تبیان، دستیار زندگی

سلام

این مبحث رو ایجاد می کنم تا انشالله دوستان تحلیل های خودشون و یا تحلیل های کارشناسانی که داخل مجله ای یا روزنامه ای ویا وب سایتی خوندن رو قرار بدن ...

دقت کنید عرض کردم تحلیل نه خبر ...

اگر خواستید خبری رو قرار بدید همراه با کمی توضیح خودتون باشه تا صرف کپی کردن نباشه ...

چون به هرحال کسی توی انجمن سیاسی فعال هست مطمئنا خبرهای سیاسی رو خونده اینجا میاد تا سخنی یا نظری تازه بشنوه 

اما شاید بگید علی اقا شما که خودت مخالف این مسئله بودی که بزرگش کنیم ... بله مخالف بودم

الان هم هستم ... ولی قرار نیست این مسئله و این جریان رو به حال خودش رها کنیم و هیچ شناختی پیدا نکنیم ...

تا حدودی نظر قبلی من عوض شده و احساسم هست که باید شناختی داشته باشم ولی هیاهو راه نندازم توی این مسئله.

در گفتگو با کارشناسان دینی و سیاسی عنوان شد:
جریان انحرافی همان فراماسونری است
مشایی را دستگیر كنید
چهارشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت ۰۸:۵۳

متاسفانه ادبیات مشایی بر رئیس جمهور تاثیر گذاشته است یکی از مبانی فراماسونری اومانیسم (انسان‌گرایی) است که در سخنان مشایی نیز موج می‌زند و متاسفانه در این اواخر بر محتوای سخنرانی رئیس جمهور نیز تاثیر گذاشته است.

به گزارش پایگاه خبری انصار حزب الله هفته نامه یالثارات الحسین در شماره ۶۲۲ خود و به دنبال نگرانی امت حزب الله از هشدارهای پیاپی آیت الله مصباح در ارتباط با شكل گیری دوباره فراماسونری در ایران و حتی فرقه هایی مشابه بابیت، به گفتگو با یكی از شاگردان این عالم فرزانه و همچنین یكی از اعضای كمیسیون امنیت ملی پرداخته است . گفتنی است حجت الاسلام روانبخش و جواد كریمی قدوسی ضمن تبیین نظرات آیت الله مصباح در این گفتگو نگرانی شدید و مطالبه امت حزب الله را به اطلاع مسئولین امنیتی در كشور رسانیده اند.

حجت‌الاسلام قاسم روانبخش: جریان فراماسونری شخص مشایی است

منظور آیت الله مصباح از جریان فراماسونری شخص مشایی است
پیش از رسانه ای شدن هشدار آیت الله مصباح ایشان در جلسات خصوصی هشدار می‌دادند که صحبت‌های شخص رحیم مشایی نشان دهنده ظهور مجدد فراماسونری است. به این مفهوم شعارها و سخنان وی بسیار به شعارها و آرمانهای جریان فراماسونری نزدیک است. این در حالی است که ممکن است اسناد امنیتی این شواهد نیز در اختیار نیروهای امنیتی باشد.

ایشان از چندماه گذشته اصرار داشتند که در مورد این موضوع بایدتبیین و روشنگری انجام شود. لذا ما به مرور کتب منتشر شده در ارتباط با فراماسونری پرداختیم و بعد از جمع‌بندی مطالب مندرج در این کتب، به جمع‌آوری و آرشیو سخنان آقای اسفندیار رحیم مشایی از زمان ریاست وی در سازمان میراث فرهنگی اقدام نمودیم. این آرشیو مجموعه‌ای اعم از سخنرانی‌های ضبط شده وی و متون مندرج در وب سایت شخصی اوست.

سپس در ادامه این فرآیند، اقدام به مقایسه این آرشیو و جمع‌بندی‌های به دست آمده از متون فراماسونری نمودیم. در نتیجه به نسبت بالایی از انطباق بین سخنان مشایی و آنچه فراماسونرها می‌گویند دست یافتیم.
در این رابطه باید گفت فراماسون‌ها در ابتدا طی یک حرکت با قالب دینی وارد صحنه می‌شوند و طی حرکت خزنده خود در این قالب محتوای غیردینی می‌گنجانند. این یک حرکت کاملا التقاطی است که در گذشته در ایران انجام شده است. مثلا میرزا ملکم‌خان رسما می‌گوید ما برای اینکه بتوانیم دین را از بین ببریم باید از قالب دین استفاده کنیم.اینکه ما می‌بینیم شخص مشایی روی قالب دین تاکید می‌کند نیز در همین راستاست.

جواد كریمی قدوسی :هشدار آیت الله مصباح نظر بر شواهد امنیتی است

هشدار آیت‌الله مصباح در مورد جریان فراماسونری، ناظر به جریان تاریخی این فتنه عملکرد این ساختار جاسوسی در ایران است. اما در حال حاضر بنابر آنچه که افراد مطلع و ناظر امنیتی گزارش می‌دهند، برخی رفت و آمدها، تماس‌ها و دیدارها و اعلام مواضع در حوزه‌های مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از سوی بخشی از بدنه دولت، مشمول همان هشداری است که آیت‌الله مصباح داده‌اند. اطلاعات لازم در این رابطه در اختیار برخی مسئولین تصمیم‌گیرنده و نمایندگان مجلس قرار گرفته است. لذا به منظور سنجش اشراف کامل مسئولین امنیتی به آنچه در حال رخ دادن است باید منتظر بودن و عکس‌العمل آنان را مشاهده کرد.

بنابراین حضرت‌ آیت‌الله مصباح قطعا به غیر از شباهت‌های تاریخی براساس یک سلسله شواهد و اطلاعات که مبتنی بر نظرات مسئولین امنیتی است هشدار خود را به شکل عمومی بیان کرده‌اند.

براساس این هشدار دفاع از ارزشهای انقلاب یک تکلیف بزرگ بر عهده همه مردم است. لذا قصد آیت‌الله مصباح ایجاد حساسیت برای عموم به منظور افزایش دقت در ایشان بوده است تا مردم با دقت نظر به پیگیری این هشدار و مطالبه برای رسیدگی به‌ان از مسئولین امنیتی بپردازند

حجت الاسلام روانبخش : مبانی فراماسونری در سخنان مشایی موج می زند

ما می‌بینیم مشایی یک فرد دایم‌الذکر است و سخنرانی خود را با اللهم عجل‌لولیک‌الفرج آغاز می‌کند. یا مثلا به قول آقای امیری‌فر، نماز شبش ترک نمی‌شود.

بنابراین اگر کسی بخواهد دین را از بین ببرد باید مطابق آموزه‌های میرزاملکم‌خان از قالب دینی استفاده کند. حضرت امام(ره) می‌فرمودند: وقتی منافقین نزد من آمدند مدت‌ها برای من نهج‌البلاغه می‌خواندند و به بفسیر قرآن می‌پرداختند و بنابراین ما وقتی به حرف‌های مشایی رجوع می‌کنیم متوجه می‌شویم آنچه وی می‌گوید با مبانی فراماسونری همخوانی دارد.

متاسفانه ادبیات مشایی بر رئیس جمهور تاثیر گذاشته است

یکی از مبانی فراماسونری اومانیسم (انسان‌گرایی) است که در سخنان مشایی نیز موج می‌زند و متاسفانه در این اواخر بر محتوای سخنرانی رئیس جمهور نیز تاثیر گذاشته است. بنده نطق آقای احمدی‌نژاد در مراسم افتتاحیه نمایشگاه کتاب اشاره می‌کنم که ایشان در یک نطق کوتاه دهها بار به واژه‌های مبتنی بر انسان اشاره داشت. این در حالی است که اشارات قبلی ایشان به حکومت اسلامی به طور چشمگیری کاهش یافته است.

در این راستا تکیه‌کنندگان به ادبیات انسان‌گرایی معتقدند انسان باید به جای خدا بنشیند و تا انسان شناخته نشود خدا شناخته نمی‌شود. مشایی در ادبیات کاربردی خود معتقد است خط‌کشی بین انسانها و حتی خط‌کشی بین اسلام و کفر باطل است.

از دیگر مبانی فراماسونری تکیه بر ناسیونالییسم (ملی‌گرایی) است. آنچه تحت عنوان آب،‌خاک، خون و نژاد توسط وی مطرح می‌شود مراتب اولیه نایسیونالیسم محسوب می‌شود. برپایی جشن نوروز در روز تولد زرتشت نیز در راستای اجرای همین مراحل اولیه ملی‌گرایی بود.

در مراتب بعدی فراماسونری معتقد است که ما از مباحث آب و خاک و خون و نژاد می‌گذریم و در ادامه می‌گویند که فرهنگ باید از ایدئولوژی تفکیک شود. به عبارت دیگر فرهنگ هر ملت را تاریخ آن ملت می‌سازد نه ایدئولوژی آن ملت.

و نتیجه اینکه آنها آنها می‌گویند فرهنگ ما تحت تاثیر ایدئولوژی و اعتقادات دینی ما قرار ندارد. براین‌اساس فراماسون‌ها تا اینجا پیش می‌آیند که فرهنگ ما را تاریخ ۲۵۰۰ ساله ساخته است‌، نه آموزه‌های دین مبین اسلام.

در ادامه فراماسون‌ها می‌گویند فرهنگ هر ملتی به طور جداگانه متاثر از تاریخ آن ملت است، آنها معتقدند برای نزدیک کردن ملل به یکدیگر باید جنبه‌های سلبی فرهنگ هر ملت را از آن زدود و بر مشترکات فرهنگ ملل تاکید نه به یک فرهنگ واحد برای همه ملل دست پیدا کنیم. بنابراین پس از آنکه به فرهنگ واحد برای همه ملل دست پیدا کردیم می‌توان یک حکومت واحد جهانی ایجاد کرد.

حكومت جهانی مشایی ازنوع فراماسونری است نه مهدوی

آقای مشایی در سخنان خود که با محوریت حکومت جهانی اسلام انجام می‌شود می‌گوید که انسانها به انسانها نزدیک می‌شوند و لذا منظور از حکومت جهانی که مشایی مطرح می‌کند حکومت جهانی فراماسونری است که حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) از دیگر مبانی مدنظر فراماسون‌ها پلورالیسم (تکثرگرایی) است.

آنها باید برای نفی دین در ابتدا اقدام به تکثرگرایی در دین بنمایند. در این راستا فراماسون‌ها می‌گویند ما اعتقادات همه ادیان را می‌پذیریم اما در مراحل بعدی اقدام به پوست‌اندازی می‌کنند. مثلا مشایی می‌گوید دوره اسلام‌خواهی گذشته است، اسلام‌خواهی مثل دوره اسب‌سواری است! دوره اسب‌سواری طی شده است؛ اما مردم هنوز اسب‌ سوار می شوند! بنابراین، اسلام‌خواهی وجود دارد؛ اما دوره آن گذشته است.
وی در وب سایت شخصی خود نوشته است: من با پاپ صحبت کردم و به او گفتم ما نباید تبلیغ اسلام کنیم، شما هم تبلیغ مسیحیت نکنید و همه بر مشترکاتی چون عدالت و خوبی‌ها تاکید کنیم.

حال سوال اینجاست آیا رسالت رسول خدا(ص) این بوده که ما دین خود را کنار بگذاریم و بر اشتراکات خود با مسیحی‌ها بپردازیم؟!
وی در راستای عملی کردن این عقیده در دوره ریاست بر میراث فرهنگی ۵۰۰ کلیسا را تعمبر کرد و متفخر به این بود که ۱۲ الی ۱۳ کلیسا را در یونسکو به ثبت رسانده است.

مشایی عنصر خطرناكی است

بنابراین، مشایی شخص بسیار خطرناکی است که مشمول هشدار آیت‌الله مصباح یزدی مبنی بر خطر ظهور یک فرقه جدید می‌شود که حتی خطر آن در رده فرقه علی محمد باب است. چرا که بحث مطرح شده توسط وی مبنی بر مدیریت مستقیم امام زمان(عج) است و این به معنی نفی ولایت فقیه و ارتباط مستقیم با شخص امام‌ زمان(عج) است. اما یک نگرانی که وجود دارد این است که در آ‌ینده رئیس جمهور خدمات دولت خدمتگزار را منتسب به شخص مشایی کند و پس از آن تحت حمایت‌های خارجی که انجام خواهد گرفت شاهد آثار شوم و نامیمون آن باشیم.

ارتباط و رفت و آمدهای مشکوک وی در شرق و غرب عالم باید توسط نیروهای امنیتی زیر نظر گرفته شود و انساد و مدارک آن جمع‌آوری شود تا خطری که نظام جمهوری اسلامی را تهدید می‌کند را دفع کنند.
جواد كریمی قدوسی :دستگیریهای اخیر در راستای هشدار آیت الله مصباح است

قطعا دستگیری‌های اخیر براساس شواهد مستند که برپایه مراقبت‌های امنیتی به دست آمده انجام شده است. آنچه مسلم است مامورین امنیتی با اشراف به شواهد غیرقابل انکار در مقطع زمانی فعلی که بسیار هم حساس است دست به یک سلسله دستگیری از افراد منتسب به جریان انحرافی زدند و فرصت فعالیت بیشتر از این گروه گرفته شد.

بنابراین بازداشت‌های اخیر قطعا در راستای هشدار آیت‌الله مصباح است لذا افرادی هم که در آینده‌ای نزدیک دستگیر خواهند شد در ادامه همین فرآیند و بر پایه اطلاعات دقیق و غیرقابل انکار در چنگ مامورین امنیتی خواهند افتاد.

نیروهای امنیتی هرچه سریعتر مشایی را دستگیر كنند

مشایی بذل و بخشش‌هایی در شهرستانها داشته که بر نیروهای امنیتی پوشیده نیست. لذا باید اثبات شود که توزیع پول و ارتباطات وی با آن سوی مرزها در چه راستایی بوده و چطور دولتی که برای مبارزه با فساد تشکیل شد شخصی وجود دارد که پول‌های کلانی در اختیار دارد و به واسطه آن اقدام به تشکیل شورای راهبردی برای فتح مجلس کرده است. بنابراین، نیروهای امنیتی باید هر چه‌ سریع‌تر اقدام به دستگیر این شخص کنند چرا که این مطالبه عمومی ملت ایران است.

جواد كریمی قدوسی: دستگیری های فعلی زمینه ساز اقدامات بعدی است

- بنابر نقل معتبری که وجود دارد بخشی از اعترافات افراد دستگیر شده به زودی به اطلاع عموم خواهد رسید تا زمینه‌ساز اقدامات بعدی برای دستگیری حلقه‌های بعد جریان انحرافی فراهم شود.

چابكی مضاعف نیروهای امنیتی مورد مطالبه ماست

نهادهای امنیتی تاکنون اقدامات به موقع و بجایی داشته‌اند، اما از این به بعد باتوجه به اینکه ما در ماههای پایانی این سال انتخابات مجلس شورای اسلامی را در پیش داریم که جزء پدیده‌های فوق‌العاده مهم در نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود. چابکی مضاعفی در عملکرد نیروهای امنیتی مورد مطالبه است چرا که همواره در این مقاطع جریان‌های مختلف، اعم از ضد انقلاب و گروههای مرتبط با خارج خود را برای گنجاندن عوامل خود در بدنه نظام آماده می‌کنند.

در این میان ممکن است برخی چهر‌ه‌ها توسط این گروهها مورد استفاده قرار بگیرند که نیروهای امنیتی و اطلاعاتی، شناخت کافی از آنان در دست نداشته باشند.

یکی از امیدواری‌های جریان‌های معاند استفاده از شگردی است که مطابق آن برخی از افراد اجتماعی را که دارای نام و آوازه و شهرت نیستند را تحت عنوان افراد مستقل کاندید ورود به ارکان نظام کنند تا بتوانند از این کارت‌های قض موقعیت‌های استراتژیک در مجلس و دستگاههای اجرایی را به دست آوردند.

مجلس ششم مصداق اجرا شده شگرد جریان انحرافی است

این پدیده مسبوغ به سابقه است، همه انتخابات مجلس در دوره ششم را به خاطر دارند که برخی از عناصر مرتبط با بیگانه براساس راهبرد فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا، موفق به تایید صلاحیت خود و عبور از فیتلرهای نظام شدند و پس از آن نیز با جلب آرای عمومی وارد قوه مقننه شدند و به ایچاد چالش برای نظام پرداختند و امروز ما این عده را در آمریکا مشاهده می‌کنیم مشغول ادامه فعالیت علیه نظام جمهوری اسلامی ایران هستند. لذا این خطر بالقوه می‌تواند نظام را در انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی نیز تهدید کند. بنابراین، اقدام به موقع و جراحی هوشمندانه در زمان باقی‌مانده براساس اطلاعات به دست آمده اقدام بسیار مهمی محسوب می‌شود و تضمینی برای سلامت انتخابات مجلس نهم به شمار می‌رود.

جریان انحرافی هرآنچه داشت را به میدان آورد؛ نظام اغماض نكند

قطعا ما باید در مدت زمان اندکی منتظر دستگیری سران اصلی جریان انحرافی باشیم.. این جریان طی هفته های گذشته دست به اقداماتی زد تا خود را در مقابل برخوردهای احتمالی نظام مصون کند. لذا به نظر می‌رسد آنچه رخ داد باید همه هزینه‌ای باشد که آنها توان ایجاد آن برای نظام جمهوری اسلامی را داشتند براین اساس بعید به نظر می‌رسد آنها توان ایجاد مزاحمتی بیش از این برای نهادهای امنیتی و اجرایی داشته باشد. لذا مسئولین امنیتی باید بدون هیچ‌گونه اغماض براساس آنچه خود بیان کرده‌اند، مبنی بر اینکه این جریان در مقابل انقلاب ایستاده است. موظف به برخورد سریع و انقلابی و البته قانونی با آن هستند و این یک مطالبه عمومی است. کوتاهی در این زمینه از ناحیه مسئولین امنیتی مستلزم پاسخگویی آنها به ملت خواهد بود چرا که خود حرکت این جریان ضد انقلاب انحرافی در مقابل نظام را اعلام کرده‌اند و باید به همین ترتیب عمل متناسب با آن داشته باشند.تا ثابت شود مدافعان اصلی انقلاب برای حفظ نظام اسلامی هوشیار و آماده هستند و اجازه نفس کشیدن به جریان انحرافی را نخواهند داد. بنابراین این جریان خود را در زیر چتر حمایت و مقبولیت مسئولین نظام جمهوری اسلامی هم پنهان کرده است و نهادهای امنیتی موظف هستند تا همین نقطه هم پیشروی کنند.

http://www.yalasarat.com/vdcb.gbaurhb0giupr.html

احمد توکلی:

اصلی‌ترین افراد دور دکتر احمدی‌نژاد را نگاه کنید، یا منحرفند یا متهم به فساد مالی یا هردو. این عدالت در توزیع قدرت است؟

(خبرگزاری فارس)

نقش احمدی نژاد در جریان انحرافی چیست؟ 

خیلی مفید اما فکر کنم یه یک ساعتی طول بکشه تا کل مطالب این بخش رو بخونیم

با سلام. من قبول دارم که جناب احمدی نژاد اشتباهاتی داشته اند و حمایت ایشون از مشایی بزرگترین و بارزترینشه اما صحبت جناب توکلی رو هم قبول ندارم. اینکه آدم به صورت کلی درباره یک سری آدم صحبت کنه درست نیست و چنین صحبتی به زعم من اعتباری نداره. اگه میگفتن تعدادی،قابل قبولتر بود. من فکر میکنم در همه حال باید جانب انصاف رو رعایت کنیم. حتی اگر کسی رو قبول نداریم و باهاش مشکل داریم، در مورد مسائلی صحبت کنیم که صد در صد مطمئنیم که صحت داره. همونطور که میدونید صحبت کردن به صورت هیچ یا همه در اکثر موارد اشتباهه.

حمیدرسایی: کشمیری را دستگیر کنید حتی اگر رجایی اعتراض کند

مشرق- همه ما دوره سخت انتخابات نهم ریاست جمهوری را به یاد داریم. کاندیداهای مختلفی در برابر چشم و گوش مردم فعالیت می کردند و هر یک از آنها برای خود روشها ، شعارها و جهت گیری هایی را برگزیده بودند. اکنون نمی خواهم به بازخوانی رفتار هر یک از آن کاندیداها بپردازم که به لطف الهی هنوز رفتار آنها در یاد مردم باقی مانده و به این زودی هم از خاطره ها محو نمی شود . اما در این میان بازخوانی رفتار یکی از آنها که تن به هیچ یک از این شیوه ها نداد و از دل برآمد و بر دل نشست را لازم می دانم.
در میان کاندیداهای متعدد سال ۸۴ این فقط محمود احمدی نژاد بود که با صراحت تمام از مبانی دینی و پافشاری بر آن سخن گفت، و بدون تعارف از خانواده شهدا و تعهدی که به آنها داشت دم زد و با صراحت تمام از ولایت فقیه و اعتقاد و التزام و تبعیت و اجرای اوامرش خبر داد و خجالت نکشید. این فقط محمود احمدی نژاد بود که حاضر نشد برای به دست آوردن یک مشت رای ، ستادهایش را در اختیار عناصر بدنام بگذارد، با پوسترهای رنگی و تغییر رنگ چشمش و عکسهای فیگور گرفته، تن به هر شکل و شیوه تبلیغاتی دهد و پای شیرین عبادی ها را به فیلم انتخاباتی اش باز کند و از آرمانهایش بگذرد.
احمدی نژاد با این خوبی ها و البته با دهها ویژگی دیگر همه ما را علاقه مند خود کرد و صد البته که وقتی رای آورد نیز روز به روز بر این سرمایه هنگفتش افزود و نشان داد که به آنچه گفته پایبند است تا جایی که بارها و بارها رهبری انقلاب در قامت یک کارشناس مطلع و منصف، از این دولت تجلیل کرد. درطول این مدت اما شاهدیم که پس از چند سال اندک اندک احمدی نژاد بر ساز دیگری دمید و کار رسید به خانه نشینی ده روزه و حمایتهای رسانه های بیگانه از این رفتارش.
به لطف الهی البته رییس جمهور محترم از آن مسیر بازگشت و در مصاحبه هفته گذشته خود تا حدودی این خطا را جبران کرد و کوشید تا کمی آن آب رفته را باز گرداند اما با این همه امروز هیچ یک از ما تردید نداریم که احمدی نژاد سال ۹۰ با احمدی نژاد سال ۸۴ تفاوتهایی دارد، تفاوتهایی که ذاتی نیستند و بر احمدی نژاد عارض شده اند. شاید دوست و دشمن در این تردید نداشته باشند که مهمترین عامل تغییر احمدی نژاد حضور شخصیتی مرموز به نام اسفندیار رحیم مشایی در کنار اوست. مشایی به دلیل اعتقادات، مواضع و عملکردش در طول این سالها حتی آنگاه که احمدی نژاد در زیر بمب باران رسانه های بیگانه و عوامل داخلی آنها بود، هرگز در تیرس آنها قرار نگرفت. در ایام انتخابات دهم با این که طراحا ن فتنه سبز کوشیدند تا هر چه می توانند از عیوب راست و دروغ احمدی نژاد را در سی دی ۹۰ سیاسی برای ایجاد تردید در رای مردم گردآوری کنند، اما در هیچ یک از بخش های این سی دی به موضوع مشایی اشاره ای نشده بود! در طول این مدت حتی در مواردی از او و تفکراتش در رسانه های داخلی و خارجی حمایت شد.
نمی خواهم احمدی نژاد را از اشتباهات اخیرش تبرئه کنم که طبیعی و بدیهی است او باید هزینه این اشتباهات را بپردازد، در عین حال نمی خواهم از رأیی که به احمدی نژاد داده ام و تلاشی که برای رای آوری او کرده ام استغفار کنم که بدون تردید تمام تلاشهای صورت گرفته در انتخابات نهم و دهم را مانند همه فعالان جریان اصولگرایی و حزب الله از افتخارات فعالیت های سیاسی ام می دانم و صد البته که اگر باز هم به عقب بازگردم، همان کاری را خواهم کرد که تاکنون کرده ام.
اما اکنون چه باید کرد؟ من تردید ندارم که مشایی در طول این چند سال با اعتماد سازی اعتقادی در احمدی نژاد، قدم قدم پروژه کودتای خود علیه احمدی نژاد را که از سالها قبل کلید زده بود، پیش برد تا رسید به مرحله فتح وزارت اطلاعات. شاید برای بسیاری عجیب باشد که خاتمی پس از دوم خرداد ۷۶ در حالی که هنوز راه دفتر ریاست جمهوری را یاد نگرفته بود، اولین وزارتخانه ای را که بازدید کرد، وزارت اطلاعات بود! مشایی که سالها در انتظار چنین روزی بود، بر خلاف تصوراتش در حالی که اصلا ایستادگی رهبر معظم انقلاب در خصوص ابقای مصلحی را احتمال نمی داد، خیلی زودتر از آنچه می پنداشت خود را در بن بست تدبیر ولایت آقا گرفتار دید.
مشایی با تمام تلاشش کوشید تا احمدی نژاد را در خانه نشینی نگه دارد و پروژه ای را که کلید زده در مسیر دیگری دنبال کند اما تلاش دلسوزان و تدبیر حکیمانه رهبری نتیجه داد و بر خلاف آرزویی که جریان فتنه و جریان خواص مردود داشتند، احمدی نژاد به ریاست جمهوری بازگشت. در این بین اما به مانند کودتای نوژه که بدون برنامه ریزی نهادهای امنیتی، یکی از کودتاهای بزرگ دشمن لو رفت، در دستگیریهای برخی از متهمان شیطانی نیز چند عنصر حلقه شیطانی نیز به دام افتادند. عناصری که دستگیری آنها خواب خوش را برای برخی آشفته کرده. اکنون فرقه انحرافی در اضطرابی سخت بسر می برد و دریافته که پس از دستگیرهای اخیر و بویژه دستگیری عباس غفاری و متهم دیگر که سرکرده فرقه انحرافی، آخرین بار چندین ساعت با او جلسه خصوصی داشته، بسیاری از ترفندها و مقاصد شیطانی اش برملا خواهد شد. بنابراین دور از انتظار نیست که سرکرده این باند با فراهم کردن مقدمات خروج خود از کشور، اکنون که زمینه های ترور شخصیت احمدی نژاد را فراهم آورده حتی نسبت به ترور فیزیکی رییس جمهور هم اقدام کند، کاری که سی سال قبل مسعود کشمیری انجام داد. در این بین اساسا نباید نسبت به حمایتهای احمدی نژاد از این عنصر مشکوک توجه کرد چرا که ما یکبار این از نقطه گزیده شده ایم و هزینه آن را در سال ۶۰ پرداخته ایم. مسعود کشمیری همان منافقی بود که شهید رجایی مکتبی، زیرک و باهوش با تمام وجود به وی اعتماد کرد! این اعتماد به حدی رسید که تبدیل به اعتقاد شد و کشمیری را در حالی که اساسا با روحانیت نسبتی نداشت به امام جماعت رجایی مبدل کرد. کشمیری آنقدر اعتماد رجایی را جلب کرد که دیگر کسی برای ورود و خروج او به ریاست جمهوری مورد بازرسی اش قرار نمی داد. حتی یکبار وقتی کشمیری قصد داشت با کیف دربسته اش در جلسهای بهمراه شهید رجایی نزد امام شرکت کند، وقتی با درخواست محافظان بیت امام برای بررسی کیفش مواجه شد از این کار استنکاف کرد تا جایی که شهید رجایی در اعتراض به رفتار تیم حفاظت بیت امام به امام گلایه نمود. کشمیری فردی بود با ظاهر انقلابی، اهل ذکر و دعا و البته با پرونده مبهم و خانواده ای بی بند و بار . برادر همسرش از اعضای سازمان منافقین بود ...
کشمیری همچنان زنده است ... کشمیری را دستگیر کنید قبل از آن که دیر شود حتی اگر رجایی اعتراض کند ...

کدام انقلاب اسلامي؟ اين بازي آمريکايي‌هاست! به گزارش پايگاه خبري انصارحزب‌الله، به نقل از دانشجويان، ليدر جريان انحرافي، سال گذشته در روز تحويل منشور کوروش و در جمع حلقه‌اي از دوستان خود اظهارات عجيبي به خصوص درباره انقلابهاي اسلامي مردم منطقه مطرح کرده که نشان دهنده اين است که اظهارات چند ماه اخير رئيس جمهور در خصوص انقلابهاي مردم منطقه نشات گرفته از تفکرات اين فرد منحرف است که قسمتهايي از آن در زير مي‌آيد: وي به طور غير مستقيم در خصوص بيداري اسلامي مردم منطقه و الهام‌گيري آنها از انقلاب اسلامي ايران نيز گفت: همين که مي‌گويند الان انقلاب اسلامي داره راه مي‌افته، همه معادلات را به همين راحتي در حد فهم خودشان مي‌گيرند. کدام انقلاب اسلامي؟! اينکه دارد اتفاق مي‌افتد شورش هم نيست چه برسد به انقلاب اسلامي. اصلا موضوعش چيز ديگري است. هدف و خواستش چيزي ديگري است. حالا ما مي‌خواهيم ربط بدهيم به خودمان و خودمان را محقق نشان دهيم. نمي‌فهميم اين بازي آمريکايي‌هاست و ما هم انگار دوست داريم مهر‌ه‌اش باشيم. لازم به ذکر است رئيس جمهور نيز بارها در اين چند ماه اخير، انقلابهاي مردم منطقه را يک طرح آمريکايي خوانده بود http://www.yalasarat.com/vdcc.iqea2bq1xla82.html

4 ماموريت اصلي ملک زاده در وزارت خارجه چيست؟ انتصاب محمد شريف ملک زاده به عنوان معاون مالي و اداري وزارت خارجه به دستور شخص رييس جمهور بوده و وزير خارجه در اين زمينه تصميم گيرنده نبوده است. به گزارش جهان به نقل از رجا، جريان نفوذي در دولت از مجاب كردن احمدي‌نژاد براي اين انتصاب، چهار هدف عمده را دنبال مي‌كند كه اولين مورد آن با هدف‌گذاري آغاز دور جديد انتصاب سفيران است. اطلاعات موجود نشان مي دهد که ملک زاده با يک ليست ?? نفره به وزارت خارجه رفته و فرايند انتصاب سفيران ايران در کشورهاي مختلف که در سال گذشته قفل شده بود مجددا با محوريت وي از سر گرفته خواهد شد. هدف دوم جريان نفوذي از اين انتصاب، انتقال فعاليت مالي و تجاري به بيرون کشور است. جريان انحرافي پس از ماجراهاي اخير و آغاز برخوردهاي امنيتي و قضايي با اين جريان به اين نتيجه رسيده است که بهتر است فعاليت هاي مالي خود را با استفاه از مجموعه سرمايه اي که در اين مدت جمع کرده، به خارج از کشور منتقل کند. مزيت اين اقدام از ديد اين جريان اين است که وقتي فعاليت اقتصادي با امكانات وزارت خارجه به خارج از کشور منتقل شود، اولا نظارت نهادهاي نظارتي روي آن صفر خواهد شد، ثانيا اشراف اطلاعاتي روي آن حداقل مي شود و ثالثا ظرف مدت کوتاهي، يک فرايند تميز پول شويي رخ خواهد داد و ديگر کسي پيگير منشا اين پول ها و روش کسب آنها در داخل نمي شود. هدف‌گذاري سوم جريان نفوذي نيز احياي فعاليت هاي شوراي ايرانيان خارج از کشور درون ساختار وزارت خارجه است. پس از قطع بودجه شوراي ايرانيان در بودجه ?? توسط مجلس، اين جريان تصميم گرفت که بودجه شوراي ايرانيان را از دو محل وزارت ارشاد و وزارت خارجه تامين کند اما ظاهرا آخرين تصميم اين است که کل ساختار شوراي ايرانيان درون وزارت خارجه مجددا بازسازي شود. شوراي ايرانيان مهم ترين پوشش جريان نفوذي براي برقراري ارتباطات مشکوک خارجي و همچنين فعاليت اقتصادي گسترده بوده است. همچنين جريان نفوذي احساس مي کند كه اين انتصاب، فرايند دستگيري ملک زاده را که در روزهاي اخير به شدت احساس ناامني مي کرد، منتفي مي کند. در عين حال، اين انتصاب بازخوردهاي منفي زيادي در بدنه وزارت امور خارجه داشته و كاركنان اين مجموعه احساس مي‌كنند كه وزير خارجه در طول شش ماه گذشته با بي‌ارادگي خود و قرار دادن اين وزارت‌خانه در اختيار سياست‌هاي جريان نفوذي، عملاً حيثيت كارشناسي اين وزارتخانه كليدي و حتي شخص خود را مخدوش كرده است. اين در حالي است كه به‌دليل عملكرد نامناسب متكي در ساماندهي فعاليت‌هاي رو به جلو و تهاجمي نسبت به سياست‌هاي استكباري در وزارت‌خارجه، انتظار مي‌رفت كه وزارت‌خارجه در دور جديد فعاليت خود از لاك انفعالي خارج شود و در اين زمينه حتي بحث تغيير ساختار وزارت‌خارجه نيز مطرح شد اما با توجه به نوع مديريت اثرپذير صالحي نه تنها اين انفعال بيشتر شده بلكه ظاهراً‌تغيير ساختار نيز در راستاي سياست‌هاي جريان نفوذي و نه هدف‌گذاري‌هاي كلان نظام در حال انجام است.

سلام عليکم مهم اين نيست که جريان انحرافي کي و کجاست مهم اينکه چه چيزي اجازه داده تا اين جريان شکل بگيره و به کارش ادامه بده . بيخود بحث هاي حاشيه اي نکنيد خودمونو گول نزنيم . اشتباهي بود که سالها پيش اتفاق افتاد و بچه مذهبي ها کنار رفتند . راه درمان اين درخت سمپاشي (تظاهرات) اگر اثر نکرد قطع کردنش (تحصن در کنار مجلس و خواستار شدن راي دادن به عدم صلاحيت رئيس جمهور). سخنان ياسر معاونت فرهنگي کانون محراب

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"جدول عادي"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:"Calibri","sans-serif"; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;} به نام خدا دو دسته باعث شدن کار به اين جا برسه(البته بغير از خود آقاي احمدي نژاد که اختيار خودشون رو داشتن) يکي افرادي که رقابت داشتن و توي زماني که نبايد آقاي احمدي نژاد رو تنها گذاشتن يه عده هم افرادي که خط انقلاب رو با آقاي احمدي نژاد ميسنجيدن و هنوز هم نميخوان قبول کنند اگه ايشون نقطه ضعف نداشتن اين جور ضربه نميخوردن نقطه ضعفهايي که بعضيشون از همون روزاي اول مشخص بود آقاي احمدي نژاد از بعضي جهات کم‌نظير و بعيد حالا حالاها همچين کسي پيدا بشه اما نقطه ضعفهاي قابل توجه‌اي هم دارن متوجه کردن ايشون به نقاط ضعف خودشون کمک بهشون نه نديده گرفتنشون گذشته از اينکه حساب آقاي دکتر کوشکي با بقيه منتقديني که اين جا اسمشون اومده جداست يا علي در پناه حق

بسم الله الرحمن الرحيم بحث نقد دکتر احمدي نژاد از نظر بنده دوگزاره اصلي داشتکه لب کلا م در آن بود 1-اينکه دشمني با احمدي‌نژاد از آنجا شروع شد که مدحش کردند و نواقصش را نديدند، آن‌قدر گزاره باطلي است که براي نقض آن مي توان به ده ها و شايد صدها نمونه اي اشاره کرد که حاميان واقعي احمدي‌نژاد از همان ابتداي تشکيل دولت نهم، ضمن حمايت از گفتمان و اقدامات درست رييس‌جمهور، به نقد ريز و جزيي اقدامات نادرست او نيز مي پرداختند. شاهد مثال اين موضوع نيز آن روزهايي است که احمدي‌نژاد هر چند وقت يک بار در ديدارهاي صميمانه خود با دانشجويان و گروه هاي مختلف که معمولا نيز تا پاسي از شب به طول مي انجاميد، نقدهاي جدي و مختلف را مي شنيد و الحق که در بسياري مواقع نيز در عمل به آنها عمل مي کرد، بنابراين چنين حرف‌هاي کلي که احمدي‌نژاد را آن‌قدر مدح کردند تا اشتباه‌هاي او را نديدند، اساسا محلي از اعراب ندارد که به تبع آن محل بحث باشد اما سوال اساسي تر اين است آن‌هايي که امروز داعيه دار نقد دلسوزانه رييس‌جمهور شده اند تا ديگر احمدي نژاد مثل گذشته تملق و حمد و ثنا نبيند!، در برهه اي که بايد از اقدامات درست و به‌جاي دولت حمايت مي کردند، چگونه رفتار کردند؟ اين گزاره يک واقعيت است آن کمترچيزي که در اين 6سال من ديدم تعريف وتمجيد بود وآنچه که تقريبا هميشه جريان داشت انتقاد با چاشني توهين وتخريب و تحقير بود وگمان مي کنم يکي از علل حمايتهاي بي سابقه امام خامنه اي از دولت نهم مظلوميت دولت نهم بود واز اين نکته نبايد غافل بود که يکي از مدافعان وتمجيد کنند گان دولت نهم مقام معظم رهبري بودند وتعداد کمي از اصولگرايان اماگزاره دوم اين نکته است که: نقد احمدي‌نژاد توسط آيت الله مصباح، نقد احمدي‌نژاد توسط حجت الاسلام آقا تهراني، نقد احمدي‌نژاد توسط حجت الاسلام پناهيان، حسينيان، رسايي، کوچک زاده و ... با امثال آقايان توکلي، مطهري، قاليباف، لاريجاني، رضايي و... تفاوت بنيادين دارد و اگر کسي واقعا دلبسته به آرمان هاي اصيل انقلاب 57 و احياي آن در سوم تير 84 باشد، نمي تواند ميان اين دو گروه تفاوت قائل نشود، چه آنکه کساني که پيش از اين آزمون خود را به خوبي پس نداده اند، امروز نمي توانند درباره مسائل اخير بوجود آمده مدعي اظهارات دلسوزانه باشند چرا که سابقه آنها به خوبي گوياي همه چيز است. تصور بنده اين است که يکي از مسببان شرايط امزوزي گروه دوم در اين گزاره هستند که با لجاجت هايشان وسنگ اندازي هايشان وموضع گيري هايشان عامل تنها ماندن دکتر احمدي نژاد شدند اين گروه با نام اصولگرايي وارد مناصب اجرايي وقانونگذاري شدند اما از پشت به جريان اصولگرايي خنجر زدند