اينكه كسي مرتكب يك گناه شد به معني بسته بودن در توبه تيست.... كه بشينه و بگه خب ما ديگه دباغ شده ايم و ديگه بوي عطر برامون بده و ما ديگه مشاممون بوي عطر را تحمل نمي كنه.. نه... حتي من فكر مي كنم مرد داستان (اين داستان در مثنوي مولوي خيلي زيبا به شعر در آمده است) اگر يكهو وارد بازار عطرفروشان نمي شد و آةسته آهسته و به مرور زمان اينكار را انجام مي داد بيهوش نمي شد... درسته؟ متوجه منظورم كه شديد دوستان !!!!

هزار دشمنم ار مي كنند قصد هلاك  گرم تو دوستي از دشمنان ندارم باك

حافظ عليه الرحمه

امضا: نيري

دوشنبه 30/3/1390 - 16:40 - 0 تشکر 334051

داستان زيبايي بود

سه شنبه 31/3/1390 - 14:55 - 0 تشکر 334398

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;} يخشت براي انسانها و جهنم براي کساني است که از انسانيت دور هستند انسان هر چقدر گناه کند بيشتر از انسانيت دور ميشود و به حيواني بي نظير تبديل ميشود و جهنم تنها جاي حيوانات است ، نه بهشت

پنج شنبه 16/4/1390 - 6:37 - 0 تشکر 335456

همینطوره

موافقم

هزار دشمنم ار مي كنند قصد هلاك  گرم تو دوستي از دشمنان ندارم باك

حافظ عليه الرحمه

امضا: نيري

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.